انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 2 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین »

دانستنیهای زندگی



 
هفت ویژگی افراد شاد
آیا تا به حال دقت کرده اید که بعضی از افراد بدون توجه به مسائل و مشکلات چقدر در سر زندگی و شاد بودن توانا هستند؟ تحقیقات نشان می دهد این حالت ذاتی یا خدادای نیست بلکه یک مهارت است که این افراد آن را در خود پرورش داده اند شما هم اگر بخواهید میتوانید این مهارت را کسب کنید و زندگی خود را لبریز از شادی و نشاط سازید اشخاص شاد با زندگی همراهی میکنند!!!!
هرکسی تقدیری در زندگی دارد و این به عهده خودش است که با قسمت خود بجنگد یا با آن همکاری کند اما آیا این حرف به این معنی است که فرد باید دراز بکشد و بگذارد زندگی روند خود را طی کند؟ مسلما نه! در عوض میتواند روشی در پیش گیرد که به بهترین وجه ممکن با مسائل مواجه شود و حداکثر تلاش خود را در این زمینه نشان دهد در آن متوجه راه های جدید میشود و با کشف آن ها انرژی تازه ای کسب می کند ، زندگی می خواهد شخص تقدیر و سرنوشت خود را بفهمد آیا ترجیح نمی دهید به جای جنگ با زندگی کنار بیایید؟! اشخاص شاد فقط مثبت نمی اندیشند بلکه مثبت عمل می کنند، مثبت اندیشی مسلما جای خودش را دارد، برای شاد بودن باید افکار خود را عوض کرد اما منتظر از راه رسیدن احساسات نباشیداشخاص دارای قدرت کنترل مستقیم بر چگونه عمل کردن و چگونه اندیشیدن خود هستند.اگر میخواهید شخص شادتری باشید شادمانه تر عمل کنید اگر میخواهید شخص مهربان تر و باعاطفه تر عمل کنید اگر میخواهید منش دوستانه تری داشته باشید دوستانه تر عمل کنید.احساسات پس از عمل کردن از راه می رسند اشخاص شاد ان چه را که احتیاج دارند طلب می کنند همان طور که نعمت ها معمولا از آسمان به زمین نمی افتند از شکایت کردن نیز چیزی عاید اشخاص نمی شود اگر به ضرب المثل هرچه بکارید همان را درو میکنید اعتقاد دارید پس به جای شکایت کردن به دنبال خواسته های خود بروید این انتخاب شماست می توانید به همین رویه ادامه بدهید و دیگران را متهم کنید و همچنان چیزی عایدتان نشود یا می توانید خیلی راحت آن چه را که خواهید طلب کنید اشخاص شاد مشتاق تغییر هستند.
ادامه دارد
این كاربر به درخواست خودش بن شد.
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
     
  

 
ثابت ماندن و تغییر نکردن مخالف همه قوانین طبیعت است اگر تلاش کنید که ثابت اتفاق بیفتد،در این صورت همیشه ناراحت خواهید بود اگر اجازه بدهید ترس از تغییر کردن شما را متوقف سازد با محروم شدن از خواسته های خود موافق هستید شما میتوانید بر این باور باشید که تغییر باعث آزار اشخاص می شود و در مقابل آن مقاومت به خرج دهید یا در عوض می توانید تغییرات را با آغوش باز پذیرا باشید و معتقد باشید که وجود آنها به شما کمک خواهد کرد. همه این ها بستگی به این موضوع داردکه تصمیم بگیرید کدام عقیده را باور کنید اشخاص شاد به خود اجازه شکست خوردن نمیدهند شکست به این معنی نیست که هیچ گاه به هدف خود نرسید و یا دلیلی بر دست کشیدن از هدف نیست به هدف دست نیافتن تنها یک معنی دارد شما به تمرین و تجربه بیشتری احتیاج دارید و مشتاق اشتباه کردن باشید و تسلیم نشوید اجازه ندهید یک شکست شما را به گونه ای تحت تاثیر قرار بدهد که همه تلاش های خود را از بین ببرید و درست مثل یک دونه لذت به خط پایان رسیدن را حس کنید اشخاص شاد در زمان حال زندگی میکند اگر نسبت به لحظه حال آگاه هستید و در کنار آن منتظر آینده نیز هستید قادر خواهید بود تا از فرصت ها سود ببرید اگر با خودخوری غم گذشته را میخورید چشمانتانبه روی امکانات و فرصت های حال بسته خواهد بود درعین حال نافع آینده را نیز از دست خواهید داد زندگی شاد محصول زندگی کردن در لحظه حال است که اگر از آن خوب استفاده بشود تکیه گاه و ضریب اطمینانی برای داشتن آینده ای خوب و فوق العاده است اشخاص فقط با آن چه که امروز انجام می دهند می توانند آینده خود را تحت تاثیر قرار دهند. اشخاص شاد برای آینده برنامه ریزی میکنند انسان های شاد می دانند باید تسلط داشتن بر زندگی را تمرین کنند و بر زندگی خود کنترل داشته باشند
تا در برابر احساساتی مانند قربانی بودن یا بی دفاع بودن مقاوم باشند،برنامه ریزی در جهت درست انجام دادن کارها امری ضروری است نه این که وقت خود را بر هر چیزی که توجه فرد را به خود جلب میکند ، صرف کند.
برای انچه که برایتان مهم است برنامه ریزی کنید و تصمیم بگیرید تا وقت پول انرژی و منابع محدود خود را برای آن صرف کنید
این كاربر به درخواست خودش بن شد.
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
     
  

 
چگونه با انتقاد روبرو شویم؟
هیچ کس از انتقاد خوشش نمی آید ما دوست داریم باور کنیم هر کار که میکنیم درست است حتی اگر خلاف آن حقیقت داشته باشد وقتی اشتباه مرتکب می شویم ترجیح میدهیم کسی متوجه نشود اما مردم متوجه می شوند و گاهی نیز اشتباهات ما را گوشزد می کنند شاید این حتی وظیفه آنها ست که اشتباهات ما را ببینند و به ما کمک کنند که در آینده دیگر مرتکب انها نشویم هر قدر دیگران سعی کنند مثبت باشند اما انتقاد ناراحت کننده است اگر نکته را به خاطر داشته باشید از تلخی انتقاد کمی کاسته می شود.
1-هرگز تداعی عمل نکنید، این فقط بی ثباتی و عدم اعتماد به نفس شما را نشان می دهد و در ضمن طغیان های احساسی به ندرت چیزی را حل میکنند و معمولا وضع را بدتر می کنند
2-اگر انتقاد را بیش از یک بار شنیده اید حتما آن را جدی بگیرید و به آن توجه کنید اگر افراد متعددی یک نظریه مشابه بدهند حتما اشکالی وجود دارد که باید حل شود
3-منبع انتقاد را در نظر بگیرید آیا شخصی که از شما انتقاد کرده از چیز دیگری دلخور است؟ آیا واکنش تند دلیل خاصی دارد؟
4-یاد بگیرید آرا باشید کار آسانی نیست اما میتوانید یاد بگیرید حتی در شرایط سخت آرامش خود را حفظ کنید کشیدن نفسهای عمیق و آرام کمک میکند
5-خود را از رفتار خود جداکنید حتی آدمهای خوب هم ممکن است رفتارهای نادرست از خود بروز دهند اشتباه کردن به معنای بد بودن نیست
6-سعی کنید چیزی یاد بگیرید ممکن است یک انتقاد درس بزرگی برای شما در برداشته باشد بعدا به آن انتقاد بیشتر فکر کنید اگر بجا بود ببینید چگونه میتوانید اشکال را بر طرف کنید و پیشرفت کنید . ما با اینکه انتقاد را منفی می دانیم اما در واقع میتوان نیروی مثبت در کمک به ما برای پیشرفت به حساب بیاید شاید هرگز از انتقاد خوشتان نیاید اما میتوانید یاد بگیرید آن را بپذیرید!
این كاربر به درخواست خودش بن شد.
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
     
  

 
ده کلید برای تقویت روحیه
1-خود را بشناسید امروزه پیشنهاد سقراط که در قرن پنجم قبل از میلاد که در آن متنی بر خودشناسی ارایه شد به قوت خود پابرجاست اهداف احساسات و محدودیت های خویش را بشناسید و با آرامش با آنها برخورد نمایید خواه از طریق مطالعه خواه از طریق اندیشیدن و تفکر سعی میکنید بعضی راههای که باعث شناخت شما از خودتان و اینکه چه چیزهای شما را خوشحال میکند پیدا کنید چنانچه به این توصیه عمل کنید بهتر قادر به کنترل زندگی و مشکلات پیش روی خود خواهید بود
2-به خودتان ارزش بدهید و به خود اعتماد داشته باشید ممکن است سخت به نظر برسد اما سعی کنید رفتارتان گویای این باشد که از خودتان مواظبت میکنید حتی اگر همیشه احساس عدم اطمینان میکنید برخورد و رفتار مثبت را به دنیای اطراف هدیه بدهید برخورد مردم با شما متاثر از رفتار و پوشش شماست بنابراین خود ارزشی و خود اعتمادی را به نمایش بگذارید تا احترام را برای شما به ارمغان آورد
3-بیش از حد توانتان کار نکنید همه ما با سخت کوشی ، خواهان تامین امنیت و رفاه خانواده مان هستیم اما مهم این است که تعادل را در زندگی حفظ کنیم معمولا آن چه از نظر مالی دنبال میکنیم با آن چه که تحقق می یابد یکسان نیست اگر برای شما تامین معاش مهمتر از صرف وقت با عزیزان یا لذت بردن از زندگی است بهتر است در تعیین اولویت ها بازنگری کنید سعی کنید برقراری تعادل را از کسی که بین زندگی شغلی و خانوادگی اش این توازن را ایجاد کرده بیاموزید یا اینکه با خانواده یا دوستانتان راجع به تاثیرات شغلی تان بر روی آنها صحیت کنید.
4-از افراد منفی دوری کنید از ارتباط مسموم که در شما احساس ناراحتی عصبانیت یا نا امنی می کند اجتناب کنید ممکن است سخت به نظر آید اما ارتباط خویش را با کسانی که برای شما افسردگی به ارمغان می اورند به حداقل برسانید کسانی که اثرا محبتهای دریافتی را بدون پاسخ میگذارندو یا کسانی که دائما از شما انتقاد میکنند صداقت سخنان چنین افرادی را مورد ارزیابی قرار دهید تا ببینید که میزان حقایق موجود در سخنانشان تا چه حد بر اساس ارتباطی مثبت و خوش بینانه است اگر کسانی شما را تحت فشار روانی قرار میدهند صریحا از انها بخواهید شما را رها نمایند
5-مثبت فکر کنید سعی کنید از حداکثر توانایی هایتان استفاده کنید و به قدرت خویش اتکا کنید علایق شخصی تان را با مطالعه و گذراندن کلاسها توسعه دهید علایق جدید را امتحان کنید و شکست هایتان را به کار گیریدهمه ما بخشی از اوقاتمان را از دست داده ایم اما افراد موفق از شکست هایشان درس آموخته اند و مغلوب شکست شان نشده اند اگر شما توانایی هایتان را به خوبی توسعه دهبد و نقش مثبتی داشته باشید واقعا قادر به تغییر موقعیت های منفی به موقعیت های مثبت خواهید بود
ادامه دارد
این كاربر به درخواست خودش بن شد.
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
     
  

 
6- ورزش ورزش ورزش یک رژیم غذایی مناسی و قدری فعالیت بدنی روزانه اعم از اینکه پیاده روی آرام باشد یا کار بیرون فشار و اضطراب را تخفیف میدهد و روحیه شاداب نگه میدارد ورزش و تمرینات بدنی افراد را از احساس برتری طلبی رهایی و توانایی های سرموب شده ذهن را ترقی می دهد همین امر منجر به جلوگیری از افسردگی می شود برای اشخاص متفاوت ورزشهای مناسب انها وجود دارد تمرینات کششی و یوگا برای تخفیف فشار بسیار مناسب می باشند بعضی تمرینات نمیتوانند به رفع عصبانیت کمک کنند البته ورزش بیرون از منزل فوائد مضاعفی دارد نور آفتاب در بهبود روحیه و تخفیف افسردگی کمک موثری محسوب می شود
7-بخشی از اوقاتتان را تنها بگذارید لذت از جمع دوستان و تنهایی دو بخش از زندگی اند که برای تقویت روحیه بسیار مهم اند برای معنا بخشیدن و ایجاد شور در زندگی به دیگران کاملا مشروط به وجود دیگران باشد علاوه بر گذراندن 20 دقیقه در حمام گوش دادن به موسیقی یا خروج از منزل به قصد لذت بردن از طبیعت زمانی را برای لذت بردن از خویش صرف کنید چنانچه این امر را سخت یافتید ممکن است با توسل به اجتماع از مشارکت در موضوعات مهم دوری کنید
8-به دیگران کمک کنید و اجازه دهید دیگران به شما کمک کنند وقتی مشکلاتتان طاقت فرسا به نظر میرسد نشان دهید که کمک دیگران میتواند اضطراب و دلواپسی شما را بر طرف کند بنابراین مشکلاتتان را کاملا در منظر دیگران قرار دهید کمک بلاعوض در مسائل اجتماعی یا کمک به دوستان نیز میتواند به سود شما تمام شود اگر در مقابل کمکی که دریافت کرده اید به همان میزان به دیگران مساعدت نمایید دامنه مناسبی از دوستان و اقوامی را بسط داده اید که شریک اوقات خوش شمایند و مددکاران زمان تنگی و سختی تان
9-ارتباط و مراودات با روشی و در عین حال همراه با آرامش و متانت احساساتتان را به خانواده دوستان و مدرسه تان بیان کنید و با دقت کامل به جواب آنها گوش فرا دهید هرگز خود را تحت فشاری ناشی از عدم بیان احساساتتان است قرار ندهید چرا که این فشار انفجار ناگهانی در پی خواهد داشت و دیگران بدون کوشش و تلاشی شما را خواهند شناخت عصبانیتی را که باعث پریشانی و دانستن نقاط ضعف شما میشود کنترل کنید هرگز اجازه ندهید دیگزان ذهن شما را بخوانند
10-موقع احتیاج کمک بطلبید افرادی را پیدا کنید که هنگام مشکلات بتوانند با دوستانتان و خانواده مشکلاتتان همچنان طاقت فرسا جلوه مینماید و احساس عدم آرامش می کنید با مشاورینی صحبت کنید که خواهان کمک و یاری به شمایند اگر احساس عدم امنیت نگرانی یا ناراحتی و پریشانی میکنید فورا از یک مشاور متخصص کمک بطلبید
این كاربر به درخواست خودش بن شد.
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
     
  
مرد

 
در شروع یکی از فیلم های مورد علاقه من، از زبان رابرت دنیرو (هنر پیشه معروف) میشنویم که: "زمانی که کسی را دوست می دارید، به او اعتماد می کنید و کلیه رازهای خود را برایش باز گو می کنید؛ اما اگر چنین نمی کردید پس عاشقی دیگر معنایی ندارد." این جمله به تمام قرارهای ملاقات من معنا بخشید و به من کمک کرد تا متوجه شوم که چیزی مهم تر از مسئله اعتماد در ملاقات ها وجود ندارد.



اعتماد لغتی است که ما شاید خیلی مواقع در مورد آن صحبت میکنیم اما معنای آنرا به طور دقیق نمی دانیم. خیلی دوست داریم به یکدیگر اعتماد داشته باشیم اما به ندرت نسبت به اهمیت این مقوله آگاه هستیم. اعتماد زمانی به وجود می آید که ما به طور ضمنی موقعیت خود را قبول داشته باشیم، حرف های دیگران را بپذیریم و به آنها اطمینان کنیم. هرچقدر که به طرف مقابل خود اعتماد کنید او نیز به همان مقدار به شما اعتماد می کند. ما باید به فردی که با او قرار ملاقات می گذاریم، و کسی که دوستش داریم، اعتماد داشته باشیم و پیرامون این مطلب بحثی به میان نکشیم، زیرا زمانی که بخواهیم با یکدیگر بحث و گفتگو راه بیندازیم معمولا از مسائل مربوط به اعتماد و اطمینان کمک می گیریم.



اعتماد اساس تجربه های ملاقات های ما است به این دلیل که خودمان می خواهیم به کسی اعتماد کنیم، و دیگران نیز به ما اطمینان پیدا کنند. این مسیر کاملا دو جانبه میباشد که هر دو طرف رابطه، باید به یکدیگر اطمینان کاملی را ابراز دارند. ما سوال میپرسیم و دیگران به آن پاسخ می دهند، در چنین شرایطی باید با پیش زمینه اعتمادی که به آنها داریم پاسخ هایشان را درست فرض کنیم.



من از زبان بسیاری افراد می شنوم که اظهار می دارند اعتماد با گذشت زمان به وجود می آید و تا زمانی که اعتماد وجود نداشته باشد خبری از عشق حقیقی در میان نخواهد بود. مسائلی که برای این دسته از افراد جا نیفتاده ایمان ذاتی و حقیقی است که در سرشت تمام افراد وجود دارد. زمانی که کسی به شما می گوید که قصد دارد رابطه خود را با شما از طریق اعتماد و اطمینان دوجانبه جلو برد این فرد به طور حتم در روابط قبلی خود دچار مشکلاتی در این زمینه بوده و صدمات زیادی دیده و باید مدت زمانی سپری شود تا بتواند به شرایط عادی زندگی خود بازگردد. البته با دنیای امروزی و مشکلاتی که در حال حاضر با انها مواجه هستیم چنین مسائلی قابل درک هستند. برای اینکه مجددا آسیب نبینید می توانید قدری شکاکانه و مضنون عمل کنید. آیا شما اعتقاد دارید که عشقی که در نگاه اول به وجود می آید باید پس از سپری شدن ماه ها و ایجاد اعتماد به حقیقت مبدل شود؟



احتیاط به طور ذاتی مقوله ارزشمندی است به ویژه در زمان قرارهای ملاقات، از این طریق به درستی در می یابید که در حال سوق به کدام مسیر هستید و در نتیجه دچار اشتباهات جبران ناپذیر نمی شوید. اما تمام این موارد حد معینی دارند. این کارها را تا جایی باید ادامه دهید که فضای رمانتیک از بین نرود. برای عاشق شدن باید ریسک کنید و خطر پذیر باشید؛ احساسات درونی به طور قطع شما را به سمت سر منزل مقصود رهنمون می سازند. در زمان جوانی بیشتر عادت داریم تا به اطرافیان خود اعتماد کنیم اما سن انسان همانطور که افزایش می یابد این حس در او کم و کمتر میشود و این امر فقط به خاطر شکست هایی است که در روابط گذشته خود شاهد آنها بوده است. از قدیم گفته اند هر چه انسان پیرتر می شود سخت تر می شود. واقعا شرم آور است. با یک چنین دیدی چگونه می توانید انتظار داشته باشید که همان عشق معصوم و پر حرارت زمان جوانی خود مثلا در سن 18 سالگی را مجددا تجربه کنید؟



یک بایر دیگر به نقل قولی که من در ابتدای این مقاله از آن یاد کردم نگاهی بیندازید و ببینید به راستی تا چه اندازه با افراد جدید و احساسات و عواطفشان با روی باز برخورد می کنید. آیا به راحتی خودتان را در بطن رابطه قرار داده و به طرف خود اعتماد میکنید و یا اینکه ابتدا تمام مسائل را مو به مو تجزیه تحلیل می کنید و با سوء ظنی خاصی پیش می روید. اگر بر روی یک چنین مسائلی فکر کنید به راحتی می توانید تشخیص دهید که رابطه بعدیتان به چه شکلی خواهد بود. اگر در رابطه گذشته خود به حریم اعتمادتان تجاوز شده باشد، اندکی سوء ظن قابل قبول است که این امر نیز به نوبه خود با گذشت زمان از بین خواهد رفت. به این منظور باید در انتخاب شریک خود دقت بیشتری به خرج داده و تصمیم های عاقلانه تری اتخاذ کنید. به همین دلیل است که ما همیشه تاکید داریم بر روی انتخاب افرادی که قصد برقراری ارتباط با آنها ا دارید دقت بیشتری مبذول کنید.



برای پیدا کردن شریکی که عشق و شادی را به شما هدیه دهد باید قلب خود را باز کنید و با اطمینان کامل به او اعتماد کنید البته باید این مطلب را نیز در نظر بگیرید که طرف مقابل نیز باید یک چنین مواردی را از رابطه خود بخواهد. بعضی از افراد تصور میکنند زمانیکه هویت حقیقی آنها فاش شد دیگر جایی برای ادامه رابطه باقی نمیماند و باید به سرعت رابطه فعلی خود را ترک گویند. هیچ کدام از ما نمی خواهیم به عنوان افراد غیر قابل اعتمادی شناخته شویم پس سعی کنید هیچ موقع کارهایی از این دست انجام ندهید و فکر انجام آنها را در ذهن خود مدفون کنید.



زمانی که شما برای اولین بار با کسی آشنا می شوید و با او قرار ملاقات می گذارید خیلی طبیعی است که سوالات بیشماری را از او می پرسید و بر روی پاسخ ها نیز دقیق می شوید و به قول معروف سعی می کنید مو را از ماست بیرون بکشید. این کار کاملا طبیعی است و راه را برای ایجاد اعتماد هموار می سازد. عده کمی از افراد دروغگوهای خوبی هستند چرا که دروغگویی نیاز به یک حافظه بسیار قوی دارد. معمولا شما می توانید در جلسات دوم یا سوم مشت افرادی که قصد گول زدن و گمراه کردن شما را دارند را باز کنید. به همین دلیل است که شما نباید خیلی سریع با افرادی که به تازگی با آنها شده اید رابطه جنسی برقرار کنید. گذشت زمان به شما اجازه میدهد تا اعتماد به حرف هایی که می شنوید بیشتر شود.



مسئله دیگری که همیشه باید در ذهن خود داشته باشید این است که ویژگی های اعتماد کردن بر روی هیچ سنگواره ای حک نشده. هیچ کس وجود ندارد که کمی دروغ مصلحتی به شما نگوید. قرار گذاشتن یک تجربه احساسی و مهم است و مردم دوست دارند که خاطره خوبی از خودشان در اذهان سایرین باقی بگذارند. به همین دلیل هر فردی در دیدارهای نخستین اندکی مسائل کوچک را بزرگ می کند و به مبالغه در مورد آنها می پردازد. این بدان معنا نیست که فردی که با او ملاقات کردید انسان خوبی نیست بلکه فقط کافی است خود را با حقایق راضی کنید و بر طبق آن تصمیم نهایی را اتخاذ کنید. زمانی باید نگران شوید و محتاطانه تر عمل کنید که طرف شما در مورد مسائل مهمی نظیر: شغل، محل زندگی، دوستان و خانواده اش به شما دروغ گفته باشد. فردی که با روی باز برخورد می کند و از صمیم قلب خود با شما صادق است می تواند بدون پنهان کردن حقایق برای مدت زیادی در مورد مسائل مورد علاقه اش با شما صحبت کنید. اما زمانی که فرد از پاسخ به سوالات شما طفره رفت باید با این فرد اندکی محتاط تر برخورد نماییید.



زمانی که ارتباط شکل گرفت شما دو نفر به یکدیگر اعتماد کرده اید، در غیر اینصورت ارتباط شما تا این حد پیش نمی رفت. اما حدی از احتیاط هنوز وجود دارد به همین دلیل است که در موقع میانسالی مردم ترجیح می دهند که رابطه خود را با طمانینه بیشتری هدایت کنند. تا زمانی که تصمیم به وارد شدن به مراحل بعدی رابطه را نگرفته اید درصد اعتماد شما بسیار پایین است و به طور تدریجی افزایش می یابد. مثلا زندگی کردن و یا رفتن به مسافرت گزینه هایی هستند که در مراحل بعدی اتفاق می افتند.



کلیدی ترین عامل اعتماد این است که سعی کنید به قضاوت های خودتان ایمان بیاورید. حالا که کارتان به این جا کشیده شده پس دیگر جایی برای وجود نگرانی باقی نخواهد ماند. اگر به چیزی باور دارید پس باید بر طبق همان عمل کنید. همانطور که قبلا هم به ان اشاره کردم عمل بر پایه ایمان دارای میزان کمی ریسم می باشد. اگر نتوانید چنین ریسک هایی را قبول کنید ارتباطتان به جایی نمی رسد و به هیچ وجه رشد نمی کنید. توجه داشته باشید که پذیرفتن ریسک حساب شده با احتیاط بیش از اندازه فرق می کند و به همین دلیل است که شما باید کاملا هشیار باشید. روح شما درست و باطل را به شما نشان می دهد، فقط کافی است احساس خود را دنبال کنید.



من شخصا به عشق در اولین نگاه معتقدم و به ان اطمینان کامل دارم و سعی می کنم در تمام قرارهای ملاقاتم این نکته را مد نظر قرار دهم. قانون اصلی من در مورد قرار و ملاقات بر اساس یک قیاس منطقی بدین شرح می باشد: " اگر شما به چیزی مظنون شوید به احتمال زیاد شک شما به یقین مبدل خواهد شد."
خوشبختی توپی است که وقتی میغلتد به دنبالش میدویم
و وقتی می ایستد به آن ضربه میزنیم!!!
     
  
میهمان
 
برخورد با افراد غیرممکن



اکثر افراد با اختلالات شخصیتی معمولاً دچار مشکلی به نام "اختلال نفس" هستند چون معمولاً باور ندارند که دچار مشکل هستند. آنها فکر می کنند، "این منم" یا ""من همیشه اینطور بوده ام" و حس صیانت نفسشان باعث می شود که دوست داشته باشنده همانطور باقی بمانند. در این مقاله می خواهیم راهکارهایی برای برخورد با این افراد به شما معرفی کنیم.

مراحل

1. بدانید که افراد غیرممکن وجود دارند و چه بخواهید یا نخواهید دیر یا زود با یکی از آنها برخورد می کنید. کاری از دستتان برنمی آید. اولین قدم این است که با واقعیت کنار بیایید. اگر فکر می کنید که احتمالاً با یکی از این افراد روبه رو بوده اید، مطمئناً درست فکر کرده اید. اگر شک دارید، مراحل زیر را قدم به قدم طی کنید.

2. بدانید که خیلی افراد سازگار نیستند. گاهی اوقات کسی که با همه کنار می آید ممکن است برای شما فردی غیرممکن باشد. اکثر روابط بین افراد سایه های مختلف خاکستری دارد اما برخی افراد مثل آب و روغن با همه قاطی می شوند. احتمالاً از فرد غیرممکنتان شنیده اید که، "همه من را دوست دارند". این تلاشی است برای انداختن تقصیر بر گردن شما پس آن را جدی نگیرید. مهم نیست که روابط این فرد با دیگران چطور باشد، واقعیت این است که رابطه بین شما دو نفر افتضاح است. یادتان باشد که مقصر جلوه دادن شما واقعیت را تغییر نمی دهد.

3. بفهمید که مقصر شما نیستید، آنها هستند. شاید سخت باشد چون این افراد معمولاً توانایی زیادی در مقصر جلوه دادن دیگران دارند. اگر با چنین فردی مواجه هستید احتمالاً مداوماً به شما می گوید که فلان مسئله یا مشکل تقصیر شماست. اما اینطور نیست. واقعیت این است که هرچه بیشتر شما را مقصر جلوه دهند، خودشان تقصیرکار جلوه می کنند. اما به خاطر داشته باشید که این راه مقصر دانستن آنها نیست. مقصر دانستن کار آدم های غیرممکن است که دچار اختلال شخصیتی هستند. شما باید فقط این واقعیت را بدانید، به خاطر خودتان. به زبان ساده تر: اگر بتوانید مسئولیت اشتباهات خود را بپذیرید و برای ارتقاء خودتان تصمیم بگیرید، پس یک فرد غیرممکن به حساب نمی آیید، چون این افراد به نظر خودشان هیچ کار اشتباهی انجام نمی دهند.

4. آرامش خود را حفظ کنید و با عصبانیت با آنها برخورد نکنید. هر کاری که می کنید، فقط گریه نکنید. اینکار باعث می شود که رفتار زشت خود را بیشتر ادامه دهند. سعی کنید نادیده شان بگیرید. مثلاً نگاهتان را جای دیگری بیندازید و بحث دیگری را شروع کنید. موضوعی را پیدا کنید که در آن با آنها هم عقیده باشید. تحت هیچ شرایطی در انتقادها و عیب جویی ها با آنها همراه نشوید. هیچ وقت با آنها یا هر کس دیگری بد حرف نزنید چون بااینکار در حد آنها خواهید شد. یک چیز مثبت به مسئله وارد کنید. و تا می توانید آرامش خود را حفظ کنید.

5. بدانید که نمی توانید مثل کسان دیگر با این افراد برخورد کنید. یک جورهایی باید مثل بچه ها با آنها رفتار کنید. قید هر جور بحث منطقی را با آنها بزنید چون هیچوقت ممکن نخواهد بود. تنها چیزی که عایدتان می شود این خواهد بود که یک عالم تقصیر و گناه بر گردنتان می افتد.

6. اعتماد به نفستان را حفظ کنید. اگر مداوماً با همچنین فردی رابطه دارید که همیشه سعی دارد شما را منبع همه بدی ها نشان دهد، باید برای حفظ یک تصویر مثبت از خود اقدام کنید. به خودتان یادآور شوید که نظر این شخص لزوماً واقعیت نیست. اگر می بینید که انتقادات آنها خیلی دور از واقعیت است، از آنها دوری کنید. مطمئناً شما به اندازه ای که این فرد دوست دارد به شما بقبولاند بد نیستید. سعی نکنید با داد و بیداد از خودتان دفاع کنید چون او را به ادامه حرفهای خود تحریک تر می کند.

7. عصبانیتتان را سرکوب کنید. اینطور فکر کنید که عصبانی شدن شما برای آن فرد مثل یک هدیه بی نظیر است. هر حرفی که موقع عصبانیت بزنید یا هر کاری که انجام دهید بارها و بارها علیه شما استفاده خواهد شد. این افراد حافظه های فوق العاده ای دارند و مطمئناً از یادآوری مسائل گذشته بر علیه شما ابایی ندارند.

8. از خودتان دفاع نکنید. باید بفهمید که به هیچ وجه نمی توانید به این افراد ضربه بزنید. به خاطر همین است که اسم "غیرممکن" را روی آنها گذاشته اند. در ذهن آنها شما منبع همه اشتباهات هستید و هیچ حرفی که بر زبانتان بیاید خلاف آنرا به آنها نشان نخواهدداد. نظر شما برای آنها هیچ فرقی نمی کند چون در دادگاه ذهن آنها شما مقصر شناخته شده اید.

9. بدانید که بالاخره شما و شخص غیرممکن باید از هم جدا شوید. این شخص چه دوستتان باشد، چه رئیستان، چه خانواده یا همسرتان، بالاخره زمانی می رسد که می فهمید باید از او جدا شوید. حفظ رابطه با چنین شخصی واقعاً غیرممکن است. اگر نتوانید بلافاصله از او جسماً فاصله بگیرید، باید اول از نظر روحی و فکری از او جدا شوید. وقتی در فکرتان از او جدا شدید، دیر یا زود زمانی می رسد که می توانید به آن واقعیت فیزیکی بدهید.

10. اجازه ندهید شخص غیرممکن شما را مثل خود کند. اگر مراقب نباشید، به خودتان می آیید و می بینید که رفتار شخص غیرممکن را پیدا کرده اید حتی اگر خودتان علاقه ای به آن نداشته باشید. اما باید درک کنید که این بخشی از شخصیت او است و هر کاری که بکنید نمی توانید گذشته آن فرد را تغییر دهید.

11. مدیر باشید. تا زمانیکه رابطه تمام نشده باشد، وظیفه شما مدیریت کردن شخص غیرممکن است تا تخریب کمتری متوجه تان شود. بهترین منابع برای شما بعنوان یک مدیر، سکوت، به شوخی گرفتن فرد مقابل و قطع امید از تغییر دادن اوست. افراد غیرممکن به حرفهای منطقی شما گوش نمی دهند. نمی توانند. حتی اگر بتوانند هم نمی خواهند. نمی توانید آنها را متقاعد کنید که بخشی از تقصیر مشکلاتی که بین شما وجود دارد بر گردن آنهاست. آنها با دلایل منطقی اشتباهات خود را نمی پذیرند. به نظرشان اصلاً خطایی مرتکب نشده اند. پس باید درک کنید و این طرز تفکر را بدون انداختن تقصیر بر گردن آنها مدیریت کنید.

12. بدانید که اشخاص غیرممکن طرح و نقشه دارند. خودتان را باید آماده کنید که همه اشتباهات و شکست های شخص غیرممکن به گردن شما انداخته خواهد شد. یادتان باشد، در ذهن آنها تقصیر همه چیز گردن شماست. آنها تا بی نهایت می توانند برای ثابت کردن این ادعای خود برایتان حرف بزنند و اگر اشتباه کرده و به اینکار تشویقشان کنید خیلی خوشحال می شوند که به شما ثابت کنند شما آن فرد غیرممکن هستید.

13. برعکس آنها باشید: شخصی ممکن باشید. بعنوان نمونه ای از صبر، توشع و مهربانی زندگی کنید چون اینها دقیقاً متضاد آن چیزی هستند که فرد غیرممکن است. همه ما تحت تاثیر افراد پیرامونمان هستیم و می دانیم که هیچکدام از آنها کامل نیستند، حتی خود شما. باید به دیگران احترام بگذارید چون انسان هستید. اگر به شما احترام گذاشته نشد، این دیگر مشکل آنهاست نه شما. دیگران را درک کنید و مطمئن باشید که دیگران هم درکتان می کنند. این تنها راهی است که ممکن است اوضاع را کمی قابل تحمل تر کند. شاید کلاً تغییر نکنند اما باز از آنچه هستند بهتر می شوند.

نکات

1. مهم: اگر این شخص غیرممکن را دوست دارید و برایتان مهم است و رابطه طولانی مدتی با او دارید، از آنها بخواهید که ار متخصص کمک بگیرند.

. خود را قربانی نکنید. قبل ازاینکه برای برخورد با شخص غیرممکن تلاش کنید باید یاد بگیرید که چطور احساسات خود را کنترل کنید. اگر نمی توانید به کل این شخص را از زندگی خود دور کنید—چون در محل کار شماست، یکی از اعضای خانواده است یا هر دلیل دیگر—خیلی مهم است که علایق دیگری پیدا کنید یا با متخصص مشورت کنید.

· همچنین دقت کنید که همه ما گاهاً برخی از این اختلالات شخصیتی را نشان می دهیم. همه چیز بستگی به این دارد که یک فرد "طبیعی" را چطور تعریف کنید.

· لیست زیر 10 نمونه از مهمترین اختلالات شخصیتی است. عنوان کردن آنها به این دلیل نیست که بتوانید اختلالات دیگران را تشخیص دهید بلکه برای این است که آگاه باشید خصوصیات شخصیتی مختلف چطور با هم ادغام می شوند. اما اگر کسی بعضی از این خصوصیات را داشت لزوماً به این معنا نیست که دچار آن اختلال شخصیتی است.

· افراد مبتلا به اختلال اسکیزوئید همان افراد منزوی و گوشه نشین هستند. آنها به هیچ وجه از روابط نزدیک لذت نمی برند، حتی اینکه عضوی از یک خانواده باشند. علاقه بسیار کمی به سکس یا هر فعالیت عادی دیگر دارند و از نظر احساسی سرد به نظر می رسند.

· افراد اسکیزوفرنی گونه واقعاً دیوانه نیستند، فقط آنطور به نظر می رسند و عمل م یکنند. ممکن است متعلق به گروه هایی باشند که در نظر مردم عادی شدیداً غیرعادی و عجیب بیاید.

· افراد غیراجتماعی تصور می کنند که دیگران بد هستند و تنها راهی که برایشان مانده این است که سر آنها را کلاه بگذارند. اما همیشه هم آنها را در زندان نمی بینید. آنها معمولاً افرادی بسیار جذاب هستند و فروشنده ها یا سیاست مداران بسیار خوبی می شوند.

· افراد مبتلا به اختلال شخصیتی نمایشی چه زن باشند و چه مرد معمولاً ملکه نمایش خطاب می شوند. آنها برای توجه دیگران زنده اند و برای به دست آوردن آن معمولاً از حد خود فراتر می روند. همیشه باید بهترین ماشین زیر پایشان باشد، بهترین منطقه شهر زندگی کنند، بهترین لباسها را بپوشند و بچه هایشان را به بهترین مدرسه ها بفرستند.

· افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی که اضطراب های خود را با غرق شدن در جزئیات مسائل و از یاد بردن هدف اصلی یک فعالیت، برطرف می کنند. آنها ساعات زیادی از روز را به تکرار کارهای روزمره خود مثل بارها و بارها شستن دست هایشان یا تمیز کردن بی وقفه خانه و ماشین می گذرانند و دیگر وقتی برای نگران بودن درمورد مشکلات بزرگ زندگی برایشان نمی ماند.

· افراد با شخصیت های وابسته که معمولاً اعتماد به نفس پایینی دارند. به هیچ وجه در زندگی ریسک نمی کنند و برایشان مهم نیست دیگران با آنها چه برخوردی داشته باشند. گاهی اوقات با اینکه می دانند در یک رابطه بد هستند اما باز با اینحال احساس امنیت می کنند چون می توانند آن رابطه را درک کنند. برایشان ساده تر است که همان رابطه بد را تحمل کنند تا بخواهند یک رابطه ای دیگری که ممکن است بدتر باد را شروع کنند یا اصلاً رابطه ای نداشته باشند.

· افراد با اختلال شخصیتی مرزی که معمولاً مرزهای درون فردی ضعیفی دارند و معمولاً روابطشان بسیار شدید، عاشقانه و کوتاه مدت است. چون عاشق عشق هستند نه عاشق فردی خاص. وقتی رابطه کم کم سرد می شود خیلی راحت می توانند آنرا کنار بگذارند. به ندرت می توانند با کسی از جنس مخالف خود بدون ابراز عشق و محبت صحبت کنند.

· افراد با اختلال شخصیتی خوددار که شدیداً خجالتی هستند و در تلاشند که از موقعیت هایی که ممکن است موجب خجالت زدگی آنها شود دوری می کنند.

· افراد با اختلال شخصیتی پارانوئید که معمولاً ریسک هایی که اکثر ما می پذیریم را دفع می کنند چون به عقیده آنها اتفاق افتادن آن بسیار دور از ذهن است. آنها دوست دارند همه بدی های دنیا را به یک گروه از افراد بد نسبت دهند که سعی دارند ما را کنترل کنند.

· افراد با اختلال شخصیتی منفعل-پرخاشگر که دشمی خود را به طور غیرمستقیم به دیگران حالی می کنند مثل مهمانی که سر میز شام به میزبان می گوید، "دستتان درد نکند خیلی خوشمزه بود، هیچوقت فکر نمی کردم از این تکه های ارزان گوشت هم بشود غذای خوشمزه پخت".

· اگر هیچ چیز کمکتان نکرد، سعی کنید تجربیاتتان با این اشخاص را درس های باارزش زندگی بدانید. بدانید که بعد مدتی کنار آمدن با این افراد، کنار آمدن با افراد عادی برایتان خیلی ساده تر خواهد شد. در رابطه تان با آنها یک دوره آموزشی خیلی خوب درمورد برخورد با افراد سرسخت می بینید که بااینکه الان برایتان ناخوشایند است اما درس هایی که می گیرید در زندگی آینده برایتان ارزش زیادی خواهد داشت.

· بپذیرید که با یک سوءاستفاده گر احساسی روبه رو هستید. اطلاعات زیر می تواند به دردتان بخورد.

· مهربان باشید حتی اگر با منفی ترین حالت با شما برخورد کردند. اگر تنها هستند و نمی دانند چطور باید توجه دیگران را جلب کنند، جذب رفتار محبت آمیز شما خواهند شد و تغییر می کنند. اما اگر ذاتاً افراد احمق و سرسختی هستند که دوست دارند حرص دیگران را دربیاورند، باز هم مهربانی و ملاطفت شما آنها را عصبانی خواهد کرد چون نمی دانند که چطور می توانند حرصتان را دربیاورند به همین خاطر بعد از مدتی رهایتان می کنند.

· در خرج کردن مهربانیتان دقت کنید. مطمئناً دلتان نمی خواهد مدام به کسی که از شما سوءاستفاده می کند پاداش دهید چون او را به سوءاستفاده بیشتر تشویق می کند. مثلاً ممکن است سرتان داد بزنند که کاری که وظیفه خودشان است را انجام دهید و شما تصمیم می گیرید که مهربان باشید و آنکار را انجام دهید. بااینکار آن فرد احساس می کند که با داد زدن دیگر می تواند شما را مجبور به انجام هر کاری بکند.

· برخی از این اشخاص مهربانی شما را تمایل شما برای خدمت کردن به خودشان می بینند. وقتی دیدید که چنین اتفاقی افتاد، خیلی آرام و با مهربانی حرفشان را رد کنید. دروغ نگویید، لازم نیست هیچ توضیحی برایشان بدهید، فقط کافی است که آن کار را رد کنید. دروغ گفتن فقط کار را خراب تر می کند و رابطه تان با این شخص را سخت تر.

· با آنها مخالفت نکنید. راهی برای هم عقیده شدن با آنها پیدا کنید حتی اگر می دانید که اشتباه می کنند. اگر می گویند برای جلب نظر دیگران خیرات کرده اید می توانید بگویید که ممکن است حق با آنها باشد. اینکار باعث می شود که جنگ و جدال ها کمتر شود. حتی می توانید وقتی خود را هم عقیده او نشان می دهید لبخند کوچکی هم بر لبانتان بنشانید.

· بدانید که سالمترین راه برای کنار آمدن با اشخاص غیرممکن دور کردن آن فرد از محیط اطرافتان است. با قرار دادن خود در معرض آن فرد خودتان را شکنجه نکنید. ارزش شما خیلی بیشتر از این حرفهاست. یادتان باشد که به هیچ طریقی نمی توانید او را درست کنید.

· وقتی کسی از شما سوءاستفاده می کند، بقیه افراد سعی می کنند با شما همدردی کنند. هیچ نیازی نیست که طرف مقابلتان را نزد دیگران بد جلوه دهید چون همه خودشان دیر یا زود آنرا خواهند فهمید. اگر شخص غیرممکن باعث عصبانیتتان می شود، بقیه هم به احتمال زیاد اذیت می شوند.

· سعی کنید به نقاط مثبت قضیه فکر کنید. فکر به اینکه او هم یکی از بنده های خداست و خدا او را دوست دارد، حتی اگر خودتان او را دوس نداشته باشید، آرامش بیشتری به شما می دهد.

هشدارها

· هیچوقت شخص غیرممکن را عصبانی نکنید. بااینکه خیلی زود از کوره در می روند و به نظر خودشان در نظر همه افراد منطقی هستند، واقعیت این است که اگر عصبانیشان کنید طوری حرصشان را سر شما خالی می کنند که باورتان نشود. هیچوقت سعی نکنید با آنها بحث منطقی کنید و برایشان دلیلی و برهان بیاورید. با آنها مثل بیمار یا بچه ها رفتار کنید. برای چنین رفتاری به تمرین نیاز دارید اما یک مهارت اجتماعی است که ارزش یادگیری را دارد.

· اگر به هر دلیلی توانستید با دلیل و مدرک شخص غیرممکن را متقاعد کنید که تقصیر گردن آنهاست، این احتمال وجود دارد که کاملاً از آنطرف بام بیفتند و فکر کنند که اگر در این مورد خاص حق با آنها نیست پس در 100% موارد و موقعیت های دیگر هم اشتباه گردن آنهاست. این تکنیکی است که برای جلب همدردی دیگران به کار می گیرند.

· هیچوقت حستان درمورد این فرد را به دیگران نگویید. اگر رفتار غیرممکن این شخص غیرممکن را اعتراف کنید، و فرد مقابلتان هم نظرات شما را به دیگران انتقال دهد، این احتمال وجود دارد که به گوش خود شخص غیرممکن هم برسد و این کار را از آنچه که هست هم خراب تر می کند.

· از طرف دیگر اگر نمی توانید از این شخص دوری کنید شاید بد نباشد که با کمک شخصی دیگر این موقعیت را مدیریت کنید.

· حریم شخصیتان را حفظ کنید. شخص غیرممکن از هر اطلاعات شخصی شما بر علیه تان استفاده می کند. آنها می توانند فقط به خاطر اظهار نظری که سر میز شام کردید، داستان های زیادی را درمورد شما برای دیگران نقل کنند. یادتان باشد که مهارت خیلی خوبی در به حرف کشیدن شما دارند. آنها به خوبی خود را فردی نرمال و عادی نشان می دهند و این باعث می شود با خودتان فکر کنید که چندان آدم بدی هم نیستند. این اشتباه بسیار بزرگی است. چون همان موقع که برایشان درد و دل کردید درواقع گور خودتان را کندید. او از کوچکترین و ریزترین اطلاعات ممکن بر علیه تان استفاده می کند.

· هیچوقت با این واقعیت که آنها منبع و منشاء مشکل هستند با شخص غیرممکن برخورد نکنید. چون با بمبارانی از انکار روبه رو خواهید شد.

· مراقب حرکات و اشارات غیرکلامی آنها باشید چون ممکن است سوء تفاهماتی ایجاد کند.

· در ایجاد هر نوع برخورد فیزیکی با این افراد بسیار دقت کنید. حتی زدن یک ضربه آرام روی پشتشان می تواند آرامترین شخص غیرممکن را هم به خشم بیاورد.

· به هیچ وجه این مقاله را برای ثابت کردن سرسختی آنها نشانشان ندهید. همیشه یادتان باشد که هیچ راهی برای متقاعد کردن آنها وجود ندارد. تلاش شما بی حاصل خواهد بود.

· قبل از به کار بردن نکات و هشدارهایی که در این مقاله ذکر شد، مطمئن شوید که خودتان یکی از آن اشخاص غیرممکن نیستید. چون ممکن است به خودتا صدمه بزنید.

· بدانید کی وقت خداحافظی است. اگر این رابطه خسته تان کرده است یا فکر می کنید که رفتارهای او برایتان خطرناک شده است و ممکن است به شما صدمه بزند، رهایشان کنید. هر چه سریعتر رابطه تان را با او قطع کنید. شخص غیرممکن تلاش خواهد کرد که باز با شما رابطه ایجاد کند اما نپذیرید.

بااینکه ما بعنوان نویسندگان این مقاله امیدواریم که برایتان مفید بوده باشد اما یادتان باشد که این مقاله به هیچ وجه جایگزین کمک تخصصی نخواهد بود. برخی از این توصیه ها می توانند متناقض یا خطرناک باشد. انتظار نداشته باشید که با 5 دقیقه مطالعه این مقاله متخصص شوید. بهترین کمک را می توانید از متخصصین روانشناس بگیرید.
     
  

 
بسیار جالب بود
hi dr!
     
  
مرد

 
تایپیك خوب هستش
     
  
مرد

 
آیا مرد ایده آل وجود دارد؟
پیدا کردن مرد ایده آل زندگی یکی از حیاتی ترین مسائل در زندگی بعضی از خانم هاست. آنها همواره امیدوار به یافتن او هستند. به عنوان مژده ای به این خانم ها باید بگویم که نگران نباشید، مرد ایده آل وجود دارد و شما می توانید پیدایش کنید. البته همه ی ما در زندگی هدف ها، جاه طلبی ها و آرزوهای کوچک و بزرگ داریم. همین هدفهاست که ما را مشغول نگاه می دارد. این سال ها عبارات مرد ایده آل و زن ایده آل بسیار استفاده می شوند. همه ی ما برای این مرد ایده آلمان لیستی از خصوصیات تهیه می کنیم.

بیشتر ما بدی های خودمان را نادیده می گیریم و انتظار داریم که مرد ایده آل از راه برسد و دستمان را بگیرد. با خود فکر می کنیم که لیستی که ما تهیه کرده ایم خیلی کوچک و ناچیز است. در طول سالیان سال، مردم در این زمینه ها خبره تر شده اند. می دانند که چطور ارضا شوند، درآمد خوب و خانه ای زیبا دارند و تحصیلات عالیه هم کرده اند. و اینجاست که تصمیم می گیرند کسی را پیدا کنند که از هر لحاظ با آنها جور باشد و حمایت و یاریشان کند. و مشکلات آغاز می شود. نکته ی مهم اینجاست که آن مرد ایده آل شما هم برای خود یکی از این لیست ها دارد و برای زن ایده آل خود خصوصیاتی را تعیین کرده است. او زنی می خواهد جوان، تحصیل کرده، زیبا و خوش اندام. ناراحت می شوید. و می بینید که این مرد ایده آل چه انسان معمولی بوده است. به لیستتان با دقت نگاه کنید و خصوصیات مرد ایده آلتان را دوباره مرور کنید. آیا فکر می کنید چنین شخصی را می توان پیدا کرد؟ اگر از لیستتان راضی هستید، پس مشکل کجاست؟

حالا می خواهید خودتان بیرون بروید و مرد ایده آلتان را پیدا کنید یا در خانه می مانید تا او سراغ شما بیاید؟ اکثر زنان می گویند آنها منتظر می مانند تا مرد ایده آل خودش سراغشان برود. کلمه ی منتظر ماندن کمی توجهم را جلب می کند. منتظر ماندن به این معنی است که مردها به طور اتفاقی به سراغتان می آیند، شما آنها را یکی یکی مطابق با لیستتان بررسی می کنید. و آنهایی را که با لیست هماهنگ نبودند را دور می اندازید. بله، اما دوستان من همیشه بیاد داشته باشید که مرد ایده آل شما هم دنبای زن ایده آل خودش می گردد. شما چقدر برای این مسئله تلاش کرده اید؟ چقدر سعی کرده اید که زن ایده آل او باشید ؟ یا اینکه گفته اید شما را باید همینطور که هستید بپذیرد و تغییری نمی کنید؟ سوالی که این روزها مردها مکرراً از هم می پرسند این است که این دخترهای خوب کجا رفته اند؟ به این کلمات خوب فکر کنید. ببینید مردها واقعاً دنبال چه هستند. آنها می پرسند که آن دخترهایی که از این لیست ها در دست ندارند کجا رفته اند. اکثر مردها دنبال کسی هستند که دوستش داشته باشند، احساس ویژه ای نسبت به او داشته باشند و همه چیز را با او شریک شوند. مشکل اینجاست که نمی توانند چنین شخصی را پیدا کنند چون زیر فشار این لیست ها قدرت عمل خود را از دست داده اند. به آنها گفته می شود که باید خود را با این لیستها تطبیق بدهند، آنها تلاششان را می کنند و بعد خودشان هم دیگر دنبال زن ایده آلشان می روند.

شما به عنوان یک زن ایده آل نگاهی به لیستتان بیندازید و ببینید که چقدر انعطاف به خرج داده اید. بعد نگاهی به مرد ایده آلتان بیندازید و ببینید که چقدر به دست آوردنی است. بعد نگاهی به خصوصیات و توانایی های خودتان بیندازید و ببینید چقدر با خصوصیات زن ایده آل سازگاری دارید. بعد از خانه بیرون بروید و دنبال مرد ایده آلتان بگردید. در خانه منتظر آمدن مرد ایده آل نباشید، چون ممکن است یکدفعه ببینید که مرد ایده آلتان با زن دیگری ازدواج کرده در حالی که می توانست مال شما باشد. و در آخر بدانید که سازش اساسی ترین نکته در زندگی است. همانطور که از مرد ایده آلتان یکسری خصوصیات را انتظار دارید، سعی کنید خود را هم با خصوصیات زن ایده آل او هماهنگ کنید.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
     
  
صفحه  صفحه 2 از 7:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  پسین » 
گفتگوی آزاد

دانستنیهای زندگی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA