انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی سکسی
  
صفحه  صفحه 3 از 49:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  46  47  48  49  پسین »

ژانر


مرد

 
تا این جا همه ی نوشته ها از پیج ژانر در فیس بوک بود. حالا این یکی پستو خودم مینویسم...

این رحلت امام که هر سال باعث رونق بی سابقه ی توریسم تو شمال میشه

این مقام عظمی که تو سخنرانیاش، از ۴ تا کلمه، دو تاش کلمه ی "دشمن" هستش

این کاندیداها که برای نشون دادن به روز بودنشون، برد تیم ملی رو تبریک گفتن

این کاندیداها که سبک بیانشون ترکیبی از ادبیات جوون پسند و در عین حال جملاتی در جهت امر خطیر مالش بود و یکی در میون هنرنمایی میکردن

این مجری شون که سبک قضاوت و وقت تقسیم کردنش آدمو یاد داورای بسکتبال میندازه

این محسن رضایی که ریاست جمهوری رو با لاتاری اشتباه گرفته و منتظره یه بار بختش یاری کنه

این مسعود شجاعی که فکر کرده ابهت و استیل مسخره ش کافیه تا بازیکنای جلوش خود به خود دریبل بخورن و محو بشن

این هاشم بیگ زاده که فقط برای تکمیل لیست یازده نفره تو ترکیب راش دادن

از همه مهم تر این سوالای عمیق و چالش برانگیز مردم با بصیرت ایران که از محدوده ی حجاب و سکس و ماهواره تجاوز نکرد
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
دوباره کپی برداری

اینایی که تا یه عکس از یه ستاره هالیوودی مث انجلینا جولی یا لیدی گاگا با یه عده بچه آفریقایی با هزار تا درد و مرض و سوء تغذیه می‌بینن زیرش یه کامنتِ "عزیزممممممممم...چه انسان!" + "قلب" می ذارن و با گذری گوزقُلانه از اون تضادِ دردناک، یه لحظه هم به مغز فندقی‌شون خطور نمیکنه که: بابا این ابردافهای فرشته‌ی نجات، محصول همون سیستمی هستن که این بچه‌های بدبخت رو به فاک عظمی داده.

پ.ن: بعضاً دیده شده صفدرقلی‌های تازه وارد به فیسبوک رفتن زیر اینجور عکسا کامنت گذاشتن:
"درود بر این شرافت بانو جولی! خوشحال میشوم بیشتر در تماس باشیم..."



این تریپ تنگ بازیای شب زفاف که هم آقایون هم خانوما پیاده میکنن. مثلاً پسره میکشه پایین بعد با یه لحن مُهَوّعی که یعنی "من آکبندم، من آماتورم، من کدکس ندیدم و اینا" به دختره میگه: "الان باید چیکار کنم خووووو؟"
حالا خوبه مرتیکه‌ی گولاخ همینطور که داره این گوزوژعرا رو تفت میده، در ذهنش مشغول دوره کردن خاطرات اولترا هاردکورای دوران اوجشه.

اینا همونایی‌ان که وقتی تو مهمونی بهشون میگی بیا برقص اولش هی ناز میان و میگن رقص بلد نیستیم؛ بعد وقتی به زور بلندشون کردی، میبینی رقص میله رو با تبحری در ابعاد استریپ کلاب‌های پاتایا ارائه میدن
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
*این پیرزنا که از کُرسِتشون به عنوان کوله کوهنوردی استفاده میکنن و توش علاوه بر دسته کلید و پول میشه لوازمی مثل گاز پیک نیکی، انبر دست و ماشین چمن‌زنی هم پیدا کرد.

*این پیرمردا که انقدر شلوارشون رو بالا میکشن که کمربندشون بین ناف و سینه بسته میشه. بعد از شدت فشارِ خشتک، بیضه‌هاشون زیر شلوار حالتی شبیه ۵ پیدا میکنه.

*این پیرپاتالایی که در اجلاس اقتصادیشون در پارک محل میرن پشت تریبون و میگن "اون موقع نون میخریدیم 2 زار، خونه خریدیم 7 قرون". بعد هم پس از برگزاری وُرک‌شاپِ "هویدا و خودکار بیک"، نشستشون رو با بیانیه‌ی "نور به قبرت بباره" به پایان میبرن.

*این پیرمردا که وقتی جوون بودن نه دستشون به "گوشت" رسیده بود نه حرکت قابل توجهی زده بودن، اما خب گوزیدن تو پیت که کنتور نداره. لذا وقتی میان تو جمع جوونا و از دیدنِ عشق و حال اونا کونشون پاره میشه، یه لبخندِ عاقل اندر سفیه میزنن و میگن: ای بابا! شما چه میدونید زندگی یعنی چی؟ صبح میرفتیم کباب و عرق میخوردیم جاجرود، ظهر میرفتیم فوتبال، شبم هر کی رو یکی بود..."
همینطور هم که دارن این خالیا رو میبندن، ناخودآگاه یاد دوران جوونیشون می‌افتن که جز "دست راست" طُرفی از لذائذ دنیوی برنبستن.


*این پیرزنا که فکر میکنن هر دختری که تو مهمونی بیکینی یا دکلته بپوشه از همکارای "پری بلنده" است.

*این پیرمردا که اگه جای خون تو رگاشون ویاگرای مذاب هم جریان داشته باشه باز تأثیری رو عملکردِ معامله فرتوتشون نداره؛ اما خب چشماشون هنوز مث عقاب دنبال شکاره. به همین جهت تا میبینن یه خانمی خم شده، فی‌الفور خیره میشن و با زوم 24X اُپتیکال به ثبت لحظات در ذهنشون میپردازن.

*این اخبار بی‌بی‌سی که همیشه یه بخش اختصاصی برای حرکات محیرالعقولِ سالمندانِ آمریکایی و اروپایی داره. مثلاً مجریه با لبخند و هیجان میگه: "توماس رِدنِک از اهالی ایالت ماساچوست آمریکا به مناسبتِ تولد 95 سالگی‌اش میله‌ای 200 سانتی متری را در ملاء عام غیب کرد!"
بعد هم یه مصاحبه از طرف پخش میشه:
-هاهاها.میدونید! من این کار رو انجام دادم تا به نوه‌هام ثابت کنم هیچوقت برای فرو کردنِ یه چوبِ دومتری در کون دیر نیست.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
این زنایی که به خاطر بچه‌هاشون نشستن خونه و گرنه "زمان شاه" مشاغلی در حد ریاست "ناسا" یا کرسی استادی تو "هاروارد" بهشون پیشنهاد شده بود. اینا معمولا تو کشوی سمت چپ کمد، زیر شرتاشون یک نایلون سیاه دارن که توش گواهی دیپلم با معدل ده و بیست و پنج صدم رو از بچه‌هاشون قایم کردن.

این عکسای قدیمیِ زنای فامیل با ابروهای قیطونی و شینیونِ 3 متری، که هر دفعه میری خونه‌شون مجبوری ببینی و با لبخندی مصنوعی تصدیق کنی که با "سوفیا لورن" مو نمیزنه.

این دخترای آپ تو دِیتِ قدیم که مانتو خفاشی‌شون حتی از مایو دو تیکه‌ی شکیرا هم تأثیر گذارتر بود و باعث میشد پسرایِ محل شبانه در سکوت خبری با یه بلیط چارتر برن "جنوب" و برگردن.

این کارمندای زنِ دولتِ سازندگی که مانتو-شلوارِ اداریِ طوسی میپوشیدن و روسریشون جای گره از حلقه گیگیلیا داشت. نهایت مزاحشون هم با همکاراشون چیزی در ابعادِ "امان از دست شما آقای جادوغیان!" + "اسمایلی لبخند پُر حیا" بود.

این مهین خانوما که میگن خواستگارایی در ابعاد "بهروز وثوقی" و "ناصر حجازی" داشتن و به خاطر خریت رد کردن؛ خریتی که منتهی به ازدواج با "این لندهور" شد.

این ننه‌ها که می‌ترسیدن دخترشون بعد از دیدنِ فیلمای ابوالفضل پورعرب هوایی شه، لذا برای از بین بُردن هوای نفس میشستن عصر به عصر باهاش "درسهایی از قرآنِ" حاج آقا قرائتی رو میدیدن و از شوخیاش به ارگاسم معنوی میرسیدن. غافل از اینکه دخترشون شبا تو رختخواب یاد سکانس آخر Titanic میفته و در غم فراقِ قربونعلی های‌های گریه میکنه.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
این گل‌های لاله‌ی کشور ترکیه که طول عمرشون از میانگین سن کلاغهای حوزه‌ی بالکان هم فراتر رفت و رکورد جدیدی رو به ثبت رسوند.

این "زمرت" که ملت یه عمر بهش گفتن زمرد و باعث نوسان در بازار طلا جواهرات تهران شدن.

این چنار که اگه سریال دو سه قسمت دیگه ادامه داشت نجیب خان رو هم حامله می‌کرد. یه چیزی تو مایه‌های سالوادور که تو اون باغ فقط والتر کچله رو نکوبید زمین.

این بزرگان خانواده‌ی ایلگاز که برای دور هم نگه داشتنِ اعضای خانواده‌شون حاضر بودن دست به هر کاری بزنن. حتی بعضاً دیده شده بود که به منظور نشون دادنِ عشقشون به فرزندان، با ایثارِ تمام یک عدد چتر بسته رو شیاف کرده و سپس در ماتحت مبارک بازش کردن.

این خانواده‌ی تاشکیران.

این فرو کردنِ "چنار" در کون "لاله" که بخشی از آزمایشاتِ دانشمندانِ آکادمی هنرهای دراماتیکِ استانبول به حساب میاد.

این سریالای جم تی وی اعم از تُرکی و کلمبیایی که تو همشون این اونو میخواد، اما اون اون یکی رو میگاد. در نتیجه یشیم خودکشی میکنه.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
*اینایی که توو خیابون تا کیسِ ساز دستت میبینن روحیه‌ی هنریشون یهو گل میکنه، به یکی از طُرُق زیر میان سراغت:
-داداش، سه تاره یا پیانوله؟
جیتاره نه؟ اتفاقن منم یه پسر عمو دارم، رفیقش جیتار میزنه. اِنقدر قشنگ میزنه...
-داداش چن وقته میشه جیتار یاد گرفت؟ در حد چند تا آهنگ...
-حاجی ویانول سخت تره یا جیتار؟

اینا همونایی‌ن که وقتی یه موزیسین حرفه‌ای میشینه جلوشون و در ابعاد "گلن‌گولد" براشون آواز قوی "شوبرت" رو اجرا میکنه بهش میگن:
"دمت گرم داداش. حال کردم! دستاتم خیلی خوب حرکت میکرد.
حالا یه «خانوم گل» برامون میزنی؟"



اینایی که امروز بعد از خوندنِ خبرِ (ایالات متحده از تابستان سال جاری با ممنوع کردن فروش طلا به دولت و شهروندان ایران، قصد دارد ارزش ریال را بیش از پیش تحت فشار قرار دهد)،
لبخند هخامنشانه‌ای زدن و گفتن: "دمشون گرم! مرگ یه بار شیون یه بار! شاید باعث شه مردم بی‌عرضه‌ی ما بریزن تو خیابونا..."
و همینطور که دارن اینا رو میگن غلت میزنن تا پشتشون هم خوب رنگ بگیره. آخه آفتابِ سواحلِ L.A تو این فصل از سال معجزه میکنه.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
*این "کیرشهف" که هروقت بحثش میشد، بچه‌های کلاس با یه نیشخند خاصی به معلم نگاه میکردن، یعنی "ما هم بازی".
البته چندی بعد ریاضیدانان ثابت کردن نسبت "کیرشهف" در علم فیزیک به "کیرکگارد" در علم فلسفه، برابره با "کارلوس کیروش" در تیم ملی فوتبال ایران.


*این مفعولای مطلق که جر میدادن آدم رو برای ترجمه:
"و فَکَرَ صفدرٌ تفکراً"
و صفدر فکری کرد، کردنی.

*این مصرع "سیاوش را کرد باید درست" که الگویی شد برای نسل دوم و سوم انقلاب.

*این بچه‌هایی که وقتی انتگرال و لگاریتم رو یاد میگرفتن فکر میکردن خیلی خفن شدن و هر چی میشد اسم این دو تا رو میاوردن تا پشم ملت بریزه:
-آره دایی جان. داریم یه نرم افزار درست میکنیم که با استفاده از محاسبات لگاریتمی قراره در به دست آوردن نتیجه انتگرال پیوسته کمکون کنه.
(تبدیل شدنِ قیافه‌ی مش حسن-دایی- به خایه‌ی باقر)


*این درجه اکسایش-گایش برای عنصر "زیر کونی‌اٌم".

*این بجه‌های نوبلوغی که خیلی زودتر از مبحث الکترومغناطیس با قانون "دست راست" آشنا شده بودن.

*این معلّمای کول بینش اسلامی که با یه من ریش میومدن سر کلاس و بعد از نیم ساعت کنفرانسِ یکی از آقا مقدادها پیرامونِ "استمنا، فرصتها و چالشها"، میرفتن سراغ درس.

*این "شدن، گشتن، گردیدن" در افعال اسنادی.


*این ناظمای گرگ که به محض طرح شدن بحثِ "اردوی دانش‌آموزی"، تا نوه‌ی نوه‌ی اونی که پنج نسل پیش به آقابزرگشون ویاگرای گیاهی فروخته بود رو هم میاوردن و با بودجه‌ی مدرسه بهش خدمات ارائه می‌کردن.

*این ماتریس ترانهاده. متأسفم.

**این صورت در مخرج-مخرج در صورت که جوابش همیشه ضریبی بود از 69.

*این معلم قرآنا که میگفتن در آخرت دهان انسان رو میبندن تا اعضای بدنش شهادت بدن. و درست در همون لحظه بود که دانش‌آموزای کلاس صحنه‌ی سورئالِ حرف زدنِ معامله‌شون رو تصور میکردن و هر هر میخندیدن.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
اینایی که یه سری کامنت گوزوژعر دارن تا هر جا میرن بذارن پای مطلب.

حالت اول)وقتی که طرف با یه مطلب انتقادی سنگین روبرو میشه که سه چهارمش رو نمیفهمه، اما خب به نظر اعتراضی و باکلاس میاد. برای همین به منظور اینکه بگه "منم بازی، منم میفهمم"، میره زیر نوشته‌ی مذکور با ژستی "اسلاوی شیشک" وار مینویسه: جانا سخن از زبان ما میگویی...

حالت دوم)وقتی که میره تو یه سری صفحه‌ها مثل ژانر که زیر یکی از پستاش، ملت افتادن به جون هم.
در این شرایطه که حس میکنه باید در نقشِ یک مُصلح اجتماعی ظاهر شه و مراتب غمگساریش رو از اینهمه عداوت و عناد اعلام کنه. لذا برای سِر کردنِ تن در و داف و شکستنِ مال گاو به طور همزمان، در کسوتِ "کانای کُل" کامنت میذاره: "فقط میتونم بگم متأسفم! خانه از پای بست ویران است..."


حالت سوم)وقتی به یه خبر ناراحت کننده مثل زلزله بوشهر تو صفحه BBC میرسه.
میبینه 40 نفر مطلب رو لایک کردن، اما خب کسی کامنت نذاشته. در همین اثناست که یهو غم ماجرا رو فراموش میکنه و یادش میاد که باید همیشه در مسابقه گوه خوری برنده باشه. لذا میره زودی مینویسه: "اول!"


حالت چهارم)وقتی حرفی برای گفتن نداره اما خب صاحب مطلب داف تحسین برانگیزیه و بدی نیست در این هنگامه‌ی علم و ادب اون هم فیض وافر ببره. به همین جهت از کامنتِ "کپی شده‌ی یک بخش از متن+لذت بردم" پلی میزنه به سمتِ یه لیسِ مجازی.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
*این کون گشادا که تنها کار مفیدشون تو زندگی ریدنه، بعد سالی 20 ساعت با این اینترنت گازوئیلی میشینن عکس پرسنلی با کراوات آپلود میکنن برای لاتاری آمریکا.
ننه آقاشون هم حین ثبت‌نام فرزندشون بهش میگن: "آره پسرم! بزن برو...اینجا کسی قدر تو رو نمیدونه..."
طوری هم اینا رو میگن که انگار الان دولت اوباما با بحران عن مواجه‌ه و منتظره توله سگ اینا نزول اجلال کنه تا سرانه تولید کود انسانی ایالات متحده رو 6.9 درصد ببره بالا.


*این پدر،مادرایی که وقتی بچه‌شون لاتاری اسم مینویسه، هنوز ایمیلِ تائیدِ مدارک نیومده به فک و فامیل میگن "بچه‌مون منتظر ویزای آمریکاشه". اونقدر هم قاطعانه این جمله رو ادا میکنن که آدم خیال میکنه فی‌الحظه هیلاری کلینتون با یه مایو دو تیکه سوارِ پرواز چارتر به مقصد تهرانه، تا گرین کارت فرزند دلبندشون رو با اشنانتیونِ یه "هپی اندینگ ماساژ" در فرودگاه امام به ایشون تقدیم کنه.

*اینایی که با ذوق و اضطراب از هم میپرسن: "میدونی قرعه کشی لاتاری امشبه؟"
بعد خبر ماجرا رو از طریق پیامک، ایمیل، میسیج، وال‌پست، دود، نور چراغ قوه و امثالهم به همه اطلاع میدن، تا جمیعاً در هیجاِن این حماسه‌ی بزرگ شریک باشن. بعضاً هم دیده شده که خیال میکنن مطالب "سفارت مجازیِ آمریکا در ایران" رو خود باراک آپ میکنه، لذا جهت خودشیرینی، پس از صدور هر قطعنامه علیه ایران، میرن خیلی صمیمی براش مینویسن:
"ممنونیم حسین! لطفاً ما را محکم‌تر زمین بکوب...3>"


*اینایی که وقتی لاتاری رو می‌برن و میرن "اونور آب"، تازه میفهمن آمریکا اونی نیستی که تو American Pie دیدن. متأسفانه این افراد خیلی دیر آگاه میشن که "لاتاری" یعنی "لات،آری!"، اما با وجود تمام این اوصاف نمیخوان حقیقت رو قبول کنن و وقتی دولت ایالات متحده معامله مبارکش رو تا دسته فرو میکنه تو ماتحتشون، میگن: "حقمونه...با این دولت که ما داریم توقع دارین بهتر از این رفتار کنن؟ همین که راهمون دادن بهمون لطف کردن!"

*اینایی که بعد از بُردنِ لاتاری میفهمن 4 ماه به اومدنِ گرین کارتشون زمان مونده؛ لذا در این ضیق وقت تبدیل میشن به فاکرمنی برجسته و حداکثر تلاش خودشون رو میکنن که راندمان آلت رو به بهترین حالت برسونن.
البته در این میون دخترا هم تلاش عجیبی در ربودن گوی رقابت از هم دارن، تا شاید شازده‌ی داستان دل ببازه و یکی از اینا رو هم بذاره تو زنبیلش، با خودش ببره آمریکا.
اما طنز تاریخ اونجاست که در و داف با این حرکات باعث میشن که "ممل آمریکایی" ما اعتماد به نفسش بره بالا و ناگهان امر بهش مشتبه شه که مصداق بارزِ واژه‌ی "دودول طلا"ست.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
اینایی که استتوساشون رو با تریپ ایهام و خُفیه نویسی همراه میکنن، تا ملت کنجکاو شن. مثلاً استتوسهای ژینوس که یکی در میون تو این مایه‌هاست:

-3 روز دیگه تموم میشه...
-اومد
-نمیدونم قبول کنم یا نه:/
-خیلی خوب بود...وای! حرف نداشت!
-میخوام بازم



بعد به این ترتیب خیلی‌ها میان تو کامنت یا میسیج خودشون رو جر میدن که:
"چی؟! بیشتر توضیح بده!!"


اما در این میون همیشه یکی هست که در بطن ماجراست و خیلی آروم و معنادار از کنار این استتوسها رد میشه.
کامنتِ امیرعلی:
D:



این پسرا که نمیفهمن اگه یه دختر همجنسگراست، مترادف با این نیست که بازیگرِ پورنه. بعد جالبیش اینه که حتی درک نمیکنن وقتی یه دختر میگه "من همجنسگرام" یعنی "من به جنس مخالف علاقه ندارم".
بنابر همین زبون نفهمی، تا شستشون خبردار میشه یه خانمی لزبین هستش، میخوان مخش رو بزنن. با خودشون هم میگن:
"به به! بساط تری سام ما هم جور شد!"

این طرفدارای حقوق همجنسگراها که هنوز یاد نگرفتن از چه ادبیاتی استفاده کنن. برای همین وقتی یه دوستشون لباس تنگ میپوشه یهو میزنن زیر خنده و میگن: "هاهاهاها! اُب میزنی امروز!"

این صفحه‌ها که عکس از چندتا پسر که آرایش کردن و لباس زنونه پوشیدن (و ممکنه ترنس سکچوآل هم باشن) رو میذارن و براش مینویسن: "اونایی که از این ایکبیریا بدشون میاد بکوبن لایکو......."
این پیجا همونایی هستن که ادمیناش حاضرن برای کسب لایک در یه برنامه‌ی زنده‌ی تلوزیونی از شبکه یک، دست بندازن تو دو لُپ کونشون و خودشون رو با رضایت تام جر بدن.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  ویرایش شده توسط: alinumber7   
صفحه  صفحه 3 از 49:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  46  47  48  49  پسین » 
شوخی و سرگرمی سکسی

ژانر

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA