انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 11 از 16:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  16  پسین »

Hamid Reza Hendi | سانسور نوشت های حمیدرضا هندی


زن

 
برای روز جهانی منع خشونت علیه زنان ....



زندگی به صرف زندان
هم آغوش ناخودآگاه خطبه عقدی
که تمام حقم را
به ناف عقده های مردی بست
که شبیه تمام لولو های کودکی ام
ترسناک است..
که
پشتش آنقدر گرم قانونی است
که سالاری را
از سر مساوات،
میان تمام مردان تقسیم می کند..

کبودی های تنم را بغل کنم
یا پایم را به حصار خانه الصاق،
فرقی نمی کند
وقتی همیشه
نطفه بغض های نیمه کاره ام خفه می شوند
و در انزوای خودم
کثیرالانتشار، لال می شوم
که جرات برهم زدن نظم عمومی عقده هایت را ندارم..

من زنم
هم خواب عقده تا بن دندان مسلحی
که همیشه تحقیری
زیر نیم تحقیرش است
وقتی تفکرش حول کمر می چرخد و
مردانگی اش حوالی کمربند..
.
.
صدایت را هم که
به ترساندن من بالا نبری
همین که پایم را
از خیابان های شهر سانسور کنی
تنم بوی تجاوز به عنف می گیرد..

دردم می آید
که فقط در تختخواب به من اعتماد داری
و زندان خانگی ام را
به جرم فساد اجتماع توجیه می کنی..

می دانی
تجاوز شاخ و دم ندارد...


حمیدرضا هندی
     
  
زن

 


پای شعرهایم را
در یک کفش تو می کنم
تا حسرت مخاطب خاص
احساس هیچ واژه ای را جریحه دار نکند..

مخاطب خاص یعنی
نقطه چین تمام مکث هایم را
با نام تو پُر کنم
آنقدر که
شادی شعرم
از چشم های تو آب خورند و
بی کسی ام را
روی دیوار بلند مژه هایت
حاشا کنم..

تا تو
غیرت شعرهای مردی شوی
که آزادی بیانش را
واژه واژه
محدود می کنی..
.
.
دست از دیکتاتوری ات برندار
من لذت می برم
که آتش خفقان تو
در شعرهایم زبانه کشد..
و تمام افعال
حوالی اول شخص مفرد تو
ختم به خیر شوند..


حمیدرضا هندی
     
  
زن

 


این آخر هفته هم
ویولنم را سر خاکت کوک می کنم
که شعر از من جا بماند و
من از تو..
که دست های من
وکیل وصی تمام نت هایی است
که از حافظه خاطرات تو
جا مانده اند..

تو نیستی و
این ویولن می داند که
از خاک و سنگ ترانه در نمی آید..
مستأصل شده ست از جای خالی ات..
که
گیر کرده ای
لای این سیم ها و
این آرشهء لکنت گرفته
عادت کرده است به

"با تو رفتم
بیـــــــ تو باز آمدم
از سر کــــــوی او... دل دیــــوانه..

تو ای ناکام... دلِ......"


حمیدرضا هندی
     
  
زن

 


دنیا را فاکتور می گیرم
روی مرکز ثقل نگرانی های تو
تا مبادا
پارادایم چشمانت زیر سوال رود..

می دانی
نگران که می شوی
حساب سرانگشتی همه چیز
از دستم در می رود
جز آرامشی
که از کنتراست نگاهت
رونق گرفته است..
.
.
نگرانم که می شوی
ایمان می آورم
خدا همین نزدیکی
به زندگی ام
نگاه تحویل می دهد..


حمیدرضا هندی
     
  
زن

 


دست
به دامنت که می شوم
تکلیف رویا معلوم می شود..،
آنقدر که
بیخوابی ما
چشم بسته بوی پاریس می دهد
وقتی تمام شب
نگهبان حواس جمع ِ
موزه لوور چشمانت می شوم
تا هیچ سارقی
به مونالیزای لبخندت نزدیک نشود..

پاریس می شوم
در رویایی به بلندای ایفل..،
حوالی شانزلیزه چین دامنت
که ته نشین می شویم
در نگاه های هیز این شهر
وقتی
زیر سر تمام ایفل ها
از اغوش ما بلند می شود..
.
.
اینها را
تنها من می دانم
که دامنت
چقدر جاذبه دارد
برای سیگار به دست دیوانه ای
که
عابر حواس پرت شانزلیزه رویای توست..


حمیدرضا هندی
     
  
زن

 


بگذار باران
بماند
برای مبادای چترها..
زخم های دلت را
سر به هوای تنهایی کن
و عشق را
به بازی بگیر..
تا جنون شعرم
از شادی باران در گیر و دار موهایت عقب نماند..

وقتی تنها تعریف من از باران
موهای خیس تو باشد
حق بده
که چشم دیدن هیچ چتر روی سرت را نداشته باشم..
که پیچ و تاب موهایت
قانون نانوشته شعرهای من است..
.
.
با بیخیالی به دلی
که قرار است ته باران بلرزد..،
بارانی ات را در بیاور
تا باور کنم هنوز
شعری در من هست
که ارزش نوشتن داشته باشد..

شـــعری
که هر چه هست
عاشــــــقانه نیست..


حمیدرضا هندی
     
  
زن

 


کابوس هایش را دست دست می کرد
تا هنوز چشم هایش
نایی برای رویا داشته باشد..
مردی..،
حوالی دلهره از خدای نیمه ابری سجاده اش
تا مبادا سایه خودش حتی
از سرش کم شود..
وقتی جز با شبح سررفته از طاقتش
با هیچ کسی
حرف مشترک نداشت..

این روزها
حواسم باید به بی کسی ام باشد..،
می دانی
تنهایی من آنقدر سایه دارد
که دیر بجنبم، دست به اعتصاب می زنند..
مبادا عشقی
سر و کله اش میان شعرهایم پیدا شود
تا بی دست و پا ترین واژه ها
برای اشباح روی دیوار
قد علم کنند..
.
.
آن روزها شبیه زندگی بودم
این روزها شبیه دیوار
چین و برلینش توفیری نمی کند...
دور من// یا میان ما
وقتی هر دو از جدایی آب می خورند


حمیدرضا هندی
     
  
زن

 


با یک شعر یک طرفه
سر از آغوش هیچ عشقی در نمی آورم
مادامی که واژه
به درون خویش اصالت نداشته باشد
.
.
این روزها
حس شاعری را می گیرم
که مدام دسته گل تو را به شعر می دهد
وقتی استعاره ات در شعر
تنها راه برای فرار از آرزوهای ناکام است
آنقدر که
دلهره هایم را می گذارم
برای روز مبادا
کمی به نیمه پُر تو نگاه می کنم
شاید روزی توانستم
خانه ای اجاره کنم
تا هیچ کلاغی زیر پای آخر قصه من، ننشیند..
.
.
این شعر را مرتب بخوان
تکرار
تنها مامن من است
و
این از اختیارات توست
که هرکجای شعر من خواستی
حلول کنی..


حمیدرضا هندی
     
  ویرایش شده توسط: Tina_JOoON   
زن

 


در خود ریختگی یعنی
دست آموز آغوش ترمینال ها شوم
تا تمام جاده ها را شش دانگ به نامم سند بزنند
و آنقدر جاده ها را به حرف بگیرم
که پشت کامیون ها
مرا خطاب حرف هایی کنند که برای نگفتن است
تا من بمانم و بالاخانه ای که
به سیگارهای نیمه کشیده بین راه اجاره داده ام

در خود ریختگی یعنی
دار و ندار سفرم،
یک هندزفری بیشتر نباشد
یعنی به جای تو
این جاده ها هستند
که مرا عین کف دست می شناسد..
وقتی رسیدنم
قرار نیست به شرط هیچ آب قرآنِ پشت سرم باشد
.
.
در خود ریختگی یعنی
این مسافر آنقدر غربت دارد
که تعادل بی کسی اش
تنها روی پاهای سفر بهم نمی خورد


حمیدرضا هندی
     
  
زن

 


این شعر را هم
به وقت نصف النهار تو تنظیم می کنم
وقتی مبدایی
برای همه زمان ها
تا جاری باشی در زمان حال همه فعل ها
و تاریخ اینگونه رقم می خورد
در لابلای دفتر شعرها

که وقتی من
استمرار حرف هایی هستم برای تو
که سر به ابتذال عشق، فرو نمی آورند
باید مقیم صندوق صدقه ای شوم
که ترحم را از سر مساوات، به ارث می برد
.
.
می دانی
وقتی هیچ گوشی
چشم دیدن حرف های مرا ندارد
چه فرقی می کند
در حال لالایی گفتن برای تو باشم
یا شعر نوشتن روی بی کسی هایم


حمیدرضا هندی
     
  
صفحه  صفحه 11 از 16:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  16  پسین » 
شعر و ادبیات

Hamid Reza Hendi | سانسور نوشت های حمیدرضا هندی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA