انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 23 از 38:  « پیشین  1  ...  22  23  24  ...  37  38  پسین »

گذری بر کوچه باغ شعر و سخن


زن

 
♤♤♤♤♤

خراب شود شهر خفته‌ي بخت من
كه بر سنگفرش آن
تو با ديگري نفس كشيده‌اي و
آب از آب تكان نخورده است
مگر ذوق شاعرانه اي

بیچاره چشمهاي من
كه
دود سيگار شدي
برف يك روز گرم
سنگ گيج كهكشاني دور
بر سر شاعري كه سالهاي سال
تو را به شعر نوشته است

از زمستان پريده اي
از آغوش من
شكوفه كرده‌اي دست در دست ديگري
و من هنوز پاييزم

عشق من
چه ساده قسمت ديگران شدي
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
♤♤♤♤♤

برای او که رفت،می رود،خواهد رفت ...

شب
وحشيم مي‌كند
فكر تن تو
وقتي كه خواب مي‌كنم تو را در آغوشم
چنگيز مي‌شوم براي غارتت
از شوق فتح تو
شيطان گُل مي‌دهد
در گرگ چشمهايم
شهوت نفس نفس مي‌زند
و تو چون پيچكي
مي‌پيچي بر تنم
- "حريص نفسهاي تو‌ام
به آتشم بكش
خاكسترم كن عشق من" -


آه كه مي‌كشي
داغ مي‌شود تن معاشقه
مست مي‌كند صدای تو خيال را
تا بكارت سرخ صبح
صبح بي شرف
صبح بي شرف كه يادمان مي‌آورد
چقدر دوريم
دور از هم


به پلك پريدني
تو آب مي روي از آغوش من
پشت گوشي بلند بلند زار مي‌زني
فحش مي‌دهي
و من
داغون مي‌شوم
از نيستي‌ات
عشق من
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
♤♤♤♤♤

سقط كن اين كودك ناقص درون يادت را
من را
و من نامت را ليلي
عشقت را
از مغز استخوانهاي گر گرفته‌ام
از چشمان كور ِ خاك برسرم
كه جز تو را نمي‌بينند؛

مجنونت نمي‌شوم ديگر
تمام كن
بيا فراموش ِ هم شويم
تا به عجز و لابه ننشسته است
اين مرد معتاد به خواستت،
به احتكار بكش نوازشت را
مرا يتيم دستهايت تمام كن
برو
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
♤♤♤♤♤

شبيه حرف مردمي بدون روسري
گره كه باز مي‌كني
آب مي‌افتد لب پياده رو
سست مي‌شود پاي عابري كه ايمان
در پيشانيش به چرك نشسته است
همه از اندام تو حرف مي‌زنند
اینجا قانون این است
تو يك فاحشه اي
وقتي زيباتري
وقتي كه خوب مي‌خندي
گره كه باز مي‌كني
شماره مي‌شود تنفسم
باد بي پدر
جز در آغوش گيسوان تو نمي‌وزد
بيچاره مي‌شوم از تماشاي خنده‌ات
كم مي‌آورم تو را مدام
جان ِ پر غرور؛
من كلوخي فرسوده ام
كه راضي‌ام به سهم ناچيزي از تو
از زيباييت
همين تماشا
و ويراني عشق من
وقتي خدا هم
در گيسوان تو
معطل است
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
♤♤♤♤♤

به یک مورد شادی نیازمندیم
ترجیحا پرنده داشته باشد برای تنهاییِِ سوت و کورمان
خبره باشد در امور مربوط به رفع دلتنگی
آشنا به عصر دلگیر جمعه‌ها
به غروب‌های دونفره‌ی آبان
به وقت گریه
به حجم درد
بیاید و در دفترِ دلِ ما، بی‌بها و اجاره اسباب بچیند
بیاید و کشتی‌هایمان را از غرق شدن نجات دهد
بیاید و بخندد
عادتمان بدهد به خنده
به یک مورد شادی بی‌منت نیازمندیم
بیاید که بماند
حتی اگر گاهی که با اشتیاق
زانوی غم را بغل کرده باشیم !
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
♤♤♤♤♤

جنگ
اگر چشم داشت
از شرم اشک‌های مادرم
هیچ تفنگی را شلیک نمی‌کرد؛
گلوله‌ها بر تن برادرم
او را مجروح می‌کرد
او بود که درد می‌کشید
او بود که شهید می‌شد؛
جنگ
نبرد نابرابری بود
که مادرم را نشانه رفته بود !



♤♤♤♤♤

بوی تو
از خاک برمی‌خیزد
و با یاکریم‌ها به پرواز درمی‌آید
پنجشنبه است دلبرکم
تکان‌های دستم را ببین؛
بوی تو پر می کشد تا من
بوی تو دست می‌شود
حلقه بر گردنم ؛
بوی تو لب می‌شود
می‌خندد
بوسه می‌شود بر پیشانی‌ام ؛
چشم می‌شود
اخم می‌کند به بی‌قراری‌ام ؛
بوی تو
بوی تو
بوی تو دلتنگم می‌کند
بغض که می‌شوم پر می کشی
و تنهایی آغاز می شود ؛
هر روز من بی‌تو
پنجشنبه است دلبرکم
تکان‌های شانه‌ام را ببین !
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
♤♤♤♤♤

به خرداد بی‌شکوفه اعتباری هست؟!
حالا این باران هی بتازد به گل‌های بی‌پناه گیلاس‌های نورسیده
که چه؟؟
نه فروردینِ من
بهار تمام شد؛
به همین راحتی
اردیبهشت هم از کف پرید؛
پیش از آن‌که گفته باشم دوستت دارم
بفشه‌ها زیرِ پا له شدند!


♤♤♤♤♤

1

این هم از بهار
پس چرا سبز نمی‌شود چراغ رابطه؟!

از کدام خیابان
به تو باید رسید؟!



2

آفتاب پرستِ بی شرمیست روزگار؛
روزهایِ بی‌تو را
چنان ماهرانه رنگ می‌کند
که گاه باورم می‌شود
بهار را !


3

اگر رفتنت را
از آن‌طرف که می‌آیی شعر کنم
بهار می‌شود پاییز
اشک شوق می‌شود گریه جدایی
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
♤♤♤♤♤

هزار عاشقانه‌ي آرام
در الفبايِ نامِ توست

اين چند حرفِ کوچک
آري همين حروفِ بي‌حرف

صدايت که مي‌زنم
گلستان مي‌شود

زمينِ خشکِ بايري که دور از دست‌هاي تو
زبان باز کرده و جان مي‌داد پيش از اين

صدايت که مي‌زنم
سعدي شکوفه مي‌دهد از گل‌هايي که در نامت جوانه کرده‌اند

شاعر مي‌شوم
باغبانِ واژه‌هاي مقدست


صدايت که مي‌زنم
رودي مي‌شوم در آستانه‌ي دريا

اناري تَرَک خورده‌، که شوقِ رسيدن دارد
زمستاني که بي‌هوا بهار مي‌شود


بوی گیلاس‌های نورسیده‌ای
عطر آفتابگردان‌هایی که رو به تو گردانده‌اند

صدایت که می‌زنم
غوطه‌ور مي‌شوم در الفبايِ نامت !
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
♤♤♤♤♤

برای سردار فاتحی که فتح ‏الفتوحاتش
فتنه‏ ی چشم‏های توست ،
زنانگی‏ ات
شهوت بی‏ پایانیست
در ابتدای هر بستر
و آغوش‏ ات
اسب وحشی عصیانگری
که هیچ شلاقی اهلی‏ اش نمی‏کند ؛
بکارت خونین یک شورشی
قسم به بوسه‏ های کاشته‏ ام بر پیشانی‏ ات؛

در آغوشِ تو
با لشکری از صد و بیست و چهار هزار پیامبر
هرشب
از بهشت ، جهنمی می‏سازم برای آفریدگار
و در سیاه‏ چاله‏ ای بی‏ انتها زندانی‏ اش می‏کنم

تا تو
تنها تو
خداوندگار نطفه‏ های سرگردانم باشی !
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
♤♤♤♤♤

می توانم بمب کوچکی باشم
پنهان در پیراهن مبارزی انتحاری
که معشوقه اش را
در بمباران هواپیماهای دشمن
از دست داده است ؛

می توانم تیر خلاصی باشم
بر جمجمه ی سربازی مجروح
که با گریه عکس نامزدش را نشانم می دهد

می توانم گوانتانامو باشم
ابوغریب باشم
حتی کهریزک ؛

می توانم همه ی لیبی باشم
تشنه به خون سرهنگ ؛

می توانم یک جانی بالفطره باشم
با چاقویی که سر می بُرَد فقط
گلوله ای باشم
که می کُشد ؛

می توانم جنگ جهانی دیگری باشم بی تو !
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 23 از 38:  « پیشین  1  ...  22  23  24  ...  37  38  پسین » 
شعر و ادبیات

گذری بر کوچه باغ شعر و سخن

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA