انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
ورزش
  
صفحه  صفحه 3 از 10:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  10  پسین »

Wrestling | كشتى


مرد

 

گرایش‌های سیاسی و فعالیت‌های اجتماعى



(محمدرضا شاه در حال انداختن مدال بر گردن غلامرضا تختی)

غلامرضا تختی از سال ۱۳۳۰ وارد فعالیت های سیاسی شد. او ابتدا در حزب زحمتکشان ملت ایران به رهبری ملکی و بقائی عضو بود و پس از انشعاب ملکی و خُنجی از بقائی به حزب نیروی سوم پیوست در جریان اختلاف میان دکتر محمدعلی خنجی و خلیل ملکی او پس از شنیدن نظرات طرفین به اتفاق اعضای سازمان ورزشکاران به دکتر خنجی و دکتر حجازی پیوست و پس از تأسیس حزب سوسیالیست به عنوان قائم مقام دبيركل این حزب انتخاب شد. ضمنا در سازمان ورزش حزب به همراه حسن خرمشاهی ( مسوول سازمان ورزش حزب) فعالیت می نمود.
غلامرضا تختی پس از کودتای ۲۸ مرداد در کمیته ورزشکاران نهضت مقاومت ملی نیز علاوه بر حزب سوسیالیست فعالیت داشت و پس از تشکیل جبهه ملی دوم در سال 1339 به این سازمان وارد شد و از سوی کمیته ورزشکاران به کنگره و از سوی منتخبین کنگره به شورای مرکزی جبهه ملی ایران راه یافت .
در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۴۱ زلزله مهیبی به قدرت ۷٫۲ ریشتر، به ویرانی کامل شهر بوئین زهرا و تمام روستاهای اطرافش انجامید. بر اثر زلزله بوئین زهرا در حدود بیست هزار نفر کشته و هزاران خانواده نیز بی‌خانمان شدند. به‌دنبال ناتوانی دولت وقت برای عملیات کمک و امداد، غلامرضا تختی یک کامیون در اختیار گرفت و با آن به محلات پر جمعیت تهران می‌رفت و با بلندگو شخصاً از مردم می‌خواست تا به زلزله‌زدگان کمک کنند. مردم نیز رخت، لباس و پول اهدایی خود را به تختی می‌سپردند. واکنش‌ها چنان باورنکردنی بود که بلافاصله موجی بزرگی از نیکوکاران به راه افتادند و ده‌ها کامیون به وی سپرده شد.
انتخاب تختی به سمت عضویت در شورای مرکزی باعث گردید تا از سوی ساواک به عنوان یک «ناراضی » شناخته شود. از این روی، دستگاه ورزشی بنا به تصمیم سازمان امنیت و اطلاعات کشور ، از تمرین‌های تختی جلوگیری می‌کرد و به هر شکل می‌کوشید تا از حضور او در مجامع ورزشی بین‌المللی که با استقبال کنفدراسیون دانشجویان ایرانی روبرو می‌شد، جلوگیری کند.
هنگام درگذشت محمد مصدق در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۴۵ ، غلامرضا تختی به تهدید مأموران نظامی و امنیتی مبنی بر خودداری از سفر به احمدآباد گوش فرا نداد و به افسران می‌گفت «دستگیرم کنید».

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  
مرد

 

تختی پس از مرگ

تاکنون در مورد غلامرضا تختی، قصیده‌ها و کتاب‌های متعددی نوشته شده و فیلم‌های مستند و حتی سینمایی نیز از زندگی وی ساخته شده‌اند. پس از مرگ وِی، اقدامات گوناگونی برای گرامیداشت وی انجام گرفت و حوادثی (نظیر خودکشی هواداران و...) در واکنش به مرگ او در میان طبقات مختلف جامعه، رخ‌داد. از آن‌ جمله می‌توان به این‌ها اشاره کرد.
خودکشی هواداران
با انتشار خبر مرگ غلامرضا تختی، هفت تن در شهرهای مختلف ایران خود را کشتند که از همه فجیع‌تر قصابی در کرمانشاه بود که خود را به قناره انداخت و یادداشت بزرگی بر شیشه مغازه‌اش گذاشت که «جهان بی جهان‌پهلوان ماندنی نیست».



(آرامگاه غلامرضا تختی در ابن بابویه)

مسابقات ورزشی
در اردیبهشت ۱۳۵۹ به منظور بزرگ‌داشت مسابقاتی برای یادبود وی بنا نهاده‌ شد که تاکنون بهنام جام جهان‌پهلوان تختی ادامه داشته‌ است. در اولین دوره این مسابقات قهرمانان زیادی از سرتاسر جهان حضور یافتند که از جمله آنها احمد آئیک ، عصمت آتلی ، الکساندر مدوید ، پتکوف سیراکف ، سعید مدوید ، پتکوف سیراکف ، سعید مصطفی‌اف می‌توان نامبرد. این مسابقات که معمولاً در اواخر زمستان برگزار می‌شود، مهمترین تورنمنت بین‌المللی کشتی سالیانه در ایران است.
شعر :
*. قصیده جهان‌پهلوان سروده سیاوش کسرائی ، شاعر نامدار ایرانی.
*. چکامه "مرگ جهان پهلوان" سروده ادیب برومند ، شاعر ملی ایران.
*. قصیده بابکم سروده مهدی سهیلی (که خطاب «تختی» در مقام پدربه تنها فرزند خود «بابک» بود).
*. خوان هشتم سروده مهدی اخوان ثالث ، شاعر نامدار ایران.
کتاب :
*. درجست و جوی پدر نوشته بابک تختی (تنها فرزند غلامرضا تختی)
*. حماسه جهان‌پهلوان نوشته محمدعلی سفری
*. ﭘﻬﻠﻮﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ، ﭘﻬﻠﻮﺍﻥ ﺟﻬﺎﻥ نوشته:کیوان مرادیان،سید نصراله سجادی
فیلم سینمایی :
*. جهان پهلوان تختی : به کارگردانی علی حاتمی ، کارگردان فقید ایرانی که پس از مرگش نیمه تمام ماند و نهایتا بهروز افخمی در سال ۱۹۹۷ میلادی، آن را به پایان رساند.
فیلم مستند :
*. مستند غلامرضا تختی به کارگردانی محمدحسن شاه محمدی .

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  
مرد

 

امامعلی حبيبى



امامعلي حبيبي در 5 خردادماه سال 1310 در يكي از روستاهاي شهر بابل متولد شد . ورزش را با كشتي محلي لوچو آغاز كرد و سپس يادگيري فنون كشتي را درسال 1331 در پادگان گرگان آغاز نمود و در شهر قائم شهر زير نظر اسكندر علي‌آبادي آموزش خود را پيگيري نمود . پس از قهرماني درمسابقه‌هاي انتخابي مازندران در سال 1332 در رقابتهاي قهرماني كشور شركت نمود و عنوان چهارم وزن 72 كيلوگرم را بدست آورد. سال 1333 هم به مقام چهارم رسيد ولي با قهرماني در سالهاي 1335 و 1337 در تهران، 1338 در شيراز و 1339 در رشت قهرمان كشور شدو براي شركت در اولين تورنمنت خارج از كشور خود عازم رقابتهاي بين‌المللي تركيه شد ولي در وزن 67 كيلوگرم به موفقيتي دست نيافت .
بازيهاي المپيك 1956 ملبورن اوج درخشش ببر مازندران بود كه علي‌رغم تب شديد مدال طلاي اين رويداد بزرگ را در وزن 67 كيلوگرم بدست آورد . امامعلي حبيبي در مسابقات جهاني تهران درسال 1959 دو تن از بزرگان كشتي دنيا بالاوادزه از شوروي سابق و اسماعيل اوغان از تركيه را مجموعاً در كمتر از 3 دقيقه ضربه فني كرد .
در دوران حضور در عرصه كشتي به سريعترين كشتي‌گير جهان معروف شد و در سال 1961 در رقابتهاي جهاني يوكوهاما بالاتر از موروزوف از شوروي و كانه‌كو از ژاپن براي دومين‌بار روي سكوي نخست جهان ايستاد، در اين سال تيم كشتي ايران به مقام قهرماني دست يافت.
حبيبي با كسب مدال طلاي رقابتهاي جهاني 1962 توليد و براي هميشه از دنياي دايره طلايي خداحافظي كرد . وي علاوه بر 4 طلاي جهان و المپيك موفق به كسب مدال طلاي بازيهاي آسيايي 1958 توكيو شد .
حبيبي پس از پايان دوره قهرماني مدتي به مربيگري پرداخت ولي پس از آن وارد عالم سياست شد و دردوره‌اي هم به عنوان نماينده مردم بابل در مجلس شوراي ملي حضور داشت.
امامعلي حبيبي قهرماني است كه در كوتاهترين زمان قهرمانان بزرگي همچون بالاوادزه را با فنون يك‌دست و يك‌پا و سرته يكي به زمين مي‌زد و پس از گذشت 50 سال هنوز كشتي‌گيري نتوانسته با آن سرعت و تبهر فنون زيباي كشتي را به نمايش بگذارد .
بلور و اريكان از مربيان وي در تيم ملي بودند و وي با كشتي‌گيراني نظير جهان پهلوان غلامرضا تختي و محمدعلي صنعتكاران و محمد ابراهيم سيف‌پور ، منصور مهدي زاده ، حميد توكل ، رضا قليچ‌خاني و برادران ملاقاسمي هم دوره بوده است.
حبيبي هم اكنون در باغ شخصي‌اش در اطراف قائم‌شهر زندگي مي‌كند و مدتي از سال را نيز براي ديدار با اعضاي خانواده به آمريكا مي‌رود .
امامعلي حبيبي كه هميشه قلبش براي مملكت مي‌تپد در رقابتهاي جهاني 2007 باكو لوح مشاهير فيلا را دريافت كرد .

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  
مرد

 

عبدا... موحد



عبدالله موحد اردبیلی (زاده ۲۹ اسفند ۱۳۱۸ در بابلسر) کشتی‌گیر بازنشسته کشتی آزاد میان‌وزن اهل ایران است. وی با ۶ مدال طلای جهان و المپیک در فهرست مشاهیر کشتی ایران به همراه غلامرضا تختی در رتبه اول و در تالار افتخارات فیلا در جایگاه یازدهم قرار دارد.
عبدالله موحد ورزش را در بابلسر در رشته‌های شنا ، قایقرانی و والیبال آغاز کرد و سپس به کشتی روی آورد. در جوانی به تهران آمد و در باشگاه تهران‌جوان و سپس باشگاه دارایی کشتی را پی‌گرفت.
اولین حضور موحد در مسابقات جهانی ۱۹۶۳ صوفیه بود که بعد از یک شکست از محمود آتالای از ترکیه و یک مساوی با اینوولچف بلغار ششم شد. او در المپیک ۱۹۶۴ توکیو ، بدون باخت در وزن پنجم شد. او کشتی گیران انگلیسی، استرالیایی و کره‌ای را مغلوب کرد و با ایوائو هوریوچی ژاپنی و اینوولچف مساوی کرد.
درخشش موحد از سال ۱۹۶۵ در مسابقات جهانی منچستر آغاز شد که در این رقابت‌ها بالاتر از محمود آتالای (ترکیه) و زاربگ بریاشویلی از شوروی به مدال طلای وزن ۷۰ کیلوگرم دست یافت. موحد پس از آن تا سال ۱۹۷۰ در تمام مسابقات رسمی قهرمان شد و ۵ مدال طلای جهانی، ۱ مدال طلای المپیک و دو مدال طلای بازی‌های آسیایی را کسب کرد. در المپیک ۱۹۶۸ او چهار کشتی را با ضربه فنی و سه کشتی را با امتیاز برد.او در سال ۱۹۷۱ در رقابت‌های جهانی صوفیه چهارم شد و در بازی‌های المپیک ۱۹۷۲ مونیخ هم که آخرین حضور او بود به علت آسیب دیدگی رقابت‌ها را ترک گفت. پس از این بازی‌های موحد از شرکت در کلیه رشته‌های ورزش محروم شد. در سال ۱۳۵۷ مشکل ممنوع‌الخروج بودن او حل شد و توانست به ایالات متحدهٔ آمریکا برود. در آنجا تحصیلات خود را ادامه داد و مدرک دکترای تربیت معلم را اخذ کرد. موحد بعد از محرومیتش برای همیشه با کشتی خداحافظی کرد و حتی پیشنهاد مربی‌گری تیم ملی کشتی آمریکا را هم نپذیرفت. خود او در این خصوص گفته‌است:
راستش را بخواهید من خیلی دوست داشتم بروم ایران کار کنم، نمی‌دانم شاید این برای بعضی‌ها خوشایند نباشد، اما من دوست نداشتم چیزهایی را که بلدم به کسی یاد بدهم که برود و ایرانی‌ها را زمین بزند. من این طوری بودم.

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  ویرایش شده توسط: rezassi7   
مرد

 

پوریای ولی

زادروز : ۶۵۳ ه.ق
ایران ، خوی یا
ازبکستان ٬ اورگنج
درگذشت : ۷۲۲ ه.ق
ایران ، خوی یا
ازبکستان ٬ اورگنج
ملیت : ایرانی
دین : اسلام
مذهب : شیعه
پوریای ولی (نام‌های دیگر: پوربای ولی ، محمود خوارزمی ، پریار ) پهلوان، صوفی و شاعر ایرانی است که در ورزش‌های زورخانه‌ای پیشینه زیادی داشته‌است.

زادگاه

نویسندگان درباره زادگاه او نیز اختلاف کرده‌اند. برخی او را از مردم اورگنج (از شهرهای خوارزم )، برخی از مردم گنجه و برخی دیگر، بر اساس طوماری قدیمی به جا مانده از دوره صفوی ، او را از مردم
خوی ، سلماس دانسته‌اند.

نام و لقب

نام آن چنانکه دانسته‌است، پهلوان محمود خوارزمی است و در شعر به قتالی تخلص می‌کرد.
اما درباره لقبش ( پوریای ولی ) اختلاف کرده‌اند. جزء نخست لقب او به اختلاف روایات پوریار، پوربار، بوربا، پریار، پوریار، پکیار و بوکیار نیز آمده است(جامی، ۵۰۴؛ گازرگاهی، ۱۴۰؛آذر، ۳۱۹؛ هدایت، ریاض... ، ۱۹۷؛ اعتمادالسلطنه، ۲/۶۲۰؛ قداراف، ۱۵۲؛پرتو، بیضایی، ۱۱۱-۱۱۲). برخی نیز او رافرزند پوریای ولی دانسته‌اند(اوحدی، ۳/۹۴۰؛ واله، ۳۴۷؛علی حسن‌خان، ۳۸۲؛ هدایت، سفارت‌نامه... ، ۷۸، ۹۰).
کمال‌الدین حسین گازرگاهی ، مؤلف مجالس العشاق ، که نزدیک‌ترین تذکره نویس به زمان پوریای ولی است، لقبش را «پریار» یاد کرده‌است. نویسنده کتاب «تاریخ ورزش باستانی ایران،زورخانه» بر این نظر است که پوریا ترکیبی از دو کلمه پری و یار است و بر کسانی اطلاق می‌شدهکه در انجام کارهای شگفت‌انگیز ممتاز بوده‌اند.

زندگی

پوریای ولی در جوانی کشتی می‌گرفت و پیشه پوستین‌دوزی و کلاه‌دوزی داشت. در همان زمان جوانی، به شهرهای گوناگون آسیای میانه ، ایران و هندوستان سفر کرد و همه جا کشتی گرفت و به پهلوانی نام یافت.درباره دگرگونی روحی پوریای ولی روایت‌های فراوان آورده‌اند. بطور کلی زندگی پوریای ولی باافسانه درآمیخته‌است.
پوریای ولی در میان ورزشکاران ایران نمونه‌ای از اخلاق،پایمردی و جوانمردی است و نه تنها در مقام یک پهلوان، بلکه در مقام یک قدیس در میان مردم جایگاهی والا .دارد

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  ویرایش شده توسط: مدیر   
مرد

 

ادامه. . .
زایش و مرگ

سال دقیق ولادت او و مدّت عمرش معلوم نیست، امّا در کتاب‌های مختلف مرگ او را سال ۷۲۲ه . ق ذکر کرده‌اند. ولی با توجّه به اینکه زمان سرودن کنزالحقایق را ۷۰۳ هجری یاد کرده‌اند و بنا به اظهار خودش:
چه خفتی عمر بر پنجاه آمد کنون بیدار شو گرگاه آمد
می‌توان گفت که سال تولد اوباید ۶۵۳ هجری بوده باشد.
علاوه بر رباعیاتی که از وی باقیمانده‌است، برخی معتقدند مثنوی کنزالحقایق نیز از آنِ اوست. این مثنوی در سال ۷۰۳ سروده شده‌است.
پوریای ولی گفت که صیدم به کمند است از همت مولای علی بخت بلند است افتادگی اموز گر طالب فیضی هرگز نخورد اب زمینی که بلند است.

آثار

*. مثنوی کنزالحقایق : این مثنوی در پنج مقاله و ۱۳۲۰ بیت سروده شده. زمان سرودن این اثر را در سال ۷۰۳ هجری یاد کرده‌اند.
*. مجموعه رباعیات پوریای ولی
شعر پوریای ولی ساده و به دور از پیچ و تاب‌های مرسوم است.
پایان**

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  ویرایش شده توسط: مدیر   
مرد

 
Wrestling | كشتى

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  
مرد

 
Wrestling |
كشتى

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  
مرد

 
Wrestling |
كشتى

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  
مرد

 
Wrestling |
كشتى

روزگار غریبی ست نازنین ...
     
  
صفحه  صفحه 3 از 10:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  9  10  پسین » 
ورزش
ورزش

Wrestling | كشتى

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA