انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 245 از 718:  « پیشین  1  ...  244  245  246  ...  717  718  پسین »

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


زن

andishmand
 
غزل شماره۲۴۴۶

غافلی کز دل نفس بی یاد یزدان می کشد
دلو خود خالی برون از چاه کنعان می کشد

در بیابانی که ما سرگشتگان افتاده ایم
پای حیرت گردباد آنجا به دامان می کشد

گر به ظاهر زاهد از دنیا کند پهلو تهی
از فریب او مشو غافل که میدان می کشد

از تزلزل قدر آسایش شود ظاهر که خاک
توتیا گردد به چشم هر که طوفان می کشد

دیده مغرور ما مشکل پسند افتاده است
ورنه مجنون ناز لیلی از غزالان می کشد

آتش یاقوت را دست تظلم کوته است
از چه قاتل دامن از خاک شهیدان می کشد؟

تا نگردد غافل از حال گرفتاران خویش
عشق چندی ماه کنعان را به زندان می کشد

رو نمی گرداند از چین جبین نفس خسیس
این گدای خیره چوب از دست دربان می کشد

نخل بارآور ز زیر بار می آید برون
جذبه دیوانه سنگ از دست طفلان می کشد

می رسد آزار بد گوهر به روشن گوهران
پنجه خونین به روی بحر مرجان می کشد

تا صف مژگان آهو چشم ما را دیده است
خط زمژگان بر زمین خورشید تابان می کشد

ناتوانان بر زبردستان عالم غالبند
آب خود از زهره شیر این نیستان می کشد

هر که صائب همچو مجنون ذوق رسوایی چشید
منت رطل گران از سنگ طفلان می کشد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
غزل شماره ۲۴۴۷

بر زمین از ناز زلف او چو دامان می کشد
بوی پیراهن سر خود در گریبان می کشد

طره شمشاد را در خاک و خون خواهم کشید
شانه پردستی در آن زلف پریشان می کشد

گر خزان بر چهره رنگی دارد از گلزار عشق
انتقام عندلیبان از گلستان می کشد

ما سبکروحان به بوی سیب غبغب زنده ایم
سبزه ما آب از چاه زنخدان می کشد

تا نمی باقی بود در جویبار آبله
پای ما کی دست از خار مغیلان می کشد؟

یاد مژگان تو هر شب در حریم سینه ام
شانه از نشتر به زلف رشته جان می کشد

در حریم خلد اگر با حور همزانو شود
خاطر صائب به خوبان صفاهان می کشد

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
غزل شماره ۲۴۴۸

کی سر از تیغ شهادت جان روشن می کشد؟
شمع در راه نسیم صبح گردن می کشد

نیست مانع حسن را مستوری از خون ریختن
گل به خون بلبلان در غنچه دامن می کشد

یار را از اوج استغنا فرود آورد عجز
از گریبان مسیح این خار سوزن می کشد

بیدلی ما را گریزان دارد از تیغ اجل
ورنه خار از انتظار برق گردن می کشد

از رفیقان گرانجان تا چها خواهد کشید
رهروی کز سایه خود کوه آهن می کشد

عشق اگر آشفته گردید از دل پرداغ ماست
نور خورشید این پریشانی زروزن می کشد

منعمان را حرص روزی گرچنین خواهد فزود
مور را گر دانه ای باشد به خرمن می کشد

نیست غیر از آه غمخواری دل تنگ مرا
رشته گاهی آستین بر چشم سوزن می کشد

حسن از آیینه های پاک نتواند گذشت
چشم حیران ماه را در دام روزن می کشد

نیست غافل آفتاب از حال دورافتادگان
شبنم افتاده را بیرون زگلشن می کشد

تا به فکر حسن عالمسوز گل افتاده است
صائب از هر خار ناز نخل ایمن می کشد

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
غزل شماره ۲۴۴۹

تیرگی از مد احسان جان روشن می کشد
رشته میل آتشین در چشم سوزن می کشد

نیست خرمن را وجود برگ کاهی پیش حرص
قانع از هر دانه جو، ناز خرمن می کشد

بس که دارد وحشت از زخم زبان ناصحان
از دهان شیر، مجنون ناز مأمن می کشد

می کند سنگین دلان را نرم آه عجز من
خشک مغزیهای من از ریگ روغن می کشد

با تو سرکش برنمی آیم، وگرنه شوق من
آتش سوزان زسنگ و آب از آهن می کشد

می فتد در اوج عزت طشتش از بام زوال
بر زمین چون آفتاب آن کس که دامن می کشد

دیده ای کز سرمه توحید روشن گشته است
از سر هر خار، ناز نخل ایمن می کشد

زیر شمشیرست صائب جایش از گردنکشی
از خط فرمان سبک مغزی که گردن می کشد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
غزل شماره ۲۴۵۰

گرچه عمری شد صبا مشق ریاحین می کشد
خجلت روی زمین زان خط مشکین می کشد

بوالهوس را روی دادن، خون عصمت خوردن است
وای بر آن گل که خار از دست گلچین می کشد

می کند بالین ز زانو خاکساران ترا
چرخ کز زیر سر بیمار، بالین می کشد

چون فلک هر سبزه شوخی که می خیزد زخاک
گردنی در راه آن آهوی مشکین می کشد

نقش شیرین را به خون خسرو زلوح خاک شست
همچنان فرهاد غافل مشق شیرین می کشد

زود خواهد شد نهان در زیر دامان زمین
آن که دامن بر زمین از راه تمکین می کشد

در سواری حسن می آید دو بالا در نظر
این نهال شوخ، قد در خانه زین می کشد

حرف گیران از خموشیهای ما خونین دلند
بی زبانی سرمه در کام سخن چین می کشد

صائب از در یوزه تحسین یاران فارغ است
این کلام از دشمن خونخوار تحسین می کشد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۲۴۵۱

سر و بالای تو فریاد از لب جو می کشد
آب را بر خاک از رفتار دلجو می کشد

بر سر مجنون نمی آید دگر لیلی ز ناز
گردن بیهوده ای از دور آهو می کشد

دیده هر کس نشد حیران درین عبرت سرا
از سبک سنگی گرانی چون ترازو می کشد

بیشتر از طول چون مارست عرض راه تو
مستی غفلت ترا ازبس به هر سو می کشد

صائب ماه نور در دلبری گرچه طاق افتاد(ه)
بر زمین خط پیش آن محراب ابرو می کشد

بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۲۴۵۲

از سر پر آرزو دل زردرویی می کشد
عاقل از بالای جاهل زردرویی می کشد

قسمت دنیا ز اهل آخرت شرمندگی است
حق چو شد بی پرده، باطل زردرویی می کشد

در پری بیش است خجلت کاسه دریوزه را
ماه نو چون گشت کامل زردرویی می کشد

آبروی خاکساری از گهر افزونترست
بحر پرگوهر ز ساحل زردرویی می کشد

رنگ در خونم نماند ازبس که کاهیدم زعشق
صید من از تیغ قال زردرویی می کشد

چون چراغ صبح می میرد برای خامشی
بس کز آن رو شمع محفل زردرویی می کشد

شرم همت بین که با بخشیدن سربی دریغ
همچنان از داس، حاصل زردرویی می کشد

می کند پیوند بی نسبت عزیزان را ذلیل
برگ سبز از دست سایل زردرویی می کشد

نیست تا آیینه، هر زشتی بود صائب نکو
از دل آگاه، غافل زردرویی می کشد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۲۴۵۳

آن رخ گلرنگ می باید زصهبا بشکفد
سهل باشد غنچه گل بشکفد یا نشکفد

گر به ظاهر سرکش افتاده است، اما در لباس
یوسف مغرور بر روی زلیخا بشکفد

عیش این گلشن به خون دل چو گل آمیخته است
غوطه در خون می زند هر کس که اینجا بشکفد

می ربایندش زدست یکدگر گلهای باغ
چون نسیم صبحدم از هر که دلها بشکفد

حرص نوش از نیش گردیده است چشمش را حجاب
کوته اندیشی که از لذات دنیا بشکفد

خنده های بی تأمل را ندامت در قفاست
زود بی گل گردد آن گلبن که یکجا بشکفد

عیش چون شد عام، گردد پرده چشم حسود
وای بر آن گل که در گلزار تنها بشکفد

گر به خاکم بگذری ای نوبهار زندگی
استخوانم همچو شاخ گل سراپا بشکفد

گوشه گیرانند باغ دلگشا صائب مرا
غنچه من از نسیم بال عنقا بشکفد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۲۴۵۴

حسرت از منقار خون آلود بلبل می چکد
پاکدامانی چون شبنم از رخ گل می چکد

آب و رنگ گلستان حسن افزون می شود
هر قدر خون بیش از تیغ تغافل می چکد

گر نصیب خار می گردد گناه قسمت است
اشک شبنم در هوای دامن گل می چکد

نسبت آن طره شاداب با سنبل خطاست
آب کی در پیچ و تاب از زلف سنبل می چکد؟

حیرت سرشار، ثابت می کند سیاره را
چون عرق از روی ساقی بی تأمل می چکد

آنچه از گیرایی آن زلف و کاکل دیده ام
خون دل کی بر زمین زان زلف و کاکل می چکد؟

زیر طاق آسمانها جای خواب امن نیست
بیم سیل نوبهار از سایه پل می چکد

وسمه بر ابروی تلخ آن نگار تندخو
زهر خونخواری است کز تیغ تغافل می چکد

زود خواهد دست گلچین را گرفتن در نگار
لاله های خون که از منقار بلبل می چکد

از عرق هر دم دهد شهری به طوفان چهره اش
شبنمی گر وقت صبح از چهره گل می چکد

با تو کل تشنگان را گر بود بیعت درست
آب خضر از پنجه خشک توکل می چکد

صائب از کلک سخن پرداز ما در آتش است
خون گرمی کز سر منقار بلبل می چکد


بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
غزل شماره ۲۴۵۵

نه همین از حرف دردآلود من خون می چکد
کز نگاه حسرتم بیش از سخن خون می چکد

لاله زاری می شود گر بگذرد بر شوره زار
بس که از دامان آن پیمان شکن خون می چکد

تا که از داغ غریبی غوطه در خون زد، که باز
همچو زخم تازه از صبح وطن خون می چکد

گر یمن را نیست دل خون زان عقیق آبدار
از چه از هر پاره سنگی در یمن خون می چکد؟

بلبل یکرنگ را گر در جگر خاری خلد
شاهدان باغ را از پیرهن خون می چکد

زینهار اندیشه چیدن به خاطر مگذران
کز نگاه تند ازان سیب ذقن خون می چکد

هر کجا بی پرده گردد روی آتشناک او
جای اشک از چشم شمع انجمن خون می چکد

تا کدامین سنگدل امروز می آید به باغ
کز فغان عندلیبان چمن خون می چکد

می شود فواره خون خامه صائب در کفم
بس که از گفتار دردآلود من خون می چکد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
صفحه  صفحه 245 از 718:  « پیشین  1  ...  244  245  246  ...  717  718  پسین » 
شعر و ادبیات

Saib Tabrizi | صائب تبریزی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA