ارسالها: 24522
#2,171
Posted: 4 Jul 2016 21:38
آوازخوان

- کارگردان کاظم معصومی
- تهیهکننده سیدمحسن وزیری
- نویسنده سیدمحسن وزیری
- بازیگران یوسف مرادیان
- حمیدرضا شفیع زاده
- رزیتا غفاری
- داریوش سلیمی
- محمدمیلاد موثقی
- موسیقی جمشید عندلیبی
- فیلمبرداری علی الهیاری
- تدوین محمد حقیقی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۷۹
- مدت زمان
- ۸۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
آوازخوان (فیلم) فیلمی به کارگردانی کاظم معصومی و نویسندگی سیدمحسن وزیری ساختهٔ سال ۱۳۷۹ است.
خانم جواني كه خود را كتي معيني، خبرنگار شبكه ي تلويزيوني ZDF آلمان معرفي مي كند، در حين برگزاري جشن خرما در ارگ جديد بم به تماشاي كنسرت ميلاد، پسر دوازده ساله اي كه خواننده ي آهنگ هاي اصيل ايراني است مي رود. او در پايان كنسرت از ميلاد دعوت مي كند براي مصاحبه به هتل محل اقامت او بيايد. در هتل، خانم معيني با ميلاد درباره ي زندگي خانوادگي اش صحبت مي كند. ميلاد به او مي گويد كه مادرش سال ها پيش مرده و پدرش كه مهندس است، مديريت توليد يك كارخانه ي اتومبيل سازي را در كرمان بر عهده دارد. خانم معيني به ميلاد و سرپرست گروه اركستر ـ آقاي مياندهي ـ مي گويد كه مايل است ميلاد را همراه با گروه براي اجراي موسيقي اصيل ايراني به آلمان ببرد. او همچنين پيشنهاد مي كند ميلاد خود را براي تحصيل موسيقي در يكي از مدارس موسيقي وين آماده كند. سرپرست گروه اين كار را موكول به اجازه ي پدر ميلاد مي كند. در حالي كه خانم معيني مشتاقانه در همه ي كنسرت هاي ميلاد حضور دارد، حبيب ـ يكي از دوستان مياندهي كه مديريت برگزاري كنسرت ها را دارد ـ به او پيشنهاد ازدواج مي دهد، اما او جدي نمي گيرد. درهمان روزي كه خانم معيني قرار است در تدارك سفر به آلمان، به همراه ميلاد به تهران برود، پدر ميلاد سر مي رسد و به زودي ميلاد درمي يابد كه خانم معيني در واقع مادر اوست كه پدرش سال ها قبل، زماني كه ميلاد بسيار كوچك بوده، از او جدا شده بود. پدر به ميلاد مي گويد كه مادرش منتظر اوست.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,172
Posted: 4 Jul 2016 21:39
ابر و خورشید
- کارگردان : محمدحسین حقیقی
- نویسنده : محمدحسین حقیقی
- بازیگران : جمشید هاشم پور ، آتنه فقیه نصیری
- آتیلا پسیانی ، قاسم زارع ، فرهاد قائمیان
- منشی صحنه : شهره فهیمی
- مدیر فیلمبرداری : محمد داوودی
- تدوین : مهرزاد مینویی
- طراح صحنه و لباس : رسول ملاقلی پور
- آهنگساز : احمد پژمان
- صدابردار : مهدی دارابی
- طراح چهره پردازی : مهدی حبیبی پور
- سال ساخت: ۱۳۷۹
- مدت : ۹۰ دقیقه
ابر و خورشید فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمد حسین حقیقی ساخته سال ۱۳۷۹ میباشد .
برگزاری یک همایش بین المللی مصادف با خروج دود از سیلوی شکستة شهر است ، در داخل این سیلو که از زمان جنگ باقی مانده مواد منفجره قرار دارد ، رحیم که در زمان جنگ ریه اش دچار آسیب شیمیائی شده برای خنثی کردن مواد منفجره دست بکار می شود .
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,173
Posted: 4 Jul 2016 21:40
از صمیم قلب
- کارگردان بهرام کاظمی
- تهیهکننده داریوش بابائیان
- خسرو امیرصادقی
- نویسنده محسن دامادی
- بازیگران فریبرز عرب نیا
- ماهایا پطروسیان
- عسل بدیعی
- صبا آقاجانی
- منوچهر علیپور
- موسیقی کارن همایون فر
- فیلمبرداری مجتبی رحیمی
- تدوین مهدی رجاییان
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۷۹
- مدت زمان
- ۹۲دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
از صمیم قلب فیلمی به کارگردانی بهرام کاظمی و نویسندگی محسن دامادی ساختهٔ سال ۱۳۷۹ است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,175
Posted: 5 Jul 2016 17:50
realsex_mazyar: متاسفانه لحظاتی پیش عباس کیارستمی فوت کرد ...
بله متاسفانه ایشون در فرانسه بعلت بیماری که داشتن فوت کردن .
یادش گرامی و روانش شاد ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24522
#2,176
Posted: 6 Jul 2016 17:22
از کنار هم می گذریم

- کارگردان : ایرج کریمی
- نویسنده : ایرج کریمی
- تهیه کننده : حسین زندباف
- بازیگران : فریبا کامران ، مهران رجبی
- شاهرخ فروتنیان ، مهرداد محتشمی ،
- مدیر تولید : محمدصادق آذین
- مدیر فیلمبرداری : کاظم شهبازی
- عکس : مجید صباغ بهروز
- تدوین : حسین زندباف
- طراح صحنه و لباس : هاله تبریزی
- آهنگساز : پیمان یزدانیان
- ژانر : اجتماعی
- سال ساخت: ۱۳۷۹
- مدت : ۹۳ دقیقه
- زبان : فارسی
از کنار هم می گذریم نام فیلمی ایرانی ساخته ایرج کریمی در سال ۱۳۷۹ است.
سرنشينان چند اتومبيل كه همديگر را نمي شناسند، در جاده راهي شمال هستند. ارس، كودكي كه بيماري مرگباري دارد، همراه پدرش راهي شهرستان لنگرود هستند. راننده نعش كشي به نام اسدالله كه از كودكي آرزو داشته راننده نعش كش شود، در طول راه براي صاحب عزا كه گاهي مي گريد، درباره عشق و آرزو و زندگي و مرگ صحبت مي كند. ارس در اتومبيل پدرش نوشته هاي روي اتومبيل هاي بياباني را مي خواند و به اين ترتيب عطش اش را به خواندن سيراب مي كند. در اتومبيل ديگري يك آرشيتكت ميان سال كه به تازگي از همسرش جدا شده، همراه دو پسرش راهي شمال هستند. پسر بزرگترش آرزو دارد منتقد فيلم شود و پدر كه با او مخالف است، سعي دارد او را قانع كند كه نقدنويسي راه مناسبي براي گذران زندگي نيست. سپنتا پسر كوچكتر بازيگوش و سربه هواست مدام از درس خواندن فرار مي كند و تذكرهاي پدرش هم به او بي اثر است. در اتومبيل چهارم ژاله و شيوا در حال رفتن به شمال هستند. ژاله به تازگي همسر نقاش اش به نام مهران را از دست داده و با شيوا، همسر دوم شوهرش، در مجلس ختم مرد آشنا شده است. آنها با هم درباره مرد زندگي شان و رابطه شخصي شان با او صحبت مي كنند. ژاله آخرين نامه مهران را كه پيش از مرگش براي او پست كرده به شيوا نشان مي دهد. اتومبيل آنها بين راه پنچر مي شود و ارس و پدرش براي كمك به آنها سر مي رسند. ارس نزد شيوا مي ماند و پدرش و ژاله براي پنچرگيري مي روند. شيوا كه حوصله سئوال ها و بحث هاي كودكانه ارس را ندارد نامه مهران را به او مي دهد تا بخواند. ارس كه خسته شده به تنهايي به سمت لنگرود مي رود و وقتي پدرش مي رسد كه او رفته است. پدر عصباني مي شود و دنبال ارس مي رود، در حالي كه نامه مهران هم پيش ارس جا مانده و ژاله از دست شيوا كه نامه را از دست داده، عصباني است. در يك رستوران بين راه، راننده نعش كش براي ناهار نگه مي دارد و كم كم ساير اتومبيل ها هم سر مي رسند. ارس با سپنتا آشنا مي شود و نامه مهران را پيش او جا مي گذارد. مسافران غذاي شان را مي خورند و راه مي افتند كه بروند. ژاله از پدر ارس سراغ نامه را مي گيرد و ارس مي گويد نامه را جا گذاشته است. سپنتا نامه را به پدرش مي دهد و او نامه را مي خواند. برادر بزرگ سپنتا كه از طلاق پدر و مادرش ناراضي ست، در غروب شهري ساحلي به تنهايي به تهران بازمي گردد. پدرش نامه را در صندوق پست مي اندازد و شيوا كه در اتومبيل ژاله تنهاست با صداي تصادف اتومبيل ارس و پدرش بيدار مي شود. ژاله نيز كه شيوا را رها كرده، سوار بر نعش كش اسدالله به سمت تهران مي آيد و اسدالله همان حرف هاي هميشگي را براي او تكرار مي كند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,177
Posted: 6 Jul 2016 17:24
ازدواج غیابی


- کارگردان کاظم معصومی
- تهیهکننده سیدمحسن وزیری
- نویسنده سیدمحسن وزیری
- بازیگران احمدرضا عابدزاده
- مرجان شاهی
- سحر ولدبیگی
- ایمان ساکی
- نیکو خردمند
- موسیقی کمال سهرابی
- جمشید عندلیبی
- فیلمبرداری مجتبی رحیمی
- تدوین سهراب میرسپاسی
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۷۹
- مدت زمان
- ۹۰دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
ازدواج غیابی فیلمی به کارگردانی کاظم معصومی و نویسندگی سیدمحسن وزیری ساختهٔ سال ۱۳۷۹ است.
بيتا دختر حاج آقا حكمي از خانواده اي متدين در اصفهان، براي رفتن به دانشگاه در تهران اعتصاب غذا مي كند تا سرانجام پدرش موافقت مي كند كه او رابه همراه دايه اش، سيما روانه تهران كند. اما بي تا در همان بدو ورودش به دانشگاه با جواني آشنا شده و عليرغم توصيه هاي سيما با او رابطه صميمانه اي پيدا مي كند. اين در حالي است كه پدر بيتا او را براي برادرزاده اش علي در نظر گرفته كه به زودي با پايان يافتن تحصيلاتش از خارج كشور باز مي گردد. اما بيتا تصميم مي گيرد به انتخاب خودش ازدواج كند. اگر چه پسر نيز به دلايل مختلف تمايل به فراهم آوردن زندگي مناسب و سپس تشكيل خانواده را ندارد از همين رو عليرغم درخواست بيتا اقدامي جهت صحبت با پدر او به عمل نمي آورد. علي به ايران آمده و بيتا هم به اصفهان فرا خوانده مي شود. ولي درشب نامزدي، بيتا از علي مي خواهد كه به يك بهانه واهي از ازدواج با او صرفه نظر كند و اين موضوع را به عمويش بگويد. علي كه متوجه مي شود بيتا كس ديگري را دوست دارد، درخواست وي را اجابت كرده و به عمويش اطلاع مي دهد كه ديگر قصد ازدواج با دختر او راندارد. بيتا و سيما به تهران باز مي گردند ولي مرد مورد علاقه اش همراه مادر و دوستانش، مهندس فرزين و دخترش مهشيد، براي برنامه ريزي ساخت يك سري آپارتمان به ويلاي فرزين به شمال رفته اند. بيتا طي مسافرتش به شمال متوجه مي شود كه جوان مورد علاقه اش برخلاف وعده هاي قبلي تمايلي به ازدواج با او ندارد و بر آن است ضمن ازدواج با مهشيد كه در آمريكا اقامت دارد. هم مهاجرت اش به آن سوي آب ها را تضمين نموده و هم معاملاتش با فرزين را دو قبضه كند. پدر با اطلاع از ماجرا به تهران آمده و براي رضاي دل دخترش كه از نااميدي خود كشي كرده، جوان را مجبور مي كند تا با وي ازدواج كند اما بيتا ديگر جوان نادم را نمي خواهد و عشق اورا از قلبش بيرون كرده است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,178
Posted: 6 Jul 2016 17:25
انتظار

- کارگردان محمد نوری زاد
- نویسنده محمد نوری زاد
- بازیگران محمدعلی کشاورز
- زهرا امیرابراهیمی
- مجید مشیری
- رضا سعیدی
- زهرا سعیدی
- موسیقی سیدمحمد میرزمانی
- فیلمبرداری محمدتقی پاک سیما
- تدوین مهران قدکچیان
- محمد نوری زاد
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۷۹
- مدت زمان
- ۹۶دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
انتظار (فیلم ۱۳۷۹) فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمد نوری زاد ساختهٔ سال ۱۳۷۹ است.
گلنسا، فارغ التحصيل رشته فلسفه و كامپيوتر براي كار به تهران مهاجرت مي كند و در يك شركت بزرگ بين المللي به كار مي پردازد، مهندس دبير، رييس شركت با نظر سويي كه به گلنسا دارد او را در يك شرايط و موقعيت انجام شده قرار مي دهد و با فريب و نيرنگ و سرانجام با زور، تلاش مي كند گلنسا را بفريبد، اما گلنسا با عملي يوسف گونه از آن دام رهايي مي يابد و به معرفتي نيك دست مي يابد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,179
Posted: 6 Jul 2016 17:26
باران

- کارگردان مجید مجیدی
- بازیگران رضا ناجی
- حسین عابدینی
- زهرا بهرامی
- حسین رحیمی
- غلامحسین بخشی
- موسیقی احمد پژمان
- تاریخهای انتشار
- ۳۱ ژانویه ۲۰۰۱
- مدت زمان
- ۹۴ دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
باران فیلمی به کارگردانی مجید مجیدی ساخته سال ۱۳۷۹ میباشد
در یک برج در حال ساخت عدهای کارگر روستایی و افغانی مشغول بکار هستند. لطیف کارگر روستایی که مسئول خدمات و تغذیه کارگران نیز هست، باخبر میشود که بعد از مجروح شدن یک کارگر افغانی، اینک پسر او رحمت، جایش مشغول کار است. به دلیل جثه ضعیف رحمت وظیفه خدمات دادن به کارگران را به او میسپارند و لطیف کار راحت خود را از دست میدهد. این کار لطیف را عصبانی میکند و او در پی آزار رحمت برمی آید. یک روز متوجه میشود که رحمت در واقع دختری است به نام باران که از سر ناچاری در میان مردان به جای پدر کار میکند و همین موضوع باعث میشود که لطیف به کمک باران بیاید و در این بین به او دل میبندد، ولی با منع کار برای افغانیها، لطیف به دنبال باران میگردد و وقتی وضعیت زندگی آنها را میبیند، همه پس انداز خود را به خانواده او میدهد، ولی بعد متوجه میشود که باران و خانواده اش قصد دارند برای همیشه ایران را ترک کنند.
جوایز :
برنده جایزه بزرگ بهترین فیلم جشنواره بینالمللی فیلم مونترال ۲۰۰۱
برنده جایزه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم مونترال ۲۰۰۱
نامزد هوگو طلایی جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو ۲۰۰۱
برنده جایزه آزادی بیان هیئت ملی بازبینی فیلم ۲۰۰۱
نامزد جایزه ستلایت بهترین فیلم خارجی زبان ۲۰۰۲
برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۹
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24522
#2,180
Posted: 6 Jul 2016 17:26
بچههای بد


- کارگردان علیرضا داوودنژاد
- تهیهکننده محمدشریف چابک
- علیرضا داوودنژاد
- نویسنده رضا داوودنژاد
- علیرضا داوودنژاد
- بازیگران رضا داوودنژاد
- زهرا داوودنژاد
- سیاوش حکمت شمار
- احترام السادات حبیبیان
- بهاره رهنما
- موسیقی اکبر مشکوتی
- تدوین مصطفی خرقه پوش
- تاریخهای انتشار
- ۱۳۷۹
- مدت زمان
- ۸۷دقیقه
- کشور ایران
- زبان فارسی
بچههای بد فیلمی به کارگردانی علیرضا داوودنژاد و نویسندگی رضا داوودنژاد، علیرضا داوودنژاد ساختهٔ سال ۱۳۷۹ است.
رضا و سياوش دو دوست قديمي پس از سه سال بطور اتفاقي همديگر را ملاقات كرده و به ويلاي سياوش واقع در شمال كشور مي روند. در ميانه راه با دختري بنام رويا آشنا شده و او را همراه خود به شمال مي برند. رويا با بياد آوردن گذشته تلخ خود اقدام به خودكشي مي كند. رضا و سياوش به گمان مرگ رويا اقدام به دفن او مي كنند اما وقتي رويا را زنده مي يابند او را به بيمارستان منتقل مي كنند. رويا پس از به هوش آمدن از بيمارستان متواري شده اما مجدداً بطور اتفاقي با آن ها مواجه شده و به شمال مي رود. رويا در پي سؤالات مكرر رضا و سياوش اعتراف به قتل مي كند و سرانجام ناپديد مي شود.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند