انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد سکسی
  
صفحه  صفحه 29 از 69:  « پیشین  1  ...  28  29  30  ...  68  69  پسین »

تا به حال یواشکی دید زدی


زن

 
كاريه كه لذت بخشه و واسه همه شده
     
  
مرد

 
چن هفته پیش داشتم یکیو دید میزدم اونم منو دید تا تونست جیغ و داد کرد یهو نمیدونم همه جا خلوت پره آدم شد دیگه با چ استرسی در رفتم اولین موردی بود ک اینجوری شد
زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ... واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حرکت باشی ... .((آلبرت انیشتین))
     
  

 
زیاد
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن

 
نسل ما نسل سوخته بود. نه مثل الان که بچه های دوازه ساله چهار تا هم سن منو میشورن میزان کنار. جنگ، موشک باروون. تشییع جنازه شهیدا تو خیابونا. مزخرف های ملعم دینی سر کلاس. پنج شنبه غروب کارتن پسر شجاع. فیلم های لعنتی بعد از ظهر جمعه. برانه گزارش هفتگی با اون آهنگ زجرآورش و بعد از اون که دنیا تموم می شد. الان که دارم میگم از روزگار جوانی هنوز دلم میگیره. ما بچگی نکردیم. جوونی نکردیم. ما روال عادی زندگی را مثل آدم های دیگه در سراسر دنیا طی نکردیم. برای همینه همه گرسنه جنسی هستیم. بدون اینکه حتی آداب سیر کردن این گرسنگی را هم بلد باشیم. من از بچگی از همون دوران دبستان بدون اینکه کسی به من چیزی گفته باشه میدونستم یک رابطه ای بین زن و مرد است که معمولا از همه پینهانش می کنن.
برای اولین باری که بدن یک پسر را از نزدیک دیدم مدرسه ابتدایی بود. یکی از بچه های فامیل که خیلی پسر خوب و محبوبی بود منو برد زیر زمین. به من گفت اگر چیزی ازت بخام به کسی نمیگی؟ چون خیلی دوست داشتم رابطه خوبی با این پسر بین بچه های فامیل داشته باشم گفتم نه. گفت میخام برام شرتت را در بیاری و بدنت را بهم نشون بدی. این کار را براش کردم. بعد گفت میخواهی بدن منو ببینی، اونم قبول کردم. وقتی شلوارش را کشید پایین خیلی برام جالب بود. اون موقع ۱۷ سالش بود ولی بدنش مو نداشت. آلتش به نظرم خیلی بزرگ می اومد. که سیخ و تمیز روبروی صورتم بود. بهم گفت خجالت نکش دست بزن ببین چجوریه. بعد از چند دقیقه هم ازم خواست که بزارم تو دهنم. بیضه هاش خیلی به نظرم بانمک بود. وقتی جلو و عقب میکرد بیضه هاش به شکل بانمکی تکون می خوردن. بعد از چند دقیقه از دهنم بیرون آورد و بادستش آلتش را مالید تا ارضاشد. آبش سفید بود و تند تند می جهید بیرون که برام خیلی جالب بود. یک جور اطمینان عجیب به این پسر داشتم و همین موضوع باعث می شد بهش خیلی اعتماد کنم. همون موقع احساس می کردم یک جایی توی تنم به شکل متفاوتی داغ شده. بعد ها بازم براش این کار را کردم. چند باری هم رو به دیوار ایستادم و اون مالید لای پام تا آبش اومد. هرچند بچه بودم اما هیچ احساس بدی از اون تجربه ها ندازم. اون پسر هم خیلی آقا بود. همیشه جوری رفتار می کرد که من احساس ناراحتی یا نگرانی نکنم. الان سه تا بچه داره و گاهی همو می بینیم. ولی نه من چیزی به یادم میارم نه اون. زن خوبی داره و خانواده اش را هم دوست داره و این موضوع خیالی خوشحالم میکنه.
خود ارضایی را هم از همون سن شروع کردم. اویل بیشتر کشف بود. با بدنم بازی میکردم تا کشف کنم چه شکلیه. بیشتر میرفتم تو پستو خونه که لحاف و تشک ها اونجا بود. به صورت خود جوش فهمیده بودم اگر جلوم را بمالم به لحاف تشک ها حس خوبی بهم دست میده.هروقت تنها می شدم یا خانواده هم سرشون گرم بود میرفتم تو پستو و به یکی از بالشت ها که اندازه اش مناسب لای پام بود می مالیدم. موقع مالیدن همیشه بوسه های فیلم های ترکیه ای که تو ویدئو دیده بودم را به خاطرم می آوردم. ابراهیم تاتلیس و آیشه اما تا مدت ها ارضایی در کار نبود. اساسا نمیدونستم که میتونم ارضا هم بشم.
حدود نه یا ده سالم بود. منزل یکی از فامیل ها تصادفی حموم کردن مرد خانواده را دیدم. درب حمومشون چوبی بود. جای قفل در یک سوراخ بزرگ بود که قفتش را در آورده بودند ولی قفل تازه ای جاش نصب نکرده بودند. حموم انتهای یک راه رو بود و من میتونستم تو تاریکی راه رو از این سوراخ توی حموم را نگاه کنم بدون اینکه طرف تو حموم منو ببینه. در عین حال میتونستم اگر کسی هم از اون سمت اومد را ببینم و سریع برم تو اتقاق. مرد فامیل اون موقع حدودا شاید چهل تا چهلو یکی دوسالی داشت. قدش بلند بود و بدنش تقریبا پشمالو بود. داشت زیر دوش آواز می خوند و سرش را می شست. به پهلو ایستاده بود و من میتونستم آلتش را ببینم. آلتش خیلی بزرگ بود. اصلا تصور نمی کردم که یک آلتی میتونه اینقدر هم بزرگ باشه. البته برای اون سن بزرگ بود. وگرنه برای سن الان ما خیلی هم غیر عادی نبود. وقتی شروع کرد بدنش را لیف زدن آلتش هم یواش یواش بزرگ تر میشد وقتی لای پاش لیف می کیشد آلتش خیلی سیخ شده بود. اونجا برای اولین بار تحریک جنسی را تجربه کردم. تو سن ده سالگی قشنگ پهلوهام داغ شد و از اینکه پاهام را بهم می مالیدم احساس سبکی می کردم. آقاهه چند دقیقه ای دوش حموم را بست و همونجا جلوی آینه شروع کرد آلتش را مالیدن. به دستش شامپو مالیده بود و تند تند میمالید. من اونجا برای اولین بار شروع کردم بادست خود ارضایی کردن. صحنه خود ارضایی این آقا تا به امروز لحظه به لحظه اش در ذهنم مونده و شاید یک جور معیار انتخاب فانتزی برام تبدیل شده. کمتر از پنج دقیقه طول کشید که آبش اومد. پاهاشو قدری از هم باز کرده بود و آلتش را رو به زمین می مالید. وقتی آلتش را رو به زمین گرفته بود به نظرم حتی بزرگتر از قبل می اومد. زیاد طول نکشید زانوهاش بیشتر خم کرد و در حالی که با اون دستش بیشه هاش را می مالید آبش با شدت اومد. خودش هم آروم آرو جون می گفت و نفس نفس میزد. من بیرون حموم تا این صحنه را دیدم سریع برگشتم به سمت اتاق. منم داشتم نفس نفس میزدم. اما آقاهه از حموم بیرون نیومد. چند دقیقه بعد دوباره یک سری به حموم زدم. دیدم داره سرش را خشک می کنه. التش دوباره برگشته بود به حالت اول. اون روز و چند روز بعدش به شدت درگیر این صحنه بودم تا برگردیم. خونه خودمون. وقتی چهره مهربان و محترم این آقا را توی خونه و رفتارش را با ما می دیدم برام یک جوری بود. اصلا نمی تونستم این آقای محترم و مهربون را در کنار اون مردی بزارم که یک آلت سفت و بزرگ را به سمت زمین گرفته. داره جون جون میگه و با دوتا دستاش آلت و بیضه هاش را محکم میماله. دائم سر آلتش جلوی چشمم می اومد و ناخودآگاه با آلت او پسر که بهش دست زده بودم مقایسه می کردم. صادقانه تو اون سن بیشتر آلت این مرد را دوست داشتم تا اون پسر. به نظرم آلت این مرد خیلی جدی تر می اومد. تمام مدت چشمم به شلوار این آقا بود. دوست داشتم بدونم چیز به این بزرگی را چطوری تو شلوارش جا میده که دیده نمیشه.
ببخشید پر حرفی کردم. فکم گرم بشه تند تند حرف میزنم.
از اینکه به من خیانت کردی نارحت نیستم. از اینکه دیگه نمی تونم به هیچ مردی اعتماد کنم غمگینم.
     
  
مرد

 
من عاشق دید زدنم و از بچه گی مامانمو دید میزدم
     
  
زن

 
mahlaa1992: کیو دید میزدی؟؟
من خواهرم با دامادمون
     
  
مرد

 
خواهر زنامو، ۱۴ و ۲۰ ساله، خوش اندام و دلبر
     
  
مرد

 
قبلاً داستان ديد زن همسايه هام رو تعريف كردم
ولي رسماً به يه چيزي اعتقاد راسخ!! پيدا كردم
اينكه جوينده يابنده ست...

ديشب كنار پنجره وايساده بودم. يكي از همسايه هاي روبرويي كه مياد روي تراس براي لباس پهن كردن رو زياد ميديدم
هميشه خط قشنگ سينه‌ش جلوي چشمام بود
ولي جاتون خالي جاتون خالي ديشب با سوتين ديدمش... يه سوتين آبي و داشت لباس عوض ميكرد كه بره بيرون
الان هم اون صحنه كامل جلوي چشمامه و دائم مرورش ميكنم تا يك ثانيه ش رو هم فراموش نكنم

كم كم آلبوم همسايه هام داره كامل ميشه !!
in search of way to escape
     
  

 
هیچی دید زدن زن گوشتی و سفید نمیشه
گوشتی که میگم دیگه خودتون منظورمو میفهمین چیه
اون موقع که خواهرم تازه ازدواج کرده بود با دامادمون هر دوتایی تو کف بودن از هر فرصتی استفاده میکردن خیلی هم تابلو بودن هر دوتایی بارها موقع لب بازی دیده بودمشون چند باری هم که سکس داشتن دید زده بودمشون واقعا حشری کننده بود بدن گوشتی و سفیدش دیگه کمرم رو برا جق بریده بود.
     
  
زن

 
زياد و به شدت جذابه !سكس عموم و زن عموم كه چطور خشن ميكردش
و حتي حرفاشون رو يادمه!
ولي معمولا منو ديد ميزنن و جذابترينش پسرهاي جووان فاميله
     
  
صفحه  صفحه 29 از 69:  « پیشین  1  ...  28  29  30  ...  68  69  پسین » 
گفتگوی آزاد سکسی

تا به حال یواشکی دید زدی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA