ارسالها: 23330
#871
Posted: 20 Apr 2014 13:13
کنستانتین دوم
دوران ۳۳۷-۳۴۰
زادروز تابستان ۳۱۶
زادگاه آرله
مرگ ۳۴۰
محل مرگ آکیلیا
پیش از کنستانتیوس دوم
پس از کنستانتین یکم
دودمان کنستانتینی
پدر کنستانتین یکم
مادر فاوستا
کنستانتین دوم با نام کامل فلاویوس کلودیوس کنستانتینوس (به لاتین: Flavius Claudius Constantinu) (زادهٔ ۳۱۶ - درگذشتهٔ ۳۴۰) امپراتور روم از ۳۳۷ تا ۳۴۰ بود.
کنستانتین دوم، دومین پسر کنستانتین یکم و فاوستا بود و در تابستان ۳۱۶ (تاریخ احتمالی) در آرله (در فرانسه امروزی) زاده شد و همچون دیگر برادرانش به عنوان یک مسیحی پرورش یافت. پدرش کنستانتین او را در یکم مارس ۳۱۷ به مقام سزاری رساند و کنستانتین دوم در همان سنین جوانی در نبردهای گوناگونی همچون لشکرکشی سال ۳۲۳ کنستانتین یکم علیه سرمتیها شرکت جست و در ۳۳۲ فرماندهٔ میدان بههنگام لشکرکشی پدرش علیه گوتها بود.
کنستانتین دوم تا پیش از ۳۳۵ ازدواج کرد اما نام همسرش معلوم نیست. او همچنین دربار خود را در گل تا پیش از مرگ پدرش در ۳۳۷ داشت.
پس از آن که کنستانتین یکم در ۳۳۷ درگذشت، کنستانتین دوم و برادرانش کنستانس یکم و کنستانتیوس دوم هریک با کسب عنوان آگوستوس به تقسیم امپراتوری بین خود پرداختند و کنستانتین دوم فرمانروای بریتانیا، گل و اسپانیا شد. او کمی بعد مدعی سرزمینهای ایتالیا و آفریقا که در حاکمیت برادرش کنستانس قرار داشت شد و در ۳۴۰ به طور ناگهانی ایتالیا را مورد تاخت و تاز خود قرار داد. او و سپاهیانش پس از نفوذ به آکیلیا با پیشقراولان ارتش کنستانس روبرو شدند و کنستانتین دوم در جنگی که بین دو سپاه درگرفت کشته شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#872
Posted: 20 Apr 2014 13:15
anahita34: كي قراره اين همه مطالبو بخونه؟
هر يه صحفش كلي طولانيه اخه
سلام هر کس یه سری علایقی داره شاید خیلی ها علاقمند باشند
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#873
Posted: 20 Apr 2014 13:17
کنستانس یکم
دوران ۳۳۷-۳۵۰
زادروز ۳۲۰ یا ۳۲۳
مرگ ۱۸ ژانویه ۳۵۰
محل مرگ گل
پیش از کنستانتیوس دوم
پس از کنستانتین یکم
دودمان کنستانتینی
پدر کنستانتین یکم
مادر فاوستا
کنستانس با نام کامل فلاویوس یولیوس کنستانس (به لاتین: Flavius Julius Constans) (زادهٔ ۳۲۰ یا ۳۲۳ - درگذشتهٔ ژانویه ۳۵۰) امپراتور روم از ۳۳۷ تا ۳۵۰ بود.
کنستانس کوچکترین پسر کنستانتین یکم و فاوستا بود. او که با آموزههای مسیحی پرورش یافته بود در ۲۵ دسامبر ۳۳۳ از سوی پدرش به عنوان سزار معرفی شد. کنستانتین یکم در ۳۳۷ درگذشت و کنستانس و دو برادر دیگرش کنستانتین دوم و کنستانتیوس دوم، پس از موافقت با اعدام دالماتیوس و هانیبالیانوس، خواهرزادگان و در عینحال دیگر جانشینان کنستانتین، به طور مشترک با دریافت عنوان آگوستوس به امپراتوری روم رسیدند. آنها در نخستین هفتهٔ سپتامبر ۳۷۷ در پانونیا با یکدیگر دیدار کرده و سرزمینهای امپراتوری را بین خودشان تقسیم کردند. قلمرو فرمانروایی کنستانس درابتدا و در مقایسه با دو برادر دیگرش تقریباً کوچک بود و تنها شامل ایتالیا و آفریقا میشد اما پس از دیدار سه برادر در پانونیا، ادارهٔ منطقهٔ بالکان و قسطنطنیه نیز به او داده شد.
دریافت قلمروهای بیشتر بر قدرت کنستانس افزود و این موضوع به تیرگی روابط بین او و برادر بزرگترش کنستانتین دوم انجامید چرا که چیزی به قلمرو او در غرب افزوده نشده بود. در عینحال کنستانس از پذیرش کنستانتین به عنوان امپراتور ارشد سر باز میزد و این به بدتر شدن روابط بین آن دو میافزود.
کنستانس با وخیمتر شدن اوضاع، اداراهٔ تراکیه و قسطنطنیه را در ۳۳۹ بهعنوان باج به دیگر برادرش کنستانتیوس دوم بازگرداند تا بدیت ترتیب حمایت او را بدست آورد. سرانجام این بحران در ۳۴۰ به اوج خود رسید و هنگامی که کنستانس مشغول سرکوب قبایل دانوبی در آن منطقه بود، کنستانتین دوم با استفاده از موقعیت به ایتالیا حمله کرد. کنستانس فوراً گروهی از پیشقراولان سپاه خود را به مقابله با برادرش فرستاد و کنستانتین دوم در این جنگ شکست خورده و کشته شد. با مرگ کنستانتین دوم در آکیلیا، سرزمینهای تحت فرمان او نیز به کنستانس رسید.
کنستانس و کنستانتیوس دوم از پیروان مسیحیت بودند. آن دو در ۳۴۱ فرمانی را مبنی بر ممنوعیت قربانیدادن برای بتها صادر کردند و یک سال بعد نسبت به تخریب بتکدهها هشدار دادند. با این وجود دو برادر از نظر دیدگاههای مذهبی با یکدیگر تفاوت داشتند. کنستانتیوس دوم پیرو آریانیسم (یکی از شاخههای مسیحیت) بود و کنستانس آنرا همچون پدرشان کنستانتین یکم کفرآمیز میدانست. این موضوع باعث بروز درگیریهایی بین آن دو شده بود و بیم آن میرفت که جنگی تمام عیار بینشان درگیرد. اما دو برادر سرانجام در ۳۴۶ توافق کردند که بدون توجه به مذهب یکدیگر به زندگی صلحآمیز در کنار هم ادامه دهند.
کنستانس به عنوان یک امپراتور مسیحی همچون پدرش به ترویج مسیحیت همت گماشت اما در مقابل به ضدیت و سرکوب بتپرستان، یهودیان و مسیحیان دوناتوسی در آفریقا پرداخت.
کنستانس در ۳۴۱ با موفقیت از قلمروش در مقابل حملهٔ فرانکها دفاع کرد و دو سال بعد به بریتانیا رفت (او آخرین امپراتور مشروعی بود که از آن سرزمین دیدار کرد).
با این وجود کنستانس در بین سپاهیانش محبوب نبود و همین موضوع به سرنگونیش انجامید. در ژانویهٔ ۳۵۰، ماگننتیوس (به لاتین: Magnentius) که پیشتر بردهٔ کنستانتس بود و سپس به فرماندهی سپاه او رسیده بود علیه او در آگوستودونوم (آتون امروزی در فرانسه) شورید و خود را امپراتور خواند. کنستانس مجبور به فرار به اسپانیا شد اما در بین راه گرفتار یکی از مأموران ماگننتیوس به نام گایسو گردید و به دست او کشته شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#874
Posted: 20 Apr 2014 13:22
کنستانتیوس دوم
دوران ۳۳۷ - ۳۶۱
زادروز ۷ اوت ۳۱۷
زادگاه سیرمیوم، ساویا
(Sremska Mitrovica در صربستان امروزی)
مرگ ۳ نوامبر ۳۶۱
محل مرگ Mopsucrenae، هونوریاس
(در ترکیه امروزی)
پیش از ژولیان
پس از کنستانتین یکم
دودمان کنستانتینی
پدر کنستانتین یکم
مادر فاوستا
فلاویوس یولیوس کنستانتیوس (به لاتین: Flavius Julius Constantius) (زادهٔ ۷ اوت ۳۱۷ - درگذشتهٔ ۳ نوامبر ۳۶۱) ملقب به کنستانتیوس دوم امپراتور روم از ۳۳۷ تا ۳۶۱ بود. او در ابتدا حکومت را به طور مشترک با برادرانش کنستانتین دوم (مرگ ۳۴۰) و کنستانس یکم (مرگ ۳۵۰) در اختیار گرفت اما پس از آنها به تنهایی از ۳۵۳ تا ۳۶۱ بر روم فرمان راند.
کنستانتیوس پسر کنستانتین یکم و فاوستا بود و در ۸ یا ۱۳ نوامبر ۳۲۴ از سوی پدرش به عنوان سزار انتخاب و تا ۹ سپتامبر ۳۳۷ با این عنوان در خدمت کنستانتین یکم بود. او در ۳۳۲ و هنگامیکه برادرش کنستانتین دوم در دانوب درگیر جنگ بود به گل فرستاده شد. او سپس با نخستین همسرش که دخترِ عمویش یولیوس کنستانتیوس بود ازدواج کرد. کنستانتین یکم در ۳۷۷ درگذشت و کنستانتیوس دوم که درگیر نبردی در شرق بود به سرعت خود را به قسطنطنیه رساند تا آمادهسازیهای لازم برای مجلس ترحیم پدرش را انجام دهد.
پس از مرگ کنستانتین، کنستانتیوس دوم همراه با دو برادرش کنستانتین دوم و کنستانس یکم بر تخت امپراتوری نشست. اما این تغییر قدرت بدون خونریزی نبود و دو جانشین دیگر کنستانتین به نامهای دالماتیوس و هانیبالیانوس که از سوی او برای جانشینی مشترک انتخاب شده بودند به قتل رسیدند. سربازان همچنین شمار دیگری از اعضای خانوادهٔ کنستانتین از جمله برادر ناتنیش کنستانتیوس (پدر امپراتور بعدی ژولیان) را کشتند. تنها افراد مذکر خانواده که از این کشتار جان سالم به در بردند ژولیان و برادر ناتنیش گالوس بودند.تصور بر این است که کنستانتیوس دوم پشت این کشتارها بوده باشد بویژه که ژولیان طی نامهای به آتنیها بهروشنی کنستانتیوس را قاتل پدرش معرفی میکند.
سه برادر امپراتوری روم را بین خود تقسیم کردند و بخش شرقی امپراتوری شامل تراکیه، مقدونیه، یونان، آسیا و مصر به کنستانتیوس دوم رسید. با کشته شدن کنستانس یکم به دست نیروهای ماگننتیوس در ۳۵۰ سرزمینهای تحت فرمان او به کنستانتیوس دوم رسید. این سرزمینها در عین حال شامل سرزمینهای کنستانتین دوم که پس از کشته شدنش در جنگ علیه کنستانس در ۳۴۰ به او رسیده بود نیز میشد.
ایران و روم به مدت ۴ دهه با یکدیگر در صلح بودند اما شاپور دوم، پادشاه ساسانی پس از مرگ کنستانتین یکم در ۳۳۸ به روم حمله کرد و این حملات تقریباً به طور کامل بر روی دژ استراتژیک رومیها در میانرودان متمرکز بود. شاپور سه بار اقدام به محاصرهٔ شهر نصیبین که این دژ در آنجا واقع شده بود کرد اما نتوانست آن را تسخیر نماید. در ۳۴۸ دو کشور درگیر نبرد سنجار شدند که با پیروزی رومیان به پایان رسید.
جنگهای شاپور دوم و کنستانتیوس دوم تا ۳۵۰ ادامه یافت و علیرغم سرنوشتساز نبودشان بسیار خونبار بودند.
کنستانتین دوم در ۳۴۰ و به هنگام حمله به ایتالیا بهدست پیشقراولان سپاه کنستانس کشته شد و کنستانس نیز در ژانویهٔ ۳۵۰ توسط نیروهای ماگننتیوس که خود را امپراتور نامیده بود به قتل رسید. بدین ترنیب کنستانتیوس دوم در آن زمان تنها امپراتور قانونی روم بهشمار میرفت. او در ۳۵۰ به اروپا بازگشت تا شورش دو تن از غاصبان تاج و تخت را سرکوب نماید. وترانیو، فرماندهٔ سپاه دانوب بود که قدرت را در ایلیریکوم (در غرب صربستان امروزی) در دست گرفته و بقیهٔ اروپا نیز در چنگ ماگننتیوس بود. کنستانتیوس توانست تا وترانیو را در نایسوس (نیش امروزی در صربستان) به کنارهگیری ترغیب نماید، سپس در ۳۵۱ قوای ماگننتیوس را در مورسا (اوسیجک امروزی در صربستان) در هم کوبید. کنستانتیوس در طول این درگیریها پسرعمویش گالوس سزار را به مقام فرمانداری شرق منصوب کرد. اما او حاکمی مستبد بود و کنستانتیوس او را در ۳۵۴ فرا خواند و حکم اعدامش را صادر کرد.
در ۳۵۷ کنستانتیوس دیداری از رم داشت و سپس به سمت شمال حرکت کرد تا علیه سرمتیها، سوئِویها و کوادیها در حاشیهٔ دانوب وارد جنگ شود. اما دیری نگذشت که مجبور شد بار دیگر به شرق رفته و وارد جنگ با شاپور دوم شود. شاپور بر شدت حملات خود به دژشهرهای رومیان در میانرودان افزوده بود و در ۳۵۹ توانست با پیروزی بر رومیان، آمد و سنجار را فتح نماید.
کنستانتیوس که بهشدت عقب رانده شده بود از ژولیان خواست تا بخشی از سپاه خود در غرب را به عنوان قوای کمکی برای او بفرستد. اما سربازان ژولیان از انجام این فرمان سرپیچی کردند زیرا معتقد بودند که کنستانتیوس نسبت به موفقیتهای ژولیان در غرب حسادت ورزیده و پس از پایان یافتن جنگ با ایرانیان علیه ژولیان وارد عمل خواهد شد. پس آنها علیه کنستانتیوس دوم شوریده و ژولیان را در ژانویه یا فوریهٔ ۳۶۰ امپراتور نامیدند.
کنستانتیوس دوم که از این شورش آگاه شده بود در ۳۶۱ نیروهای خود را از میانرودان فراخواند و برای مقابله با ژولیان که پیش از این از ۳۵۵ تا آن زمان سزار او در گل بود حرکت کرد. او در زمستان همان سال به سیلیسیا رسید اما ناگهان دچار بیماری و تبی شدید شد و در سوم نوامبر ۳۶۱ ذر Mopsucrene درگذشت. گفته میشود که کنستانتیوس برای جلوگیری از بحران جانشینی، ژولیان را جانشین خود اعلام نمود.
کنستانتیوس دوم پس از آنکه یگانه امپراتور روم در ۳۵۳ شد تلاش نمود تا اتحادی مذهبی را برپایهٔ آریانیسم (شاخهای از مسیحیت) در سرتاسر امپراتوری بهوجود آورد. او قوانینی را علیه بتپرستی وضع نمود و دست به تبعید اسقف بانفوذ کلیسای ارتودکس اسکندریه زد. با این حال اتحادی که او خواهانش بود دوام چندانی نیافت.
---------------------------------------------------------------------------------------------
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#875
Posted: 20 Apr 2014 19:20
وترانیو
دوران ۱ مارس - ۲۵ دسامبر ۳۵۰
(بهطور مشترک با کنستانتیوس دوم)
زادگاه موئسیا
مرگ ۳۵۶
محل مرگ پروسا، بیثینیا
وترانیو (به لاتین: Vetranio) (درگذشتهٔ ۳۵۶) برای مدت کوتاهی امپراتور روم از ۱ مارس تا ۲۵ دسامبر ۳۵۰ بهطور مشترک با کنستانتیوس دوم بود.
وترانیو در خانوادهای از طبقات پایین جامعه در موئسیا زاده شد، در ارتش کنستانتین یکم خدمت نمود و در زمان کنستانس یکم به فرماندهی سپاه رسید. در ۳۵۰ ماگننتیوس، فرماندهٔ سپاه کنستانس علیه او شورید و خود را امپراتور خواند و کنستانس بههنگام فرار توسط یکی از مأموران ماگننتیوس کشته شد. وترانیو در آن زمان در ایلیریکوم بود و با آگاهی یافتن از این موضوع خود را در ۱ مارس ۳۵۰ امپراتور نامید.
فیلوستورژیوس، تاریخنگار بیزانسی به این نکته اشاره میکند که وترانیو با کمک کنستانتینا، خواهر کنستانتیوس دوم به این مقام دست یافت. کنستانتینا با شوهرش هانیبالیانوس (کشتهشده در ۳۳۷) در آن منطقه سکنی گزیده بود و اینک امیدوار بود تا با کمک وترانیو بتواند امنیت منطقهٔ بالکان را برای برادرش، در برابر حملهٔ ماگننتیوس حفظ نماید. وترانیو پس از انتخابشدنش بهسرعت از کنستانتیوس درخواست کمک نمود. کنستانتیوس دوم با به رسمیت شناختن او نیمتاجی را برایش فرستاد و به سپاهیانش در منطقهٔ مرزی پانونیا فرمان داد تا او را حمایت نمایند. او همچنین کمکهایی نظامی را برای وترانیو ارسال نمود.
اما در همان زمان ماگننتیوس به مذاکره با رقیبانش پرداخت و پیماننامهای بین او و وترانیو امضا شد. او همچنین دخترش را برای همسری به کنستانتیوس دوم پیشنهاد داد و خود نیز خواهان ازدواج با کنستانتینا شد. اما کنستانتیوس مذاکره با ماگننتیوس را نپذیرفت و حتی چند تن از سفرای او را بهعنوان گروگان پیش خود نگاه داشت.
کنستانتیوس دوم سرانجام در اواخر پاییز ۳۵۰ به ایلیریکوم بازگشت. دو امپراتور در ۲۵ دسامبر ۳۵۰ در نایسوس (نیش امروزی در صربستان) یا بنا به نوشتهٔ برخی از منابع در سیرمیوم، کرسی خطابهای برپا کرده و کنستانتیوس با صدای بلند و خطاب به لشکریان از آنان خواست تا او را در گرفتن انتقام مرگ پسر کنستانتین کبیر یاری رسانند. سپاهیان به کنستانتیوس درود فرستادند و تنها نام او را بهعنوان امپراتور بر زبان راندند. وترانیو از کنستانتیوس درخواست بخشش کرد و کنستانتیوس او را با گرفتن ردای امپراتوریش از قدرت خلع نمود. او سپس وترانیو را تا پایین پلههای جایگاه همراهی کرده، او را پدر خطاب نمود و بهسوی میز شام راهنمایی کرد.
وترانیو دوران بازنشستگی خود را بهعنوان شهروندی مخصوص در پروسا واقع در بیثینیا گذراند و شش سال بعد در همانجا درگذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#876
Posted: 20 Apr 2014 19:24
ژولیان
یولیانوس (مرتد) یا ژولین یا ژولیان (به لاتین: Flavius Claudius Julianus Augustus) (زاده:۳۳۱-مرگ:۲۶ ژوئن۳۶۳ (میلادی))امپراتور روم از ۳۶۱ تا زمان مرگش بود.
او واپسیین امپراتور غیر مسیحی روم بود و کوشید آئین قدیم را به روم بازگرداند.
منابع مسیحی از او به نام ژولینِ مرتد یاد میکنند چرا که او به مسیحیت پشت کرده بود و میکوشید تا آئینی از مکتب افلاطونیون جدید را جایگزین آن کند.
او که در کنستانتینوپول زادهشده بود، پسر یولیوس کنستانتیوس نابرادری امپراتور کنستانتین یکم بود.
وی در ۳۶۳ به تلافی تازش شاپور دوم به آمِد در سال ۳۵۹ به ایران تاخت و در آغاز پیروزیهایی بهدستآورد. فرماندهی سواره نظام او با ایرانیای بود، هرمز نام که به ایران پشت کردهبود. یولیانوس در پیروزیهایش از ابزار جاسوسان و خائنان بهره میبرد. او در تازش به ایران ناوگان دریایی خود را در پشت سر ویران نموده بود تا به سپاهیانش نشان دهد که راهی برای گریز نیست و باید پیروز شوند. شاپور نیز در میانرودان از شیوه رزمی زمین سوخته بهرهبرد. بدینگونه سرزمینهایی بیکاربرد به دست رومیان میافتاد و درنتیجه رومیان با گرسنگی رودررو گشتند. سرانجام در ژوئن ۳۶۳ ایرانیان که از فیل در جنگ سود میبردند، سپاه روم را در هم شکستند و یولیانوس نیز با نیزهٔ سواری نیزهدار کشتهشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#877
Posted: 20 Apr 2014 19:28
ژوویان
دوران ۳۶۳ - ۳۶۴
زادروز ۳۳۰ یا ۳۳۱
زادگاه سینگیدونوم، موئسیای علیا
مرگ ۱۷ فوریه ۳۶۴
محل مرگ داداستانا، بیثینیا
پیش از والنتینیان یکم
پس از ژولیان
همسر کاریتو (نام احتمالی)
پدر وارونیانوس
ژوویان با نام کامل فلاویوس ژوویانوس (به لاتین: Flavius Jovianus) (زادهٔ درحدود ۳۳۰ یا ۳۳۱ - درگذشتهٔ ۱۷ فوریه ۳۶۴) امپراتور روم از ۳۶۳ تا ۳۶۴ بود.
زوویان در ۳۳۰ یا ۳۳۱ در سینگیدونوم (بلگراد امروزی در صربستان) زاده شد. پدرش وارونیانوس، فرماندهٔ محافظان سلطنتی کنستانتیوس دوم بود و ژوویان نیز کارش را در همان نیرو آغاز کرد. او در ابتدا زیر پرچم کنستانتیوس دوم بود و پس از او به خدمت ژولیان درآمد و در ۳۶۳ همچون پدرش به فرماندهی محافظان رسید.
ژوویان در لشکرکشی ژولیان به پادشاهی ساسانی شرکت داشت و پس از کشتهشدن او در طول نبرد در ۲۶ ژوئن ۳۶۳ از سوی سپاهیان بهعنوان امپراتور جدید روم انتخاب شد. ژوویان برای هرچه زودتر خارج کردن سپاهیانش از ایران پیماننامهٔ صلحی را با شاپور دوم امضا کرد. بر پایهٔ این معاهده، تمام سرزمینهای رومیان در شرق رودخانه دجله همراه با شهرهای سنگارا (سنجار امروزی در عراق)، نیسیبیس (نصیبین امروزی در ترکیه)و بخش بزرگی از ارمنستان به ایران واگذار شد. برخی از همعصران ژوویان این پیماننامه را بسیار حقارتآمیز دانسته و معتقد بودند که سپاه روم بهجای عقبنشینی توانایی ادامهٔ نبرد با ایرانیان را داشت.
ژولیان فقید امپراتوری مرتد بود و آئین بتپرستی را باری دیگر جایگزین مسیحیت کرده بود. اما ژوویان پس از بازگشتش به روم این اقدام امپراتور پیشین را محکوم نمود و مسیحیت را دوباره به آن سرزمین بازگرداند. او که خود فردی مسیحی بود به نابودی الحاد و بتپرستی پرداخت، انجام اعمال جادوگری را ممنوع و هدیه دادن به کلیسا را احیا نمود.
ژوویان که مدت زیادی را در شرق روم گذرانده بود و میدانست دور ماندنش از پایتخت، بویژه پس از امضای عهدنامهٔ صلح تحقیرآمیزش با شاپور دوم، میتواند به تزلزل جایگاه او بهعنوان امپراتور بینجامد، هرچه سریعتر به سوی قسطنطنیه حرکت کرد.
ژوویان انتاکیه را در اواسط زمستان ترک کرد و از مسیر آسیای صغیر (ترکیه امروزی) به راه افتاد. اما پس از رسیدن به شهر داداستانا در مرز بیثینیا و گالاتیا او را یک روز صبح در رختخوابش مرده یافتند. دلایل گوناگونی برای مرگ او ذکر شده است از جمله مرگ بر اثر مسمومیت ناشی از بخارات سمی گچ تازهٔ اتاق، دیاکسید کربن حاصله از دود آتش و یا سوءهاضمهٔ شدید ناشی از خوردن زیاد. در عینحال هیچ اشارهٔ دقیقی به بروز خشونت در مرگ او نشده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#878
Posted: 20 Apr 2014 19:32
والنتینیان یکم
دوران ۳۶۴-۳۷۵
(امپراتور در غرب همراه با برادرش والنس در شرق)
زادروز ۳۲۱
زادگاه سیبالیس، پانونیا
مرگ ۱۷ نوامبر ۳۷۵
محل مرگ بریگتیو، پانونیای سفلی
پیش از والنس
گراتیان
والنتینیان دوم
پس از ژوویان
همسران سِوِرا (مادر گراتیان، درگذشتهٔ ۳۵۹)
ژوستینا (مادر والنتینیان دوم)
دودمان والنتینیان
پدر گراتیان
فرزندان گراتیان
والنتینیان دوم
گالا
یوستا
گراتا
والنتینیان یکم با نام کامل فلاویوس والنتینیانوس (به لاتین: Flavius Valentinianus) (زادهٔ ۳۲۱ – درگذشتهٔ ۳۷۵) امپراتور روم بین سالهای ۳۶۴ تا ۳۷۵ بود. او پس از مرگ ژوویان به قدرت رسید و برادرش والنس را امپراتور بخش خاوری روم ساخت و خود ادارهٔ سرزمینهای باختری را بر عهده گرفت و با موفقیت از آن دربرابر حملات قبایل ژرمانی دفاع نمود.
والنتینیان در ۳۲۱ در سیبالیس (وینکوفچی امروزی در کرواسی) در جنوب پانونیا زاده شد. پدرش گراتیان افسر ارتش بود و والنتینیان پس از پیوستنش به ارتش همراه با پدرش در آفریقا خدمت کرد. والنتینیان در سپاه ژولیان مرتد دارای مقام بالای تریبیونی بود اما به گفتهٔ برخی منابع چون از نفی مسیحیت خویش خودداری کرد، امپراتور او را خوار شمرده، از مقامش برکنار و در ۳۶۲ به تبس در مصر تبعید نمود. با این حال او به هنگام لشکرکشی ژولیان در ۳۶۳ به ایران هنوز در خدمت او بود و پس از کشته شدن او در جنگ، توسط امپراتور جانشینش ژوویان ارتقاء مقام یافت او سپس والنتینیان را برای مقابله با سربازان یاغی به گل فرستاد و به پاس انجام این کار خطیر او را به فرماندهی پیادهنظام سنگین در دستهٔ محافظان سلطنتی منصوب کرد.
ژوویان کمی بعد در ۱۷ فوریه ۳۶۴ در مرز بین بیثینیا و گالاتیا درگذشت. سپاه به سوی نیکیا که نزدیکترین شهر به آنها بود حرکت کرد و مقامهای نظامی و سیاسی برای انتخاب امپراتور جدید در آنجا با یکدیگر دیدار کردند. آنها طی شوری به اتفاق، والنتینیان را که در آن زمان در آنسیرا (آنکارای امروزی در ترکیه) بود را برگزیدند و پیکی را برای آگاه ساختن او از این تصمیم به سویش روانه کردند.
والنتینیان در ۲۴ فوریه به نیکیا رسید و در ۲۶ فوریه ۳۶۴ این مقام را پذیرفت. او برای سخنرانی آماده میشد که سربازان تهدید به شورش کردند اما والنتینیان به آنها اطمینان داد که لشکریان بزرگترین اولویت او هستند. او سپس با انتخاب امپراتوری دیگر بهطور مشترک با خود موافقت کرد تا در صورت مرگ او از بروز بحران در امپراتوری جلوگیری شود.
والنتینیان در ۲۸ مارس ۳۶۴ برادر کوچکترش والنس را به عنوان همکار خود برگزید و او را امپراتور سرزمینهای خاوری روم ساخت و خود، ادارهٔ نواحی باختری را برعهده گرفت. بدین ترتیب پانونیا و سرزمینهای غرب آن در کنترل والنتینیان و باقی مناطق بالکان و مناطق شرق آن زیر فرمان والنس قرار گرفت. در مقایسه روم خاوری دارای منابع بیشتری نسبت به روم باختری بود اما از آنجا که مناطق غربی بیشتر از نواحی شرقی در معرض تهدید قرار داشتند، والنتینیان غرب را انتخاب کرد تا شخصاً آنجا را زیر نظر داشته باشد.
دو برادر پس از تقسیم امپراتوری بر سر آزادی مذهب در سرزمینهای تحت فرمانشان نیز با یکدیگر توافق کردند اما تنها والنتینیان به این توافقامه تا پایان حکومتش پایبند ماند.
پس از آنکه والنتینیان یکم ادارهٔ نواحی غربی را برعهده گرفت مرکز فرماندهی خود را در مدیولانوم (میلان امروزی) برپا کرد اما چندی نگذشت که کشور مورد هجوم بربرها قرار گرفت[۵] در ژانویهٔ ۳۶۵ قبایل آلامانی با عبور از راین و شکست دادن سپاه روم در گل توانستند سنگر و استحکامات استراتژیک موگونتیاکوم (ماینتز امروزی در آلمان) را به تصرف خود درآورند. بدنبال این اتفاق والنتینیان مقر فرماندهی خود را تا اکتبر همان سال به پاریس منتقل کرد و از آنجا هدایت عملیات نظامی علیه متجاوزان را برعهده گرفت. در عین حال فرماندهٔ او ژووینوس توانست آلامانیها را طی سه نبرد پی در پی شکست دهد. آلامانیها در سومین رویارویی خود با سپاه ژووینوس در دوروکاتالونوم (Châlons-sur-Marne در فرانسهٔ امروزی) متحمل تلفات سنگینی شدند و امنیت در منطقهٔ گل تا چندین سال بعد حفظ شد.
والنتینیان سپس در ۳۶۷ به آمبیانی (آمیان امروزی در فرانسه) نقل مکان کرد تا با یکی از فرماندهانش به نام تئودوسیوس (پدر امپراتور بعدی تئودوسیوس یکم) که دفاع از بریتانیا در برابر حملات ساکسونها، پیکتیشها و اسکاتها را برعهده داشت در ارتباط نزدیکتری باشد.
والنتینیان پسر ۹ سالهاش گراتیان را در ۲۴ اوت ۳۶۷ به امپراتوری مشترک با خود در غرب برگزید. او با این کار به تقویت خاندان خود در حکومت پرداخت و توانست پایهگذار سلسلهٔ جدیدی با نام «والنتینیان» باشد که مدتی طولانی نیز دوام یافت.
دو ماه بعد والنتینیان در تریر (در آلمان امروزی) اقامت گزید و به مدت ۷ سال در آنجا ماند. او در این مدت تمام توجهش را معطوف ساخت سیستم دفاعی دقیقی از استحکامات در منطقهٔ راین نمود و توانست قبایل مختلف بربر را به بیعت با خود وادارد. برای مثال او با بورگوندیهایی متحد شد که دشمن آلامانیها بودند.
در ۳۷۴ ژرمنها و سرمتیها از دانوب گذشتند و به روم حمله کردند. والنتینیان در مقابل ستاد فرماندهی خود را در ۳۷۵ به سیرمیوم منتقل کرد و توانست با موفقیت آنها را بیرون راند. او سپس با تقویت استحکاماتش از دانوب گذشت و قلمروی ژرمنها را نابود کرد.
در ۱۷ نوامبر ۳۷۵ برخی از نمایندگان آلمانها (کوادیها) برای مذاکره با رومیها به بریگتیو واقع در پانونیای سفلی آمدند و اجازهٔ دیدار با امپراتور را یافتند. آنها ساخت دژهای رومی در سرزمینهای خود را عامل این درگیریها میدانستند و بر آن اصرار داشتند. در عین حال تهدید کردند که دستجات مختلف کوادی خود را پایبند رعایت عهدنامههایی که رؤسایشان با رومیان بستهاند نمیدانند و در هر زمانی ممکن است حمله کنند. این رفتار نمایندگان چنان خشم والنتینیان را برانگیخت که دچار حملهٔ قلبی شد و درگذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#879
Posted: 20 Apr 2014 19:32
والنتینیان یکم
دوران ۳۶۴-۳۷۵
(امپراتور در غرب همراه با برادرش والنس در شرق)
زادروز ۳۲۱
زادگاه سیبالیس، پانونیا
مرگ ۱۷ نوامبر ۳۷۵
محل مرگ بریگتیو، پانونیای سفلی
پیش از والنس
گراتیان
والنتینیان دوم
پس از ژوویان
همسران سِوِرا (مادر گراتیان، درگذشتهٔ ۳۵۹)
ژوستینا (مادر والنتینیان دوم)
دودمان والنتینیان
پدر گراتیان
فرزندان گراتیان
والنتینیان دوم
گالا
یوستا
گراتا
والنتینیان یکم با نام کامل فلاویوس والنتینیانوس (به لاتین: Flavius Valentinianus) (زادهٔ ۳۲۱ – درگذشتهٔ ۳۷۵) امپراتور روم بین سالهای ۳۶۴ تا ۳۷۵ بود. او پس از مرگ ژوویان به قدرت رسید و برادرش والنس را امپراتور بخش خاوری روم ساخت و خود ادارهٔ سرزمینهای باختری را بر عهده گرفت و با موفقیت از آن دربرابر حملات قبایل ژرمانی دفاع نمود.
والنتینیان در ۳۲۱ در سیبالیس (وینکوفچی امروزی در کرواسی) در جنوب پانونیا زاده شد. پدرش گراتیان افسر ارتش بود و والنتینیان پس از پیوستنش به ارتش همراه با پدرش در آفریقا خدمت کرد. والنتینیان در سپاه ژولیان مرتد دارای مقام بالای تریبیونی بود اما به گفتهٔ برخی منابع چون از نفی مسیحیت خویش خودداری کرد، امپراتور او را خوار شمرده، از مقامش برکنار و در ۳۶۲ به تبس در مصر تبعید نمود. با این حال او به هنگام لشکرکشی ژولیان در ۳۶۳ به ایران هنوز در خدمت او بود و پس از کشته شدن او در جنگ، توسط امپراتور جانشینش ژوویان ارتقاء مقام یافت او سپس والنتینیان را برای مقابله با سربازان یاغی به گل فرستاد و به پاس انجام این کار خطیر او را به فرماندهی پیادهنظام سنگین در دستهٔ محافظان سلطنتی منصوب کرد.
ژوویان کمی بعد در ۱۷ فوریه ۳۶۴ در مرز بین بیثینیا و گالاتیا درگذشت. سپاه به سوی نیکیا که نزدیکترین شهر به آنها بود حرکت کرد و مقامهای نظامی و سیاسی برای انتخاب امپراتور جدید در آنجا با یکدیگر دیدار کردند. آنها طی شوری به اتفاق، والنتینیان را که در آن زمان در آنسیرا (آنکارای امروزی در ترکیه) بود را برگزیدند و پیکی را برای آگاه ساختن او از این تصمیم به سویش روانه کردند.
والنتینیان در ۲۴ فوریه به نیکیا رسید و در ۲۶ فوریه ۳۶۴ این مقام را پذیرفت. او برای سخنرانی آماده میشد که سربازان تهدید به شورش کردند اما والنتینیان به آنها اطمینان داد که لشکریان بزرگترین اولویت او هستند. او سپس با انتخاب امپراتوری دیگر بهطور مشترک با خود موافقت کرد تا در صورت مرگ او از بروز بحران در امپراتوری جلوگیری شود.
والنتینیان در ۲۸ مارس ۳۶۴ برادر کوچکترش والنس را به عنوان همکار خود برگزید و او را امپراتور سرزمینهای خاوری روم ساخت و خود، ادارهٔ نواحی باختری را برعهده گرفت. بدین ترتیب پانونیا و سرزمینهای غرب آن در کنترل والنتینیان و باقی مناطق بالکان و مناطق شرق آن زیر فرمان والنس قرار گرفت. در مقایسه روم خاوری دارای منابع بیشتری نسبت به روم باختری بود اما از آنجا که مناطق غربی بیشتر از نواحی شرقی در معرض تهدید قرار داشتند، والنتینیان غرب را انتخاب کرد تا شخصاً آنجا را زیر نظر داشته باشد.
دو برادر پس از تقسیم امپراتوری بر سر آزادی مذهب در سرزمینهای تحت فرمانشان نیز با یکدیگر توافق کردند اما تنها والنتینیان به این توافقامه تا پایان حکومتش پایبند ماند.
پس از آنکه والنتینیان یکم ادارهٔ نواحی غربی را برعهده گرفت مرکز فرماندهی خود را در مدیولانوم (میلان امروزی) برپا کرد اما چندی نگذشت که کشور مورد هجوم بربرها قرار گرفت[۵] در ژانویهٔ ۳۶۵ قبایل آلامانی با عبور از راین و شکست دادن سپاه روم در گل توانستند سنگر و استحکامات استراتژیک موگونتیاکوم (ماینتز امروزی در آلمان) را به تصرف خود درآورند. بدنبال این اتفاق والنتینیان مقر فرماندهی خود را تا اکتبر همان سال به پاریس منتقل کرد و از آنجا هدایت عملیات نظامی علیه متجاوزان را برعهده گرفت. در عین حال فرماندهٔ او ژووینوس توانست آلامانیها را طی سه نبرد پی در پی شکست دهد. آلامانیها در سومین رویارویی خود با سپاه ژووینوس در دوروکاتالونوم (Châlons-sur-Marne در فرانسهٔ امروزی) متحمل تلفات سنگینی شدند و امنیت در منطقهٔ گل تا چندین سال بعد حفظ شد.
والنتینیان سپس در ۳۶۷ به آمبیانی (آمیان امروزی در فرانسه) نقل مکان کرد تا با یکی از فرماندهانش به نام تئودوسیوس (پدر امپراتور بعدی تئودوسیوس یکم) که دفاع از بریتانیا در برابر حملات ساکسونها، پیکتیشها و اسکاتها را برعهده داشت در ارتباط نزدیکتری باشد.
والنتینیان پسر ۹ سالهاش گراتیان را در ۲۴ اوت ۳۶۷ به امپراتوری مشترک با خود در غرب برگزید. او با این کار به تقویت خاندان خود در حکومت پرداخت و توانست پایهگذار سلسلهٔ جدیدی با نام «والنتینیان» باشد که مدتی طولانی نیز دوام یافت.
دو ماه بعد والنتینیان در تریر (در آلمان امروزی) اقامت گزید و به مدت ۷ سال در آنجا ماند. او در این مدت تمام توجهش را معطوف ساخت سیستم دفاعی دقیقی از استحکامات در منطقهٔ راین نمود و توانست قبایل مختلف بربر را به بیعت با خود وادارد. برای مثال او با بورگوندیهایی متحد شد که دشمن آلامانیها بودند.
در ۳۷۴ ژرمنها و سرمتیها از دانوب گذشتند و به روم حمله کردند. والنتینیان در مقابل ستاد فرماندهی خود را در ۳۷۵ به سیرمیوم منتقل کرد و توانست با موفقیت آنها را بیرون راند. او سپس با تقویت استحکاماتش از دانوب گذشت و قلمروی ژرمنها را نابود کرد.
در ۱۷ نوامبر ۳۷۵ برخی از نمایندگان آلمانها (کوادیها) برای مذاکره با رومیها به بریگتیو واقع در پانونیای سفلی آمدند و اجازهٔ دیدار با امپراتور را یافتند. آنها ساخت دژهای رومی در سرزمینهای خود را عامل این درگیریها میدانستند و بر آن اصرار داشتند. در عین حال تهدید کردند که دستجات مختلف کوادی خود را پایبند رعایت عهدنامههایی که رؤسایشان با رومیان بستهاند نمیدانند و در هر زمانی ممکن است حمله کنند. این رفتار نمایندگان چنان خشم والنتینیان را برانگیخت که دچار حملهٔ قلبی شد و درگذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#880
Posted: 20 Apr 2014 19:34
والنس
دوران ۳۶۴-۳۷۸
(امپراتور روم خاوری بهطور مشترک با والنتینیان یکم، امپراتور روم باختری)
زادروز درحدود ۳۲۸
مرگ ۹ اوت ۳۷۸
پیش از تئودوسیوس یکم
پس از ژوویان
دودمان والنتینیان
پدر گراتیان
والنس با نام کامل فلاویوس ژولیوس والنس (به لاتین: Flavius Julius Valens) (زادهٔ ۳۲۸ - درگذشتهٔ ۳۷۸) امپراتور روم بین سالهای ۳۶۴ تا ۳۷۸ و برادر والنتینیان یکم بود. والنتینیان پس از مرگ ژوویان به امپراتوری برگزیده شد و با تقسیم امپراتوری به دو بخش شرقی و غربی، برادرش والنس را به امپراتوری مشترک با خود برگزید، او را امپراتور نواحی شرقی ساخت و خود ادارهٔ سرزمینهای غربی روم را در دست گرفت.
والنس در حدود ۳۲۸ زاده شد. او دومین پسر گراتیان، از اهالی پانونیا و برادر کوچک والنتینیان (بعدتر امپراتور والنتینیان یکم) بود و همچون پدر و برادرش به حرفهٔ نظامی روی آورد. پس از آنکه ژوویان در ۱۷ فوریه ۳۶۴ درگذشت، والنتینیان به جانشینی او برگزیده شد و او نیز در ۲۸ مارس همان سال برادرش را به امپراتوری مشترک با خود برگزید. والنتینیان روم را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کرد و ادارهٔ بخش شرقی را که از نظر منابع غنیتر بود به والنس سپرد و خود کنترل نواحی پرخطر غربی را در اختیار گرفت.
والنس کمی پس از در دست گرفتن قدرت از سوی پروکوپیوس که فردی بتپرست بود به چالش کشیده شد زیرا او در سپتامبر ۳۶۵ در قسطنطنیه شورید و خود را امپراتور خواند. والنس برای سرکوب او از انتاکیه حرکت کرد و دو سپاه در ۳۶۶ در ناکولیا در فریگیه با یکدیگر روبرو شدند. اما فرماندهان پروکوپیوس به او خیانت کرده و بیشتر سپاهیانش نیز او را ترک کردند. پروکوپیوس فرار کرد اما بر اثر خیانتی دوباره دستگیر و اعدام شد.
والنس سپس توجه خود را متوجه شمال و ویزیگوتهای تحت فرمان آتاناریک کرد که پیشتر به پروکوپیوس یاری رسانده و پس از آن تهدید به حمله به تراکیه میکردند. والنس درمه ۳۶۷ از دانوب گذشت و سرزمینهای ویزیگوتها (در رومانی امروزی) را ویران ساخت. دو سال بعد او دوباره به آنجا یورش برد و ویزیگوتها را به سختی شکست داد.
والنس در زمستان ۳۷۱-۳۷۲ توطئهٔ تئودوروس در انتاکیه را سرکوب کرد و پس از آن درگیر جنگ با ساسانیان شد. او در ابتدا پیروزیهایی را در میانرودان به دست آورد اما سرانجام مجبور به امضای عهدنامهٔ صلح در ۳۷۶ با ایرانیان شد. او در همان سال به ویزیگوتها که مورد تهاجم هونها قرار گرفته، شکستخورده و از سوی آنها دنبال میشدند اجازه داد تا در منطقهٔ متعلق به رومیان در جنوب دانوب ساکن شوند. اما این تصمیمی فاجعهآمیز بود زیرا هنوز چندی از ورود ویزیگوتها نگذشته بود که آنها علیه رومیان سر به شورش برداشته و والنس را در ۹ اوت ۳۷۸ درگیر جنگی بزرگ و سرنوشت ساز در ادیرنه (واقع در ترکیه امروزی) نمودند. تاکتیکهای نظامی ضعیف والنس در این جنگ که به نبرد ادیرنه معروف شد، شکست و نابودی کامل لشکر او را به همراه داشت و خود امپراتور نیز یکی از بیشمار کشتهشدگان این نبرد بود.
والنس پیرو مسیحیت آریانی بود و درحالیکه زیاد در کار بتپرستان دخالت نمیکرد اما کاتولیکها را مرتباً مورد اذیت و آزار قرار میداد. او حتی دست به تبعید اسقفها زد هرچند در اواخر حکومتش کمی نرمش نشان داده و به تبعیدشدگان اجازهٔ بازگشت داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.