ارسالها: 23330
#971
Posted: 24 Apr 2014 10:21
نیکهفوروس دوم
دوران ۱۶ اوت ۹۶۳ - ۱۰/۱۱ دسامبر ۹۶۹
نام کامل نیکهفوروس دوم فوکاس
زادروز حدود ۹۱۲
زادگاه کاپادوکیه
مرگ ۱۰/۱۱ دسامبر ۹۶۹ (۵۷ سال)
محل مرگ کنستانتینوپول
پیش از ژان یکم
پس از رومانوس دوم
همسر تئوفانو
دودمان -
پدر بارداس فوکاس
فرزندان فرزندخواندگان:
باسیل دوم
کنستانتین هشتم
دین مسیحی ارتدکس
نیکهفوروس دوم با عنوان کامل نیکهفوروس دوم فوکاس(به یونانی: Νικηφόρος Β΄ Φωκᾶς) (به انگلیسی: Nikephoros II Phokas) (زادهٔ ۹۱۲ — درگذشتهٔ ۱۰ یا ۱۱ دسامبر ۹۶۹) امپراتور بیزانس از ۹۶۳ تا هنگام مرگش در ۹۶۹ بود. او در طول دوران زمامداریش توانست دستاوردهای نظامی ارزشمندی را در مقابله با اعراب مسلمان کسب نماید و درنتیجهٔ آنها قدرت امپراتوری بیزانس بار دیگر در سدهٔ دهم میلادی احیا شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#972
Posted: 24 Apr 2014 10:21
- سالهای نخستین و پیروزی بر اعراب
نیکهفوروس فوکاس پسر بارداس فوکاس از فرماندهان مهم بیزانسی در منطقهٔ آناتولی در مرز امپراتوری بود. دیری نپایید که او نیز وارد ارتش شد و همراه با پدرش در جنگ علیه اعراب حمدانی شرکت جست. او سپس از ۹۵۴ تا ۹۵۵ از سوی امپراتور وقت بیزانس کنستانتین هفتم به فرماندهی سپاهیان شرق رسید و جانشین پدر سالخوردهاش شد. او سپس با تأکید بر نظم و انضباط به بازسازی ارتش پرداخت و کار استخدام نیروها را نیز بهبود بخشید.
کنستانتین هفتم در ۹۵۹ درگذشت و پسرش رومانوس دوم جانشین او شد. رومانوس سپس فرماندهی سپاه بیزانس برای آزادسازی کرت که کنترلش از ۸۲۶ تا آن زمان در اختیار اعراب قرار گرفته بود را به نیکهفوروس فوکاس داد. بهمنظور انجام این لشکرکشی تمامی ناوگان بیزانس همراه با ۲۴ هزار سپاهی بسیج شد و نیکهفوروس در ۷ مارس ۹۶۱ موفق شد کنترل جزیرهٔ کرت را دراختیار خود بگیرد. در آنجا او دست به کشتار وسیعی زد و مقاومت اعراب را در هم شکست. نیکهفوروس سپس همراه با عبدالعزیز، آخرین امیر کرت که به اسارت او درآمده بود به قسطنطنیه بازگشت. بهدنبال این پیروزی که باعث تحقق رویای بیزانسیها شده بود او در اوایل سال ۹۶۲ به اعراب کیلیکیه و سوریه نیز حمله کرد و بیش از ۶۰ دژ را تصرف نمود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#973
Posted: 24 Apr 2014 10:22
- رسیدن به امپراتوری بیزانس
رومانوس دوم در ۱۵ مارس ۹۶۳ درگذشت و با مرگ او اوضاع پایتخت دستخوش تغییراتی شد. ادارهٔ امور کشور در دستان خواجهٔ توانمندی بهنام ژوزف برینگاس قرار گرفت و نایبالسلطنتی امپراتوران خردسال، باسیل ۶ ساله و کنستانتین ۳ ساله را نیز مادرشان امپراتریس تئوفانوی ۲۰ ساله عهدهدار شد. با این حال چنین شایع شد که تئوفانو رومانوس را مسموم کرده و همین مسأله باعث بروز مشکلاتی بین ژوزف برینگاس و تئوفانو گردید. سرانجام تئوفانوی زیباروی و جاهطلب که از زمامداری برینگاس ناراضی بود از نیکهفوروس فوکاس درخواست یاری نمود.
از سوی دیگر مردم قسطنطنیه نیز که با سخنان پیشکاری به نام باسیل تحریک شده بودند علیه برینگاس سر به شورش برداشتند و ارتش امپراتوری با مداخلهٔ ژان تزیمیسکس، نیکهفوروس را در ۳ ژوئیه ۹۶۳ در قیصریه ملزم به پذیرش تاج امپراتوری و لشکرکشی بهسوی قسطنطنیه نمود. سرانجام نیکهفوروس در ۱۶ اوت ۹۶۳ در کلیسای ایا صوفیه با عنوان نیکهفوروس دوم تاجگذاری کرد و در ۲۰ سپتامبر همان سال با تئوفانو ازدواج نمود. او سپس فرزندان تئوفانو را بهطور اسمی به فرزندخواندگی خود پذیرفت.
با این حال دیری نپایید که امپراتور جدید تحت نفوذ برادرش لئوی فوکاس که دسیسهچینیهایش باعث نارضایتی اهالی قسطنطنیه شده بود، نسبت به حتی بهترین مشاورانش نیز ظنین گردید و آنها را یکی پس از دیگری از مقام خود برکنار ساخت. او همچنین در طول دوران حکومت ۶ سالهاش به حملات خود علیه اعراب ادامه داد که باعث تحمیل فشار بسیاری بر دوش مردم شد و در نهایت به نارضایتی آنها از نیکهفوروس انجامید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#974
Posted: 24 Apr 2014 10:24
نیکهفوروس در سالهای پایانی عمرش گوشهنشینی اختیار کرد و در کاخ مستحکم بوکولیون که برای حفظ امنیت خودش آن را ساخته بود ساکن شد. با این حال او سرانجام در یکی از شبهای دسامبر ۹۶۹ بهدست دوستان سابقش و باهمدستی همسرش تئوفانو که احتمالاً میخواست فرزندان خود را بار دیگر به قدرت برگرداند و ستوان مورد اعتمادش ژان تزیمیسکس بهقتل رسید.
با مرگ نیکهفوروس دوم، ژان تزیمیسکس با عنوان ژان یکم بر تخت امپراتوری بیزانس نشست و تئوفانو نیز بهعنوان گناهکار به صومعهای تبعید شد.
پایان نیکهفوروس دوم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#975
Posted: 24 Apr 2014 10:27
ژان یکم
دوران ۱۱ دسامبر ۹۶۹ - ۱۰ ژانویه ۹۷۶
نام کامل یوانس تزیمیسکِس
زادروز حدود ۹۲۵
زادگاه کنستانتینوپول
مرگ ۱۰ ژانویه ۹۷۶ (۵۰ سال)
محل مرگ کنستانتینوپول، امپراتوری بیزانس
(استانبول امروزی در ترکیه)
پیش از باسیل دوم
پس از نیکهفوروس دوم
دودمان دودمان مقدونی
دین مسیحی ارتدکس
ژان یکم یا یوانس یکم با عنوان کامل ژان یکم تزیمیسکس(به یونانی: Ιωάννης Α΄ Τζιμισκής) (به انگلیسی: John I Tzimiskes) (زادهٔ ۹۲۵ — درگذشتهٔ ۱۰ ژانویه ۹۷۶) امپراتور بیزانس از ۹۶۹ تا هنگام مرگش در ۹۷۶ بود. او در دوران حکومتش توانست نفوذ امپراتوری بیزانس را تا بالکان و سوریه گسترش داده و آرامش داخلی کشور را نیز حفظ نماید. در سایهٔ چنین اقداماتی بود که امپراتوری بیزانس از ثبات و اعتبار بالایی برخوردار گردید و به جانشینان پس از او منتقل شد.
ژان نجیبزادهای از یک خانوادهٔ اشرافی ارمنی بود که از طرف مادرش با ژنرال و بعدتر امپراتور نیکهفوروس دوم فوکاس نسبت پیدا میکرد. او در دوران فرماندهی نیکهفوروس به ارتش امپراتوری پیوست و درکنار او با اعراب مسلمان در کیلیکیه و سوریه جنگید. او سپس نیکهفوروس را در رسیدن به تاج و تخت امپراتوری بیزانس یاری نمود و به پاداش این کارش، مقام فرماندهی کل قوای بیزانس در مناطق شرقی به او اعطا شد.
با این حال جاهطلبیهای ژان برای رسیدن خودش به امپراتوری سبب شد تا با همدستی معشوقهاش تئوفانو، بیوهٔ رومانوس دوم و سپس همسر نیکهفوروس دوم علیه امپراتور شروع به توطئه نماید. سرانجام نیکهفوروس دوم در ۹۶۹ به قتل رسید با این حال پولیوکتوس، اسقفاعظم قسطنطنیه ژان را مجبور به توبه نمود و او نیز که در صدد بهدست آوردن تاج و تخت امپراتوری بود با گناهکار شمردن تئوفانو او را به صومعهای تبعید و قاتلان امپراتور را نیز مجازات نمود. او سپس با عنوان ژان یکم در همان سال بر تخت امپراتوری بیزانس نشست.
ژان در دوران حکومتش با ترکیب مهارتهای دیپلماتیک با قدرت نظامی توانست امپراتوری بیزانس را تقویت نماید. او در ۹۷۰ با تئودورا، دختر کنستانتین هفتم ازدواج کرد تا چالشهای داخلی حکومتش را بدین وسیله حنثی نماید. در ۹۷۱ بلغارها به بیزانس حمله کردند اما ژان یکم در مقابل، نیروهایش را به سمت پایتخت آنان هدایت نمود و با اسیر کردن تزار بلغار آنها را مجبور ساخت تا بیزانس را بهعنوان اختیاردار کشورشان به رسمیت بشناسند. او سپس در ژوئیهٔ همان سال شاهزادهٔ روس سِویاتوسلاو را نیز شکست داد و به تهدیدات روسهای کیفی در شمال امپراتوری بیزانس پایان بخشید. ژان همچنین برای حفظ موقعیت بیزانس در مناطق غربی نیز ترتیبب ازدواج یکی از بستگانش را با اتوی دوم، امپراتور امپراتوری مقدس روم فراهم ساخت. او سپس توجهش را متوجه نواحی شرقی نمود و در فاصلهٔ ۹۷۴ تا ۹۷۵ توانست با کاستن از قدرت و نفوذ خلفای فاطمی در اطراف انتاکیه، بار دیگر انتاکیه، دمشق و دیگر شهرهای سوریه را به خاک امپراتوری بازگرداند.
ژان سپس در صدد بازپسگیری اورشلیم برآمد اما پیش از آنکه بتواند به هدفش برسد در ۱۰ ژانویه ۹۷۶ درگذشت و پس از او باسیل دوم بر تخت امپراتوری بیزانس نشست.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#976
Posted: 24 Apr 2014 10:29
باسیل دوم
دوران ۹۶۰ - ۹۶۳ (به همراه رومانوس دوم)
۹۶۳ - ۹۶۹ (به همراه نیکهفوروس دوم)
۹۶۹ - ۹۷۶ (به همراه ژان یکم)
۹۷۶ - ۱۰۲۵ (به تنهایی)
لقب(ها) باسیل بلغارکُش یا قاتل بلغارها
زادروز حدود ۹۵۸
زادگاه کنستانتینوپول
مرگ ۱۵ دسامبر ۱۰۲۵ (۶۷ سال)
محل مرگ کنستانتینوپول
پیش از کنستانتین هشتم
پس از ژان یکم
دودمان دودمان مقدونی
پدر رومانوس دوم
مادر تئوفانو
دین مسیحی ارتدکس
باسیل دوم یا باسیلیوس دوم ملقب به باسیلِ بلغارکُش یا باسیل، قاتل بلغارها (به یونانی: ΄Βασίλειος Β) (به انگلیسی: Basil II) (زادهٔ ۹۵۷ یا ۹۵۸ — درگذشتهٔٔ ۱۵ دسامبر ۱۰۲۵) امپراتور بیزانس از ۹۶۰ تا ۹۷۶ بهطور مشترک با امپراتوران دیگر و بهطور مؤثر از ۹۷۶ تا ۱۰۲۵ بود. او بالکان (بویژه بلغارستان)، میانرودان، گرجستان و ارمنستان را تحت فرمان امپراتوری بیزانس درآورد و قدرت داخلی خود را با حمله به منافع اشرافزادگان نظامی زمیندار و کلیسا افزایش داد. تاریخنگاران باسیل دوم را یکی از برجستهترین امپراتوران روم شرقی بهشمار میآورند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#977
Posted: 24 Apr 2014 10:30
باسیل فرزند رومانوس دوم، امپراتور وقت بیزانس و تئوفانو بود که در ۹۶۰ به امپراتوری مشترک با پدرش رسید و یک سال بعد برادرش کنستانتین نیز بهعنوان امپراتور مشترک با آن دو تاجگذاری کرد. اما رومانوس ناگهان در ۱۵ مارس ۹۶۳ درگذشت و پس از او نایبالسلطنتی دو امپراتور خردسال، باسیل دوم ۶ ساله وکنتستانتین هشتم ۳ ساله به مادرشان تئوفانو رسید. ادارهٔ امور کشور نیز در دستان خواجهٔ توانمندی بهنام ژوزف برینگاس قرار گرفت. با این حال چنین شایع شد که تئوفانو با مسموم کردن امپراتور او را بهقتل رسانده است و همین موضوع باعث بروز درگیری بین تئوفانو و برینگاس شد. سرانجام تئوفانو از ژنرال نیکهفوروس یاری خواست و او که توسط سپاهیان امپراتور نامیده شد به قسطنطنیه لشکر کشید، برینگاس را از قدرت خلع و خود در ۱۶ اوت ۹۶۳ در کلیسای ایا صوفیه با عنوان نیکهفوروس دوم تاجگذاری کرد و در ۲۰ سپتامبر همان سال با تئوفانو ازدواج نمود. او سپس باسیل و کنستانتین را بهطور اسمی به فرزندخواندگی خود پذیرفت اما از همان زمان بهبعد آنان را که وارثان مشروع تاج و تخت بودند را نادیده گرفت.
با این حال نیکهفوروس پس از ۶ سال حکومت با همدستی همسرش تئوفانو که احتمالاً میخواست فرزندان خود را بار دیگر به قدرت بازگرداند و سپاهی مورد اعتمادش ژان تزیمیسکس در ۹۶۹ بهقتل رسید و پس از او ژان با عنوان ژان یکم بر تخت نشست. با این حال ژان، تئوفانو را در قتل امپراتور گناهکار اعلام و او را تبعید نمود و سپس با دختر کنستانتین هفتم ازدواج کرد. باسیل دوم و کنستانتین هشتم در این زمان هنوز عنوان امپراتوران مشترک را داشتند اما حتی نامشان بر روی سکههای دوران زمامداری ژان نیز ضرب نشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#978
Posted: 24 Apr 2014 10:32
ژان یکم در ژانویهٔ ۹۷۶ درگذشت و باسیل و برادرش سرانجام بر تخت امپراتوری بیزانس نشستند. باسیل دوم در ۱۰ ژانویه همان سال بهعنوان امپراتور ارشد معرفی شد و کنستانتین هشتم نیز ترجیح داد بهجای دخالت در سیاست به زندگی تجملی خود ادامه دهد. باسیل سپس تلاش نمود تا خود فرمانروایی کند اما به عموی بزرگش باسیل پیشکار که خواجهای توانمند و سیاستمداری زیرک با سابقهای طولانی بود وابسته شد. دیری نپایید که حکومت باسیل از سوی دو تن از اشرافزادگان بهنامهای بارداس اسکلروس و بارداس فوکاس که چشم طمع به جایگاه امپراتور داشتند به چالش کشیده شد. این دو نفر از بستگان امپراتوران پیشین بهشمار میآمدند و فرماندهانی از خانوادهٔ زمینداران قدرتمندی بودند که از سوی گرجستانیها و خلیفهٔ بغداد حمایت میشدند. آنها مدعی تاج و تخت امپراتوری شدند اما باسیل پیشکار، باسیل دوم را در رویارویی با آنها یاری رساند و سرانجام این درگیری طولانی در ۹۸۹ و با کمک روسهای تحت فرمان ولادیمیر، پادشاه کیف به پایان رسید. ولادیکیر پیشتر نیز در ۹۸۰ هدیهای بالغ بر ۶۰۰۰ نیروی اسکاندیناویایی-روسی را برای باسیل دوم فرستاده بود که این لشکریان بعدتر به نام گارد وارانژی مشهور شده که تا ۳۰۰ سال در خدمت امپراتوران بیزانس بودند. پس از کسب این پیروزی باسیل نیز بهعنوان پاداش و با شرط پذیرش مسیحیت در کیف، خواهرش آنا را به همسری ولادیمیر درآورد.باسیل سپس مدعی حق خود برای در دست گرفتن قدرت بهطور مستقل شد و سرانجام باسیل پیشکار را در ۹۸۵ تبعید نمود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#979
Posted: 24 Apr 2014 10:33
- سیاستهای خارجی و جنگ با بلغارها
اصلیترین هدف باسیل دوم گسترش و تثبیت قدرت امپراتوری در داخل و خارج مرزهای بیزانس بود. در آن زمان مهمترین درگیریهای خارجی امپراتوری روم شرقی در سوریه، ارمنستان و گرجستان در مرزهای شرقی آن، در منطقهٔ بالکان و در جنوب ایتالیا روی داده بود. باسیل موفق شد تا موقعیت بیزانس در سوریه را علیرغم تجاوزهای خلفای فاطمی در مصر حفظ نماید و نیروهایی را نیز برای آزادسازی انتاکیه از قسطنطنیه گسیل داشت. باسیل همچنین چه از راه حمله و چه از راه دیپلماسی توانست سرزمینهای ارمنستان و گرجستان را نیز حفظ نماید.
با این حال بیشترین شهرت باسیل دوم برای لشکرکشیهای مداوم و موفقیتآمیز او علیه پادشاهی دوباره احیاشدهٔ بلغارستان به فرمانروایی تزار ساموئل بود. ساموئل فعالیتهایش را در مقدونیه متمرکز کرده و بر غرب بالکان تسلط یافته بود. باسیل در ۹۸۶ وارد جنگ مسلحانه با بلغارها شد که تا ۱۰۱۴ ادامه یافت. در این مدت نیز گاه وقفههایی به دلیل لشکرکشیهای همزمان باسیل دوم به مرزهای شرقی برای حل بحران در آن نواحی اتفاق میافتاد.
در طول جنگ با بلغارستان، ونیزیها نیز به کمک باسیل آمده و همراه با نیروهای او از سواحل دالماتیا و آبهای آدریاتیک در برابر حملات بلغارها محافظت کردند. از سوی دیگر باسیل نیز هر ساله بیشتر در قلمرو تحت تسلط ساموئل نفوذ میکرد و بیوقفه به لشکرکشیهایش چه در تابستان و چه در زمستان ادامه میداد.
سرانجام سپاهیان بیزانس موفق به گرفتن شمال و نواحی مرکزی بلغارستان شدند و پس از آن باسیل دوم به سوی پایتخت ساموئل در اکریدا لشکر کشید. این حمله با موفقیت بهانجام رسید و باسیل به قاتل بلغارها معروف شد. او سپس فرمان داد تا چشم تمامی لشکریان بلغار را که به اسارت او درآمده بودند را کور کنند و تنها هر صد نفر یکی را از یک چشم کور کرد تا بتوانند پیش تزارشان باز گردند. ساموئل پس از بازگشت سپاهیانش از دیدن آنچه بر آنان گذشت بود چنان شوکه شد که مدتی بعد درگذشت. بدین ترتیب باسیل موفق شد تا ۱۰۱۸ تمامی بلغارستان را بار دیگر به امپراتوری بیزانس بازگرداند.
او سپس توجهش را معطوف نواحی غربی ساخت و برای تقویت کنترل بیزانس بر جنوب ایتالیا و بازپسگیری سیسیل از اعراب نقشه کشید. باسیل همچنین تلاش نمود تا پاپی یونانیتبار را در رم مستقر سازد و بهمنظور ایجاد اتحاد با امپراتوری مقدس روم نیز خواست تا برادرزادهٔ محبوبش زوئه را به همسری اتوی سوم درآورد. در نهایت هر دوی این نقشههای باسیل با شکست مواجه شد با این حال او در جنوب ایتالیا موفق عمل کرد و توانست نظم را بار دیگر به آنجا بازگرداند و در سالهای آخر عمرش نیز آمادهسازیهایی برای فتح سیسیل صورت گرفته بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#980
Posted: 24 Apr 2014 10:34
باسیل دوم در سیاستهای داخلیش نیز همچون فعالیتهای نظامی و دیپلماتیکش سختگیر و بیرحم بود. او درصدد بود تا قدرت امپراتوری را تقویت نماید و بههمین منظور زیردستان بسیار قدرتمندش بویژه خانوادههای نظامیای که همچون شاهزادگان در آسیای صغیر حکومت میکردند را هدف سیاستهای سختگیرانهٔ خود قرار داد. مالکیت افراد بر زمین به دقت مورد بازرسی قرار گرفت و زمینهای وسیع بسیاری مصادره شد. بدین ترتیب خزانههای امپراتوری بیزانس باوجود لشکرکشیهای هزینهآور باسیل دوم هیچگاه با مشکل مواجه نشد.
بر اساس نوشتههای تاریخی و نگارههای موجود، باسیل دوم فردی کوتاه قد اما با اندامی موزون، چشمان آبی روشن، صورت گرد و سبیلی کامل و پرپشت که بههنگام عصبانیت یا انجام ملاقاتهایی آن را میان انگشتانش میچرخاند توصیف شده است. او ساده لباس میپوشید و ناگهان شروع به سخنگفتن میکرد. در عینحال او را فردی تند مزاج، تلخ و زودخشم توصیف کردهاند که بیشتر اوقات همچون سربازی در حالت آمادهباش بهسر میبرد.
باسیل هیچ علاقهای به یادگیری نداشت اما ظاهراً از نگارگری مذهبی حمایت میکرد و کلیساها و صومعههایی را نیز در بوئتیا مورد بازسازی قرار داد یا کار ساختشان را تمام نمود.
باسیل دوم در ۱۵ دسامبر ۱۰۲۵ درگذشت و پس از او برادرش کنستانتین هشتم جانشین او شد. چنین برمیآید که باسیل هرگز ازدواج نکرد و فرزندی نیز نداشت. تاریخنگاران او را یکی از بزرگترین امپراتوران بیزانس بهشمار میآورند که پس از مرگش هیچ فرماندهٔ نظامی توانمندی نبود که بتواند اوضاع را در دست گیرد و دیری نپایید که تمامی کارها و تلاشهای باسیل دوم خنثی شد.
پایان باسیل_دوم
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7