انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مناسبتها
  
صفحه  صفحه 2 از 3:  « پیشین  1  2  3  پسین »

چهارم آذر زادروز ابونصر فارابی گرامی باد


مرد

 
سپاس فراوان بانو پرنسس
Tough situation build strong people
     
  
زن

 
ابونصر فارابی


ابونصر محمد بن محمد بن طرخان، معروف به فارابی، در حدود سال 257 هجری قمری/ 870 میلادی در دهکده " وسیج " از ناحیه فاراب خراسان به دنیا آمد. ابونصر فارابی بزرگ ترين فيلسوف دوره اسلامی است.

پدرش از سران سپاه مرزنشين بود. در جوانی طی سفری طولانی و پر رنج به بغداد رفت و نزد استادان بزرگ زمان، به تحصيل منطق و فلسفه يونان پرداخت. پس از اندک زمان، وی که به زبان های فارسی ، ترکی ، عربی ، سريانی و يونانی تسلط کامل داشت، در فهم فلسفه يونان به پايه ای رسيد که او را معلم دوم خواندند.
ابن سینا او را استاد خود می شمرد و ابن رشد و دیگر حکمای اسلام و عرب، برایش احترام بالایی قائل بودند.
در سنت فلسفه اسلامی، فارابی را بعد از ارسطو که ملقب به "معلم اول" بود، معلم ثانی لقب داده اند
.
فارابی در راه کسب دانش سختی بسيار تحمل کرد. شب ها در نور چراغ پاسبانان شهر کتاب می خواند و اغلب تا صبح بيدار می ماند. زندگی محدود و محقر او به خوابيدن کنار رودخانه ها و باغ ها گذشت. در همان وضع به نوشتن و خواندن روز می گذراند و شاگردان بسيار خويش را نيز همان جا تعليم می داد. اين محروميت های مادی، اگرچه بيشتر در سال های جوانی بر او تحميل شد اما پس از آن نيز وی با همه دانش و شهرت خويش ، هم چنان ساده می زيست. نوشته اند که از سيف الدوله همدانی فاتح دمشق نيز ، که او را گرامی می داشت، هر روز بيش از چهار درم که مبلغی بسيار ناچيز بود نمی پذيرفت.
دوران زندگی ابونصر فارابی هم زمان با فروپاشی و ضعف خلافت عباسی است. خاندان های بزرگ وزيران خراسان مانند برمکيان که در دربار خلافت عباسی از علم و انديشه حمايت می کردند، از ميان رفته بودند. خاندان های دانش دوست و هنرپرور خراسان چون سامانيان و آل بويه نيز هنوز قدرت چندانی نداشتند. در چنين احوال، ناچار بزرگانی چون ابونصر فارابی، در جستجوی حامی و مشوق دانش، به ديارهای دور سفر می کردند و گاه چون او ناچار از سرزمين هايی که در آن مورد آزار و تهديد بودند می گريختند.
سيف الدوله همدانی در روزگار زندگی ابونصر در دمشق، هنگامی که بواسط تهمت بد دينی از بغداد فراری شده بود، دمشق را گرفت و چون از افراد انگشت شمار آزاد انديش روزگار خود بود، دانشمندانی چون فارابی و شعرا و گويندگانی چون متنيی را پيرامون خود گرد آورد. متنيی پس از آن در دربار عضد الدوله ديلمی به مقام بزرگ و والايی رسيد. اما زندگی محدود و محقر ابونصر در چنين روزگار بيشتر در نتيجه عدم اعتنای بزرگان به دانش و فلسفه بود. در اين دوران تعصب در عقيده و تظاهر به دين داری در بين قدرت مندان و حاکمان سخت رواج داشت. ناچار آنان که چون ابونصر فارابی دانستن و انديشيدن درباره حقيقت را تجمل و راحت جسمانی برتر می دانستند در تنگی و فشار می زيستند.
ابونصر فارابی فيلسوف بود اما برای گذراندن زندگی ناچار به پزشکی و مداوای بيماران می پرداخت. اين راهی بود که بيشتر فلاسفه اسلامی در آن روزگار پيش می گرفتند. به همين جهت حتی تا روزگار ما هنوز به پزشک، حکيم نيز می گويند، در حالی که حکيم در اصل به معنی فيلسوف و انديشه ور است.
کتاب های فلسفه ای که تا زمان ابونصر فارابی ترجمه شده بود اغلب غلط بسيار داشت و قابل فهم نبود. فارابی نخستين کسی است که با رنج بسيار آثار ارسطو و افلاطون را به طور کامل دريافت و در کتاب ها و رساله های خود به شرح و تفسير و نقد آنها پرداخت. آشنايی دوباره جهان با آثار اين فيلسوفان در واقع مرهون دانش و تلاش ابونصر فارابی است. وی، علاوه بر فلسفه و منطق که موضوع بيشترين آثار باقی مانده از اوست، در همه علوم زمان خود سرآمد ديگران بود. پزشکی را نيک می دانست اما در روزگار رفاه بدان نمی پرداخت. در ستاره شناسی کتابی از او باقی است که بی پايه بودن پيش گويی منجمان را ثابت می کند و آنها را بی ارزش می شمرد. کتاب بزرگ و معتبر او در سياست نمودار اطلاع وسيع او درباره جوامع بشری است. مهم تر از همه کتابی است که وی درباره مدينه فاضله و شهر آرمانی فلاسفه نوشته است. وی در اين کتاب که خود به چند بخش بسيار بزرگ و مهم تقسيم شده، با پيش بينی فلسفی و عارفانه نظريات خود را در باره جوامع انسانی بيان داشته است.
ابونصر فارابی در موسيقی نيز استادی بی نظير بود. اختراع قانون را به او نسبت داده اند.
او علاوه بر نوشتن رساله های متعدد درباره موسيقی و زبان شناسی ، نوازنده ای ماهر بود.
نوشته اند که وی در محضر سيف الدوله همدانی ابتدا خطای يک يک خوانندگان و نوازندگان مجلس را بازنمود، آنگاه از کيسه ای که در کمر داشت چند چوب درآورد و آنها را به هم پيوست و بنواخت. همه را خنده گرفت. پس چوب ها را درهم ريخت و ترکيبی تازه فراهم بساخت و بزد. همه به گريه درآمدند. بار ديگر چوب ها را درهم ريخت و ترکيبی تازه فراهم آورد و ضربی ديگر آغاز کرد. همه حاضران حتی پرده داران و دربان ها نيز به خواب رفتند. او آنها را خفته رها کرد و برفت. ابونصر فارابی سعادت انسان را درترک پيوندهای ظاهری و بستگی های مادی می دانست و معتقد بود که تنها کسی بايد به فلسفه و علم روی آورد که از جهت اخلاقی سخت پاک و بی نياز باشد. وی به تربيت نفسانی خويش و شاگردانش بسيار اهميت می داد و در زندگی شخصی به جاه و جلال و نام و شهرت بی اعتنا بود. بی علاقگی وی را به جمع آوری تاليفات خود ناشی از عظمت روحی او دانسته اند. با وجود اين بيش از ۱۰۲ رساله و کتاب از او به جای مانده که هريک در نوع خود بی نظير است.
شيخ الرئيس ابوعلی سينا خود را شاگرد مکتب فارابی خوانده و گفته است که تنها از طريق مطالعه رساله های ابونصر توانسته است منظور ارسطو را از کتاب متافيزيک درک کند.
ابونصر فارابی در آثار متعدد فلسفی خود کوشيده است تا فلسفه را به معتقدات دينی مردم نزديک کند، يا، به عبارت ديگر، معتقدات دينی را با اصول فلسفی از خرافه و توهم دور سازد. وی ثابت می کند که مثلا در موضوع آغاز آفرينش، فلسفه از اخبار مذهبی دقيق تر و به توحيد نزديک تر است. افزون بر اين، فارابی برای رواج فلسفه، که دانستن آن را مانند علوم ديگربرای همه مردم لازم می دانسته، کوشيده که آن را به زبان و اصطلاحات مذهبی نزديک کند. اين کار پس از او در اواسط قرن دهم ميلادی به وسيله اخوان الصفا، به طور کامل در رسالات متعدد عملی گرديد. اما عده ای نيز به شدت آن را مردود شمردند. امام محمد غزالی در کتاب خود بر رد فيلسوفان، ابونصر فارابی و ابوعلی سينا را به عنوان دو تن از بزرگ ترين فلاسفه برگزيده تا با رد عقايد ايشان به طور کلی فلسفه را نادرست جلوه دهد. اين قبيل مباحث و درگيری های فکری نشان می دهد که فلاسفه در آن زمان تا چه حد ناچار از کناره گيری از مردم و تحمل فشارهای اجتماعی بوده اند.
فارابی در انواع علوم بی همتا بود.
چنانکه درباره هر علمی از علوم زمان خویش، کتاب نوشت و از کتاب های وی، معلوم می شود که در علوم زبان و ریاضیات و کیمیا و هیات و علوم نظامی و موسیقی و طبیعیات و الهیات و علوم مدنی و فقه و منطق دارای مهارت بسیار بوده است.
درست است که کندی نخستین فیلسوف اسلامی است که راه را برای دیگران پس از خود گشود ؛ اما او نتوانست مکتب فلسفی تاسیس کرده و میان مسائلی که مورد بحث قرار داده است، وحدتی ایجاد کند. در صورتی که فارابی توانست مکتبی کامل را بنیان نهد.
ابونصر فارابی در هشتاد سالگی در سال 338 هجری قمری/ 950 میلادی در دمشق وفات یافت و با آن که بيش از تنی چند بر جنازه او نگريستند، مجموعه ای گران قدر از آثار خود را به زبان عربی بر جای گذاشت. اما نه عرب که فيلسوف و نابغه ای خراسانی و از جمله شخصيت های برجسته و کم نظيری است که آثار و افکارش اثری جهانی داشته است.
SH.M
     
  
مرد

 
چهارم آذر زادروز ابونصر فارابی گرامی باد

راهش و یادش گرامی باد
***** PERSIAN GULF***** &خلیج پارس&
     
  
مرد

 
شایا جون ممنون بخاطر این اطلاعاتی که گذشتی... این دانشمندان رو باید هر جه بیشتر معرفی کرد... منم سالروز تولد ابو نصر فارابی رو تبریک میگم...
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
     
  
زن

andishmand
 
چهارم آذر زادروز ابونصر فارابی ( معلم ثانی ) گرامی باد
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  

 
زادروزش خجسته باد روحش شاد
     
  
مرد

 
گرامی باد
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
مرد

 
زادروز دانشمند بزرگ ایرانی گرامی
همه محبت خود را به یکباره برای دوستت ظاهر مکن زیرا هر وقت اندک تغییری مشاهده کرد تو را دشمن می پندارد
     
  
مرد

 
چهارم آذر زادروز ابونصر فارابی گرامی باد
تو این شهر پر نقاب ، تو با اون بخواب ، من با قرص خواب ......
     
  
زن

 
اگرچه برهان فارابی در فلسفه همیشه باعث میشد دبیرمون از نمره م کم کنه ولی گرامی باد زاد روز این بزرگمرد
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  
صفحه  صفحه 2 از 3:  « پیشین  1  2  3  پسین » 
مناسبتها

چهارم آذر زادروز ابونصر فارابی گرامی باد


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA