انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
علم و دانش
  
صفحه  صفحه 4 از 21:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  18  19  20  21  پسین »

صنایع هوایی.هوافضا.هوانوردی


مرد

 
boeing x-45A

“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
درباره ی بوئینگ x-45


بوئینگ ایکس-۴۵ (به انگلیسی: Boeing X-45) نام یک هواپیمای بدون سرنشین ساخت شرکت بوئینگ آمریکا است.

پروژه ساخت این هواپیما زیر نظر دارپا و برای نیروی هوایی آمریکا قرار دارد.




بعد از جنگ جهانی دوم انقلابی در صنعت هوافضا و تکنولوژی های وابسته به آن رخ داد. صنعت راداری به قدری پیشرفت کرد که دیگر شرکت های هواپیماسازی مجبور به ساخت هواپیماهای رادار گریز (Stealth) شدند ولی با این حال نیز به دلیل نقایص فنی و بسیاری از مشکلات دیگر باز هم تلفات داشتند. این تلفات در جنگ دو قسمت بود یکی تلفات مالی که حاصل از دست دادن هواپیماست. دومی که مهم تر از اولی است تلفات جانی است که حاصل از دست رفتن خلبان و خدمه است. بارها در بسیاری از جنگ ها دیده ایم که خلبانان مطرح و مجرب تنها با اثابت یک موشک حتی وقت پرتاب (Eject) هم نداشتند و جان خود را از دست داده اند.
مرگ یک خلبان آموزش دیده برای یک نیروی هوایی بسیار سخت است زیرا تا بتواند کسی را جایگزین او کند سال ها زمان می خواهد.
در این راستا شرکت های هواپیماسازی شروع به ایجاد تکنولوژی خاصی کردند که دیگر احتیاجی به شخص یا اشخاص نداشته باشد در چنین صورتی در هر نیروی نظامی دیگر خبری از تلفات جانی نیست و مهم تر از آن در نیروهای نظامی مانند هوایی یا دریایی و حتی زمینی احتیاج به استخدام افراد کمتری است. گسترش این تفکر باعث پدید آمدن هواپیماهای بدون سرنشین (UAV) شد. این هواپیماها از شاهکارهای همکاری مهندسان هوافضا و مهندسان گروه های الکترونیک کامپیوتری هستند و علاوه بر طراحی بسیار دقیق، احتیاج به هدایت از راه دور هم دارند که در این مقاله یکی از شگفت انگیزترین محصولات شرکت بوئینگ را که یک UAV است برای شما معرفی می کنم. UAV مخفف (Unmanned Aerial Vehicle) است که برگردان آن به فارسی معنی وسیله هوایی بی سرنشین می شود. در بین هواپیماهای بی سرنشین، گروه های متفاوتی وجود دارد؛ یکی از این گروه ها که در قرن جدید بسیار گسترش پیدا کرده و اکثر کشورهای پیشرفته بر تکنولوژی آن تمرکز کرده اند هواپیماهای بدون سرنشین جنگی (یو سی ای وی = UCAV) هستند که حرف C در آن از ابتدای کلمه Combat برداشته شده است.

یکی از قهارترین پرندگان بدون سرنشین جنگی حاصل سال ها تلاش مهندسان طراز اول شرکت بوئینگ با نامX-45 هم اکنون در حال انجام تست های پایانی پرواز است که در این مقاله این مخلوق عجیب را برایتان معرفی می کنم.
پروژه ساخت X-45 را می توان حاصل اعتلاف دو ارگان عظیم کشور آمریکا دانست. نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا و مجمع تحقیقات پیشرفته دفاعی آمریکا که تصمیم به ساخت مدرن ترین هواپیمای بی سرنشین گرفتند بعد از مدتی رنگ و روی این پروژه بر ساخت یک هواپیمای بی سرنشین جنگی عوض شد. این هواپیمای بی سرنشین قادر است به راحتی از سخت ترین دیوارهای دفاعی دشمنان عبور کند و به سمت هدف پرواز کند. این پرواز با کمترین خطر انجام می شود زیرا با این که خلبان ندارد ولی از چندین کانال هدایتی راهنمایی می شود.
در آوریل سال ۱۹۹۹ میلادی نیروی هوایی آمریکا و مجمع تحقیقات پیشرفته دفاعی آمریکا قراردادی را مبنی بر ساخت و تست پروازی دو فروند هواپیمای بی سرنشین جنگی بستند. از این زمان به بعد پروژه UCAV به شرکت بوئینگ واگذار شد و مراحل ابتدایی آن در بخش فانتوم وورکس ـ یکی از بخش های عظیم شرکت بوئینگ ـ انجام شد. در جهت ارتقای سیستم های هدایتی شرکت بوئینگ از بخش سیستم های دفاعی اش واقع در شهر سنت لوییس ایالت میسوری نیز استفاده کرد.
اولین مدل نمونه با نام X-35Aدر ماه می سال ۲۰۰۲ پرواز کرد و دومین نمونه پروازی نیز در نوامبر سال ۲۰۰۲ پرواز کرد. در کل تست های پروازی این پرنده بدون سرنشین به سه دسته تقسیم شد که تمامی آنها تا پایان مارس ۲۰۰۳ با موفقیت انجام شد.
بعد از تست ها نام آن به X-45A تغییر کرد و شرکت بوئینگ که هنوز هم تمام انتظاراتش از این طرح برآورده نشده بود دست به ساخت یک نمونه جدید با نام X-45B زد که نسبت به طرح قبلی کمی بزرگتر بود و توانایی های مانوری و هدایتی بهتری داشت. در این نمونه جدید دیگر می توان تمام تکنولوژی رادارگریزی را به وضوح دید. دو محفظه داخلی برای حمل تسلیحات و جنگ افزارها ساخته شده که یکی از خصوصیات بارز رادارگریزی است؛ زیرا جنس بدنه X-45 از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده در صورتی که سطح خارجی موشک ها چنین خصوصیتی را ندارد و باید از دید رادارها محفوظ باشند.
ماده اصلی بدنه را آلومینیم فراگرفته که اکثراً با روکشی از مواد کامپوزیت (اپکس گرافیت) پوشانده شده است. جایگاه موتور داخلی است و نمی توان آن را دید که این هم یکی از بهترین خصوصیات رادارگریزی است.
ورودی هوای موتور نیز به خوبی نمایان نیست ولی دو قسمت خروجی هوا (nozzle) در عقب این پرنده در دید است.
این هواپیما از لحاظ اندازه های ابعادی به گونه ای ساخته شده است که هواپیماهایی مانند C-5 و C-17 می توانند آنها را به راحتی حمل کنند.
این موجود پرنده ۲/۸ متر طول، ۱ /۲ متر ارتفاع و فاصله دوسر بال آن به ۳/۱۰ متر می رسد. بدون دم است. وزن خالص آن ۳۶۲۸ کیلوگرم است و با این وجود می تواند ۱۳۶۰ کیلوگرم بار را با خود حمل کند. شرکت هانی ول یک موتور با تمامی خصوصیات رادارگریزی را با مدل F124-GA-100 برای این پرنده بدون سرنشین ساخته است که می تواند ۸۷۰ نیوتن نیروی پیشران تولید کند. مدل بعد از آن یعنی
X-45B از مدل A بزرگتر بود زیرا ابعاد آن گسترده تر شده بود. فاصله دوسر بال آن ۳/۱۴ متر، بدنه اصلی آن ۷/۹ متر و وزن خشک آن ۶۳۵۰ کیلوگرم بود و می توانست ۱۶۳۰ کیلوگرم را با خود حمل کند ولی تفاوت اصلی مدل A و B در موتور آنها بود. موتور مدل B را شرکت مجرب جنرال الکتریک ساخت.






“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  ویرایش شده توسط: shahin68   
مرد

 
بزرگترین دروغی که به مردم ایران گفته شد !!!

علت واقعی شكست نظامي آمريكا در طبس

حدود 20 سال پیش مستقیما از زبان یک شاهد عینی – که یک پیمانکار راهسازی بود ودر شب حادثه در حدود 5 کیلومتری محل فرودگاه اشاره شده مشغول اجرای یک پروژه راهسازی بوده اند – شنیدم که برخلاف داستان رسمی مبنی بر سقوط هواپیماها و بالگردهای آمریکایی به علت توفان شن، گواهی میداد که خودش دیده که هواپیماهای دیگری اون منطقه را بمباران کردند و نیروهای آمریکایی را از بین بردند .

پنجم اردیبهشت سالروز عملیات نظامی آمریكا در طبس

عملیات پنجه عقاب
Operation Eagle Claw (1980 Iranian Hostage Rescue)

در ابتدا بهترین روش در نظر نیروهای ویژه آمریكا، وارد شدن به ایران از طریق كامیون‌ها و به وسیله مرز زمینی تركیه بود ولی این روش به دلایل سیاسی و ریسك تلفات سنگین، كنار گذاشته شد. سپس موضوع عملیات از طریق هوا مطرح شد. در دسامبر 1979 گروهی از نیروهای ویژه انتخاب شده و تحت تمرینات مخصوص قرار گرفتند. این تمرینات تا مارس 1980 به طول انجامید. در تاریخ 16 آوریل 1980 (27 فروردین 1359) انجام عملیات تایید شد و دستور شروع آن داده شد. بین روزهای 19 تا23 آوریل (30 فروردین تا 2 اردیبهشت 59) نیروهای ‌عمل‌كننده به جنوب غربی آسیا منتقل شدند. این نیروها تمرینات خود را در پایگاهی در مصر گذرانده بودند.

نیروهای شركت‌كننده در ماموریت از هر 4 نیروی مسلح آمریكا انتخاب شده بودند. 8 فروند بالگرد RH-53D مین روب از نیروی دریایی با خدمه از نیروی تفنگدار دریایی 12 فروند هواپیما از نیروی هوایی ( 3 فروندEC-130E – 4 فروند MC-130E – 3 فروند AC-130 و دو فروند C-141 ) و كماندوها نیز از ارتش آمریكا انتخاب شده بودند. تعدادی از رابطین نیز قبل از شروع عملیات به تهران فرستاده شده بودند. ناوهای هواپیمابر USS Nimitz (CVN68) و USS Coral sea (CV43) نیز در دریای عمان حاضر بودند و آمادگی پشتیبانی هوایی عملیات را با F-14A – A-6E و A-7E های خود داشتند.

كلیات نقشه خیلی ساده بود. نیروهای عمل‌كننده شب قبل از حمله وارد ایران می‌شدند؛ به نحوی خود را به تهران می رساندند و تا شب حمله مخفی می‌شدند، حمله را انجام می‌دادند و سپس از ایران خارج می‌شدند.

ولی در جزییات نقشه كمی پیچیده‌تر به نظر می‌رسید. در شب اول عملیات 3 فروند MC-130E وارد ایران می‌شدند و در نقطه‌ای نزدیك شهر طبس فرود می‌آمدند. این 3 فروند حامل نیروهای دلتا، فرماندهان عملیات، مترجمین و رانندگان كامیون‌ها بودند. 3 فروند EC-130E به دنبال هواپیماهای قبلی روانه می‌شدند و خود را برای سوخت رسانی به بالگردها در محل فرود آماده می‌كردند. زمانی كه بالگردها سوخت‌گیری كردند، نیروهای دلتا را سوار كرده و عازم منطقه‌ای در نزدیكی تهران می‌شدند تا در آن جا با رابطینی كه ازقبل در ایران حضور داشتند، دیدار كرده و در مكان امنی پنهان شوند. بالگردها نیز به مكان امنی در همان نزدیكی رفته و تا زمان فراخوانده شدن توسط نیروهای ویژه، در آن جا مخفی می‌شدند.

در شب بعد مجددا MC-130E و EC-130E ها به ایران پرواز می‌كردند. منتها این بار حامل تعدادی كماندو و هدف آنها فرودگاه منظریه می‌باشد.

كماندوها به فرودگاه حمله و آن جا را تصرف می‌كردند تا دو فروند C-141پیش بینی شده برای تخلیه گروگان‌ها و نیروهای دلتا بتوانند فرود بیایند.3 فروند AC-130E نیز به منظور پشتیبانی و پوشش كماندوهایی كه به فرودگاه منظریه حمله می‌كردند وارد عمل می‌شدند. همزمان با حمله گروه دوم كماندوها به فرودگاه منظریه، نیروهای دلتا به محل سفارت حمله می‌كردند، گروگان ها را نجات داده و با كامیون‌ها به سمت استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) حركت می‌كردند. بالگردهای RH-53D در این مكان منتظر آنها بودند. كماندوها و گروگان‌ها سوار بر بالگردها شده و به سمت فرودگاه منظریه حركت می‌كردند و با دو فروند C-141 از ایران خارج می‌شدند و راهی پایگاهی در عربستان سعودی می‌شدند. البته چون بالگردها را نمی‌توانستند از ایران خارج كنند، قبل از ترك ایران آنها را منهدم می‌كردند.

همان‌طور كه می‌بینید طرح عملیات به خوبی برنامه‌ریزی شده بود اما این عملیات شكست خورد. چرا؟؟؟

با مطالعه جزئیات اجرای این عملیات بخوبی می توان دریافت كه

1- طوفان شن نمی توانسته عامل شكست آن باشد چون نیروی هوایی و دریایی آمریكا با هماهنگی سازمان هوافضای آمریكا یعنی ناسا از بروز احتمالی طوفان شن در منطقه طبس آگاه بودند و هواپیماها و بالگردهای شركت كننده در عملیات را به پیشرفته ترین دستاوردهای هوایی و فضایی روز مجهز كرده بودند و از شش ماه پیش از آغاز عملیات در مانورهای شبیه سازی شده در صحرای نوادای آمریكا بارها و بارها طوفان های شن به مراتب شدیدتر از طوفان های دشت های كویر و لوت ایران را تجربه كرده بودند.

2- در گزارشات محرمانه كه بعدها اینجا و آنجا بطور غیر رسمی منتشر شد و همچنین در دفترچه های خاطرات بازماندگان آن عملیات بارها و بارها صحبت از هواپیماهای مرموز و ناشناسی شده كه در طول عملیات اطراف آنها پرسه می زدند.

و جالب اینجاست كه با گذشت اینهمه سال هنوز هم مقامات آمریكایی بطور رسمی طوفان شن را مسبب اصلی شكست عملیات پنجه عقاب عنوان می كنند و مقامات ایرانی هم بر این ادعا اصرار دارند كه همانگونه كه ابابیل سپاه ابرهه را از كار انداخت ریگهای صحرا نیز عملیات آمریكایی ها را خنثی كرد.

اما واقعیت؛

پیش از انقلاب به دستور شاه و با همكاری مستشاران آمریكایی در چند نقطه از ایران باندهای پرواز صحرایی ساخته شد كه یكی از آنها در استان فارس، یكی دیگر در استان ایلام (بخشی از جاده ایلام – اهواز) و دیگری نیز در صحرای طبس واقع شد. هدف از ساختن این باندها نشست و برخاست اضطراری هواپیماها و بالگردها در مواقع فورس ماژور بود. به عنوان نمونه در سال پایانی جنگ ایران و عراق یعنی 1367 هنگام ورود نیروهای سازمان مجاهدین به داخل خاك ایران (عملیات فروغ جاویدان) باند واقع در جاده ایلام – اهواز مورد استفاده دو فروند فانتوم ایرانی قرار گرفت به گونه ایكه این دو هواپیما پس از انجام هر سورتی پرواز به جای بازگشت به پایگاه خود در همدان در همان باند (جاده) فرود می آمدند، و از طریق دو فروند هواپیمای C130 كه قبلا در آن جاده فرود آمده بودند سوختگیری و مهمات گیری می كردند و ظرف 5 دقیقه خود را به نیروهای مهاجم كه بر روی جاده شاه آباد غرب – كرمانشاه قرار داشتند می رساندند و این كار تا پایان روز ادامه داشت و عملا به خاطر نزدیك بودن باند به خط مقدم جبهه نیروهای مجاهد خیال می كردند كه نیروی هوایی ایران حداقل 20 تا 30 فانتوم برای بمباران آنها اختصاص داده در صورتیكه تنها دو هواپیما بودند كه بخاطر نزدیكی باند به محل درگیری هر 5 دقیقه یكی از آنها در منطقه ظاهر می شد.

این مورد را یادآوری كردم كه دوستان اهمیت استراتژیك این باندهای صحرایی را متوجه شوند. و اما باند واقع در صحرای طبس برای چندین سال مورد بهره برداری ارتش آمریكا قرار داشت كه از طریق آن كمكهای لجستیكی خود را به مجاهدین افغان می رساند كه در حال نبرد با ارتش شوروی بودند. روس ها بارها و بارها به شاه اعتراض كردند كه چرا باند صحرای طبس را در اختیار آمریكایی ها قرار داده است و حتی چندین بار نیز تلاش كردند كه هواپیماهای میگ 25 خود را برای نابودی تداركات ارتش آمریكا به سوی این پایگاه بفرستند اما با وجود هواپیمای استراتژیك و فوق مدرن آن زمان یعنی اف 14 در نیروی هوایی ایران روس ها نتوانستند هیچ حمله هوایی علیه باند طبس انجام دهند. همانگونه كه می دانید هواپیمای اف 14 كه در زمان خودش به مدد رادار قوی و موشك های فونیكس یك هواپیمای فوق پیشرفته در دنیا به شمار می آمد تنها در اختیار نیروی دریایی آمریكا و نیروی هوایی ایران قرار داشت و اصولا فلسفه ورود این هواپیما به نیروی هوایی ایران تجاوز میگ های 25 روسی به مرزهای شمالی ایران بود و در آن روزگار میگ 25 با سرعت سرسام آور خود (3500 كیلومتر در ساعت) و سقف پروازی بسیار بالا از دسترس هر نوع جنگنده ای خارج بود اما با ظهور هواپیمای اف 14 میگ 25 نیز آسیب پذیر شد و از زمانی كه این هواپیما به نیروی هوایی ایران پیوست هواپیماهای روسی نیز شهامت عبور از نقطه صفر مرزی را از دست دادند. پس از انقلاب بخاطر نبود حكومت مركزی قوی و منسجم در ایران راه برای هواپیماهای روسی دوباره باز شد و كار بجایی رسید كه میگ های روسی حتی تا نزدیكی مشهد هم گشت زنی می كردند.

این كار ادامه داشت تا اینكه آمریكایی ها تصمیم گرفتند كه این بار از باند صحرای طبس برای انجام عملیات پنجه عقاب استفاده كنند. روسها كه تحركات آمریكایی ها را از مدت ها پیش در اقیانوس هند و خلیج فارس زیر نظر داشتند متوجه ورود هواپیماها و بالگردهای آنها به درون خاك ایران شده بودند و در یك فرصت مناسب و درست در جایی كه سالها انتظار آن را می كشیدند ضربه خود را به ناوگان هوایی آمریكا وارد كردند و در نیمه شب پنجم اردیبهشت 59 باند طبس را بمباران كردند كه در همان بمباران اولیه دو بالگرد و یك هواپیمای آمریكایی نابود شد و اینگونه بود كه ادامه عملیات لغو شد. جالب است كه روز بعد یعنی ششم اردیبهشت نیز هواپیماهای روسی دوباره وارد منطقه طبس شده و اینبار در روشنایی روز دست به بمباران گسترده منطقه زدند و هر آنچه كه از شب قبل سالم بجا مانده بود را نابود كردند و جالبتر اینكه سردمداران انقلاب نوپای ایران نیز این بمباران دومی را به نیروی هوایی ایران نسبت دادند كه به دستور بنی صدر منطقه را بمباران كرده و در جریان آن شماری از پرسنل سپاه یزد از جمله آقای منتظر القائم فرمانده سپاه یزد كه تازه متوجه موضوع شده و به منطقه وارد شده بودند كشته شدند. بیچاره خانواده منتظر القائم كه پس از 32 سال هنوز هم بنی صدر را لعن و نفرین می كنند!

و اما چرا همه طرفین درگیر در این عملیات این همه سال سكوت كردند و هیچگاه حاضر به افشای واقعیت نشدند؟

1- جیمی كارتر رییس جمهور وقت آمریكا كه انجام عملیات پنجه عقاب با دستور و نظارت مستقیم او اجرا شد پس از شكست عملیات سریعا در یك نطق تلویزیونی گناه را به گردن طوفان شن انداخت و با اینكه دقیقا می دانست كه كار روس هاست اما برای فرار از اذهان عمومی آمریكا كه ممكن بود در آن دوران جنگ سرد آمریكا را به سمت رویارویی مستقیم نظامی با ابرقدرت شرق سوق دهد از گفتن واقعیت به مردمش خودداری كرد

2- روسها نیز طبق عادت همیشگیشان پنهان كاری كردند و هیچگاه نقش خود را در این ماجرا فاش نكردند چون نمی خواستند كه آشكارا بهانه ای دست طرف های غربی بدهند

3- سردمداران انقلاب نوخاسته ایران نیز كه متوجه شده بودند كه بستر انقلاب بر روی پایه های خرافات و امداد غیبی مستحكم تر می شود و اذهان عمومی مردم ایران را مساعد پذیرش اینگونه حرف ها می دانستند گفته های جیمی كارتر را تكرار كردند و اعلام كردند كه ارتش آمریكا در طبس گرفتار طوفان شن شده كه به امر خداوند همچون ابابیل بر سر سپاه كفر فرود آمدند .
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  ویرایش شده توسط: shahin68   
مرد

 
موشک راداری تاما هاک

آشنایی با موشك كروز توماهاك BGM-109 Tomahawk Cruise Missile



موشك كروز توماهاك (TLAM) موشكی مادون صوت برای حمله و هدف قرار دادن اهداف در روی سطح زمین Tomahawk Land Attack Missile است كه قادر به انجام ماموریت در تمام شرایط آب و هوایی و با برد 1100 كیلومتر میباشد با دقت 10 متر در حمله به اهداف است كه برای اولین بار توسط شركت جنرال دینامیك در دهه1970 ساخته و معرفی شد كه با برد زیاد و ارتفاع كم پرواز به سوی اهداف قابلیت شلیك از زیر دریایی را دارا بود . این نمونه موشك بعد از تغییر و بهینه سازی های مختلف در حال حاضر توسط شركت Raytheon تولید میشود ( با مشاركت شركت مك دانل داگلاس) .


هواپیمای تامکت در حال اسکورت یک موشک توماهاک



موشك توماهاك توسط نیروی دریایی آمریكا مورداستفاده قرار میگیرد و در حال حاضر نمونه های مختلفی از موشك بی جی ام 109 توماهاك مورد استفاده قرار میگیرد كه تفاوت آنها بیشتر در كلاهك و سر جنگی متفاوت است كه شامل نمونه TLAM-C نمونه متعارف آن و برای هدف قرار دادن اهداف زمینی و نمونه TLAM-D كه از سر جنگی خوشه ای استفاده میكند و نمونه TLAM-A و TLAM-N مجهز به كلاهك های هسته ای هستند و از دیگر مدل های این موشك TASM است كه به عنوان یك موشك ضد كشتی مورد استفاده قرار میگیرد . نمونه TLAM-D كه از سر جنگی خوشه ای استفاده میكند

ازبلاك 3 این موشك كه از سال 1993 وارد خدمت شده است موشك توماهاك مجهز به سیستم موقعیت یاب جهانی GPS شده است كه میتواند اهداف را با دقت بیشتری مورد حمله قرار دهد ودر بلاك 4 این موشك با استفاده از موتورهای بهینه سازی شده WR-402 كه به سیستم كنترل سوپاپ مجهز بود ضمن مصرف شوخت كمتر كه امكان افزایش محدوده قابل دسترسی این موشك امكان حركت با سرعت كمتر از قبل و یا افزایش و كاهش دلخواه سرعت را هم به موشك توماهاك افزوده است و نمونه دوم موشكهای توماهاك بلاك 4 قادر به هدف قرار دادن اهداف متحرك هم هستند .

بزگترین بهینه سازی صورت گرفته بر روی موشك توماهاك افزودن یك مركز فوق پیشرفته برای مبادله اطلاعات با سایر مراكز اطلاعاتی میدان جنك به مانند هواپیماهای آواكس و بدون سرنشین و كشتی ها و ماهواره ها و حتی سربازان و تانك ها در میدان نبرد است كه موشك را قادر میسازد با این مراكز تبادل اطلاعات داشته باشد و در شناسایی و حمله به اهداف با دقت بیشتری عمل كند . این موشك در كنار این تجهیزات پیشرفته به یك دوربین تلویزیونی هم مجهز است كه با ارسال تصاویر به مركز فرماندهی به فرماندهان اجازه میدهد تا اهداف را مشاهده نمایند و یكی از آنها را برای نابود كردن به وسیله موشك انتخاب كنند . سیستم GPS موشك توماهاك میتواند موقعیت 16 هدف را در حافظه خود نگهداری كند كه موقعیت این اهداف میتواند قبل از شلیك و یا بعد از شلیك توسط مركز فرماندهی و یا ماهواره ها و هواپیماهای بدون سرنشین و .... یا دیگر شبكه های اطلاعاتی پنتاگون در اختیار موشك قرار گیرد . از امكانات دیگر موشك توماهاك امكان ارسال اطلاعات به مركز فرماندهی است به طور مثال در صورت دستور از مركز فرماندهی برای حمله به یك هدف سیستم هوشمند موشك این فرمان را با توجه به اطلاعات خود تجزیه و تحلیل میكند و در صورتی كه موشك سوخت كافی برای اجرای دستور و یا هر مشكل دیگر مركز فرماندهی را مطله میكند آخرین نمونه از موشك تومهاك در سال2004 در اختیار نیروی دریایی آمریكا قرار گرفته است .


نمای کلی از ساختار موشک

توماهاك كه در ناوهای نیروی دریایی آمریكا مورد استفاده قرار میگیرد در یك استوانه تحت فشار نگهداری و شلیك میشود و از سیستم VLS یا همان سیستم شلیك عمودی Vertical Launch Systems استفاده میكند اما با تغییراتی كه در سیستم شلیك آن داده شده است توماهاك میتواند از زیر آب توسط زیر دریایی های كلاس لوس آنجلس هم شلیك شود و برای این كار از محفظه شلیك اژدر استفاده میشود . برای شلیك توماهاك از زیردریایی بعد از خروج موشك از محفظه شلیك اژدر در زیر آب به دو روش انجام میشود روش اول به وسیله فشار گاز ( مانند سیستم VLS) و یا با فشار آب شلیك میشود بعد از خروج از محفظه اژدر یك بوستر تقویت كننده مجهز به سوخت جامد به موشك كمك میكند تا به سطح آب برسد. بالهای موشك توماهاك بعد از شلیك ( چه در سطح و در زیر آب بعد از رسیدن به سطح ) بعد از مدت كوتاهی باز میشود و بعد از آن دریچه هوایی موتور توربوفن موشك باز میشود و موتور موشك فعال میشود.

موشك توماهاك مثل تمام موشكهای كروز از سیستم هدایت داخلی برای شناسایی وو حمله به هدف استفاده میكند و سیستم هدایت موشك توماهاك از TMPC یا مركز برنامه ریزی ماموریت Theater Mission Planning Center و سیستم برنامه ریزی در كنار سیستم كنترل تسلیحات ( برای نمونه مورد استفاده در ناوها) و سیستم كنترل نبرد ( در نمونه مورداستفاده در زیر دریایی ها) تشكیل شده است

تصویری از موشک شلیک شده از یک زیردریایی



نمونه های مختلفی از سیستمهای كنترل برای توماهاك ساخته شده است كه 3 سیستم مورد استفاده قرار گرفته اند :

TWCS ( Tomahawk Weapon Control System ) : اولین سیستم مورد استفاده در توماهاك بود كه در سال 1983 مورد استفاده قرار گرفت .

ATWCS(Advanced Tomahawk Weapon Control System ): این سیستم از سال1994 در موشك توماهاك استفاده شد .

TTWCS(Tactical Tomahawk Weapon Control System) :این سیستم از سال2003 در موشك توماهاك مورد استفاده قرار گرفت .

موشك كروز توماهاك BGM-109 Tomahawk Cruise Missile :

شركت سازنده : Raytheon/McDonnell Douglas

سال ورود به خدمت : 1983

قیمت هر واحد : 750 هزار دلار

موتور موشك : F107-WR-402 turbofan

وزن هنگام شلیك : 1440 كیلوگرم

طول : 5.56 متر با بوستر 6.25 متر

قطر : .52 متر

طول بالها : 2.67 متر

سرعت : 880 كیلومتر در ساعت

سر جنگی : در نمونه استاندارد 450 كیلوگرم

سیستم های هدایتی : GPS/ TERCOM/ DSMAC

كشورهای استفاده كننده :

نیروی دریایی آمریكا و انگلیس و هلند و فرانسه
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
نیروی هوایی سلطنتی سعودی

نیروی هوایی پادشاهی عربستان سعودی (در عربی: القوات الجویة الملکیة السعودیة) نام شاخهٔ نیروی هوایی ارتش عربستان سعودی است. نیروی هوایی پادشاهی عربستان سعودی پس از نیروی هوایی ارتش اسرائیل (با یک‌هزار جنگنده) و نیروی هوایی ارتش مصر (با ششصد جنگنده)، سومین قدرت هوایی نظامی در منطقه خاورمیانه محسوب می‌شود. پس از پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران، نیروی هوایی پادشاهی عربستان سعودی با خریدهای کلان نظامی و به کارگیری تجهیزات مدرن توانست خود را از نیرویی دفاعی به نیرویی با قابلیتهای ضربتی و تهاجمی تبدیل کند. نیروی هوایی سلطنتی سعودی پس از نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا (USAF) و نیروی هوایی دفاعی ژاپن (JASDF) بیشترین تعداد جنگنده‌های اف-۱۵ در جهان را در اختیار دارد.

آرم رسمی نیروی هوایی پادشاهی عربستان سعودی.



یگان‌های RSAF

* اسکادران ۱ (هواپیمای خاندان سلطنتی)
* اسکادران ۲ (اف-۱۵)
* اسکادران ۳ (اف-۵)
* اسکادران ۴ (سی-۱۳۰)
* اسکادران ۵ (اف-۱۵)
* اسکادران ۶ (اف-۱۵)
* اسکادران ۷ (تورنادو آی‌دی‌اس)
* اسکادران ۸ (Reims Cessna ۱۷۲)
* اسکادران ۹ (پی‌سی-۹)
* اسکادران ۱۲ (بل ۲۱۲)
* اسکادران ۱۳ (اف-۱۵)
* اسکادران ۱۴ (هلی‌بورن)
* اسکادران ۱۵ (اف-۵)
* اسکادران ۱۶ (سی-۱۳۰)
* اسکادران ۱۸ (E-۳/KE-۳A)



* اسکادران ۱۹ (ری-۳آ)
* اسکادران ۲۱ (هاوک)
* اسکادران ۲۲ (پی‌سی-۹)
* اسکادران ۲۹ (تورنادو آ.دی‌.وی)
* اسکادران ۳۲ (کی‌سی-۱۳۰اج)
* اسکادران ۳۴ (اف-۱۵)
* اسکادران ۳۵ (جت‌استریم)
* اسکادران ۴۴ (بل ۴۱۲)
* اسکادران ۵۵ (اف-۱۵)
* اسکادران ۷۵ (تورنادو آی.‌دی‌.اس)
* اسکادران ۷۹ (تورنادو آ.دی‌.وی)
* اسکادران ۸۳ (تورنادو آی.‌دی‌.اس)
* اسکادران ۸۸ (هاوک)
* اسکادران ۹۲ (اف-۱۵)
* اسکادران ۹۹ (کوگر)


خرید ۷۲ فروند تایفون یوروفایتر


ر دسامبر ۲۰۰۵ میلادی، مقامات نظامی عربستان سعودی اعلام کردند که به خرید ۷۲ فروند جت جنگنده «تایفون یوروفایتر» از بریتانیا به ارزش بیش از ۱۰ میلیارد دلار اقدام کرده‌اند. نیروی هوایی عربستان سعودی اعلام کرده که در نظر دارد تا جنگنده‌های جدید تایفون را جانشین جنگنده‌های تورنادو کند که همانند تایفون، توسط شرکت بریتانیایی BAE ساخته شده‌اند.

در ژانویه ۲۰۰۷ میلادی، مقامات نظامی عربستان سعودی اعلام کردند که در آینده بسیار نزدیک، تحویل گرفتن ۷۲ فروند جت‌های جنگنده تایفون یوروفایتر از شرکت دفاعی بریتانیایی BAE سیستمز را شروع می‌کنند. در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹ میلادی، نیروی هوایی عربستان سعودی، دو فروند هواپیمای جنگنده تایفون از بریتانیا دریافت کرد. هواپیماهای تحویل داده‌شده، بخشی از یک سفارش عظیم را تشکیل می‌دهند که شامل ۷۲ فروند جنگنده تایفون می‌شود
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  ویرایش شده توسط: shahin68   
مرد

 
توان رزمی فعلی

نیروی هوایی عربستان عمدتا به تجهیزات غربی تجهیز شده است.بزرگترین تامین کننده های تسلیحات عربستان،آمریکا و بریتانیا هستند.هر دو کشور مزبور در آموزش پرسنل نیروی هوایی عربستان نقش دارند.فرانسه بعد از این دو کشور در تامین تجهیزات نیروی هوایی عربستان،قرار میگیرد.

بر اساس استاندارد های خاورمیانه ای،نیروی های مسلح عربستان نسبتا کوچک هستند،اما قدرت این ارتش نه در برتری عددی بلکه در بهره گیری از تکنولوژی پیشرفته است.به همین دلیل است که نیرو های مسلح عربستان همواره در حال نوسازی مداوم هستند.

از نظر تجهیزات به عقیده بسیاری این نیرو از نظر تکنولوژی تجهیزاتش در منطقه خاورمیانه حرف اول را میزند.در حال حاظر ستون فقرات نیروی هوایی عربستان را ۱۵۰ فروند اف ۱۵ ایگل(۵۷ فروند از نسخه شکاری C،بیست و پنج فروند از نسخه آموزشی دو کابینه D و ۷۲ فروند از نسخه ضربتی S)و ۱۱۲ فروند تورنادو(۸۷ فروند نسخه ضربتی و ۲۵ فروند نسخه شکاری)تشکیل میدهند.

یک جنگنده اف-۱۵ ایگل نیروی هوایی سلطنتی سعودی در حال پرواز بر روی خلیج فارس



توان آموزشی نیروی هوایی عربستان را هواپیما های PC9،هاوک،F15D و F5F تامین میکنند.هواپیمای C130 ستون فقرات ترابری نیروی هوایی عربستان را تشکیل میدهد.اخیرا هواپیمایCasna 225 به عنوان مکمل C130 های این نیرو خریداری شده است.

هواپیمای آموزشی BAE Hawk نیروی هوایی سلطنتی عربستان



توان شناسایی نیروی هوایی سلطنتی عربستان توسط هواپیما های RF5 تامین میشود.E 3Aنیز نقش هواپیما کنترل و هشدار زود هنگام را دارد.

بوئینگ E-3A سنتری متعلق به نیروی هوایی عربستان




خرید های اخیر و برنامه های آینده


نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی بر اساس برنامه عظیم تسلیحاتی الیامه که قراردادش با بریتانیا بسته شده است،۷۲ فروند یوروفایتر تایفون را به ارزش کلی ۴.۴۳ میلیارد پوند از بریتانیا خریده است.۲۶ فروند آن ها تا به حال تحویل داده شده و بقیه نیز در عربستان تولید خواهند شد.البته احتمال سفارش تعداد بیشتری از این جنگنده وجود دارد.این جنگنده ها جایگزین نسخه های شکاری تورنادو و باقیمانده F5 Tiger II های این نیرو خواهند شد.عربستان با خرید تایفون دارای پیشرفته ترین جنگنده منطقه خاورمیانه شد

یوروفایتر تایفون متعلق به نیروی هوایی عربستان


در دسامبر ۲۰۰۶ اعلام شد که دولت عربستان سعودی در حال مذاکره با فرانسه بر سر خرید ۳۶ فروند جنگنده رافال است.این جنگنده ها چند منظوره هستند و توان ضربتی و ضد کشتی بالایی دارند و میتوانند کامل کننده ناوگان تایفون های نیروی هوایی عربستان باشند.

در سال ۲۰۰۷ عربستان با اعطای حدود ۱۰۰ میلیون دلار به شرکت BAE سیستمز،۸۴ فروند از تورنادوهای خود را(نسخه ضربتی)بهسازی نمود.

شرکت EADS_Northroup در سال ۲۰۰۸ اعلام کرد که عربستان خواهان خرید ۳ فروند A330 MRTT که نقش سوخترسان هوایی/ترابری دارند،شده است.مقامات سعودی اعلام کرده اند که اگر کارایی این هواپیما خوب باشد،سفاش خود را به ۶ فروند افزایش خواهند داد.

یک تصویر گرافیکی که نشان میدهد A330 MRTT عربستانی در حال سوخترسانی به تورنادو ها و تایفون های این نیروست.


در ۱۲ اوت ۲۰۰۹ گزارش داده شد که عربستان از شرکت آمریکایی بویینگ در خواست کرده که ناوگان E3A این نیرو را بهسازی کند.

چندی پیش از قرارداد عظیم نظامی آمریکا و عربستان که هدف آن تجهیز عربستان به مدرنترین بالگرد ها و هواپیما های آمریکایی است،پرده برداری شد.بر اساس این قرارداد ۸۴ جنگنده ضربتی F_15 SA به نیروی هوایی عربستان برای جایگزینی F_15S ها عرضه خواهد شد.همچنین F_15 C/D عربستان با رادار های AESA یا پردازش الکترونیکی فعال AN/APG_68v5(با برد ۲۴۰ کیلومتر)و دیگر تجهیزات الکترونیکی جدید بهسازی شوند.همچنین بر اساس این قرارداد ۷۰ بالگرد مدرن UH_60M بلک هاوک و ۶۰ بالگرد تهاجمی AH_64D لانگبو آپاچی به هوانیروز عربستان تحویل خواهد شد.ارزش این قرارداد بین ۳۰ تا ۶۰ میلیارد دلار آمریکا ارزیابی می شود.
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
قابل توجه موشک های ایرانی



پدافند موشکی ام آی ام-۱۰۴ پاتریوت

ام آی ام-۱۰۴ پاتریوت موشک زمین به هوا است که از ان به عنوان موشک ضد بالستیک (موشک رهگیر موشک پرتاب شده) استفاده می‌شود.یک سیستم دفاع هوایی موشکی هدایت شونده است که توانایی مقابله با موشک‌های بالستیک تاکتیکی، موشک‌های کروز، و هواپیماهای پیشرفته (به طور پایه پرنده‌های هوا_تنفس )را در تمامی شرایط آب و هوایی ودر هر ارتفاعی داراست.ویژگیهای کلیدی سیستم PATRIOT رادار مرکب چندکاره، هدایت تعقیب از طریق موشک و نرم افزار مدرن و همچنین عملکرد خودکار گسترده است. PATRIOTیا (MIM-۱۰۴ )توسط کمپانی (ریتیون) در ماساچوسف و شعبه موشک‌ها وکنترل آتش کمپانی (لاکهید مارتین ) در فلوریدا ساخته شده است. علاوه بر ایالات متحده، کشورهای آلمان، یونان، اسراییل، ژاپن، کویت، هلند، عربستان سعودی و تایوان نیز مجهز به این موشک هستندومصر نیز به تازگی صاحب این سیستم دفاع موشکی توانمند شده است. سیستم دفاع موشکی PATRIOT به طور گسترده در عملیات اخیر تهاجم به عراق شرکت داشته وبا استقرار در کویت موفق به از بین بردن تعدادی از موشک‌های عراقی شلیک شده به کویت شد. شایان توجه است در عملیات مذکور از نسل جدید این سیستم یعنی PAC-۳ وموشک‌های باهدایت پیشرفته تر استفاده شده بود.


Designer Raytheon, Hughes and RCA
Designed 1969
Manufacturer Raytheon
Unit cost about US$2-3 million[2]
Produced 1976
Number built 1106 launchers in US service,

Over 172 launchers exported[1]
Over 10000 missiles manufactured

“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
چندتا عکس برای علاقه مندان









“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
مرد

 
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
     
  
صفحه  صفحه 4 از 21:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  18  19  20  21  پسین » 
علم و دانش

صنایع هوایی.هوافضا.هوانوردی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA