ارسالها: 23330
#1,161
Posted: 17 May 2014 18:40
قنطروس
قنطروس یا سانتور یا نیماسب (به یونانی: Κένταυροι، تلفظ: کنتاوروس یا قنطورس) در میان اساطیر یونان جز معروفترین موجودات است. سانتور موجودی است نیمی انسان و نیمی اسب، با سر و دو دست و بالاتنهٔ انسان و بدن و چهار پای اسب، به این شکل که قسمت انسانی از جایی که گردن اسب باید شروع میشد به جای آن قرار دارد.
قنطورس یا سانتور، نام اَخلاف ایکسیون، پادشاه تسالی، بود. ایکسیون به خاطر قتل پدرزنش، عذاب وجدان داشت. زئوس بر او ترحم کرد و او را به کوه المپ برد. اما ایکسیون عاشق هِرا همسر زئوس شد. زئوس از ماوقع مطلع شد و ابری را به شکل هرا به سراغ ایکسیون فرستاد. از نزدیکی ایکسیون و این ابر موجودی به اسم سانتاروس به دنیا آمد و از آمیزش او با مادیانهای کوه پلیون، تمام سانتورها به وجود آمدند. اکثر آنها موجوداتی رام نشده و وحشی بودند و به مستی و مسائل شهوانی شهرت دارند. تنها استثناء در این میان سانتور خردمند کیرون بود.
در مجموعهٔ هری پاتر، سانتورها نقش خاصی دارند. در کتاب جانوران شگفتانگیز و زیستگاه آنها به قلم رولینگ که در مورد موجودات خیالی مجموعه هری پاتر است، آمدهاست:
سانتورها قدرت تکلم انسان را دارند و در رنگهای گوناگون یافت میشوند. سانتورها با روشهای ویژهای از دید انسانها مخفی میمانند. همچنین آنها در جنگل زندگی میکنند و زیستگاه اصلیشان کشور یونان است.
سانتورها روشهای ویژهای در استتار و مخفی ماندن دارند که این روشها هنوز در پردهای از ابهام قرار دارد. آنها به صورت قبیلهای زندگی میکنند و از علومشان برای زندگی استفاده میکنند... سانتورها بر علوم سحر آمیز شفا و پیش گویی و همچنین نجوم تسلط خاصی دارند.
تیراندازی سانتورها با تیر و کمان زبانزد خاص و عام است. اکثر سانتورها از برخورد و معاشرت با انسانها خشنود نمیشوند و خود را بسیار برتر از انسان میدانند و با انسان بر خورد خوبی ندارند. تنها سانتور نیکرفتار اساطیر یونان کیرون نام داشت که آموزگار بسیاری از پهلوانان یونان، منجمله آشیل، یاسون و آکتئون بود که با تیر هراکلس از پای درآمد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,162
Posted: 17 May 2014 18:43
کنکوردیا
کنکوردیا، در حالت ایستاده کنار یک پاترا و دو کورنوکوپیا، بر پشت یک سکه مربوط به دوران امپراطوری آکوئیلا سروا.
کنکورد یا کنکوردیا(به لاتین: Concordia)، که معنای آن هارمونی و هماهنگی و توازن است، در اساطیر روم و مذهب رومی، ایزدبانو یا الههٔ توافق، تفاهم، و تناسب و هماهنگی میان زن و شوهر بود. همتای یونانی او هارمونیا محسوب میشد، و هارمونیانها (پرستندگان هارمونیا) و همینطور پارهای از دیسکوردیانها، وی را با آنریس یکسان تلقی میکردند. دیسکوردیا (که همان اریس یونانی است)، مقابل یا مخالف وی محسوب میشود.
آیین مخصوص پرستش کنکوردیا، که آگوستا (هارمونی جادویی) نام دارد، از اهمیت ویژهای به خصوص برای خاندان سلطنتی برخوردار است. مراسم اهدای کتیبه به او از جانب امپراطوران و اعضای خانواده سلطنتی، از رسوم معمول بود.
معبد کنکورد، در فوروم و در دامنه کاپیتول قرار داشت. اگوستین از معبد کنکورد و فدایای این خدا یاد میکند و از خانهای که در آن ساکن بود و مدخل آن سه خدا داشت: خدای آستانه، خدای در، و خدای لولای در. برای قطع کردن، سوختن یا جابجا کردن درختی که از بام معبد سر درآورده بود، رومیان سه خدا را فدیه میدادند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,163
Posted: 17 May 2014 18:46
کوپید
کوپید یا کوپیدو (به لاتین: cupido)در اساطیر رومی همان خدای عشق بود که به صورت یک کودک برهنه مجسم میشد. کوپیدو صورت لاتینی این کلمه میباشد که به معنای: میل یا خواهش و آرزو میباشد. کوپیدو در واقع خدای عشق شهوانی و زیبایی بود. او همچنین یک نام لاتین دیگر هم دارد و آن نام، آمور میباشد. کوپید پسر ایزدبانو ونوس (آفرودیت) و ایزد مارس است.
در فرهنگ عامه، کوپید یا همان خدای عشق، به صورت یک کودک برهنه مجسم شده که در حال تیراندازی با کمان خود میباشد.این خدا الهام بخش عشق رمانتیک بوده، و اغلب به عنوان نماد روز ولنتاین شناخته شدهاست. کوپید هم اکنون و در فرهنگ کنونی نیز، به طورکلی نمایانگری از عشق و معاشقه میباشد.
برای خدای معادل آن در اسطورههای یونان، به اروس مراجعه فرمائید.
ضمناً درمورد افسانه او با پسوخه، به پسوخه و کوپیدو توجه کنید.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#1,164
Posted: 17 May 2014 18:48
کویرینوس
کویرینوس یا کوئیرنوس یا کوئیرینوس، در اساطیر روم، یکی از نخستین خدایان سرزمین روم محسوب میشد. در رم دوران امپراطوری آگوستوس، کوئیرنوس همچنین بعنوان یک لقب برای ژانوس به کار برده میشد و ژانوس، با عنوان ژانوس کوئیرینوس شناخته میشد. نام کویرینوس از کلمه کوئیریس به معنای «نیزه» مشتق شدهاست.
ویل دورانت کویرینوس را، خدایی دانستهاست که در اصل مورد پرستش سابینها بود و بعدها او را با رومولوس یکی دانستند.
خدایان رم در تثلیث و مجموعهای سه تایی شکل میگیرد که یک سوی آن ژوپیتر، سوی دیگر مارس، و سومین سوی آن کوئیرنوس است. آخرین خدای تثلیث رومی، کوئیرینوس در اصل خدای جنگ سابینها بود و معبد او در کوئیرنال از قرارگاههای سابین قرار داشت. کوئیرینوس جز به هنگامی که در رومولوس به هیأت خدایی درمی آید و با او یگانه میشود، اسطوره چندانی نیست.
در روایتها از سلاح رومولوس به عنوان سلاح کوئیرنوس یاد میشود و در مراسمی کاهن خدای دروازهها، پروتونوس، به هنگام تدهین سلاح رومولوس آن را سلاح کوئیرنوس مینامد. [برخی واژه کوئیرنوس را با واژهٔ نیزه در زبان سابین که کورویس Curuis نامیده میشود، مربوط میدانند و او را مارس صلح نام مینهند]. تدهین سلاح گویای آن است که این سلاحها را زنده، و دارای کیفیت زیست زنده گان، که رومیان آن را نومن مینامیدند، میدانستند.
کوئیرینوس در اصل به احتمال زیاد خدای جنگ سابین بود. سابینها در نزدیکی محل احتمالی رم، مستعمرهای داشتند و در کولیس کوئیرینالیس، بر فراز تپه کوئیرینال که یکی از هفت تپه شهر رم بود، محرابی برپا کرده بودند. هنگامی که رومیها آن مکان را به تصرف خویش درآوردند، آنان نیز، آیینها و مناسک مربوط به کوئیرینوس را در نظام اولیهٔ باورها و اعتقادات خود جذب نمودند، در حالیکه این نظام باورهای آنان قبلا به طور مستقیم از یونانیها نیز تأثیر پذیرفته بود. در پایان قرن اول پیش از میلاد کوئیرینوس به عنوان مظهر خدایی رومولوس انگاشته شد. او به زودی به یکی از خدایان مهم سرزمین روم تبدیل شد، و در کنار مارس (که بعدها به خدای کشاورزی بدل شد) و ژوپیتر، یکی از نخستین پیشتازان تریاد یا سه گانه کاپیتولین را، تشکیل دادند. مارکوس ترنتیوس وارو، بدین نکته توجه دادهاست که کاپیتولیوم وتوس، یک آیین اولیهٔ ایجاد شده در کوئیرینال بود که به ژوپیتر، ژونو و مینروا اختصاص داشت، و در میان آنها مارتیال(مارشیال) باعث تمایز میان ژوپیتر قدیمی و ژوپیتر جدید میشد.
با این وجود در دورانهای بعد، کوئیرنوس به مراتب اهمیت کمتری پیدا کرد، و به محاذات گسترده تر شدن اهمیت تریاد کاپیتولین، وی به مرور جایگاه خویش را در این تریاد از دست داد، بدین ترتیب که جونو و مینروا [ضمن حفظ جایگاه خوبش]، کوئیرینوس را برداشته و جای او را به مارس سپردند. کمی بعدتر از آن، رومیها شروع به تصفیه سیستم اعتقادی خویش و خارج ساختن و دور کردن برخی باورها از این سیستم اعتقادی، به نفع آیینهایی که بیشتر جنبه شخصی و عرفانی داشت، نمودند(از جمله این باورها، اعتقاد آنها به خدایانی همچون باکوس، سیبله، و ایسیس بود). در نهایت، کوئیرنوس تقریبا به طور انحصاری توسط کاهن معبد خود، که کاهن کوئیرینالیس خوانده میشد، مورد پرستش قرار میگرفت. با این وجود، این کاهن که همچنان بر منش پرستش کوئیرنوس باقی مانده بود، یکی از کاهنان اشرافی محسوب میشد، و بزرگتر کاهنان نامیده میشد و در میان کاهنان پونتیفکس ماگزیموس از اولویت و حق تقدم برخوردار بود.
پس از آنکه رومولوس مدتی دراز شاهی کرد، گردبادی وی را به آسمان برکشید، و از آن پس، وی به نام کویرینوس آرخون باسیلئوس پرستش شد و جزو خدایان محبوب رم درآمد. [ آرخون، همان آرکنت، و عنوانی بود که به صاحب منصبان عالیرتبه در شهرهای قدیم یونانی اطلاق میشد.]
هنگامیکه رمولوس ناپدید شد، مردم همه به سناتورها شک بردند که به جان او سوءقصد کرده باشند. اما روز بعد، مردی به نام جولیوس برای همه تعریف کرد که چطور درست در همان لحظه برپا شدن طوفان، رومولوس را در جادهای دیده و از زبان خود او شنیدهاست که ژوپیتر، خدای تندر و آذرخش، تحت پوشش تاریکی موقتی، او را برداشته بود تا به المپ ببرد. رومولوس اضافه کرده بود که وی به مقام خدایی رسیده و از مردم خواستهاست که او را تحت نام کوئیرینوس پرستش کنند. عامه مردم بی چون و چرا، واقعهٔ خدا شدن اولین پادشاه رم را پذیرفتند و خواستههای او را به دقت اجرا کردند.
در آثار هنری دورانهای اولیه روم، کویرینوس به صورت یک مرد ریش دار با جامهٔ مذهبی و نظامی به تصویر کشیده شدهاست. با این حال، او تقریبا هرگز در سیستمهای باوری واعتقادی رومیان در اعصار بعدی، به تصویر کشیده نشدهاست. وی همچنین اغلب همراه با میرتل(میرتوس)می باشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,165
Posted: 17 May 2014 18:51
لاتینها
لاتینها(به لاتینی:Latini) نام مردمان ایتالیایی باستانیای است که در لاتیوم میزیستهاند و در سده نهم یا هشتم پیش از زایش مسیح بدانجا کوچیده بودند. آنها در دولتشهرهای مستقلی میزیستند و زبان، نزدیکی خویشاوندی و باورهای دینی یکسانی با هم داشتند. آنها لاتینوس-پدر همسر آینیاس- را نیای خود میدانستند. لاتینوس همانند ژوپیتر در جشنواره سالیانه از سوی همه لاتینها-از جمله رومیان- پرستیده میشد. شهرهای آنان قانونهای یکسانی برای بازرگانی و آمدوشد میان یکدگر داشتند.
جاهطلبیهای کشورگشایانه رومیها دیگر لاتینها را به سرزمین روم پیوند داد و اینچنین لاتینها در ۳۴۱ (پیش از میلاد) به هم پیسته گردیدند. ولی پیروزی پایانی برای رومیان در ۳۳۸ (پیش از میلاد) در کنار رم رخ داد. اینچنین لاتینها یا شهروند روم شدند و یا به جرگه همپیمانان روم پیوستند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,166
Posted: 17 May 2014 18:53
لارس
لارس (مفرد: لار)، که در قدیم و دوران باستان به صورت لازس(مفرد: لاز) هم خوانده میشدند، در اساطیر روم و مذهب روم باستان، روح پاسدار خانواده و در عین حال شاید ارواح نیاکانی بودند که به شیوهای منظم در سرتاسر روم نیایش میشدند. معبد آنان در نزدیکی طاق تیتوس قرار داشت.
ویل دورانت این خدایان رومی را بخصوص حافظ چهارراهها و محیطهای خانگی خواندهاست.
لارس یا لارها [که گاه به خطا لارس ها نیز ترجمه شدهاند]، خدایان محافظت کننده در روم باستان بودند. منشاء این خدایان به درستی مشخص نیست، و ممکن است بتوان آنان را نگاهبانان خانهها، مزارع، و یا حتی مرزها تلقی نمود و یا آنان را ایزدان سودمندی و پرباری و یا نیاکانی قهرمان با اسامی ذکر نشده و نامشخص، و یا حتی آمیزهای از اینها به شمار آورد. لارس (لارها) در اواخر دوران جمهوری رم، در شکل مجسمههای کوچکی که به فرم استاندارد و معمولا به صورت زوجی (دوتا دوتا) ساخته میشدند، مورد پرستش قرار میگرفتند.
تصور بر این بود که لارس (لارها) بر تمامی وقایعی که در درون مرزها رخ میدهد، ناظرند و بر این وقایع قدرت اعمال نفوذ دارند و قادرند بر هر نقطه و هر عملکردی تأثیرشان را بگذارند. مجسمههای خانگی لارس، در طی وعدههای غذایی هر خانواده بر سر میز یا سفره غذا قرار داده میشدند، و به نظر میرسید که حضور لارس، و پرستش و طلب برکت از آنان در تمامی فعالیتها و اقدامات مهم هر خانواده مورد نیاز بود. بر اساس نتایج برخی از پژوهشهای باستانی (و همینطور برخی از پژوهشهای مدرن)، لارس (لارها)، جزو مقوله و طبقه خدایان خانوار (ایزدان خانوادگی) قرار میگیرند. نویسندگان رومی گاهی اوقات این خدایان را با خدایان اجدادی، خدایان خانگی و فامیلی و خانوادگی و همینطور خدایان اجاق یا آتشدان خانگی [=خدایان مرتبط با وستا] یکسان شناسایی کرده و در یک گروه قرار دادهاند. در مقایسه با خدایان بزرگ روم، گستره فرمانروایی و میزان قدرت و نفوذ لارس محدود شده بود، اما با این وجود این ایزدان (لارها)، پدیدههایی با اهمیت در آیینهای پرستش روم باستان به شمار میآمدند: با مقایسه شباهت میان کلمات، گروهی از خدایان خانگی روم (که لارس یا همان لارها جزو آنها قرار میگیرند)، میتوانند شرح دهنده همان مفهومی باشند که به تعبیر لارِم بازمی گردد.
به افتخار لارس (لارها) جشنها و آیینها و مناسک مخصوصی در شماری از جشنوارههای ملی و عمومی برگزار میشد. برخی از این جشنها و آیینها تمام و کمال در هر ویسی یا ویکی(مناطق یا بخشهای سیاسی) حفظ گردیدهاست. جشن مربوط به چهار راهها (محل تلاقی جادهها) یا مرزها یکی از این جشنها و آیینها بود که در زیارتگاه یا معبدی که توسط سرویوس تولیوس بنیانگزاری شده بود، برگزار میشد و بر مسائل مذهبی، و همینطور بر زندگی اجتماعی و سیاسی و موضوعات محلی، در اکثریت جوامع پلبیان نظارت داشت. مقامات اداری معبد که در برگزاری این آیینها سهم داشتند و شامل مردمان آزاد و بردگان میشدند، به استثنای مقاماتی که بخاطر وضعیت یا اموالشان اغلب دارای صلاحیت مذهبی یا اداری و مذهبی در این زمینه بودند، از این روند حذف گردیدند. این آیینها یا مناسک و جشنها یا جشتوارههای اجتماعی، در جریان تصفیهها و اصلاحات آگوستی[که توسط امپراطور آگوستوس صورت گرفت]، همراه با اصلاحات مذهبی، و همینطور اصلاحات اجتماعی و سیاسی دستخوش تغییرات و اصلاحاتی گردیدند. آیینهای پرستش لارس در خانوادهها و جوامع رومی، دست کم تا قرن چهارم میلادی دوام داشت.
در دی ماه هر سال، جشن شادیبخش «چهار راهها» برگزار میشد که در آن، لارس [=لارها]، یعنی نگاهبانان زمین، نیایش میشدند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,167
Posted: 17 May 2014 18:55
لیبر
لیبر (به انگلیسی: Lyber) در اساطیر رومی، ایزد انگور و شراب و معادل با دیونوسوس در یونان باستان میباشد.
لیبر در لغت به معنای «آزاد» است و در اصل با دامداری و محصولات و فراوردههای کشاورزی مرتبط بود، اما بعدها با دیونیسوس (ایزد شراب در اساطیر یونانی) ارتباط یافت. او همسر سرس (الهه زراعت و رستنیها) و پدر الهه لیبرا Libera است. جشنواره یا جشن مخصوص او، موسوم به لیبرالیا Liberalia، همه ساله در روز هفدهم مارس و مصادف با هنگامی که مردان جوان، بلوغ یا ورود به مردانگی خود را جشن میگرفتند، [در روم باستان] برگزار میشد.
توضیح اینکه: لیبرا گاهی نیز به عنوان همسر یا ملکهٔ لیبر شناخته شدهاست.
ویل دورانت در تاریخ تمدن دربارهٔ لیبر(خدای رومی انگور و شراب)، لیبرا (در اساطیر روم، همسر لیبر) و لیبرالیا (جشن مربوط به لیبر) مینویسد:
«در روزهای نهم، یازدهم و سیزدهم ماه مه، عید لیبر و لیبرا، خدا و الههٔ انگور، در جشن لیبرالیا برگزار میشد و خیل مردان و زنان دلشاد، آلت مردانه را که نماد باروری و برکت بهشمار میآید، آشکارا تقدیس میکردند.»
لیبر و لیبرا، خدایانی هستند که نقش مهمی در داستانهای علمی تخیلی و همینطور افسانههای مربوط به مسافرت در زمان، ایفا میکنند. بعنوان نمونه در رمان خدایان خانگی اثر هاری تورتلدوو و جودیت تار.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,168
Posted: 17 May 2014 19:02
لیبرا
لیبرا، (به انگلیسی: Libera) در اساطیر روم باستان، همسر یا ملکهٔ لیبر بود که خدای رومی انگور و شراب محسوب میشد. لیبرالیا جشن مربوط به لیبر و لیبرا بود، که همه ساله در زمانی مشخص برگزار میگردید.
در اساطیر رومی، لیبرا الههٔ باروری و زمین است. او دختر لیبر(خدای انگور و شراب) و سرس (الههٔ زراعت و رستنیها) محسوب میشد. [بنابراین لیبرا، در برخی منابع همسر لیبر و در برخی دیگر دختر او به شمار آمدهاست]
لیبرا همچنین با پرسفونه Persephone که از اساطیر یونانی است، همراهی و مطابقت دارد.
ویل دورانت در تاریخ تمدن دربارهٔ لیبر(خدای رومی انگور و شراب)، لیبرا(در اساطیر روم، همسر لیبر) و لیبرالیا(جشن مربوط به لیبر) مینویسد:
«در روزهای نهم، یازدهم و سیزدهم ماه مه، عید لیبر و لیبرا، خدا و الههٔ انگور، در جشن لیبرالیا برگزار میشد و خیل مردان و زنان دلشاد، آلت مردانه را که نماد باروری و برکت محسوب میشد، آشکارا تقدیس میکردند.»
لیبر و لیبرا، خدایانی هستند که نقش مهمی در داستانهای علمی تخیلی و همینطور افسانههای مربوط به مسافرت در زمان، ایفا میکنند. بعنوان نمونه در رمان خدایان خانگی اثر هاری تورتلدوو و جودیت تار.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,169
Posted: 17 May 2014 19:03
لیبرتاس
لیبرتاس (به انگلیسی: Libertas) نام یکی از اساطیر رومی و الهه آزادی بوده است.
ریشه پیدایش این الهه در میان مردمان روم، به اندکی قبل از آغاز جنگ دوم کارتاژ بازمیگردد.
شخصیت خیالی کلمبیا در ایالات متحده امریکا، شمایل تندیس آزادی، ماریان که از نمادهای ملی فرانسویها است و بسیاری از شخصیتها و نمادهای ملی با مضمون آزادی برگرفته از شخصیت لیبرتاس است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,170
Posted: 17 May 2014 19:05
مارس
مارس (به لاتین: Mars)، ایزد رومی جنگ، پسر ژونو و ژوپیتر، شوهر بلونا، و عاشق ونوس بود. او برجسته ترین خدا، در میان خدایان نظامی رم بود که توسط لژیونهای رومی مورد احترام قرار میگرفت و پرستش میشد. رومیان جنگاور، او را پس از ژوپیتر (که ایزد اصلی آنها بود)، در درجه دوم اهمیت در نظر میگرفتند. جشنها یا جشنوارههای خاص او، در ماه مارس (که به نام او، نامگذاری شده بود) و همینطور در ماه اکتبر برگزار میشد. مارس را همسان و معادل با آرس، ایزد یونانی در نظر گرفتهاند.
واژه مارس (حالت مضافٌالیه Mārtis)، که در لاتینی قدیم به صورت: ماوُرس Māvors یا ماوُرتیس Māvortis تلفظ میشود، با واژه اوسکانی Māmers یا Māmertos هم ریشهاست و ممکن است با واژه ماروتا (māruta) که در زبان سانسکریت به یک نوع خدای طوفان گفته میشود، رابطه داشته باشد. در شکل قدیمی زبان لاتین اعتقاد بر این است که نام مارس از واژهٔ ایتالیک ماوُرتس (Māworts) مشتق شدهاست، که نام خدایی با عملکرد نامشخص است.
در توجه به دومین خدای بزرگ از تثلیث رومی یعنی مارس، پیشینه این خدا را نیز چون ژوپیتر مییابیم. خاستگاه مارس مبهم است و با آنکه با زمین و کشاورزی پیوند دارد، اما در بسیاری از روایتها او را همتای آرس، خدای جنگ یونانی مییابیم. جشنهای بزرگ این خدا غالباً در ماهی انجام میشد که هنوز هم نام او را بر خود دارد و با این همه مارس را در خزان نیز جشنهایی بود و در ارتباط با نقش زراعی او نیز منطقی است.
در آغاز، مارس خدای رمی باروری و حاصلخیزی و محصولات و پوشش گیاهی بهشمار میآمد و نگهبانی از گلههای گاو، زمینها و مرزها، و همینطور محافظت از کشاورزان را بر عهده داشت. در سده دوم پیش از میلاد، کاتوی پیر، محافظهکارانه توصیه میکرد: «بخاطر گلههای خود، و برای اینکه این گلهها سلامت باقی بمانند، باید پیشکشها و قربانیهایی را به محضر مارس سیلوانوس پیشکش کنید. شما باید دادن این قربانی را همه ساله تکرار بنمائید.»
آنطور که مشهور است، رومیهای نخستین که عمدتاً مردمانی دهقان پیشه و کشاورز بودند، میدیدند که آفات و بیماریهای گیاهی محصولات آنها را میخورند و نابود میکنند و آفات حاصل از حشرات، حیوانات کوچک، شتهها، و جانوران زباله گرد، برایشان به عنوان دشمنانی مطرح بودند که به زمینهای آنان «تهاجم» مینمودند و مارس به عنوان ایزدی مطرح بود که آنها را از شر این حملات محافظت میکند. هنگامی که رومیها به دوران چرخ و ابزار منتقل شدند و به جنگجویان ماهری تبدیل گردیدند، مارس بعنوان محافظت کننده از رم در برابر «تعرض و تهاجم» آفتهای جدید که همان ارتشهای بیگانه تعرض کننده به رم بودند، مطرح گردید، چراکه این ارتشهای بیگانه، هنگامیکه شهر رم را تسخیر میکردند، اغلب در زمینهای کشاورزی رم، بدنبال خوراک و علیق برای خود و حیواناتشان میگشتند و بدین سان به اراضی کشاورزی لطمه میزدند.
بدین ترتیب، مارس، بعدها و در همراهی و ارتباط با جنگهایی که به رشد و گسترش امپراتوری روم انجامیدند، عظمتیابی خویش را آغاز کرد، و رفته رفته با آرس، ایزد توانمند یونانی همسان و برابر شناخته شد. مارس بر خلاف همتای یونانی خود یعنی آرس، به طور کلی نسبت به ژوپیتر، بعنوان پرافتخارترین خدا، حرمت میگذاشت و در عین حال با وی رقابت و برابری (چشم و همچشمی) مینمود. او همچنین خدایی بود که نسبت به شهر رم، دارای حق قیمومیت یا سرپرستی بود. از آنجا که وی به عنوان پدر بنیانگذار افسانهای شهر رم، یعنی رومولوس شناخته میشد، اعتقاد بر این بود که تمامی رومیها اعقاب و بازماندگان مارس به شمار میآیند.
مارس، ایزد جنگ، بعد از ژوپیتر مهمترین خدای رمیها بود و در سرتاسر جنوب و مرکز ایتالیا پرستش میشد. بیشتر جشنهای او به عنوان خدای جنگ، در بهار برگزار میشد که آغاز فصل لشکرکشی بود و برای همین اسم او بر اولین ماه سال رمی قدیمی گذاشته شده بود.
به نظر میرسد که مارس ضمناً یک خدای کشاورزی هم بوده و از کشتزارها و زمینها، نه تنها در زمان جنگ بلکه بر ضد بیماریها و هوای بد و نامطلوب هم حمایت میکرد.
به روزگار کهن در جنوب فوروم قرارگاهی بود که رژیا نام داشت و جایگاه نیزه مارس و شهریاران بود. در یکی از معابد مارس در قلب شهر رم، نیزهها و سپرهای مقدس مارس (آنسیلیا) نگهداری میشد. هنگام بروز جنگ، کنسول مربوطه میبایست این نیزهها را تکان دهد و بگوید: «مارس ویگیلا!» (مارس بیدار شو!)، اگر نیزهها به خودی خود تکان میخورد، نشانهای ناگوار و بدیمن بود. در ماه مارس و اکتبر (یعنی اولین و آخرین ماه فصل لشکرکشی)، «آنسیلیا» را در دستهای آیینی همراه کاهنان مارس که ضمناً رقصهای جنگ را هم اجرا میکردند، حرکت میدادند. در یکی از جشنهای خاص، مسابقه اسبدوانی هم برگزار میکردند و یکی از اسبها قربانی میشد که سر او را میبریدند و با کلوچه یا نان شیرینی تزئین میکردند.
حیوانات مقدس مارس گرگ و دارکوب بودند و گیاهان گوناگونی، مثلاً درخت انجیر و درخت غار، به او مربوط میشدند.
از نظر مقایسه شمار خدایان رم از خدایان یونان کمتر و خدایان رم در تثلیث و مجموعهای سه تایی [همان تریاد یا سه گانه] شکل میگیرد که یک سوی آن ژوپیتر، سوی دیگر مارس و سومین سوی آن کوئیرنوس است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.