انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی سکسی
  
صفحه  صفحه 16 از 17:  « پیشین  1  ...  14  15  16  17  پسین »

شعر سکسی


مرد

 
و
غزل شماره ۱۱ که به اشعار مداحی دستبرد ادبی زده
     
  ویرایش شده توسط: Petershado   
مرد

 
ﺯﻧﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺒﯽ ﺁﻣﺪ ﺳﺮﺍﻏﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ
ﺑﺎ ﺩﻭ ﺩﺳﺖ ﻧﺎﺯﻧﻴﻨﺶ ﺑﺎﺯﻭﺍﻧﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ

ﺩﺍﻣﻨﺶ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﻻ ﺗﺎ ﻛﻪ ﺑﻨﻤﺎﻳﺪ ﺳﺨﻦ
ﻣﻨﻈﺮﯼ ﺍﺯ ﺩﺭﮔﻪ ﻓﺮﺩﻭﺱ ﺍﻧﺪﺍﻣﺶ ﺑﻪ ﻣﻦ

ﮔﻔﺖ: ﺑﻨﮕﺮ ﻧﯿﮏ، ﺑﺎﻏﯽ ﭘﺮ ﮔﻞ ﺍﺳﺖ
ﻟﻴﮏ ﻛﻤﺒﻮﺩﯼ ﻛﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﻠﺒﻞ ﺍﺳﺖ

ﺑﻠﺒﻠﻢ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻡ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﺯ ﻗﻔﺲ ﺍﺯ ﺑﻬﺮ ﺍﻭ
ﺑﺎ ﻟﻄﺎﻓﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﺍﻧﺪﺭ ﺑﺎﻍ ﺯﯾﺒﺎﯾﺶ ﻓﺮﻭ

ﺑﻠﺒﻠﻢ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺵ ﺁﻣﺪ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﺑﺎﻍ ﺍﻭ
ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺗﺎ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﺁﺭﺯﻭ

ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﺣﻤﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﯾﺪﻥ ﮔﺮﻓﺖ
ﺑﻠﺒﻞ ﻣﺸﺘﺎﻕ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺣﺲ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﮔﺮﻓﺖ
بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
     
  
مرد

 
حسنی نگو بلا بگو
كس كش كسكشا بگو
نه عاطفه نه راحله نه هایده نه مائده
هیشكی محلش نمیذاشت
تنها توی اتاقش كیرشو میكرد تو بالش
باباش میگفت پدرسگ،
كی به تو كس میده؟ سگ؟؟
نه نمیده نه نمیده
گل پری جون كون طلا
ویراژ میرفت تو كوچه ها
گل پری جون كونتو میدی نگاه كنم؟
لپاشو از هم وا كنم؟
نه كه نمیدم
چرا نمیدی؟
كون به این قشنگی، کس به این تنگی
واسه اونیه كه هلند باشه
ماشینش شاسی بلند باشه
نه به توی بچه كونی
كه مفت بدن گرونی
نه پول داری نه زور داری نه هیكل و دودول داری
جقی، بد قواره
كس ننت میخاره؟
حسنی صبحش با شق درد
از تو خونه شون شدش در
گفت نه، ازون روزاشه
میكنم هر كی باشه
دید سر كوچه ویبره
پیر زنی داره میره
سرشو گرفت خوابوندش
از كس و كون گایوندش
پیر زنه با خوشالی
حسنی روهی میمالید
میگفت كه خیر ببینی
بكن كس قدیمی
این جووناش اوضا دارن
هزار قرو ادا دارن
هر وقت گرفتی شق درد
به من بزن یه تك زنگ
بپر بیا تو خونم
كیرتو بكن تو كونم
بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
آمدی کیرم به ماتحتت ولی حالا چرا؟!
کون‌گشاد اکنون که من رفتم به عمق گا چرا؟!

جق زدم آن سان که بینایی ز چشمانم برفت
شومبولم را زودتر می‌خواستی، حالا چرا؟!

کیر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز در ترک جقم، فردا چرا؟!

چیز توپی بودی اما بعد از انزال آمدی
آب کیرم رفته خب دیر آمدی آقا، چرا؟!

کون برهنه جز حبیبت بر کصی میلت نبود
این دفه سوپر تماشا می‌کنی تنها چرا؟!!!
بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
     
  
مرد

 
جوانی قوی پنجه و پیلتن
شبی خفت کنار زن خویشتن

دمی لاس و بوسیدن آغاز کرد
سپس بند تنبان او باز کرد

زنک گفت من کم سعادت شدم
دست نزن چون که عادت شدم

جوان تا که این حرف از وی شنفت
به یکباره کیرش همان جا بخفت

زنک دید که چون مرد مایوس شد
از این کار در آه و افسوس شد

عقب را در آغوش وی جای داد
بدو گفت ای شوهر پاکزاد

خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
     
  
مرد

 
چو ایران نباشد به تخمم که نیست
روم جای دیگر زمین قحط نیست
اگر یک به یک کون به دشمن دهیم
به از آن که خود را به کشتن دهیم
     
  
مرد

 
کارگر در زیر کار و دخترک در زیر یار هردو مینالند اما این کجا و آن کجا
یک منار در اصفهان و یک منار زیر پتو، هر دو جنبانند اما این کجا و آن کجا
دختر دروازه غار و دختر دریا کنار هردو عریانند اما این کجا و آن کجا
نو عروس در حجله و جنگجو در کاروزار، هردو خونینند اما این کجا و آن کجا
بند تنبان فاطی و کرست زی زی خانوم،هردو چسبانند اما این کجا و آن کجا
نیزه داران در مصاف و بیضه داران در لحاف، هردو در رزمند اما این کجا و آن
کجا
خشت سازان در بیابان، عشقبازان در اتاق، هر دو میمالند اما این کجا و آن کجا
چرخ و دنده زیر ماشین، مردوزن زیر لحاف، هر دو در گیرند اما این کجا و آن کجا
میترا با روژ لب، مش حسن با ماله اش، هردو میمالند اما این کجا و آن کجا
بوسه های دلبر و نقل و نبات و با قلوا،هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
دانه فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه، هردو جانسوزند اما این کجا و آن کجا
چکمه خانم شهین و چکمه شمر لعین، هردو از چرمند اما این کجا و آن کجا
شکر مازندران و شکر هندوستان، هردو شیرینند اما این کجا و آن کجا
بچه در قنداق و آخوند در وطن هردو می رینند اما این کجا و آن کجا
     
  
مرد

 
اگر داني كه كس دادن ثواب است
بخور تخمم كه آبش چون شراب است
اگر از كس تو را كافي نباشد
بيا كوني بده اوضاع خراب است
     
  
مرد

 
آن يكي مي گفت كسخل را كه هي
در كجا كس مي دي اي كونت چو ني

گفت: در آغوش گرم كير تو
گفت: خود پيداست از آژير تو

زوزه ي كونت بود آهنگ من
آن زمان كونت بيايد چنگ من

آن قدر زيباست آن آهنگ تو
كير من جر داد كون تنگ تو

كير در تنگت نهم تا جر خوري
سخت در كونت گذارم فر خوري
     
  
مرد

 
مال ما خار داره به شیوه سعدی:

چشم رضا و مرحمت بر همه باز می‌ کنی
چون که به بخت ما رسد این همه ناز می‌ کنی
     
  
صفحه  صفحه 16 از 17:  « پیشین  1  ...  14  15  16  17  پسین » 
شوخی و سرگرمی سکسی

شعر سکسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA