انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 1 از 7:  1  2  3  4  5  6  7  پسین »

شکل‌های حکومت در کشورها


مرد

 




در این تایپیک به بررسی شکلها و مدل های حکومت بر مردم می پردازیم
     
  
مرد

 
شیوه‌های حکومت:

شیوه حکومت یا شیوه حکمرانی بر یک کشور اشاره به مجموعه‌ای از خصوصیات سیاسی دارد که یک حکومت را به منظور اجرای قدرتش بر یک بدنه سیاسی قدرت می‌دهد. شیوه حکومت رژیم و یا سیستم حکومتی نیز خوانده می‌شود. علاوه بر کشورها سازمانهای مذهبی همچون کلیساها، شرکت‌ها، کلوب‌ها و سایر مجموعه‌های زیرملی نیز شیوه حکومتی دارند.

حاکمیت

حاکمیت شامل این مفاهیم است:

وضع و اصلاح قوانین
قدرت سیاسی و اخلاقی دولت
استقلال سیاسی و قضایی یک جامعه


حاکمیت بسته به نوع و شیوه حکومت متفاوت است. در جمهوری‌ها معمولاً حاکمیت را به مردم نسبت می‌دهند و در پادشاهی‌ها به پادشاه نسبت داده می‌شود. حاکمیت خود دو نوع است. حاکمیت داخلی به معنی قدرتهایی که دولت بر اتباع خود و یا بر خارجیان ساکن کشور خود و یا کشتیهایش در دریاهای آزاد دار. حاکمیت خارجی شامل حق داشتن روابط با سایر دولتها و یا بستن قرارداد و اعلان جنگ است. حاکمیت داخلی شامل حاکمیت سیاسی و حاکمیت قضایی است. دولتها ممکن است حاکمیت خارجی نداشته و این حاکمیت را به دولت دیگری واگذار کرده باشند که در این صورت دولت تحت‌الحمایه نام دارند.
     
  
مرد

 
ساختار قدرت:
مشتمل بر موارد بسیار زیادی است از جمله:

کنفدراسیون فدرال فرا دستی امپراتوری حکومت متمرکز پادشاهی
جمهوری‌ امپریالیسمی دموکراسی تمامیت‌خواهی سوسیالیسم کمونیسم و...


نکته:در مورد ساختار قدرت به تفکیک و به طور مفصل بحث خواهیم کرد
     
  ویرایش شده توسط: shakaat   
مرد

 
امپریالیسم:

اصطلاح اَمپـِریالیسم (به فرانسوی: Impérialisme)‏ خود از واژهٔ قدیمی‌تر empire (امپراتوری) آمده است.از واژهٔ امپریالیسم تعاریف گوناگونی بدست داده شده‌است:

  • امپریالیسم به نظامی گفته می‌شود که به دلیل مقاصد اقتصادی ویا سیاسی می‌خواهد از مرزهای ملی و قومی خود تجاوز کند و سرزمین‌ها و ملتها و اقوام دیگر را زیر سلطهٔ خود درآورد.

  • سیاستی که مرام وی بسط نفوذ و قدرت کشور خویش بر کشورهای دیگر است.∗

  • رژیمی که بر اثر از میان رفتن خرده‌سرمایه‌داری داخلی و پدید آمدن تراستها و کارتلها دچار تورم تولید و کمبود مواد خام شود و برای به‌دست آوردن مستعمره و بازار به دیگران تجاوز کند.

  • این واژه در مفهوم امروزی به معنای کنترل کشوری از سوی کشور دیگر بکار می‌رود؛ فرایند تحمیل ارادهٔ کشوری بر کشور دیگر. مثلاً گاهی گفته شده‌است نظارت آمریکا بر کشورهای خاورمیانه امپریالیسم آمریکایی است

  • امپریالیسم عنوانی است برای قدرتی (یا دولتی) که بیرون از حوزهٔ ملی خود به تصرف سرزمین‌های دیگر پردازد و مردم آن سرزمین‌ها را به زور وادار به فرمانبرداری از خود کند و از منابع اقتصادی و مالی وانسانی آنها به سود خود بهره‌برداری کند.

امپریالیسم فقط به معنای تصاحب قلمرو ارضی کشورها نیست بلکه به نحو گسترده‌تری با کسب کنترل سیاسی و اقتصادی بر مردم و اراضی، خواه با نیروی نظامی و خواه با ابزارهای زیرکانه تر، مرتبط است. موضوع امپریالیسم سیاست و شیوه‌های دولتی است که غالباً با ابزارهای اقتصادی، قدرت و سلطهٔ خود را گسترش می‌دهد
     
  
مرد

 
انواع امپریالیسم:

در یک دسته‌بندی می‌توان دو نوع امپریالیسم را از یکدیگر باز شناخت:
  • امپریالیسم مهاجر

  • امپریالیسم سرمایه‌گذار

میان امپریالیسم مهاجر قدیمی که جامعهٔ میزبان را به نسبت دست نخورده باقی می‌گذاشت، و امپریالیسم سرمایه دار-سرمایه گذار کنونی تفاوت قائل بود، امپریالیسمی که «در مقابل، از همان آغاز بر قلب مسائل درونی جوامع میزان تاثیر گذارده و مناسبات طبقاتی، ساختارهای اجتماعی و نهادهای سیاسی بنیادی آن را دگرگون می‌کند و به همین دلیل، همراه با خود خیزشهای عظیم و سریع را در سرزمین‌های میزبان و در سیاست‌های جهان که در تاریخ بشر بی سابقه‌است، پدید می‌آورد.
     
  
مرد

 
تاریخچه امپریالیسم:

واژهٔ امپریالیسم در ۱۸۹۰ در انگلستان رواج یافت. به زودی در زبان‌های دیگر بکار گرفته شد و از آن برای بیان کشاکش‌های قدرتهای اروپایی رقیب برای بدست آوردن مستعمره و حوزهٔ نفوذ در افریقا و دیگر قاره‌ها استفاده شد. این کشاکش‌ها که از دههٔ ۱۸۸۰ تا ۱۹۱۴ بر سیاست بین المللی حاکم بود، سبب شد که این دوره «عصر امپریالیسم» نامیده شود. هم انگلیسی‌ها و هم امپریالیست‌های اروپای قاره‌ای ادعا می‌کردند که هدفشان گسترش تمدن و رساندن دستاوردهای آن به مردمان دارای نژاد و فرهنگ پست‌تر است. اما در بنیاد این «احساس رسالت» برای تمامی بشریت ایمان به برتری نژادی، مادی، و فرهنگی نژادهای سفید وجود داشت. پس از جنگ جهانی اول، ایدئولوژی امپریالیسم در ایدئولوژی‌های فاشیسم و نازیسم به کمال خود رسید.
این مرحله از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم آغاز می‌شود. تدوین تئوری مربوط به امپریالیسم و تجزیه و تحلیل پنج وجه مشخصه اساسی آن می‌گوید:

  • تمرکز و تراکم تولید و سرمایه موجب ایجاد انحصارها (مونوپول‌ها) شد. انحصارها دراین مرحله نقش قاطع را در حیات اقتصادی بازی می‌کنند.

  • ترکیب سرمایه بانکی و سرمایه صنعتی به پیدایش سرمایه مالی و الیگارشی مالی منجر گردید.

  • صدور سرمایه به جای صدور کالا اهمیت ویژه‌ای کسب می‌کند.

  • ایجاد اتحادیه‌ها و کنسول‌های انحصاری سرمایه‌داران، این اتحادیه‌ها به صورت کارتل‌ها، تراست‌ها و کنسرسیومها جهان را از نظر اقتصادی بین خود تقسیم می‌کنند.

  • پایان تقسیم منطقه‌های سرزمین‌های جهان بین بزرگ‌ترین و ثروتمندترین دولت سرمایه‌داری و آغاز تجدید تقسیم آن‌ها.

اساس اقتصادی و خصلت ویژه امپریالیسم عبارتست از تسلط انحصارها، انحصارها در رشته‌های مختلف کاملاً و همه جانبه اقتصاد و سیاست بزرگ‌ترین کشورهای سرمایه داری را در حیطه اقتدار و زیر سیطره خود می‌گیرند و رقابت آزاد از بین می‌رود. سلطه انحصارها در حیات اقتصادی با نفوذ و قدرت روز افزون آن‌ها در زمینه سیاسی همراه است که دستگاه دولتی را زیر فرمان خود می‌کشند و تحت الشعاع منافع خود می‌سازند. در این مرحله سرمایه داری، انحصارها امپراتوران قدر قدرتی در همه شئون هستند. خود لغت امپریالیسم نیز از ریشه لاتینی ایمپریو (imperiu) به معنای امپراتوری مشتق می‌شود. در این مرحله اشاعه کم و بیش دوران سرمایه داری در سراسر کره زمین جای خود را به تکامل جهشی و فلاکت آور داد. این امر موجب شدت وحدت بی سابقه کلیه تضادهای سرمایه داری یعنی تضادهای اقتصادی، سیاسی، طبقاتی و ملی گردید. مبارزه دول امپریالیستی بر سربازار فروش و عرصه‌های سرمایه گذاری و بدست آوردن مواد خام و نیروی کار ارزان و احراز تسلط جهانی، حدت بی سابقه‌ای یافت که در دوران تسلط بلامنازع امپریالیسم، امپریالیسم ناگزیر کار را به جنگ‌های ویرانی آور می‌کشاند.

امپریالیسم در عین حال مرحله تلاشی سرمایه‌داری، مرحله پوسیدگی و احتضار آنست. در این مرحله در مجموع سیستم جهانی سرمایه‌داری، شرایط برای انقلاب اجتماعی نضج پیدا می‌کند. تضاد بین دول امپریالیستی و کشورهای وابسته و مستعمره، تضاد بین خود دول امپریالیستی هرچه بیشتر شدیدتر می‌شود. واضح است که تشدید تضادها و پوسیدگی ماهوی امپریالیسم به معنای رکود و جمود مطلق سرمایه داری نیست.

تضادهای امپریالیسم موجب تسریع پروسه تبدیل سرمایه داری انحصاری به سرمایه داری انحصاری دولتی گردیده‌است. این شکل در حالی که سلطه انحصارها را بر زندگی مردم تقویت می‌کند نیروی انحصارها را با نیروی دولت در دستگاه واحدی متحد می‌سازد تا حداکثر سود برای بورژوازی تامین شود و نظام سرمایه داری حفظ گردد. ولی نه این شکل نه نظامی کردن حیات اجتماعی و اقتصادی کشور و نه انتگراسیون (یعنی در هم آمیختگی و ادغام و تشکیل سازمان‌های جدید مافوق ملی، سیاسی و اقتصادی به منظور پیوستگی دول و انحصارات سرمایه داری) نمی‌تواند پایه‌های سرمایه‌داری را نجات دهد. رشد تولید در برخی کشورهای سرمایه‌داری هرگز نتوانسته‌است جلوی حدت یافتن تضادهای ملی و بین‌المللی سرمایه‌داری را بگیرد.
     
  
مرد

 
تحلیل و ساز و کار امپریالیسم:

نخستین انتقاد نظری منظم از امپریالیسم جدید را اقتصاددان انگلیسی هابسن (۱۹۴۰-۱۸۵۸) در کتاب خویش به نام امپریالیسم (۱۹۰۲) کرد و برای نخستین بار از این پدیده یک برداشت اقتصادی کرد. این نظریه را لنین گرفت و در کتاب امپریالیسم: عالی‌ترین مرحلهٔ سرمایه‌داری (۱۹۱۵) بسط داد و این برداشت به نام «نظریهٔ اقتصادی دربارهٔ امپریالیسم» نامدار شد. لنین بر آن است که گرایش طبیعی «سرمایه» به انباشت خود سبب کاهش سود می‌شود و برای آنکه نرخ سود بالا باشد، انحصارهای اقتصادی (کارتل‌ها و تراست‌ها) به وجود می‌آیند. سپس سرمایه‌داران برای کسب سود به سرمایه‌گذاری در خارج کشیده می‌شوند و با تسلطی که بر دولت دارند، دولت را به تشکیل امپراتوری وا می‌دارند تا بازارها، مواد خام، و بالاتر از همه، فرصت‌هایی برای سرمایه‌گذاری سرمایه‌های اضافی به دست آورند. این به هر حال، واپسین مرحله‌ی سرمایه‌داری است، زیرا رقابت میان امپریالیست‌ها به جنگ می‌انجامد و جنگ انقلاب به وجود می‌آورد و انقلاب، سرانجام، سرمایه‌داری و امپریالیسم را با هم بر می‌اندازد. نظریه‌ی لنین، علاوه بر توضیحی که درباره‌ی ماهیت امپریالیسم می‌دهد، نظریه‌ای ست درباره‌ی منشاء جنگ و دست کم جنگ امپریالیستی، که آن را حاصل عمل سیستم سرمایه‌داری می‌داند. نخستین انتقاد نظری منظم از امپریالیسم جدید را اقتصاددان انگلیسی هابسن (۱۹۴۰-۱۸۵۸) در کتاب خویش به نام امپریالیسم (۱۹۰۲) کرد و برای نخستین بار از این پدیده یک برداشت اقتصادی کرد. این نظریه را لنین گرفت و در کتاب امپریالیسم: عالی‌ترین مرحلهٔ سرمایه‌داری ۰۱۹۱۵) بسط داد و این برداشت به نام «نظریهٔ اقتصادی دربارهٔ امپریالیسم» نامدار شد.

هیچ‌کس منکر آن نیست که عوامل اقتصادی در پدیدآمدن امپریالیسم جدید اثر اساسی داشته‌است اما خرده‌گیران بر نظریه‌ی مارکسیسم-لنینیسم از تکیه بر این نکته فروگذار نمی‌کنند که این نظریه مساله را بسیار ساده می‌کند، حتی واقعیت اقتصادی آن را، و سلسله‌ای از انگیزههای غیراقتصادی مانند ملت‌باوری، نژآدباوری، و تشنگی برای قدرت ملی- را بکلی فراموش می‌کند. چنانکه در مورد فاشیسم و نازیسم نیز انگیزه‌های اقتصادی با انگیزه‌های دیگر در هم می‌آمی‌زند نه آنکه انگیزه‌های اقتصادی علت تمامی انگیزه‌های دیگر باشند.
     
  
مرد

 
سرمایه‌داری:

سرمایه‌داری، سرمایه‌محوری یا کپیتالیسم (به انگلیسی: Capitalism)‏ یک نظام اقتصادی است که در آن مالکیت ابزارهای تولیدِ اقتصادی در دست مالکان خصوصی است و از این ابزار (عموماً) برای ایجاد بهره‌مندی اقتصادی در بازارهایی رقابتی استفاده می‌شود.

درآمد در این نظام حداقل دو شکل دارد:
  • سود


  • دست‌مزد



همچنین متداول است که اجاره را به صورت درآمد حاصل از در کنترل داشتن منابع طبیعی به حساب بیاورند که با دو مورد دیگر متفاوت است. در هر حال سود عبارت است از آن‌چه که به‌خاطر مالکیت ابزار تولید به کسانی که سرمایه را فراهم کرده‌اند، داده می‌شود. در این نظام زمین، نیروی انسانی و سرمایه در اختیار گروهی از افراد جامعه است که سایر افراد جامعه با استفادهٔ مشروط از آنها، به تولید مادی و تولید معنوی می‌پردازند.
در نظام سرمایه‌داری، سرمایه‌گذاری، تولید، توزیع، درآمد، قیمت‌گذاری و عرضهٔ مواد و خدمات توسط تصمیم‌گیری‌هایِ شخصی در یک اقتصاد بازار تعیین می‌شود. مشخصهٔ بارز نظام سرمایه‌داری این است که تولید کالا در درجهٔ اول از برای کسب سود اقتصادی انجام می‌گیرد و نه لزوماً رفع نیازهای انسان‌ها. البته در مواردی نیز، کسب سود با رفع نیازهای انسانی همراه است.
در کلی ترین حالت، نظام سرمایه‌داری را می‌توان به دو دستهٔ نظام سرمایه داری دولتی (همچون اتحاد جماهیر شوروی پس از ۱۹۲۷ و یا چین کنونی) و نظام سرمایه‌داری غیر متمرکز و غیردولتی همچون ایالات متحدهٔ امریکا تقسیم نمود.

پیشینهٔ تاریخی

این مفهوم در عام‌ترین معنایش تنها از آغاز سدهٔ بیستم وجود دارد. تاریخ آن را می‌توان تقریباً سال ۱۹۰۲ دانست زمانی که هربرت سومبارت کتاب معروف خود "سرمایه‌داری مدرن" را منتشر کرد. به عکس این واژه را مارکس عملاً بکار نبرده است.ااقتصاد سرمایه داری عملاً بین قرون ۱۶ و ۱۹ میلادی در انگلیس به تدریج رسمی شد. با وجود اینکه برخی ویژگیهای این نظام در دوران خیلی گذشته نیز دیده می‌شود، شکل‌های ابتدایی سرمایه داری تجاری (merchant capitalism) در اواخر قرون وسطی شکوفا شد.
سرمایه داری از پایان دورهٔ فئودالیسم در دنیای غرب نظام غالب بوده است. به تدریج این نظام از انگلیس به سراسر اروپا گسترش یافته مرزهای سیاسی و فرهنگی را در نوردید. در قرون ۱۹ و ۲۰ میلادی سرمایه داری ابزار غالب، ولی نه انحصاری، صنعتی شدن را در دنیا فراهم آورده است.

سرمایه‌داری تجاری و سرمایه‌داری صنعتی
لازم است میان سرمایه‌داری تجاری و سرمایه‌داری صنعتی تمایز قائل شویم. با تکامل کشتی‌های بادبانی ۳ دکلهٔ سنگین که قادر بودند خدمه و محموله‌های عظیم را در مسافت‌های دور فرااقیانوسی حمل کنند، هم تجارت بین‌المللی و هم پیکارهای دریایی به پیش رانده شدند. کشتی‌های جدید اروپایی برای جستجوی سود و غارت، هفت دریا را درنوردیدند. به این طریق، عصر اکتشاف، که هم‌چنین عصر قهر و غلبه نیز به شمار می‌آمد، در سدهٔ پانزدهم آغاز شد و ظهور سرمایه‌داری تجاری را بر پایهٔ اقتصادی جهانی اعلام کرد. ثروت اروپای غربی به سرعت فزونی یافت: طلا و نقره از امریکای جنوبی گرفته شد تا بانک‌ها را تغذیه کنند، و بردگان مورد نیاز بودند تا برای کارگاه‌های اروپای غربی کالاهای مصرفی و مواد خام تولید کنند. تجارت جهانی را تصرف مستعمره‌های جدید، توسعهٔ مستعمره‌های کهن، و گسترش برده‌داری و دزدی و راهزنی آشکارا به پیش راند. این‌ها ویژگی‌های برجسته بازارهای جهانی است که بیش از دو سده پیش از ظهور سرمایه‌داری صنعتی تکامل یافت، یکی از ویژگی‌های اصلی این مرحلهٔ تجاری سرمایه‌داری این است که این مرحله نه فقط بازارها را تامین می‌کند بلکه هم‌چنین ثروتی را فراهم می‌آورد که انقلابی صنعتی را تغذیه می‌کند که در میانهٔ سدهٔ ۱۷۰۰ آغاز می‌شود.
     
  
مرد

 
انتخابات:

تعریف:
انتخابات جریانی رسمی است که هر گام آن از پیش تعیین شده می باشد. انتخابات برای تصمیم گیری مردم یا بخشی از مردم است که شخص یا اشخاصی را برای مقام، پست یا مسولیتی و برای مدتی معلوم با ریختن رای خود به صندوق‌های انتخاباتی می گزینند.[۱]. هدف اصلی از انتخابات سیاسی انتخاب نمایندگان مردم می‌باشد که به آن دموکراسی نمایندگی می گویند.

نمایندگان مردم
کسانی را که مردم از جانب خود انتخاب می کنند نماینده خوانده می شوند. همه نمایندگان با هم تشکیل پارلمان می دهند. کسانی که برای انتخاب شدن اعلام آمادگی می کنند کاندیدا نامیده می شوند. رای، عبارت از تصمیم یک شخص برای انتخاب کاندیدای مورد علاقه می باشد.
در جریان انتخابات نمایندگان برای پارلمان، شرایطی اعلام می شود، که بسیار لازم هستند تا انتخابات نمایانگر اراده و تصمیم مردم باشد.

شرایط انتخابات
۱ - یک رای : کسانی که واجد شرایط برای انتخاب کردن هستند می توانند یک رای به صندوق بیاندازند.
۲ - برابری: هر انتخاب کننده تنها می تواند یک بار یک رای بدهد و همه رای‌ها برابر می باشند و یکسان شمرده می شوند.
۳ - مخفی بودن رای: در جریان و پس از انتخابات می باید همه انتخاب کنندگان اطمینان داشته باشند که این که به چه کسی رای داده اند مخفی می ماند.
۴ - تقلب در رای: آرای داده شده مردم را نمی توان تغییر داد، نمی توان نابود کرد و هیچ رایی را نمی توان پس از پایان انتخابات به آرای داده شده اضافه کرد.
۵ - کنترل انتخابات: هر انتخاب کننده حق این را دارد که هر زمان که بخواهد درستی شرایط نام برده در ۱ تا ۴ را برای اطمینان خود کنترل کند.

قانون انتخابات
برای رسیدن به انتخاباتی که در آن نمایندگان مردم به نمایندگی اشان گزیده شوند، قانون انتخابات نوشته می شود. بر اساس قانون انتخابات هر فرد تابع آن کشور که به سن تعیین شده در قانون انتخابات رسیده باشد، حق این را دارد که یک رای بدهد و یا این که خود را کاندیدا ی انتخابات کند. این قانون عمومی انتخابات خوانده می شود. هر انتخاب کننده ای یک کاندیدا را مستقیم انتخاب می کند. انتخاب کنندگان در دادن رای خود آزاد هستند. آرا برابر شمرده می شود. انتخابات مخفی است. انتخابات شفاف و قابل کنترل برای هر انتخاب کننده می باشد.

شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان
انتخاب کنندگان و کاندیداها بر اساس قانون انتخابات آزاد می باید بدون توجه به نژاد، جنسیت، عقیده مذهبی، ثروت، و یا موقعیت اجتماعی می تواند انتخاب کنند و یا انتخاب بشوند. هم چنین محدویت هایی بر اساس قانون انتخابات دربارهٔ سن، سلامتی روان و مجرمان وجود دارد.

شمار نمایندگان
شمار نمایندگان هر کشور با توجه به جمعیت آن در قانون اساسی و یا در قانون انتخابات آن کشور تعیین شده می باشد. بر اساس شمار نمایندگان، کشور به حوزه‌های انتخاباتی تقسیم می شود. برای تضمین برابری انتخابات، شمار کسانی که در انتخابات شرکت می کنند در حوزه‌های انتخاباتی تقریبا یکسان هستند. در یک حوزه انتخاباتی کاندیداهای آن منطقه برای خود و با پول خود تبلغ می کنند. کاندیدایی که بیشترین رای را آورده باشد به عنوان نماینده آن حوزه برگزیده می شود. در برخی از کشورها مانند فرانسه این روند دوبار برگزار می شود. بدین فرم که در دور نخست همه کاندیداها به آرای عمومی گذاشته می شوند سپس کسانی که بالاترین شمار رای را آورده اند دست چین شده و در دور دوم برای انتخابات نهایی به مبارزه با یکدیگر می روند و کسی که بالاترین رای را از آن خود کرده باشد به پارلمان راه می یابد.

انواع انتخابات
انتخابات انواع گوناگون دارد. هر رای‌دهنده ممکن است فقط به یک نامزد رای بدهد یا به چند نفر ( به شرط آنکه چند کسری نمایندگی وجود داشته باشد) یا نامزدها را به ترتیب شایستگی در لیست قرار دهد.در بعضی کشورهای دارای نظام توتالیتر (تمامیت‌خواه)، انتخاب‌هایی صورت گرفته است که در آنها فقط نام یک نامزد در برگه‌ی رای نوشته شده است. در این موارد رای‌دهنده باید یا به همان یک نامزد رای دهد یا رای ندهد. چنین انتخاباتی، «انتخابات» به معنای رایج کلمه نیست.
     
  
مرد

 
پادشاهی

پادشاهی یا سلطنت (به انگلیسی: Monarchy)‏ شکلی‌است از نظام حکومتی که در آن فردی به عنوان رئیس کشور به نام پادشاه یا ملکه دارد. این عنوان معنای خاص نمادی دارد. هگل ایران‌زمین را نخستین دولت شاهنشاهی می‌نامد.
مشروعیت پادشاه با توجه به معنای خاص دینی و نمادی مقامش ممکن است منزلت «پدر» ملت را به او بدهد.

فرمانروایی پادشاهی یا به صورت سلطنت مطلقه به معنای حکومت بی‌مهار شاه و یا به صورت سلطنت مشروطه به معنای حکومتی که در آن رئیس کشور پادشاه است، اما پادشاهی که در عین داشتن نقش‌های مهم رسمی و تشریفاتی، تنها در موارد محدود و معین نقشی در حکومت دارد می‌باشد. در بسیاری از حکومت‌های مشروطه مجلس نقش اصلی در نظارت امور را دارد و نخست‌وزیر که با تأئید پادشاه انتخاب می‌شود، امور اجرایی و تصمیمات اصلی را اخذ می‌کند. شکل خاص این نوع حکومت را در بریتانیای کبیر می‌توان دید که سلطنت نقش نسبتاً تشریفاتی در ادارهٔ امور دارد.

معمولاً جانشینی ارثی را صفت ویژهٔ نظام پادشاهی می‌دانند، اما پادشاه ممکن است انتخابی باشد یا روا باشد که شاه جانشین خود را آزادانه تعیین کند یا با فالزنی یا قرعه شاه را انتخاب کنند.

واژهٔ شاهنشاهی در بسیاری از زبان‌های دیگر به طور خاص به معنی پادشاهی در ایران است.
     
  
صفحه  صفحه 1 از 7:  1  2  3  4  5  6  7  پسین » 
سیاست

شکل‌های حکومت در کشورها

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA