ارسالها: 12860
#411
Posted: 26 Jun 2017 21:46
زبان تفنگ در برابر زبان هنر (قسمت دوم)
آیا [آقای] خامنهای با متن مناجات ربنا مشکل دارد؟ اگر چنین بود نباید هیچ مناجات دیگری از صداوسیما پخش میشد. این در حالی که صداوسیمای جمهوری اسلامی پر است از دعا و مناجات و برنامههای مذهبی. روشن است که مشکل [آقای] خامنهای نه با مناجات ربنا بلکه با خواننده آن، استاد مبرز آواز فارسی محمدرضا شجریان است.
فرمان «آتش_به_اختیار» [آقای] خامنهای، واکنش اوست به آواز تاریخی استاد شجریان در سال ۸۸ است که در تقبیح خشونت عریان حاکمیت توصیه به فروبستن «زبان آتش» کرده بود. در فرازی از این آواز، او خشم و خشونت عریان حاکمیت را همچون «قهر چنگیز» دانسته و حاکمیت را به بازگشت به «فروغ آدمیت» فراخوانده بود. در فرازی از این آواز، شجریان خوانده است که:
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیانکن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریزِ مهر تو
«تو ای با دوستی دشمن»
زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزیست
زبان «قهر چنگیزی»ست
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید
«فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید»
آیتالله خامنهای حق دارد از پخش صدای ربنای_شجریان ناخرسند باشد چرا که او در سال ۸۸ صاحب تفنگ را «وجدان خواب آلوده»ای توصیف کرده بود که در درونش «دیو انسان کُش» جای گرفته و سپس خطاب به او میگوید:
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
این دیو انسانکش برون آید
اگر اینبار شد «وجدان خواب آلودهات» بیدار
بازخوانی و بازشنوی صدای ربنای شجریان از آن رو برای [اقای] خامنهای نشان اختلال دستگاه فرهنگی کشور است که او دید شجریان مانع پخش آوازهای حماسیاش از صداوسیما شد و نگذاشت آنها را حاکمیت_مستبد (تعبیر مهدی کروبی) به نفع دستگاه جبار خود مصادره کند. [آقای] خامنهای به خوبی به یاد دارد که شجریان در سال ۸۸ در کنار مردم ایستاد. شجریان اگر سکوت کرده بود، امروز مغضوب حاکمیت مستبد نبود. اما، او نه تنها سکوت پیشه نکرد که در جمع معترضان حضور پیدا کرد.
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12860
#412
Posted: 26 Jun 2017 21:48
زبان تفنگ در برابر زبان هنر (قسمت سوم)
آنچه شجریان را «هنرمند ملی» ایران ساخته درک او در تعامل با مردم است. او میداند که زبان تفنگ زبان آتش است. اما، زبان هنر زبان لطافت و مهر. هنر جان همه آدمیان را مینوازد. اما، تفنگ جان میستاند. از این دو ابزار کدام ماندنی است و کدام رفتنی؟ از میان صاحب هنر و صاحب تفنگ کدام در خاطره خوش تاریخی باقی می ماند؟
تاریخ کهن سرزمین ایران پر است از مقابله اربابان قدرت با اربابان هنر. ایرانیان، اما، در قالب هنر، قدرت را سایش دادهاند. کم نبودند جبارانی که زبان شعرا دوختند. اما، در خاطره خوش تاریخ، مردم یاد آن شاعر را بزرگ داشتند نه آن جبار را. آیا، امروز کسی از ضیغمالدوله قشقایی چیزی میشناسد؟ حال آنکه او در زمان خود، حاکم یزد بود. قدرت و جبروتی برای خود رقم زده بود. به فرمانش هر که را میخواستند، میکشتند. او نیز فرمان بستن دهان شاعر زمان خود، فرخی یزدی را داده بود. به جرم سرودن شعری که ضیغم الدوله را خوش نیامده بود، فرمان داد تا دو لب فرخی یزدی را بدوزند. ضیغم الدوله شاکی بود که چرا فرخی یزدی به حضورش نمی رسد و فرخی یزدی برایش سروده بود که:
خود تو میدانی نیام از شاعران چاپلوس
کز برای سیم بنمایم کسی را پایبوس
بدینسان و با لبان دوخته، فرخی یزدی در زندان جان داد. اما، امروز فرخی یزدی زنده است چون سرودهاش زنده است. اما، ضیغم الدوله مرده است چون «نامش به نکویی نبرند». حکایت شجریان نیز حکایت فرخی یزدی است. شجریان اعتبار خود را از حاکمیت کسب نکرد که با قهر حاکمیت، اعتبارش را از دست دهد. شرح حال استاد آواز ایران و «صوت داودی»اش، بیتشابه به قصه فرخی یزدی نیست. شجریان کسی نیست که صوت داودیاش را چو ارمغانی به پای هر کسی بریزد. او خوب می داند که صدایش صدای ملت ایران است و در رنجی که بر آنان رفته، خود را «مرغ سحر»ی میداند که برای ملتش ناله سر میدهد و میخواند:
بلبل پر بسته ز کنج قفس درآ
نغمهی آزادی نوع بشر سرآ
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 12860
#416
Posted: 6 Jul 2017 12:53
گرا دادن به دشمن یا دلسوزی
به گزارش شانا، صادق زیباکلام با بیان این جملات می گوید:بیشتر دنبال آتشبازیاند و علیالحساب با کلمات بازی میکنند. در حالت آتش بس خودخوانده هم تاب نمیآورند و با یک بسمالله، پا به میدان تخریب میگذارند. این استاد علوم سیاسی افزود:دولت و بالاخص وزارت نفت را به بهانه بیکاری جوانان از جمله در مناطق نفت خیز مواخذه میکنند؛ اما زمانی که پای قرارداد، سرمایهگذاری، رونق تولید و اشتغالزایی به میان میآید، ذوق ادبی- ژورنالیستیشان گل میکند و به سیاق قیاس، به کلماتی مثل «توتالچای» متوسل میشوند که البته چه ترکیب نامتجانس و بی ربطی است در شکل و معنا.
زیباکلام توضیح داد:هر جا میرسند از ضرورت توسعه میدانهای مشترک نفت و گاز میگویند و وقتی از کمبود منابع مالی در داخل کشور و ناگزیری از جذب سرمایه خارجی صحبت میشود، فکر توطئه و خیانت اجنبیها بیخوابشان میکند. او ادامه داد:به الگوی جدید قراردادهای نفتی و بیش از آن، به هر قراردادی که رد پایی از توتال داشته باشد میتازند؛ و اگر بپرسی با فرض بد بودن الگوی قراردادهای نفتی و با فرض فاسد و رشوهبگیر و شریکِ دزد و رفیقِ قافله بودن توتال و شرکتهای امثالهم، راهکار شما برای برونرفت از چالشهای کنونی بخش بالادست صنعت نفت چیست؟، از توانمندیهای داخلی دم میزنند.
زیباکلام افزود:اشکالی ندارد؛ دم بزنند. در قابلیت شرکتهای ایرانی، توان پیمانکاران صنعت نفت و ضرورت بهرهمندی از این همه قابلیت و توانمندی که تردیدی وجود ندارد. اصلا برای همین بود که فکر ایجاد شرکتهای E&P ایرانی در وزارت نفت پا گرفت؛ اما کیست که نداند مصادیق اتکا به توان داخلی در دوران مسندنشینیهای برخی دلواپسان امروز، به پرورش پدیدههایی مثل بابک زنجانی منحصر شد و بس. به گفته این استاد دانشگاه ؛جالبتر آنجاست که شرکتها و پیمانکاران ایرانی به عنوان مصداق بارز توانمندی داخلی و نه ابزار دلالی کاسبان تحریم، از منتقدانِ همیشه در صحنه قراردادهای نفتی یا بهتر بگویم منتقدانِ همیشه در صحنه وزارت نفت، به عنوان «دایهی مهربانتر از مادر» یاد میکنند و بر این باورند که حرکت روانِ چرخ توسعه میادین، منوط به حضور شرکتهای بینالمللی است. آنها خود پیشگامند تا در سایه تعامل با صاحبان دانش و فناوری بیش از پیش بیاموزند و توانمند شوند.
توهّم توطئه در میان ما ایرانیان خیلی عجیب نیست؛ مهربانتر از مادر بودن هم خصلت بدی نیست؛ دغدغه منافع ملی داشتن که اتفاقا خیلی هم پسندیده است؛ اما آنچه هم عجیب، هم بد و هم ناپسند است، کمرنگ دیدن واقعیتها و تناقض و بیانصافی در رفتارها، مطالبهها و قضاوتهاست؛ ویژگیهایی که بدون شک بر فضای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور بیتاثیر نبوده و نخواهد بود. وی به مصادیق مواجهه جامعه با چنین تناقضهایی اشاره میکند و در واکنش به هجمههایی که بعضا هنوز به الگوی جدید قراردادهای نفتی و قرارداد با توتال فرانسه وارد میشود، میگوید: «قبلا هم در جمعی تعریف کردم و الان هم پرداختن به آن موضوعیت دارد. تابستان سال ۹۳ بود فکر کنم؛ همزمان با مذاکرات ایران و ۵+۱ و در شرایطی که وزارت امور خارجه فشارهای زیادی را تحمل میکرد از جمله اینکه مثلا چرا آقای ظریف با آقای کری دست داد یا چرا آقای ظریف به آقای کری فحش نداد و ...، همایشی با موضوع سیاستهای هستهای دولت برگزار شد. آقای عراقچی (معاون امور حقوقی و روابط بینالملل وزارت خارجه) آخرین سخنران آن همایش بود که علاوه بر ارائه توضیحات مبسوط، به سوالات حاضران هم پاسخ داد. یکی از سوالکنندهها من بودم. پرسیدم اگر ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ سال بعد، نوه سوگلیتان از شما بپرسد -بهتر نبود در زمانی که در این مملکت اختیاراتی داشتید، ثروت مملکت را به جای انرژی هستهای، صرف تامین آب میکردید-، شما چه جوابی خواهید داد؟! بعد از آن همایش نقدهای بسیاری به من شد مبنی بر اینکه صحبت از بحران آب در حکم گرا دادن به دشمنان است و ...؛ اما از آقای بروجردی (رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس) که اخیرا درباره بحران آب هشدار دادهاند و اعلام کردند این بحران وارد مقوله امنیتی شده، کسی سئوال نکرد چرا از بحران آب میگویید یا کسی نگفت چرا به دشمنان گرا میدهید؟!»
مثالش به حد کافی روشن است. موضوع، بحران آب یا انرژی هستهای، آقای بروجردی یا آقای عراقچی یا ... نیست. اشاره زیباکلام به موضعگیریهای متفاوت در قبال واکنشهای نه چندان متفاوت در جامعه است. میگوید: «مشکلی که پیدا کردهایم این است؛ اگر یکسری حرفها را عده خاصی بگویند یا یکسری کارها را عده خاصی انجام دهند، میشود گرا دادن به دشمن و اگر همان را عده دیگری بگویند یا انجام دهند، میشود دلسوزی.»
تازه متوجه میشوم چرا خاطره همایش تابستان سال ۹۳ را تعریف کرده است. میگویم، حالا قصه توتال هم همین است. تایید میکند و ادامه میدهد: «اگر قرارداد با توتال در زمان احمدینژاد بسته میشد، اینطور تفسیر میشد که مشت محکمی در دهان آمریکا بوده. استکبار به زانو درآمده. مبارزات و مقاومتهای ما جواب داده. توتال به شرایطِ ایران تن داده و همه این پیروزی را به هم تبریک میگفتند؛ اما چون فردی مثل زنگنه این کار را کرده، میگویند تداعیکننده قرارداد دارسی و قراردادهای استعماری است.». خوب که فکر میکنم، در نفت از این مصادیق زیاد است. اتفاقا بارزترینش به همین قراردادهای نفتی برمیگردد. مگر نه اینکه در دولت قبل، بررسی قراردادهای مشارکت در تولید برای تسریع توسعه در میدانهای مشترک در دستور کار قرار داشت و حتی به میز مذاکرات هم کشیده شد. چرا جماعتی که از مذاکره برای امضای قرارداد «مشارکت در تولید» دلواپس نمیشدند، اینگونه از امضای قراردادهای بیع متقابل پیشرفته برآشفتهاند؟
«این روزها مهم نیست چه گفته میشود؛ مهم این است چه کسی میگوید»؛ این مخلص کلام زیباکلام است. بیش از دو دهه پیش در کتاب «ما چگونه ما شدیم»، نوشت: «کسی از بیرون نمیتواند ما را عقبمانده کند» و هنوز بر این باور تاکید دارد. سوال آخر را او از من میپرسد: «شکی نیست که تحریم مانع شتاب در توسعه پارس جنوبی شد؛ اما چه کسی بابت عقبماندگیهای ایران از قطر و هزاران میلیارد تومان ارزش افزودهای که به واسطه تحریم در این میدان از دست رفت، تاکنون پاسخگو بوده؟»
Make the REST of your life, the BEST of your life
ارسالها: 896
#418
Posted: 13 Jul 2017 18:04
پست جدید حسن روحانی ( برابری جنسیتی )
برخی فکر می کنند امنیت و اخلاق زن فقط در داخل خانه تامین می شود ، خانه ای که درب آن هم حتما بسته و دو قفله باشد .
بعد از ۳۹ سال انقلاب اسلامی اگر هنوز یه همچین تفکری وجود دارد ، نقص از ماست.
زنان و بانوان ما مشکل نیستند.
اینستاگرام hrouhani
ویرایش شده توسط: salam_446