انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مذهب
  
صفحه  صفحه 44 از 74:  « پیشین  1  ...  43  44  45  ...  73  74  پسین »

Real Islam - اسلام راستین


زن

 
ایران، کشوری که شاه اسماعیل صفوی با همه کوشش خود یک پارچه کرده بود، و شجاعانه در برابر تجاوزهای پرقدرت ترین کشور مبارز منطقه اروپا یعنی دولت عثمانی، ایستادگی کرده، و یا شاه عباس بزرگ آن را در عرصه بین المللی سرزنده و موجب افتخار هر ایرانی ساخته بود، بازهم از شر آخوندها و نفوذ موریانه آنان در دربار شاهان صفوی، و به ویژه نفوذ بر زنان بی سواد درباریان، و حتی خود شاهان پرورش یافته در حرمسراها، در امان نماند.

تا آنجا که شاه سلطان حسین، عروسکی بیش در دست آنان نبود. این جنایت کاران همیشگی تاریخ کشورمان، چنان آن فرد را خرافاتی و ذلیل، بی اراده، و بی تصمیم بار آوردند، که سر انجام کشور بزرگ و نامی امان در صحنه جهانی را با دست خود به یک راهزنی به نام محمود افغان تسلیم نمود. جنایتکاری که فرزندان شاه سلطان حسین بی خرد را یکی پس از دیگری در برابر خودش گردن زد، و سرانجام خود او هم به سزای خرافات و بی عرضگی اش رسید.


بزرگترین بدبختی و بالاترین تخریب و پس ماندگی کشور ما براثر دخالت و نفوذ آخوندها، در زمان فتحعلی شاه قاجار بود. فتحعلی شاه با دستور جهادی که ازجانب سید محمد مجاهد و ملا احمد نراقی صادر شده بود، گز نکرده، و حساب نشده به جنگ روس ها رفت، و طی دو عهد نامه ننگین گلستان و ترکمان، بیش از یک سوم از سرزمین سرسبز و بارور مارا از دست داد.
     
  
زن

 
آخوندهائی مانند شیخ فضل الله که با پیشرفت وآزادی خواهی ومیهن دوستی، همواره در نبرد وچالش بوده اند، هم چنین آخوندهای نجف مانند ملا کاظم خراسانی، حاج شیخ عبدالله مازندرانی، حاج میرزا حسین تهرانی و شماری دیگر، هم چنین سید محمد طباطبائی وسید عبدالله بهبهانی ، با دموکراسی به معنای واقع ومشروطیت با قانون اساسی بی قید وشرط، عملا موافق نبودند. آنان همگی در نهایت، خواستار مشروطه زیر چتروپوشش اسلامی به نام مشروطه مشروعه بودند. [۷۹]
براین پایه یکی از آخوندها بنام سید علی سیستانی این چنین فتوا می دهد: «المشروطه کفر و المشروطه طلب کافر، ماله مباح ودمه هدر».[۸۰] این گفتار، نخست نشانگر دشمنی وکینه دوزی آخوندها با آزادی ودموکراسی است، و از سوی دیگر، سیرت ودرون ملاها را نشان می دهد که ایرانی نیستند بلکه عرب زادگانی می باشند، که همواره ترجیح می دهند به زبان تازی گفتگو کنند.


مظفرالدین شاه، در تاریخ ۱۴ جمادی الثانی ۱۳۲۴، با درخواست مردم مبنی بر تغییر حکومت از استبداد و دیکتاتوری به حکومت قانون و حکومت مردم برمردم یعنی مشروطیت، تن در داد . ولی فرزند او، محمد علی که یکی از بزرگترین خیانت کاران به کشور ما به شمار می آید، با آزادی خواهی ومشروطیت به مخالفت پرداخت و به همراهی و کمک خودکامه هایی مانند اتابک صدراعظم، سرمایه داران، و شماری از آخوندهای ارتجاعی چون شیخ فضل الله نوری، سرسختانه دربرابر آزادی خواهان ایستاد. آن گاه مجلس رابه توپ بست و تنی چند از آزادی خواهان چون ملک المتکلمین، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل وسید جمال الدین واعظ را کشت، و شماری را نیز دستگیر کرد.

ا آن که مظفرا لدین شاه به فریاد آزادی خواهان پاسخ آری داد و قانون مشروطیت را امضاء کرد، ولی ناگفته نماند که آخوندها با هم دستی درباریان ، و شماری از بازرگانان که همیشه دربرابر آزادی خواهی جبهه گیری کرده اند، با مخدوش کردن قانون اساسی، دست آخوندها را به عنوان نظارت بر اسلامی بودن قوانین مصوبه مجلس، در سیاست وبرنامه ریزی کشور باز گذاشتند.
     
  
مرد

 
SpartakoOos: علمی نظامی ؟ ۸۵ درصد دانشمندانی که به دانشمندان اسلامی معروف هستند ایرانی هستند ۱۵درصد بقیه هم که یا اهل اسپانیا هستند یا عرب مسیحی به اسلام ربطی ندارند اصلا ما تمدنی به نام اسلام نداریم همونطورکه تمدن یهودی ومسیحی نداریم
!!!!!!!!!!!!!!!
اگه اون دانشمندان فقط بخاطر ایرانی بودنشون دانشمندان پر آوازه ای شدن نه بخاطر اسلام چرا تا قبل از ظهور اسلام نام و نشانی از این دست دانشمندان نمی بینیم
چرا تاریخ نویسان و پزشکان دربار شاهان ایرانی عمدتا رومی و یونانی بودن؟ چرا ما فیلسوف یا دانشمندانی همتراز ارسطو یا بقراط در اون ادوار نداریم؟
تا قبل از ظهور اسلام داشتن سواد تنها حق درباریان و نظامیان ایرانی بود یه آدم عادی حق داشتن سواد نداشت یا حد اقل اونقدر هزینه گزاف بود که عوام قدرت سواد آموختن نداشتن
SpartakoOos: شما این خدات وقرانتو ازکجا شناختی ازاخوند یا کتابهایی که اخوندها نوشتند ازکجا میدونی قران درسته چون اخوندها گفتند وگرنه اگرتو جزایر قناری بودیکه همچین اعتقادی نداشتی
اگه جناب عالی اهل مطالعه باشی نیازی به آخوند و کشیش و مغ و ... نداری انسان اهل مطالعه اگه تو جزایر قناری باشه یا تو افغانستان و جای دیگه و به کتب مختلف دسترسی داشته باشه میره دنبال تحقیق
من نه تنها قرآنی که آخوندها مروجشن بلکه انجیل و توراتش رو هم که نه کشیشی نه خاخامی کنارم بوده رو خوندم اما غافل شمائید که این کتب رو نخوندید و اگه بگم یه مطلبی رو از قرآن بیار یا من آیه ای ازش بیارم مثل یه بیسواد توش گیر میکنی
خدا رو هم لازم نیست تنها از قرآن و اسلام بشناسی ، یه نگاه عمیق و متفکرانه پیرامون خودت ، حتی به بدن و درون خودت می تونه خدا رو به تو بشناسونه
SpartakoOos: زیاد حرفهای غرب ستیزانه جمهوری اسلامی وبلوک شرق روباورنکن هرکشوری که باغرب رابطه خوبی داره وضع بهتری داره کره جنوبی رو مقایسه کنیم با کره شمالی الان توامریکایی که ملت ایران مرگ براون میگن ۶میلیون ایرانی دربهترین پست ومقامهازندگی میکنند هیچ کشوری این تعداد ازایرانی رو درخودش جانداده اونو مقایسه کنیم باطرز برخورد ملت ودولت خودمون بامهاجران افغانی
من اصلا تلوزیون ایران رو نگاه نمیکنم که بخوام حرفهاش رو باور کنم
اما کشورهائی که با غرب رابطه دارن وضعشون بهتره چون دارن طبق خواسته اونها رفتار می کنن وضعشون بهتره چون اگه خلاف حرف اربابان غربی حرف بزنن به دام تحریم و حمله نظامی می افتن
در بحث هسته ای این مسلمه که ایران حق داره تکنولوژی هسته ای داشته باشه چه صلح آمیزش چه نظامی چون وقتی بیخ گوشت پاکستان از این قدرت برخورداره یا دشمنت اسرائیل اون توان رو داره ما هم باید داشته باشیم اما مشکل اینه که ما زیر ساختهای اولیه دیگه رو نداریم رفتیم پریدیم روی دانش هسته ای کار ایران کاملا درسته اما در زمان نامناسبی انجام شده
اما در مورد اوباما نوشتی!
۱۴۰۰ سال پیش پیامبر اسلام بلال سیاهپوست برده رو با سفید پوست و سلمان فارسی رو -که عربها با تبیض باهاش رفتار میکردن - با یه عرب برابر دونست تو آمریکا تا دهه ۶۰ میلادی یعنی ۵۰ سال پیش مارتیت لوترکین داشت برای آزادی سیاهها مبارزه میکرد.
SpartakoOos: الغای برده داری به دست کفاربوده نه پیامبر پیامبرخودش غلام وکنیز وبرده داشت حتی احکام برده داری تواسلام هست که مثلا اگرپدرومادر هردوبرده باشند بچه هم برده میشه یا مهریه کنیز چه مقدارو.... سلمان فارسی وبلال هم چه بسا کارآخوندهاست برای ارضا افکارعمومی
قرآن رو بخون تا بدونی که تاوان بسیاری از خطاها و گناهان رو در آزادی بردگان قرار داده
اما اینکه الغای برده داری کار کفار بوده رو بار اوله میشنوم میشه بگی کدوم کافر اول اینکار رو کرد
     
  
مرد

 
ابوبکر صدیق از نگاه اهل بیت ۱

بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ نوع بشر مجموعه ای است ا ز عجا یب.
یعنی اگر بر قبو ل کر دن آید و قبول بکند پس در برابر بتها ی بیجا ن چوبی و سنگی سر بسجود می آورد.
واگر به سر پیچی وانکار آید که از مالک و خالق و پرورد گار خویش هم فرامو ش می گردد.
در این دنیا چنین اشخاص ظالمی هم هستند که وجود خدا انکار دارند و باید گفت بخدا فخر وناز هم می کنند.
این طور شقی و بدبخت نیز و جود دارند که نسبت بذات اقدس محسن کائنات هادی موجودات رحمت اللعالمین صلی الله علیه و سلم یا اعتراضات گو نا گو ن و طعن و تشنیع دلهای ناپاک خود را خالی می کنند.
در این دنیا چنین احسان فرامو ش های هم هستند که خود را اهل دین و اسلا م می نامند و بر رسالت و نبوت سید المر سلین صلی الله علیه وسلم ایمان آورندگان می دانند.
ولی بر خلفای و رفقا و جان نثاران محمد صلی الله علیه و سلم و حکم خدا سر تسلیم خم کرده بدون کو چکترین عذر بجاء آ ورده اند ، بر آنا ن ر ضی الله تعا لی عنهم اجمعین یا تبرا و لعن و طعن کر د ن بر تری و کما ل می دانند.
ودر این کا ر شر م آور و ننگین خود آن مسلمانان سا ده لوح را برای شر کت می دهند.
بنده برای خیر خواهی تما م مسلما نان راجع به خلیفه حقیقی جناب رسو ل اکرم صلی الله علیه و سلم وافضل النا س بعد الا نبیآء و مر سلین مر تبه جنا ب صد یق اکبر رضی الله عنه که ا ز کتب معتبر و مسند شیعیان[2] ثا بت شده این حقیقت را واضح می نما یم تا مرتبه ومقام اقد س این پرو انه شمع رسا لت نزد خداوند متعا ل و نزد رسول الله صلی الله علیه و سلم و نزد ائمه دین اهل بیت چقدر ا ست.

2- این امر قا بل دید ا ست که حضرت امیر المو منین علی المرتضی رضی الله عنه د ر زمان خلافت خود مقام و مرتبه اسلام و ایمان حضرت ابوبکر را بیان فرموده اند .
در نهج البلاغه که نزد شیعیان یک مجمو عه ای است از خطبات وبیانات حضرت علی المرتضی رضی الله عنه در شرح نهج البلاغه مصنف ومجتهد شیعه ابن میثم بحرانی جزو 31 صفحه 486 با نقل یک نوازش نامه از حضرت علی المرتضی رضی الله عنه می نو یسد : ( و کان افضلهم فی الا سلا م کما زعمت والصحهم لله ولرسوله والخلیفه الصد یق وخلیفه الخلیفه الفا روق ولعمری ان مکا نهما فی الا سلا م لعظیم وان المصا ب بهما مجر ح فی الاسلا م ش دید برحمهما الله وجزاهما با حسن ما عملا )
خلیفه رسول صلی الله علیه وسلم جنا ب ابو بکر رضی الله عنه د ر اسلام از همگی افضلتر وبرای خدا ورسول خدا از همه بیشتر خیر خواه و مخلص بودند وخلیفه ایشان ، خلیفه حضرت فاروق رضی الله عنه هم همینطور بودند که تو دانسته ای عمر زند گی من گواه این امر است که مرتبه این دو حضرات در اسلا م خیلی عظیم الشان بود وبدون شک از مرگ اینها صدمه شدیدی وزخم به اسلام وارد آمد.
خداوند تعالی هر آنان رحمت فرماید ودر برابر بهترین اعمال حسنه به آنان جزا بد هد.
سبحان الله ! جنا ب علی مر تضی چگو نه به حضرت ابو بکر رضی الله عنه الخلیفه الصد یق یعنی خلیفه رسول صلی الله علیه وسلم و لقب صدیقیت داده است و صدیق رضی الله عنه و فاروق رضی الله عنه را ا فضل بودن در اسلام وبر خیرخواه ومخلص بودن در دین اقرار می نمایند وزندگی خود را شاهد گرفته می فرما یند :
مقام اینها در اسلام نهایت بلند واعلی است در حق این دو حضرات رضی الله عنهم با دعای بی شایبه شان عقید ت ومحبت قلبی خود را اظهار می داند.
3- همانطوری که ابو الا ئمه حضرت علی مر تضی رضی الله عنه به جناب صد یق اکبر لقب صدیقیت داده اند .
حضرت امام جعفر صادق رحمه الله علیه هم همیشه حضرت ابو بکر رضی الله عنه را به لقب صد یق یاد کرده اند.
از این کتاب معتبر شیعیا ن بنام احقا ق الحق صفحه : 7 از امام جعفر صادق رح این ارشاد است : ( هل یسب جد ی احد آبآءه لا قد بنی الله ان لا ا قد مه )
حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه جد من هستند آیا کسی آبا واجداد خود را سب می کند خدای تعا لی مرا هیچ شان وعزت ندهد ا گر من عزت و عظمت صدیق رضی الله عنه را قبول نکنم.
4- بر همین صفحه : 7 احقاق الحق نیز از امام جعفر صاد ق این ارشاد است :
( ولد نی الصد یق مر تین )
من در اولاد حضرت صدیق اکبر رضی الله عنه از دو نسبت داخل هستم )
مشرح ارشاد حضرت صادق رحمه الله در همان قسمت همان کتاب وعلاوه در جلاء العیون صفحه : 248 و کشف الغمه صفحه : 315 و 234 واحتجاج طبر سی صفحه : 214 سلسله نسب امام جعفر صادق چنین بیا ن شده و مادرش ام فروه اسماء د ختر عبد الرحمن بن ابی بکر بود.
یعنی مادر امام جعفر صادق رحمه الله ام فروه دختر زاده پسر حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه هستند و جده ( ما در ماد ر ) امام جعفر صادق که حضرت اسماء رضی الله عنها باشند پسر زاده حضرت ابو بکر صد یق رضی الله عنه هستند.


خلاصه : از این دو ارشادات حضرت جعفر صادق رحمه الله ثابت شد که حضرت ابوبکر صد یق رضی الله عنه از دو حیثیت جد حضرت امام جعفر صادق رحمه الله هستند وصدیقیت ایشان را امام جعفر صادق رحمه الله درد ز با ن خود می دارند.
5- چگونگی ائمه اهل بیت صد یقیت حضرت ابوبکر صد یق رضی الله عنه را اعلان واعتراف نمی کردند جائیکه خود سرور کاینات صلی الله علیه وسلم ایشان را به لقب عالی رتبه صدیقیت خطاب داده اند.
در تفسیر معتبر قمی ( شیعیان ) چاپ ایران صفحه : 157 از امام جعفر صادق واقعه غار راجع به پیامبر صلی الله علیه وسلم این روایات ثابت است
( لما کا ن رسو ل الله صلی الله علیه وسلم فی الغا ر. قا ل : لا بی بکر کافی انظر الی سفینه جعفر وا صحا به ).
وقتی که رسول الله صلی الله علیه و سلم در غار بود ند.
آنحضرت صلی الله علیه و سلم به ابو بکر رضی الله عنه فر مودند :
گویا که من کشتی جعفر ( طیا ر ) وهمراهان او را مشاهده می کنیم.
( فقا ل ابوبکر : نزاهم یا رسول الله .فقا ل: نعم. قا ل : فار ینهم فمسح علی اعینه فراهم . فقا ل له رسول الله صلی الله علیه وسلم : انت الصد یق ).
ابوبکر ضی الله عنه عرض کردند آیا شما آنها را می بینید؟
فرمودند : آری! ابوبکر رضی الله عنه عرض کردند مرا هم نشان دهید، آنحضرت صلی الله علیه وسلم بر چشمان ایشان با دست خود لمس کرد ند .
حضرت ابوبکر رضی الله عنه آنها را دید ، پس آنوقت رسول الله صلی الله علیه وسلم به ابوبکر رضی الله عنه فرمود ند :
( تو صدیق هستی ).
6- اقرار صدیقیت ابوبکر رضی الله عنه وآن خدمات بی شایبه ایشان در غار نسبت به حضور اکرم صلی الله علیه وسلم از کتاب معتبر شیعیان که به زبان اردو بنام غزوات حیدری نوشته شده چنین ثابت است غزوات حیدری صفحه : 66 پسر ابوبکر رضی الله عنه همه روزه بعد از عصر می آید وآب وطعام می رساند وپس از این عبارت نویسنده اظهار می دارد که آنحضرت صلی الله علیه وسلم به پسر ابوبکر رضی الله عنه فرمود : ( تو مثل پدر خویش با صفا هستی )
7- در تفسیر آیه شریفه قرآن مجید سوره زمر جزء ع 2 ( والذی جآء بالصدق وصدق به اولئک هم المتقون )
کتاب معتبر شیعیان تفسیر مجمع البیان جلد: 4 صفحه : 498 چنین نوشته :
( الذی جآء با لصد ق رسول الله صلی الله علیه و سلم وصدق به ابو بکر )
آن شخص که راستی را آورد جنا ب رسول الله صلی الله علیه و سلم هستند وآن شخص که تصدیق آنحضرت صلی الله علیه وسلم را کرد واو امر ایشان را بدون عذر پذیرفت آن حضرت ابوبکر رضی الله عنه هستند.
همین پاداش صد یقیت واخلا ص وپا کی ود رستکاری حضرت ابوبکر صد یق رضی الله عنه بود که آنحضرت صلی الله علیه وسلم فرمودند :
( لو وزن ایمان ابوبکر مع ایمان امتی لرجع )
اگر ایمان ابوبکر رضی الله عنه را در برابر ایمان تمام امت وزن شود پس ایمان ایشان رضی الله عنه سنگین تر خواهد بود.
8- در کتاب معتبر شیعیان مجالس المومنین صفحه : 88 این امر ثابت است که همیشه رسول الله صلی الله علیه وسلم بین اصحاب می گفتند :
( ما سبقکم ابوبکر بصوم ولا صلاه ولکن بشی وقوفی صدره )
سبقت وفضیلت ابوبکر رضی الله عنه نه بسبب روزه ونماز است بلکه بواسطه عقیدتمندی واخلاص قلبی ایشان است.
9- همانطور ی که فضیلت حضرت ابوبکر رضی الله عنه در کتب شیعیان از رسول خدا صلی الله علیه وسلم ثابت همین طور هم از ائمه کرام نیز ثابت است در کتاب معتبر شیعیان بنام احتجاج طبرسی بر صفحه : 205 از قول امام محمد تقی رحمه الله این قول ثابت است.
( لست منکر فضل عمر ولکن ابابکر افضل من عمر )
من به فضایل جناب عمر رضی الله عنه منکر نیستم ولی حضرت ابوبکر رضی الله عنه از جناب عمر رضی الله عنه افضلتر هستند.
10- اگر حضرت امام محمد تقی رحمه الله اقرار فضیلت هر دو حضرات رضی الله عنها را چنین بیان می کند.
ا ز کتاب معتبر شیعیا ن احقاق الحق بر صفحه : 16 صا حب کتاب این امر را تسلیم کرده می نو یسد که ( جناب امام جعفر صا د ق رحمه الله در جواب یک شخص در حق صد یق اکبر رضی الله عنه وفاروق اعظم می فرما یند:
( هما امامان عادلان قاسطان کان علی الحق وما تا علیه فعلیهما رحمه الله یوم القیمه)
هردو امامان عادل ومنصف بودند وهر دو شان بر حق بر جا بودند ومرگ شان بر حق واقع شد پس روز قیامت بر آنان رحمت خدا باشد.
11- در تفسیر مجمع البیان ( شیعیا ن ) جلد :4 صفحه : 133 ذکر شد ه
( ولا یا تل اولو ا لفضل منکم والسعه ان یوتوا اولی القر بی وا لمسکین )
بین شما آنان که صا حب ثر وت ونعمت ومقام هستند قسم خو رده کوتاهی نکنند بر اینکه بخشش وانفا ق کنند د ر حق خو یشا و ندان مسا کین و مهاجر ین .
این آیه ( لا یا تل او لو الفضل منکم ) د ر حق ابو بکر رضی الله عنه ومسطح بن اثاثه نازل شده که پسر خا له حضرت ابو بکر رضی الله عنه و جزو مسا کین و مهاجر بود ند.
( ان قوله لا یاتل اولو الفضل منکم الآ یه نزلت فی ابو بکر مسطح بن اثا ثه الخ )
این تفسیر معتبر شیعیا ن می نماید که خدا وند تعا لی حضر ت ابو بکر صد یق رضی الله عنه را اوالفضل منکم د ر فضیلت و صاحب مسب فر موده.
12- وهمین کتاب مجمع البیان سطر آخر جلد پنجم صفحه : 501 آیه :
( وسیجنبها الا تقی الذی یو تی ما لم یتز کی )
را از دوزخ در گزارده می شود شخص که مال خود را انفاق کرده پاکی حا صل می کند.
د ر تفسیر این آیت نقل شده :
( عن ا بن ز بیر قا ل ا ن الا یه نز لت فی ابی بکر لا نه ا شترای مما لیک الذ ین اسلموا مثل بلا ل وعا مر بن فهیره وغیرهما واعتقهم )
ابن زبیر می گو ید : این آیه درشان حضرت ابو بکر رضی الله عنه نازل شده چونکه ابو بکر رضی الله عنه مثل حضرت بلا ل رضی الله عنه وعا مر بن فهیره ر ضی الله عنه غلا ما ن شده را از کا فر ها خر یده آزاد کرده اند.
13- همانطوری که بزرگی ، امام بودن وپرهیز کاری حضرت ابوبکر رضی الله عنه در کتب مذکوره بالا شیعیان تسلیم شده نیز این را هم کتب شیعیان تسلیم می کنند که در آخر ایام حضرت رسول صلی الله علیه و سلم ایشا ن رضی الله عنه را امام تما م صحا به رضی الله عنه واهل بیت ر ضی الله عنهم وبنی ها شم و قا ئم مقام خود مقرر فر موده اند.
ولی بیچاره آخوند و مجتهد شیعیا ن خیلی سعی می کنند تا این امر از عوام پو شیده بماند .
مگر کتابی معتبر چون نهج البلاغه که شرح آن د رّه نجفیه با شد در این کتاب خود مجتهد اعظم شیعیان اقرار می کند
( درّه نجفیه صفحه: 225
( کان عند خفیه مرضه یصلی بالناس بنفسه )
جناب رسول خدا صلی الله علیه وسلم بنفس نفیس خود ، بمردمان نماز می دادند ، تا وقتی که مرضشان خفیف سبک بود.
( فلما اشتد به المرض امر ابا بکر ان یصلی بالناس )
پس وقتی مرض شان سنگین شد ابوبکر رضی الله عنه را حکم فر مود مردمان را نماز بده.
( وان ابابکر صلی بالناس یومین ثم مات )
ابوبکر رضی الله عنه دو (2) روز در زندگی آنحضرت صلی الله علیه وسلم به مردمان نماز می دادند و حضور صلی الله علیه وسلم وفات کردند.
14- اگر آنحضر ت صلی الله علیه و سلم در زند گی خود جنا ب ابو بکر رضی الله عنه را برای امامت مقرر فر مود ، حضرت علی مر تضی کرام همیشه اما مت ایشان را بسر و چشم قبول کردند.
این امر از کتب شیعیان به خو بی ثابت ا ست که حضرت علی رضی الله عنه د ر مسجد آمده پشت سر ابو بکر رضی الله عنه نماز می خواند ند.
احتجاج طبر سی یکی از کتب معتبر شیعیا ن صفحه : 60 سطر : 2
( ثم قام و تهیا للصلواه وحضر المسجد وصلی خلف ابن بکر )
پس حضرت علی رضی الله عنه بلند شد ند برای آما د گی نما ز د ر مسجد حاضر شدند وپشت ابوبکر رضی الله عنه نماز ادا کرد ند.
در یکی از کتاب معتبر شیعیا ن تفسیر قمی هم همین الفا ظ بعینه ذ کر شده :
( ثم قام و تهیا للصلواه و حضر المسجد و صلی خلف ابی بکر )
یعنی به مسجد آمدند حضرت علی رضی الله عنه حاضر شدند وپشت ابی بکر رضی الله عنه نماز ادا کردند.
د ر تصنیف محمد با قر اصفها نی که یکی از کتا ب معتبر شیعیا ن است بنام ( العقول ) بر صفحه : 388 نیز همین عبارت بعینه موجود است :
( و حضر المسجد و صلی خلف ابی بکر )
به مسجد آمدند علی رضی الله عنه پشت ابی بکر رضی الله عنه نماز ادا کردند.
15- متر جم معروف شیعیا ن بر ضمیمه قرآن تر جمه مقبول احمد صفحه : 415 می نویسد : راجع به علی مرتضی رضی الله عنه پس ایشا ن حضر ت علی کر م الله وجه بلند شدند وضو گرفتند وبه مسجد تشریف فر ما شدند وپشت سر ابوبکر نما ز خواند ند.
16- در کتاب شیعیان به زبان اردو بنام غزوات حیدری صفحه : 648 راجع به حضرت ابوبکر رضی الله عنه نوشته است:
بی اختیار بلند شدند ، واز گذشتن وقت ناراحت ، نا چار آمده اقامت گفتند: جماعت اهل دین پشت سر ایشان صف گرفتند ودر این صف شاه لافتی هم بودند.
17- ادا کردن نما ز پشت سر ابوبکر رضی الله عنه یک امر یقینی ا ست ولازم به دلایل بسیار نیست البته مجتهد شیعیا ن برای اثبات بیعت خیلی چیز ها را پنهان می کنند تا با مخفی کردن حقیقت عوام را در تاریکی نگاهدارند و سعی می کنند تا از این امر انکار شود.
در کتاب معتبر شیعیان بنام احتجاج طبر سی صفحه : 56 :
( قال اسامه لهدبا یعته ؟ فقال نعم یا اسامه )
حضرت اسامه رضی الله عنه از حضرت علی رضی الله عنه پرسدند آیا شما بیعت بر دست ابوبکر رضی الله عنه کرده اید ؟ حضرت علی رضی الله عنه جواب دادند ، آری بیعت کرده ام ای اسامه رضی الله عنه واین بیعت ، بیعت خلا فت بود.
18- در همین کتاب احتجاج طبر سی بر صفحه : 52 است :
( ثم تناول ید ابی بکر فبایعه )
پس حضرت علی مر تضی رضی الله عنه دست ابو بکر رضی الله عنه را گرفته بیعت کردند.
در معتبر ترین کتاب شیعیان ( روضه کا فی ) بر صفحه : 115 وصفحه : 139 بیعت کردن حضرت علی رضی الله عنه ثابت ا ست.
19- حضرت علی مرتضی رضی الله عنه چگو نه پشت سر ابو بکر رضی الله عنه نماز ادا نمی کردند .
هر گاه حضور اکرم صلی الله علیه وسلم ایشان را امام مقرر فرمودند وچگونه بر خلافت حقه ابوبکر رضی الله عنه بیعت نمی کردند در صورتیکه خود جناب رسول خدا صلی الله علیه وسلم در باره خلافت حضرت ابوبکر رضی الله عنه از طرف خداوند متعال بشارت های داده بودند که از روی کتب های مختلف شیعیان ثابت است.
تفسیر قمی صفحه : 354 تفسیر مجمع البیان جلد : 5 صفحه : 314 موجود است که زوجه مطهره حضرت رسول الله صلی الله علیه و سلم حضرت بی بی حفصه رضی الله عنها با یک مر تبه غمگین و پریشان بودند برای خو شنودی ایشان حضور اکرم صلی الله علیه وسلم این مژده را بایشان داد :
( ان ابابکر یلی الخلا فه بعدی ثم بعده ابوک فقا لت : من انباک هذا قا ل : نبانی العلیم الخبیر)
حتما وحتمی است پس از من والی خلافت ابوبکر رضی الله عنه وبعد از ابوبکر رضی الله عنه پدر تو ( حضرت عمر رضی الله عنه ) خلیفه هستند ، پرسید ند حضرت حفصه رضی الله عنها این خبر بشما چه کسی داد؟ حضور صلی الله علیه وسلم فرمودند : بمن خدای تعالی علیم وخبیر خبر داد.
تصور کنید که د ر متعد د کتا ب که راجع به این کتب نمی شود گفت : که عادی هستند بلکه بسیار کتاب های معتبر وتفا سیر شیعیان که تشریح کننده قرآن مجید وخیلی هستند ومعتبر هستند واز روی همین کتاب ها ثابت می شود که خود حضرت ابوبکر رضی الله عنه نه خواهش وطلب خلافت دارند ونه هم آن وقت فر ما یشا ت حضور اکرم صلی الله علیه وسلم .
در آنجا حاضر هستند بلکه در غیاب شا ن خدا ورسول خدا پاداش اخلاص وصداقت ابوبکر رضی الله عنه را غایبانه عطاء می فرمایند.
این خلا فت شا ن رسول الله صلی الله علیه و سلم که برای خو شنودی زوجه مطهره رضی الله عنها خود چنین مژ ده بدهند که بر خلا فت د ستور واحکام خدا و دین باشد.
آنهم چنین خبری که بگو یند : ( مرا خبر داده است علیم و خبیر ) .
چون این خلافت از جانب خدا و رسول خدا صلی الله علیه و سلم بود .
از این نظر حضرت علی کرم الله وجه بدون چون وچرا بیعت کردند ، زیرا امتناع از بیعت امتناع از فرمان خدا .رسول صلی الله علیه وسلم خدا باشد.
20- حضرت امیر المو منین علی المر تضی کرم الله وجه به حضرت ابو بکر رضی الله عنه بقدری عقید ت و محبت داشتند که اسامی فرز ندان خود را به نام خلفاء راشدین رضی الله عنهما نام گذاری می کرد ند .
برای روشنی بیشتر کتاب معتبر شیعیا ن بنام تار یخ الا ئمه صفحه : 43 فرزندان علی رضی الله عنه. کشف الغمه صفحه : 134.
اسامی فرزندان علی رضی الله عنه : ( حسن- حسین- محسن-عباس- محمد- ابو بکر-عمر-عثما ن وغیرهم ( هیجده فرزند : 18 ) در کتا ب جلاء العیو ن صفحه : 193.
مجتهد شیعیا ن با قر مجلسی می نو یسد :
فرزند حضرت امیر المومنین اورا ابو بکر می گفتند.
در کتاب شیعه بنام تاریخ الا ئمه صفحه : 63 فرزندان حضرت امام حسن رضی الله عنه ، ودر کشف الغمه صفحه : 171 فرزندان امام حسن رضی الله عنه را بالترتیب چنین نوشته:
( قاسم- عبد الله – حسن مثنی- زید – عبد الر حمن – ابوبکر – عمر – اسماعیل وغیرهم).
همچنان در جلاء العیون بر صفحه : 193 چنین ذکر شده :
( ابوبکر فرزند امام حسن به معرکه قتا ل شتا فت)
تاریخ الا ئمه صفحه : 83 فرزندان امام حسین رضی الله عنه : ( عا بد زین العابد ین – علی اکبر – علی اصغر – زید – ابراهیم – محمد – حمزه – ابوبکر – جعفر –عمر وغیرهم .
21- حضرت علی رضی الله عنه وحضرت امام حسن امام حسین شریفین رضی الله عنهم چگونه به ابوبکر رضی الله عنه محبت نمی کردند در جا ئیکه ابوبکر رضی الله عنه همیشه او قات نسبت بح حضرت علی رضی الله عنه محبت د وستی، امداد واعانت می کرد ند .
چنانچه و قتی ازد واج حضر ت علی رضی الله عنه بابا حضرت بی بی فا طمه سیده رضی الله عنها صورت گر فت : آ ن و قت تمام اسبا ب و لوازم را ابو بکر از با زار خر یداری کرد.
در کتاب معتبر شیعه جلاء العیون صفحه : 55 چنین نوشته : ( د و کف ازان د ر هم بر گرفت وبه ابو بکر داد و فرمود : برو به با زار واز برای فا طمه بگیر آنچه اورا در کار است ، از جامه واثاث البیت .
عمار ابن یاسر وجمعی از صحابه از پی او فرستاد همگی در بازار در آمدند.
پس هر یک از ایشان که چیزی را اختیار می کردند با ابوبکر می نمودند وبه مصلحت او می خریدند.
22- چگونه حضرت صلی الله علیه وسلم وحضرت علی رضی الله عنه محبت وبرادری صدیق اکبر رضی الله عنه را از صمیم قلب قبول نمی کردند ونسبت با یشان نداشتند در جائیکه بوقت هر مشکل ودر برابر هر امر ومصایب ایشان را آزمایش کرده بودند ویقین داشتند که این شخص رضی الله عنه براستی وفا دارد وجانثار می باشد در هر مصایب ومشکل وقتی.
اگر کار زار میدان احد است که حضرت ابوبکر رضی الله عنه سربازی و فدا کاری نموده حق خدمت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم را ادا می نماید.
در کتاب شیعیان مجمع البیان جلد اول صفحه : 24نوشته است :
( ذکر ابو القاسم البلخی انه لم یبق مع نبی صلی الله علیه وسلم یوم احداه ثلثه عشره نفرا خمسه من المهاجرین وثمانیه من الانصار فا ما المهاجرین فعلی وابوبکر وطلحه وعبد الر حمن بن عوف وسعد بن ابی وقاص )
ابو الاقاسم بلخی بیان کرده است که روز احد با نبی کریم صلی الله علیه وسلم غیر از سیزده (13) نفر کسی دیگر نماند . پنج (5) نفر از مهاحرین وهشت (8) از انصاری بودند وآن مهاجرین علی وابوبکر وطلحه وعبد الر حمن بن عوف وسعد بن ابی وقاص رضی الله عنهم اجمعین بودند.

ادامه دارد
     
  ویرایش شده توسط: rostam91   
مرد

 
ابوبکر صدیق از نگاه اهل بیت ۲

23- در موقع سنگین وسختی هجرت همانطوری که علی رضی الله عنه با نهایت اخلاص وعقیدت مندی کمک وخدمت به حضرت صلی الله علیه وسلم می کنند همانطور هم حضرت ابوبکر رضی الله عنه سر بکف دست گذاشته با عقیدت ومحبت والهانه خویش همه چیز را بر قدم حضرت پر نور صلی الله علیه وسلم قربان می کنند.
اگر چه هر دو این حضرات صلی الله علیه وسلم در چنین وقت نازک وپر خطر با اخلاص وعقیدت جا نثاری ووفا داری خود کوچکترین کوتاهی نکردند ولی آن ذات پاک خداوندی که عالم وقادر وحکیم مطلق است در کلام الله مجید پاک خود با ذکر معیت غار ومصاحبت سفر از افضلیت شات ابوبکر رضی الله عنه را نمایان کردند.
در سوره توبه جزء 10 رکوع :11 آیه: 40 است
( لا تنصروه فقد نصر الله اذ اخرجه الذین کفروا ثانی اثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان الله معنا )
( اگر شما ها آنحضرت صلی الله علیه وسلم را کمک مکنید ( پس هیچ باکی نیست خدا خود کافی است ) زیرا خدا قبلا هم نصرت با ایشان کرده است ، هر گاه که کفار ایشان را بیرون کردند وی صلی الله علیه وسلم خودش ودیگری هر دو همراه همدیگر که هر دو در غار بودند آنوقت صلی الله علیه وسلم به صحابی خود فرمود : که فکر نکن غمگین مشو ، هر آینه خدا با ما هر دو است)
در این آیت خداوند متعال می توانست تنها ذکر رسول پاک صلی الله علیه وسلم را بکند واین هم می توانست که با ذکر رسول صلی الله علیه وسلم حضرت علی رضی الله عنه وابوبکر رضی الله عنه را بیان کند.
ولی آن حکیم وعلیم وخبیر ذکر حضرت صدیق اکبر رضی الله عنه را به
(ثانی الثنین اذ هما فی الغار اذ یقول لصاحبه لا تحزن ان الله معنا )
یعنی با چندین الفاظ بر جسته وعزت بیان فرمود.
ولی خدمات جناب علی المرتضی رضی الله عنه ( که در رختخواب آنحضرت صلی الله علیه وسلم بجای رسول خدا صلی الله علیه وسلم خوابید وجان خود را آماده برای قربانی بخواطر آنحضرت صلی الله علیه وسلم کرده اند) را حتی اشاره هم نکردند.
تا مسلمانان در قرآن پاک از وقت نزول آیه تا قیامت بو ضاحت تلاوت نمایند وبدانند حضرت ابوبکر رضی الله عنه مقام ثانی الثنین را دارند ونزد خداوند متعال خدمات ابوبکر رضی الله عنه در برابر خدمات حضرت علی رضی الله عنه مقبولیت بخصوصی دارد.
همین شان حضرت ابوبکر رضی الله عنه را حضرت حسن عسکری رحمه الله علیه در تفسیر خود بخوبی واضح می نماید.
این تفسیر امام حسن عسکری نزد شیعیان از تفاسیر معتبر شمرده می شود.
در این تفسیر ثابت است که خود خداوند متعال برای سفر هجرت که مشکلات ، اذیت وزحمات فراوانی دارد ، حکم به رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند که برای انجام خدمات رفاقت راه هجرت شخص بسیار لائق که حضرت ابوبکر رضی الله عنه باشند را همراه بر دارید.
ملا حظه فرمائید
در تفسیر امام حسن عسکری رح صفحه : 213 که نوشته است :
( وامرک ان تستصحب ابابکر فانه ان انسک وساعدک ووازرک کان فی الجنه من رفقائک الخ )
حضرت جبرئیل علیه السلام گفت :
که خداوند تعالی به شما حکم کرده است که برای سفر هجرت ابوبکر رضی الله عنه را رفیق سفر خود قرار داده همراه با خود ببر.
اگر ابوبکر رضی الله عنه حق رفاقت ومحبت وهمدردی وکمک نسبت بشما ادا نمود پس در بهشت هم رفیق شما خواهد بود.
با وجود چنین وضاحت ونوشته شخصی معتبر چون امام حسن عسکری رحمه الله باز هم شیعیان از ضد وکج روی کج بحثی خود اجتناب نمی کنند واین ایراد آنان بر این است که حضرت جبرئیل علیه السلام از قول خدا گفت :
( اگر ابوبکر رضی الله عنه حق خدمات را انجام داد آن وقت رفیق شما در بهشت با شما خواهد بود )
ولی متاسفانه اینطور نشده که این وعده ایزدی در حق شان وفا شود.
ولی بیچاره های شیعه غالبا از گفتار امامان خود بی اطلاع هستند یا این که از روی بغض وعناد وحسد و کینه ، ضد می کنند.
ولی در همین تفسیر امام حسن عسکری رحمه الله صفحه : 213 چند سطر با لا تر این الفاظ نوشته است.
24- ثم قا ل رسول الله صلی الله علیه وسلم لابی بکر ارضیت ان تکون معی یا ابابکر تطلب کما اطلب وتعرف بانک انت الذی تحملنی علی ما ادعیه فتحمل عنی انواع العذاب.
قال ابوبکر یارسول الله صلی الله علیه وسلم اما انا لو عشت عمر الدنیا اعذب فی جمیعها اشد عذاب لا ینزل علی موت مریخ ولا فرج منیح وکان ذلک فی محبک لکان ذلک احب الی من ان اتنعم فیها دانا مالک لجمیع ممالک ملوکها فی مخالفتک وما اهلی وولدی الا فداک .
حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم به ابوبکر فرمودند :
که آیا تو برای این امر آماده هستی که با من همراه باشی وکفار همینطور که در پی من هستید وبرای قتل مرا دنبال می کنید مرا در یابند وتورا هم در یابند واین حرف هم شهرت باید که تو بر خلاف شرک ودعوت تو حید مرا آماده ساخته ای.
واین یار و یاوری در رفاقت با من باعث اذیت وآزار بتو از جانب کفار قرار گیرد؟
پس جناب ابوبکر عرض کرد :
یا رسول الله صلی الله علیه وسلم من آن شخصی هستم که اگر بخواطر محبت شما به سخت ترین بلا ها مبتلا شوم وتا قیامت در این عذاب مبتلا بمانم ومرگ هم بسراغم نیاید که نجات یابم ونه هم سعی شود که رضا شوم واین تمام مصایب برای محبت شما فقط باشد پس من ترجیح می دهم بر اینکه در دنیا خوشحال باشم وسلطان وسلاطین دنیا از من باشد ودر نافرمانی شما باشم ، اهل وعیال واولاد من وتمام هستی من بر شما قربان باد.
این گفتار را در تفسیر امام حسن عسکری رحمه الله که بالا ذکر شده دقیقاً مطالعه نمائید وبعد از آن سپاس وجان نثاری ومرتبه منزلت وقدر وقیمت آن پروانه ومخلص رسول خدا صلی الله علیه وسلم حضرت ابو بکر صدیق رضی الله عنه را قیاس فرمائید. ( مترجم غفر له )
25- علاوه از تفسیر امام حسن عسکری رحمه الله دیگر کتب شیعه نیز واقعه هجرت وخدمت شایان صدیق اکبر رضی الله عنه ذکر شده است واین امر نیز بخوبی واضح است که رسول صلی الله علیه وسلم ابوبکر رضی الله عنه را بحکم خدا همراه برده اند .
چنانکه در حیات القلوب جلد : 2 صفحه : 310 نوشته است :
( وترا امر کرده است که ابوبکر را همراه خود ببری )
26- مجالس المومنین صفحه : 203 مجتهد شیعه یک امر قطعی می نویسد :
( وبه همه حال رفتن محمد صلی الله علیه وسلم وبردن ابوبکر بی فرمان خدا نبود ).
27- در کتاب معتبر شیعیان بنام حمله حیدری خدمات غار ابوبکر رضی الله عنه را با این الفاظ بیان شده :
( نبی بردر خانه اش چون رسید
بگوشش ندای سفر در کشید
چون بوبکر زان حال آگاه شد
ز خانه برون شد وهمراه شد
چون رفتند چندی بدامان دشت
قدوم فلک سای مجروح گشت
ابوبکر آنگه بدوشش گرفت
ولی زین حدیث است جای شگفت
28- آقای میرزا باذل در شرح این بیان بصورت شعر را در کتاب معتبر شیعیان بنان ( غزوات حیدری ) چنین می نویسند :
هر گاه جناب نبی صلی الله علیه وسلم از دولت سرای خود خارج شدند پس اول در خانه ابوبکر بن قحافه رضی الله عنه آمدند برای اینکه قبلا به ابوبکر رضی الله عنه اطلاع داده بودند که همراه با من در سفر باشید پس آنحضرت صلی الله علیه وسلم ندا کردند وایشان رضی الله عنه را بیرون طلبیده همراه با خود بردند.
وقتی از شهر خارج شدند وقصد راه یثرب را داشتند .
حضرت رسول صلی الله علیه وسلم نعلین ( کفشها ) مقدس خود را از پای مبارک در آوردند وپای بر هنه براه افتادند.
این حال مبارک را ابوبکر رضی الله عنه دید وحضرت صلی الله علیه وسلم را بر دوش خود گرفت ومقدار راه را پیمودند.
نا گاه اثری از صبح دمید.
نا چار شفق صبح یک پناه گاهی در محل دور تلاش کردند ، پس در آن دشت یک غار را مشاهده کردند اهل عرب آن غار را ثور بگفتند.
با لآخره از خوف در همان غار پناه یافتند و اول ابوبکر به آن غار قدم گذاشت.
سوراخهای فراوان در آن غار وجود داشت ، قبای خود را پاره پاره کرده سوراخ ها را بست.
یک سوراخ باقی ماند ، پس با مردانگی وجرئت با کف پای خود بر آن سوراخ استوار نمود.
بعد حضرت رسول صلی الله علیه وسلم به این غار تشریف فر ما شدند وآسوده خاطر نشستند.
حالا شیعیان محترم خودشان قضاوت نمایند که کتب مذهبی شان وائمه اطهار دین ومجتهدین چقدر از خدمات غار جناب ابوبکر صدیق رضی الله عنه ورفاقت ایشان رضی الله عنه نسبت به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم ستایش سپاسگزاری کرده اند.
1- همراه بردن ابوبکر رضی الله عنه بحکم خداوند تبارک وتعالی بوسیله جبرئیل امین علیه السلام به آنحضرت صلی الله علیه وسلم داده شده .
2- در این حکم چنین فرمودند که اگر حضرت ابوبکر رضی الله عنه در موانست و غمخواری وامداد وهمدردی ثابت باشند پس در بهشت به مقام بلندی در رفاقت رسول خدا صلی الله علیه وسلم خواهند بود.
3- حضرت ابوبکر رضی الله عنه تحملات تمام صعوبت اذیت ومشکلات را با کمال میل وافتخار پسندیدند وحق محبت وخدمت شما صلی الله علیه وسلم را قبول نمودند واهل وعیال واولاد وهمه هستی خود را بذات قدسی وبر صفات طیبه آنحضرت صلی الله علیه وسلم قربان نمودن را فخر دانستند.
4- رسول اکرم صلی الله علیه وسلم خانه ابوبکر رضی الله عنه را بوجود مبارک خود مشرف شده روشن فرمودند وایشان را رضی الله عنه برای همراه بردن با خود امر کردند.
5- حضرت ابوبکر رضی الله عنه بین افتخار بر دوش گرفتن آنحضرت صلی الله علیه وسلم را حاصل کردند.
6- موقع وارد شدن در نماز اول خودشان رضی الله عنه داخل تمام سوراخ ها را با قبا یا چادر خود پاره پاره کرده بستند تا خزنده وحشرات موذی به آنحضرت صلی الله علیه وسلم اذیتی نرسانند.
7- وقتی یک سوراخ یاقی ماند وبرای بستن آن پارچه باقی نماند پس با پای خود آن را گرفتند بعد از انجام این خدمت حالا مطمئن شدند و حضرت صلی الله علیه وسلم را برای تشریف فرمائی عرض کردند.
8- این تمامی بیانات مذکور فوق از کتب معتبر شیعیان نقل شده است.
حالا از روی دیانت وانصاف قضاوت بفرمائید که یا روایات فوق حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه حق همدردی وموانست را ادا کردند .
پس به دون شک وتردید یقینا در بهشت به اعلی ترین مقام مستحق همراهی با حضور پر نور صلی الله علیه وسلم هستند برای همین است که در روضه مطهر صلی الله علیه وسلم که مقام مرتبه قبر مطهر از عرش و کرسی وبهشت اعلی تر و بر تر است ابوبکر رضی الله عنه را محل خواب عطا شده که در پهلوی رسول صلی الله علیه وسلم مکان آخرت بایشان داده شده سبحان الله!
حالا صحبت بحث اینجا است هر گاه ابوبکر رضی الله عنه صاحب این عزت وشان بوده اند پس چگونه جناب سیده فاطمه زهرا رضی الله عنها را از باغ فدک محروم ساختند؟
شرح ومفصل دلایل در این زمینه بسی است ولی برای روشن شدن قارئین محترم مختصرا از کتب معتبر ومشهور شیعیان این امر را خدمت سروران مسلمان گرامی واضح می نمایم که جناب سیده رضی الله عنها از ابوبکر رضی الله عنه راضی بودند واین تعهد وقرار داد از ایشان گرفته بودند که همانطوری که در عهد رسالت مآب صلی الله علیه وسلم محصولات فدک تقسیم می شد به همان طریقه اکنون هم محصولات فدک جاری وقسمت شود.
چنا نکه ابوبکر رضی الله عنه بر همان عهد وپیمان خود با پا بند وفا دار ماندند وجناب سیده رضی الله عنها وبه اهل بیت ودیگران که بنی هاشم وغیره از باغ فدک سهم می گرفتند بطوری که در زمان رسول اکرم صلی الله علیه وسلم می گرفتند.
و همین عمل تقسیم سهم از محصولات فدک تمام خلفاء وحضرت علی رضی الله عنه وحضرت حسن رضی الله عنه انجام دادند.
29- در سرح نهج البلاغه کتاب معتبر شیعیان از ابن میثم بحرانی جزو 35 وصفحه: 543 ( من کتابه الی عثمان بن حنیف )
ودر کتب های دیگری از شرح نهج البلاغه وبر درّه نجفیه چاپ تهران صفحه : 334 ثابت است.
( کا ن رسو ل الله صلی الله علیه و سلم یا خذ من فد ک قو تکم و یقسم البا قی و یحمل منه فی سبیل الله و لک علی الله ان ا صنع بما کما کا ن یصنع فر ضیت بذ ا لک وا خذ ت العهد علیه به و کا ن یا خذ غلبها فید فع ا لیهم منها ما یکفیهم ثم فعلت ا لخلفاء بعد ه کذ ا لک الی ا ن و لی معا و یه )
حضرت ابو بکر رضی الله عنه به خد مت جنا ب سیده رضی الله عنها عر ض کرد ند که رسول الله صلی الله علیه وسلم از عایدات باغ فد ک سهم شما را می گر فتند و با قی مانده را راه خدا برای جهاد وغیره تقسیم می نود ند ومن سو گند به خدا یاد می کنم واین عهد را می کنم که منهم همانطور عمل می کنم بطوری که حضرت صلی الله علیه و سلم می کردند پس حضرت سیده رضی الله عنها بر این حرف خوش وراضی شد ند واین عهد را از ابوبکر رضی الله عنه گر فتند.
پس حضرت ابو بکر رضی الله عنه بسیا ری احتیاج اهل را از در آمد فد ک تا مین می کردند.
پس از ابوبکر رضی الله عنه تا ز ما ن خلا فت امیر معا و یه رضی الله عنه تمام خلفاء همین د ستور العمل را انجام داد ند.
( در این د و کتاب شیعه بنامها ی سرح ابن میثم بحرا نی و د رّه نجفیه ) بخو بی حقیقت فد ک رو شن شد).
محصولا ت در آمد فد ک در زما نه خود جنا ب رسول الله صلی الله علیه و سلم به اهل بیت فقراء و مسا کین و فی سبیل الله که از قبیل سامان جنگ ود یگر لوازم مسلما نان تهیه ومصرف می شد در آمد فد ک مختص حضر ت فا طمه ر ضی الله عنها یا علی رضی الله عنه و حسنین رضی الله عنهما نبو د ونه هم به آنا ن هبه شده بود.
2- حضر ت بی فا طمه ر ضی الله عنها از حضرت ابوبکر رضی الله عنه همین عهد را گرفته بودند که عمل طریقه رسول صلی الله علیه وسلم را نسبت به تقسیم عایدات فد ک جاری نمایند وحضرت ابوبکر رضی الله عنه هم به همین عهد وفاداری کردند وبی بی فاطمه رضی الله عنها خوشحال شدند.
3- حضرت سیده زهراء رضی الله عنها وحضرات امام حسن رضی الله عنه واما حسین رضی الله عنه از در آمد فد ک تمام مخارج خودشان از حضرت ابوبکر رضی الله عنه بر داشت می کردند.
4- بطور ی که رسول الله صلی الله علیه وسلم این عمل تقسیم عایدات فد ک را انجام می دادند همانطور حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه انجام دادند.
وپس از ایشان حضرت عمر فاروق رضی الله عنه وحضرت عثمان رضی الله عنه وحضرت علی رضی الله عنه وحضرت حسن مجتبی رضی الله عنه انجام دادند.
حتی نوبت به سلطنت امیر معاویه رضی الله عنه رسید ودوران خلفاء راشدین وحسنین شریفین رضی الله عنهما وامیر معاویه تغیری نکرد زیرا که حکم خدا ورسول خدا صلی الله علیه وسلم همین بود .
برای این خاطر تمام خلفاء راشدین این حکم را انجام دادند.
پس در باره نا رضایتی حضرت فاطمه رضی الله عنها حتما سوء تقاهمی است.
والا حضرت سیده رضی الله عنها پس از حکم خدا ورسول خدا چطور می نوانستند ناراض باشند واگر هم ناراض بودند پس چگونه تمام مخارج خوراک وهزینه زندگی را از ابوبکر رضی الله عنه تحویل می گرفتند.
30- علاوه از مطالب مندرجه بالا از کتب معتبر شیعه این امر نیز واضح است که تمام کمک وپرستاری حضرت فاطمه رضی الله عنها را همسر حضرت ابوبکر رضی الله عنه اسماء بنت عمیس انجام می داد حتی موقع بیماری جناب زهراء رضی الله عنها فرائض تیمار داری به ذمه همسر ابوبکر رضی الله عنه حضرت اسماء رضی الله عنها بود.
در جلاء العیون صفحه : 73 این امر ثابت است .
( امیر المومنین واسماء بنت عمیس فاطمه را غسل دادند).
این امر هم ثابت می کند بی بی فاطمه رضی الله عنها از حضرت ابوبکر رضی الله عنه ناراض نبوده اند .
ما برای اطلاع خوانندگان محترم وبرای روشنی بیشتر این وضاحت می کنیم وبا آخرین دلیل خود از کتاب نهج البلاغه حاشیه صفحه : 58 جلد : دوم بحث خود را خاتمه می دهیم.
اما ابوبکر فهو من بنی تیم بن مره سابع اجداد النبی صلی الله علیه وسلم.
ابوبکر رضی الله عنه از اولاد بنی تیم بن مره است که هفتمین جد امجد رسول الله صلی الله علیه وسلم با شند.
یعنی سلسله نسب حضرت ابوبکر رضی الله عنه در هفتمین پشت بد ابجد رسول الله صلی الله علیه وسلم می رسند این حضرات از شجره جدّی وهم بستگی یک دیگر ند.
خداوند متعال تمام مسلمانان را هدایت به راه راست وفهم وفراست رای حق شناختن عطا فرماید.

آمین
وما توفیقی الا با الله
وهو حسبی ونعم الوکیل
آخر دعوا نا ان الحمد لله رب العالمین.
محتاج دعا خیر

با تشکر از دوست خوبم محسن
     
  
مرد

 
rostam91: در موقع سنگین وسختی هجرت همانطوری که علی رضی الله عنه با نهایت اخلاص وعقیدت مندی کمک وخدمت به حضرت صلی الله علیه وسلم می کنند همانطور هم حضرت ابوبکر رضی الله عنه سر بکف دست گذاشته با عقیدت ومحبت والهانه خویش همه چیز را بر قدم حضرت پر نور صلی الله علیه وسلم قربان می کنند.
ابوبکر سرش رو تو دستش گرفته بود ؟؟؟؟

استاد فرار از جنگها ...ادمی که به شهادت تاریخ در هیچ جنگی فرماتنده و یا جزو نظامیان ارشد نبوده

در جنگ احد به همراه عمر و به گفته خودشان در کتب معتبر سنی ها مانند بز کوهی از جنگ فرار و به بالای کوه فرار کردند


علی خود را در معرض ترور قرارداد تروری که موفقیت آن قطعی به نظر میرسید

بعد میگید ابوبکر هم مانند علی جان بر کف گرفته بود ؟؟؟؟

چقدر فظیلت سازی برای ابوبکر و امثال ان



بین علی که خطر مرگ را به جان خرید با ابوبکر که اتفاقا همسفر پیامبر شد په تناسبی وجود دارد؟؟؟؟؟

همه مسلمانها مهاجرت کردند و ابوبکر هم یکی از انها

تازه او همراه پیامبر بود چون بصورت اتفاقی یا با برنامه قبلی خود را سر راه پیامبر قرار داد و پیامبر چون هراس داشت ابوبکر او را لو دهد وی را با خود همسفر ساخت

حتی ابوبکر اینقدر در ایمان ضعیف بود که وقتی با پیامبر بود و درون غار ترس داشت و میترسید

ابوبکر همراه پیامبر بود و باز دائم در هراس و وحشت بود که نکند انها را بگیرند و بکشند ولی علی بدون ترس بجای پیامبر خوابید تا جان پیامبر سالم بماند

تنها سئوال علی از نپیامبر این بود که اگر من بجای شما بخوابم شما سالم میمانید ؟؟؟؟؟

وقتی جواب مثبت بود دیگر اصلا به فکر خود نبود و نپرسید من چه ؟؟؟جان برکف در جای پیامبر خوابید و خود را در مقابل چندین نفر از جنگاوران عرب قرار داد
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
SpartakoOos: ۱۴۰۰ سال پیش پیامبر اسلام بلال سیاهپوست برده رو با سفید پوست و سلمان فارسی رو -که عربها با تبیض باهاش رفتار میکردن - با یه عرب برابر دونست تو آمریکا تا دهه ۶۰ میلادی یعنی ۵۰ سال پیش مارتیت لوترکین داشت برای آزادی سیاهها مبارزه میکرد.
این اقا رستم مجموعا غیر از اطلاعات قرانی فاقد اطلاعات عمومی هست

برده داری در امریکا تقریبا ۲۰۰ سال پیش ممنوع شد و به ابراهام لینکلن مربوطه نه مارتین لوتر کینگ

لوتر کینگ در مبارزه ای با نماد ....رویایی دارم به تبیین رویای امریکایی پرداخت و برای حقوق مدنی و اجتماعی مبارزه میکرد هم برای سفید ها هم برای سیاه ها و البته جوایزی رو هم که گرفت همه از طرف سفید پوست ها بود چون در برخی ایالات امریکا تبعیض نژادی وجود داشت

پس سیاهها در زمان مارتین لوتر کینگ برده نبو.دن که قرار باشه ازاد بشن ......مشکل حقوق اجتماعی بوده

ضمنا در اسلام برده داری و غلام و کنیز کاملا تبیین شده بود و نسخ اون هم به خیلی سالها بعد از پیامبر و قطع وحی خدا برمیگرده یعنی خدا برده داری رو نسخ نکرد و مردم این کار رو کردن

هم اکنون هم نیمی از جامعه به زعم اسلام برده هستند ....زنان برده های بی مزد و مواجب مردان هستند در اسلام یک کم قوانین رو بخونید وضعیت زنان و برده ها بی شباهت به هم نیستند

کنیز رو با پول میخرن و ازش استفاده جنسی میکنن

زن رو هم با مهریه میخرن و ازش استفاده جنسی میکنن حق اعتراض هم نداره

تنهات فرقش انجام کارهای مرد است که کنیز باید انجام بده اما زن موظف نیست اما در عمل همه زنها انجام میدن


جامعه امریکا از اون نظر قابل ستایش است که در طی ۳۰۰ سال از استقلال بزرگترین تحولات رو در راستای ازادی و اعطای حقوق مدنی و اجتماعی به مردم داشته

اسلام هم از اون رو مورد تهاجم است که اصرار داره احکام ۱۴۰۰ سال پیش باید تا ابد پا برجا باشه و هیچ اصلاحی رو نمیپذیره

براتی همین به تفکر امریکایی امروز بها میدن و بهش مترقی و متجدد و ازاد میگن و به اسلام گرا ها دگم و لمپن و سلفی میگن

بخدا اگر همه احکام اسلام رو قرار باشه واقعا به اجرا بذارن ۸۰ درصد از مسلمونها از این دین کهنه فرار میکنن


موسیقی ممنوع ......سینما ممنوع ....حجاب اجباری ......آرایش مرد و زن ممنوع ......حدود هم که دیگه به توحش نزدیکه
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
SpartakoOos: !!!!!!!!!!!!!!!
اگه اون دانشمندان فقط بخاطر ایرانی بودنشون دانشمندان پر آوازه ای شدن نه بخاطر اسلام چرا تا قبل از ظهور اسلام نام و نشانی از این دست دانشمندان نمی بینیم
چرا تاریخ نویسان و پزشکان دربار شاهان ایرانی عمدتا رومی و یونانی بودن؟ چرا ما فیلسوف یا دانشمندانی همتراز ارسطو یا بقراط در اون ادوار نداریم؟
چون تمام فرهنگ و تمدن اسلام رو عمر از بین برد تمام کتابخانه ها و مراکز علم و اموزش رو وبیران کرد و یک ملت رو به بردگی گرفت او حتی مردم رو مسلمان نکرد و مسلمونها و غیر مسلمونها رو جدا اسکان میداد

عمر ورود غیر عرب رو به مدینه ممنوع کرد

عمر وحشیانه تمدن ایران رو از بین برد و نژاد پرست ترین ادم بود

چندین بار برات اسامی دانشمندان و طبیب ها رو اوردم منتها نمیخواهی ببینی

برزویه حکیم بزرگ یکی از پزشکان بوده

بزرگمهر از دانشمندان و حکمای بزرگ اون عصر بوده

بختیشوع نام خاندانی از پزشکان ایرانی که در جندی شاپور میزیستند

باربد نام موسیقیدان ایرانی



ضمنا خوده عربها عرضه نداشتن دانشمند پرورش بدن که از ایران دانشمندان برخواسته اند

این چه اسلامیه که ۷۰۰ سال طول کشیده تا دانشمندانی مثل ابو علی سینا و ابوریحان تولید کنه

این حرفها کاملا بی اساس و پایه است


تمدن بر پایه های علوم مختلف شکل میگیره و تمدن ایران هم ممکن نیست بدون داشتن فرهیختگانی چون خوده کوروش که از بزرگترین فرزانگان جهان است شکل بگیره

کوروش ۲۵۰۰ سال پیش بله حقوق بشر پی برد چیزی که در ارا مارکس و هگل و کونته باید جستجو کرد



اسلام دوران پیامبر و خلفا چرا هیچ دانشمندی را پرورش نداد ...چرا بزرگترین دانشمندان و علما همه ایرانی هستند بخاری و شافعی و......همه ایرانی هستند

این ژن ارایایی این افراده که اونها رو به دانش سوق میده نه اسلام همونجوری که ابن سینا بیش از مسلمونی دانشمند بوده


نخستین مرکز بیماری‌های دریایی جهان[ویرایش]

در دانشگاه جندی شاپور، دوره ساسانیان، بخشی به گردآوری اطلاعات در باره بیماری‌های دریانوردان و راه‌های درمان آنها اختصاص داشته‌است. در سفرهای دریایی اکتشافی که در زمان هخامنشیان انجام می‌شد، همواره پزشکانی با کاروان‌های دریایی همراه بودند که وظیفه مراقبت‌های بهداشتی دریانوردان را بر عهده داشته‌اند. در کتاب دینکرد آمده‌است که «در دوران ساسانی در بندر سیراف و بندر هرمز نوعی دانشکده افسری به نام ناوارتشتارستان به آموزش و پرورش افسران نیروی دریایی ایران می‌پرداخت».[۸][۹]

ویکی پدیا
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
چگونه عمر با شقاوت تمام کتابخانه و مراکز فرهنگ و علوم ایران را به آتش کشید

قبل از اسلام[ویرایش]
ابن ندیم می‌نویسد:«اردشیر ساسانی تمام کتابهای باستانی ایرانیان که باقی مانده اما پراکنده شده بودند را از هند و چین جمع آوری و در خزانه نگهداری کرد. پسر او شاپور اول راه پدر را ادامه داد و و تمام کتابهایی که از زبانهای دیگر به پارسی ترجمه شده بود را جمع آوری کرد. او همچنین اوستا را به صورت یک کتاب گردآوری کرد. بنابر این پس از آنکه اسکندر اوستا را سوزاند آن را احیا کرد. کتابخانه دیگری که در این زمان ساخته شد کتابخانه خسرو اول در جندی شاپور برای دانشگاه آن بود. علاقه خاص او به جمع آوری کتابها از دورترین نقاط جهان مشهور است. جندی شاپور بهترین مرکز تحقیقاتی در دوران ساسانی بود. بسیای از دانشمندان از ملیتهای مختلف مخصوصا نسطوری‌ها در آنجا گرد آمده بودند و بسیاری از کتابها به دستور خسرو اول به فارسی ترجمه شده بود. علاوه بر این دو کتابخانه، کتابخانه‌های بزرگ و معتبر دیگری هم وجود داشت. همه آتشکده‌ها و پرستشگاهها مانند همه بیمارستانها و مراکز تحقیقاتی و آموزشی گنجینه کتابهای خودشان را داشتند.»[۲]

این دانشگاه با دستور عمر به اتش کشیده شد و همه کتابهایش سوزانده شد


جاحظ یکی از معدود دانشمندان عرب-رومی سرزمین عراق است که در ان زمان ضمیمه ایران بود او عرب زبان بود اما ایرانیان را میستاید و میگوید

جاحظ در توصیف فن سخنوری می‍گوید: «ایرانیان سخندان‌ترین مردم (اخطب الناس) هستند و از میان ایرانیان، پارسیان (اهل فارس) خطیبترین مردم ایران‌اند و شیرین‌زبان‌تر و خوش‌اداتر و بامحبت‌تر و در دوستی‌پایدارتر مردم مروند و در لغت پارسی دری از همه فصیح‌تر ایشانند. چنانچه مردم قصبهٔ اهواز در لغت پهلوی فصیح‌ترین ایرانیان‌اند.[۴] جاحظ با وجودی که ضد شعوبیه بوده از بلاغت ایرانی و الفاظ زیبا و پرمایگی معنای در زبان فارسی سخن گفته و توصیه کرده است که اگر کسی بخواهد، در فن سخنوری به درجهٔ عالی برسد باید کتاب «کاروند» پارسیان را بخواند.»[۵]
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  
مرد

 
SpartakoOos: قبل ازاسلام که دانشمندداریم مثل اسکیلاس ستاسپ بویر اندا آرتاخه استانس برازه برانوش فرغان جهن برزین شیده و.. درچندجای تاریخ میخوانیم که عربها زمان حمله به ایران کتابهای ایرانیان روسوزاندن ودانشمندان روکشتند مثلا در تاریخ ابن خلدون "العلوم العقلیه و اصنافها" می خوانیم :
میدونی چیه دوست من
زادگاه من شهر کوچیکیه و نو پا قدمتش شاید به هشتصد سال هم نرسه و آثار باستانی نداریم ، چون نداریم ما بجاش آب انبار ۵۰۰ سال پیشمون رو قدیمی میدونیم و جزء آثار ملی ، این درسته ولی این آب انبار در مقابل اثری مثل تخت جمشید هیچه یا به روزنامه محلیمون افتخار میکنیم اما این روزنامه کجا و روزنامه کیهان و اصلاعات کجا
شکی نیست که هر قوم و ملتی مخصوصا ایرانیهای متمدن عصر باستان دارای دانشمند و مهندس و جنگ آور بودن چون اگه نبودن تبدیل به امپراطوری نمیشدیم اما باید این دانشمندان رو در سطح جهانی اون زمان بررسی کنیم مثلا اینهائی که نام بردی کدوم فلز عصر حاضر یا سیاره و فرمول ریاضی رو کشف کردن مثال می زنم:
فیثاغورس الآن همه میشناسنش یا ارسطو بعنوان یه فیلسوف بزرگ یا مورخین یونانی و رومی یا حتی همه میدونن زکریا رازی کاشف الکله همه میدونن فردوسی شاعر بزرگیه هز شهرت بو علی سینا همه آگاهیم ،پس اینها میشن دانشمندان شعرا نویسندگان بزرگ جهانی حالال الین افرادی که شما نام بردی چند نفر میشناسنشون مثلا چند نفر تو دنیا آرتاخه یا همین ستاسپ یا برانوش و غیره رو میشناسن؟
SpartakoOos: مثلا در تاریخ ابن خلدون "العلوم العقلیه و اصنافها" می خوانیم :
"
شما به تاریخ ابن خلدون اشاره کردی در حالی که ابن خلدون ۸ قرن بعد از فتح ایران می زیسته و خود شاهد ماجرا نبوده و نقل قول ایشون از کسی دیگه بوده و شما مشخص نکردی اون شخص کی بوده در ضمن در تاریخ باید روایت دوطرف ماجرا یعنی مثلا مورخ عرب و مورخ ایرانی اون زمان رو با هم تطبیق بیدیم تا بدونیم چقدر واقعیته و چقدر اغراق
چون مثلا مورخ ایرانی که ناظر جنگ ایران و عراق بوده یه جور مینویسه و مورخ عراقی ناظر در جنگ که سمت عراقیها بوده یه جور
SpartakoOos: علوم ایرانیان که در آن کتب مدون بود
اگه اینطوریه در زمان مغولها هم همه کتابها و مساجد و بسیاری جاهای دیگه به آتش کشیده شد اما همچنان اشعار شعرای بزرگ و کتب دانشمندان بزرگ ما باقی مونده ، امکان نداره بشه همه کتب و دانش یه سرزمین رو نابود کرد حتی اسکندر با آتش زدن تخت جمشید نتونست حتی اگه سعی بر این کار بشه باید دست کم یه کتاب باقی بمونه

SpartakoOos: بناهای جامانده از ۲۵۰۰سال پیش مثل تخت جمشید یا پاسارگاد یا بیستون طاق کسری رو
در هیچ کدوم از این بناها مهندسین یا معماران ایرانی کار نمیکردن تنها کارفرما یا رئیس پروژه ایرانی بوده برای ساختن تکه ای از تخت جمشید مثلا یکی از تالارها شاهنشاه دستورش رو میداد و اینکه چگونه باید ساخته بشه بقیه توسط معماران بابلی ، ایلامی ، آشوری یا یونانی ساخته میشد مثلا ساختمان کار یه گروه نقش و نگارها گروه دیگه پلکان یه گروه دیگه می ساخت اگه بررسیهای بنای تخت جمشید رو بخونید کاملا مشخصه
SpartakoOos: اصلا علم وتمدن ربطی به دین نداره همونطورکه ماتمدن زرتشتی یا تمدن یهودی یامسیحی نداریم تمدن اسلامی هم نداریم
این کاملا اشتباهه ، یک دین میتونه با توجه به دیدگاهش نسبت به علم ، شرایطی برای رشد علم بوجود بیاره یا رشدش رو کند کنه
برداشت غلط تندروهای طالبان از دین باعث کندی رشد علم در اون دیار شده در حالی که اسلام باعث شد عربهای بدوی پا برهنه در حجاز به سمت با سوادی و آموختن علم برن
پیامبری که میاد میگه علم را ولو در چین باشد بیاموزید مسلمه که مردمش رو بسوی علم و دانش سوق میده
SpartakoOos: بی شک اعراب اگربه یونان هم حمله میکردندالان ازسقراط وبقراط وسایرفلاسفه هم اسمی درمیان نبود
در همان عصر سقراط و بقراط اعراب نه به یونان یورش برده بودن نه به ایران ، همین ابن خلدونی که اسم بردی اگه یه سر به ویکی بزنی میگه اونو بزرگترین دانشمند شرق میشناسن یا فارابی و دیگران
SpartakoOos: هیچوقت توصیه برای نفی یالغوبرده داری نداشته واونوبه صورت یک امرطبیعی پذیرفته
در اسلام هیچ آیه صریحی در مورد تحریم شراب هم نیست با اینکه میدونیم از نظر اسلام کاملا حرامه
مردمی که به اسلام روی میاوردن در اون زمان باید کم کم این دین جدید و قوانینش رو میپذیرفتن تا به قول ما با پوست و خونشون عجین بشه ، اگه قرار بود از همون ابتدا میگفت آقا هر کی میاد به مسلمون بشه نماید شراب یخوره نباید برده داشته باشه نباید متعه کنه و نباید و نبایدهای دیگه ، مسلما هیچ کس به سمتش نمیومد
اسلام اومد و کم کم این ناهنجاریها رو جمع کرد برای شراب چندین مرحله آیه نازل شد تا مردم فهمیدن نباید شراب بخورن برای برده داری هم همین طور براش قوانینی گذاشته شد
البته میدونی که برده داری در اسلام تا برده داری در جاهای دیگه که میشن برده زر خرید فرق داره و دستور اسلام اینه که با برده بد رفتاری نشه مثلا شما نمیتونی مانع ازدواج برده بشی یا نمیتونی بیشتر از یه حد و زمان مشخصی از برده کار بکشی .....
SpartakoOos: این مطالب درکدوم کتب تاریخی نوشته شده اخوندها میگن اینهاروازروایات نقل میکنیم حدیث وروایات هم که همه میدونند چقدرقابلیت جعل وتحریف داره معلوم نیست شاید ساخته وپرداخته همین ۱۰۰سال یا ۲۰۰سال اخیرباشه
جالبه ! شما تاریخ رو درست میدونی ولی روایت رو نه در حالی که همه بر عکسش رو فکر میکنن
تاریخ رو میشه فرد مورخ هرجور دوست داره نوشت ولی روایت چون دارای رجال حدیث و آدرسه میشه تشخیص داد صحیحه یا نه در روایت نقل کننده راوی میاد و یکی یکی مشخص میکنه که از کیا روایت رو شنیدن تا می رسه به فرد حاضر در ماجرا ، البته راویان دروغگو هم هستن که جعل روایت میکنن برای همین در اهل سنت اومدن و بررسی کردن که این افراد کدومشون صحیح هستن و کدوم جاعل برای همین در ذیل روایات اهل سنت درجه صحت و درستی هر حدیث نوشته شده و کتابی وجود داره که در اون میشه دید که مثلا فلان شخص که راوی حدیثع در چه جایگاهی هست پیره ، دروغگو هست، دیوانه یا فراموشکاره کاری که در اهل تشیع انجام نشده و شما تو کتاب کافی نمیتونی ببینی که درجه فلان روایت چیه
SpartakoOos: به هرحال ماباید درعمل مسلمونها روبسنجیم اون موقعی که به غیرعرب ها موالی میگفتند و اونها روازحق داشتن شمشیرو مرکب محروم میکردند
این حرف شما اغراقه بزرگه در واقع شما چیز دیگه ای رو بد برداشت کردین
در اسلام وظیفه دفاع از سرزمین اسلامی با مسلمونهاست و جنگ از غیر مسلمان سلب شده در مقابل مسلمونها موظف به حفاظت از جان و ناموس غیر مسلمونها هستند و در مقابل این حفاظت ازشون جزیه میگیرن ، پس اینطور نیست که اونها حق نداشته باشن شمشیر و مرکب نداشته باشن
SpartakoOos: اصلا درذات اسلام تبعیض ونابرابری هست تبعیض بین زن ومرد
این حرفها نشون میده که شما اصلا قوانین اسلام رو نخوندید و راجبش تحقیق نکردین و تنها چیزهائی رو مینویسید که شنیدید و دارین با چشم می بینین
SpartakoOos: مهم امروز وزمان حاله که مسلمونها با چسبیدن به قوانین ۱۴۰۰سال پیش خودشونو اسیرکردند وازسایرممالک عقب افتادن
اینکه مسلمونهای الآن اسیرن کاملا درسته اما به قوانین ۱۴۰۰ سال پیش نچسبیدن بلکه وانمود میکنن اون قوانین رو اجرا میکنن ، اون هم قوانینی که به نفعشونه نه همه
تو قوانین ۱۴۰۰ سال پیش اسلام میگه دروغ نگید آیا الآن عمل میشه اون قوانین میگه از هر طرف ۴۰ خونه همسایه شما محسوب میشه و کسی که ندونه همسایش چه حال و روزی داره با شکم گرسنه میخوابه یا سیر مسلمون نیست آیا الآن ما از خونه بغلیمون خبر داریم؟
چند نفرمون قوانین مربوط به معاملات و بیع رو رعایت می کنیم در ۱۴۰۰ سال پیش حتی به یامبرش هم اعتراض میشد آیا الآن شما حق این کار رو با یه رهبر داری؟
پس اصلا قوانین اسلام پیاده نمیشه و اینها فقط خودشون رو گول می زنن این حکومت هم از اسلام بعنوان ابزاری برای حکومت استفاده میکنه و تا اینطوریه ما جلو نمی ریم هیچ بلکه عقب هم میایم
     
  
صفحه  صفحه 44 از 74:  « پیشین  1  ...  43  44  45  ...  73  74  پسین » 
مذهب
مذهب

Real Islam - اسلام راستین

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA