ارسالها: 23330
#1,441
Posted: 3 Jun 2014 10:59
مسائل مربوط به دوره بندی
این که به طور قطع بگوییم که قرون وسطی کِی به پایان رسید، کار مشکلی است و در واقع دانشمندان تاریخ های متفاوتی را در بخشهای مختلف اروپا برای پایان این دوره قائل هستند. مثلاً بیشتر کسانی که در تاریخ قرن 15 ایتالیا کار می کنند، خود را رنسانس تلقی می کنند، در حالیکه هر کسی در هر کجای دیگر اروپا که در قرن 15 کار کند، او را یک قرون وسطایی می پندارند. برخی دیگر حوادث تاریخی را به عنوان نشانگر پایان این دوره می دانند: مانند: فتح قسطنطنیه توسط ترکیه، پایان جنگ صد ساله انگلستان- فرانسه (هر دو مربوط به سال۱۴۵۳ (میلادی))، اختراع صنعت چاپ توسط یوهان گوتنبرگ (در حدود سال 1455)، سقوط اسپانیای مسلمان یا سفر کریستف کلمب به آمریکا (هر دو مربوط به ۱۴۹۲ (میلادی))، یا رفرماسیون پروتستان که سال 1517 آغاز شد. در انگلستان، تغییر فرمانروایان در روز 22 اوت 1485 در نبرد بُزورس اغلب به عنوان پایان این دوره، ریچارد سوم نشان دهنده قرون وسطی قدیم و تودورها، نشانگر یک خاندان پادشاهی جدید و یک دوره تاریخی جدید است. تفاوتهای مشابهای در رابطه با بقیه این دوره در حال ظهور هستند. به طور سنتی، گفته می شود قرون وسطی هنگامی که امپراتور روم غربی به طور رسمی در سال 476 پایان یافت، شروع می شود. با این حال، این به خودی خود مهم نیست، امپراتور روم غربی بسیار ضعیف بود، در حالی که فرهنگ رومی باید در ایتالیا حداقل برای یک یا چند دهه اخیر باقی می ماند. امروزه، برخی آغاز قرون وسطی را به تقسیم و مسیحی شدن امپراتوری روم (در قرن چهارم) می دانند، در حالیکه برخی دیگر مانند هنری پیرِن این دوره را تا ظهور اسلام (قرن هفتم) به عنوان "اواخر عهد باستان" می پندارند. قرون وسطی اغلب به یک دوره اولیه که (گاهی به آن عصر جاهلیت و تاریکی می گویند) و حداقل از قرن پنجم تا قرن هشتم ادامه داشت و سیاست ها متغیر بود، سطح فعالیت اقتصادی نسبتاً پایین بود و هجوم های موفقیت آمیزی توسط ملل غیر مسیحی (اسلاوها، عرب ها، اسکاندیناوی ها، ماگیارها) صورت پذیرفت؛ و یک دوره میانی (قرون وسطای متعالی) که سازمانهای پیشرفته فرماندهی و دوره رعیت یا واسال و ساخت قلعه و ابزار جنگی و احیاء زندگی شهری و اقتصادی را تجربه کرد و دوره پایانی که شاهد رشد نیروی پادشاهی، ظهور علائق و دغذغه های اقتصادی و تجاری و ضعیف شدن پیوندهای قدیمی وابستگی، به خصوص پس از طاعون قرن چهاردهم بود.
پایان قرون_وسطی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,442
Posted: 3 Jun 2014 11:05
جنگهای صلیبی
- زمان از ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱
- مکان آسیای صغیر، خاورمیانه، شمال آفریقا
- نتیجه اشغال اورشلیم توسط مسیحیان و سپس بازپسگیری آن توسط مسلمانان
- علت جنگ پس گرفتن شهر مقدس مسیحیان، اورشلیم از مسلمانان
- ریچارد شیردل
- فیلیپ دوم (پادشاه فرانسه)
- آلکسیوس یکم
- سیگور یکم (پادشاه نروژ)
- لوئی هفتم
- آفونسو یکم (پادشاه پرتغال)
- فردریک بارباروسا (امپراتور روم مقدس)
- هاینریش ششم (پادشاه آلمان)
- فردریک دوم (امپراتور مقدس روم)
- لویی نهم (پادشاه فرانسه)
- ادوارد یکم انگلستان
- صلاح الدین ایوبی
- آلپ ارسلان (پادشاه سلجوقی)
- کامل (سلطان ایوبی)
- قلیچ ارسلان (پادشاه سلجوقیان روم)
- بایبرس (پادشاه مملوکی)
- الاشرف خلیل (پادشاه مملوکی)
- نورالدین زنگی (پادشاه زنگی)
- عماد الدین زنگی (پادشاه زنگی)
جنگهای صلیبی به سلسلهای از جنگهای مذهبی گفته میشود که به دعوت پاپ توسط شاهان و نجبای اروپایی داوطلب برای بازپسگیری سرزمینهای مقدس از دست مسلمانان برافروختهشد. صلیبیان از جایجای اروپای غربی در جنگهایی مجزا بین سالهای ۱۰۹۵ تا ۱۲۹۱ شرکتداشتند. جنگهای مشابهی نیز در شبهجزیره ایبری و شرق اروپا تا قرن ۱۵ میلادی برپا بود. مبارزان صلیبی یا به اختصار صلیبیان مسیحیان کاتولیکی بودند که علیه مسلمانان و مسیحیان ارتدوکس در قلمرو روم شرقی و در ابعاد کوچکتر با اسلاوهای و بالتهای پگان، مغولها، و خوارج مسیحی جنگیدند؛ گرچه در بازههایی مسیحیان ارتدوکس با آنها متحد شده، علیه مسلمانان میجنگیدند. صلیبیان توسط پاپ مورد تکریم قرار گرفته و آمرزیدهمیشدند.
صلیبیان در ابتدا با هدف بازپسگیری اورشلیم و سرزمینهای مقدس از دست مسلمانان شروع به جنگ کردند و مبارزات آنها در حقیقت پاسخی بود به درخواست رهبران امپراتوری روم شرقی برای جلوگیری از پیشروی ترکان سلجوقی در آناتولی. همچنین، عبارت جنگهای صلیبی برای توصیف مبارزاتی همزمان و پس از آن در قرن ۱۶ به کار میرود که در خارج از شام به دلایل مختلف مذهبی، اقتصادی و سیاسی معمولاً علیه پگانها و خوارج مسیحی و افراد تکفیر شده انجامشد. رقابتها بین مراکز قدرت مسیحی و مسلمان گهگاه منجر به اتحاد بین جناحهای مذهبی در برابر مخالفان خود شد، مانند اتحاد مسیحیان با سلجوقیان روم در جنگ صلیبی یکم.
صلیبیان در ابتدا موفقیتهای موقتی داشتند، اما سرانجام از سرزمینهای مقدس بیرون راندهشدند. بااین حال جنگهای صلیبی تاثیرات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مهمی بر اروپا گذاشت. بهخاطر درگیریهای درونی بین شاهان و مراکز قدرت مسیحی برخی از جنگهای صلیبی از هدف اولیهشان منحرف شدند، مانند جنگ صلیبی چهارم که به غارت قسطنطنیه مسیحی و تقسیم امپراتوری بیزانس بین جمهوری ونیز و صلیبیان انجامید. جنگ صلیبی ششم نخستینین جنگی بود که بدون دعای و اجازه رسمی پاپ آغاز شد. جنگهای هفتم، هشتم و نهم به پیروزی مملوکها و حفصیان انجامید و جنگ نهم پایانبخش جنگهای صلیبی در خاورمیانه بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ویرایش شده توسط: sepanta_7
ارسالها: 23330
#1,443
Posted: 3 Jun 2014 11:08
اوضاع خاورمیانه
براساس عقیده مسیحیان، سرزمینهای مقدس از این نظر که مکان تولد، زندگی، به صلیبکشیده شدن، و عروج عیسی مسیح به سوی خدا است اهمیت فراوانی برای آنان دارد. پس از رسمیشدن مسیحیت در امپراتوری روم توسط کنستانتین یکم در سال ۳۱۳ و تقسیم امیراتوری و تشکیل امپراتوری روم شرقی، سرزمینهای مقدس به طور غالب مسیحی شدند. کلیساهای متعددی در جاهای مهم این سرزمین ساختهشدند و یادوارههایی برای وقایع زندگی عیسی مسیح برگزار میکردند. در باور مسلمانان بیتالمقدس از این جهت که مکان معراج پیامبر اسلام است از اهمیت ویژهای برخوردار است و سومین مکان متبرک، پس از مکه و مدینه، به شمار میرود. حضور مسلمانان در سرزمینهای مقدس از قرن هفتم با فتح شام در زمان ابوبکر و عمر آغاز شد. موفقیتهای مسلمانان، بویژه حملات ترکان سلجوقی، فشارها را بر امپراتوری روم شرقی و کلیسای ارتدکس شرقی که ادعای حاکمیت بر این سرزمین را داشت افزایش میداد. بیتالمقدس برای یهودیان به خاطر آنکه دیوار ندبه را در خود جای داده از اهمیت تاریخی و مذهبی خاصی برخوردار است. دیوار ندبه در باور یهودیان آخرین بازمانده معبد دوم است و یهودیان بیتالمقدس را سرزمین اجدادی خود میدانند و آن را از زمان خرابی در سال ۷۰ بعد از میلاد و اشغال در ۱۳۶ بعد از میلاد زیارت میکنند.
تخریب کلیسای مقبره مقدس توسط خلیفه فاطمی حاکم بأمرالله در سال ۱۰۰۹ عامل دیگری بود که در تغییر نگاه غرب به شرق تاثیر داشت. جانشین او در سال ۱۰۳۹ مبالغ هنگفتی از امپراتوری روم شرقی دریافت کرد تا به آنها اجازه ساخت دوباره کلیسا را بدهد. پس از بازسازی کلیسا زائران مسیحی دوباره اجازه ورود به سرزمینهای مقدس را یافتند. سرانجام مسلمانان دریافتند که ثروت بیتالمقدس به خاطر درآمد حاصل از زیارت است و درنتیجه از آزار زائران مسیحی دستکشیدند. با اینحال خشونت سلجوقیان یکی از دلایل حمایت از شکلگیری جنگهای صلیبی در جهان مسیحیت شد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,444
Posted: 3 Jun 2014 11:09
اوضاع اروپای غربی
سرچشمههای اصلی جنگهای صلیبی در اوضاع اروپای غربی و ضعف امپراتوری روم شرقی در برخورد با موج جدید حملات ترکان مسلمان سلجوقی نهفتهاست. در سال ۱۰۶۳ پاپ الکساندر دوم مبارزان مسیحی را که در اندلس علیه مسلمانان کشته میشدند را مورد آمرزش خود قرار داد. درنتیجه در میان مردم برای درخواستهای جنگ توسط امپراتوری روم شرقی که از جانب سلجوقیان تهدید میشدند آمادگی ذهنی وجود داشت. درسال ۱۰۷۴ امپراتور میخائیل هفتم از پاپ گرگوری هفتم و در سال ۱۰۹۵ امپراتور آلکسیوس یکم از پاپ اوربان دوم درخواست کمک در قبال حملات مسلمانان کردند.
همچنین جنگهای صلیبی مجرای فوران پارسایی شدیدی بود که در اواخر قرن ۱۱ در میان عامه مردم گسترش یافتهبود. یک سرباز صلیبی پس از سوگند رسمی، یک صلیب از پاپ یا نماینده رسمی او دریافت میکرد و سرباز رسمی کلیسا محسوب میشد. این نکته تا حدی به خاطر کشمکش بین کلیسا و حکمرانان بود که از سال ۱۰۷۵ آغاز شدهبود و در حین جنگ صلیبی اول نیز جریان داشت. هر دو گروه تلاش میکردند تا نظر مردم را به نفع خود سوق دهند و در نتیجه یک سری جنگهای خانمانسوز ایجاد شد. نتیجه این کشمکش آگاهی قشر مذهبی مسیحی و مشارکت بیشتر در امور مذهبی بود که با تبلیغات مذهبی شدت مییافت و پشتیبان جنگ برای بازپسگیری سرزمینهای مقدس از مسلمانان بود. مسیحیان خداترسی که گناهانی مرتکب شدهبودند شرکت در جنگهای صلیبی و آمرزیدهشدن گناهان را راهی برای فرار از جاودانه شدن در جهنم میدیدند. اینکه چه اعمالی سبب بخشیدهشدن گناهان میشود و آیا کشتهشدن لازم است از بحثهای داغ در زمان جنگهای صلیبی بود. براساس سخنرانیهای پاپ اوربان دوم آمرزش فقط نصیب کسانی میشد که در جنگ برای بازپسگیری بیتالمقدس کشتهمیشدند و اگر لشکر صلیبی موفق بازمیگشت دیگر آمرزشی اعطا نمیشد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,445
Posted: 3 Jun 2014 11:11
سقوط آندلس
در سال ۱۰۹۵ زمانی که مسیحیان اروپایی به آغاز جنگهای صلیبی تشویق میشدند، شاهزادگان اروپایی به مدت یک قرن با موفقیتهای روزافزون در حال جنگ با مسلمانان در شبه جزیره ایبری و بیرون راندن آنان بودند. برتری پادشاهی لئون بر موروها در نبرد تولدو در سال ۱۰۸۵ اتفاق مهمی بود که در این دوران افتاد؛ هرچند سقوط آندلس در سالهای آینده به وقوع پیوست. جدایی و تفرقه بین امیران مسلمان دلیل اصلی این شکستها بود.
بااینکه تسخیر اندلس بزرگترین واکنش اروپاییان به فتوحات مسلمانان بود اما واکنشهای دیگری نیز وجود داشت. در سال ۱۰۵۷ ماجراجوی نرمن رابرت گیسکارد کالابریا را که زمانی جزء قلمرو روم شرقی بود را فتح کرد و در مقابل مسلمانان سیسیل از آن دفاع میکرد. دولتهای دریایی پیزا، جنوا، و کاتالونیا با پایگاههای مسلمانان در مایورکا در جنگ بودند و سواحل ایتالیا و کاتالونیا را از دست مسلمانان آزاد میکردند. با توجه به این موفقیتها مسیحیان به یاد سرزمینهای قدیمیشان میافتادند. مسلمانان سرزمینهای مسیحینشین سوریه، لبنان، فلسطین، و مصر را فتح کردهبودند و در میان مسیحیان انگیزه بسیاری برای استجابت دعوت امپراتور روم شرقی آلکسیوس یکم برای بازپسگیری این سرزمینها ایجاد شدهبود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,446
Posted: 3 Jun 2014 11:12
نظریه جنگ مشروع
در طول مدت پاپی، پاپ گرگوری هفتم به شدت درگیر قبولادن این نکته بود که از نظر دینی میتوان در راه خدا خون مردم را ریخت. برای پاپ مهم بود که زائران مسیحی به سرزمینهای مقدس مورد اذیت و آزار قرار میگرفتند. قدیس آگوستین، الگوی فکری پاپ گرگوری، در کتاب «شهر خدا» استفاده از زور را برای خدمت به خدا تشریح کردهبود و گرگوری که خود را رهبر اروپا میدید دیدگاه مسیحی «جنگ مشروع» را در جهت افزایش قدرت خود میدید. دولتهای شمال اروپا وابسته به رم میشدند و شوالیههای دردسرساز آنان مشغول جنگ میشدند، کاری که برای آن مناسب بودند. تلاشهای قبلی کلیسا برای ایجاد چنین خشونتی با استفاده از مفهوم «صلح خدا» آنطور که انتظار میرفت نتیجه ندادهبود. در جنوب رم، نرمنها با انرژی بسیار با عربها در سیسیل و با امپراتوری روم شرقی میجنگیدند. تسلط لاتینها (در مقابل روم شرقی یونانی زبان) بر شام میتوانست ادعای پاپ بر برتری بر اسقف اعظم قسطنطنیه را پشتیبانی کند، ادعایی که منجر به جدایی شرق و غرب در سال ۱۰۵۴ شده بود. پاپ برای رسیدن به این هدف خود به نیروهای نظامی فرانک احتیاج داشت.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,447
Posted: 3 Jun 2014 11:14
ضعف امپراتوری بیزانس
آلپ ارسلان در نبرد ملازگرد به طرز فاجعهباری سپاه روم شرقی را به فرماندهی امپراتور رومانوس چهارم شکست داد و وی را اسیر کرد. در این نگاره آلپ ارسلان با نهادن پای خود بر گردن امپراتور رومانوس او را تحقیر میکند.
در سال ۱۰۷۱ آلپ ارسلان سلطان سلجوقی در نبرد ملازگرد به طرز فاجعهباری سپاه روم شرقی را به فرماندهی امپراتور رومانوس چهارم شکست داد که در نتیجه آن روم شرقی بسیار ضعیف شد و قلمرو آن در آسیا به نواحی غربی آناتولی اطراف قسطنطنیه کاهشیافت. بعدها در زمان ملکشاه مسلمانان توانستند دمشق، بیتالمقدس و برخی نواحی دیگر در شام را تصرف کنند. یکی از نشانههای آشفتگی روم شرقی پس از این جنگها درخواست کمک آلکسیوس یکم از دشمنش پاپ بود. ولی گرگوری درگیر کشمکشها بین پاپ و پادشاهان اروپایی بود و نمیتوانست از امپراتور آلمان درخواست جنگ کند. درنتیجه جنگ صلیبیای به وقوع نپیوست.
در نظر پاپ اوربان دوم -جانشین پاپ گرگوری- یک جنگ صلیبی میتوانست پادشاهان مسیحی را با هم متحد، مقام پاپی او را تقویت کند و احتمالاً مناطق شرقی را تحت تسلط او درآورد. آلمانیها و نرمنهای ناراضی را نباید عامل اصلی شروع جنگهای صلیبی دانست؛ بلکه عامل اصلی را باید در افکار پاپ اوربان دوم جستجو کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,448
Posted: 29 Jun 2014 08:44
پاپ اوربان دوم
دلیل مستقیم شروع جنگ صلیبی یکم درخواست کمک امپراتور روم شرقی آلکسیوس یکم از پاپ اوربان دوم برای مقابله با پیشرویهای مسلمانان در خاک امپراتوری روم شرقی بود. در سال ۱۰۷۱ روم شرقی در نبرد ملازگرد از مسلمانان شکست خورد که منجر به از دست دادن تمام آناتولی بهجز نواحی ساحلی شد. اگرچه تلاشها برای حل مناقشات بین کلیسای کاتولیک و کلیسای ارتدکس شرقی پس از جدایی شرق و غرب شکست خوردند اما آلکسیوس همچنان به کمک از جانب پاپ امیدوار بود.
پاپ اوربان دوم جنگهای صلیبی را در سال ۱۰۹۵ در شورای کلرمونت تعریف و آغاز کرد. او اصلاحطلبی بود که نگران بدکارانی بود که مانع موفقیت معنوی کلیسا و روحانیون مسیحی بود و احساس نیاز برای احیای مذهب در میان مردم میکرد. او توسط درخواست فوری آلکسیوس تحریک شد. تصمیم پاپ برای آغاز جنگهای صلیبی بر ضد مسلمانان به طرز ناگهانی در آخرین روز شورا اعلامشد. او از تمام شاهان اروپایی خواست تا جنگ برای بازپس گیری سرزمینهای مقدس را آغاز کنند. او تقدس بیتالمقدس و سرزمینهای مقدس را در کنار غارتها و هتک حرمتهای ترکان کافر قرارداد و با توصیف آزار و اذیت زائران خشم عمومی را برانگیخت. او همچنین خطر نظامی به مسیحیان روم شرقی را خاطرنشان کرد. او مسیحیان را موظف به شرکت در این امر مقدس کرد و قول داد همه آنهایی که به جنگ روند گناهانشان آمرزیده خواهدشد و آنهایی که در جنگ کشتهمیشوند مستقیماً به بهشت داخل میشوند.
پاپ با تشویق به جنگ احساسات جنگجویانه غیرمذهبی فئودالها را نیز برانگیخت. او از بارونها خواست که به جای جنگ غیر مقدس در غرب اروپا در جنگ مقدس شرکت جویند. او به بارونها وعده ثروت، مالکیت زمین، قدرت، و شخصیت اجتماعی داد، و برای پرداخت همه این جوائز غلبه بر ترکان و عربها و گرفتن خراج از آنها را فرض کردهبود. او گفت که ترکان و اعراب به سادگی توسط نیروهای مسیحی شکست میخورند. وقتی او نطقش را تمام کرد، شنوندگان فریاد زدند «خدا این را میخواهد». این جمله بعدها شعار جنگی صلیبیون شد. پاپ اسقف لیپویی را مسئول ترغیب کشیشان به پیوستن به جنگ کرد. خبر آنکه جنگ علیه کفر با زیارت اماکن مقدسه توام خواهد بود و پاداش فراوانی برای زائران در زمین و آسمان خواهد بود به سرعت پخش شد. بلافاصله هزاران تن متعهد شدند که عازم جنگ صلیبی یکم شوند. سخنرانی پاپ اوربان دوم یکی از موثرترین سخنرانیهای تاریخ نامگرفتهاست؛ سخنرانیای که جنگهای مقدسی را برانگیخت و ذهن و قوای اروپاییان را برای دویست سال مشغول کرد.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,449
Posted: 29 Jun 2014 08:44
پس از جنگ صلیبی یکم
نخستین جنگهای صلیبی توسط مسیحیان پرشوری که احساس پارسایی میکردند انجام شد. این هیجان و خشم در کشتار یهودیان در کشاکش سفر اوباش در اروپا و برخورد خشن با مسیحیان ارتدوکس «تقرقه طلب» شرقی دیدهمیشود.
در قرن سیزدهم مسیحیان هیچگاه شور و خشم سابق را از خود نشان نمیدادند. پس از آنکه عکا برای آخرین بار در سال ۱۲۹۱ به دست مسلمانان افتاد و پس از نابودی کامل کاتارها در اوکیتانیا به دست صلیبیون، اعتقاد به جنگهای صلیبی توسط توجیههای پاپ برای جنگها داخلی در اروپا بیارزش شد.
شوالیههای یوحنای قدیس آخرین جنگجویانی بودند که صاحب سرزمینی برای خود بودند. پس از سقوط عکا آنها به جزیره رود رفتند و در قرن ۱۶ به جزیره مالت راندهشدند تا سرانجام توسط ناپلئون بناپارت از حکمرانی برکنار شدند.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 23330
#1,450
Posted: 29 Jun 2014 08:46
نامگذاری تعداد جنگهای صلیبی
نامگذاری سنتی تعداد جنگهای صلیبی را نه عدد بین قرون ۱۱ تا ۱۳ میداند. هرچند این نامگذاری بسیاری از لشکرکشیهای مهم را دربر نمیگیرد، مخصوصا آنهایی که در قرون ۱۴ تا ۱۶ رخ دادند. در حقیقت جنگهای صلیبی تا آخر قرن ۱۷ ادامه داشتند، مانند جنگ لپانتو در ۱۵۷۱، جنگ سنتگتهارد در ۱۶۶۴ و جنگ صلیبی در کندیا (کرت امروزی) در ۱۶۶۹. شوالیههای یوحنای قدیس تا زمان شکستشان از ناپلئون بناپارت به سال ۱۷۹۸ در دریای مدیترانه و مالت مشغول جنگ بودند. در همین دوره، جنگهای صلیبی کوچک بسیاری در شبهچزیره ایبری و مرکز اروپا علیه مسلمانان، خوارج مسیحی و پگانها در جریان بود.
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.