انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 141 از 235:  « پیشین  1  ...  140  141  142  ...  234  235  پسین »

Song Writer | ترانه سرا


زن

 
آخر قصه ... !

تو که چشمامو دیدی و, از این چشما تو ترسیدی
باید دستای سردم رو, تو این تنهایی میدیدی

باید میدیدی من بی تو, تو این بیهودگی گیرم
نگاه کردی من و اما , بازم گفتی که من میرم

نمیدونم چه رسمیه , که سهم عاشقی درد
نمیدونی بدون عشق , همه دنیای من سرد

ولی بازم نمیفهمی , تا وقتی که دیگه دیر
تو بر میگردی روزی که ,دیگه احساس من میره

باید میدیدی من بی تو , دارم این گوشه میپوسم
تویه تنهاییام هر شب , دارم عکسات و میبوسم

نمیدونی چقدر سخته بخندی و بگی , خوبم
ولی شبها تو تنهایی , به دیوار مشت میکوبم

ندیدی دست من زخمه , از این مشتای تکراری
نگاه کن خوب دستامو , تو که از درد بیزاری

نمیخوام آخر قصه , دلت درگیر من باشه
تویه دنیایه کوچیکت , محاله قلب من جاشه
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
تکرارها

دیگه تکراریه روزا
ازاین تکرارها خستم

به جای با تو بودنها
به این تنهایی دل بستم

دیگه عادت شده باشم
میونه آدما جاشم

بزار تنها فقط یکبار
فقط یک لحظه تنهاشم

شلوغ و درهم ذهنم
چقدر آرامشم دوره

همه دنیارو میبینم
ولی چشمای من کوره

شدم تکراره دیروزم
دارم هر لحظه میسوزم

یه آدم توی این آیینه
میگه محکوم هر روزم

دلم تنگ یه دریا و
دلم تنگ یه بارونه

همه میگن که بی دردم
کسی درد و نمیدونه

نمیخوام تا بدونن من
بریدم از همه دنیا

یه چند وقت که جاموندم
تو این روزای بی فردا

ببخشین من نمیتونم
تو این دنیا دیگه جاشم

نمیخوام از رویه تختم
با حرفای دروغ پا شم

ببخشین من نمیتونم
کسی باشم که می خنده

کسی که چشمشو آسون
رو احساسات می بنده

بزارین تا برم آروم
از این دنیای تکراری

چقدر داغونم و خسته
از این نقشای اجباری
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
من با تو ام هنوز ...

من با تو ام هنوز, تا عشق راهی نیست
دست من و یه خاک, این اشتباهی نیست

من با تو ام هنوز, احساس تو که هست
این فاصله کمه, باید چشارو بست

من با تو ام هنوز, اینجا نشسته ام
یادم نمیره اون, عهدی که بسته ام

من با تو ام هنوز, با این درخت بید
تنها کسی که باز, این گریه ها رو دید

من با تو ام هنوز, این خواهش منه
با من بمون اگه, این خواهشم کمه

من با توام هنوز, در این شبای سرد
خوابم نمیبره با, این اشک و آه و درد

من با تو ام هنوز, عطر تنت که هست
لمست نمیکنم, باید چشارو بست

من با توام هنوز, این خونه خالیه
این قطعه مال من, این جا چه عالیه

من با توام هنوز, یک لحظه بعد از این
ای عشق من بیا, خواب من و ببین

من با تو ام هنوز, یا باز ما شدیم!
من با توام گلم, ما باز ما شدیم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
تو از حالم خبر داری؟

تو از حالم خبر داری که بی تو سخت دلگیرم
تو از حالم خبر داری که دارم بی تو میمیرم

نمیدونم که میدونی تو این روزای پاییزی
چقدر تنهاییا سخته چه روزای غم انگیزی

تو از حالم خبر داری که دارم بی تو میپوسم
تو این شبهای تنهایی دارم عکسات و میبوسم

تو از حالم خبر داری که اشکام بی تو لبریزه
مثه رگبار تندی که داره بغضش رو میریزه

نمیدونم تو رو میخوام یا اینکه از تو بیزارم
چقدر حال بدی دارم گمونم سخت بیمارم

من از حالت خبر دارم نه تنهایی نه دلگیری
نه از رفتن پشیمونی نه از دلتنگی میمیری

من از حالت خبر دارم نه داغونی نه میپوسی
به جای قاب عکس من یه قاب دیگه میبوسی

من از حالت خبر دارم به جای اشک میخندی
اگه جایی من و دیدی چه راحت چشم میبندی

من از حالت خبر دارم چقدر شاداب و خندونی
ولی افسوس عشق من تو حالم رو نمی دونی
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
تو احساس منی اما ...

تو چشمای منی اما
دیگه چشما پر از خوابه

تویه روزای ابریمون
دیگه خورشید نمیتابه

تو دریایه منی اما
من اینجا تشنه و خستم

دیگه نایی ندارم تا
بگم با موج تو هستم

تو دنیایه منی اما
میگن دنیا تموم میشه

تو میدونی که میدونم
تب این عشق آتیشه

تو دستای منی اما
مدادم رنگه بی رنگه

نمیدونم چرا قلبم
با این احساس میجنگه

تو احساس منی اما
تمومه زندگیم درده

نمیخوام درد من روزی
به دنیایه تو برگرده
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
آرزوهام ...

یادمه یه روز نشستم
تو خیال پر کشیدم

یادمه تو آرزوهام
نقش چشماتو میدیدم

وقتی که تنها میموندم
به امید یک ستاره

مینشستم زیر بارون
پیش قصه هام دوباره

فکر میکردم تویه دشتم
یه پری اما کنارم

واسه خاطر قشنگت
چه ترانه ایی بیارم

بلبلایی که میخوندن
وقتی که تو رومیدیدن

یادمه فرشته ها هم
دسته دسته گل میچیدن

توی بوته زار قصه
یه درخته سیب نشسته

سرخی سیبای قرمز
دل به لبهای تو بسته

یه نسیم میوزه آروم
رو ورق های خیالم

میگه من نه شکل رویا
نه تبسم محالم ...
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
نزار که ...

نزار که بشکنه دل و
رد بشم از این خاطره

نزار که روزا بیان و
یاد من از یادت بره

نزار که بغض ناتموم
تمومه زندگی بشه

نزار بمیره عشقمون
این زندگی بی ارزشه

فکر نبودن تو و
یه نخ سیگار لعنتی

بیا یه فرصتی بده
گرچه نمونده فرصتی

یه لحظه هم یه لحظه و
یه ثانیه یه ثانیه

موندن تو برای من
یه زره باشه کافیه

نزار که عکس تو بشه
برای من همیشگی

بدونه تو جهنمه
تمومه فصل زندگی

نزار غبار غم بیاد
بشینه رو خاطره ها

نزار بمونه بینمون
دوری این فاصله ها
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
هنوزم ...

هنوزم آسمون هست و یه رودی که پر از آبه
هنوزم دست یک شاعرکه رو بوم غزل خوابه

هنوزم یک درختی هست میونه شهر خاموشی
همین شهری که آدم هاش پر از حس فراموشی

هنوزم شعری ازمن هست به دور از حرف تکراری
که دنیا رو بلرزونه همین دنیایه اجباری

هنوزم یک قلم دارم میونه دسته بی تابم
با این که خوابه این دنیا ولی بازم نمی خوابم

هنوزم سایه ایی از غم که پشت نور می رقصه
نشسته در کمین شب ولی از شب نمی ترسه

هنوزم بغض تنهایی کبوده ابر بارونه
مثه گنجیشک خیسی که پناهش زیر دالونه

هنوزم عاشق اینم که خیس اشک ابرا شم
ببین چترم رو می بندم تا بارونیه فردا شم

هنوزم عاشقی هستش با اینکه چشمه ما تاره
حساب چشم ودیدن نیست حساب قلبه بیماره

هنوزم یک دلیلی هست که چشمارو ببندیمو
بگیم تنهاییا خوبه به خوبیها بخندیمو

هنوزم یک امیدی هست امیدی که فقط اینجاست
بیا با قلب من ما شو رفیق من خدا با ماست
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
وطنم

کوچه های خالی
همه غرقابه ی خون

من و این ویرونه
من و فریاد جنون

خاک من بیداره
سرخ اشک بارون

خونه رو میسازم
از ارس تا کارون

یک وجب خاک تنم
وطنم , دنیامه

من تو رو میسازم
شهر من رویامه

نخل ها تشنه و من
تشنه ی بیداری

خاک من میدونم
تو زجنگ بیزاری

رو تنت زخم گلوله
روی خاکت خونه

جای این ترکش ها
رو تنت میمونه

تو یه باغ از لاله
وطنم ایرانی

تا ابد پا برجا
خاک من می مانی
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
حکایت

لب ساحل صداقت
پشت جنگل رفاقت

جاده ی خاکی یک دل
خط پر موج حکایت

شوق یک طلوع خورشید
وقت انتظار و تردید

میون سیاهی شب
چشمی که ستاره میدید

مثل خوندن قناری
یا یه عکس یادگاری

سفری پر از شکوفه
توی این فصل بهاری

من همون ساحل دورم
من یه جنگل بلورم

دل من خاکی جادست
من حکایت یه نورم

شوق یک طلوع تازم
من پر از راز و نیازم

من با چشمک ستاره
حتی خورشید و میسازم

من پر از حس سرودن
مثل عکس با تو بودن

من مسافر دقایق
مثل بودن یا نبودن
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
صفحه  صفحه 141 از 235:  « پیشین  1  ...  140  141  142  ...  234  235  پسین » 
شعر و ادبیات

Song Writer | ترانه سرا

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA