ارسالها: 23330
#1,101
Posted: 25 Apr 2014 15:21
- رمزها و نمادها در این افسانه
پسوخه و کوپیدو یک افسانهٔ اسطوره ای رمزی و نمادین و سرشار از نمادگرایی فلسفی است.
لغت «پسیخه» (Psyche) در اصل به معنای روح است و کلماتی مثل «پسیکولوژی» (Psychology) به معنای روانشناسی از همین کلمه مشتق شدهاند.
در واقع آپولیوس در این افسانه، به شرح سرگذشت و ماجرای «روح انسانی» (پسیخه) پرداختهاست. روحی که به نظر او، انعکاس و جلوهای از زیبایی مطلق است، امّا با شهوات حقیر و تمایلات نفس فرومایه و خصوصاً بوسیله کنجکاوی، به زمین زنجیر شدهاست.
روح تا قبل از پشت سر گذاشتن مقدمات و آزمونهای لازم و ضروری، نمیتواند مشاهدهٔ جمال الهی را تحمل کند و روح باید در سیر صعودی خود، از عشق کمک بگیرد و عشق است که در نهایت امکان دسترسی به عالم الهی، یعنی مُثُل را به روح میدهد.
در مجموع، داستان عشق پسوخه و کوپیدو، تمثیلی است از نفس انسانی که چون با تحمل رنج و اندوه پاک شود، قرین سعادت خواهد شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,102
Posted: 25 Apr 2014 15:23
- ارتباط این افسانه با علم الاساطیر هلنی
با اینکه اسطوره پسوخه در افسانه پسوخه و کوپیدو ممکن است ساختگی و فاقد اصالت باشد و مثلاً خود آپولیوس آن را ساخته و پرداخته باشد، اما حلقههای ارتباطی آن با علم الاساطیر هلنی، متعددتر از آن است که به کلی از آن جدا دانسته شود.
علاوه بر این، نفس وجود و روایت این افسانه در آثار آپولیوس، نشان میدهد که علم الاساطیر هنوز در دنیای فلاسفه و داستان نویسان قرن دوم میلادی، نیرویی زنده و خلّاق بوده و متفکرین رومی، حتی در مستعمرات آفریقایی روم همچون ماداورا (زادگاه آپولنیوس) حتی تا این زمان دلبستهٔ اساطیر یونانی و هلنی بودهاند. هرچند که میزان واقعی پنداری این اساطیر، بدون شک نسبت به دوران اوج هلنیسم کاهش داشتهاست.
بدین ترتیب، با اینکه شاید آپولیوس، به موجودیت واقعی مخلوقاتی که اغلب با طنز و کنایه تصویر کرده بود، باور نداشت، اما با این وجود، از نظر او، اسطورههای هلنی هنوز میتوانستند برای آشکار سازی و نمایاندن مخفیترین حقایق و رموز به کار گرفته شوند و این تنها راه بیان آن حقایق و رموز بود که با محدودهٔ ناچیز و تنگ روح انسانی، (علیرغم تفاوتهای آن با جنبهٔ الوهیت اساطیر هلنی) سازگار به نظر میرسید.
پایان پسوخه_و_کوپیدو
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,103
Posted: 25 Apr 2014 20:14
ویترویوس
تصویری از ویترویوس در ۱۶۸۴ (راست) که در حال ارائه دادن ده کتاب معماری اثر ویتروویوس به آگوستوس هست.
مارکوس ویترویوس پولیو (به انگلیسی: Marcus Vitruvius Pollio)
اطلاعات کمی درباره ی زندگی ویتروویوس در دسترس میباشد. اکثر اطلاعات و آگاهی ما درباره ی وی از تنها اثر خودش که برجا ماندهاست (ده کتاب معماری)(De Architectura)استخراج شدهاست. نامشخص است که آیا حقیقتاً اسم و لقب وی مارکوس پولیو بوده یا نه. آنچه در باره ی او واضح است،این است که وی معمار بود. معماری رومی بار گسترده تر از یک موضوع در حال حاضر از جمله زمینههای مدرن معماری، مدیریت ساخت، مهندسی ساختمان، مهندسی شیمی، مهندسی عمران، مهندسی مواد، مهندسی مکانیک، مهندسی نظامی و برنامه ریزی شهری بود.
با این حال تنها ساختمانی که ما میدانیم او کار کردهاست،کلیسایی است که خود وی بدان اشاره میکند."بنای این کلیسا در سال 19 قبل از میلاد به پایان رسید. این بنا در شهر فنوم فرتونا، که شهر کنونی فنو میباشد،ساخته شدهاست. کلیسای Di Fano (نام ایتالیایی ساختمان) به طور کامل ناپدید شدهاست, به طوری که بازسازی آن امکان پذیر نبودهاست. ۱۸ گرلمو کاردانو (Gerolamo Cardano)، در کتاب خود دلد سوبتیلیتت روم(De subtilitate rerum)، ویتروویوس را در رتبه دوازده شخصی قرار میدهد که جزو برترین اشخاص آن زمان در دسته بندی مردان مخترع و نابغه میباشد. با وجود این به ویتروویوس لقب اول را در این رده بندی نمیدهد."
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,104
Posted: 25 Apr 2014 20:17
آثار
نحوه کار برای توصیف بسیاری از دستگاه های مختلف مورد استفاده برای سازه های مهندسی از قبیل بالابر و آسانسور، جرثقیل و قرقره و همچنین ماشین های جنگی مانند منجنیق و موتورهای محاصره مهم است. ویتروویوس بعنوان یک تمرین مهندسی باید درباره تجربیات شخصی خودش،نه به سادگی توصیف کارهای دیگران سخن میگفت.او همچنین ساخت ساعت آفتابی و ساعت آبی و استفاده از aelolipi (اولین موتور بخار) به عنوان یک آزمایش برای نشان دادن ماهیت حرکت هوا را شرح داد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,105
Posted: 25 Apr 2014 20:18
او به توصیف بسیاری از مواد که در ساخت و ساز های مختلف برای طیف گسترده ای از سازه های مختلف استفاده می شده است ، و همچنین جزئیات مانند نقاشی گچی پرداخته است.از توصیفات عمیق او درباره بتن و آهک ،دلیل طول عمر بسیاری از ساختارهای روم که شاهد قطعی از مهارت رومی ها در بکارگیری مصالح ساختمانی و طراحی است را دریافت خواهیم کرد. ویتروویوس به خوبی شناخته شده است و اغلب به عنوان یکی از اولین منابع باقیمانده است که توصیه به عدم استفاده از سرب در لوله های آب آشامیدنی واستفاده از خاک رس یا ایجاد کانالهای سنگریزه پرداخته است.او پس از مشاهده تجربی از بیماری کارگران ریخته گری سرب به این نتیجه رسید. ویتروویوس در کتابش داستان معروف در مورد ارشمیدس و تشخیص طلا از طلا تقلبی در تاج سلطنتی را در کتابش آورده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#1,106
Posted: 25 Apr 2014 20:20
توضیحات او درباره قنات شامل روشهای مطالعه و انتخاب دقیق درباره مصالح مورد نیاز است،هرچند فرانتینوس،(شخصی که به اداره بسیاری از کانالهای آب در روم در اواخر قرن 1 میلادی منصوب شد) یک قرن بعد درباره جزییات بیشتری از مشکلات عملی که در ساخت و ساز و تعمیر و نگهداری آنها نیاز است ، توضیحاتی داده است. مسلماً کتاب ویتروویوس کمک بزرگی برای او در این راه بوده است.
پایان آثار
بیشترین شهرت وی از کتابی است با عنوان "درباره معماری" (به انگلیسی: De Architectura On Architecture"). به گفته خودش افسر توپخانه هم بوده و شماری افراد خبره در این کار هم تحت فرمانش بودهاند.
پایان ویترویوس
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,107
Posted: 25 Apr 2014 20:27
پلینیوس
تصویری خیالی از پلینی، که در سدهٔ ۱۹ میلادی کشیده شدهاست.
گایوس پلینیوس دوم، (۲۳ - ۷۹ میلادی) معروف به پلینی بزرگ، پلینی مهتر یا پلینی پیرتر، طبیعیدان ٫ فیلسوف طبیعی و نویسندهٔ رومی و مولف «دانشنامهٔ تاریخ طبیعی» بودهاست. گاه به اشتباه او را با بَلینوس یکسان دانستهاند.
او در کوموی ایتالیا (نه در ورونا) زاده شد. در کودکی (سال ۳۵ میلادی) پدرش او را به روم برد و در آنجا دانشآموختگی خود را کامل کرد و به خدمت سربازی تحت نظر دوست پدرش پومپونیوس سکوندوس که یک شاعر و فرماندهٔ ارتشی بود، پرداخت. کسی که شوق کسب دانش را در او ایجاد نمود. دو سده پس از مرگ گراکوس، او برخی از دستنوشتههای گراکوس را در کتابخانهٔ استادش یافت.
در نوشتههای پلینی از شاهان، شهرها، طوایف و وضع طبیعی ایران بسیار یاد شدهاست. برای نمونه چندین بار نام «خلیج فارس» یا «دریای پارس» را به نام Persico mari یا Persici sinus آوردهاست.
پایان ادبیات لاتین کلایسک
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,108
Posted: 25 Apr 2014 20:35
شاعران رومی
اوسونیوس
بنای یادبود اوسونیوس در میلان
اوسونیوس با نام کامل دسیمیوس ماگنوس اوسونیوس (به لاتین: Decimus Magnus Ausonius) (زادهٔ پیرامون ۳۰۹ یا ۳۱۰ - درگذشتهٔ پیرامون ۳۹۲ یا ۳۹۵) شاعر لاتینزبان، آموزگار گراتیان، فرماندار آفریقا، ایتالیا، گل و کنسول روم بود.
اوسونیوس در حدود ۳۱۰ در بوردیگالای گل (بوردوی امروزی در فرانسه) زاده شد. او در ابتدا بهعنوان متخصص دستور زبان و سپس به عنوان عالم علم بدیع در مدارس معروف بوردیگالا به تدریس مشغول شد. آوازهٔ او چنان بود که والنتینیان یکم، امپراتور وقت روم او را به تیبر فرا خواند تا آموزش پسرش گراتیان را برعهده بگیرد. با بر تخت نشستن گراتیان او نیز اوسونیوس را ارتقای مقام داده به فرمانداری آفریقای روم، ایتالیا و گل منصوب نمود و در ۳۷۹ او را به مقام کنسولی رساند.
اما گراتیان در ۳۸۳ به قتل رسید و اوسونیوس به املاکش در حاشیهٔ رود گارون بازگشت. او با افراد برجستهٔ بسیاری دوستی داشت و از طریق نامههایی غالباً منظوم با آنان در ارتباط بود. اوسونیوس فردی مسیحی بود اما بنا بر سنت مرسوم کافران مینوشت، با این حال با مطالعهٔ کارهای او که بخش زیادیشان تا به امروز باقی مانده است میتوان او را یکی از پیشروهای ادبیات لاتین مسیحی و ادبیات کشور خود به شمار آورد.
از آثار اوسونیوس میتوان به مجموعه شعری با عنوان Technopaegnion (بازی هنر) که هر بیت آن با یک هجا به پایان میرسد، طولانیترین شعر او با نام Mosella دربارهٔ رودخانهای به همین نام، خودزندگینامهای با عنوان Praefatiunculae (دیباچهها)، مجموعه شعرهایی با نام Parentalia در بارهٔ آشنایان درگذشته و Professores Burdigalenses در بارهٔ استادان بوردیگالا اشاره کرد. این آثار منابع ارزشمندی برای آشنایی ما با زندگی گلها در دوران باستان به شمار میروند.
اوسونیوس در ۳۹۲ یا ۳۹۵ در زادگاهش بوردیگالا درگذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,109
Posted: 25 Apr 2014 20:37
اووید
تصویر خیالی اووید در رخدادنامهٔ نورمبرگ، ۱۴۹۳
پوبلیوس اوویدیوس ناسو (Publius Ovidius Naso، زادهٔ ۲۰ مارس ۴۳ پیش از میلاد - مرگ: ۱۷ یا ۱۸ میلادی)، مشهور به اووید، یک شاعر رومی بود که شعرهای عاشقانه و اسطورهای میگفت. او را، به همراه هوراس و ویرژیل، سه رکن اصلی شعر لاتین میشمرند. او در سولمو، در شرق رم، زاده شد و در رم تحصیل کرد.
پوبلیوس اوویدیوس ناسو Publius Ovidius Naso در سال ۴۳ (پیش از میلاد) در شهر سولمو بدنیا آمد، پدرش او را برای تحصیل حقوق به رم فرستاد اما خبر یافت که پسرش شاعر شدهاست پدر او را سخت نکوهش کرد و از فرجام شومی که هومر داشت ترسانید ولی پسر شیفته ادبیات بود و تن به کار قضائی نداد و اندرز پدر را نشنید.
سفری به آتن و خاور نزدیک و سیسیل کرد چون به رم بازگشت به محافل مردم عشرت طلب راه یافت و از آنجا که از ثروت و بذلهگوئی و سواد بهره داشت به هر جا که راه مییافت اشعارش بی هیچ اشکالی ناشران متعددی داوطلب داشت. مثنویهائیکه درباره کورینا تحت عنوان عشقها سروده بود در سال ۱۴ (قبل از میلاد) شهرت یافت و آنها را جوانان رومی میخواندند، در منظومهای که پس از آن منتشر کرد باز سخن از عشق میگفت و از اینکه در شکوه جنگ شعری نسروده عذر خواست. نمایشنامهای به نام مدیا نوشت که مورد استقبال فراوان در زمان حیات نویسندهاش قرار گرفت که اکنون در دست نیست.
اشعار عاشقانه اوید بویژه آن بخش که در مورد کورینا معشوقهاش سروده خیلی بیپرده و پرتمنا و دیوانهوار است و در مجموعه اشعار این شاعر عشق بازی و فریب نقش عمده بعهده دارد و رسالاتی نیز در این زمینهها تألیف کرد از جمله هنر عشق، درمان عشق، داروهای آرایش زنان، کتاب زنان قهرمان، کتاب مسخ.
اوید در اوج بدنامی قرار گرفت و از راه انتشار اشعار و رسالات در زمینه عشقبازی شهرتی فراوان کسب کرد آثارش فراوان بفروش رسید.
کتاب مسخ شامل ۱۵ کتاب در وزن هشت هجائی که در آن باززایی غیرزندهها، جانوران و انسان و خدایان را شرح داد. اوید همه اساطیر قدیمی یونانی و رومی را از آغاز خلقت جهان تا هنگامیکه قیصر خدائی یافت منظوم کرد. و این مجموعه اشعار تقریباً جنگ کاملی از همه مثلها و دانستنیهای اساطیری و ... بود.
اوید در ۵۱ سالگی بعد از اینکه کتاب مسخ را به پایان رسانید آگوستوس امپراتور او را به شهر تومی که امروز کنستانتا نام و در کنار دریای سیاه قرار دارد تبعید کرد، اوید بالاجبار رو بدانجا نهاد و در کشتی چند بار مرگ را به چشم دید اما وقتی چشم گشود خود را در نزدیکی شهر تومی یافت و آرزو کرد کاش مرده بود، و آنجا پا نمیگذاشت نزدیک به ده سال در تبعید به سر برد و سرانجام در آنجا درگذشت اما طبق وصیت استخوانهایش برای دفن به ایتالیا آورده شد در نامههائی که برای زن سوم خود فابیا و دوستان خود میفرستاد غمهای فراوان خود را از تبعید بیان کرده بود و همه آنها از اندوه ژرف و آزردگی خاطر او حکایت میکند. از آثار اوید جووانی بوکاچیو، تورکواتو تاسو، جفری چاوسر، ادموند اسپنسر سود جستند و نقاشان دوره رنسانس از اشعار شهوی وی تابلوهای گوناگون پرداختند. در عصر اوگوست گرچه ادبیات در خدمت دولت و مقاصد آن بود با اینحال یک نوع ادبیات متعهد کلاسیک بوجود آمد که بر غنای ادبیات و زبان لاتین افزود.
نخستین کتاب اووید آمورس بود که در سال پیش از میلاد کامل شد و مجموعهای از شعرهای عاشقانهاست. او در سال ۸ میلادی کتاب دگردیسیها (متامورفوسس) را تمام کرد که دربارهٔ اسطورهٔ پیدایش جهان و تاریخ آن است. در همین سال، آگوستوس به دلایل سیاسی او را به تومیس در کرانهٔ دریای سیاه تبعید کرد. او در تبعید، دو کتاب دیگر به نامهای تریستیا و نامههایی از دریای سیاه نوشت و پس از حدود ۱۰ سال زندگی در تومیس، در همانجا درگذشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,110
Posted: 25 Apr 2014 20:38
گایوس والریوس فلاکوس
گایوس والریوس فلاکوس (Gaius Valerius Flaccus) از شاعران رومی پایان سدهٔ نخست پس از میلاد بود.
فلاکوس در زمان امپراتور وسپاسیان و امپراتور تیتوس میزیست و اثر اصلی او به نام آرگوناتیکا (Argonautica) به وسپاسیان بههنگام لشکرکشی او به بریتانیا پیشکش شدهبود. آرگوناتیکا یک شعر حماسی دارای ۸ گفتار است.
گایوس لسینوس ماسر کالووس
گایوس لسینوس ماسر کالووس (به انگلیسی: Gaius Licinius Macer Calvus) (زاده ۸۲، در گذشته ۴۷ پیش از میلاد) یک سخنران و شاعر در روم باستان بود. لسینوس از دوستان کاتولوس، از بزرگترین چامه سرایان روم باستان، بود. سبک اصلی لسینوس مخالف سبک آسیایی (the "Asian" school) بوده است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7