ارسالها: 23330
#501
Posted: 1 Feb 2014 23:00
نام
بر طبق اسناد بدست آمده در ماوراءالنهر ، این دستگاه را «استارهلاب» میگفتند. «استاره» یا «استره» که یونانیان «استاریوس» مینامند، همان ستاره و نام ایرانی است و «لابیدن» از مصدر پارتی به معنی «تابیدن» است.
«حسن اسوار» از دانشمندان زرتشتی سده چهارم هجری در کتاب «المبتدا بعلم النجوم» مینویسد: «کتابی از علمای اسکندریه به دستم رسید که در آن اعلام داشته بود بنیاد دانش نجوم را در جهان منجم ایرانی «استره-دوقوس فوقانی» در ۳۲۰۰ سال پیش از جنگ تروا بنیان نهاده است» چون جنگهای ده ساله تروا ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد صورت گرفت، نزدیک به ۶۷۰۰ سال از عمر این دانش میگذرد. با این سند خلاف گفته غربیان که استرلاب و نام آن یونانی معرفی مینمایند، ثابت میگردد.
بعضی از منابع عربی نام آن را مشتق از کلمه یونانی استرلابوس نوشتهاند و برخی در معنی آن به غلط «ترازوی ستارگان» را ذکر کردهاند. اما از آنجا که استرلاب در حوزه فرهنگ ایرانی و اسلامی بکار گرفته شده و در فرهنگ یونانی جایگاهی نداردو اروپائیان در اندلس مسلمان قرن یازدهم با آن آشنا شدندبنابراین ارتباط این واژه با استرلابوس نیز بعید بنظر می رسد حمزه اصفهانی واژه «اسطرلاب» را معرب ترکیب فارسی «استارهیاب» میداند. نظر حمزه اصفهانی قابل قبول تر بنظر می رسد زیرا Star یا استارا یا ستارا و ستره ریشه درسانسکریت و در زبانهای پارسی باستان داردو واژه استار در فرهنگ ایرانی و بین النهرین و حتی زبان آرامی و سریانی معمول بوده است.استاره یاب هنوز هم در ادبیات خراسانی بکار می رود. مثلاً می گویند طرف جادو و جمبل بلد است مهره خر و استره یاب دارد.
اسطرلاب را ایرانیان مسلمان جام جم یا جام جهاننما و یا آینه جم میخواندند. «جم» با پسوند «شید» ، «جمشید» نامیده میشود که از بزرگترین منجمان و ریاضیدانان و فیزیکدانان ایرانی است که در تاریخ اساطیری ایران تا مقام خداوندی ارتقا یافت. حافظ در غزلی از آینه جام نام میبرد که منظورش همان استرلاب است که جهان را مانند جام آینهواری به آدمی نشان میدهد. قدیمیترین کتاب جامع به زبان پارسی دری درباره استرلاب و ستاره شناسی ، کتاب «روضه المنجمین» نام دارد که آنرا «شهمردان» فرزند ابیالخیر رازی در سده پنجم هجری تألیف کرده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#502
Posted: 1 Feb 2014 23:03
تاریخ
اسطرلاب با طراحی رایانهای
بسیاری از منابع تاریخی اختراع اسطرلاب را به هیپارخوس نسبت میدهند اما به نظر میرسد ابزارهای مشابه با تواناییهای مختلف در بین ستارهشناسان آشور و بابل رایج بوده و نمونههای یونانی نتیجه تکمیل این ابزارها بوده است. از اسطرلابهای یونانی نمونهای در دست نیست.علمای اسلامی کار با استرلاب را از اعمال شیطانی می دانستند و ان را جزو ابزارهای جادو گری به حساب می آوردند[نیازمند منبع] اما این ابزار در بخش حوزه ایرانی اسلام مورد استفاده بود زیرا ابزاری بر آن نصب بود که ساعت آفتابی محسوب می شد و زمان ظهر شرعی را تعیین می کرد.
از قرن نهم میلادی تا قرن نوزدهم اسطرلابهای بسیاری در ایران و دیگر کشورهای جهان اسلام ساخته شد. به گفتهای نخستین سازنده اسطرلاب در میان مسلمانان محمد فزاری پسر ابراهیم فزاری بوده است. تا چندی پیش احتمال میرفت که کهنترین اسطرلابی که تاکنون باقیمانده، در ۳۷۴ق/۹۸۴م به دست دو برادر اصفهانی به نامهای احمد و محمد بن ابراهیم در اصفهان ساخته شده باشد. اما ظاهراً کهنترین نمونه شناخته شده که نام سازنده و تاریخ ساخت برآن حک شدهاست اسطرلابی است که به گواهی کتیبه کوفی پشت کرسی آن به دست «بسطلس» در تاریخ ۳۱۵ هجری قمری ساخته شدهاست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#503
Posted: 1 Feb 2014 23:05
اسطرلاب ایرانی
اسطرلاب ایرانی متعلق به سده هجدهم میلادی که سازنده آن نامشخص است. صفحه گرد کوچکتر دارای ۱۳ میخچه یا پیکانک کمانی شکل است. جهت و اشاره پیکانکها، موقعیت درخشان ترین و روشن ترین ستارهها را نشان میدهند. نام ستارهها در پایین هر پیکانک حک شدهاست. صفحه گرد بزرگتر به وسیله خطوط هماهنگ ترسیم شدهاست.
این اسطرلاب در موزه تاریخ علم کمبریج نگهداری میشود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#504
Posted: 1 Feb 2014 23:08
نوشتههای قدیمی در مورد اسطرلاب
العمل بالاسطرلاب، یا صنعه الاسطرلاب و العمل به، از ماشاءالله یهودی.
العمل بالاسطرلاب المسطح، از ابراهیم بن حبیب.
العمل بالاسطرلاب، از محمد بن موسی خوارزمی.
العمل بالاسطرلاب، از احمد بن عبدالله مروزی
العمل بالاسطرلاب، از علی بن عیسی منجم.
برهان صنعه الاسطرلاب، از محمد بن صباح و ابراهیم بن صباح.
رساله فی عمل الاسطرلاب، از محمد بن موسی بن شاکر.
رساله فی العمل بالاسطرلاب، از حامد بن علی واسطی.
رساله فی الاسطرلاب، از ابراهیم بن سنان.
العمل بالاسطرلاب، از عبدالرحمان صوفی.
رساله فی صنعه الاسطرلاب و العمل بها، از مسلمه بن احمد مجریطی.
رساله فی عمل الاسطرلاب، از ابوسعید سجزی.
رساله فی الاسطرلاب، از کوشیار گیلانی.
رساله دوائر السماوات فی الاسطرلاب و رساله فی الاسطرلاب، هر دو از ابونصر منصور بن عراق.
رساله فی صنعه الاسطرلاب بالطریق الصناعی، از همو.
مقاله فی منازعه اعمال الاسطرلاب، از همو.
کتاب فی العمل بالاسطرلاب، از ابن سمح.
العمل بالاسطرلاب و ذکر آلاته و اجزائه، از ابن صفار.
اختصار علم الاسطرلاب، از ابن مشاط سرقسطی.
رساله فی علم الاسطرلاب، از بیرونی.
استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعه الاسطرلاب، از همو.
الدرر فی سطح الاکر، از همو.
معرفةالاسطرلاب معروف به شش فصل، تألیف محمد بن ایوب طبری
عمل والالقاب، تألیف محمد بن ایوب طبری
بیست باب در معرفت اسطرلاب، از خواجه نصیرالدین طوسی.
رساله در ساختن اسطرلاب، از غیاثالدین جمشید کاشانی
المدخل الی علم احکام النجوم از ابونصر قمی،
افراد المقال فی امر الظلال از بیرونی،
التفهیم لاوائل صناعه التنجیم از همو،
روضه المنجمین از شهمردان بن ابی الخیر رازی
جامع المبادی´ و الغایات فی علم المیقات از ابوعلی مراکشی.
رساله فی الاسطرلاب المسرطن، از ابوسعید سجزی.
الاسطرلاب الزورقی، از همو.
رساله فی الاسطرلاب السرطانی المجنح، از ابونصر عراق.
رساله فی الاسطرلاب السرطانی المجنح، از محمد بن نصر بن سعید.
رساله فی عمل الاسطرلاب المسرطن، از ابونصر احمد بن زریر.
کتابالزیج، از بتانی
اسطرلاب بلانضیری عمل محمد ناصر الطوسی سنه ۱۱۴۲
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#505
Posted: 1 Feb 2014 23:12
اجزای اسطرلاب
حلقه:این قطعه دایرهای است فلزی که به هنگام کار با اسطرلاب میتوان آنرا به عنوان دستگیره به کاربرد، یا به جایی آویخت. گاه حلقة دیگری نیز که ممکن است فلزی، نخی یا ابریشمی باشد و آنرا علاقه مینامند، به آن میفزایند.
عروه:این اندام دایرهای فلزی است که میان حلقه و کرسی قرار میگیرد. نقش این دو (یا سه) اندام فراهم شدن امکان چرخش کامل اسطرلاب و قرار گرفتن آن در جهت صحیح به هنگام کار با آن است.
کرسی : زائدهای است بر قوس کوچکی از محیط اسطرلاب که عروه بدان متصل میشود.
اُم : ام صفحة اصلی و غیرقابل انتقال اسطرلاب است و دیوارهای آنرا در برمیگیرد و صفحات دیگر که قابل انتقالند، روی آن قرار میگیرند. عرض دیواره به ۳۶۰ تقسیم شده است. بر کف این صفحه، چندین دایره که مرکز آنها مرکز صفحه است، رسم شدهاند، و در هر یک از این دوایر، نام چندین شهر نوشته شده است. این صفحه بیشتر برای یافتن جهت قبله به کار میرود.
حجره : فضای تهی که از ام اسطرلاب و دیوارة آن تشکیل میشود و صفحههای قابل انتقال اسطرلاب و عنکبوت در آن جای میگیرند.
صفایح : صفایح صفحاتی دایره شکلند با سوراخی در مرکز دایره که محور اسطرلاب از آن میگذرد (شکل ۱، شم ۴) و یک فرو رفتگی در نقطهای از پیرامون، برای آنکه به کمک یک برآمدگی در دیوارة حجره، در جای خود قرار گیرد و از گردش آن جلوگیری گردد. بر روی هر صفحه، ۳ دایره که مرکز آنها مرکز صفحه است، رسم شده، و هر کدام به ترتیب درازای شعاع نشان دهندة مدارهای رأسالجدی، رأسالحمل و رأسالسرطانند. این ترتیب مربوط به اسطرلاب شمالی است؛ در اسطرلاب جنوبی دایرة کوچکتر مدار رأسالجدی و دایرة بزرگتر مدار رأسالسرطان خواهد بود. بر روی صفحات، همچنین دو قطر عمود بر هم رسم شده است؛ قطر افقی را خط مشرق و مغرب خوانند (نیمة چپ خط مشرق، و نیمة راست خط مغرب است) و قطر عمودی، از کرسی تا مرکز، خط نصفالنهار است و نیمة دیگر آن خط وتدالارض، یا خط نصفاللیل نامیده میشود (بیرونی، التفهیم، ۲۹۳؛ نصیرالدین، ۲-۳).
عنکبوتیه + شذیه
عِضاده + انبویه
محور (قطب)
فرس یا اسبک
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#506
Posted: 1 Feb 2014 23:14
کاربردهای اسطرلاب
طالع بینی معروفترین کاربرد استاریاب (اسطرلاب) بوده تعیین روز و ساعت خوش یمن برای ازدواجها و تصمیمات مهم و اینکه چه موقع قمر در عقرب است و ... اما کاربرد عملی این ابزار برای تعیین ظهر شرعی بوده است. برای این ابزار بیش از ۳۰۰ کاربرد مطرح کرده اند. از کاربردهای زمان اسلامی آن میتوان به قبله یابی و تعیین ساعات اذانها اشاره کرد. به برخی از کاربردهای نجومی آن در زیر اشاره شدهاست:
نمایش آسمان در لحظه دلخواه
محاسبه زمان طلوع و غروب اجرام آسمانی در زمان دلخواه
اندازی گیری فواصل و ارتفاعات با روشهای هندسی و مثلثاتی
محاسبه مکان اجرام آسمانی در آسمان
تعیین زمان از طریق مشاهده اجرام آسمانی
تعیین طول روز و طول شب
یکی دیگر از کاربردهای اسطرلاب در زمانهای گذشته طالع بینی بودهاست.قدماء اعتقاد داشتند که صورت فلکیای که در لحظهٔ تولد هر کس، در حال طلوع است، صورت فلکی طالع آن فرد است. آنها برای هر یک از آن صورت فلکیها خصوصیاتی را در نظر گرفته بودند که همان خصوصیات فرد بودند. اما آنها فقط از صورت فلکیهای دائرةالبروجی برای این کار استفاده میکردند که این صورت فلکیها در اسطرلاب نشان داده شدند و به کمک اسطرلاب به راحتی میتوان صورت فلکی طالع هر فرد را، با دانستن موقعیت خورشید در آن لحظه، مشخص کرد.
پایان اسطرلاب
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#507
Posted: 1 Feb 2014 23:17
حلقهدار
یک حلقهدار در موزه نوردیسکا، استکهلم.
حَلقهدار یا استرلاب گویشکل (به عربی: ذات الحلق) گونهای از استرلاب است که حلقههایی فلزی و متداخل دارد و در منابع عربی از آن با نام ذاتالحِلَق یا اصطرلاب الکری یاد میکنند.
دانشمندان قدیم ایران این ابزار رصد ستارهشناسان را اینگونه تعریف کردهاند: مجموع حلقههای بسیاری است فلزین یا چوبین یا از مُقوا که آسمان و حرکات کواکب را نماید و در مرکز حلقهها کرهای خرد که نماینده ٔ زمین است.
نخستین توصیف استرلاب کروی توسط دانشمند ایرانی، ابوالعباس نیریزی انجام شدهاست. اخترشناسان ایرانی و عرب، حلقهدارهای یونانی را در سده ۸ میلادی بهبود بخشیدند و ستارهشناس ایرانی، ابواسحاق فَزَری، کتابی ویژهٔ این افزار به نام «ذاتالحلق» نوشت.
گفته میشود مخترع عرب، عباس بن فرناس، در سده نهم نوعی دیگر از استرلاب حلقهدار را ساخت که به خلیفه محمد اول هدیه داده شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#508
Posted: 1 Feb 2014 23:20
دوره متونی
منطومهٔ شمسی خورشید مرکز
در مطالعات مربوط به تقویم و ستاره شناسی، دوره متونی یا اندکاتریس(Enneadecaeteris)(واژهای با اصل یونانی به معنای ۱۹ سال) به دورهای اطلاق میشود که خیلی نزدیک به ۱۹ سال است. چیزی که در مورد این دوره جالب توجه است این است که دوره متونی کوچکترین مضرب مشترک بین سال خورشیدی و ماه قمری است.
متون، ستاره شناس یونانی که از اهالی آتن بود، دریافت که ۱۹ سال خورشیدی تقریباً معادل با ۲۳۵ ماه قمری است و اگر این دوره را بر حسب روز بیان کنیم معادل ۶۹۴۰ روز میشود.
بسته به این که سال خورشیدی چگونه محاسبه شود، اختلاف بین ۱۹ سال خورشیدی و ۲۳۵ ماه قمری فقط در حد چند ساعت است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#509
Posted: 1 Feb 2014 23:24
زمین کروی
سایه گرد زمین بر ماه هنگام ماه گرفتگی در ماه اوت سال ۲۰۰۸
نظریهٔ زمین گرد یا کروی در اصل به زمان یونانیان باستان باز میگردد. تمدن یونان در حدود سال ۹۰۰ قبل از میلاد ظهور یافت و در طول هزار سال بعد، کمک بزرگی به ستارهشناسی نمود. ابتدا، در قرن ششم قبل از میلاد یونانیان دریافتند که زمین کروی است وﺍولین بار فیثاغورث دﺍنشمند یونانی کروی بودن زمین رﺍ ﺍظهار دﺍشت. آنها برای اولین بار محیط زمین، اندازه ماه و فاصله میان آنها را بدقت اندازه گرفتند. اگرچه آنها به اشتباه معتقد بودند که زمین کره ثابتی است که جهان پیرامون آن میگردد، ولی برخی از اندیشهها و شیوههای رصدشان تا اواخر قرن هفدهم کاربرد داشت. پیش از آن که یونانیان نظریه کروی بودن زمین را مطرح نمایند، اکثر مردم عوام بر این باور بودند که زمینه مسطح است. برای مثال هندوها معتقد بودند که زمین مسطح و بر شانه ۴ فیل قرار دارد که به نوبه خود بر پشت چهار لاک پشت شناور در اقیانوسی بی کران ایستادهاند. مصریان باستان زمین را ربالنوع کب میپنداشتند که به پهلو دراز کشیده و الهه نات، تجسم خورشید، بر روی آن خیمده است. همچنین اکثر تمدنها معتقد بودند که جهان زمین مرکز است، ولی بطلمیوس ستارهشناس یونانی (۱۶۸ ـ ۹۰ قبل از میلاد) بیشتر از سایرین برای این اندیشه معروف است. وی در کتابش المجسطی، قوانین اندازهگیری حرکات اجرام آسمانی را وضع نمود. به منظور تشریح حرکت رجعی برخی از سیارات، بطلمیوس اظهار کرد که مدار سیارات یک سلسله فلک تدویر پیچیده را دنبال میکند. البته حتی در اوایل قرون وسطی، هرگز تصور کروی شکل بودن زمین از بین نرفت. دانته شاعر ایتالیایی، در کتاب خود، کمدی الهی، فرض کروی شکل بودن زمین را پذیرفته است. همچنین ایرانیان باستان عقایدی مبنی بر گرد بودن زمین داشتهاند که بازتاب آنها را حتی میتوان در رسومی همچون رها کردن سیبی شناور در آب هنگام چیدن سفرهٔ هفت سین دید که نشانی از شناور بودن کرهٔ زمین در فضا و پویایی آن است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#510
Posted: 1 Feb 2014 23:25
اندیشههای آریستارخوس
معدودی از متفکران یونانی، مخصوصا آریستارخوس (۲۵۰ ـ ۳۲۰ قبل از میلاد) اندیشه زمین مرکزی بودن دنیا را به زیر سوال بردند. آریستارخوس به کمک هندسه از روی اندازه سایه زمین، ماه و خورشید در خلال خسوف و کسوف، اندازه نسبی آنها را محاسبه کرد. اعداد و ارقامش کاملاً نادرست بودند، ولی از آنجا که دریافت خورشید از زمین بسیار بزرگتر است، اظهار داشت که طبیعتاً خورشید باید در مرکز جهان باشد. اکثر یونانیان این ایده را نپذیرفتند و اندیشههای آریستارخوس رد شدند. در عوض، المجسطی بطلمیوس تا ۱۵۰۰ سال بعد بر علم ستارهشناسی سیطره داشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.