انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 6 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6

Noisy Alone | تنهایی پر هیاهو


زن

 
فراموشت کردم ؟! آری....



اما به چه قیمتی!؟



به قیمت کاهش دیدم . . . ریزش موهایم . . .



خم شدن احساسم . . و نقاب خنده که هر روز



بر چهره ام میزنم . . .و دروغی پنهان . . .من خوبم...



دنیا به کامت شیرین غریبه ی آشنای من . . .

.حالا من تنهای تنهایم
Signature
     
  
مرد

 
سرود درد در شب سیاه
آه ای بیکران تاریکی لحظه ای برو
درد دارد دلم، غم دارد نفسم، صدایت را کم دارد
شاعرکم، شعر می فروشم شعر
دل می سپارم دل
مصرع و بیت هایم بوی تنت را می دهد، بوی گل یاس
فراموشم نکن.......


بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
رفتی و تنها گذاشته ای مرا
تنها و همدم غوغا گذاشته ای مرا
یادت نمانده چگونه سر به سینه ام داشته ای
پژمرده با یاد گلها گذاشته ای مرا
*******
من با صدای تو خوش بودم و ولی ..
لبهای خود به روی من بسته ای دگر
من با نگاه تو پروازکرده ام
چشمان خود بسته ای تا ببینی سقوط من ...
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
     
  
مرد

 
سخت است تو را سرودن
پس از سالیان و آهسته و مدام
هر از گاهی پرسه ای و گه پیغام

سخت تر از عشق است
یاد آورم تو را در این ایام
نه دیگر خشمگینم و بل بسی ناکام
نه حتی لحظه ای نشیند دگر از تو تلخیم در کام


شاخه ای بود از باغی
یاد تو در میان تاریخ جهان برگی
فریاد من از تو خُرد، در کف اقیانوس زمان سنگی

شاخه بشکست و میوه¬ها پوسید
ریخت به جز از خاکستری، اگر بود هر رنگی
به رنگ تو چرخیدم و طلب کردی ز مطرب جهان دگر آهنگی
شلوغ شد، همهمه گشت، تا آن سر دنیا رفت، چون گاف زدم هم قافیه با نام تو، عجب ننگی!

- کامران باغستانی
خواستم شاعر چشمان تو باشم
باد حواسم را برد
     
  
زن

andishmand
 
مثل تنها تماشاگر یک سالن بزرگ تئاتر
پس از اجرای
نمایش نامه ای سرتا سر سکوت
تنهایی را چشیده ام
طعم تلخ شکلات می دهد ...

...

تنهایی جنینی ست سقط شده
چشم هایش زندگی را
فریاد می زند
ناگهان رسیدی
و خوشبختی شیشه ی عطری بود
که از دستم افتاد
و در تمام زندگیم پخش شد!
     
  

Streetwalker
 
جويبار


باد ميوزد....
و من....
گيسوانم را ....
به جويباري از بادميسپارم....
....
آسمان كبود است....
آسمان كبود است....
جاي سيلي عدالت....
برگونه معصوميت ....
هم....
كبود بود....
.....
و آفتاب نااميدي....
از مشرق اميد....
ميدمد....
.....
هميشه تنهايي....
در جمع....
سراغت را ميگيرد....
.....
خميازه هاي ايمان....
و....
كسالت قانون....
و....
استمرار زندگي....
.....
تويي....
و....
نقاب نشاط....
و....
خنجر خيانت....
.....
درياي سخاوت....
هميشه....
جنازه ها را پس ميدهد....
.....
خورشيد نا اميدي....
در مغرب اميد....
سلاخي ميشود....
و تو....
زخمهايت را....
در نگاه بهت زده ستاره ها....
فراموش ميكني....
.....
دلم براي چشمانم ميسوزد....
دلم برای چشمانم میسوزد....
من....
براي....
تنهايي چشمانم....
گريه ميكم....
هر مردی در درونش یک دیوث درون و هر زنی در درونش یک جنده درون دارد چرا که خیانت قوی ترین مسکن دنیاست.
     
  
مرد

 
نه مرادم نه مریدم
نه پیامم نه کلامم
نه سلامم نه علیکم
نه سپیدم نه سیاهم
نه چنانم که تو گویی
نه چنینم که تو خوانی
و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
نه سمائم نه زمینم
نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
نه سرابم
نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
نه گرفتار و اسیرم
نه حقیرم
نه فرستادۀ پیرم
نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
نه جهنم نه بهشتم
چُنین است سرشتم
این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم...

گر به این نقطه رسیدی
به تو سر بسته و در پرده بگویــم
تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
خودِ تو جان جهانی
گر نهانـی و عیانـی
تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
تو خود اسرار نهانی

تو خود باغ بهشتی
تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
به تو سوگند
که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
نه که جُزئی
نه که چون آب در اندام سَبوئی
تو خود اویی بخود آی
تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
و گلِ وصل بـچیـنی....
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
     
  
مرد

 
دلم برای آدم های تنها می سوزد ...
آن دسته آدم هایی که برای خودشان آنقدر ارزش قائلند که هرکسی را لایقِ همنشینی نمی دانند ...
همان هایی که حریمشان ، حرمت دارد ...
دلم برای بغض هایِ بی مخاطبشان می گیرد ...
دلم برای لبخند و شیطنت های تبعید شده شان می سوزد ...
این آدم ها اشتباه نکرده اند ...
لیاقتشان هم تنهایی نیست ... !
ما گناهکاریم ...
نباید جوری می شدیم که حالا ؛
تنهایی شان را به حضورِ ما ترجیح دهند ...
...تنهایی...
نیمه دیگر من است
وقتی تو را...
ندارمت.....!
کاش...!
     
  

Streetwalker
 
چقدر عشقت را هدر مي دهي...
تا بفهمي...

هر كسی...

لياقت دوست داشتن تو را ندارد...

چقدر...
هر مردی در درونش یک دیوث درون و هر زنی در درونش یک جنده درون دارد چرا که خیانت قوی ترین مسکن دنیاست.
     
  
مرد

 
کاش کسی بود
به گوشت می رساند
که امروز تمام قد ایستادم
و در دلم فریاد زدم:
من این شلوغی پر از تنهایی را نمی خواهم
من تو را میخواهم .. میفهمی؟
کاش کسی بود!
...تنهایی...
نیمه دیگر من است
وقتی تو را...
ندارمت.....!
کاش...!
     
  
صفحه  صفحه 6 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6 
شعر و ادبیات

Noisy Alone | تنهایی پر هیاهو

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA