انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 193 از 267:  « پیشین  1  ...  192  193  194  ...  266  267  پسین »

اشعار شاعران معاصر (لیست شاعران در صفحه نخست)


زن

andishmand
 
پنجره های باز

درس ستمگری مده نرگس نیمه باز را
جایگزین خشم کن شیوه ی عشق ونازرا

شمس ملاحتی و من رقص کنان به سوی تو
ذره صفت نشان دهم دامنه ی نیاز را

خواهمت آشنای خود تا به قیامت آه بین
عمر دو روزه ی مرا آرزوی دراز را

آمده ام به بای سر ای همه ناز تا مگر
با لبم آشنا کنی ساغر چاره ساز را

یک دو سه جام درخفا توشه ی راه کن مرا
تا که حرامیان شب بی نبرند راز را

ماکه به عشق روی حق فانی فی اللهیم کی
باز کنیم بی خبر بیروی مجاز را

چشم امید خوش عمل جانب آسمان گشا
تا به وضوح بنگری بنجره های باز را
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
گل سرخ

مژده این بود ز خورشید بهار گل سرخ

می رسد قافله ی مشک تبار گل سرخ

خانه ی دل ز غبار شب حرمان بزدای
که شفق هدیه ی پاکی است ز یار گل سرخ

دیشب از غنچه شنیدم که به هنگام سحر
سفر آغاز کند یکه سوار گل سرخ

شهر من رشک بهار است ز انفاس نسیم
این دیاری است که نامند دیار گل سرخ

هر شهیدی گل سرخی است که افتاده به خاک
با گل اشک بشویید مزار گل سرخ

ما بر آنیم که منت ز مسیحا نکشیم
تا که باشد نفس غالیه بار گل سرخ

غزل فتح بیارید ز گنجینه ی طبع
که بسازیم سحرگاه نثار گل سرخ
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
عارفان صدیق

ز باغ و راغ جهان بار و بر نخواسته اند
جماعتی که حضر در سفر نخواسته اند

کم از فرشته نباشند عارفان صدیق
که جز متاع بلا بیشتر نخواسته اند

ز برق تندتر آن جمع بگذرند از خویش
که استفاده در این رهگذر نخواسته اند

به جنگ اهرمن نفس سالکان طریق
وفا ز خنجر و لطف از سپرنخواسته اند

منادیان حقبقت شعار کوی حبیب
مگر برای فدا جان و سر نخواسته اند

چو شیر باش که دریا دلان وادی عشق
برای خویش سفر بی خطر نخواسته اند

به زیر سایه ی طوبی مقام آن جمعی است
که از نخیله ی دنیا ثمر نخواسته اند

به زهد خشک نبخشند آن جماعت را
که نان و نام به دامان تر نخواسته اند

به شر و درد و بلا مبتلاست جامعه ای
که خیر و شادی نوع بشر نخواسته اند

هنر اگر که تو را هست خوش عمل بنما
که قدر پور به فضل پدر نخواسته اند
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
ماهی...آزادی

ماهی حوض کوچکم دیری است
روح دریا به خواب می بیند
نقشه هایی که می کشد هرچند
همه نقش بر آب می بیتد

***

ماهی از اشتیاق وافر خود
حرفها در سکوت می گوید
می جهد روی آب و پنداری
راه بیرون حوض می جوید

***
طفلکی با حبابهای تهی
گرم در گفتگوی آزادیست
گوییا این اسیر هم چون من
سخت در جستجوی آزادیست
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
زن
زیر گامهای مرد دون

مثل دانه ی انار
له شده ست زن

***
روز مادر است
یک دریچه آرزو برای او خریده ام
هدیه می دهم به او
مرد بر دریچه مشت می زند
سنگ می زند
مرده است زن
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
سلام

ای شکیبایی ترد احساس در لحظه های ثقیلم
دستهای اهورایی تو
مرهم زخمهای غریبی است
کز شانه هایم به دل می خرامد
نامت آیینه و آب را اعتبار است
در قحطسال کرامت
آفتابی ترین روزهایی که در خاطرم هست
تقدیم نامت

***


ای گوارایی سبز تاریخ بر بام تقدیس
با تو بودن طلوعی دوباره ست
در واپسین لحظه های حیاتم
صبح هر صبح
از من سلامت
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
شعرک ها

(۱)

داده لم روی ماسه های کبود
روح دریا به خواب می بیند
بلم خسته در کرانه ی رود

(۲)

سیبهای کال شعر من
در شعاع آفتاب چشم تو
تا حقیقت بلوغ می رسند...

ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
چهار های گو

(۱)

کلاغ پیر
کابوس مترسک است
جالیز
رویای کلاغ

(۲)

مادیان پیر
در حصار خاطره هایش
رویای اسب جوان را
شیهه می کشد

(۳)


توفان که می وزد
روز کویر
آبستن هزار شب یلداست

(۴)

قاصدک
رویای کویر را
گره می زند
به چشمه ای که به خوابش دید
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
پرسه

در کتاب خاطرات یک شهاب سنگ خوانده ام
آسمان همیشه چون برنده ای رموک
حسرت شکار خویش را
بر دل شکارچی نهاده است
آن زمان که ماه فتح شد
بغض کهکشان شکست
خنده از لب ستاره محو شد

***

زیر بلکهای ماه
وحشتی هنوز پرسه می زند!
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
زن

andishmand
 
سه سه گانی

دراین دشتهای پر از پونه ی ترد
جهان مال خرگوش شوخی ست
که یک هیچ از مارها برد

***

دف زنی با دف خود روروکی ساخته بود
گام در جاده ی ابریشم ادراک نهاد
به یکی شاعر در قونیه دل باخته بود

***

وقتی که قناریی نخواند
گیرم که درخت می زند زار
دیگر قفسی به جا نماند
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  
صفحه  صفحه 193 از 267:  « پیشین  1  ...  192  193  194  ...  266  267  پسین » 
شعر و ادبیات

اشعار شاعران معاصر (لیست شاعران در صفحه نخست)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA