انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
علم و دانش
  
صفحه  صفحه 5 از 5:  « پیشین  1  2  3  4  5

Architecture Engineering | مهندسى معمارى


زن

 
معماری ایران از سلجوقیان تا پایان عصر تیموریان
سلجوقیان
سلسلهٔ ترکان سلجوقى در آغاز قرن پنجم تأسيس شد. عهد سلجوقيان از دوره‌هاى درخشان هنرى است. معمارى عهد سلجوقى از استحکام و زيبايى خاصى برخوردار است و بناهاى باقيمانده از آن دوران، مهارت و استادى هنرمندان و استادکاران و آگاهى آنان از شيوه‌هاى مختلف معمارى را نشان مى‌دهد. شکوفايى هنرها در اين دوره مديون آرامش و ثبات سياسى قلمرو سلجوقيان است، که در آن هنرمندان توانستند آثار متعددى بوجود آورند. در دوران وزارت خواجه نظام‌الملک در دستگاه حکومت سلجوقي، مدارس زيادى تأسيس شد و تقريباً از همين دوران بود که مدارس از مساجد جدا مى‌شدند. مدارس اين دوره اغلب چهار ايوانى است. در دورهٔ سلجوقيان و بعد خوارزمشاهيان، معمارى داراى اعتبار خاصى بود. تزئينات اين دوره، آجرکارى و گچبرى بود. در اين ادوار ايجاد بناهايى مثل مسجد، مدرسه، آرامگاه و کاروانسرا توسعه پيدا کرد. از مساجد مهم دورهٔ سلجوقى مسجد جامع اصفهان است، که يکى از بزرگ‌ترين و باشکوه‌ترين مساجد جهان به‌شمار مى‌رود. گرچه اين مسجد ابداعات هنرى پانزده قرن دورهٔ اسلامى را در خود گرد آورده، ليکن مهم‌ترين و زيباترين بخش اين مجموعه منحصر بفرد، متعلق به عصر سلجوقى است. اين مسجد با نقشه چهار ايوانى بنا شده است. ترئينات اين بنا شامل آجر، گچ و کاشى در تمام قسمت‌هاى اين مسجد بچشم مى‌خورد، که همگى بى‌نظيرند. حدود سى کتيبه نيز در اين بناى زيبا کار شده است. از معماران و استادکاران اين بنا، مى‌توان ابراهيم بن استاد اسماعيل بنّاى اصفهاني، عزيزالتقى الحافظ، شمس بن تاج، فخرى بن عبدالوهاب شيرازى و ابوالحسن کارون را نام برد.
[آرامگاه بَسطامي، شاهرود, آرامگاه ‌‌سعدي، شيراز] [آرامگاه بَسطامي، شاهرود, آرامگاه ‌‌سعدي، شيراز]
مسجد جامع اردستان نيز، به شيوهٔ معمارى مسجد جامع اصفهان ساخته شد و بناى آن در قرون اوليهٔ اسلام در دورهٔ سلجوقى کامل شد. در واقع هر يک از بخش‌هاى اين مسجد در دوره‌اى خاص ساخته شده است.
مسجد جامع برسيان يا پارسيان، در ۴۲ کيلومترى شرق اصفهان از بناهاى مهم ناحيهٔ اصفهان است، که در زمان ملکشاه سلجوقى احداث شده و در دورهٔ تيمورى و صفوي، مرمت و بازسايى گرديده؛ اين مسجد، محراب بسيار زيبايى دارد و داراى کتيبهٔ کوفى برجسته‌اى است و با آجرکارى و گچبرى نيز تزئين يافته است.
مسجد جامع بروجرد يکى ديگر از بناهايى است که در عهد سلجوقى ساخته شده و طى تاريخ هزار سالهٔ خود بازسازى و مرمت شده است. اين مسجد تزئينات جالبى دارد.
[مسجد جامع بروجرد]
بناى اوليهٔ مسجد جامع اردبيل در عهد سلجوقى ساخته شد و در هنگام استيلاى مغولان ويران گشت. تنها يادگار عهد سلجوقيان مناره‌اى است آجري. اين بنا در دورهٔ حکومت ايلخانى بازسازى شده؛ مسجد در دورهٔ سلجوقى روى ويرانه‌هاى يک بناى ساسانى برپا گرديده و داراى يک شبستان گنبددار بوده است. اين مسجد در دوره‌هاى بعد نيز بازسازى شده است.
رباط معروف شرف يکى ديگر از آثار مهم عصر سلجوقى است، که در قسمت شرقى راه سرخس، يادگار زمانى است که جاده خراسان به لحاظ رونق تجارت و امنيت کامل، اهميت فراوانى داشته است. اين رباط در ۵۴۹ هجرى در زمان سلطنت سلطان سنجر تکميل گرديده است. کتيبه‌اى گچى به خط ثلث در زير ايوان بنا باقى است. بسيارى محققان رباط شرف را موزهٔ هنر معمارى مى‌دانند. تنوع آجرکاري، گچبرى و تلفيق آجر و گچ در اين بنا بگونه‌اى است که هر يک مى‌تواند در رديف شاهکارهاى هنرى قرن چهارم و پنجم هجرى قرار گيرد. اين بنا طى سال‌هاى اخير مرمت و بازسازى شده است.
خوارزمشاهیان
مسجد جامع زوزن، فرومه و گناباد از نمونه‌هاى معمارى دورهٔ خوارزمشاهى است. مسجد زوزن نزديک مرز کنونى ايران و افغانستان است. مسجد فرومه يا فريومه در خراسان بين سبزوار و نيشابور واقع شده؛ و مسجد گناباد از ديگر مساجد خراسان است. هر سه اين بناها داراى نقشهٔ دو ايوانى است.
ایلخانیان
از نخستين اقدامات ايلخانان مغول پس از فتح بغداد رصدخانه‌اى بود که در مراغه در شمال غربى ايران ساخته شد.
در دورهٔ ايلخانى بناهايى چون سلطانيه، مسجد جامع ورامين، پامنار کرمان و مقابرى چون گنبد سرخ، گنبد علويان، برج علاءالدين ورامين، نشان‌دهندهٔ توسعهٔ معمارى اين دوران است. معمارى ايلخانى با اندکى اختلاف، ادامهٔ معمارى دوران قبل از خود يعنى سلجوقيان است.
[مسجد جامع ورامين]
استادکاران و معماران دورهٔ ايلخانى نقشهٔ چهار ايوانى را براى ايجاد بناهايى چون مدارس، مساجد، کاروانسراها ... بکار بردند. نوع و شکل گنبدها به شيوهٔ سلجوقى ادامه يافت. بيشتر بناهاى دورهٔ ايلخانى توسط معماران و هنرمندان محلى ساخته شد. و بناهاى باشکوهى مثل سلطانيه و غازانيه، با صدور حکم و فرمان شاهان ايلخانى ساخته شد.
معمارى اين دوره شاهد تحولاتى ويژه گرديد. تزئينات گچبري، کاشى‌کارى و آجرکارى با مهارت خاص بناها را زينت مى‌داد. محراب مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اروميه، اشترجان و ديگر بناها نشانگر اوج رونق و شکوفايى اين هنر تزئينى است.
مسجد اشترجان در نزديکى اصفهان و داراى تزئينات مقرنس‌کاري، کاشى‌کارى و آجرکارى است. کتيبه‌هاى سردر مسجد به خط ثلث لاجوردى در زمينهٔ فيروزه‌اى قرار گرفته است. محراب اين مسجد از زيباترين بخش‌هاى اين بناست. اطراف آن با کتيبه‌هاى گچبرى شده به خط کوفى تزئين يافته. اين مسجد در عهد تيمورى و صفوى مرمت شده است.
مسجد جامع ورامين نيز در عهد ايلخانى بنا شده و نقشهٔ چهار ايوانى دارد. گنبد مهم‌ترين بخش بناست. سردر ورودى بلند و کشيدهٔ مسجد با طاقنما‌هايى که در دو طرف آن قرار دارد، نمودار ويژگى‌هاى معمارى ايلخانى است. اين سردر با کاشى معرق تزئين شده و داراى کتيبه‌هايى به‌خط ثلث بر زمينهٔ لاجوردى است. مقرنس‌هاى سردر ورودى نيز تلفيقى از کاشى و آجر است. اين مسجد در عهد شاهرخ تيموري، بازسازى شده است.
     
  
زن

 
معماری ایران از سلجوقیان تا پایان عصر تیموریان(۲)
معماری اسلامی
گنبد سلطانيه در شهرک سلطانيه زنجان، از باشکو‌ه‌ترين بناهاى معمارى اسلام است. اين بنا هشت وجهى بزرگى است به‌قطر ۳۸ متر که تقريباً استوار ايستاده است. اين بناى ايلخاني، تزئينات بسيار زيبايى دارد، که در نماى خارجى و داخلى ساختمان، قرار گرفته است. يکى از زيباترين قسمت‌هاى تزئينى آرايش زير گنبد است، به عرض شش متر. کتيبه‌هاى ديگرى به خط کوفى شامل جملاتى مانند لا‌اله‌الا‌الله، محمد رسول‌الله، سبحان‌الله و ... بر سردر شرقى گنبد، داخل گنبد، ديوار جانبى درگاه‌ها و در طبقات بالاى گنبد وجود دارد. اين شاهکار معمارى دورهٔ اسلامى در همهٔ اجزاء با هم هماهنگى کامل دارند؛ و نشان مى‌دهد که معمار يا سازندگان آن علاوه بر داشتن تجربه و حمايت در معمارى و شهرسازى از نسبت‌‌هاى هندسى و محاسبات رياضى نيز به‌خوبى آماده بوده و آنها را دقيقاً بکار برده‌اند.
[گنبد سلطانيه]
مسجد جامع يزد در قرن ششم هجرى بنا شد که امروزه اثرى از آن به‌جا نمانده است. در قرن هشتم در محل آن مسجد جامع جديد يزد ساخته شد.
بناى ديگر مسجد کبود تبريز است که به دليل پوشش کاشى معرق آبى‌رنگ به مسجد کبود شهرت يافته. اين بنا با نقشه سرپوشيده، و فاقد ميانسرا در سال ۸۷۰ هجرى ساخته شده است. شالودهٔ اين بنا مرکب از قطعات سنگى در اندازهٔ دو متر در شصت سانتى‌متر است. سر در ورودى اين مسجد فوق‌العاده تزئين يافته؛ اين مسجد، در ايران به فيروزهٔ اسلام شهرت دارد که به دليل فراوانى و تزئين کاشى معرق در آن بوده است.
مسجد جامع کاشان از قديمى‌ترين بناهاى دورهٔ اسلامى است. بناى اوليهٔ آن متعلق به دورهٔ خوارزمشاهى است. اين بنا در سال ۸۶۸ بازسازى شد. تنها اثر باقيماندهٔ از مسجد دورهٔ خوارزمشاهي، محراب طلايى ساخته شده در سال ۶۲۳ هجرى است. اين محراب در سال ۱۳۰۷ هجرى از ايران خارج شد و در حال حاضر در موزهٔ برلين نگهدارى مى‌شود. اين مسجد چهار ايوانى تزئيناتى شامل مقرنس‌کاري، گچبرى و نقاشى دارد. کتيبهٔ گچبرى آن، با خط و رقاع برجسته بر زمينهٔ لاجوردى از شاهکارهاى کتيبه‌نگارى محسوب مى‌شود. منبر اين مسجد که با کاشى معرق تزئين شده، از زيبايى‌هاى مسجد است. از ديگر ويژگى‌هاى آن، سنگ‌نبشته‌هاى متعددى است که روى ديوارهاى ميانسرا و جلوخان بيادگار مانده است. الواح يا کتيبه‌هاى سنگى شامل فرامين، احکام، دستورهاى ديوانى و مسائل اجتماعى است که يازده لوح مى‌باشد و متعلق به قرن هشتم تا سيزدهم هجرى است. مهم‌ترين فرامينى که در مسجد جامع ميدان سنگ برجاى مانده، اغلب بخط نستعليق است. از کتيبه‌نگاران اين مسجد استاد خواجه حيدر کاشى‌تراش است.
تیموریان
با حملهٔ تيمور بار ديگر قتل و غارت شهرهاى آباد ايران را فرا گرفت. با به حکومت رسيدن شاهرخ، آرامش به ايران بازگشت و ابداع آثار هنرى از جمله معمارى بار ديگر شکوفا شد.
تيمور پس از فتوات خود و قرار دادن سمرقند بعنوان پايتخت خود، معماران و هنرمندان را براى آبدانى پايتختش به سمرقند دعوت کرد. اين هنرمندان بناهاى متعددى ايجاد کردند؛ و سرانجام در قرن نهم، سمرقند مرکز ابداعات هنرهاى اسلامى شد. هنرمند بزرگ 'قوام‌الدين شيرازى' معمار معروف قرن نهم هجرى در ايجاد بناهاى عام‌المنفعه سهم خاصى داشت.
تيموريان نيز مانند ايلخانيان به ايجاد بناهاى مذهبى و غيرمذهبى علاقه داشتند. از نظر تزئينات بنا، اين دوره از ادوار مهم اسلامى است. شيوهٔ تزئين با کاشى معرق در عهد تيمورى نشانگر مهارت هنرمندان اين دوره در شيوهٔ تزئين است. مساجدى مانند گوهرشاد مشهد، مسجد کبود تبريز، مدرسهٔ خرگرد خراسان، مسجد جامع تيمور در سمرقند و نيز بناهايى در هرات و بخارا نشانگر برجستگى‌ هنر کاشى‌کارى و کاربرد آن در بناهاى مذهبى است.
بسيارى از محققان سه بناى عهد تيمورى يعنى مسجد کبود، مسجد گوهرشاد و مدرسهٔ غياثيه خرگرد را از نظر آرايش کاشى‌کارى معرق در زمرهٔ شاهکارهاى قرن نهم هجرى مى‌دانند.
از بناهاى ديگر دورهٔ تيمورى امامز‌‌‌اده صالح بين جادهٔ سارى و خزرآباد است. اين بناى آرامگاهى متعلق به يکى از سادات مرعشى است که حدود و قرن و نيم در اين ناحيه حکومت کرده‌اند. گنبد اين بنا دو لايه است. در داخل بناى امامزاده، ضريح چوبى جالبى است که از نظر منبت‌کارى و تزئينات ديگر در شمار شاهکارهاى هنرى قرن نهم هجرى محسوب مى‌شود. علاوه بر کنده‌کارى و منبت‌کاري، نقاشى لاکى اين ضريح ارزش فوق‌العاده‌اى دارد.
     
  
زن

 
معماری ایران از صدر اسلام تا عصر سلجوقیان

[برج گنبد‌قابوس]
با وجود گسترش اسلام در اقصيٰ نقاط ايران، تا مدت‌ها معمارى ايران بر عناصر گذشته استوار بود. پس از آن هنرمندان مسلمان با تکيه بر عناصر گذشته بخصوص هنر دوره ساسانى و با الحام از روح اسلامي، ابداعاتى در معمارى جديد اين دوران بنيان گذاردند. با ورود اسلام و گسترش آن، نياز به احداث بناهاى جديد، موجد بناهايى از قبيل مسجد، مدرسه، پل، کاروانسرا و ... گرديد. احداث مساجد اوليه داراى اهميت بسزايى بوده و مسجد بعنوان بزرگ‌ترين بناى هر شهر و روستا، هم محل انجام فرايض و اقامهٔ نماز بود و هم بعنوان مرکز اجتماعي، سياسى و ادارى بشمار مى‌رفت. مسجد محل اجتماع مسلمانان، اقامتگاه مسافران، پناهگاه مستمندان و محل درس و بحث طلاب، اعلام جنگ، اخذ ماليات و ... بود؛ به همين دليل در زندگى مسلمانان نقس مهمى را ايفا مى‌نمود. مساجد اوليه بناهاى ساده‌اى بودند، در محوطه‌اى مربع يا مستطيل شکل و رو به قبله، که با ديوارهاى خشتى ساخته مى‌شدند. از مساجد اوليه در ايران نمونه‌هاى زيادى برجاى نمانده، اما طبق متون تاريخى در قرون اوليهٔ اسلام، معمارى ايران، ادامهٔ معمارى ساسانى بوده است. مسجد شوش و فهرج از قديمى‌ترين نمونه‌هاى مساجد ايران در دوران اسلامى هستند. در محوطهٔ باستانى شوش ضمن کاوش‌هاى باستان‌شناسي، بقاياى مسجدى کشف شد که طرحى ساده داشت و شبستانى ستوندار در يک طرف آن قرار گرفته بود. اين بناى خشتي، فاقد تزئينات بوده است. مسجد فهرج يزد نيز به اعتقاد معماران و محققان، متعلق به صدر اسلام است. ويژگى‌هاى اين مسجد، معمارى ساسانى را بياد مى‌آورد.
تاريخانهٔ دامغان بناى ديگرى است که محققان تاريخ احداث اين بنا را حدود سال ۳۰۰ هجرى مى‌دانند. اين بنا با الهام از شيوهٔ معمارى ساسانى در ايران بنا شده است. اين مسجد داراى حياط بزرگى به شکل مربع است و رواق‌هايى با طاق ضربى اطراف آن را فرا گرفته است. در طى قرون اين بنا بارها بازسازى شده و منارهٔ آجرى زيبايى در عهد سلجوقى به آن اضافه گرديده است.
با تأسيس سلسلهٔ امويان در دمشق و عباسيان در بغداد، معمارى دچار دگرگونى شد. بناهاى قبة‌الصخره و مسجد جامع دمشق و مسجد سامره حاصل اين تحول هستند. اين بناها نيز در شيوهٔ معمارى و در تزئينات از معمارى ساسانى الهام گرفته‌اند.
از ديگر شکاهکارهاى معمارى صدر اسلام، آرامگاه اسماعيل سامانى است. اين بنا مربع شکل است و مقبره‌اى است داراى گنبد نيم‌دايره، که در چهار گوشهٔ آن چهار گنبد کوجک بنا شده است. شيوهٔ گنبدسازى آن شبيه معمارى پارتى و ساسانى است. اين بنا ساده و موزون است و در سطوح داخلى و خارجى تزئينات فوق‌العاده‌اى بکار رفته که اين بنا را در زمرهٔ شاهکارهاى معمارى صدر اسلام قرار داده است. اين بنا داراى چهار در ورودى در چهار ضلع است.
مسجد نائين يا مسجد علويان از ديگر بناهاى اين دوران است. اين بنا نيز طاق‌هاى هلالى دارد. تزئينات آن يادآور سنت‌هاى گذشته است. اهميت اين مسجد در منبر و درب زيباى منبت‌کارى شدهٔ آن است. منبر داراى کتيبه‌اى به تاريخ ۷۱۱ هجرى و به خط نسخ است، که در زمينهٔ آن نقش شاخ و برگ کنده‌کارى شده است. در واقع منبر در قرن هشتم هجرى به اين مجموعه بنا اضافه شده است. اين بنا چند بار مرمت و تعمير گرديده است.
از ديگر مساجد اوليهٔ اسلام، يکى مسجد جامع نیريز است و يکى مسجد جامع شيراز. از ديگر شاهکارهاى معمارى صدر اسلام، آرامگاه قابوس در دشت گرگان است، که از قديمى‌ترين برج‌هاى آرامگاهى است که طبق کتيبهٔ آن در ۳۹۷ هجرى بنا شده است. شهر گرگان از شهرهاى معروف دورهٔ اسلامى است که در سال ۶۱۸ هجرى با حملات مغولان ويران شد. کشفيات باستان‌شناسى در اين شهر نشان داده است که از قرن دوم تا هفتم هجرى اين شهر از نظر معمارى و تزئينات معمارى و نيز توسعهٔ هنرهاى کاربردى شکوفايى خاصى داشته است.
پل - بند امير در شيراز و رباط ماهى يا چاهه بر سر راه مشهد - مرو نيز از نمونه‌هاى معمارى اين دوران بشمار مى‌رود.
[پل - بند امير]
     
  
زن

 
معماری ایران از صفویان تا دوران معاصر

[منار مسجد ميدان (قرمز)، ساوه]
[مسجد شيخ فضل‌الله]
دورهٔ صفويه در معمارى يکى از پررونق‌ترين دوره‌هاست. بناهاى اين دوره از جذاب‌ترين و فريبنده‌ترين بناها در سرتاسر معمارى ايرانى اس.
دورهٔ ۴۲ سالهٔ سلطنت شاه‌عباس، عصر شکوفايى هنر در ايران است. در اين دوره از يک‌سو روابط ايران و اروپا و از سوى ديگر روابط ايران و هند توسعه يافت. پايتخت توسط شاه‌عباس از قزوين به اصفهان منتقل شد. مجموعه‌اى از بناهاى بزرگ و چشمگير در اصفهان به چشم مى‌آيد. بناهاى متعددى از قبيل قصرها، مساجد، بازارها، پل‌ها و کاروانسراها اين شهر را آراسته است و اصفهان را تبديل به مرکز هنرهاى اسلامى شد. جذابيت‌ معمارى صفوى با نقشهٔ باز و روان آن که داراى ترکيب‌بندى‌هاى ساده‌اى مبتنى بر افزودن و قرينه‌سازى است، پيوند دارد. بزرگ‌ترين نقطه قوت اين معمارى در طرح‌ريزى و اجراى مجتمع‌هاى بزرگ شهرى است که در آنها اهداف مختلف بازرگاني، دينى و سياسى در ترکيب‌بندى‌هايى موزن در يک‌جا گرد آمده است.
در زمان شاه عباس دوم هنر معمارى و هنرهاى ديگر همچنن رونق داشت. قرن دهم و يازدهم دوران شکوفايى هنر اسلامى در ايران است. در اين دوره با حمايت شاهان صفوي، هنرهاى پارچه‌بافي، فلزکاري، نقاشي، سفال‌سا‌زى و معمارى به حد اعلاى توسعه و تکامل رسيد. و بناهاى مذهبى و غيرمذهبى چشمگيرى در شهرهاى مختلف ايجاد شد. در دورهٔ صفويه، جهانگردان و بازرگانان بسيارى به دليل شکوه و زيبايى اصفهان، به ايران آمدند و در سفرنامه‌هاى خود زيبائى و عظمت اين شهر را وصف کردند. از جمله شاردن در سفرنامهٔ خود، پايتخت صفوى را داراى ۱۶۲ مسجد، ۴۸ مدرسه، ۱۰۸۲ کاروانسرا و ۲۷۲ حمام معرفى مى‌کند.
از قرن نخست حکومت صفويان نمونه‌هاى زيادى باقى نمانده است؛ اما طبق نوشته‌هاى مورخان، قصرهايى را شاه‌اسماعيل در خوى و قزوين بنا کرد. از ديگر بناهاى اين دوران، مسجد جامع ساوه و مسجد على است که در دورهٔ شاه‌اسماعيل ساخته شد. در زمان شاه‌تهماسب و قرار گرفتن قزوين بعنوان پايتخت، بناهايى چون قصر، مسجد، کاروانسرا در آنجا احداث گرديد. در واقع فعاليت وسيع معمارى دورهٔ صفوى در زمان شاه‌عباس اول آغاز شده و علاوه بر اصفهان، در شهرهاى شيراز، اردبيل، مشهد و تبريز و ديگر شهرها بناهاى مختلف احداث شد.
[مسجد جامع ساوه]
در عهد صفوى سبک معمارى قديم ايران تجديد شد و در طرح بناها، شکل و مصالح جاى خود را باز کرد. مهم‌ترين قسمت برنامه شهريى که شاه‌عباس در پايتخت تازهٔ خود انجام داد، انتقال مرکز تجاري، مذهبى و سياسى شهر به جنوب - جنوب غربى و سمت زاينده‌رود بود.
يک بازار دو کيلومتري، ميدان نزديک مسجد جمعه را به ميدانى جديد و بسيار بزرگ بنام نقش جهان متصل مى‌سازد و اين ميدان مستطيل شکل با هشت هکتار فضايى به مراتب بزرگ‌تر از ميدان‌هاى عمومى اروپا در آن عصر وسعت داشت. فکر ايجاد، نقشه‌کشى و ساخت آن بين سال‌هاى ۱۵۹۵ - ۱۵۹۰ م / ۱۰۰۴ - ۹۹۹ هـ اجرا شد. در مرحله‌اى ديگر که اهداف بازرگانى مدنظر بود و تا سال ۱۰۱۱ هجرى بطول انجاميد، دو طبقه دکان گرداگرد ميدان اضافه گرديد.
در جانب شمال، مدخل چشمگيرى رو به بازار قرار دارد که ميدان جديد را به ميدان قديم متصل مى‌کند. در جانب شرق مسجد شيخ لطف‌الله و در طرف جنوب مسجد شکوهمند امام قرار گرفته‌اند. ورودى مجتمع قصر، عالى‌قاپو در طرف غرب ميدان و خيابانى طولانى بنام چهارباغ در طرف غرب قصر و باغ‌هاى آن واقع شده است.
در کنار خيابان چهارباغ، قصرهاى بزرگ‌زادگانى قرار داشت که آنها را شاه صفوى برانگيخت، تا بناهاى زيبايى در پايتخت جديدى اضافه کند.
انتهاى جنوبى چهارباغ به سى و سه پل مى‌رسد، که در ۱۰۱۱ هجرى به دست الله‌وردى‌خان، سپهسالار شاه‌عباس ساخته شد. اين پل با طول ۳۰۰ متر در طول مسير راهه‌ها، کلاه‌فرنگى‌هايى در چند نقطه از ساختمان اصلى پل بيرون نشسته و به عابران امکان مى‌دهد تا مناظر باشکوه حوزهٔ رود را ببيند.
در اينجا نيز اصول زيباشناسى و کاربردهاى عملى در مجموعه‌اى پرشکوه به‌هم پيوسته است. ميدان نقش جهان نخستين نمونهٔ فضايى چند منظوره است.
مسجد شيخ فضل‌الله زيباترين و باشکو‌ه‌ترين بناى دروۀ صفوى است. عظمت اين مسجد بيشتر به واسطهٔ کاشى‌کارى داخل و خارج و کتيبه‌هاى زيباى آن است، که بدست هنرمندان معروفى چون عليرضا عباسي، استاد حسين بنّا و باقر بنّا انجام يافته است.
مسجد امام از ديگر آثار باشکوه معمارى صفوى است که به دستور شاه‌عباس اول ساخت آن آغاز شد و بتدريج در زمان جانشينان او تکميل گرديد. سردر اصلى مسجد با کتيبه، مقرنس‌کارى و کاشى‌کارى تزئين شده است. اين کتيبه بخط ثلث با کاشى معرق سفيد بر زمينه کاشى لاجوردى به خط هنرمند معروف عليرضا عباسى است.
     
  
زن

 
تزئینات وابسته به معماری ایران دورهٔ اسلامی
طبيعى است که هر بنا در پايان کار ساختمان، نياز به در و پنجره دارد. شايد کهن‌ترين مدارک و نمونه‌هاى در و پنجره در معمارى ايران را بتوان در نقش قلعه‌هاى مادى در آثار دور شاروقين يافت، که در همهٔ آنها دروازه‌هايى قرار دارد که داراى دولته است که به احتمال زياد از چوب ساخته و روى آن آهن‌کوب مى‌شده است.
بر روى جام‌هاى ساسانى نقش چند بنا که بعضى از آنها به معبد و بعضى ديگر به دژ مى‌ماند نظير دروازه‌هاى مادى را مى‌بينيم. با اين تفاوت که لنگه‌هاى آن تبديل به مستطيل شده و هلالى و نالى بالاى آن با نقش خورشيد پر شده است. اين قسمت در کليهٔ ادوار معمارى ايرانى تقريباً معمول بوده است. چنان‌که هنوز هم هلالى بالاى در و پنجره را خورشيدى مى‌گويند. از دورهٔ هخامنشيان و ساسانيان، در و پنجره‌اى باقى نمانده است، تنها چيزى که مى‌دانيم اين است که شاهان هخامنشى علاوه بر چوب سرو و کاج که براى پوشش مناسب بوده، چوب‌هاى سخت‌ ديگرى را از راه‌هاى دور مى‌آورده‌اند که به احتمال قوى به مصرف در و پنجره مى‌رسيده است. حتى زر و سيم، عاج و مصالح تزئينى ديگر هم در آرايش در و پنجره مصرف زياد داشته است.
در دروازهٔ تخت‌جمشيد هنوز جاى پاشنه و پاشنه گرد درها که در سنگ فرو رفته پيداست و نشان مى‌دهد که اين دروازه‌ها درهاى سنگين دولته و شايد آهنين و زرکوب و سيمکوب داشته‌اند. از مقايسهٔ کاخ‌هاى ساسانى و صفوى با آثار تخت‌جمشيد و با توجه به اين‌که تقليد از بزرگان گذشته امرى اجتناب‌ناپذير بود. تقريباً مطمئن مى‌شويم که کاخ‌هاى هخامنشى‌ در بالاى درها و حتى روى بام‌ها، روزن‌ها و جامخانه‌هايى داشته است.
از روزگاران کهن معماران ايرانى تلاش مى‌کرده‌اند که درگاه‌ها (به‌خصوص درها) را به صورت مستطيل ساده در آورند، تا باز و بسته شدن در را آسان کند و ميان در و روزن بالاى آن کلاف چوبى مى‌نهادند. کلاف‌کشى در کمرکش ساختمان به‌خصوص در کشورى که زلزله‌خيز است، کارى بسيار منطقى و لازم بوده است.
در بناهاى عهد اسلامى در ايران هرجا در و دروازه ديده مى‌شود با کلاف چوبى به‌صورت مستطيل ساده درآمده مگر در چند مورد و مى‌توان گفت که چوب در معمارى ايران تنها کار کششى داشته است.
کهن‌‌ترين درى که تا چند سال پيش، از آثار آغاز اسلام ايران به‌جاى مانده بود، در دروازه مهريز (معريجرد) يزد بوده. اين در با سه در ديگر به امر سرهنگان ابوجعفر کاکويه براى چهار دروازهٔ يزد توسط يک هنرمند آهنگر اصفهانى ساخته شده بود.
از سده‌‌هاى ميانه هجرى نمونه‌هاى زيبا و متعددى از در و پنجره‌هاى چوبى‌ و فولادى وجود دارد که اغلب ‌آنها زينت‌بخش موزه‌هاى جهان هستند. در ميان آ‌نها در بقعه‌ٔ سيد ابوجعفر ابيض واقع در چابکسر، که در قرن نهم بدست درودگرى تهيجانى ساخته شده، از نظر تناسب بى‌نظير است. در خانه‌ها و باغ‌ها علاوه بر درهاى دولته، در يک لته نيز زياد به‌چشم خورده است.
در دروازه‌ها و قلعه‌ها از جمله همان چهار در کهن يزد يک لته بوده است. درهاى ورودى اتاق‌ها و بقعه‌ها و در و پنجره‌هاى مشبک، اغلب دولتهٔ متقارن بوده و سعى مى‌شده است که لته‌ها زياد پهن نباشند، تا موقع باز شدن فضاى اتاق را اشغال نکنند، و اغلب رويه بيرون باز مى‌شده‌اند. به استثناى درهاى ورودى که رو به درون باز مى‌شده‌اند.
نمونه‌هاى مختلف در و پنجره، چه آنها که اصل آن موجود است و چه آنهايى که از ميان رفته و تنها مى‌توان از روى نقاشى‌ها و حکاکى‌ها به‌شکل و طرح آنها پى برد، از روزگار کهن تا پيش از اين‌که معمارى ايران تحت تأثير معمارى غرب قرار گيرد - تقريباً - يک شکل و هيئت داشته و به اصطلاح امروز استاندار بوده است.
درها و پنجره‌هاى دولته در هر طرف به سه قسمت تقسيم مى‌شده است، در بالا و پايين قابى چهارگوش و در ميان قابى مستطيل و عموى قرار داشت و در بوسيلهٔ يک پاشنه، در چوب يا سنگ يا آجرى که در پشت چارچوب قرار داشته (پاشنه‌گرد) و شاخى که از کلاغپر (چوبى که در بالاى چارچوب قرار داشته) مى‌گذاشته است، ميگشته و به ديوار تکيه مى‌داده است. چارچوب داراى آستانه‌اى بلند بوده و در پشت لته‌هاى در کار گذاشته مى‌شده؛ گاهى پاشنه‌گردها و کلاغپرها نيز بدان چسبيده و پيوسته بوده است. قاب‌ها در درهاى ورود، گاه با خاتم و منبت‌کارى و گاه با نقاشى و رسم سادهيش مى‌شده و در و پنجره‌ها مشبک بوده است.
در و پنجره‌ها و روزن‌هاى مشبک چوبى و سفالين و گچين، در زمستان‌ها با کاغذ روغن زده مسدود مى‌شد، و تابستان‌ها مجدداً باز مى‌شده است.
در دهه‌هاى آغازين قرن بيستم، دورانى که مى‌توان از آن به‌عنوان دورهٔ انتقال در معمارى ايرانى ياد کرده انواع عناصر و تزئينات ايرانى و فرنگى به‌گونه‌اى التقاطى به‌کار رفتند بسيارى از ترکيبات معمارى و تزئينات اين دوران که امکان غنى شدن و ارتقاى کيفى داشتند، در برابر موج مدرنيسم و در کنار آن، سليقه و نحوهٔ فعاليت‌هاى گروهى از سازندگان سنتى مسکن از ميان رفت و نوعى ساده‌گرايى تهى از غنا و ارزش‌هاى بصري، بسيارى از بناهاى کشور را در بر گرفت.
اکنون چند دهه است که سليقهٔ اين گروه از سازندگان و برخى توليدکنندگان مصالح ساختمانى بر معمارى ايران تأثيرى قابل توجه و غالباً ناخوشايند برجاى نهاده است.
     
  
زن

 
روند شکل‌گیری برخی بناهای مهّم در ایران (مذهبی)

در طول زمان، بناهايى مجموعه‌اى در بسيارى شهرهاى ايران ساخته شده که گروه ويژه‌اى را در معمارى تشکل مى‌دهند. ساخت اين‌گونه بناها سابقه‌اى طولانى دارد. در نتيجهٔ کاوش‌ها و بررسى‌هاى مناطق باستاني، معلوم شده است که اين مجموعه‌ها به‌دلايل گوناگون نظامي، مذهبى و اقتصادى شکل گرفته‌اند و توسعه يافته‌اند. از مجموعه‌هاى قبل از تاريخ مى‌توان حسنلو در آذربايجان، چغازنبيل در خوزستان، نوشيجان در همدان را نام برد. در دورهٔ تاريخى نيز ساخت اين مجموعه بناها ادامه يافت. از جمله بناهاى فيروزآباد، نيشابور، نسا در مرو، تخت سليمان در آذربايجان. در دورهٔ اسلامى نيز ايجاد و توسعهٔ اين مجموعه‌ها فزونى يافت و شاهکارهايى بوجود آمد. پيدايش اين مجموعه‌ها با ايجاد يک آرامگاه ساده يا يک مکان مذهبى يا سياسى شروع مى‌شود و بعد در طول زمان، بناهاى ديگرى مانند مساجد، مدرسه، کتابخانه، خانقاه، آب‌انبار، کاروانسرا و ... به آن اضافه مى‌شود و تبديل به يک مجموعهٔ بسيار زيبا و باشکوه مى‌شود مانند مجموعهٔ حرم حضرت رضا (ع)، بقعهٔ شيخ نعمت‌الله ولى در کرمان و مجموعه شيخ صفى در اردبيل.
ايجاد چنين مجموعه‌هايي، عمدتاً در بافت اصلى و مراکز شهرها به صورت سمبل بوجود مى‌آيد. مانند مجموعهٔ مرقد حضرت معصومه در قم.

اردبیل: بقعهٔ شیخ صفی‌الدّین اردبیلی
تهران: مجموعه کاخ‌های سلطنتی
جاده تهران - قُم: حرم حضرت امام خمینی (ره)
ری: مجموعه حضرت عبدالعظیم
شیراز: مجموعه وکیل
قُم: مجموعه بنای حضرت معصومه (س)
کاشان: مجموعه باغ و کاخ فین
کرمان: مجموعه گنجعلی‌خان
ماهان: زیارتگاه شاه نعمت‌اللّه ولی
مشهد: مجموعه حَرَم حضرت رضا (ع)
     
  
زن

 
مصالح سنتی در معماری ایران

مصالحى که در ايجاد بناهاى دورهٔ اسلامى بکار مى‌رفته متنوع است. هدف از تشريح مصالح سنتى اين است که اولاً با فرهنگ و سابقهٔ اين مصالح که امروزه بطور مؤثر در ساختمان‌هاى مورد استفاده است آشنا شويم و نحوهٔ تهيه آن را بدانيم. اين مصالح عبارتند از: خشت، آجر، آهک، گچ، سنگ، چوب، خاک، ماسه، ملات، قير، فلز، رنگ، شيشه.

آجر
آهک
چوب
خِشت
خاک
رنگ
سنگ
شیشه
فلز
قیر
کاشی
گچ
ماسه
ملات

آجر
مهم‌ترين مصالح ساختمانى در ايران، قبل و بعد از اسلام آجر بوده است. اين آجرها معمولاً به شکل مربع است. از آجر در تزئين بنا نيز استفاده مى‌شد و از اوايل اسلام تا دورهٔ تيمورى تزئين بيشتر بناها با آجرکارى است. آجرهاى پخته به رنگ‌هاى قرمز و قرمز تيره، زرد کمرنگ ساخته مى‌شده و در بخش‌هاى مختلف بنا بکار مى‌رفته است. مسجد جامع اصفهان، مسجد جامع اردستان، مسجد کبير يزد و حمام گنجعلى‌خان کرمان و ... نمونه‌هايى از هنر آجرکارى در دوره‌هاى مختلف تاريخى هستند.
آجر نوعى مصالح مصنوعى است که از ترکيب خاک و آب به روش سنتى بدست مى‌آيد و بعد در کوره پخته مى‌شود. از اين مصالح در جزر، پايه، قوس‌ها، ستون‌ها، ديوار‌سازى‌ها، پوشش طاق‌ها و گنبدها، کف‌پوش‌ها و بسيارى موارد ديگر استفاده مى‌شود. آجرهاى نما در انواع آجر نيم‌گرد، آجر قاشقي، کله‌گنجشکي، دندان موشي، شش ضلعى و ... بکار مى‌روند.
آهک
آهک فرآورده‌اى است که پيش از پيدايش تاريخ، توسط بشر شناخته شده بوده است. گفته مى‌شود روش پختن آهک را يونانى‌ها از ايرانيان و روميان از يونانى‌ها آموختند. از ملات آهک در پى‌سازى و کرسى‌چينى و ديوارسازى در بناهاى قديمى بکار رفته است. امروزه نيز آهک يکى از مصالح مفيد و موثر در ساختمان است. برخى سنگ‌هاى آهکى را در پوشش کف، ازاره، پله‌ها و نماها بکار مى‌برند و برخى براى ملات پخته شده و مصرف مى‌شوند.
خاک
خاک داراى انواعى است و خاک‌رس نوع مرغوب آن است که در سفالگرى استفاده مى‌شود. بهترين خاک رس به رنگ قرمز و عارى از ناخالصى است که به آن خاک چينى مى‌گويند. بطورکلى خاک‌هايى که بيش از ۵۰ درصدشان خاک‌رس باشد، خاک‌هاى پرمايه‌اند. اگر ۵۰ درصد وزنشان رس داشته باشند خاک‌هاى خالص و اگر کمتر از اين مقدار يعنى بين ۳۰ تا ۳۵ درصد مقدار وزن خاک، خاک‌رس باشد، خاک‌هاى کم‌مايه‌اند.
ماسه
ماسه از مصالحى است که بصورت ترکيب با آهک بعنوان ملاتى مقاوم در پى‌سازى‌هاى آجرى و ساير کارها استفاده مى‌شود. ماسه بشکل مستقيم قدمتى ۳۰۰۰ ساله دارد. ماسه گاه بطور طبيعى وجود دارد و گاه به روش مصنوعى از طريق خرد کردن سنگ گرانيت - سنگ آهک متراکم و ديگر سنگ‌هاى متراکم بدست مى‌آيد.
ملات
ملات مواد خميرى و چسبنده‌اى است که جهت اتصال رج‌ها به يکديگر و براى بوجود آوردن جسم واحدى از اسکلت و استخوان‌بندى ساختمان بکار مى‌رود. بطورکلى مقاومت ملات به وضع اقليم، مکان و محيط و نوع ساختمان بستگى کامل دارد. کاربرد ملات‌ها با پيدايش معمارى سنتى کاملاً همراه بوده است. ملات‌‌ها انواعى مثل ملات گِل، ملات کاهگل، ملات ريگ، ملات گچ و خاک، ملات گچ، ملات گل آهک، ملات ماسه آهک، ملات ساروج، ملات ماسه سيمان و ملات باتارد دارد.
گچ
از ديگر مصالح ساختمانى گچ مى‌باشد که در تمامى ادوار در معمارى استفاده شده است. بدليل ارزانى و زود سفت شدن، کاربردهاى متعددى داشته است. در آثار بدست آمده از اکتشاف سده سيزدهم در هزاره اول قبل از ميلاد در معبد شاهان ايلامى در بناى چغازنبيل در هفت تپه خوزستان، وجود ملات گچ و کاربرد آن باعث ساخت و استقرار قوس‌هاى سهمى شده است و در برخى بناهاى تخت‌جمشيد نيز در پوشش قوسى کانال‌ها بيادگار مانده است. در دورهٔ ساسانى نيز ملات گچ در اسکلت‌سازى بناها و نماسازى کاربرد فراوان داشته است. اين ملات از اجزاء لاينفک و مصالح مهم ساختمانى از روزگار باستان تا امروز بوده است.
کاشى
استفاده از کاشى براى تزئين و استحکام بخشيدن به بناها از دورهٔ سلجوقى آغاز شد و در قرون متمادى بويژه دوره تيمورى و صفوى به اوج خود رسيد. کاشى نقش عمده‌اى در تزئين بناهاى دورهٔ اسلامى داشت.
خشت
از ديگر مصالح ساختمانى معمول در معمارى ايران خشت است. در دورهٔ اسلامى يا تمامى بنا از خشت بوده يا بخشى از ديوارها و بقيه از آجر بوده است. از بناهاى خشتى بدليل مقاومت کم در مقابل عوامل طبيعي، چيز زيادى باقى نمانده است.
     
  
صفحه  صفحه 5 از 5:  « پیشین  1  2  3  4  5 
علم و دانش

Architecture Engineering | مهندسى معمارى

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA