انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شعر و ادبیات
  
صفحه  صفحه 11 از 12:  « پیشین  1  ...  9  10  11  12  پسین »

دلنوشته های امین


مرد

 
دلم یه جایی میخواد که هم داد بزنم هم یه کیسه بوکس باشه مشت بزنم و هم وزنه سنگین بی توجهی و تنهایی بی رحمی از رو خودم کنار بکشم تا کمی از حجم سنگینی ها کاسته شود....

#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  
مرد

 
یک قصر از اشک هایم ساختم برایت تا با هم درونش زندگی کنیم ولی باز نیامدی

خواستم از بغض هایم کادویی برایت بسازم ولی پس زدی من و کادو را هیچ یک را نخواستی

نفسم رفته بود ولی تو برای احیا دوباره قلب من لب هایت را برا تنفس دهان به دهان رو لب هایم این فرد مرده نذاشتی

مهر و محبت را دیدی ولی تو بذر بی مهری و بی توجهی درون خاکت داشتی

راز هایم را دانستی ولی پایان رابطه عشقی مان شدی یک ابروریز و یک جارچی

#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  
مرد

 
دلم میخواد پنهان شم و محو

و روحم هر جا پر بکشه و پای در مکان هایی که ندیدم بزارم جایی در پس ذهنت رویا های یه آدم

در هر کشوری اینبار میروم وقتی روحم درگیر جسم نیست و دیگه هیچ ترسی از هزار بار مردن ندارم

و عقربه ها در مقابلش سالها و روزها و ماه ها و قرن ها می‌گذرند اما ارواح بیدار ولی جسم ها در گور خوابن

بالای سر قبر من گریه و شیون می‌کنند من خوبم ولی همه اقوام و آشنایان بی تابن

من در سیاه چاله ها در قید حیات اندیشیدم و حال گمشده ام در فراسوی زمان

روحم از جسم کنده شد ولی تمام نشد درد و فقدان

مرگ برادر خواب بود و دنیای ارواح دنیای متا فیزیک

جسم ها بودن ولی زندگی جریان داشت ولی با هزاران فریک

دعواها بر سر پول یا زن و قدرت مثل آموزش دادن چریک

#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  
مرد

 
از من هیچ حرفی در هیچ کجا نیست

معنی اسمم امانتدار و هیچی امانتی در دستانم نیست

من در مشتری و سیارات دیگر ولی آن تویی که در زمین سراغم را میگیری او کجاست و او کیست

و اینک وارد می‌شود در صحنه آدمی که از هر حرف ساده و پیش پا افتاده فقط گریست

درونی این فرازمینی که در زمین پاهایش بود و روحش در فضا بسیار صد بسیار دیدنیست

دیدن فایده ندارد تا دیده شوی بلکه درونی این بشر تنها با دستان ونگوگ و یا داوینچی کشیدنیست

کشیدن سیگاری ابدی که خاموش نشود و در هر گوشه شهر له نشود مثل آدمی ماندگار برای همیشه در قلب تنها و در قلب تنهایی نشدنیست

نشدنی ترین کار در فضایی که فضانورد می‌خواهد و ماموریتی غیر ممکن دارد حل مسئله بی وزن نبودن خود خود دشواریست


#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  
مرد

 
قلبم را با تیر کمانی هدف بگیر تا خون بچکد

مرا جادو خود کن تا این دیوانه همانند تو بشود

از نظر ها پنهانت کنم تا زیبا بودن تو برای خود نکنند

#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  
مرد

 
نه لب به سخن میگاشیم

نه حرف برای گفتن دارم

چشم به معجزه ای هستم

و سالهاست فقط یک کلمه تکرار میکنم که نمی‌دانم

نوش دارو برایم دیر شده نوش دارو بعد مرگ سهراب نمی خواهم

خوراک هر روز من غم و اندوه ولی مینویسم که خوشحالم به ظاهر و ندارم غم

ببخشید اگر بوی افسردگی و حال میدهم

در سرزمین نا امیدی ها بال پرواز و جفتی نبود که با او مهاجرت کنم و بپرم

میدان دید تو نبودم که بگویی دورت بگردم

جوک عشق و عاشقی دوست داشتن برایم نگو که ممکن است در عزای مرگ آرزو های خویش بخندم

جوانی هستم در سرزمینی با تفکرات احمقانه که باید برا نیاز عاطفی و جنسی خود خود را به بی خیالی و سنگ بودن بزنم

شاید یک روز اسم من بعد مرگم مشهور شود جایزه روراست ترین نویسنده را به سنگ قبرم بدهند

#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  
مرد

 
از گلویم خون میجوشد و هزار سرفه از جنس قطران و نیکوتین

در مغزم کم بود کمبود کمی دوپامین

لبخند بر روی لب هایم سالهاست حسرت شده گدایی میکنم گدایی هزار شادی برای به وجود امدن کمی سرتونین

مهر و محبت وجودم کم دارد نیست یاری در برم که با او غرق شوم در اقیانوس اکسی توسین

نگذار باران اشک هایم نبارند با وجود نبودن هایی بی اندازه بگذار رها شود آن همه آندروفین

روزشمار دیدن ادمی که نیامده در وجودم ساخته هیجان دروغین آری دروغ توام با آدرنالین

دیگر حساسیت به حرف های پر انگیزه دارم شاید باید برای حرف هایی که انگیزه الکی می‌دهند باید استفاده کنم آنتی هیستامین

#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  ویرایش شده توسط: Amin19961376   
مرد

 
می‌سوزند باریک و کوچک ترین راه تنفس من راه تنفس ریه

اسم مرا بگذار نویسنده ای بدون حتی سایه

در برزخی محبوسم پاهایم بی جان و سست شده اند به مانند چوب هایی هستند که خورده شده توسط موریانه

من نردبانی شده ام دوش هایم شده یک چهار پایه

پرنده ای هستم با پرهایی شکسته و رخی آشفته

کتابی هستم که سرنوشتش بی برگ بی باله

شرم سخن دارم و رو در رو نمی توانم بگویم یک پایم روی آسفالت است پای دیگر بخت گران مایه

که هر دم نفس کشیدن من مرا فرو می‌برد درون چاه یا چاله

#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  
مرد

 
عمر من وصل شده بود یک ساعت شنی

ساعت ها و دقایق و ثانیه می‌گذشت با هر ذره شن انگار پیرتر میشدم در اوج جوونی

عمرم کوتاه و کوتاه تر میشد ولی از من نگذشت این گذشت وصبوری

گویی درون قوطی شیشه ساعت شنی مثل یک آدمک محبوس بودم و شن ها می خواست به جایی برسد تا خفه شوم درونش به تصویر کشیدن مرگ من در ذهن مخاطب با کارهای کرده و نکرده ام در اوج پشیمونی

جان و خونم را به حراج گذاشته اند میان چیزهای گران این دنیا ولی جانم فروخته شد در کمال ارزونی

آه که همه دنبال مادیات هستند و ظواهر وزیبایی بیرونی

#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  ویرایش شده توسط: Amin19961376   
مرد

 
گریه هایم را رو بالشت پنهان میکنم

رفتار های توهین آمیز بی ادبانه را با خود خوری ها با غذای روزانه میخورم

و هر روز به خود می‌گویم شاید امروز معجزه ای اتفاق بیوفتد ولی این دروغی بیش نیست و هعی بیشتر خسته تر میشوم

زیر دوش اشک هایم قرار گرفته ام اشک های گذشته و حال و آینده که باز زیر آن همه اشک که به روی سرم ریخته می‌شود باز با گریه زیر دوش چشمانم را میشورم

در جمعی که همه به هم توجه می کنند این منم که میرم جلو آیینه لباس بی رنگ روح تنهایی را برا خود میپوشم

#999
اگر پیام خصوصی دادین صندوق پر بود من ببینم پاک میکنم پیام های قدیمی روکه بتونید پیام بدین
به دنبال کسی هستم فراتر از قوه تخیل وخیال کسی که تو داری و نداری و غم و شادی باهام باشه و بتونم بگم بهش عشق
     
  
صفحه  صفحه 11 از 12:  « پیشین  1  ...  9  10  11  12  پسین » 
شعر و ادبیات

دلنوشته های امین

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA