انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سکس ضربدری و محارم
  
صفحه  صفحه 4 از 42:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  39  40  41  42  پسین »

اگه وارد خونه بشیو ببینی زنت داره با ...


میهمان
 
من این خاطره رو میخواستم ارسال کنم ولی نتونستم لطفا این رو بجای من ارسال کنید ولی بدون تغییر

قتل بعد از سکس
خوب شاید اگر کسی دیگه ای جای من بود نمی تونست این خاطره رو براتون بنویسه.
راستش اولش بگم من مهندس مکانیکم الانم که این متن رو تایپ میکنم 32 سالمه و تو یه شرکت خصوصی کار میکنم. هر از چند گاهی هم مجبور میشم برای سرویس قالبها تا دیر وقت ویا حتی صبح تو شرکت بمونم.
اون شب هم از شبهای گند کاریم بود. دو تا خط همزمان توقف داشتند یعنی دهنم سرویس.
منم از روی ناچاری زنگ زدم خونه و به مرجان(اسم زنم) گفتم که شب دیر میام تا هم دلواپس نشه هم زنگ بزنه داداشش بیاد که تنها نمونه.
تقریبا ساعت 12 شب بود که کارم تموم شد .تموم که نشد بلکه سمبل کردمش.
کارگرهای شیفتی مشغول شدن منم رفتم توی دفترم که همونجا تا صبح بخوابم. معمولا اگه دیر بشه تا صبح میمونم و فردا مرخصی میگیرم.
داشتم میرفتم دفترم که یکی از همکارا گفت منم میرسونی. راستش تو رو درواسی گیر کردم و گفتم تا یه جایی میرسونمت.
اخه معمولا تو صنعتی (منظورم شهر صنعتی)ماشین بد گیر میاد.
گفتم گور بابای 4 ساعت اضافه کاری.
کارت زدم و مجید رو تا فلکه غریب کش رسوندم(اونایی که قزوین اومدن میدونن کجا رو میگم)خوب میدونستم مرجان یا خونه باباشه یا ناصر داداشش رو اورده خونه.
منم سعی کردم اروم برم که بیدار نشن.تا اینجاش همه چی طبیعی بود در خونه رو که باز کردم رفتم سمت اتاق خوابم (من اگه خسته باشم نه دست میشورم و نه پا همین جوری میخوابم) که دیدم چراغ هنوز روشنه . چشمتون روز بد نبینه چیزی رو دیدم که هیچ کافری نبینه(اخه من ادعای مسلمونی دارم تا چه قدرش راست باشه)مرجان خانوم داشت تو بغل یه نره خر بالا و پایین میرفت.نمیدونم چیشد ولی با گلدون کوچیکی که کنار تخت بود محکم زدم تو سر غریبه.
هنوز صورت غریبه رو ندیده بودم . مرجان حساب کار اومده بود دستش.من حتی اجازه ندادم حرف بزنه یا حتی نپرسیدم چرا.
میدونست شوخی ندارم. منم کاملا اختیارم رو از دست داده بودم .چنان محکم گذاشتم زیر گوشش که نفسش در نمیاومد.یادم نیست ولی بقصد کشت زدمش. نشستم روی زمین و سرم رو بین دستام گرفتم. بعد از چند دقیقه به خودم اومدم. غریبه نمرده بود و داشت کمکم به هوش میاومد.چون هیکلش از من بزرگتر بود مطمئنم اگه درگیر میشدیم من بودم که زخمی میشدم ولی کار به اونجا نرسید.
تازه برگردوندمش. خاک بر سر من .خاک بر سر من که دوست خودم بود.کسی که خودم پاش رو به خونم باز کرده بودم(بهنام کسی بود که هرز گاهی میومد خونمون و با هم پاسور بازی و قلیان و از این کارا میکردیم) .هنوز روی زمین بود که رفتم اشپزخونه و یه کارد بزرگ اوردم میخواستم فرو کنم تو بدنش. مرجان هم ترسیده بود هم جرات نمیکرد حرفی بزنه. یه لحظه به خودم اومدم . مطمئن شدم با این کار هم ابروم میره اخه زن جنده تو قزوین بدترین فحشه . هم ممکنه به دردسر بیوفتم.خدا نکنه پاتون به دادگاه وا بشه حتی اسمتون رو هم نمیتونین ثابت کنید چه برسه به این مورد.
شاید هر ادم غیرت مندی غیر از من بود هردو شون رو میکشت و بی خیال همه چیز . ولی یه لحظه خودم رو نگه داشم. بهنام رو همون جور لخت پرت کرم بیرون و به مرجانم گفتم به هیچ کس چیزی نگه. خوب اگر نمیگفتم هم به کسی نمیگفت که کس میده ولی بیشتر میخواستم خیالش راحت بشه.
تا صبح نخوابیدم .چند روز سر کار نرفتم .راستش مرجان رو تو اتاق حبس کرده بودم. تا دیدم نمیشه.انگار داشتند منو می خوردن . همون چند روز اول مرجان ر و بردم و طلاق دادمش (بدبخت از ترسش طلاق توافقی رو با هر شرطی قبول کرد)ادمی که خیانت کنه لیاقت زنده بودن رو نداره.ولی مادر خانومم و پدر خانومم و برادراش و.... اونا چه تقصیری داشتند. داشتم خودم رو سرزنش میکردم چرا باید دلم براشون می سوخت میخاستند دختر جنده تربیت نکنن. با این احوال مرجان رو ول کردم .نمیدونم شاید به خاطر اینکه دوسش داشتم.
البته خونه یه چیزایی فهمیده بودن گاو نبودن که ببینند یه شبه من زنم رو طاق دادم ولی به تخمم.
من داشتم از خیانت یکی دیگه میسوختم .عذاب وجدان راحتم نمیزاشت تا اینکه تصمیمم رو گرفتم.یکی از دوستام حاضر شد برای من خودش رو به خطر بیاندازه .ببینید فرق دوست با دوست تا کجاست. یه ماشین مدل پایین رو بیمه کامل کردیم و دوستم که همیشه مدیونشم بهنام رو زیر گرفت. خیلی دنگ و فنگ داشت ولی باور کنید کسیکه به دوستش خیانت میکنه کسی که به ناموس دیگه خیانت میکنه لیاقت زنده بودن رو نداره.جنده فرق میکنه شاید اگه جنده خونه داشتیم قضیه جور دیگه ای میشد. نمیدونم با من موافقید یا نه.
ولی من بهنام رو کشتم .اون سگ کثیف رو .برای همین گفتم اگه کسی جای من بود این خاطره رو نمیتونست بنویسه چون هنوز رزندان بود.من الان زنگی میکنم سعی میکنم دوباره اعتماد کنم ولی اگه کس دیگه جای من بود چی؟؟؟؟؟؟
     
  
مرد

 
من با نظر بیتا موفقم کهاینكه اگه زن شما بره با كس دیگه بخوابه مطمئن باشین اشكال از اون نیست بلكه از خود شماست چون شما باید كاری می كردین كه اون احساس نیاز نكنه و اگه احساس نیاز كرده حتما شما كوتاهی كردین .
پس باید با اینكه همه مشغله های كاری زیادی داریم اما باید به خانوادمون بیشتر از كارمون اهمیت بدیم

واي خدا! من مجردم اصلا دوست ندارم اينو تصورم كنم
اما چند وقت پيش يك كليپ ايراني ميديدم كه شوهره زنش رو با مرده موقع سكس گير آورده بود و سر صورت ران زنشو چاقو زده و كشته بود و مرده رو هم لخت در حالي كه التماس ميكرد چاقو ميزد يكي هم فيلم ميگرفت
صحنه هاي وحشتناكي بود فكرشو بكن بخاطر چند دقيقه هوس آبرو و جونتو از دست بدي و...
من تا 2 روز بعد ديدن اون فيلم به اين زندگي فحش ميدادم......خدا خودش به دادمون برسه!

Amirreza12: اگر منظورت اینکه بیام خونه ببینم داره بهم خیانت می کنه اول به خودم نگاه می کنم ببینم من خودم تو اینکه بهم خیانت شده چقدر مسئولم شاید من اینقدر بی توجه بودم که تونستن از دستم بقاپنش شاید هم من خیلی ساده لوحی کردم و با یک آدم نا لایق رابطه بر قرار کردم در هر حال سعی می کنم از ای کیوم استفاده کنم و احساساتم رو تو اون لحظه کنترل کنم و بعدش تصمیم بگیرم . البته به نظر من میشه خانم تو بقل یکی دیگه بخوابه و خیانت نباشه گاهی بهش فکر می کنم. یک بار من فهمیدم دوست دخترم با یکی دیگه می خابه اون روزا من بچه بودم و با هر دختری دوست می شدم عاشقش می شدم خیلی داغون شده بودم ولی من فهمیدم که کاری که اون کرد باعثش من بودم چون واسه خاطر اینکه دانشگاه رشته خوب قبول نشده بود مدام تحقیرش می کردم و این چیزی که درو کردم رو خودم کاشته بودم واسه همین اگر کسی بهم خیانت کرد اول به خودم نگاه می کنم تا بتونم درست تصمیم بگیرم
     
  
مرد

 
من این حرف رو که "اشکال کار فقط از شماست که همسرتون بهتون خیانت کرده" اصلا قبول ندارم چون که کار بد همیشه و تو هر شرایطی بده حالا چه ربطی داره که اگه طرفت راضیت نکرد زود بری با یکی دیگه بخوابی پس تعهد چی میشه اینطور که سنگ رو سنگ بد نمیشه !هرکس احساس کرد همسرش براش تکراری شده یره با یکی دیگه...!!!!
من جفتشون رو همون جا به گا میدم(ببخشید هرکاری کردم نشد عفت کلام داشته باشم)
تو خیال مبر عشق زمینی است و معشوق اهل زمین...
عشق اکسیری است برای آسمانی کردن عاشق...
و فقط، هرآنچه آسمانی است ماندنی است...
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
سرم رو میندازم زیر و با سکوت میرم بیرون و یک جای خلوت خودمو میکشم
هله
     
  
میهمان
 
معمولا زن ها به این راحتی راضی به خیلنت به شوهرشون نمیشند، ممکن دلیل این کار یکی از موارد زیر باشه

۱- یک زنه خیلی خیلی داغ با شوهری سرد به تور هم خورده باشند

۲-مرده خیانت کرده باشه بعدش زنه فهمیده و دلش شکسته، حالا میخواد تلافی کنه

۳-زن از نظر زیبایی و کلاس خیلی بالاتر از شوهرش باشه و به خاطر پول یا اجبار خانواده ازدواج کرده باشه و بعد از ازدواج یه مردی که از شوهرش سرتره بهش پیشنهاد دوستی بده و ...

۴-تو دوران مجردی زنه یه کارایی کرده باشه که میترسه شوهرش بفهمه و طلاقش بده. حالا یه مردی از اون ماجراها با خبر میشه و در نتیجه زن رو تحت فشار قرار میده که باید با هم بخوابند

۵-مرد تمایلات بی غیرتی داره، مثلا زنش رو تو مهمونی ها مجبور میکنه که لباس های باز بپوشه و کم کم زن به سمت دوست پسر و خیانت میره

اما یه چیزی که من فهمیدم اینه که تو ایران اگه مرده یه کمی هوای زنش رو داشته باشه و به احساساتش بها بده، اکثر زنهای ایرانی اهل خیانت نیستند.
     
  
مرد

 
اصلا تصورش هم برام سخته شاید
هر دوشونو میکشم
ای کار دیگه منطق نمیشناسه!!!
بعدش میشینم فکر می کنم که قضیه چه بوده ؟
شاید زورگیری در کار بوده
     
  
مرد

 
مسلماً اول عصبی میشم
ولی بعد شهوتی میشمو میرم سمتشونو ۳تایی حال میکنیم
چون عاشق اینم که کس دادن زنمو به دیگری از نزدیک ببینم
اینم بهانه خوبی میشه که یه تحول عظیم توی زندگیمون ایجاد بشه

البته قابل توجه دوستان عزیز من این تجربه رو داشتمو...
شــرمنـده ایــم ز دوســت کـه دل نیـــسـت قـابلـــش

بـایـــد بـرای هـدیــه ســـری دســـت و پـا کنیـــــم...
     
  

 
همونجا سرشونو میزنم
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار
     
  
مرد

 
خب هر کسی عکس العمل خاص خودشو داره
یکی می زنه دو طرف رو می کشه
یکی هم با این موضوع کنار میاد
به نظر من زن نباید بدون اطلاع شوهرش کسی رو تو حریم خصوصیشون راه بده
حالا اگه زوجی هم بود که با هماهنگی هم یه سری فانتزی ها و تنوع ها رو تجربه کرده باشند بحثش جداست...
پس به طور کلی نمی شه به صورت قطعی در این مورد اظهار نظر کرد
سلام به همه
     
  
مرد

 
وقتي ادم با زنش راحت باشه دليل نداره دور از چشم من انکار بکنه اگه اينکار انجام بده من ناراحت ميشم هر ادمي از خيانت بدش مياد من اينقدر زنم راحت گذاشتم که همه حرفاشو به من بگه اگه يه روز نياز داشت باهم يه نفر انتخب ميکنيم تا باحاش حال کنه منم از لذت بردن زنم لذت ميبرم چون با تمام وجود عاشقشم
     
  
صفحه  صفحه 4 از 42:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  39  40  41  42  پسین » 
سکس ضربدری و محارم

اگه وارد خونه بشیو ببینی زنت داره با ...

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA