انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 1 از 16:  1  2  3  4  5  ...  13  14  15  16  پسین »

قلیان (نظرسنجی در پست اول)


مرد

 
دروود

درخواست ایجاد موضوع جدید در تالار گفتگوی آزاد به نام

قلیان (نظرسنجی در پست اول)

توضیح : این تاپیک اختصاص داده میشه به قلیان مثل نظرسنجی و نظرات کاربرا در مورد قلیان



کاربران هر نظری یا اطلاعاتی (چه خوب یا چه بد) در مورد قلیان دارند میتوانند در این تاپیک بفرستند.
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
     
  ویرایش شده توسط: Alijigartala   
مرد

 
تاریخچه قلیان و چپق در ایران

به شهادت تاريخ، سنن غير ايراني كه به ايران وارد شده، يا احتمالاً تحميل گرديده، پس از مدتي آنچنان رنگ ايراني به خود گرفته، كه صاحبان اصلي آن، توانائي شناختن آنرا نداشته اند. زيرا ايراني آنرا مطابق ذوق لطيف خود دگرگون ساخته است. اين دگرگوني بيشتر در نتيجه ذوق زيباپسند ايرانيان بوده، كه هميشه و در همه حال زندگي را با هنر آميخته اند.

از مواردي كه مي توان بر اين موضوع شاهد آورد دخانيات، يعني توتون و تنباكو، و روش دود كردن آن است.

براي درك بهتر دگرگوني و آميختگي امر بكار بردن دخانيات، با زيبائي و هنر، بد نيست كه چند قرن به عقب برگرديم، تا بدانيم كه، توتون و تنباكو از كجا وارد تمدن بشر گرديده، و چگونه راه خود را باز و طي كرده است و این کار را همت آقای محمد حسن سمسار به انجام می رساند:

در سال 1492 ميلادي وقتيكه كاشف بزرگ ، كريستف كلمب، پس از ماهها تلاش و كوشش، در كنار جزيره‌اي كه امروز به كوبا مشهور است لنگر انداخت، با جهاني روبرو شد كه تازگي‌هاي فراواني براي او داشت. او و همراهانش در اين جزيره ناشناس ديدنيهاي جديدي مشاهده كردند. آنها «ديدند بوميها لوله اي از برگ خشك گياهي كه به هم پيچيده اند در دست دارند، شبيه به لوله آتش بازي كه اطفال در عيد بازي مي كنند. يك سر آنرا آتش زده، و سر ديگر را مي مكند، و دود آنرا با هوا استنشاق مي كنند. اين استنشاق دود، يك نوع مستي و رخوت ايجاد مي كرد، و انسان خستگي را حس نمي نمود. اين لوله‌ها را بوميان تاباكوس مي ناميدند».به اين ترتيب دريانوردان اسپاني اولين بار توتون را شناخته و به تقليد از بوميان بكشيدن آن پرداختند. كريستف كلمب هرگز فكر نمي كرد، اين لوله هاي شبيه به اسباب بازي كودكان، روزي هم‌نشين و همدم گروه بسيار زيادي از مردم جهان خواهد گرديد.

كريستف كلمب نمي توانست ، در مغز خود مجسم سازد، كه قرنها بعد، اين هديه دنياي جديد، پول و سلامت مردم متمدن را بصورت دود به آسمان خواهد فرستاد. و باز او فكر نمي كرد كه، قرنها پس از او نهضتي عظيم براي جلوگيري از استعمال اين هيولاي سياه برپا خواهد گرديد. و اين لوله شبه به اسباب بازي كودكان «ميخ تابوت»لقب خواهد گرفت.

گفتيم كه براي اولين بار اسپانيولي‌ها، در جزيره كوبا با توتون و تنباكو آشنا شدند. بوميان امريكا، با اين گياه بومي سرزمين خود از دير باز آشنا بودند، و از آن بعنوان وسيله دود كردن استفاده مي كردند . طرز استفاده آنها از توتون بدين قرار بود كه، مقداري از آن را در برگ هاي ذرت مي ريختند و نوعي سيگار، شبيه به سيگار برگ مي ساختند.

روش ديگري نيز براي كشيدن توتون به كار مي بردند، و آن بدين طريق بوده كه، مقداري توتون در ني يا استخوان ريخته آن را آتش مي‌زدند و مي‌كشيدند، و اين روشي است كه بعدها سبب ايجاد پيپ در غرب و چپق در شرق گرديد.

در اعياد و يا مراسم ديگر نيز، بوميان بوته هاي تنباكو را، با برگ و ساقه روي هم انباشته و آتش مي زدند، و در اطراف آن بدست افشاني مي پرداختند.

احتمالاً تنباكو بعنوان دارو نيز مورد مصرف داشته است. بوميان آمريكا، زهري نيز از تنباكو مي گرفتند كه نوك نيزه هاي خود را با آن زهر آلود مي ساختند. اين ارمغان دنياي جديد در قرن 16 به اسپانيا برده شد و پس از آن در ساير كشورهاي اروپا پراكنده گرديد. در سال 1586 سر والتر رالي مشهور به «پدر آمريكاي انگليس»در زمان سلطنت اليزابت اول، كشيدن پيپ را كه در آمريكا با آن آشنا شده بود به انگلستان آورد، و دود كشي با سرعت سرسام آوري در انگلستان و ساير نقاط جهان در قرن 16 رواج يافت. حيرت آور آنكه سر والتر رالي، آنچنان به كشيدن پيپ معتاد شد، كه هنگامي كه در سال 1618 او را به جرم خيانت و شركت در توطئه اعدام مي‌كردند، پيپ در گوش دهان داشت.

كشيدن توتون مانند همه چيز جديد ديگر، با مخالفت شديد عده‌اي روبرو گرديد. در رأس مخالفين دودكشي در اروپا، كشيشان قرار داشتند كه دودكشان را به بي‌ديني و زندقه متهم ساختند. اما اين تهمت نتوانست از توسعه دودكشي جلوگيري كند. به زودي دودكشي چون مرضي همه‌گير از اروپا به آسيا و آفريقا سرايت كرد، و در قرن 17 ميلادي كشيدن توتون در سراسر مشرق گسترش يافت .اما در شرق نيز دودكشي مواجه با مخالفتهاي شديد شد.

سلطان مراد خان چهارم، به فتواي ملايان، هزاران بيگناه را به جرم كشيدن توتون به ديار نيستي فرستاد. دودكشان در سلك مرتدين به حساب آمدند، و در ريختن خون آنها مباح گرديد. در مدت سلطنت سلطان مراد خان (1033 ـ 1048) با قساوت هرچه بيشتر، دود كشان امپراتوري اسلامي به زير تيغ جلاد رفتند. اما نتيجه اي حاصل نشد. پس از مرگ او كشيدن چپق با شدت هرچه تمام‌تر توسعه يافت و تجارت پر سود توتون رونق گرفت. باين ترتيب مبارزه خونين به سود توتون خاتمه يافت. دولت عثماني ناچار كشيدن توتون را آزاد كرد و بر تجارت آن ماليات بست.

در روسيه نيز وضع به همين منوال بود و مدتي دودكشي با مخالفت روبرو شد.
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
     
  
مرد

 
توتون و تنباكو در ايران


تاريخ قطعي ورود تنباكو به ايران را نمي توان تعيين كرد. ولي بي شك توتون و تنباكو همراه با دست اندازي پرتقالي‌ها به خليج فارس (913 هجري قمري) به ايران وارد گرديده است. اما طرز استفاده توتون و تنباكو در ايران تغيير يافت و ايرانيان لوازمي برابر ذوق خود براي دودكشي ايجاد كردند.

وسيله‌اي كه اروپاييان براي دود كردن به كار مي‌بردند، عبارت بود از پيپهاي كوچكي كه از فلز يا سفال يك پارچه ساخته مي‌شد.

در ايران اين پيپها اقتباس شد و به صورت چپقهاي دسته بلند درآمد. چنانكه در ويژگيهاي زندگي ايراني گفتيم، اين وسيله كشيدن توتون نيز با ذوق و هنر ايراني در هم آميخت، و پيپ ساده تبديل به چپق گرديد، و در تزيين آن سليقه خاص ايراني به كار رفت و چپق هاي ايراني با انواع مختلف تزيينات آراسته گرديد.

علاوه بر چپق كه تقليدي از پيپ فرنگي بود، وسيله ديگري براي دود كردن تنباكو به ننام قليان توسط ايرانيان اختراع و ايجاد گرديد.

قديم‌ترين ذكري كه از قليان در ادبيات فارسي شده، اين رباعي‌ها از اهلي شيرازي است كه در سال 942 هجري قمري در گذشته است.

«قليان ز لب تو بهره ور مي گردد» «ني در دهن تو نيشكر مي گردد»
«بر گرد رخ تو دود تنباكو نيست» «ابريست كه بر گرد قمر مي گردد.»


بنابراين مي توان گفت كه در سال 942، يعني 29 سال پس از ورود پرتقالي‌ها به خليج فارس، قليان كشيدن در ايران رواج يافته است.

شعراي ديگر قرن دهم هجري نيز اشعاري درباره قليان دارند.

«قليان كه بر دست چو گل جاي نمود» «هر دو بر او شمع نهد سر به سجود»
«گلزار دماغ شعله آشامان را» «سرچشمه آتش است و فواره دود» مير الهي
«كمتر باشد مرا غم تنهايي» «مأيوس شدم به عالم تنهايي»
«صحبت به كسي گو، كه اگر نيست چه باك» «قليان كافيست همدم تنهايي» باسطي
«من و صد آه و افغان و، ني صد بوسه بر لعلش» «هزاران پيچ و تابم داد از اين قليان كشيدنها»
«با قرچلمي(1) چو نافه آهو كو» «چون فاخته تا چند زنم كو كو كو»
«در محشر اگر آتش دوزخ بينم» «فرياد برآورم كه تنباكو كو» باقر كاشي


اولين تصويري كه از قليان به وسيله هنرمندان ايراني كشيده شده، احتمالاً ‌تصوير نشمي كماندار كار رضا عباسي، نقاش مشهور دربار شاه عباس بزرگ است، كه تا اواخر نيمه اول قرن يازدهم هجري زنده بوده است.

قليان وسيله‌اي كاملاً جديد و ابتكاري بود، و اروپاييان از آن هيچ گونه اطلاعي نداشتند. اين بي‌اطلاعي را مي‌توان از شرحي كه تاورنيه و شاردن از قليان داده اند درك كرد.

تاورنيه مي نويسد: «ايرانيان تنباكو را با دستگاهي كاملاً اختصاصي مي‌كشند. در كوزه گلي دهان گشادي به قطر سه انگشت، تنه قلياني از چوب يا نقره كه سوراخي در وسط دارد قرار مي دهند، و بر سر آن مقدار تنباكوي نم‌دار با كمي آتش مي گذارند، و در زير قليان سوراخ ممتدي است كه، در حالي كه نفس را بالا مي كشند، دود تنباكو با شدت از امتداد سوراخ پايين آمده و داخل آب كه به رنگهاي مختلف ميآميزد(2) داخل مي‌شود. اين كوزه مرتباً تا نصفه آب دارد. دود كه در آب است به سطح مي آيد و هنگاميكه نفس را بالا مي كشند، از ني قليان دود به دهان وارد مي‌شود. به واسطه آبي كه به قليان مي ريزند دود تنباكو تصفيه مي شود و كمتر ضرر مي رساند. والا با اين همه قليان كه مي‌كشند، مقاومت براي آنها غير ممكن است. ايرانيان زن و مرد، به طوري از جواني عادت به كشيدن تنباكو كرده اند، كه كاسبي كه بايد روزي پنج شاهي خرج كند، سه شاهي آن را به مصرف تنباكو مي‌رسانند. مي‌گويند اگر تنباكو نمي داشتيم چطور ممكن بود كيف و دماغ داشته باشيم.»
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
     
  
مرد

 
«ايرانيان چنان به تنباكو عادت كرده اند كه محال است بتوانند از آن صرف نظر كنند. اول چيزي كه در سر سفره مي‌آورند قليان است و قهوه، كه عيش خود را با آن شروع مي كنند.

در ماه رمضان و ايام صوم بزرگ، اول چيزي كه براي افطار حاضر مي كنند قليان است، و بعضي‌ها خود اقرار دارند كه استعمال اين قدر دود براي آنها مضر است اما مي‌گويند چه كنيم عادت شده است.»

تاورنيه نوشته است كه شاه صفي خود چپق مي كشيد و درباره حاكم قم و خشم شاه صفي، و مجازات او مي نويسد«پسر آن خان كه جوان متشخصي بود و از مقربين پادشاه، هميشه در حضور بود، و چپق و توتون شاه را بايستي با دست خود به او بدهد، و اين از مشاغل خيلي محترم دربار ايران است.» اين نوشته تاورنيه مي‌رساند كه از اين زمان سمت مخصوصي به نام قليان دار يا چپق دار در دربار ايران به وجود آمده است.

شاردن در اين باره مي نويسد:«توتون از ايران به هند صادر مي گردد.» «طرز تهيه توتون در ايران براي ممالك ما (اروپا) مجهول مي باشد. و دود كردن اين نبات، در ايران و هندوستان اصول كاملاً خاصي دارد. هواي اين سرزمين (ايران) بسيار گرمتر و خشك‌تر از اروپا و تركيه است، و افكار و انديشه هاي دقيق تر مي باشد. لذا اگر بنا بود كه مثل ما تدخين كنند، تنباكو آنها را سرگيجه مي‌آورد. چون ايرانيان مدام دود مي كنند، دود را از تنگ آبي عبور مي دهند. اينگونه چپق‌ها را قليان مي‌نامند. چنانكه ملاحظه مي‌فرمائيد بالاي بطري (كوزه قليان) سر چپق (قليان) كه سفالي يا فلزي است، به وسيله لوله‌اي كه منتهي‌اليه آن داخل آب شده تعبيه گشته است. در زير كوزه قليان چهارپايه‌اي وجود دارد كه شبيه زيري بعضي شمعدانها است.

چپق و يا پيپي كه به وسيله آن دود كشيده مي شود، به لوله مذكور متصل مي شود. هنگامي كه ميل تدخين دارند اندكي تنباكو را كه بسيار ريز سائيده شده، خيس مي كنند، و در سر قليان قرار مي دهند، تا به سرعت سوخته نشود.

آنگاه دو يا سه قطعه زغال مشتعل كوچك را بر روي آن مي گذارند، و دود را مي كشند كه داخل آب گردد، و در آن چرخ مي‌خورد، و بلافاصله به دهان وارد مي شود. البته هم مطبوع و هم گوارا ، و هم از تندي و خشونت و غلظت تنباكو كاسته شده، و تصفيه گرديده است. مشاهده مي شود اشخاصي كه اشتهاي خوب دارند غليان عظيم و غرغر زيادي با كشش هوا در آن قليان راه مي اندازند.

اين بطري‌ها (كوزه قليان) را معمولاً براي حسن منظر مملو از گل مي‌كنند، و اقلاً روزي يك بار آب آن را كه در نتيجه تأثير جوهر تنباكو فاسد و بدبو گشته تعويض مي كنند.

من آزموده‌ام كه، يك قدح از اين آب، داروي سريع و بسيار مؤثر قي آوري مي باشد. اشتياق جنون آميز به توتون و تنباكو يك نوع عادت زشتي است كه تقريباً سر تا سر جهان را گرفته است.»

«مردمان مغرب زمين چنانكه معلوم است به طريق مختلف آن را استعمال مي‌نمايند. دود مي‌كنند، برگ برگ مي‌جوند، به شكل گرد مصرف مي‌كنند. و بعضي از اقوام مانند پرتقالي‌ها مدام بيني خود را با آن پر مي‌دارند (انفيه مي‌كشند).

خلق هاي مشرق زمين توتون و تنباكو را فقط دود مي كنند. ولي اكثر آنان مخصوصاً ايرانيان، با همان حرص و ولع اروپائيان، مدام لوله قليان در دهانشان مي باشد». اين تمايل شديد به كشيدن قليان به جائي رسيد كه در حال سواري نيز قليان كشيدن مرسوم بوده است. شاردن مي نويسد كه «حتي در مدارس استاد و شاگرد هر دو در حين مطالعه عميق و دقيق خود لوله قليان را در دهان دارند.»

بنابراين بايد گفت كه، چپق و قليان هر دو در نيمه اول قرن دهم هجري در ايران رواج يافته است. در سلطنت شاه عباس بزرگ كشيدن چپق و قليان متداول بود

بنابراين بايد گفت كه، چپق و قليان هر دو در نيمه اول قرن دهم هجري در ايران رواج يافته است. در سلطنت شاه عباس بزرگ كشيدن چپق و قليان متداول بود.

اولئاريوس كه در سال 1046 در ايران بوده مي‌نويسد كه «چندين گونه ظرف قليان در ايران ساخته مي‌شد. شيشه‌اي، كوزه اي، از جوز هندي (نارگيله)، كدوئي كه تا نيمه آب مي شد و گاهي در آن عطر مي‌ريختند». شخص شاه عباس از دود قليان و چپق تنفر داشت، و اين موضوع از حكاياتي كه درباره او نقل مي كنند پيداست. شاه عباس در موارد متعدد كوشيد كه از كشيدن قليان جلوگيري كند، اما هرگز موفق نگرديد.

شاردن در سفرنامه خود مي‌نويسد كه، شاه عباس بسيار كوشيد تا از استعمال قليان در بين مردم جلوگيري كند. براي اين كار، روزي در مجلسي رسمي دستور داد كه به جاي تنباكو قليان مهمانان را با پهن چاق كنند، و سپس در حاليكه آنان مشغول كشيدن قليان خود بودند گفت كه، اين تنباكو را كه وزير همدان براي من فرستاده است و ادعا مي كند كه بهترين تنباكوي دنياست، چگونه است؟ آنان همگي از اين تنباكو تعريف كردند. آنگاه شاه خطاب به آنان گفت «مرده شوي چيزي را ببرد كه نمي توان آن را از پهن تشخيص داد». سرانجام كار مخالفت شاه عباس بزرگ با تنباكو به تحريم آن كشيد، و هنگاميكه در گرجستان متوجه شد، سربازان او پول خود را صرف كشيدن تنباكو و توتون مي كنند آن را ممنوع ساخت، و تجاري را كه توتون و تنباكو به اردوي او آورده بودند با تنباكوي خود يك جا سوختند، و سربازاني كه مرتكب كشيدن توتون و تنباكو مي شدند بيني و لبانشان را مي بريدند.

پس از مرگ شاه عباس بزرگ دوباره كشيدن قليان و چپق رونق گرفت. شاه صفي جانشين شاه عباس بزرگ خود چپق مي كشيد. در زمان او يكبار ديگر مبارزه عليه كشيدن قليان آغاز گرديد. چنانكه او هوس كرده بود كه، از نوشيدن شراب نيز جلوگيري كند. اما مانع عمده اين كار در آمد گزافي بود كه از راه ماليات عايد خزانه دولت ميشد. در اين ماليات اصفهان از بابت توتون و تنباكو در حدود 40000 تومان و ماليات تبريز 20000 تومان و شيراز 12000 تومان بود. با توجه باين ارقام و ارزش تومان صفوي كه چند صد برابر تومان امروز است ميتوان به مقدار مصرف توتون و تنباكو در اين شهرها پي برد.

درباره علاقه شديد ايرانيان به قليان و چپق مختصري اشاره شد.

اما در اينجا لازم است گفته شود، ايرانيان در هنگام سواري و مسافرت نيز از اين كار فارغ نبودند، و رنج سفر را با كشيدن قليان بر خود آسان مي كردند. معمولاً وقتي يكي از بزرگان به سفر مي رفت همراه با ساير خدمه او، خدمتگزار مخصوصي نيز دستگاه (قبل منقل) را با اسب حمل مي‌كرد.

در اين دستگاه لوازم مربوط به قليان حمل ميكردند، و در ضمن ظرف مخصوصي كه در آن آتش را در حال اشتعال حفظ ميكرد، با خود همراه داشت. وقتي كه ارباب مي خواست قليان بكشد او قليان را آماده ساخته و در دست خود مي‌گرفت، و ني پيچ را به دست ارباب مي داد، تا به آساني به كشيدن قليان مشغول شود.

نمونه اين وضع قليان كشيدن را، مي‌توان در مسافرت محمد رضا بيگ سفير شاه سلطان حسين به دربار لوئي چهاردهم ديد. محمد رضا بيگ در تمام مجالس رسمي قليان خود را زير لب داشت، و هميشه دو افسر ايراني در ركاب او حركت مي كردند كه يكي حامل قليان، و ديگري حامل شمشير او بود.

در مهمانيهاي رسمي ،او به رسم ايرانيان برمخده تكيه ميكرد ، و قليان ميكشيد ، وحتي اين كار را در اپراي مارسي نيز ترك نكرد. نويسنده سفر نامه محمد رضا بيگ مينويسد:

«بامداد 19 فوريه سپهبد مايتون» و بريتون براي مشايعت سفير ايران به مهمانخانه سفيران آمدند، و او را خوشرو و مهربان يافتند. سفير ايران آنرا مورد تكريم فراوان قرار داد، و خواهش كرد كمي استراحت كنند، تا او جامه تشريفاتي خود را در بر كند، و هنگام سوار شدن بر كالسگه نيز آنرا بر خود مقدم داشت، و با حالتي خوش و چهره‌اي گشاده در ميان آن دو قرار گرفت، و پادري مترجم نيز بر صندلي مقابل نشست، و باين ترتيب موكب سفير ايران با شكوه بسيار، در ميان بانگهاي شادي براه افتاد. محمد رضا بيك دستور داد كه كالسگه را قدري آهسته تر برانند، تا بتواند به آسودگي قليان خود را بكشد، و غلامي كه سوار قليان او را همراه كالسگه ميآورد، لوله پيچ را از پنجره به درون كالسگه تقديم ارباب خود كرد، و سفير با آرامش و متانت بسيار بكشيدن قليان پرداخت.» باين ترتيب سفير ايران بوسيله كالسگه سلطنتي از پاريس عازم ورساي گرديد.
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
     
  
مرد

 
چنانكه گذشت ، دود كشيدن در ميان پادشاهان صفوي به كشيدن قليان معتاد بودند. تصاوير موجود از كريم خان زند وكيل الرعايا و فتحعلي شاه قاجار نشان مي دهد كه اين دو پادشاه قليان مي‌كشيدند.كشيدن قليان در سلامهاي رسمي دوره قاجاريه نيز تا مدتي معمول بود، و قليان سلام شاهان قاجار هم اكنون در موزه جواهرات سلطنتي نگاهداري مي‌شود. در مجالس عادي نيز قليان كشيدن رواج كامل داشت، و بزرگان و علما هر يك قليان‌چي مخصوصي داشتند كه در كليه مجالس همراه آنها بودند.

در اين قبيل محافل به نسبت مقام افراد قليان آنها را زودتر مي آوردند، و جمع بخصوصي در اين مورد داراي حساسيتي خاص بودند و چه بسيار رنجشها كه بر اثر همين دير وزود آوردن قليان ايجاد ميگرديد،.(7)

قبل از اينكه به شرح انواع قليان و تزئينات مربوط به آن بپردازيم، لازم است قطعات مختلف قليان را بشناسيم.

قليان معمولاً از بادگير، سر قليان، تنه، ميلاب، ني و كوزه تشكيل مي شود.

هر يك از اين قطعات، از جنس‌هاي مختلف ساخته شده، و تزئيناتي ويژه خود داشت.

قليان بر حسب نوع مصرف و احتياج، به اندازه‌ها و اشكال گوناگون ساخته مي شد.

قليانهائي كه معمولاً در منازل مورد استفاده بود، اغلب بزرگتر، بلندتر و سنگين‌تر از انواعي بود كه به وسيله اشخاص حمل مي‌گرديد.

اما از نظر كلي دو نوع مشخص قليان را مي‌توان نام برد. اول قليانهائي كه داراي كوزه‌هاي عادي بودند. دوم قليانهاي نارگيله.

نوع اول معمولاً در منازل مورد استفاده بود، و نوع دوم را هم در منازل استفاده مي كردند، و هم در هنگام گردش و سواري. به خصوص نارگيله‌هاي كوچك را به سبب سبكي وزن مي‌توانستند همه جا با خود ببرند.

جنس قليانها نيز متفاوت بود، گاهي كليه اجزاء قليان را از طلا يا نقره مي‌ساختند، و آن را دانه نشان مي‌كردند. قليانهايي كه از ساير فلزات مانند برنج ساخته مي شد، اغلب مطلا گرديده يا روي آنرا نقاشي مي‌كردند.

تعداد قليانهايي كه از جنس، به خصوص فلز ساخته مي شد، كمتر بود و بيشتر قطعات قليان را از جنس هاي گوناگون مي‌ساختند، كه اينك به شرح جنس و نوع تزئينات آنها مي پردازيم

كوزه قليانها

كوزه قليانها از جنس شيشه، سفال، چوب، سنگ، كدو، چيني، نارگيل و جز آن ساخته مي‌شد. هر يك از اين كوزه قليانها تزئيناتي ويژه خود داشت.

كوزه‌هاي شيشه‌اي، نقاشي شده، سفالي، لعاب داده و نقش‌دار، چوبي و سنگي كنده‌كاري شده، و كوزه‌هاي فلزي مليله كاري و طلا كوبي و دانه نشان، يا قلم‌زده بودند.

تنه قليان

قسمت دوم قليان شامل تنه يا بدنه قليان است، كه از فلز يا بيشتر از چوب ساخته مي شد. تنه‌هاي فلزي اگر از فلزات گرانقيمت مانند طلا و نقره ساخته شده، و دانه نشان يا مليله كاري مي‌گرديد و اگر از فلزات ارزان، مانند برنج ساخته مي شد، آن را مطلا كرده يا روي آنرا نقاشي مي‌كردند.

معمولاً قليانهايي كه داراي بدنه فلزي بودند سر قليان و بادگير آن را چسبيده به تنه مي ساختند.

توجه به تزيين قليان را مي توان در تصاوير موجود ملاحظه كرد. تنه قليان مطلا، علاوه بر آنكه تماماً مشبك ساخته شده، انتهاي ميلاب آن نيز كه در كوزه، داخل آب قرار مي گيرد مينا كاري شده است.

تزئينات تنه‌هاي ساخته شده از چوب، به طور كلي شامل كنده كاري است كه اغلب بسيار پر كار و جالب توجه است. ني و ميلاب قليانها اغلب از جنس بدنه قليان ساخته مي شد. ني پيچ نيز به سبب حالت فلزي و نرمش خاص، مورد مصرف بسيار داشت.

سر قليان

سر قليان شامل دو قسمت است: قسمتي كه براي اتصال به تنه قليان است، و قسمت قيف مانند كه جاي تنباكو و آتش مي‌باشد. اين دو قسمت را گاهي از يك جنس و زماني متفاوت مي‌ساختند.

معمولاً قسمت زيرين از چوب و قسمت بالائي از چيني، سفال و يا فلز است. ولي در هر حال قسمت بالائي در همه سر قليانها داراي تزييناتي مي‌باشد، و سر قليان‌ها همگي دانه نشان يا مينا كاري شده و يا كنده كاري شده‌اند.

براي تزيين سر قليانها، اغلب زنجيرهاي ظريفي نيز به اطراف آن آويزان مي كردند.

بادگيرها به طور كلي از جنس نقره ساخته مي شد و اغلب مشبك و كنگره دار بود.
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
     
  
مرد

 
چپق

چپق كه وسيله ديگري براي دود كردن بود، اگر چه در ابتدا حتي بعضي از پادشاهان مانند شاه صفي از آن استفاده مي‌كردند، اما بتدريج از مقام و منزلت آن كاسته شد، و بيشتر مورد استفاده مردم عادي قرار گرفت.

چنانكه اين وضع امروز نيز در ايران وجود دارد.

اما نبايد تصور كرد كه، چون چپق وسيله دود كردن مردم عادي بود، از تزيين بي‌بهره ماند. به عكس انواع و اقسام تزيينات در ساختمان چپق به كار رفت. اين تزيينات بيشتر شامل چوب چپق‌ها بود، كه گاهي كوتاه و زماني به بلندي يك متر ميرسيد.

ساختن چوب چپق و سر چپق نقره، امري عادي بود، و بسياري از چپق‌ها، داراي سر چپق و چوب نقره قلم‌زده ،يا كنده كاري بودند. زماني نيز چپق را از فولاد مي ساختند، و روي آنرا طلا كوب يا نقره كوب ميكردند.

چوب چپق‌هاي خاتم‌كاري ، يا منبت كاري نيز معمول و متداول بود.

دانه نشان كردن چپق با سنگهاي قيمتي بخصوص فيروزه از دير باز رواج داشت و هنوز نيز ديده مي‌شود.

با رواج روز افزون سيگار كه از حجم ،وزن و سهولت دود كردن بر چپق و قليان برتري داشت، روز بروز بر تعداد كسانيكه از اين وسيله جديد دود كردن استفاده مي كردند افزوده شد. ناچار به مرور از توجه مردم به چپق و قليان كاسته گرديد.

تا جائي كه امروز اين دو وسيله تا حدي منسوج شده به حساب ميآيد. اما براي دود كردن سيگار نيز، ابزار و وسايل زيباي جديدي ساخته شده. مثلاً چوب سیگارهایی از جنس سنگ تراش دار و یا از نقره مليله كاري با سري از كهربا ساخته شده.

جعبه‌هاي س بتكر (توباكوس) بودند زنده ميشدند، قادر نبودند بفهمند كه، اين وسيله سر تا پا تزئين شده از طلا و نقره و فيروزه و يا ياقوت براي دود كردن تنباكو است.

توتون واژه اي تركي است بمعني دود.

چپق تركي شده واژه چوبك فارسي است.

قليان يا غليان را بعضي اعتقاد دارند بسبب آنكه حركت آب در كوزه شبيه بقليان يعني جوشش است باين نام خواندند.
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
     
  
مرد

 
Alijigartala: ۲- نمیکشم
به خاطر قولی که به یه نفر که واسم خیلی عزیزه دادم دیگه نمیکشم
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
Alijigartala: ۲- نمیکشم
نظر سنجیت هنوز کار نمیکنه ها
راستی مبارکه
 
 
Signature
 
 
     
  
مرد

 
ebraaaaahim: نظر سنجیت هنوز کار نمیکنه ها
راستی مبارکه
به زودی گذاشته میشه .. ممنون
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
     
  
مرد

 
از ۱۴سالگی میکشم اونم فقط دوسیب عادته دیگه نمیشه کاریش کرد
راستی ما که نظر سنجی ندیدیم
اخماتو باز کن...
     
  
صفحه  صفحه 1 از 16:  1  2  3  4  5  ...  13  14  15  16  پسین » 
گفتگوی آزاد

قلیان (نظرسنجی در پست اول)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA