ارسالها: 23330
#791
Posted: 18 Apr 2014 19:23
بالبینوس که میترسید پوپینوس قصد براندازی او و به دست گرفتن کامل قدرت را در سر داشته باشد پس از بازگشت او به مشاجره با پوپنیوس میپرداخت و همین امر سبب شد تا آنها کاخهای خود را از یکدیگر جدا سازند. با این حال در سومین ماه از دوران امپراتوری مشترک آن دو، پرتورینها که همواره از این انتصاب سناتوری خشمگین بودند و یاد سرباز-امپراتور ماکسیمینوس را گرامی میداشتند فرصتی برای انتقام یافتند. آنها در ۲۹ ژوئیه ۲۳۸ به کاخ امپراتوری یورش برده و بالبینوس و پوپینوس را به قتل رساندند.
پایان بالبینوس
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#792
Posted: 18 Apr 2014 19:26
گوردیان سوم
دوران ۲۳۸ - ۲۴۴
زادروز ۲۰ ژانویه ۲۲۵
زادگاه رم
مرگ ۱۱ فوریه ۲۴۴
محل مرگ منابع ساسانی:
میسیکه (پیروزشاپور)، میانرودان
منابع رومی:
Zaitha، میانرودان
پیش از فیلیپ عرب
پس از پوپینوس و بالبینوس
همسر فوریا سابینیا ترانکوئیلینا
مارکوس آنتونیوس گوردیانوس (به لاتین: Marcus Antonius Gordianus) (زادهٔ ۲۰ ژانویهٔ ۲۲۵ - درگذشتهٔ ۱۱ فوریهٔ ۲۴۴) که بیشتر با نام گوردیان سوم شناخته میشود، امپراتور روم بین سالهای ۲۳۸ - معروف به سال شش امپراتور - تا ۲۴۴ میلادی بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#793
Posted: 18 Apr 2014 19:31
گوردیان سوم در ۲۰ ژانویه ۲۲۵ میلادی در رم زاده شد. مادرش دختر سناتور مارکوس آنتونیوس گوردیانوس سمپرونیانوس رومانیوس (بعدتر امپراتور گوردیان یکم) بود و پدرش نیز بیشک یکی از سناتورهای رومی بود که نامش تا بهامروز ناشناخته مانده است و تا پیش از بروز شورش در آفریقا در اوایل ۲۳۸ درگذشته بود.
در اوایل سال ۲۳۸ میلادی شورشی در استانهای آفریقایی امپراتوری روم توسط ملاکینی که به شیوهٔ دریافت مالیات اعتراض داشتند علیه امپراتور وقت، ماکسیمینوس ترکس آغاز شد. پدربزرگ گوردیان سوم در این زمان، فرماندار آن مناطق بود و شورشیان او را به عنوان امپراتور خود برگزیده و گوردیان یکم نام دادند. گوردیان یکم امپراتوری مشترک خود را با پسرش گوردیان دوم آغاز کرد و سنای روم نیز آنان را به رسمیت شناخت. اما این، شورش توسط یکی از حامیان وفادار به ماکسیمینوس فرونشانده شد. گوردیان دوم در میدان نبرد کشته شد، گوردیان یکم دست به خودکشی زد و ماکسیمینوس با سپاهش به سوی رم روانه شد. اعضای سنا که به دلیل حمایت آشکارشان از گوردیانها از وضعیت خود بیم داشتند، ماکسیمینوس را از قدرت خلع و شورای ۲۰ نفرهای را تشکیل دادند که دو نفر از سناتورها به نامهای پوپینوس و بالبینوس را به عنوان امپراتوران مشترک برگزیدند. اما این انتخاب چندان مورد قبول افکار عمومی واقع نشد و رمیها دست به شورش زده و سنا را به محاصرهٔ خود درآوردند. اعضای سنا که از علاقهٔ مردم به نوهٔ ۱۳ سالهٔ گوردیان یکم آگاه بودند، برای آرام ساختن اوضاع او را به رم آورده، به احترام پدربزرگش مارکوس آنتونیوس گوردیانوس نامش نهادند و سزار و جانشین امپراتور ساختند.
در اوایل ژوئن ۲۳۸، خبر کشته شدن ماکسیمینوس تراکس توسط سپاهیانش به رم رسید، پوپینوس و بالبینوس بر سر قدرت با یکدیگر درگیر شدند و پرتورینها که از انتخاب آنها ناراضی بودند به انتقام ماکسیمینوس آن دو را در ۲۹ ژوئیه ۲۳۸ به قتل رساندند. به دنبال کشته شدن دو امپراتور، گوردیان سوم نوجوان با رأی مثبت سنا و سربازان در اوت همان سال به عنوان امپراتور جدید روم معرفی شد و به دلیل سن کم، ادارهٔ امور در ابتدا برعهدهٔ مادرش و سپس بر عهدهٔ تیمسیتئوس ، فرماندهٔ پرتورینها و پدرهمسرش بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#794
Posted: 18 Apr 2014 19:32
بزرگترین چالش امپراتور نوجوان، حفظ امنیت در مرزهای امپراتوری روم بود. مشکل با گوتها در حاشیهٔ دانوب همچنان ادامه داشت اما خطر جدی از سمت مرزهای شرقی و از جانب ساسانیان بود. اردشیر یکم پیشتر نصیبین و حران را در ماههای پایانی حکومت ماکسیمینوس تراکس به تصرف خود درآورده بود و اینک سپاه ساسانی در سال ۲۴۰ میلادی به فرماندهی پسرش شاپور یکم در حال پیشروی روزافزون در نواحی تحت کنترل امپراتوری روم در میانرودان بود و در همین سال موفق شدند تا پادگان نظامی رومیها در هاترا (در شمال عراق امروزی در حدود ۵۵ مایلی جنوب موصل) را به تصرف خود درآورند.
امپراتوی روم برای مقابله با ساسانیان، تمامی سپاهیانش را از مرزهای غربی فراخواند و دست به ضدحملهای بزرگ علیه نیروهای ساسانی زد و موفق شد تا ضمن بازپسگیری شهرهای نصیبین و حران، پیروزی سرنوشتسازی را در نبرد راسائنا در راسائنا (رأسالعین امروزی) بهدست آورد. به دنبال این پیروزیها گوردیان سوم همراه با پدرزن خود تیمسیتئوس، برای شرکت در یکی از لشکرکشیها در ناحیهٔ میانرودان در سال ۲۴۳ میلادی به این منطقه آمد اما تیمیستئوس بر اثر بیماری درگذشت و س. ژولیوس پریسکوس - دیگر فرماندهٔ پرتورینها - گوردیان سوم را مجاب کرد تا برادرش م. ژولیوس فیلیپوس (بعدتر امپراتور فیلیپ عرب) را به عنوان جانشین تیمسیتئوس برگزیند. مبارزه با ساسانیان ادامه یافت و سپاه روم موفق شد تا در طول پاییز و زمستان همان سال از رود فرات گذر کند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#795
Posted: 18 Apr 2014 19:32
در سال ۲۴۴ پس از میلاد، دو سپاه ساسانی و رومیان در نزدیکی شهر میسیکه (فلوجه امروزی در عراق، ۴۰ مایلی غرب بغداد) با یکدیگر رودررو شده و نبرد میسیکه بینشان رقم خورد. در پایان پیروزی ازآن سپاه ساسانی به فرماندهی شاپور یکم بود و او برای گرامیداشت این پیروزی، شهر میسیکه را به پیروزشاپور تغییرنام داد. او همچنین این پیروزی را در نقش رستم به ثبت رساند و به سه زبان نوشته شد که گوردیان سوم در این جنگ کشته شد.
اما منابع رومی نامی از این نبرد به میان نیاوردهاند و مدعیند که گوردیان سوم در نزدیکی سیرسزیوم در کنارهٔ رود فرات و در ۲۵۰ مایلی شمال پیروزشاپور مرده است و مقبرهای به یاد او در مکانی به نام Zaitha برایش ساخته شده است. این منابع همچنین فیلیپ عرب را که پس از مرگ گوردیان سوم به مقام امپراتوری روم دست یافت را عامل اصلی مرگ امپراتور ۱۹ ساله میدانند هرچند که فیلیپ، بیماری را دلیل مرگ گوردیان سوم اعلام کرده بود.
پایان گوردیان سوم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#796
Posted: 18 Apr 2014 19:35
فیلیپ عرب
دوران ۲۴۴–۲۴۹
نام کامل مارکوس ژولیوس فیلیپوس
لقب(ها) فیلیپ عرب
زادگاه شهبا
مرگ ۲۴۹
محل مرگ ورونا
پیش از دسیوس و هرنیوس اتروسکوس
پس از گوردیان سوم
همسر مارچا اوتاچیلیا سِویرا
فرزندان فیلیپوس دوم و یولیا سورینا
مارکوس ژولیوس فیلیپوس (به لاتین: Marcus Julius Philippus) معروف به فیلیپ عرب (به انگلیسی: Philip the Arab) (درگذشتهٔ ۲۴۹) امپراتور روم بین سالهای ۲۴۴ تا ۲۴۹ بود.
فیلیپ عرب با نام مارکوس ژولیوس فیلیپوس در شهبا (در نزدیکی بصری امروزی در سوریه) و در خانوادهای از چابکسواران برجسته با اصالت عربی زاده شد. در بحبوحهٔ جنگ امپراتوری روم با ساسانیان و بهدنبال درگذشت تیمسیتئوس، فرماندهٔ پرتورینها و پدر زن امپراتور گوردیان سوم، فیلیپ جانشین او شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#797
Posted: 18 Apr 2014 19:38
در ۱۱ فوریه ۲۴۴ خبر مرگ گوردیان سوم منتشر شد. بنا بر منابع ساسانی او در نبرد میسیکه کشته شده بود اما فیلیپ، مرگ او را بر اثر ابتلا به بیماری اعلام نمود. در منابع یونانی اشارهای به نبرد میسکیه نشده است و فیلیپ عرب را عامل مرگ امپراتور نوجوان میدانند. با مرگ گوردیان سوم، فیلیپ به مقام امپراتوری روم رسید و به سرعت عهدنامهٔ صلحی را با ساسانیان برای پایان بخشیدن به جنگ امضا کرد. پس از آن فیلیپ مدتی را به مبارزه با گوتها و دیگر قبایل ناحیهٔ دانوب سپری نمود و سرانجام در سال ۲۴۸ میلادی به رم بازگشت تا در جشن هزارمین سال بنیادگذاری شهر شرکت جوید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#798
Posted: 18 Apr 2014 19:38
دوران فرمانروایی فیلیپ با بحران واقعی سدهٔ سوم همراه بود. در این مدت قبایل متجاوز مرزهای امپراتوری را مورد تاخت و تاز خود قرار داده بودند و در داخل نیز کشور درگیر جنگ داخلی به فرماندهی ژنرالهای مخالف بود. فیلیپ در سال ۲۴۸ پس از میلاد، دسیوس را برای مقابله با تهاجم گُتها به منطقهٔ دانوب فرستاد و او توانست بر آنان چیره شود. این موفقیت اولیه سبب شد تا سپاهیانش او را امپراتور بنامند و دسیوس به سرعت با لشگریانش به سوی رم حرکت کرد. فیلیپ عرب نیز پس از اطلاع از این رویداد با سپاهیانش برای مقابله با دسیوس از رم خارج شد. دو سپاه در تابستان سال ۲۴۹ در ورونا (واقع در ایتالیای امروزی) با یکدیگر روبرو شدند. فیلیپ در سپتامبر همان سال شکست خورد و کشته شد، سنای روم دسیوس را به عنوان امپراتور جدید به رسمیت شناخت و او دوران فرمانروایی خود را آغاز نمود.
پایان فیلیپ عرب
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#799
Posted: 18 Apr 2014 19:42
دقیانوس
دوران ۲۴۹-۲۵۱ (بهتنهایی)
۲۵۱ (همراه با هرنیوس اتروسکوس)
زادروز پیرامون ۲۰۱
زادگاه بودالیا
مرگ ژوئن ۲۵۱
محل مرگ آبریتوس
پیش از تربونیانوس گالوس و هوستیلیان
پس از فیلیپ عرب
همسر هرنیا اتروشیلا
فرزندان هرنیوس اتروسکوس
هوستیلیان
دین Roman Paganism
گایوس مسیوس کینتوس ترایانوس دسیوس (به لاتین: Gaius Messius Quintus Decius Augustus) امپراطور روم، کشته شده به سال ۲۵۱ میلادی است. وی به سبب شکنجه دادن مسیحیان، شهرت دارد. اصحاب کهف را معاصر این امپراطور دانستهاند. نام درست آن، «دسیوس» است که تحریف شده آن به صورت دقیانوس، شهرت دارد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#800
Posted: 18 Apr 2014 19:43
به طوریکه در کتب تاریخی آمدهاست دسیوس مردی رومی بود که در قرن سوم میلادی به امپراطوری روم رسید. به طوریکه در اسلام و مسیحیت آمده است، در زمان امپراطوری دسیوس چند تن از مردم شام به مسیحیت گرائیدند. نام این افراد به کاملترین شرح بدین صورت است: مکسلمینا – تملیخا – مرطوس – نیرویس – کسطومس – دنیموس – ریطوفس – قالوس – محسلمینا، که به اصحاب کهف معروفند. دسیوس آنها را احضار کرد و از آئینشان پرسید. جواب دادند ما مسیحی هستیم.
دسیوس آنها را به زندان انداخت و یک شب مهلت داد تا در عقیده خویش تجدید نظر کنند و از مسیحیت دست بکشند. چون شب فرارسید اصحاب کهف از زندان دسیوس فرار کردند و در خارج شهر به کوه بیجلوس پناه بردند. نزدیک کوه شبانی بود به نام دنیموس که گوسفندان را حراست و نگاهبانی میکرد. اصحاب کهف دین و آئین جدید را بر شبان عرضه کردند و از او پناه خواستند دنیموس شبان دین ایشان پذیرفت و گوسفندان را به حال خود گذاشته با آنها در یکی از شکافها و غارهای سختگذر کوه که دور از انظار عابرین بود پنهان شد. به همراه شبان سگی بود بنام قطمیر که هرچند آن سگ را میزد بازنمیگشت و با هفت تن اصحاب کهف به درون غار رفت.
چون آنها بخفتند قطمیر دستها پیش دراز کرد و چنانکه عادت سگ باشد دهن به سردست نهاده در خواب عمیقی فرورفت. پس به خواب رفتند و مدت سیصد و نه سال در آن غار بودند. در طول این مدت دسیوس کشته شد، پس از انقضای مدت مقرر یکتن از آنها به نام مکسلمینا بیدار شد. چون آفتاب نیمروز دیدند پنداشتند که شب گذشته سپیده دم داخل غار شده بخفتند و اکنون بیدار گشتند. یکی از آنان به نام تملیخا چند درم به مهر و سکه دسیوس ببازار برد تا آذوقه خریداری کند. خانهها و بازارهای شهر بهنظر تملیخا عجیب آمد. نزدیک نانوا شد و درم و سکه عهد دسیوس نشان داد و نان خواست. نانوا گفت این سکه از کجا آوردی؟ تملیخا جواب داد روز قبل از شهر بیرون بردم مگر مهر دسیوس را نمیبینی؟ نانوا که مردی عامی بود دسیوس را نشناخت و نان نداد. نانوا و تملیخا سرگرم گفتگو و مشاجره بودند که یکی از سرهنگان در رسید و تملیخا را نزد فرماندار شهر برد. فرماندار شهر چون سکه دسیوس بدید یقین کرد که او جزء اصحاب کهف و از زمان دسیوس است زیرا افسانه ایشان را در انجیل خوانده بود. پس روحانیون مسیحی را احضار کرد تا جریان قضیه را خود از زبان تملیخا بشنود تملیخا در پاسخ روحانیون گفت: من و یارانم از ترس دسیوس دیروز از این شهر بیرون رفتیم و در کوه بیجلوس بغاری پنهان گشتیم. امروز از خواب برخاستیم و من به شهر آمدم تا با این پولها نان و آذوقه خریداری کنم و امشب از اینجا برویم.
فرماندار شهر به تملیخا گفت: از زمان دسیوس تا این ساعت مدت سیصد و نه سال میگذرد. فردی به نام عیسی آمد و افسانه شما را در انجیل خود آورده است. ما مسیحی هستیم و از روش عیسی پیروی میکنیم. یاران تو کجایند؟
تملیخا گفت در غار هستند. فرماندر با عدهای از همراهان و تملیخا بجانب غار رفت. چون به غار رسیدند تملیخا داخل شد و دگرگونی مذهب در امپراطوری روم و مرگ دسیوس را به یاران خویش گفت ولی پس از این گفتمان همه آنها از تعجب در دم جان داد. سایر اصحاب کهف و حتی سگ قطمیر نیز بیفتادند و مردند.
چون روز شد و اثری از اصحاب کهف ندیدند بدانستند که بر طبق آنچه در انجیل آمده است همگی پس از بیدار شدن ناپدید شدهاند.
پایان دقیانوس
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.