ارسالها: 12860
#363
Posted: 8 Jun 2017 23:48
ماجرای عجیب و غریب تابلوی ابتدای حرم امام
سرهنگ بهمنیار: در حیاط حرم، تابلویی است که سمت ضریح را اشتباه نشان میدهد از اینرو خوشبختانه تروریستها به جای ورود به حرم، به حیاط پشتی رفتند.......!!!!!!
نظراتی در توئیتر:
قشنگ مملکت امام زمانه. موقعیت ابزورد. در حد کارتون رود رانر. جهت تابلو اشتباه بوده.
هر چیزی اضافه کنیم از طنز ماجرا کم میکنه
تو حرم که تابلو اشتباه بود تو مجلس هم که راه صحن رو گم کردن. واقعا مملکت امام زمانه
الکی میگن که مثلا امداد غیبی شده و جهته تابلو حرم تغییر کرده و راه را اشتباه رفتن در صورتیکه نتونستن وارد اونجا شن
یاد اون صحنه از «لیلی با من است» افتادم که یه چیزی کنار تابلوی خط مقدم منفجر شد و باعث شد پرویز پرستویی صاف بره خط مقدم.
میگن یارو قبل از منفجر کردن خودش تو مرقد داد زده" اقا ما که ترکیدیم، ولی ناموسا دو تا تابلوی راهنمایی بزنید اینجا ملت تو این گرما گیج نشن"
احتمالا آخرین فریادی هم که اون انتحاری شنیده، صدای دوستش بوده که داد زده: "داداچ داری اشتباه میزنی"
آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه حقیقتا...
گفتن تابلوی اشتباه سمت ضریح باعث شده تروریستها سر از حیاط پشتی دربیارن...همین مثال ساده نشون میده مملکت رو چطوری اداره میکنن
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12860
#364
Posted: 9 Jun 2017 00:27
جهان به خدایی لطیف محتاج تر است
نام خدا را می برد و شلیک می کرد! و به لهجه فصیح عربی می گفت: آیا فکر می کنید ما از اینجا خواهیم رفت؟ نه ما به اذن خدا اینجا می مانیم! گفتند زبانش عربی بود اما لهجه اش به هیچ کشوری نمی ماند، نه به عراق و نه لبنان و نه شام و و مصر و سوریه...
دنبال کشورش روی نقشه ها نباش . آن زبان که نام خدا را می برد و شلیک می کند، زبان هیچ کشوری نیست، زبان اعماق دوزخ است، زبان هاویه است، زبان تعصب است، زبان نادانی و جهل و تاریکی. زبان جزم و جمود ،زبان افراطی گری و آن لهجه ، هر چه که باشد، لهجه نفرت است و خشونت. مهم نیست که این زبان عربی باشد یا فارسی ، انگلیسی یا فرانسه... این زبان به هر الفبایی که تکلم کند ، فصیح نیست، الکن است، با لغاتی وحشت انگیز و قواعدی غلط.
بیا از میان همه زبان های جهان، زبان تفاهم را انتخاب کنیم، الفبای انسانیت را، لهجه مهربانی را... بیا به زبانی صحبت کنیم که جهان نترسد، به زبان گفتگو به لهجه مدارا!..جهانی به خدایی لطیف محتاج تر است تا به خدایی قهار و منتقم....ما تنها زبان این خدا را می فهمیم
عرفان نظرآهاری
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12860
#366
Posted: 9 Jun 2017 00:36
اقدام جمعی از طراحان وگرافیستهای کشور

همراه شو عزیز!
دشوار زندگی / هرگز برای ما / بی رزم مشترک / آسان نمی شود.
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12860
#368
Posted: 9 Jun 2017 13:07
جان به در بردن از «ترقه» و «آتش»
مقام معظم رهبری در اولین واکنش به وقایع تروریستی اخیر، حمله به مجلس و مرقد امام و درگیری چند ساعته تروریستها در وسط تهران و کشته و زخمی شدن دهها نفر را یکجور «ترقه بازی» دانست. بعضی صاحبنظران عرصه ولایت این پیام ایشان را حاکی از بصیرت بالای ایشان و به این شکل تفسیر کردند که ایشان با این کار خواسته که تروریستها را تحقیر نماید و به آنها پیام بدهد که کارشان اصلا هم درد نداشته است و با این حرف هم حرص آنها را در بیاورد و هم جو وحشت و اضطراب عمومی را کاهش دهد. در این مورد که این حرف چقدر حرص تروریستها را در آورده اطلاعات موثقی وجود ندارد،
اما در مورد کاهش وحشت و اضطراب مردم به احتمال زیاد بیانات معظم له اثر معکوس داشته است. چرا که حالا خیلی از مردم پیش خودشان فکر میکنند آن گروه تروریستی که ترقه بازیاش اینگونه است، اگر خدایی ناکرده بخواهد وارد فاز حملات جدیتر بشود چهها که نخواهد کرد و احتمالا چیزی از ما باقی نخواهد گذاشت. به هر حال به نظر میرسد بهتر بود که رهبر فرزانهمان در اولین واکنش، کمی همدلانه تر با مردمی که در این ترقه بازیها سوراخ سوراخ و یا تکه تکه شدهاند برخورد میکرد و مثل هر رهبر دیگری این کشتار را محکوم کرده و به مردمش تسلیت میگفت. آخرش هم خب دو تا مشت محکم بر دهان تروریستها میزد و میگفت که هیچ غلطی نمیتوانند بکنند و قس علی هذا.
بالاخره کشور ما که یک کشور مصیبت خیز و سرشار از مناسبتها و آئینهای سوگواریست و یک تسلیت گفتن و یا یک روز عزای عمومی اعلام کردن راه دوری نمیرفت، به خصوص اینکه مورد داشتهایم که برای فوت یک عالم دینی فرتوت سه روز عزای عمومی اعلام شده. در چنین فضایی و با چنین پیشینهای اینکه از کنار کشته و زخمی شدن این تعداد انسان با ذکر یک کلمه «ترقه بازی» بگذریم، به هر حال با عقل ناقص ما جور در نمیآید.
حالا کاری نداریم و به هر حال صلاح ملت و مملکت خویش مقام معظم رهبری (خسروان سابق) داند. چیزی که بیشتر باعث نگرانیست این است که معظم له بعد از اینکه توی دو سه دقیقه سر و ته حوادث تروریستی را هم آورد، نزدیک دو ساعت در جمع صمیمی دانشجویان ارزشی در مورد سند «بیست و سی» سخن گفتند و در این سخنان از ابراز نگرانی و ابراز انزجار و ابراز خشم و ابراز غرغر و ابراز تسلیت و ابراز مشت محکم و خلاصه از هیچ ابرازی کم نگذاشتند و در انتها نیز به جوانان مومن و انقلابی اجازه دادند که از این به بعد " آتش به اختیار" و سرخود عمل کنند و منتظر دستور از بالا نمانند. یعنی اگر کسی از بخش اول فرمایش ایشان در مورد «ترقه بازی» خودش را از ترس خراب نکرده بود در این بخش دوم احتمالا کارش یک سره شده.
چرا که این عزیزان مورد خطاب رهبری، آن زمان که آتش به اختیار نبودند، سفارت تسخیر میکردند و با ماشین از روی مردم رد میشدند و کنسرت به هم میزدند. الان دیگر چهکار میخواهند بکنند که آن موقع که آتش به اختیار نبودند نکردند. بعد چرا این آتش به اختیاری را معظم له عدل گذاشت پشتبند این فاجعه تروریستی یا همان به قول معظم له ترقه بازی مطرح فرمود؟ دو وحشت در یک روز واقعا از ظرفیت خیلی از مردم ما بیشتر است... به هر حال خیلی از ما اگر از "ترقه بازی" تروریستها هم جان به در ببریم از "آتش به اختیاری" جوانان مومن و انقلابی سالم بیرون نخواهیم آمد. خداوند خودش آخر و عاقبت همهمان را ختم به خیر و یا لااقل ما را قرین رحمت خود کند! آمین.
شراگیم زند
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12860
#370
Posted: 9 Jun 2017 16:52
salam_446: حمد جواد اکبرین:
اعلام جنگ در جامهی فرهنگ
مستندات تاریخی، معیار نیستند ولی هشدارند! حجّت نیستند ولی عبرتاند؛ وقتی از گذشته مینویسیم برای تسویه حساب با کسی نیست؛ آن تسویهها یا کار دادگاه است که نداریم! یا کار قیامت است که نرسیده. مرورِ گذشته، مراقبت از امروز و آینده است تا دچار دوبارههای تلخ نشویم.
دیشب وقتی همه در شوک شهادت و جراحتِ دهها هموطنمان بودیم رهبر جمهوری اسلامی در سخنرانیاش فرصت را غنیمت شمرد تا به فرزندان انقلابیاش بگوید که «دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند» و تاکید کند: «در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگرچنانچه رابطهی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتشبهاختیار میدهد. شما افسرهای جنگ نرماید آنجایی که احساس میکنید دستگاه مرکزی اختلالی دارد و نمیتواند درست مدیریّت کند، آنجا آتشبهاختیارید؛ یعنی باید خودتان تصمیم بگیرید...».
در میانهی دههی ۷۰ دقیقا ۱۸روز قبل از اعلام رسمی نامزدی خاتمی آقای خامنهای سخنرانی کرد و هشدار داد «تهاجم فرهنگی یا شبیخون فرهنگی یا قتل عام فرهنگی در این کشور به شدت از طرف دشمن دنبال میشود» (۱۹دی۷۵) ۴ماه بعد، خاتمی انتخاب شد و به تدریج چند نویسنده، مترجم، پژوهشگر و فعال فرهنگی (که لابد چون آثار غربیها را در ایران ترجمه میکردند مهاجمان فرهنگی بودند) کشته و ناپدید شدند (از جمله محمد شریف، محمد مختاری، جعفر پوینده و دیگران) بعدها وزارت اطلاعاتِ خاتمی در اقدامی بینظیر فاش کرد که غدهای سرطانی را در داخل همین وزارتخانه کشف کرده که مسئول این ترورها و آدمرباییها بوده. از قتلهای محفلیِ کرمان تا قتلهای زنجیرهایِ تهران و اسیدپاشیهای اصفهان همه و همه حاصل دستهای باز و عقلهای بستهی انقلابیهایی بود که برای مبارزه با «تهاجم، شبیخون و قتل عام فرهنگی» احساس تکلیف کرده بودند. حالا هم گویا دوباره وقتش رسیده و باید رفت سراغ دولتی که با «سلام بر خاتمی» آغاز به کار کرده! وقتی رهبری میگوید «دستگاه مرکزی تعطیل است/آتشبهاختیارید/باید خودتان تصمیم بگیرید» یعنی من از این دولت (نتیجهی رأی مردم) مأیوسام.
این جملات در مخاطب، هم «احساس انتقام از رقیب» ایجاد میکند هم «احساس تکلیف». این یعنی هرج و مرجِ انقلابی در برابر دولتِ دیپلمات. اعلام جنگ در جامهی فرهنگ.
ممنون هادی جان برای گذاشتن این مطلب.....یکی از بهترین تحلیلهای این روزها بود

به گمانم اگر رییسی و دوستانش پیروز انتخابات میشدند دیگر نیازی به صدور آتش به اختیار نبود چون عملا تحصیل حاصل میشد!
Make the REST of your life, the BEST of your life