ارسالها: 24522
#2,111
Posted: 26 Jun 2016 16:52
فیلم های ایرانی سال ۱۳۷۸ :
- آسمان پرستاره
- اعتراض
- باد ما را خواهد برد
- بادام های تلخ
- بازیگر
- بچه های نفت
- بوی کافور عطر یاس
- بیگانگان
- تخته سیاه
- تلفن
- تو را دوست دارم
- تهران روزگار نو
- جمعه
- چریکه هورام
- چشمهایش
- دارا و ندار
- دایره
- دختران انتظار
- دختران خورشید
- دستهای آلوده
- دفتری از آسمان
- دلباخته
- دوستان
- رنجر
- رویای سبز
- زمانی برای مستی اسبها
- سحرگاه پیروزی
- سهراب
- شب بی پایان
- شراره
- شوخی
- شیرهای جوان
- صنم (۱۳۷
- عروس آتش
- عشق شیشه ای
- عشق طاهر
- عینک دودی
- غاز مهاجر
- کودک و سرباز
- لانه عقابها
- متولد ماه مهر
- مثلث آبی
- مرد بارانی
- مومیایی3
- میکس
- نجوا
- نسل سوخته
- نیمه گمشده
- واهمه های حضور
- واهمه های حضور
- واهمه های حضور
- یک روز بیشتر
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,112
Posted: 26 Jun 2016 16:52
آسمان پرستاره
- کارگردان حسن قلی زاده
- نویسنده حسن قلی زاده
- بازیگران فاطمه معتمدآریا
- مجید مظفری
- رضا فیاضی
- فرهاد اصلانی
- ابراهیم آبادی
- موسیقی بهرام دهقانیار
- فیلمبرداری حسن قلی زاده
- تدوین شیرین وحیدی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۷۸
- مدت زمان
- ۹۶دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آسمان پرستاره فیلمی به کارگردانی و نویسندگی حسن قلی زاده ساختهٔ شده در سال ۱۳۷۸ است.
نسيم كه حالا زن جاافتاده اي است، خاطرات جواني اش در سال هاي 1320 را مرور مي كند. او كه پرستار است به ايستگاه قطار به پيشواز عليرضا، پسر افسر خانم كه از اراك آمده، مي رود. مادر عليرضا از آنجا كه او در امتحان هايش با نمره هاي خوب قبول شده به او اجازه داده تا تابستان را نزد خاله اش به سر برد. مهندس احسان كاملي، شوهر نسيم، نيز كه در پالايشگاه آبادان كار مي كند به تهران مي آيد و پس از آن كه محمود زماني، دوست شاعرش را ملاقات مي كند تصميم مي گيرد همراه با او، نسيم، عليرضا و دوست مشتركشان دكتر معارف براي تفريح به كافه رستوران رويال تهران بروند. در آنجا، زماني و دكتر معارف با هم مشاجره مي كنند و زماني كه بسيار حساس است به حالت قهر از كافه بيرون مي آيد. همان شب تعدادي از مأموران دولتي به منزل احسان مي ريزند و او را دستگير مي كنند. نسيم كه باردار است بر اثر ضربه مشت يكي از مأموران به شدت مصدوم مي شود و سقط جنين مي كند. اين براي او كه پس از پانزده سال مي خواسته فرزندي به دنيا آورد بسيار دردناك است. از طرفي نگران همسرش است. دكتر معارف به همراه نسيم به سراغ تيمسار كه گفته مي شود بازداشت احسان به دستور او بوده مي روند و تيمسار مي گويد كه احسان پرونده قطوري چه در زمان تحصيل و چه در زمان كار در شركت نفت دارد و از فعاليت هاي ضددولتي او در اعتصاب ها مي گويد. احسان به پاسگاه دورافتاده اي در كوير تبعيد مي شود و چندي بعد پاسگاه مورد حمله عده اي مسلح قرار مي گيرد. استوار سميع به احسان مي گويد كه خودش را نجات بدهد. استوار كشته مي شود و احسان با مهاجمان درگير مي شود. مهاجمان او را به عنوان اسير با خود مي برند ولي او در يك فرصت مناسب فرار مي كند و به زحمت خودش را به تهران نزد همسرش مي رساند. احسان در ديداري با زماني او را به لحاظ روحي بسيار آشفته مي بيند و مدتي بعد خبر مرگ زماني را مي شنود. احسان بار ديگر به دام مأموران امنيتي مي افتد و نسيم بعدها درمي يابد كه كشته شده است. سال ها بعد نسيم، خانه اي را كه زماني در آن زندگي مي كرده به عليرضا كه حالا پسر بزرگي شده و مهندس ساختمان است نشان مي دهد و قرار مي شود خانه نوسازي شود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,113
Posted: 26 Jun 2016 16:53
اعتراض

- کارگردان مسعود کیمیایی
- تهیهکننده سید ضیاء هاشمی
- نویسنده مسعود کیمیایی
- بازیگران محمدرضا فروتن
- داریوش ارجمند
- مهدی فتحی
- میترا حجار
- بیتا فرهی
- پارسا پیروزفر
- پولاد کیمیایی
- شیلا خداداد
- رامبد شکرابی
- حسام نواب صفوی
- مانی رهنما
- موسیقی مجید انتظامی
- فیلمبرداری اصغر رفیعیجم
- تدوین محمدرضا مویینی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۷۸
- کشور ایران
- زبان فارسی
اعتراض فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مسعود کیمیایی و تهیهکنندگی سید ضیاء هاشمی محصول سال ۱۳۷۸ است.
خلاصه داستان :
امیرعلی که شریفه، نامزد برادرش رضا، را به دلیل رابطه نامشروعش با مردی به نام احمد به قتل رسانده، پس از دوازده سال از زندان آزاد میشود. پیش از آزادی، هم سلولی اش محسن دربندی، انگشتری به او میدهد و به او سفارش میکند پس از گرفتن طلب او از مردی بیرون از زندان، از زنی به نام مجدی حمایت کند و سر و سامانی به زندگی او بدهد. بیرون از زندان، مادر او که حالا نابینا شده به همراه برادران و خواهران امیرعلی و شوهرخواهرش به استقبال او میآیند. امیرعلی درمییابد که در غیاب او پدرش از فراق او مرده و یوسف، یکی دیگر از برادرهایش، در یک آسایشگاه روانی بستری است. یوسف در جریان تظاهرات دانشجویی بر اثر ضرباتی که به سرش وارد آمده دچار اختلال روانی شده است. رضا، برادر آزادشدهاش را به یک پیتزافروشی در شمال شهر که محل کار اوست میبرد.
رضا عاشق دختر پولداری به نام لادن است که به اتفاق دوستانش از مشتریان دایمی پیتزافروشی است، و از طرفی تلاش میکند به ناراحتیهای روانی دوست معتادش قاسم پایان دهد. امیرعلی به زودی مجدی را پیدا میکند و در حالی که تصور میکرده مجدی همسر محسن است، درمییابد که او زنی بیوه و در واقع خواهر هم سلولیاش است که با دختر کوچکش عاطفه زندگی میکند. امیرعلی دلباخته مجدی میشود و در ملاقاتی در زندان با محسن از او اجازه عروسی با خواهرش را میخواهد و محسن نیز میپذیرد.
از سویی رضا به لادن میگوید که به خاطر اختلاف طبقاتی میان خانواده آن دو، ازدواجشان را باید فراموش کنند و بهتر است از یکدیگر جدا شوند. لادن با ناراحتی میپذیرد. یک شب رضا که برای یکی از خانهها پیتزا برده، با دوستان لادن در میهمانیای که در آن خانه برپاست روبرو میشود و خود لادن را نیز میبیند. رضا با ناراحتی به پیتزافروشی برمیگردد و مدتی بعد دوستان لادن نیز به پیتزافروشی میآیند و به او میگویند که امشب عقدکنان لادن است ولی هنوز عاقد نیامده است. امیرعلی که موفق شده طلب محسن را بگیرد، در راه بازگشت با احمد، فاسق نامزد سابق برادرش، روبرو میشود و احمد او را با ضربههای متعدد چاقو میکشد در حالی که امیرعلی در خیابان و زیر باران شدید آخرین نفسها را میکشد، لادن به پیتزافروشی که دوستانش در آن جمع شدهاند، نزد رضا بازمیگردد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,114
Posted: 26 Jun 2016 16:53
باد ما را خواهد برد

- کارگردان عباس کیارستمی
- تهیهکننده عباس کیارستمی، مارین کارمیتز
- نویسنده عباس کیارستمی، (بر اساس طرحی از محمود آیدین)
- بازیگران بهزاد دورانی، فرزاد سهرابی، مسعود منصوری،
- معصومه سلیمی، بهمن قبادی، نقره اسدی، علیرضا نادری،
- روشن کرم علمی، ریحان حیدری، لیدا سلطانی
- موسیقی پیمان یزدانیان
- فیلمبرداری محمود کلاری
- تدوین عباس کیارستمی
- مدت زمان
- ۱۱۸ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی، کردی جنوبی
باد ما را خواهد برد فیلمی ایرانی به کارگردانی عباس کیارستمی و بازیگری بهزاد دورانی محصول سال ۱۹۹۹ میلادی است.
بهزاد، کیوان، علی و جهان که اعضای یک گروه فیلمسازی هستند برای ساخت فیلمی با موضوع مراسم سوگواری محلی از تهران به روستاهای کردنشین سیاهدره و شاهپورآباد در بخش دینور، دهستان حر در کرمانشاه میروند و در انتظار مرگ پیرزنی در حال احتضار میمانند. آنها برای شخصی به نام خانم گودرزی کار میکنند. روستاییان تصور میکنند که آنها برای یافتن گنج آمدهاند و بهزاد، تنها عضو گروه که چهره اش دیده میشود نیز بدش نمیآید که مردم چنین تصوری داشته باشند. تنها چیزی که در او و دوستانش دیده میشود، حالتی از انتظار برای رخدادن یک حادثه است. گاهی او از پشت بامها، خود را به کنار خانهٔ پیرزنی میرساند که در آستانهٔ مرگ است و فرزندانش در آنجا جمع شدهاند و اندوهگین و منتظرند و گاهی نیز برای صحبت کردن با تلفن همراه، ناچار است به گورستان روستا که روی قلهٔ تپهٔ مجاور قرار دارد برود. در آنجا، جوانی در حال حفر یک گودال است. سرانجام، در حالی که به نظر میرسد همراهان بهزاد از انتظار خستهشده و رفتهاند، با ریزش گودال، جوان حفار زخمی میشود و پیرزن روستایی هم زنده میماند، اما حالا بهزاد که یک مرد جوان شهری است، در این روستای دورافتاده به درک تازهای از فلسفهٔ تولد و زندگی دست یافته است.
جوایز و تحلیل
این فیلم بهعنوان یکی از ۵۰ اثر برتر سینمای جهان در دههٔ گذشتهٔ میلادی توسط جشنواره فیلم تورنتو انتخاب شد. جایزه بزرگ سندیکای بلژیک نیز به این فیلم اهدا شد. جشنواره فیلم تورنتو در قالب برنامهای به نام «سینماتک»، فهرست ۵۰ فیلم برتر دههٔ آخر هزارهٔ دوم میلادی را با نظرسنجی از ۶۰ کارشناس فیلم از سراسر جهان انتخاب کرد. این فیلم برندهٔ جایزهٔ بزرگ هیئت داوران و جایزهٔ فیپرشی از جشنواره ونیز بوده است. مایکل اتکینسون، بعد از دیدن این فیلم در روز اول سال ۲۰۰۰ گفت: این فیلم بهترین فیلم امسال استف حتما آن را ببینید. این فیلم همچنین نامزد بهترین فیلم خارجی زبان جایزه مستقل اسپریت در ۱۹۹۷ شد
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,115
Posted: 26 Jun 2016 16:53
بادام های تلخ

- کارگردان کاظم معصومی
- تهیهکننده محسن وزیری
- نویسنده هاشم میرطالبی
- محسن وزیری
- بازیگران فریبرز عربنیا
- بهاره رهنما
- حسن جوهرچی
- امین حیایی
- جمشید مشایخی
- جلال موسوی
- فرهاد خانمحمدی
- پرویز شفیعزاده
- ضیاء شجاعیمهر
- رضا بدخش
- شهلا ریاحی (حضور افتخاری)
- موسیقی فرشید اعرابی
- فیلمبرداری مجتبی رحیمی
- تدوین سهراب میرسپاسی
- توزیعکننده کارگاه فیلم و اندیشه
- مدت زمان
- ۸۰ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
بادامهای تلخ فیلمی به کارگردانی کاظم معصومی، نویسندگی هاشم میرطالبی و محسن وزیری و تهیهکنندگی محسن وزیری محصول سال ۱۳۷۶ است. این فیلم در مهر ۱۳۷۷ بر روی پرده سینما رفت.
مهندس زرين كه در كارخانه پارس الكتريك با ساخت قطعات داخلي در جهت خودكفايي كشور مي كوشد، با قاچاقچيان ارز كه صادرات محصولات شركت و واردات قطعات مورد نياز را نيز تحت تأثير قرار داده اند درمي افتد. قاچاقچيان سه تن از همكاران مهندس زرين را ترور مي كنند و مهندس به ناچار كارخانه و خانواده خود را ترك مي كند و از دخترش ترگل و ديگر آشنايانش مي خواهدبه هيچ وجه شماره تلفن و نشاني او را به كسي ندهند. قاچاقچيان در جست و جوي كسي كه بتواند شماره تلفن و نشاني را به دست بياورد، به جواني به نام تاري برمي خورند كه در پي شكست هاي پياپي در زندگي، تصميم گرفته از ايران برود. تاري حاضر مي شود در ازاي دريافت ويزاي كانادا و بليت هواپيما و مقداري پول، محل سكونت مهندس را پيدا كند. او با ربودن كيف حاوي اسناد و مدارك او و سپس بازگرداندن آن به ترگل، خود را در دل خانواده و آشنايان مهندس زرين جا مي كند و به تدريج با توسعه روابط خود با ترگل، او را به خود علاقمند كرده، اعتمادش را جلب مي كند. ترگل كه از قصد نهايي تاري بي خبر است، هشدار سرگرد جودت، افسر نيروي انتظامي و همسايه سابق تاري را نمي پذيرد و با بي احتياطي او تاري شماره تلفن مهندس زرين را مي يابد. او از طريق دوستش علي محل سكونت زرين را پيدا مي كند و با قاچاقچيان تماس مي گيرد تا مبادله را انجام دهد. از طرفي ترگل كه براي يافتن تاري با راهنمايي علي به خانه او آمده، در اتاق او شماره تلفن و نشاني پدرش و عكس هاي او و خود را مي يابد و اصل ماجرا را مي فهمد. تاري كه پس از معامله به خانه برگشته، با ترگل روبرو مي شود. اما ترگل با تنفر از او رو مي گرداند و به خيانت متهمش مي كند. به اصرار تاري ترگل ماجراي زندگي پدرش را براي او توضيح مي دهد و تاري كه تاكنون بر اين گمان بوده كه مهندس يك كلاهبردار فراري است، به سرعت خود را به مهندس زرين مي رساند و در مقابل قاچاقچيان از او دفاع مي كند. از طرفي علي باسرگرد جودت تماس مي گيرد و نشاني زرين را به او مي دهد. مأموران نيروي انتظامي به فرماندهي سرگرد جودت خود را به محل مي رساند و با همكاري تاري قاچاقچيان دستگير مي شوند. ترگل كه دريافته تاري پدرش را نجات داده است، براي ديدن او به كافه دوستان تاري مي رود، ولي درحالي كه تاري خود را در كافه پنهان كرده است، علي به دروغ مي گويد كه او به كانادا رفته و ديگر بازنخواهد گشت.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,116
Posted: 26 Jun 2016 16:54
بازیگر

- کارگردان : محمدعلی سجادی
- تهیه کننده : حبیب اسماعیلی
- نویسنده : محمدعلی سجادی
- بازیگران : حبیب اسماعیلی ، نیکی کریمی
- محمدرضا شریفی نیا ، حمیده خیرآبادی
- غلامحسین لطفی ، محمود جعفری ، امین زندگانی
- محمد ورشوچی ، محمود بهرامی
- برنامه ریز : بهروز رشاد
- دستیار کارگردان : بهروز رشاد ، محمد آهنگرانی
- سال ساخت: ۱۳۷۸
- مدت : ۹۰ دقیقه
- زبان : انگلیسی فارسی
بازیگر فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمد علی ساجدی ساخته سال ۱۳۷۸ میباشد .
هرمز هدايتي بدنبال ورشكستگي خود، براي رهايي از طلبكاران طي صحنه سازي برادرش حامد در سانحه آتش سوزي متواري شده و ناپديد مي گردد. رويا همسر هرمز كه حامد را در مرگ همسرش مقصر مي داند پس از ملاقات با علي كه شباهت زيادي به هرمز دارد از او تقاضاي كمك مي كند. هرمز كه پس از ماجراي مرگ ساختگي خود در لاك انزوا فرورفته است با ديدن علي و شباهت زيادش به خود تصميم به قتل او مي گيرد. ولي حامد كه با باطل شدن شناسنامه هرمز صاحب اموال او شده است علي را نجات ميدهد. علي پس از نجات خود نزد رويا رفته و او را از زنده بودن هرمز آگاه مي سازد سرانجام هرمز در جريان در گيري خود با حامد كشته مي شود و علي و رويا با هم ازدواج مي كنند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,117
Posted: 26 Jun 2016 16:54
بچههای نفت

- کارگردان ابراهیم فروزش
- نویسنده ابراهیم فروزش
- بازیگران میلاد رضایی
- آذر خسروی
- میلاد شادی
- نسرین دوستان
- سجاد رضایی
- موسیقی بهنام صبوحی
- فیلمبرداری بهزاد علی آبادیان
- تدوین بهرام دهقان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۷۸
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
بچههای نفت فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم فروزش ساختهٔ سال ۱۳۷۸ است.
اسماعيل هر روز همراه دوستانش از روي لوله هاي نفت، فاصله بين روستا تا مدرسه را طي مي كند. اين در حالي است كه مادرش زندگي او و دو خواهرش را در غياب پدر كه براي يافتن شغل بهتر راهي كشورهاي جنوب خليج فارس شده است به سختي و در تنگدستي اداره مي كند. مادر اسماعيل براي كسب معاش و هزينه هاي زندگي به هر كاري از جمله جمع آوري نفت سياه به طور قاچاق دست مي زند تا ضمناً بدهي هاي شوهرش را به نزول خواري به نام خيرالله بپردازد و تنها سرمايه شان يعني يك الاغ كور را از گرو درآورد. اسماعيل نيز در اين راه ياري رسان اوست و از گل فروشي گرفته تا شرط بندي با دوستان هم مدرسه اي اش را پيشه مي كند تا بخشي از هزينه هاي خانواده را به عهده بگيرد. اما واگذاري منزل به خيرالله جهت پرداخت مانده بدهي پدر از سوي مادر و كوچ خانواده باعث مي شود كه اسماعيل براي پرداخت اين بدهي سخت به تكاپو بيافتد و در جريان يك شرط بندي از روي لوله هاي نفت يك دره عميق گذر كند. سرانجام او موفق از اين ميدان بيرون مي آيد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,118
Posted: 27 Jun 2016 22:53
بوی کافور عطر یاس


- کارگردان بهمن فرمانآرا
- تهیهکننده مرتضی شایسته
- فضلالله یوسفپور
- نویسنده بهمن فرمانآرا
- بازیگران ابراهیم آبادی
- داریوش اسدزاده
- فیروز بهجتمحمدی
- ولی شیراندامی
- حسین کسبیان
- رضا کیانیان
- مهتاج نجومی
- پریوش نظریه
- رویا نونهالی
- بهمن فرمانآرا
- موسیقی احمد پژمان
- فیلمبرداری محمود کلاری
- تدوین عباس گنجوی
- توزیعکننده هدایت فیلم
- مدت زمان
- ۹۲ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
بوی کافور عطر یاس فیلمی به کارگردانی و نویسندگی بهمن فرمانآرا و تهیهکنندگی مرتضی شایسته و فضلالله یوسفپور ساخته سال ۱۳۷۸ است. این فیلم در سال ۱۳۷۹ بر روی پرده سینما رفت
بهمن فرجامي فيلمسازي است كه پس از سال ها دوري از فيلمسازي مي خواهد به سفارش تلويزيون ژاپن فيلم مستندي درباره آداب و رسوم پس از مرگ در ايران بسازد. او در سالروز مرگ همسرش به بهشت زهرا مي رود و در راه زن جواني را سوار مي كند و زن جنين بچه اي مرده را در ماشين جا مي گذارد. در بهشت زهرا معلوم مي شود كه در گور كناري قبر زنش (كه متعلق به اوست) كس ديگري را خاك كرده اند. او به سراغ وكيلش مي رود تا اين امور را رفع و رجوع كند. بعد باخبر مي شود كه دوست نويسنده اش ـ امير ـ به طرز مشكوكي گم شده و براي يافتنش به سردخانه بيمارستاني مي رود. اين دوست بعدتر پيدا مي شود و موقتاً خيال فرجامي راحت مي شود. مقدمات فيلم مستند ـ كه حالا عملاً تبديل به فيلمي درباره مرگ خودش شده ـ ادامه مي يابد؛ خريدن ترمه، سفارش حجله، و انتخاب بازيگران. فرجامي به مادرش نيز كه دچار آلزايمر شده سرمي زند و برايش قصه مي خواند. در اين ميان خبر مرگ دوست نويسنده اش باعث ايست قلبي او مي شود. پس از آن تصميم مي گيرد قرار فيلمبرداري را لغو كند. فردا صبح فرجامي از خواب برمي خيزد و درمي يابد كه مرده و همه بستگان و گروه فيلمبرداري براي اجراي مراسمي (به قول او) بدسليقه آمده اند. تلفن زنگ مي زند؛ پسر فرجامي كه خبر تولد نوه اش را مي دهد. مرگي در كار نيست، همه چيز كابوسي بيش نبوده است.
جشنوارهها
چشنوارهها و جوایز فیلم بوی کافور عطر یاس به قرار زیر است:
جشنواره فیلم فجر - دوره هجدهم
سیمرغ بلورین بهترین بهترین فیلمنامه بخش بینالملل (بهمن فرمانآرا)
سیمرغ بلورین بهترین بهترین کارگردانی (بهمن فرمانآرا)
سیمرغ بلورین بهترین فیلم (مرتضی شایسته)
سیمرغ بلورین نقش دوم زن (رویا نونهالی)
سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن (احمد پژمان)
سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی (مهرداد شکرآبی)
سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری (محمود کلاری)
سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه (ژیلا مهرجویی)
کاندیدا بهترین فیلمنامه (بهمن فرمانآرا)
کاندیدا بهترین صدابرداری و صداگذاری (پرویز آبنار)
جشن خانه سینما - دوره چهارم
تندیس زرین نقش دوم زن (رویا نونهالی)
تندیس زرین بهترین موسیقی متن (احمد پژمان)
کاندیدا بهترین طراحی صحنه و لباس (ژیلا مهرجویی)
کاندیدا بهترین تدوین (عباس گنجوی)
کاندیدا بهترین چهرهپردازی (مهرداد شکرآبی)
کاندیدا بهترین کیفیت لابراتواری
جشنواره فیلم اجتماعی آبادان ـ دوره دوم
فیلمنامه برگزیده جشنواره (بهمن فرمانآرا)
جشنواره فیلمهای ایرانی مرکز فیلم شیکاگو ـ دوره یازدهم
جایزه بهترین فیلم تماشاگران بهترین فیلم (مرتضی شایسته)
جشنواره فیلم برلین ـ پنجاه و یکم
جایزه نتپک بهترین فیلم (مرتضی شایسته)
جشنواره فیلم استانبول ـ دوره بیستم
جایزه فیپرشی بهترین فیلم (مرتضی شایسته)
حضور در جشنوارههای داخلی و خارجی
جشنواره بینالمللی فیلم ونکوور ـ دوره نوزدهم
جشنواره بینالمللی فیلم نیویورک ـ دوره سی و هشتم
جشنواره بینالمللی فیلم مونترال ـ دوره بیست و چهارم
جشنواره بینالمللی فیلمهای ایرانی موزه هنرهای زیبای بوستن ـ دوره هفتم
جشنواره بینالمللی فیلم سه قاره نانت ـ دوره بیست و دوم
جشنواره بینالمللی فیلم سه قاره بروژ ـ دوره هجدهم
جشنواره بینالمللی فیلم برگن
جشنواره بینالمللی فیلم بانکوک ـ دوره چهارم
جشنواره بینالمللی فیلم اشپلیت (کرواسی)
جشنواره بینالمللی فیلم آنکارا ـ دوره بیستم
جشنواره بینالمللی فیلم NAT ـ دوره دوازدهم (دانمارک)
جشنواره بینالمللی فیلم سیاتل ـ دوره بیست و هفتم
جشنواره بینالمللی فیلم سن فرانسیسکو ـ دوره چهل و چهارم
جشنواره بینالمللی فیلمهای ایرانی در موزه هنرهای زیبای هیوستن ـ دوره نهم
جشنواره بینالمللی فیلمهای ایرانی دانشگاه رایس تگزاس ـ دوره نهم
جشنواره بینالمللی فیلم ملبورن ـ دوره پنجاهم
جشنواره بینالمللی فیلم لندن ـ دوره چهل و پنجم
جشنواره بینالمللی فیلم گوتنبرگ ـ دوره بیست و پنجم
جشنواره بینالمللی فیلم بیروت ـ دوره چهارم
جشنواره بینالمللی فیلم بریسبن (استرالیا)
جشنواره بینالمللی فیلم هنری اسلواکی
جشنواره بینالمللی فیلم رن (چشم انداز ایران) ـ دوره چهاردهم
جشنواره برنامه پرواز فیلمهای ایرانی در سازمان فرهنگی آسیاکاسا بارسلون
جشنواره برنامه «فاصله نزدیک دور» در خانه فرهنگهای جهان (آلمان)
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,119
Posted: 27 Jun 2016 22:53
بیگانگان
- کارگردان : رامین بحرانی
- دستیار کارگردان : انوشیروان آتشی
- نویسنده : رامین بحرانی
- تهیه کننده : محمدصادق آذین
- مدیر تولید : محمدصادق آذین
- فیلمبردار : امیر کریمی
- تدوین : حسن ایوبی
- آهنگساز : پیمان یزدانیان
- صداگذاری و میکس : احمد کلانتری
- طراح چهره پردازی : محمدرضا توسلی
- چهره پرداز : محمدرضا توسلی
- ژانر : اجتماعی
- سال ساخت: ۱۳۷۸
- مدت : ۸۳ دقیقه
بیگانگان فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رامین بحرانی ساخته سال ۱۳۷۸ میباشد .
جوانی به نام کاوه که مقیم آمریکاست به ایران می آید و با یک کوله پشتی و یک کلید قدیمی زنگ زده در دستش، جاده های جنوبی ایران را در پی یافتن خانه ی کودکی پدرش که به تازگی درگذشته، طی می کند....
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,120
Posted: 27 Jun 2016 22:54
تخته سیاه

- کارگردان سمیرا مخملباف
- تهیهکننده محمد احمدی
- نویسنده سمیرا مخملباف
- بازیگران بهناز جعفری
- سعید محمدی
- بهمن قبادی
- محمدکریم رحمتی
- هیاض رستمی
- سلمان اکبری
- رفعت مرادی ,
- امين محمدي
- موسیقی محمدرضا درویشی
- فیلمبرداری ابراهیم غفوری
- تدوین محسن مخملباف
- مدت زمان
- ۸۲ دقیقه
- کشور ایران پرچم ایران
- زبان کردی
تخته سیاه نام فیلمی ایرانی است به کارگردانی سمیرا مخملباف محصول سال ۲۰۰۰ میلادی.
صدابرداری فیلم را بهروز شهامت انجام دادهاست و عکاس آن میثم مخملباف است.
تخته سیاه پس از فیلم سیب (۱۳۷۴) دومین ساخته سمیرا مخملباف است که موفق شد جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره کن سال ۲۰۰۰ را از آن خود کند
خلاصه داستان :
- چند آموزگار كه بر پشت خود تخته سياه حمل مي كنند در جاده هاي كوهستاني كردستان، هم مرز با عراق در جستجوي كساني هستند كه به آنها درس بدهند ولي كسي را پيدا نمي كنند. ناگهان همه با شنيدن صداي هلي كوپتر پراكنده مي شوند و سعي مي كنند خود را پنهان كنند. سپس براي استتار، تخته سياهشان را گل مالي مي كنند و به زودي از هم جدا مي شوند. فقط سعيد و ريبوار همچنان با يكديگر همراهند ولي همراهي آنها نيز مدت زيادي طول نمي كشد. ريبوار بالاي كوه مي رود و سعيد عازم روستا مي شود. سعيد سر راهش با پيرمردي كه نامه اي از پسر اسيرش دارد و نيز يك پيرزن برخورد مي كند. ريبوار در كوهستان با چند پسر جوان كه هر يك بسته اي را بر پشت خود حمل مي كنند برخورد مي كند. ريبوار درباره اهميت خواندن و نوشتن با آن ها حرف مي زند ولي بچه ها كه از آن طرف مرز عراق جنس قاچاق با خود مي آورند اهميتي به گفته هاي او نمي دهند و از او مي خواهند كه راه را برايشان باز كند. از آن طرف، سعيد به تعدادي پيرمرد كه در ميان آنها فقط يك زن جوان به نام حلاله با كودك خردسالش ديده مي شود، برمي خورد. سعيد تلاش مي كند آنها را به فراگرفتن سواد تشويق كند ولي با بي اعتنايي آنها روبرو مي شود كه مي گويند ما آواره ايم و دنبال مرز مي گرديم. سعيد مي پذيرد تا در ازاي چند گردو، راه را به آنها نشان دهد. حلاله كه شوهرش مرده نيز مي پذيرد تا در مقابل تخته سياه سعيد ـ به عنوان مهريه ـ همسر او شود. يكي از مردان، مراسم عقد را به جا مي آورد ولي زن كوچك ترين توجهي به همسر جديدش ندارد و تلاش هاي سعيد براي باسواد كردن او نيز فايده اي ندارد. ريبوار نيز همچنان با بچه ها درباره سوادآموزي حرف مي زند. هر دو گروه بچه ها و پيرمردها با صداي تيراندازي سربازان مرزي فرار مي كنند و بچه ها مي كوشند در ميان گله گوسفندان خود را پنهان كنند، ولي عده اي از آنها كشته مي شوند. سعيد، پيرمردها را به نزديكي مرز مي رساند. آنها از سعيد درخواست مي كنند با آنها بماند ولي سعيد نمي پذيرد و پيش از ترك آنها حلاله را طلاق مي دهد، در حالي كه تخته سياهش همچنان نزد حلاله مي ماند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند