انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مناسبتها
  
صفحه  صفحه 4 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین »

Reza Shah Pahlavi | بیست و چهارم اسپند ماه زادروز رضا شاه گرامی باد


مرد

 
سخنان رضاشاه به خامه فرج الله بهرامی:
همه چیز را می ‌شود اصلاح كرد. هر زمینی را می ‌شود اصلاح نمود. هركارخانه ‌ای را می ‌توان ایجاد كرد. هر مؤسسه‌ ای را می ‌توان بكار انداخت. اما چه باید كرد با این اخلاق و فسادی كه در اعماق قلب مردم ریشه دوانیده، و نسلاً بعد نسل برای آنها طبیعت ثانوی شده است؟ سالیان دراز و سنوات متمادی است كه روی نعش این مملكت تاخت و تاز كرده ‌اند. تمام سلول ‌های حیاتی آنرا غبار كرده، به ‌هوا پراكنده ‌اند و حالا، من گرفتار آن ذراتی هستم كه اگر بتوانم، باید آنها را از هوا گرفته و به تركیب مجدد آنها بذل توجه نمایم. اینهاست آن افكاری كه تمام ایام تنهائی مرا به ‌خود مشغول، و یك ‌ساعت از ساعات خواب مرا هم اشغال كرده است..... هیچ چیز در این مملكت درست نیست. همه چیز باید درست شود. قرنها این مملكت را چه از حیث عادات و رسوم، و چه از لحاظ معنویات و مادیات خراب كرده ‌اند. من مسئولیت یك اصلاح مهمی را، برروی یك تل خرابه و ویرانه برعهده گرفته ‌ام. این كار شوخی نیست و سرمن در حین تنهائی، گاهی در اثر فشار فكر در حال تركیدن است


==============
۲۴ اسپند زادروز رضا شاه گرامی باد
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
     
  
مرد

SexyBoy
 
آرامگاه رضا شاه

آرامگاه رضا شاه در پیرامون شاه‌عبدالعظیم در شهر ری واقع در جنوب تهران قرار داشت.

پیکر رضا شاه را پس از مرگ در ژوهانسبورگ به مصر بردند و در آن‌جا به امانت گذاشتند. در اردیبهشت ۱۳۲۹ جنازه به ایران آمد و با تشریفات رسمی به حضرت عبدالعظیم منتقل شد و در آرامگاه ویژه او دفن شد.

در روز ۲۴ دیماه ۱۳۵۷ و مدت کوتاهی قبل از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ پیکر وی بار دیگر به همراه پیکر پسرش علی‌رضا پهلوی توسط محمدرضاشاه، ابتدا به لوس آنجلس و سپس به مسجد رفاعی مصر منتقل شد. همچنین آرامگاه بسیاری از مقامات حکومت پهلوی در این مکان قرار داشت که می توان به سلیمان بهبودی، سپهبد فضل‌الله زاهدی، ارتشبد محمد خاتم و حسنعلی منصور اشاره کرد.

در اردیبهشت ماه ۱۳۵۹، با وجود مخالفت دولت موقت بازرگان و بنی صدر آرامگاه رضاشاه به دستور حاکم شرع وقت صادق خلخالی توسط نیروهای سپاه طی بیست روز به کلی ویران شد.؛ این اقدام توسط روح الله خمینی تائید شد. زمین آرامگاه رضاشاه در حال حاضر به عنوان یک مدرسه مذهبی اسلامی استفاده می‌شود.

گزارش‌هایی موجود است که خلخالی سعی در تخریب آرامگاه فردوسی و تخت جمشید پارسه (تخت جمشید) هم داشته اما این با مخالفت دولت موقت (از جمله استاندار فارس نصرت‌الله امینی و آیت‌الله طالقانی و مقاومت مردم مرودشت و پرسنل پارسه، در این امر ناکام ماند.
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
مرد

 
یادش گرامی،خدمتی که رضاشاه کبیر برای این مملکت کرد به اندازه هزار برابرش این مرتیکه احمقی نژاد رید تو ایران
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
بیست و چهارم اسپند ماه زادروز رضا شاه گرامی باد

زادروز رضا شاه کبیر, پدر ایران نوین مبارک باد
***** PERSIAN GULF***** &خلیج پارس&
     
  
مرد

 
زاد روز شاه وطن پرست.رضا شاه بزرگ گرامی باد
تو میتونی به هر چیزی که میخوای برسی؛بشرطی که فکرتو روش بکار بندازی
__________________________
بی ثمرترین روز روزی است ک نخندیده باشی
     
  
مرد

 
رضا شاه بزرگ، خدمات بسیاری را برای ایران انجام داد.
روحش شاد و یادش گرامی باد. زاد روز او نیز مبارک باد


لعنت ا... صادق خلخالی
     
  
زن

 
ین متن رو من در تاپیک دیگه ای به عنوان شیر بیشه مازندران منتشر کرده ام . خواستم خلاصه اش کنم دیدم که حق مطلب ادا نمی شودرشاید در این بخش بیشتر مطالعه شود . یک شخصیت تاریخی و مردی که ملت , مدیون شهامت و شجاعت اوست این ارزش را دارد که مطلبی دو یاچند جا هم که شده در موردش بیان شودو این امتیاز را برای او قائل شویم این حداقل کاریست که می توان در خصوص یاد آوری این مرد بزرگ انجام داد . مردی که پیشرفت و رفاه را برای ملتش می خواست اگر قلدری می کرد به خاطر شکستن شاخها ی این نادانان و شکستن شاخه های درختان پوسیده و پلاسیده ارتجاعی بود که از زمان صفویان قد علم کرده به قدرت و حکومت رسیدن برایشان عقده ای شده بود.................... ..تولدت مبارک ! مرد سده جهار دهم .تولدت مبارک !............. . آن قدر زدند و کشتند و خوردند و بردند و می برند و شاید هم که ببرند تا آن که تاریخ نامت را بر اریکه زرین دماوند این مظهر استواری ایران و ایرانی ثبت نماید . تولد ت مبارک شیر بیشه شمال .. ببر مازندران .. مردی از سرزمین دلاوران .. سرزمین مازیار .سرزمین نام آوران . تاریخ امروز به آرامشی رسیده است که به راحتی می توان دوستان و دشمنان را شناخت . دشمنان آنانی هستند که وعده فردا می دهند اما از دیروز تا به امروز در پی غارت بوده اند . دشمنان آنانی هستند که دوستان خود را می فروشند . چه آسان و چه ارزان می فروشند ! ای دلاور .. ای قهرمان ! می خواهم که به تو بیندیشم . بوی تو را در سرزمین پاک و مقدست احساس نمایم . چند روز پیش در یک هوای گرم و آفتابی زمستانی خواستم که با قطار از بهشت ایران , سرزمین تو , مازندران قهرمان بگذرم . راهم را دور تر کرده اما احساسم را به قلبم نزدیک تر کرده بودم . وقتی به فیروز کوه رسیدم به آغاز هیجان دیگری رسیدم . تو را می دیدم که می خواهی قطار تهران شمال را افتتاح کنی . آن روز ها این یک موفقیت بزرگ بود .. برای ملتی که برای رفتن از شهری به شهری باید سختیها می کشیدند .. هنوز آن کوههای سر به فلک کشیده از مردی می گوید که برای عظمت ایران ورفاه ملت می کوشید . او رهبر مدینه فاضله نبود . امامزاده نبود . عکسش را در ماه ندیده بودند . پیروانش پشت سر او نماز جماعت نمی خواندند . او برای حفظ اسلام و اعتلای آیین محمدی اعدام رحمت پیشه نکرده بود . او دین پوشالی و نکبت بار و دین و دنیا سوز را برای مردم به ار مغان نیاورده بود . او ابلهانه وعده آب و برق و تلفن مجانی به مردم نداده بود.... . صدای قطار و تلق تلوق های اتصال واگن ها مرا بر فراز دشتهایی بین گدوک و فیروز کوه به پر واز در می آورد . به طولانی ترین تونل خط آهن ایران تونل گدوک رسیدم قبلش وقتی نگاهم به راهدار خانه گدوک افتاد و منطقه ای رو دور و بر پلیس راه دیدم به یاد خاطره یا ماجرایی تاریخی افتادم که رضا شاه هم آن را بار ها بیان کرده بود . وقتی که این مرد بزرگ نوزاد چند روزه ای بیش نبود مادرش او را به قصد بردن به تهران در زمستانی سرد به این منطقه می رساند . کودک یخ می زند . می پندارند که او مرده است . در آغل چهار پایانش قرار می دهند تا صبح روز بعد دفنش کنند اما گرمای آن ناحیه جانی دوباره به این کودک یخ زده می دهد .جانی که به میلیونها ایرانی جانی دوباره بخشید . اگر خدا بخواهد هیچ کاری نشد ندارد .. این بی شرمها از مغولان که سخت تر نیستند.... اگر خدا بخواهد رضا کوچولو بیدار می شود و با قلدری مهربانانه خود شاخ وشانه های قلدر های دزد و غارتگر را می شکندهیجان زده شده بودم . هیچ کس آن لحظه من و احساس مرا درک نمی کرد . احساس به حسرتی تاریخی . روزگارانی که قدرش را ندانستیم تا حفظش کنیم . آن کودک , رضا کوچولو به بزرگی رسید و اما دهها سال بعد بر سر خود خاک ریختیم و آغلیان را فرمانروایان سر زمین خود کرده و هندی نژاد نا مسلمان نادانی را حاکم بر جان و مال و ناموس مردم ساختیم که عین برگ خزان آدم می کشت و در کنار خلخالی دیوانه می گفت که این اعدام رحمت است . لعنت بر تو که ازرحمت نگویی ای به پیشواز آتش دوزخ رفته . . همه جا سایه ببر بیدار مازندران را می دیدم . سر زمین پاک و مقدسی که نطفه پیشرفت ایران قرن چهار دهم در آنجا بار ور شده است . سرزمین خزر .. سرزمین کوه و جنگل و دشت . امروزهر آن چه از این دریوزگان حاکم بر این آب و خاک می بینیم جز چپاول و غارتگری و ناموس فروشی هیچ نمی باشد . امروز این بی غیرتان دین و دنیا فروش هیچ از شرافت و غیرت نمی دانند و زندگی خوک صفتانه را بر نام نیک و برگ زرینی در تاریخ ترجیح می دهند .......ادامه دارد ....
     
  
زن

 
ادامه از بالا ...... دقایقی بعد ترن به پل ورسک می رسد . چقدر دلم می خواهد برای ساعتی بر روی این پل و زیر آن بایستم . اگر هزاران هزار بار از این ساخته ها و یاد گار ها بگویم باز هم کم گفته ام .. تولدت مبارک .. ای آن که رویایی خواهد بود که تصور کنیم کسی چون تو خواهد آمد و ما را از شر بیگانه و بیگانه پرستان خواهد رهانید . باید که از تو درس تلاش و مبارزه آموزیم . آنان که در روز گاران تو دم از دین و مدینه فاضله می زدند از مال حلال و روزی پاک می گفتند و از طایفه ای می سرودند که مرامی جزعدالت و انسانیت پیشه نمی کنند بیا و ببین که آن طایفه چون سگان هار همچنان می درند وسیراب از دیدن خون نمی گردند . بیا و ببین که دل مردم چه پر خون است . این مظلومان پوشالی آن چنان کرده اند که مردم تو را فریاد می زنند که بیایی و این بار آن چنان کنی که نکرده ای . آن چنان انگل ها را ریشه کنشان سازی که چون قارچ های سمی سر از جنگل ها در نیاورند . این روبه صفتان از شیر های بیشه های مازندران و ایران قهرمان غافل مانده اند . تولدت مبارک ای آن که ناباوران دیروز باورت کرده اند . ای آن که ملت با فانوس آن هم در روز روشن به دنبال توست تا تیرگیهای آن تاج سیهان و سپیدان (آخوند ها ), این لکه ننگ ایران و ایرانی را بشویی و تاج زرین آریایی را بر سر دماوند سپید دیو افکن بگذاری . امروز ایران تو را فریاد می زند . بر بامهای هر خانه .. هر ایرانی ..عاشقانه و عارفانه تو را فریاد می زند .. کجایی .. می دانم که می بینی چه بر سر ایرانت آورده اند . اما قسم به راه پاک تو به مقدس خاک تو که دیگر اجازه نخواهیم داد عمامه داران ابله و انگلی هایی چون خمینی وخامنه ای وخلخالی ورفسنجانی و..حاکم بر این خاک شوند . پایانشان نزدیک است . باید که در آغازی دیگر عمامه ها و عبا ها را به آتش انداخت و این نماد پوسیدگی و پلاسیدگی و فریبنده را به زباله دانی تاریخ انداخت و با دلهایی پاک و با ایمان , به سازندگی ایران ویران پرداخت . آری امروزکمتر کسیست که قدرت تو را ظلم بخواند . بگذار شیر مهربان , روبهان و خوکان را بدرد تا آهوان هم بتوانند زندگی کنند . خوکان فرصت زندگی داشتند اما همه جا را به لجن کشیده اند . این خوک های کثیف جایی در دل ملت ندارند . حتی برکه های گندیده نیز جایشان نخواهد داد . ...از سر زمینهای کوهستانی خشک اما با دره هایی سبز و عمیق می گذرم . امسال آسمان زمستان مهربان تر بوده .. هرچند برف و بوران خود نعمتی خدا دادیست که امید وارم بارش کم امسال ایجاد بی آبی نکرده باشد . برف زیادی بر کوهها ندیدم .. از پل سفید به بعد و کمی قبل از آن کوهها جنگلی شده بود . شکل وزیبایی طبیعت تغییر پیدا کرده و نقاش طبیعت نقشی دیگر در کنار طراوت و شور و حالی دیگر آفریده بود . از سه راهی آلاشت هم گذشتم منطقه ای نزدیک زیر آب . . از جایی که با ماشین 35 کیلومتر تا زادگاه رضا شاه کبیر فاصله داشت جاده ای سر بالایی و خطرناک که دقت زیادی برای رانندگی می خواهد و این سی و پنج کیلومتر رو در کمتر از یکساعت مشکل بتوان رفت .البته در بر گشت از حالت سر بالایی به سر پایینی تغییر پیدا می کند . . دلم هوای آنجا را کرده بود . یک سال ونیمی می شد که به آنجا سر نزده بودم . منطقه ای بکر به نام آلاشت . بیش از نود درصد منطقه ساخت و حالت هفتاد هشتاد سال پیششو حفظ کرده .. آخ که چقدر طبیعت کوهستانی اونجا قشنگ و الهام بخشه برای فکر کردن برای به گذشته ها رفتن . من در اثر معراج عشقم حرکت به سوی آسمان و گشتن بر فراز زمین و گفتگو با خدا رو از زادگاه این بزرگ مرد شروع کردم ..... از اونجایی که زمستون بود تغییر هوای خشک به مرطوب در منطقه پل سفید زیاد مشخص نبود ولی اگه تابستون باشه وقتی به پل سفید برسی پیراهن به تنت می چسبه ..طبیعت رو از ترن دیدن خیلی جذاب تره تا بخوای اونو از داخل ماشین ببینی . و رسیده بودم به مناطق جنگلی زیبا .. هر چند بیشتر درختان تقریبا لخت نشون می دادند ولی بودند درختان سبز و شاخسار هایی که از انبوهی و زیبایی فشرده منطقه می گفتند . آفتاب زیبای شمال و صدای حرکت قطار گویی که مرا به ترن زمان می برد . به گذشته ها .. از زیر آب و شیرگاه هم گذشته به قائم شهر یا بهتره بگم شاهی رسیدم .اگه اشتباه نکنم رضا شاه برای اولین بار در افتتاح این مسیر از شاهی به فیروز کوه رو با قطار رفته بود .....تولدت مبارک رضا شاه کبیر . بیست و چهارم اسفند روز بزرگیست در تاریخ زرین ایران زمین . این روز را گرامی می داریم و به راستی این تو بودی ای رضای توانا که انقلابی دیگر در ایران آریایی ما به وجود آوردی . خواهد آمد آن روز گارانی که نام میدان انقلاب تهران را به نام اصلی خود 24 اسفند تغییر دهیم و با افتخار از تو وطن پرست کبیر و خدماتت بگوییم . نمی خواهم بگویم که مردان بزرگ روز گار بی نقص و کم اشتباه بوده اند .. اما آن لیوانی که تو در دست داشته ای قسمت پر آن بسیار بسیار بیشتر از قسمت خالی آن بوده است . آری قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی دچار آید . یک بار دیگر فرا رسیدن 24 اسفند زاد روز ابر مرد قرن چهار دهم ایران زمین این تاریخ ساز بزرگ را به همه میهن پرستان و ایرانیان عزیز تبریک و تهنیت عرض نموده به امید فردایی روشن برای ایران و ایرانیان گرامی , مبارز و شکیبا . به امیدآن روز ... نویسنده : ایرانی
     
  
مرد

 
بیست و چهارم اسپند ماه زادروز رضا شاه گرامی باد

ایران. سال 1308 خورشیدی.
پسین یکی از روزهای بسیار سرد زمستان، مانند هر روز، در پیشگاه رضاشاه پهلوی داستانهای شاهنامه از سوی «مراد اورنگ» بازگو میشود:
ــ شبی که قرار بود «روشنک» دختر «داریوش سوم» از سپاهان به سرزمین پارس نزد اسکندر برود، اسکندر اصرار داشت که مردم، پیش از حرکت او چراغانی کنند؛ در هالی که مردم اصفهان مانند همه شهرها لباس ماتم بر تن داشتند و عزای ملی اعلام کرده بودند. مردم ایران، کشور و شاه و اینک شاهدخت را نیز از دست میدادند و فردوسی طی یک شعر، این چشم انداز را نمودار کرده...
ــ ــ آن شعر کدامست؟
ــ ببستند آذین به شهر اندرون؛ لبان پر ز خنده، دلان پر ز خون!
رضاشاه بی اختیار شروع به گریستن کرد و ده دقیقه اشک میریخت. تا آن زمان کسی گریه او را ندیده بود.پس از این اتفاق رضا شاه فورا دستور ساختن آرامگاه فردوسی به شیوه معماری هخامنشی را صادر کرد.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
تاريخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:
رضا در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ هجری خورشیدی )ربیع‌الاول ۱۲۹۵ هجری قمری) در روستای آلاشت از توابع سوادکوه مازندران زاده شد.

پدر: داداش بیک
مادر: نوش‌آفرین
برادر:-
خواهر:-
همسر: مریم (صفیه، تاجماه)، تاج‌الملوك، ملكه توران (قمرالملوك)، عصمت‌الملوك دولتشاهی
فرزندان: همدم‌السلطنه، شمس (1296ش)، محمدرضا ، اشرف (1298ش) ،علیرضا (1301ش)، غلامرضا (1302ش)، عبدالرضا (1303ش)، احمدرضا (1304ش) ،محمودرضا (1305ش) ،فاطمه (1307ش) ،حمیدرضا (1314ش)


آغاز زندگی و نوجوانی:

رضا در ۲۴ اسفند ۱۲۵۶ هجری خورشیدی (ربیع‌الاول ۱۲۹۵ هجری قمری) در روستای آلاشت از توابع سوادکوه مازندران زاده شد. پدرش داداش بیک، سرهنگ فوج سوادکوه بوده است و پدران او نیز نظامی بوده اند. و مادرش نوش‌آفرین نیز اهل تهران بود.
اصل و نصب رضا شاه بر می گردد به مردم لک زبان الشتر که جدش در فوج نادر شاه گم شده و از خراسان راهی الاشت که هم نام الشتر می باشد می شود(کیوان پهلوان - رضاشاه از الشتر تا الاشت).
پس از مرگ پدرش در چهل روزگی وی، با مادرش برای پیوستن به دایی خود به تهران آمد. در این سفر رضای نوزاد به شدت بیمار شد و حتی برای یک شب اورا مرده پنداشتند. و با مادرش در محله سنگلج در نداری و تهیدستی زندگی می کردند.
     
  ویرایش شده توسط: nisha2552   
صفحه  صفحه 4 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین » 
مناسبتها

Reza Shah Pahlavi | بیست و چهارم اسپند ماه زادروز رضا شاه گرامی باد


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA