انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 34 از 114:  « پیشین  1  ...  33  34  35  ...  113  114  پسین »

غزل سرا شاعران معاصر (لیست شاعران در صفحه نخست)


زن

 
باد می آیدو می کاهد از آه لب تو


باد می آیدو می کاهد از آه لب تو
آه از تر شدن گـاه بـه گـاه لب تـو

اوج یک خواهش تر در دل تابستان است
خنکــای سبد تــــوت سیــــاه لب تـــــو

"بختیاری" شده ام ایل به راه اندازم
رمه ای بوسه بیارم لب چاه لب تو

پـــرده در پـرده غــــزل مست "مرکب خـوانی"
می چکد نت به نت از"شور"و"سه گاه"لب تو

*
غیر من که غزلام یک به یک ارزونی تست
جیگرش پاره بشه هـــرکی بخواهه لب تو

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
تو سبز بمان من به درک من به جهنم


ای دلبریت دلــهره ی حضرت آدم
پلکی بزن و دلهره ام باش دمادم

پلکـــی بزن از پلک تو الهـــــام بگیرم
تا کاسه ی تنبور و سه تاری بتراشم

هر مــــاه ته چا نشد حضرت یوسف
هر باکره ای هم نشود حضرت مریم

گاهی غزلم!گم شدن رخش بهانست
تهمیــنه شـود همدم تنهایــــی رستم

تهمینه شود بستر لالایی سهراب
تهمینه شود یک غم تاریخی مبهم

تهمینه ی من ترس من این است نباشد
باب دلت این رستم بـــی رخش پر از غم

این رستم معمولیه ساده که غریب است
حتــــی وســــط ایل خودش در وطنش:بم

ناچاری ازین فاصله هایی که زیادند
ناچاری ازین مردن تدریجی کـم کم

هرجا بروم شهر پر از چاه وشغاد است
بگذار بمانـــــم کـــــــه فدای تـــو بگردم

من نارون صاعقـــه خورده تو گل سرخ
تو سبز بمان من به درک من به جهنم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
ارگ بم


من ارگ بــم و خشت به خشتم متلاشی
تو نقش جهان ، هر وجبت ترمه و کاشی

این تاول و تب‌خال و دهان سوختگی‌ها
از آه زیــــاد است ، نــه از خوردن آشی

از تُنگ پریدیم به امید رهایـــی
ناکام تقلایی و بیهوده تلاشی

یک بار شده بر جگرم زخـــم نکاری؟
یک بار شده روی لبم بغض نپاشی؟

هر بار دلم رفت و نگاهی بـه تو کردم
بر گونه‌ی سرخابی‌ات افتاد خراشی

از شوق هم‌آغوشی و از حسرت دیدار
بایست بمیریم چه باشی چـه نباشی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
چگونه باشی و چشم از نگاه بردارم؟


چگونه باشی و چشم از نگاه بردارم؟
چگونه از ته یک چاه ماه بردارم؟

چه فرق دارد وقتی همیشه می‌بازم
سپید بردارم یا سیاه بردارم؟

همیشه دلخوشی‌ام بوده بعد هر بازی
یکی دو مهره به عمد اشتباه بردارم

که تو برنده شوی از شکوه خندۀ تو
برای دلهره‌ام سرپناه بردارم

تو مثل قلیانی، لب گذار روی لبم
به قدر ظرفیتم از تو آه بردارم

به لطف فاصله‌ها عشق پاک می‌ماند
مخواه فاصله‌ها را.... مخواه بردارم

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
مرا دفن کنید


می روم حسرت دریای مرا دفن کنید
اهل دیروزم و فردای مرا دفن کنید

لحدم را بگذارید به روی لحدم
شال ابریشم لیلای مرا دفن کنید

ایل من مرده کسی نیست که چنگی بزند
وقت تنگ است بخارای مرا دفن کنید

صخره ام،صخره که دلتا شده از سیلی رود
دل که خوب است فقط "تا"ی مرا دفن کنید

تا پر از روسری و سیب شود شهر شما
زیر این خاک غزل های مرا دفن کنید
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
یک شاخه گل سرخ در آغوش کشیدن


لبخند زدن معجزه ی لب رطبی هاست
دنیا به خدا تشنه ی گیلاس لبی هاست

یک شاخه گل سرخ در آغوش کشیدن
این اوج تمنــــــای قوطی حلبی هاست

تشبیه شما به غـــــــــزل و ماه و ستاره
همسایه ! ببخشید که از بی ادبی هاست

ناخن بجــوی ، بغض کنی ، قهــوه بنوشی
این عادت هر روزه ی آدم عصبی هاست

گفتی غزلت تازه شده ، دست خودم نیست
از لطف خرامیدن چـــــــادر عربی هاست

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
شانه برای زلف پریشان چه فایده؟


شانه برای زلف پریشان چه فایده؟
خانه برای بی سرو سامان چه فایده؟

بر ساقه های سوخته از زخم رعد و برق
رنگین کمان چه فایده؟ ، باران چه فایده؟

بادی که از حوالی یوسف گذر نکرد
گیرم رسید بر در کنعان...چه فایده ؟

وقتی که چشمهای کسی می کشد تورا
چاقوی دسته نقره ی زنجان چه فایده؟

با یاد دوست غیر تلمبار بغض و آه....
هی گوش دادن «شجریان» چه فایده ؟
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
من دوست‌دار بستنی زعفــــــــرانی‌ام


اصلاً قبول حرف شما، من روانی‌ام
من رعد و برق و زلزله‌ام؛ ناگهانی‌ام

این بیت‌های تلخِ نفس‌گیرِ شعله‌خیز
داغ شماست خیمه زده بر جوانی‌ام

رودم؛ اگر چه بی‌تو به دریا نمی‌رسم
کوهم؛ اگر چه مردنی و استخوانی‌ام

من کز شکوه روسری‌ات کم نمی‌کنم
من، این من غبار؛ چــــرا می‌تکانی‌ام؟

بگذار روی دوش تو باشد یکی دو روز
این سر که سرشکستۀ نامهربانی‌ام

کوتاه شد سی و سه پل و دو پلش شکست
از بعد رفتنت گل ابروکمـــــــــــــــــــــــــــانی‌ام

"شاعر شنیدنی است" ولی دست روزگار
نگذاشت این کـــه بشنوی‌ام یا بخــوانی‌ام

این بیت آخر است، هوا گرم شد؛ بخند
من دوست‌دار بستنی زعفــــــــرانی‌ام

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
آرام و سرد مثل غم و خنده‌ی ژکون...


همراه با وزیدن نت‌های ساکسیفون
در عصــــر شرجی غزلی غرق ادکلن

یک جفت چشم شرجی شاعرکش قشنگ
از بستگان دختر همسایه‌ی « نــــــــــــــرون»

بر روی کاج پیر دلـــــــم لانه کرده‌اند
آرام و سرد مثل غم و خنده‌ی ژکون...

« د» وزن بیت قبلی من را به هم زده
لعنت به فاعــلات مفــاعیل فــــــاعلن

من قانعم تو را به خــــدا جان مادرت
امشب بیا و روسری‌ات را سرت نکن

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
مصراع آخری چقدر پــــــــاک و ساده است


بانوی ترم پنجم من ، ای فرشته نام
دزدمونای زندگی شـــــــــاعری درام!

هارمونی منظم آثــــــــــــــــار بتهوون
مانتو كلوش! خانم دانشكده، سلام!

از بس قدم زدم به دليل همين غـزل
بر گُــرده های شهر بجا مانده رد پام

اين روزهــــــا بدون تو، نه سينما نه پيتـ...
..زا، من نشسته‌ام و همين بسته آدامـ...

..سی كه تو آن دوشنبه به من هديه داده‌ای
با يك بغل ـ به قـــــول خودت ـ عشق، احترام

آدامس می‌جوم و به تو فكر می‌كنم
بــــــــر مبلهای كهنه سلمانی غلام

هی قرص، هی مسكن اعصاب، هی غزل
بی‌خوابی من و دو سه بسته «لـــورازپام»

تقصير تست، پای دلم را وسط نكش
ای در كنـار شعر من آهنگ بی كلام!

اين ترم واحد غزلـم را تو پاس كن
آن ترم زير برگه من بود ـ 9 ـ تمام

مصراع آخری چقدر پــــــــاک و ساده است
ماییم*، هميشه مخلصتان، نقطه. والسلام !

هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
صفحه  صفحه 34 از 114:  « پیشین  1  ...  33  34  35  ...  113  114  پسین » 
شعر و ادبیات

غزل سرا شاعران معاصر (لیست شاعران در صفحه نخست)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA