انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 8 از 30:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  29  30  پسین »

Reza Farmand Poems | مجموعه اشعار رضا فرمند


زن

 
۷۱

ایمان، درختی‌ست که ریشه‌اش در توست
ایمان، پاسخی ساده به پُرسش مرگ است


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۷۲


چه کُمایی...!
بر دوشِ واژه‌هایش سنگ می‌کشند
و سکوت‌اش را میدان سنگسار کرده‌اند
و او عین خیالش نیست


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۷۳

استرس را به زمان پرت کن!
استرس را به مرگ پرت کن!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۷۴

هیچ را نگشا!
بهمن دغدغه را به روی‌ات نریز!
با هیچ ور نرو!
کاری به کار هیچ نداشته باش!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۷۵


گرسنگی، منطق خودش را دارد
با گرسنگی دو کلمه حرف حساب نمی‌توان زد


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۷۶

من جسارتم را حرام نمی‌کنم


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۷۷

لبخند، گلی‌ست که می‌اندیشد
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  ویرایش شده توسط: anything   
زن

 
۷۸

زن جوان هر شب به یاد عشق سوخته‌اش شمع می‌افروزد
و سال به سال در کنج مرگ به چله می‌نشیند
زن جوان به صدایش حتی سیاه پوشانده‌است
دریغ! دریغ!
زن جوان چو پروانه‌ای در تارهای عرفان مانده است!


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۷۹


تارعنکبوتِ عرفان پُر از جوانان بُرناست
پُر از دختران زیبا؛ و پُر از شاعران پوک


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۸۰

شکست، راهی‌ست که ناگهان تمام می‌شود
سرآغاز شکست در واژه‌هاست
در واژه‌هاست که آرمان‌ها پژمرده می‌شوند
در واژه‌هاست که خون شادمانی افسرده می‌شود
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۸۱

شعرم دستِ خسته‌ات را می‌بوسد
زیبایی‌‌ات را با سربلندی به روشنی‌ها نشان می‌دهد
اما موس‌موس نمی‌کند برای عشق‌ات؛ برای آغوش‌ات
و دویدن‌اش خوب نیست


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۸۲

تو با خودت بازی کردی که اول شوی و به خودت گل زدی!



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۸۳

تا پاک نشدم لب نگشودم طنین سخن‌هایم را سپس خواهی شنید.



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۸۴

واژه‌هایم کجا می‌توانند سبزتر شوند؟



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۸۵

گام‌ها در آغوش راه‌ها بزرگ می‌شوند!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۸۶

من اگر در خونم برهنه شوم از من نمی‌ترسی؟


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۸۷

دردِ دل با زمان سخت شده است
زبانش را زود عوض می‌کند
همگامی با زندگی سخت شده‌ست
گام‌هایش ناگهان پرواز می‌کنند



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۸۸

من توریستِ آشنایی‌ها بوده‌ام
توریستِ هماغوشی‌ها، عشق‌های پرنده
و شهروندِ همیشه‌ی شعر و تنهایی!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۸۹

سکه، صاف و ساده سخن می‌گوید؛ تعارف نمی‌کند
با آنکه هیچ‌گاه نمی گوید: «من مخلص توام!»
بی‌اندازه بی‌ریا و صمیمی‌است
از توانایی‌اش بیرون نمی‌رود؛
و مهربانی‌اش راهر لحظه می‌توان به دست گرفت


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۹۰

زمان، تن‌ام را به چنگ می‌گیرد
حضورش را زنان جوان بو می‌کشند
نگاه‌اشان، دقیق‌ترین ساعت‌هاست!



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۹۱

زن جوان با چشم‌های روشن‌اش، آسمان خود را دارد
زن جوان، سرزمین خود است؛ شهبانوی خود است؛
و پرچم هر سخن‌اش بر فراز غرورش تاب می‌خورد
خوشا...خوشا...! شهروند جان و تن‌اش بودن!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۹۲

نتوانستن، تهی‌ست!
کیست که «نتوانستن»‌‌ات را دوست بدارد؛
و آن‌را چون بلور شگفتی با هیجان به سوی آفتاب بگیرد؟


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۹۳

در تکاپوست که تار و پود خوشبختی بافته می‌شود



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۹۴

مرگ، همیشه هشیار است
مرگ، اشتباه نمی‌کند
مرگ، کامل است
دست به مرگ می‌گذارم و برمی‌خیزم



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۹۵

تو همه‌اش می‌خواهی بالای سخن‌ها بنشینی
من همه‌اش می‌خواهم زیر سایه‌ی خودم بنشینم
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۹۶

عجله، وقت را تنگ می‌کند
عجله، راه را به گام‌ها می‌پیچاند
عجله، دست‌ها را به پاها گره می‌زند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۹۷

می‌ بخشید که نبودنم آن‌همه سبز بود!



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۹۸

پیشامدی تلخ را روی میز شعرم دراز کرده‌‌ام
و راه‌ها و پنجره‌هایش را بیرون می‌کشم
می‌خواهم خود را تجربه‌ای‌ غنی‌تر کنم



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۹۹


واژه‌‌ را اگر خوب بفشاری آب می‌شود
به واژه اگر بگویی بپَر! می‌پَرد
هر چه به واژه‌‌ بگویی می‌نویسد
و هر چه به زمان بگویی گوش‌ می‌کند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۱۰۰

به سوی هرچه روی به سوی تو می‌آید.
هیچ راهی را نمی‌توان بی چشم و گوش و دل طی کرد
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  ویرایش شده توسط: anything   
زن

 
۱۰۱

همین دغدغه‌های ساده است که به دست و پای زندگی می‌پیچد
همین دغدغه‌های ساده است که می‌ریزد
و شاهراهِ زندگی را کور می‌کند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۱۰۲

باغ هم اگر باشی تنها باشی سبز نمی‌مانی



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۱۰۳

تنهایی، وحشی‌ترین جانورهاست
تنها اگر باشی
خود را باید هر روز اهلی کنی
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
زن

 
۱۰۴

یار، زمان را می‌پالاید
دوست، زمان را می‌پالاید
تنهایی، آمیزش با زمان خام است


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۱۰۵


تنهایی‌ام با شتاب‌ها درنگ می‌کند
تنهایی‌ام با شتاب‌ها سفر می‌کند


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۱۰۶

زن جوان، دلش را زیر پا گذاشته بود تا سرش روی آب بماند.



˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۱۰۷

از دلش آنقدر کپی گرفته بود که دل راستین‌اش را گم کرده بود


˜*·. ˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜˜"*°·.˜"*°··°*"˜.·°*"˜ .·*˜

۱۰۸

ناتوانی، آوندِ زهر است!
ناتوانی، کنام دیو و درد است!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
     
  
صفحه  صفحه 8 از 30:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  29  30  پسین » 
شعر و ادبیات

Reza Farmand Poems | مجموعه اشعار رضا فرمند


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA