انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 87 از 193:  « پیشین  1  ...  86  87  88  ...  192  193  پسین »

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی



 
»غزل شماره 823«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
صورت و معنی و جام جم نگر
نعمت والله را با هم نگر
گر نمی بینی ورای عالمش
دیده را بگشا و در عالم نگر
جام می بستان به شادی ما بنوش
در صفای جام می همدم نگر
غنچه را با آب لب خندان ببین
سرخ روئی گل خرم نگر
عشق در شور است و دایم در سرور
عقلک بیچاره را در غم نگر
اسم اعظم در سواد اعظم است
در سواد اعظم آن اعظم نگر
راه سید هر کسی کو گم کند
کم زنش او را و او را کم نگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 824«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
چهار حضرت در یکی حضرت نگر
نعمت الله بین و آن نعمت نگر
ما می میخانه را کردیم نوش
همدم ما شو دمی همت نگر
چشم بینا گر تو را داده خدا
چشم بگشا حضرت عزت نگر
عالمی را نقش بسته در خیال
گر نظر داری درین قدرت نگر
دنیی و عقبی به همدیگر ببین
در وجود این و آن حکمت نگر
رحمت او داده عالم را وجود
عام باشد رحمتش رحمت نگر
در خرابات مغان در نه قدم
سید مستان این حضرت نگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 825«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
مظهر و مهر به همدیگر نگر
مظهری ظاهر درین مظهر نگر
خوش حبابی پر کن از آب حیات
آب را می نوش و در ساغر نگر
تنگهٔ زرگر بیابی صدهزار
یک حقیقت فهم کن در زر نگر
عیسی مریم ببین گر عارفی
ور نمی بینی برو در خر نگر
عقل اگر منعت کند از عاشقی
گوش کن آن قول و دردسر نگر
حاصل دریای ما گر بایدت
این صدف بشکاف و در گوهر نگر
نعمت الله در همه عالم ببین
نو او در بحر و هم در بر نگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 826«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هرچه می بینی به او می نگر
صورت و معنیش نیکو می نگر
روشن است آئینهٔ گیتی نما
رو به او آور در او رو می نگر
خوش حبابی پر کن از آب حیات
دو یکی می بین و یک دو می نگر
در محیط ماورا با ما نشین
آبروی ما به هر سو می نگر
هر خیالی که آری در نظر
نقش او می بند و در او می نگر
رشتهٔ یک توست عالم سر به سر
دو مبین این رشته یک تو مین گر
گر بیابی سیدی یا بنده ای
با تو گفتم هر یکی چو می نگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 827«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هر چه بینی به نور او بنگر
روی او را به او نکو بنگر
مجمع بیدلان اگر جوئی
زلف او گیر و مو به مو بنگر
صفت ما و ذات ما گم شد
صفت او و ذات او بنگر
نظری کن به آب دیدهٔ ما
قطره و بحر و موج و جو بنگر
می خمخانه را خوشی می نوش
جام می بین و هم سبو بنگر
روی خود را در آینه بنما
جان و جانانه روبرو بنگر
نعمت الله به ذوق می بینی
دیگران را به گفتگو بنگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 828«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بیا به دیدهٔ ما روی یار ما بنگر
بیا به نور خدا پرتوی خدا بنگر
بیا و دُردی دردش ز دست ما برکش
بیا به درد دل و آن گهی دوا بنگر
نظر ز غیر فروبند و چشم دل بگشا
به مردمی نظری کن خوشی بیا بنگر
بیا بیا که تو بیگانه نیستی از ما
به آشنائی ما رو در آشنا بنگر
توئی و وعدهٔ فردا و روی او دیدن
ببین به چشم من امروز حالیا بنگر
اگر تو آینهٔ دل زدوده ای به صفا
نگاه کن تو در آئینه و مرا بنگر
چو سید ار تو ندیدی جمال او به یقین
بیا به دیدهٔ ما در جمال ما بنگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 829«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
در حسن ماهرویان آن آفتاب بنگر
در این چنین حجابی آن بی حجاب بنگر
جام حباب پر آب از ما بگیر و می نوش
معنی و صورتش بین جام و شراب بنگر
این گنج کنت کنزاً از این و آن طلب کن
اسمای حق تعالی در شیخ و شاب بنگر
جامی ز می پر از می در بزم ما رواناست
با ما دمی برآور آب و حباب بنگر
از آفتاب روشن عالم شده منور
گر نور چشم داری در آفتاب بنگر
بیدار اگر ندیدی آن چشم مردم آشوب
باری خیال می بند نقشش خیال بنگر
پیوسته نعمت الله می می دهد به رندان
چون ما حریف او شو خیر و ثواب بنگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 830«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
در حسن ماهرویان تو آفتاب بنگر
آب از حباب می نوش جام و شراب بنگر
در کوی میفروشان رندانه خوش قدم نه
ما را اگر بیابی مست و خراب بنگر
آن گنج کنت کنزاً می جو به هر چه یابی
اسمای حق تعالی در شیخ و شاب وبنگر
از نور آفتابش عالم شده منور
گر نور چشم داری در آفتاب بنگر
جامی ز می پر از می در بزم ما رواناست
در عین ما نظر کن آب و حباب بنگر
هر صورتی که بینی معنی به تو نماید
جاوید بی حجابی در هر حجاب بنگر
پیوسته نعمت الله می می دهد به رندان
با او دمی بر آور خیر و ثواب بنگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 831«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
راه شرابخانه را می دهمت نشان دگر
گوش کن و به جان شنو گفتهٔ عاشقان دگر
علم بدیع عارفان گر هوست بود بیا
تا که معانی خوشی با تو کنم بیاندگر
جام میست جسم و جان
گر تو ندانی این سخن تن دگرست جان دگر
گر به وجود ناظری هر دو یکیست در وجود
ار به صفات مایلی این دگر است و آن دگر
هر نفسی خیال او نقش دگر زند بر آب
از نظر خیال ما آب شود روان دگر
پیر هزار ساله ای گر برسد به بزم ما
از دم روح بخش ما باز شود جوان دگر
عاشق و مست و واله ام همدم نعمت اللهم
همچو منی کجا بود در همهٔ جهان دگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  

 
»غزل شماره 832«
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
عقل غیر از عقال نیست دگر
غایتش جز محال نیست دگر
مدتی بحث او شنید ستم
بجز از قیل و قال نیست دگر
مالک لم یزل خداوند است
غیر او لایزال نیست دگر
نوش کن جام می که خوشتر ازین
هیچ آب زلال نیست دگر
جز خیال جمال حضرت او
در خیالم جمال نیست دگر
خوش کمالی که عاشقان دارند
غیر از این خود کمال نیست دگر
نعمت الله رسید تا جائی
که سخن را مجال نیست دگر
این کاربر بخاطر تخلف در قوانین انجمن برای همیشه بن شد.
(پرنسس)
     
  
صفحه  صفحه 87 از 193:  « پیشین  1  ...  86  87  88  ...  192  193  پسین » 
شعر و ادبیات

Shah Nemat Allah Vali | کلیات شاه نعمت الله ولی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA