ارسالها: 3194 
#11 
  Posted: 25 Jun 2012 16:49
 
 
  nazaninsexyy:  عکسهای بسیار زیبا و تک از همای مستان            
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… 
      
   ویرایش شده توسط: nazaninsexyy     
 
 
 ارسالها: 3194 
#12 
  Posted: 25 Jun 2012 16:55
 
 
  nazaninsexyy:  عکسهای بسیار زیبا و تک از همای مستان             
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… 
      
   ویرایش شده توسط: nazaninsexyy     
 
 
 ارسالها: 3194 
#13 
  Posted: 25 Jun 2012 17:17
 
 
  nazaninsexyy:  عکسهای بسیار زیبا و تک از همای مستان            
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… 
 
 ارسالها: 3194 
#14 
  Posted: 25 Jun 2012 17:28
 
 
  nazaninsexyy:  عکسهای بسیار زیبا و تک از همای مستان            
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… 
 
 ارسالها: 3194 
#15 
  Posted: 25 Jun 2012 17:57
 
 
 عکسهای بسیار زیبا و تک از همای مستان              
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… 
 
 ارسالها: 3194 
#17 
  Posted: 26 Jun 2012 10:53
 
 
 سوگنامه ی همای برای استاد فریدون پوررضا درود بر یاران نازنین     مقاله همای در روزنامه شرق تماشای سوگنامه در یوتیوب VIDEO 
http://www.youtube.com/watch?v=pJQtm3_yuX8  
 
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… 
      
   ویرایش شده توسط: nazaninsexyy     
 
 
 ارسالها: 3194 
#18 
  Posted: 26 Jun 2012 15:41
 
 
متن مصاحبه پرواز همای با دویچه وله فارسی تیتر مصاحبه: جدال عشق و عقل روی صحنه • گپی با پرواز همای پرواز همای به همراه گروه مستان و ارکستر سمفونیک لولندز سرگرم برگزاری تور خود در اروپا برای ارائه "اوپرت عشق و عقل و آدمی" است. گپی با او درباره کم و کیف این اثر تازه، دشواریهای اجرای آن و ترکیب موسیقی کلاسیک و سنتی.   دویچهوله: قبل از اینکه برویم سر اصل مطلب و برویم سراغ مصاحبه، خواستم توضیح کوتاهی بدهم که ما اصلاً کجا داریم این مصاحبه را انجام میدهیم. ما با آقای پرواز همای در ماشین نشستهایم، جلوی ایستگاه مرکزی شهر کلن، جلوی کلیسای Dom در شهر کلن که شاید خیلیها بشناسند. ابتدا میخواستم بپرسم که اصلاً چطور شد که این مصاحبه، اینجا توی ماشین انجام گرفت؟ ممکن است در مورد محتوای این اپرت کمی بیشتر توضیح بدهید؟   کی و چگونه این ایده شکل گرفت که شما چنین کاری بکنید و چقدر طول کشید؟ در کنار شما روی صحنه، آقای سلی و خانم دریا دادور نیز حضور داشتند. چطور شد که ایندو را برای کارتان انتخاب کردید؟ با چه مشکلاتی برخورد کردید، وقتی این کار شکل گرفت و تمرینها شروع شد؟   معمولا کارهای کمدی را اُپرت مینامند. چرا شما اسم این کار را اُپرت گذاشتید؟ به بازیگری اشاره کردید. کار شما در واقع خوانندگی است. تا چه حد برای شما، کار بازیگری روی سن، سخت و یا آسان بود؟ کار اصلی شما موسیقی سنتی است. ترکیب موسیقی سنتی و کلاسیک تا چه حد سخت و یا آسان بود؟ گروه "مستان" کی دوباره، با کار گروهی خودتان روی صحنه میآید؟ ممکن است در مورد "بانوی ایرانی" توضیح بدهید؟ شما هنوز در ایران ممنوعیت برای کنسرت دارید. چه امیدی هست که در آینده بتوانید در ایران کنسرت برگزار کنید؟  
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… 
      
   ویرایش شده توسط: nazaninsexyy     
 
 
 ارسالها: 3194 
#20 
  Posted: 26 Jun 2012 16:02
 
 
   مصاحبه روزنامه شرق با پرواز همای در خرداد نود يكسال پس از انقلاب اسلامي در ايران در ديهاي دورافتاده نزديك دژ اسطورهاي رودخان گيلان در خانوادهاي كشاورز پا به هستي نهاد. هر چند زندگي بر اين خانواده روستايي سخت گرفته بود اما او آموخته بود، به جاي هراسيدن از سختيها با آنها پنجه بيفكند و رودررويشان بايستد. همين مشق، او را برانگيخت تا بيش از آنكه به درد بينديشد، راه درمان بنماياند و از اينروست كه از زبان مرغ سحر به جاي ناليدن از غم و شكوه از جور زمان، نغمههاي شادمانه و مبارزه با بيدادگران ميسرايد. از هشت سالگي رو به نقاشي آورد و از 10 سالگي، چكامهسرايي را آغازيد. هنر آوازياش زماني شناخته شد كه بسان چاووشيخوانان كهنسال در شبهاي نزديك به فراز آمدن نوروز براي همسايگانش، نوروزيخواني ميكرد. اما روستاي كوچك «احمد سرگوراب» كجا و روح بلندپرواز جوينده او كجا؟! به رشت رفت تا در هنرستان آن شهر، كوششهاي هنرياش را پي گيرد. با توشهاي كه از آنجا به دست آورد، راهي پايتخت شد تا در دانشگاه، موسيقي بخواند. پرداخت شهريه دانشگاه او را واداشت تا دست به هر كار شرافتمندانهاي بزند. از فروش نقاشيهايش و دستفروشي در كنار خيابانهاي تهران گرفته تا كارگري و پيك موتوري و كارتنخوابي؛ اينها، آن سختيهايي است كه او تجربه كرد و خم به ابرو نياورد؛ چرا كه ايماني استوار در دل و آرماني بزرگ در سر داشت. اندكاندك به انجمنهاي ادبي راه يافت و در اين مسير با بزرگاني چون دكتر عليقلي محموديبختياري، استاد محمود طياري، استاد علياكبر براتي و استاد هوشنگ ابتهاج (سايه) آشنا شد. آنان از وراي هنر خنياگري، دانش و انديشههايش را در ادب پارسي و عرفان ايراني ژرفتر كردند و از او خنياگري ساختند كه ادامهدهنده راه رامشگران بزرگ اين سرزمين، چون باربد و نكيسا باشد. 24 سال بيش نداشت كه با اين توشههاي گرانبار، گروه مستان را راهاندازي كرد و براي مردم ايران خواند و از آنجا كه آنچه از دل برآيد، لاجرم بر دل نشيند، بسيار زود در دلهاي ايرانيان هنردوست خانه كرد. پيشباز بيمانند از اجراهاي او در درون و برون ايران، نشانه ژرفناي انديشه اوست؛ انديشهاي جهاني كه برآمده از دل فرهنگ ايران است. سخن از پرواز هماي آهنگساز، چكامهسرا، خواننده و سرپرست گروه مستان است. او كه شنيدن كارهايش براي ايرانيان نژاده، خنياي رودكي، ميهنپرستي فردوسي، خرافهستيزي خيام، خردگرايي ناصرخسرو، عرفان مولانا، رندي حافظ، طنز عبيد، آزادگي و آزاديخواهي عارف و شور و شيدايي علياكبرخان شيدا را يكجا جلوهگر ميكند. از هماي تاكنون، ملاقات با دوزخيان، اين چه جهانيست؟ سرزمين بيكران، پروردگار مست، عجب آب گلآلودي، مهپاره، سرباز، اپراي موسي و شبان و مرغ سحر ناله سر مكن كه دو كار آخر به همراه هنرمند پرآوازه، شهداد روحاني بوده، به دست علاقهمندان رسيده است. در يكي از روزهاي بهاري به ديدنش در يكي از محلههاي مياني تهران رفتيم. آنچه در پي ميآيد، حاصل اين ديدار است. دغدغه و هدف پرواز هماي از راهانداي گروه مستان -گروهي جوان با ميانگين سني نزديك به 30 سال – چه بود؟ اندكاندك كارهاي تازه شما شكل اپرا به خود ميگيرد، مانند اپراي «موسي و شبان» و اپراي «عشق و عقل و آدمي.» آيا دلبستگي و تجربههاي شما در حوزههاي گوناگون هنري مانند ادبيات، موسيقي و نمايش، شما را به اين سمت سوق داده يا مساله ديگري در ميان است؟  درونمايه اپراهايي كه مينويسيد - از لحاظ ادبي، نه موسيقيايي - چيست؟  درباره اين اپرا بيشتر ميگوييد؟  پس اين اپراها برگرفته از عرفان ايراني و حكمت خسرواني است؟  گزينش اين سبك از سوي شما، براي توجهدادن دوستدارانتان به اهميت زبان پارسي است؟  وظيفه يك هنرمند در برخورد با اجتماع چگونه بايد باشد؟ آيا هنرمند بايد هماره نگاه انتقادي و آرمانگرايانه را در كارهايش بگنجاند يا واژگونه، هنر براي هنر، نزد او از اصالت بيشتري بايد برخوردار باشد؟  شوربختانه موسيقي سنتي ايران نتوانسته در دل نسل جوان ايران، كه شايستگي دارد و بايسته است، رخنه كند. شما به عنواني خنياگري كه توانسته است، جوانان ايرانزمين را با موسيقي مليشان آشتي دهد، چرايي اين امر را در چه ميدانيد؟  حال، شما وضعيف كنوني موسيقي ايراني و آينده آن را چگونه ميبينيد؟  اينجاست كه بايستگي آسيبشناسي فرهنگ ايراني، روشن ميشود؟  كي از مهمترين كارهاي آتي شما، برنامهاي جهاني براي پاسداشت جانداران و محيطزيست است. شما براي اين مشكل بزرگ انسان سده بيستويكم، چه كاري ميتوانيد انجام دهيد؟   
 
دلم می خواست زمان را به عقب باز می گرداندم… 
      
   ویرایش شده توسط: nazaninsexyy