ارسالها: 23330
#1,351
Posted: 30 May 2014 11:45
بلغارها
نقشه محل بلغارها درشمال دریای سیاه( حوالی ۶۵۰ میلادی).
بلغارها مردمی نیمهکوچنشین در شمال و شمال غربی دریای خزر اطراف رود ولگا و شمال قفقاز بودند.
زبان بُلغاری (به بلغاری: Български език، تلفظ: بَلگارسکی اِزیک) یک زبان هند و اروپایی و هموند شاخه جنوبی زبانهای اسلاوی میباشد. بلغاری دارای ویژگیهایی زبانشناسانه -همانند زدودن صرف واژگان؛ گسترش حرف تعریف پسوندی؛ بینیازی کارواژگان به مصدر و نگهداری و پیشبرد سامانه فعلی نیااسلاوی- میباشد که این زبان را از دیگر زبانهای خانواده اسلاوی جدا مینماید.
بلغاری بخشی از پیوند زبانشناسی بالکان است. به جز بلغاری زبانهای یونانی، مقدونی، رومانیایی، آلبانیایی و گویش تورلاکیایی که بخشی از زبان صربی است نیز عضو این پیوند میباشند که بیشتر اینان در داشتن ویژگیهایی که در بالا گفتهشد یکسانند. (مانند حرف تعریف، نداشتن مصدر، دستگاه پیچیده فعلی و ...)
این زبان در کشورهای بلغارستان، اوکراین، باختر صربستان، رومانی، مقدونیه، یونان و ترکیه گویشورانی دارد. همچنین از راه کوچ انجمنهای بلغاری زبان در سراسر جهان یافتمی شوند. شمار گویشوران این زبان را تا ۱۲ میلیون تقریب میزنند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,352
Posted: 30 May 2014 11:59
اَلانها
مسیر مهاجرت الانها و وندالها در سدههای ۴ و ۵ میلادی. نارنجی: لشکرکشیها، زرد: ناحیههای اقامتی.
اَلانها یکی از اقوام ایرانیتبار شمالی عهد باستان بودند.نام الان صورتی از واژه آریا است. بازمانده این قوم که در اوستیا در مرز روسیه و گرجستان زندگی میکنند قومیت و زبان خود را ایرون مینامند.
حماسه نرت حماسه ملی مردمان ایرانیتبار قفقاز شمالی و مردمان بازمانده الان است.
تاریخ الانها را میتوان به سه دوره تقسیم کرد.
- از آغاز تا عصر مسیحیت و مهاجرت بزرگ
- از پایان دوره پیشین تا حمله مغول
- از حمله مغول تا کنون.
الانها از طوایف متعدد ایرانی بودند که در سده اول پیش از میلاد در ناحیه آزوف و مناطق جنوبی قفقاز ساکن شدند. از آنجا به شبه جزیره کریمه و آسیای کوچک و فرا-قفقاز تاختند. در آن روزگار، اقتصاد الانها متکی بر گلهداری بود. در سال ۳۷۲، این قوم مقهور طایفه هون شد. یک گروه از آنها، همراه هونها به غرب مهاجرت کردند و از راه گل (فرانسه امروزی) و اسپانیا به شمال آفریقا رفتند. گروه دیگر، به سوی کوهپایههای قفقاز مهاجرت کردند. در جنوب قفقاز اتحادیهای به رهبری الانها و طوایف محلی قفقاز تشکیل یافت. آسهای کنونی از گروه ایرانیانی هستند که، نه در جنوب بلکه در شمال، از آن طوایف جدا شدند. آنها نوادگان الانهایی هستند که در تواریخ گرجی از آنها نام برده شده، یا از نوادگان یاسیهای روسی هستند که هر دو با خود الانها که از سرمها (سرمتها) به شمار میآیند، یکی دانسته شدهاند.
نام این سرزمین و قوم در متون ادب فارسی بسیار به کار رفتهاست. در حدود العالم درباره الانها چنین آمدهاست: «مشرق و جنوب وی سریر است و مغرب وی روم است و شمال وی دریای کزر و بخاک خزر است و این ناحیتی است اندر شکستگیها و کوهها و جایی بانعمت و ملکشان ترساست و مردمانی بتپرست و مردمان وی گروهی کوهیاند و گروهی دشتی، و لشکر ملک اینجا بشهر خیلان، باشد و بندر کاسک شهر در الان از این ناحیت است.» شرفنامه منیری الان را ولایتی از ایران و ترکستان یاد میکند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#1,353
Posted: 30 May 2014 12:02
الانهای اروپایی
در دورهٔ اول ایشان قبایل چادر نشین، دامدار و رزمجو بودند که جنگجویان حرفهای در اختیار شاهنشاهی اشکانی، ساسانی و امپراتوران رومی قرار میداند. از جمله سواره نظام ایشان بسیار پرآوازه بودند. تاخت و تاز هونها، الانها را به دو بخش تقسیم کرد، بخش اروپایی و بخش قفقازی. گروهی از الانهای اروپایی به صورت مردمانی کوچنشین درآمدند که میان شرق و غرب اروپا پراکنده شدند و به همراه قبایل آلمانی ویزیگوت و وندالها به سمت سرزمین گل و اسپانیا رهسپار شدند. حتی گروهی از آنان تا شمال آفریقا نیز جلو رفتند. الانها در این کوچ در کنار رومیان در نبرد کاتالانیا در سال ۴۵۱ میلادی با هونها به سرکردگی آتیلا جنگیدند. پس از مرگ آتیلا، الانها به همراه قبایل آلمانی تلاش کردند که از زیر یوغ هونها خارج شوند. بخش بزرگی از آنان در سرزمین گل و بخشی دیگر در منطقه کاتالانیا اسپانیا ساکن شدند. نام کاتالانیا تشکیل شده از گوت و الان است و به معنی استان گوتها و الانها. نام آلن در انگلیسی (Alan) و فرانسوی (Alain) یادگار این قوم است. الانها هم چنین تاثیر عمیقی بر ادبیات فلکلور سِلتی گذاشتند. افسانه شاه آرتور و سلحشوران میز گرد ریشه در افسانههای قبایل الانی اروپا دارد. گروهی از الانهای اروپایی در سواحل کنار دریای سیاه و شبه جزیره کریمه باقیماندند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,354
Posted: 30 May 2014 12:03
الانهای قفقازی
الانهای قفقازی بخشایی از دشتهای قفقاز و دامنههای کوهساران سرچشمهای رود کوبان را از زلنچوک (Zelenchuk)در غرب تا در الان در شرق را تسخیر کردند. به این صورت آنها یکجانشین شدند و به کشاورزی و دامپروری پرداختند. سپس شهرهایی ایجاد شد و ساختارهای حکومتی پدیدآمد. هم چنین مراودات فرهنگی و سیاسی با بیزانسیها، گرجیها، ابخازها، خزرهاو روسهاایجاد شد. از جمله این ارتباطات میتوان به ازدواجهای میان خاندانهای سلطنتی اشاره کرد. از قرن پنجم با تبلیغایت مسیحیگری به وسیله بیزانسیها و پس از آن گرجیها و آمدن مبلغان مسیحی به سرزمین الانها ایشان در قرن دهم مسیحیت را پذیرفتند. گاهی ایشان از دروازه الانها وارد اران شده و پس از آن تا آذربایجان آمده کشتار و غارت میکردند در شاهنامه فردوسی در مورد گوشمال شدن ایشان به سبب حمله به ایران بوسیله خسرو انوشیروان نوشته شدهاست.
ز دریا به راه الانان کشید
یکی مرز ویران و بیکار دید
به آزادگان گفت ننگست این
که ویران بود بوم ایران زمین
ز لشکر فرستادهای برگزید
سخنگوی و دانا چنان چون سزید
بدو گفت شبگیر ز ایدر بپوی
بدین مرزبانان لشکر بگوی
شنیدم ز گفتار کارآگهان
سخن هرچ رفت آشکار و نهان
که گفتید ما را ز کسری چه باک
چه ایران بر ما چه یک مشت خاک
کنون ما به نزد شما آمدیم
سراپرده و گاه و خیمه زدیم
در و غار جای کمین شماست
بر و بوم و کوه و زمین شماست
فرستاده آمد بگفت این سخن
که سالار ایران چه افگند بن
سپاه الانی شدند انجمن
بزرگان فرزانه و رای زن
سپاهی کهشان تاختن پیشه بود
وز آزادمردی کماندیشه بود
از ایشان بدی شهر ایران به بیم
نماندی بکس جامه و زر و سیم
فرستاده پیغام شاه جهان
بدیشان بگفت آشکار و نهان
رخ نامداران ازان تیره گشت
دل از نام نوشینروان خیره گشت
بزرگان آن مرز و کنداوران
برفتند با باژ و ساو گران
از ایشان هر آنکس که پیران بدند
سخنگوی و دانشپذیران بدند
همه پیش نوشینروان آمدند
ز کار گذشته نوان آمدند
چو پیش سراپردهی شهریار
رسیدند با هدیه و با نثار
خروشان و غلتان به خاک اندرون
همه دیده پر خاک و دل پر ز خون
بر ایشان ببخشود بیدار شاه
ببخشید یک سر گذشته گناه
بفرمود تا هرچه ویران شدست
کنام پلنگان و شیران شدست
یکی شارستانی برآرند زود
بدو اندرون جای کشت و درود
در سال ۸۷۵ میلادی سرداران خلیفه بغداد به قفقاز تاختند و بنیان کشورهای کرجیها، الانهاو ابخازها را برانداختند. و سرزمین خزرها را هم ویران کردند. اما الانها کشور و دولت خود را بازسازی کردند. در متون بیزانسی، فارسی و عربی سدههای میانه از ایشان نام برده شدهاست. مسعودی نوشتهاست: «پادشاهی الانها از داغستان تا ابخازستان امتداد دارد و شاه الانها سی هزار سوار جنگی در خدمت دارد و روستاها بسیار نزدیک هم میباشند».
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#1,355
Posted: 30 May 2014 12:08
الانها پس از حملهٔ مغول
هجوم مغولها در قرن سیزدهم و یورشهای تیمور در قرن جهاردهم ضریهای مرگبار بر کشور و مردم الان داشت. عزالدین ابن الاثیر الجزری گزارش دادهاست: «تاتارها به الانها تاختند، ایشان را کشتار کردند و از هیچ هتک حرمت و چپاولی فروگزار نکردند و اسیر بسیار گرفتند و سپس به سوی قبچاقها تاختند». باقیمانده الانها به سه گروه تقسیم شدند. یک گروه به سمت کوهپایهها و درههای قفقاز مرکزی عقب نشستند و تا به امروز در آن مکانها زندگی میکنند و خود را «آس» و «ایرَته» و سزمینشان را «آسِتیا»، «ایرستان» و «الانیه» مینامند. تعداد آنها حدود چهاصد هزار نفر تخمین زده میشود. شاخه شرقی این گروه خود را «ایرون» مینامد و شاخه شرقی خود را «ایگوران». نام الان به صورت «الان» هنوز در میان فولکلور آنها باقیماندهاست.
گروه دوم به همراه قبچاقها به سوی اروپا محاجرت کردند و در مجارستان ساکن شدنددر نامهها و تاریخنامههای مجاری و روسی از ایشان به عنوان «آس» و «یاس» "Yas" نام برده شدهاست. سرزمینی که ایشان اشغال کردند امروزه Jászság نامیده میشود که به معنی استان "Yas"ها است. آنها زبان و فرهنگ خود را تا قرن ۱۵ میلادی حفظ کردند ولی پس از آن کم کم زبان مجاری را پذیرفتند و میان ایشان جذب شدند.
گروه سوم به خدمت خاقانهای مغول درآمدند. بنا به نوشته تاریخنامههای چینی سلحشوری آنان "Asu"ها تاثیر فراوان در گسترش و پیشرفت مغولها داشتهاست. یک میسیونر کاتولیک به نام John de Marignolli که پنج سال را در چین میگذراند، نوشتهاست در آن منطقه که ساکن بودهاست تعداد الانها به سی هزار نفر میرسیدهاست. با گذشت زمان تعداد آنها به دلیل کشته شدن در جنگها کاسته میشود و باقی آنها نیز در جمعیت محلی حل میشوند.
الانها خط و نوشتاری بوجود نیاوردند و هیچ متنی به زبان آنها باقی نماندهاست مگر کتیبهای با الفبای یونانی بر روی سنگ آرامگاهی در سرشاخه رود کوبان.
پایان آلان ها
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,356
Posted: 30 May 2014 16:45
سوئبیها
پادشاهی سوئبیها در شمال اسپانیا و پرتغال در میانههای سده ششم میلادی در آستانه تسخیر شدن.
سوئبیها گروهی از مردمان ژرمن بودند که نخستین بار توسط ژولیوس سزار و در پیوند با لشکرکشی آریوویستوس (در حدود سال ۵۸ پیش از میلاد) از آنها یاد شدهاست. آریوویستوس در این جنگ از سزار شکست خورد.
برخی از سوئبیها به عنوان تهدیدی علیه رومیها در کنار رود راین باقیماندند تا اینکه در پایان امپراتوری روم، قوم آلامانی که عناصری از سوئبیها را در میان خود داشتند حصارهای دفاعی رومیها را پس زده و آلزاس را تسخیر کردند. آنها از آنجا باواریا و سوئیس را نیز به تصرف خود درآوردند. به جز گروهی در سوابیا (جنوب آلمان امروزی) و مهاجرانی به گالیسیا (در اسپانیا و پرتغال) دیگر اشارهای به این قوم در تاریخها دیده نمیشود.
نام سوئبی از ریشه نیا-ژرمنی *swē- (به معنی خودی) گرفته شدهاست. ریشه هندواروپایی این واژه *swe- است. واژه خود فارسی همریشه با این واژه هندواروپایی است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,357
Posted: 30 May 2014 16:47
فریسیها
فریسیها گروهی از مردم ژرمن هستند که در نواحی ساحلی کشورهای آلمان، دانمارک و هلند زندگی میکنند.آنها در هلند در استانها فریسلاند و گرونینگن و در آلمان در فریسیای غربی و فریسیای شمالی زندگی میکنند. منطقه زندگی آنها به فریسیا معروف است.این مردم به داشتن موهای بور شناخته شده هستند.
زبان فریسی کهن به زبان انگلیسی کهن بسیار نزدیک بوده است و همین جور زبان فریسی نوین نیز به زبان انگلیسی نوین بسیار نزدیک است.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,358
Posted: 30 May 2014 16:49
فرانکها
فرانکها یکی از قبایل متعدد کنفدراسیون غربی ژرمن بودند. این کنفدراسیون متشکل از اقوام مختلف ژرمن از قبیل: سالیها، سوگامبری، چاماوی، تنکتری، چاتورایی، بروکتری، اوسیپتها، آمپسیواری و چاتی بودند. آنها از مرکز آلمان به داخل امپراتوری روم آمدند و به عنوان یک فوئدراتی (همپیمان روم) قبول شدند. فرانکها توانستند حکومتی دیرپا بنا کنند که بخش اعظم فرانسه امروزی و مناطق غربی آلمان(فرانکونیا، راینلند و هسن) را تحت پوشش خود قرار میداد و هستهٔ تاریخی دو کشور آلمان و فرانسه امروزی را شکل داد. ایمان آوردن کلوویس یکم، شاه کافر فرانکها به مسیحیت، رخدادی تأثیرگذار در تاریخ اروپا به شمار میرود.
از آنجا که فرانکها سالیان دراز بر بخش غربی اروپا چیرگی داشتند در میان ملتهای دیگر مانند ایرانیان، هندیان و عربها همه اروپا به نام آنان خوانده میشد، آنچنان که در فارسی به اروپایی فرنگی، در عربی الفرنجی و در هندی Feringhi گفته میشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,359
Posted: 30 May 2014 16:51
آغاز کار فرانکها
بر پایه کهنترین نوشتهها فرانکها در آغاز در پانونیا در در نزدیکی رود دانوب میزیستند ولی سپستر به سوی کرانههای راین کوچیدند. همچنین دیگر نوشتههای کهن به ما میگوید که سرزمین نخستین فرانکها دهانه رود دانوب در کنار دریای سیاه بودهاست و اینان در زمانهای پیش از تاریخ به سوی رود راین کوچیدهاند. در همین هنگام نیز خود را بدین نام که اکنون ما آنها را میشناسیم؛ فرانک Franko؛ خواندهاند(نزدیک به ۱۱ (پیش از میلاد))، فرانکها را پیش از آن سیکامبرها میخواندند.این نام و خاستگاهشان نشان دهنده این است که آنان شاخهای از سکاها یا کیمریان بودهاند. این داستان همریشه بودن با دو تیره نام برده با دیگر اسطورههای ملتهای اروپا نیز همخوانی دارد.
فرانکهای کوچنده به دستههای کوچک ژرمن در کنار رودخانه راین و سرزمینهای شرقی آن بخش شده و ساکن گردیدند.پس از آن با سود بردن از نبرد میان ماکرومانها و روم که در سال ۱۶۶ (میلادی) آغاز شد و تا سدههای دوم و سوم میلادی به درازا انجامید از سرزمین هلند کنونی تا مرزهای شمال روم نیز پراکنده شدند.
نزدیک سال ۲۵۰ (میلادی) گروهی از فرانکها از ناتوانی رومیان سود بردند و به درون اسپانیای کنونی رخنه کردند و سرانجام رومیان آنها را از مرزهای خویش بیرون راندند. پس از چهل سال فرانکها که بر اشلت چیرگی یافته بودند، به راههای آبی بریتانیا نفوذ میکردند. رومیان توانستند منطقه را آرام کنند ولی فرانکها را از آن جا بیرون نراندند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,360
Posted: 30 May 2014 16:52
زبان
فرانکها به زبان فرانکی باستان سخن میگفتند، وامواژههای بسیاری از این زبان در زبانها فرانسوی و لاتین به جای ماندهاست.این زبان با گذشت زمان به زبان هلندی باستان تبدیل گشت که در سده هفتم (میلادی) در سرزمینهای دلتای رود راین و و اشلت بدان سخن گفته میشد و سرانجان فرانسوی باستان که از جنوب پیشروی کرده بود جایگزین این زبان گریدید.
پیریزی
میان سالهای ۳۵۵ تا ۳۵۸ (میلادی) گروهی از فرانکها بر یکی از آبراههای رود راین دست یافتند، امپراتور ژولین دوم آنها را آرام نمود ولی برای اینکه با آنها کنار بیاید سرزمین گل بلژیک را بدانها واگذار کرد و از این تاریخ فرانکها همپیمان رومیان به شمار میآمدند.بر این پایه فرانکها نخستین ژرمنهایی بودند که برای همیشه در سرزمینهای رومیان جاگیر شدند.سرزمینی را که اینان در آنجا نشستند امروزه فلاندر و بخش جنوبی کشور هلند میباشد که مردمان ژرمنزبان آنها از تبار همان فرانکهای باستانند.
از همین سرزمین بود که رفتهرفته فرانکها بر دیگر بخشهای گل روم از شمال دره لووار تا شرق آکیتان ویزیگوت را زیر چیرگی خویش درآوردند.آنها همچنین به عنوان همپیمان رومیان از مرزها پدافند مینمودند، برای نمونه هنگامی که قبیلههای ژرمن شرقی در سال ۴۰۶ در راستای رود راین به مرزهای روم تاختند فرانکها با ایشان به نبرد پرداختند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7