انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 32 از 40:  « پیشین  1  ...  31  32  33  ...  39  40  پسین »

Romantic Poetry | شعرهای عاشقانه



 
دل من یه روز به دریا زد و رفت / پشت پا به رسم دنیا زد و رفت

زنده ها خیلی براش کهنه بودن / خودشو تو مرده ها جا زد و رفت . . .

نفست باران است

دل من تشنه ی باریدن ابر

دل بی چتر مرا مهمان کن . . .

سخت ترین دو راهی ، دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است

گاهی کامل فراموش میکنی و بعد میبینی که باید منتظر می ماندی

و گاهی

آنقدر منتظر میمانی تا وقتی که میفهمی زودتر از این ها باید فراموش میکردی . . .

از تمام دنیا

یک صبح سرد

یک چای داغ

و یک صبح بخیر تو

برایم کافی ست .

گاهی با یک قطره ، لیوانی لبریز می شود

گاهی با یک کلام ، قلبی آسوده و آرام می گردد

گاهی با یک کلمه ، یک انسان نابود می شود

گاهی با یک بی مهری ، دلی می شکند

مراقب بعضی یک ها باشیم

در حالی که ناچیزند ، همه چیزند . . .
     
  

 
با تو می توان بهار شد
می توان هزار شعر عاشقانه را
سرود و ماندگار شد


با تو می توان در این دیار پر فریب
ره نورد جاده های روزگار شد


با تو، می توان دوباره دید
چهار فصل سال را
بر تن تمام روز های سال
رنگ دل کشید و یادگار شد


می توان در کنار تو به جنگ روزگار رفت
یا که با درخت سبز صلح
تا همیشه همدیار شد

با تو، می توان ستاره چید
می توان به آسمان نگاه کرد و بی قرار شد


می توان جدا شد از زمین و از زمان ابر شد
پرنده شد؛رنگ روح یار شد


می توان دواند ریشه در زمین
می توان درخت شد،جوانه زد،

بهار شد...
     
  

 
من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم
تو زخمی صدها غمی، من زخمی غم نیستم
با یادگاری از تبر، از سمت جنگ آمدی گفتم
چه آمد بر سرت؟ گفتی که مَحرم نیستم
مجذوب پروازم ولی، دستم به جایی بند نیست
حالا قضاوت کن خودت، من بی‌گناهم! نیستم
با یک تلنگر می‌شود، از هم فروپاشی مرا
نگذار سر بر شانه‌ام، آن‌قدر محکم نیستم
خواندی غزل‌های مرا، گفتی که خیلی عاشقم
اما نمی‌دانم خودم، هم عاشقم هم نیستم
     
  

 
زندگی: من فرصتی مغتنم برای بودنم
تو اژدهایی مترصد بلعیدن

مرگ: من آغازی به آرامش ابدیم
تو آغازی به آلام دنیوی

زندگی: من خالق یک لحظه شیرین عاشقانه ام
تو جابری که دریغ از این لحظه نداری

مرگ: تو تحمیل ناخواسته ی گریبانگیر بشریتی
من منتخب آنها برای رهایی از تو

زندگی: تو فاجعه انفصال عاشق و معشوقی
من فرصت دوباره باهم بودنشان

مرگ: تو بار سنگین اجباری برای زجر کشیدن
من جرثومه ای برای گریز از این وادی

زندگی: تو اشک مادر داغدیده ای
من اشک شوق دیدار فرزند مفقود الاثر

مرگ: تو تولد کودک نامشروع دو بی خانمانی
من گریزی برای رهایی از این مخمصه

زندگی: من لبخند زیبای یک نو مادرم
تو خلوت تنهایی یک زوج عاشق

مرگ: من پایان ناله های یک پیرمرد زمینگیرم
تو اصراری زجرآلود به بودن او

زندگی: من مصور یک بوسه ی شیرین عاشقانه ام
تو قطره اشک یک عاشق در هجران معشوق

مرگ: تو چشم نظاره گر شکنجه های یک شکنجه گری
من تیر خلاصی از این عذاب

زندگی: من عفو یک پدر داغدیده ام
تو سنگسار یک زن به جرم عاشق بودن

مرگ: من خط بطلان به وجود پس از مرگ معشوقم
تو جزای جرم زندگی بدون او

زندگی: من نگاه نوازشگر یک پریزاده ام
تو خلوت سرد تنهایی

مرگ: من فرصت گرم انتقامم
تو انتظار بیهوده یک مادر ناباور

زندگی: من نقطه اوج عروج یک انسانم
تو نزول او به پست ترین جای ممکن !

مرگ: ............................... !!!
     
  

 
عشق يعني با تو خواندن از جنون/عشق يعني سوختنها از درون/
عشق يعني سوختن تا ساختن/عشق يعني عقل و دين را باختن/
عشق يعني دل تراشيدن ز گل/عشق يعني گم شدن در باغ دل/
عشق يعني تو ملامت کن مرا/عشق يعني مي ستايم من تو را/
عشق يعني در پي تو در به در/عشق يعني يک بيابان درد سر/
عشق يعني با تو آغاز سفر/عشق يعني قلبي آماج خطر/
عشق يعني تو بران از خود مرا/عشق يعني باز مي خوانم تو را/
عشق يعني بگذري از آبرو/عشق يعني کلبه هاي آرزو/
عشق يعني با تو گشتن هم کلام/عشق يعني شاخه اي گل در سبد/
عشق يعني دل سپردن تا ابد/عشق يعني سروهاي سر بلند/
عشق يعني خارها هم گل کنند/عشق يعني تو بسوزاني مرا/
عشق يعني سايه بانم من تو را/عشق يعني بشکني قلب مرا/
عشق يعني مي پرستم من تو را/عشق يعني آن نخستين حرفها/
عشق يعني در ميان برفها/عشق يعني ياد آن روز نخست/
عشق يعني هر چه در آن ياد توست/عشق يعني تک درختي در کوير/
عشق يعني عاشقاني سر به زير/عشق يعني بگذري از هفت خان/
عشق يعني آرش و تير و کمان ....
     
  
مرد

 
هرکس به خان و مانی، دارند مهربانی

من مهربان ندارم، نامهربان من کو؟
     
  
مرد

 
آخر یه روزی پر میکشم از پیله ی تنهایی
پروانه شدن با درد بی عشق نمی ارزد
     
  
مرد

 
من و دل هم نفسیم با نفس خیال تو
نفسم
هم نفسم
هر نفسم
فدای تو
     
  
مرد

 
خانه دوست کجاست؟
نرسیده به درخت کوچه باغی است
که از خواب خدا سبز تر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت ابی است
     
  
زن

 
با من برقص حال و هوايت عوض شود
طوري که عاشقانه فضايت عوض شود

اسم مرا بگو، که به معناي تازه اي است
هر دفعه اي که لحن صدايت عوض شود

حالا که عشق پنجره را باز کرده است
طوري نفس بکش ريه هايت عوض شود

کي گفته لازم است خودت را عوض کني
بگذار سرنوشت به جايت عوض شود

با يک بهار در چمدان مي روي سفر
تا رنگ و روي جاده برايت عوض شود؟

اينجا بمان گلم همه پروانه هاي شهر
گم مي شوند اگر که تو جايت عوض شود

باران نبود؛ پيرهنم را گريستم
تنها به عشق اين که هوايت عوض شود


     
  
صفحه  صفحه 32 از 40:  « پیشین  1  ...  31  32  33  ...  39  40  پسین » 
شعر و ادبیات

Romantic Poetry | شعرهای عاشقانه

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA