انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 177 از 267:  « پیشین  1  ...  176  177  178  ...  266  267  پسین »

اشعار شاعران معاصر (لیست شاعران در صفحه نخست)


زن

andishmand
 
امان از لیلی

انصاف نیست رها شود
تن به گل مانده ام در
باتلاقی از...

.
.

آنها نظاره گرند و تو نیستی!
دست بر کمر گره داده اند و
ریسمانی در کار نیست
به احتکار لیلی در آمده اند ریسمانها
برای
.
.
.
بستن
کج بارهای خود.
هرچند به مقصد نمی رسد.
امان از لیلی
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
تنهایی

خشکیده است و برهوتییست جنگل
ایستاده در حال مرگند درختان
کاش دریای راستگویی سراب نبود
آهای لیلی
طوفانی درپیش است و راهی کوتاه
به نوح دل ببند چرا که دیگرازقوم لوط
کاری بر نخواهد آمد.
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
اهدا ی عضو

اهدای عضو خویش به به چه لذتیست
بخشیدن حیات گویی عبادتیست

در وقت احتضار جان می رود ز تن
اعضا بدون روح بر من چه حاجتیست

از تن گذشتنم هنگامه ی رحیل
با جسم ناشناس عقد رفاقتیست

گر می روم زبین نامم نمی رود
در سینه ای تپد قلبم سعادتیست

این تن که می شود روزی غذای مور
بخشیدنش به کَس جانانه نعمتیست

بگذر زتن کمی گر میروی به خاک
ارزانیش به مور گویی شقاوتیست.
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
آرمانهای پوچ
شکوفه های امید پژمردند
خاشاکی بیش نیست گلهای آرزو
خنده ها برفتند و کاشانه به غم سپردند
و تمام آرمانهایم با رفتن تو پوچ شد.

♥ ♥ ♥ ♥♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥
فنا
به هوای نسیم تو !
همسفر بهار شده ام اما:
حال که همبستر پاییز شده ای!
با زمستان خواهم رفت
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
لیلی

دیگر به کام کهنه ی لیلی هم شیرین نمیشوم
شبهایم و حتی روز را به عشق تو سر میکردم
ژنده لباس غم هایم را
وحتی اندیشه های اسمانی شدنم
با تولد تو روانه ی تاریخ شد
من زمینی شده ام
اما
افسوس که امروز با حرفهایت
دوباره به آسمان خواهم رفت
تقدیم به آنکه پس از زنده نمودن مرا کشت.تقدیم به لیلی
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
ریاکار

من در این میکده عشق چه مستم امشب
هوش رفت و به رهت باده پرستم امشب

جا رچی جار بزن کوی بلرزان امروز
گو به آن کهنه قبا نذر ببستم امشب

وقت طنازی و پا کوبی لیلی که رسید
در عزای ره تو دیده بشستم امشب

ساقیا شمع و گل و باده ومی در راهند
ولی از بند هوس حیف نجَستم امشب

تو که با ساقی عشاق نبودی یکدم
با تو مدهوشم و سجاده به دستم امشب
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
باز باران می بارد

دیگر به ماندن نمی اندیشم
چرا که باید رفت !
دیشب ! گونه های کبود شده از سرمای یلدا را دیدم و تورا که
چگونه از پراکندگی بر گهای عمر پاییزی من
سخن می گفتی.
تو می گفتی چون باید می گفتی
آهای با توام ! زمستانِ پیرِ جوان گشته
خنده هایت آزارم می دهد. نخند
من
بازهم به انتظار بهار خواهم نشست هر چند
زیر چکمه های برف له خواهم شد
اما
باز باران می بارد.
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
یادِ آمدن ِفرشته بخیر

چشمهایم به دور نمای آمدنش خیره است
دیگر منتظران را طاقت ماندن نیست
بویی هم نیست
سوسن و یاسمن فراموش شده اند
خرس خاله گان امدنِ دیو را جشن گرفته اند
یادِ آمدن فرشته بخیر.
هرچند که از یادش هم یاد نمی شود.
کاش دوباره بیاید.
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
من تنها...یم

همه باهم در یک جا به نام گیتی
به تنهایی دل بسته ام و فراق
شب می اید وستاره گان خواهند درخشید
دخترکی تنها غرق در خیال
و من تنها .... یم
همه باهم به او مینگریم
صدا می زند دخترک معصوم
آقا .. با من دوست میشوی؟
نگاهی کردم .کسی نبود
فقط من تنها .... یم و او
گفتم آری
از جای برخواست شارژ ایرانسل داری؟

پایان


ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
زندگینامه سیروس اسدی

زندگینامه شاعر از زبان خودش : من در سال ۱۳۴۲ در شهر ایلام متولد شدم. از سال ۱۳۶۰ سرودن شعر را شروع کردم. بسیاری از آثار بنده در نشریات معتبر و مجموعه ها و کتاب های گزیده ی شعر به چاپ رسیده است. مدّت چهار سال مسئول صفحه شعر مجله تخصّصی ادبیّات معاصر بودم. کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی هستم. دو مجموعه ی شعر با نام های « چشمان خیس غزل » و « چشم های تو بارانی است » از من به چاپ رسیده است. هم اینک مدرّس مراکز پیش دانشگاهی هستم.
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
صفحه  صفحه 177 از 267:  « پیشین  1  ...  176  177  178  ...  266  267  پسین » 
شعر و ادبیات

اشعار شاعران معاصر (لیست شاعران در صفحه نخست)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA