انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 6 از 54:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  53  54  پسین »

خاطرات و ماجراهای دانشجویی (نظرسنجی در پست دوم)


مرد

 
خاطره بیست و هفتم


وقتی صبحا برا مدرسه رفتن دیرمون میشد،بدو بدو می رفتیم مدرسه صدای دعا صف مدرسه رو ازدور، که می شنیدیم.
قلبمون می امد تو حلقمون.!!!!
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
اينقد بدم مياد يكي ميخوره زمين بهش ميخندن
هيچم خنده نداره

مدیونین فکر کنین اگه این مورد خاطره باشه
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
shah2000: اينقد بدم مياد يكي ميخوره زمين بهش ميخندن
اوف نگو یه بار داشتم با رفیقم میرفتم از پله های دانشگاه میرفتم بالا دو تا دختره چند تا پله جلو تر بودن یدفعه یکیشون پشتشو نگاه کرد روش اینور بود پاش به پله گیر کرد خورد زمین
بــه کــوتــاهــی آن لحــظــه شــادی کــه گذشــت،

غصــه هــم خــواهــد رفــت
     
  
مرد

 
ما یه استادی داریم هیچ چیز خاصی نیاز نیست دربارش بگم
دوستانی که شخصیت بابا اتی رو دیده باشن انگار استاد ما رو دیدن
به همون شدت هم ویبره داره
طبق فرمایشات خودش ۹۳ سالشه و شاگرد دکتر حسابیه
 
 
Signature
 
 
     
  
مرد

 
خاطره بیست و هشتم


داغ داغ از سر کلاس

الان تو کلاس ما استاد یه مسئله داد گفت وقت میدم حل کنید بعدش خودش شروع کرد به حل کردن .مسأله پارامتری بود یعنی عدد نداشت جوابشم طوری بود که تو مخرج کسر مو (حرف یونانی) داشت

بعد یکی از دخترا گفت استاد مخرج ما مو نداره یهو یکی از پسرا گفت عیب نداره بزرگ میشی در میاره

یعنی کلاس منفجر شد ...
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
simonxxx: جوووووووون چه کلاسی........... ، کدوم دانشگاهی ندا بده
نیخوام simonxxx: حاالا امتحانُ چه کردی؟
الان که استاد داره درس میده ۱۲ به بعد،بعداز درس دادنش
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
سال ۸۳ یه استاد خانوم داشتیم که باردار هم بود.درسی که باهاش داشتیم ۳ واحدی بود حتما یه واحدشو باید کنفرانس می دادیم.هر گروه هم موظف بود که از بچه های دیگه پذیرایی کنه.یکی از گروه ها پیتزا گرفته بود واس بچه ها.من اخر کلاس نشسته بودم دیدم استاد می خواد پیتزا بخوره داد زدم استاد نخـــــــــــــــور!.روشو کرد بهم گفت چرا؟
گفتم پیتزا واس نی نیتون ضرر داره اینم نه گذاشت نه ورداشت گفت برو حذفش کن
     
  
مرد

 
چندی پیش مطلع شدیم نماینده مردم دارقوز آباد در مجلس شورای اسلامی که ظاهراً با یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس نسبت خانوادگی دارد مدعی شده است که در حال تنظیم پیش نویسی است که در صورت تصویب آن ، رد و بدل کردن جزوه بین دانشجویان در دانشگاه ها ممنوع می شود. وی درباره علت تنظیم این پیش نویس اینگونه میگوید( ما هیچ مرجعی در دانشگاه ها نداریم که بر روی مطالب نوشته شده در این جزوات نظارت کند و این امر باعث می شود که برخی افراد با رد و بدل کردن مطالب غیر اخلاقی که با فرهنگ ایرانی ما در تناقض است موجبات تهاجم فرهنگی و تشویش اذهان عمومی را فراهم کنند که مجلس نباید این اجازه را به این افراد بدهد.)) وی همچنین خاطر نشان کرد ( این جزوات ممکن است حاوی مطالبی باشد که به امنیت ملی ما خدشه های جدی ای وارد کنند .))
وی به صحبت های مطرح شده توسط برخی عناصر نفوذی دولت مبنی بر رفع فیلتر فیس بوک هم گفت( این افراد بی شک مزدوران استکبار جهانی هستند که از این طریق می خواهند فرهنگ غنی ما را دچار لغزش نمایند.))
وی در پاسخ به سوال خبرنگار ما که پرسید ( شما فکر نمی کنید که رفع فیلتر فیس بوک یک مطالبه مردمی باشد .)) گفت(اصلاً اینگونه نیست ملت ما اگر دنبال این چیز ها بود به آقای جلیلی و دوستانشان رای می داد که افرادی دانشگاهی و سکولار بودند نه جناب آقای روحانی که شخصیتی حوزوی هستند.))
در اینجا مغز خبرنگار ما تا حدی هنگ کرد اما خودش را نگه داشت و دوباره پرسید : (( آیا شما با آزادی بیان مخالفید؟)) نماینده مردم دارقوز آباد اینبار به محکمی گفت( معلوم است که نه. ما خودمان از پیش قراولان آزادی بیان در جامعه هستیم .))
در اینجا بود که دو تا شاخ زیبا روی کله خبرنگار ما سبز شد با این حال او باز هم مقاومت کرد و دوباره پرسید: (( واقعاً شما حامی آزادی بیان هستید ؟ اگر اینگونه است چرا با رییس جمهور که اعلام کردند باید فضای امنیتی از فرهنگ کشور برداشته شود مخالفت کردید؟))
نماینده مذکور باز هم پاسخی قانع کننده داشت ( ما با آزادی بیان کاملاً موافقیم اما حرف ما این است که فضای فرهنگی کشور در گذشته هم امنیتی نبوده است . بلکه در گذشته هم آزادی بیان مشروط وجود داشته.))
خبر نگار ما که تا همین جا هم سکته ناقص زده بود دوباره پرسید ( آزادی بیان مشروط بوده است ؟ منظور شما از آزادی بیان مشروط چیست؟))
نماینده مذکور که مشخص بود شخص منطقی و با سوادی می باشد این بار هم جواب قانع کننده ای داد( آزادی بیان مشروط یعنی آنکه شما آزادید که هر حرفی می خواهید بزنید و هر چیزی که می خواهید بنویسد البته به شرطی که سخن شما در تایید سخنان مسئولین زحمتکش این مملکت باشد والا در غیر اینصورت شما پا را از حد قانونی فرا تر گذاشته اید.))
ما برای خبرنگار خود سوالات دیگری نیز آماده کرده بودیم که البته او موفق به پرسیدن آن سوالات نشد . چرا که سکته دوم کار خود را کرده بود و این خبر نگار جوان ما طاقت آن همه منطق را نداشت.
تشیع جنازه آن مرحوم فردا از درب دفتر کار مجله تا جایی نا معلوم انجام خواهد گرفت. حضور شما در این مراسم موجب تشویش اذهان بازماندگان می گردد.
روحش شاد و راهش بی راهرو باد.
     
  
مرد

 
رﻓﯿﻘﻢ وﺳﻂ داﻧﺸﮕﺎﻩ دﺳﺘﺶ ﺗﻮ دﻣﺎﻏﺸﻪ ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻬﺶ زل زدم ﺑﻠﮑﻢ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺑﮑﺸﻪ

ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣیگه :ببین، ﺗﻮ ﺑﺮو ﻣﻦ ﮐﺎرم ﺗﻤﻮم ﺷﺪ ﻣﯿﺎم!
     
  
مرد

 
چهارتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه:
- اس ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل ...
- خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب ...
- کار گروهی در هنگام امتحان ...
- حرف زدن بدون تکون خوردن لب ...
     
  
صفحه  صفحه 6 از 54:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  53  54  پسین » 
گفتگوی آزاد

خاطرات و ماجراهای دانشجویی (نظرسنجی در پست دوم)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA