انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی
  
صفحه  صفحه 6 از 65:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  64  65  پسین »

طنزک



 
چگونه يك زن رو خوشحال كنيم ؟

براي خوشحال كردن يك زن..يك مرد فقط نياز دارد كه اين موارد باشد :

1. يك دوست
2. يك همدم
3. يك عاشق
4. يك برادر
5. يك پدر
6. يك استاد
7. يك سرآشپز
8. يك الكتريسين
9. يك نجار
10. يك لوله كش
11. يك مكانيك
12. يك متخصص چيدمان داخلي منزل
13. يك متخصص مد
16. يك روانشناس
17. يك دافع آفات
18. يك روانپزشك
19. يك شفا دهنده
20. يك شنونده خوب
21. يك سازمان دهنده
22. يك پدر خوب
23. خيلي تميز
24. دلسوز
25. ورزشكار
26. گرم
27. مواظب
28. شجاع
29. باهوش
30. بانمك
31. خلاق
32. مهربان
33. قوي
34. فهميده
35. بردبار
36. محتاط
37. بلند همت
38. با استعداد
39. پر جرأت
40. مصمم
41. صادق
42. قابل اعتماد
43. پر حرارت

بدون فراموش كردن:

44. تعريف كردن مرتب از او
45. عشق ورزيدن به خريد
46. درستكار بودن
47. بسيار پولدار بودن
48. تنش ايجاد نكردن براي او
49. نگاه نكردن به بقيه دختران

و در همان حال، شما بايد :

50. توجه زيادي به او بكنيد، و انتظار كمتري براي خود داشته باشيد
51. زمان زيادي به او بدهيد، مخصوصاً زمان براي خودش
52. اجازه رفتن به مكانهاي زيادي را به او بدهيد، هيچگاه نگران نباشيد او كجا مي رود.

بسيار مهم است :

53. هيچگاه فراموش نكنيد :

* سالروز تولد
* سالروز ازدواج
* قرارهايي كه او مي گذارد

چگونه يك مرد را خوشحال كنيم ؟

1. تنهاش بذاريد
این كاربر به درخواست خودش بن شد.
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
     
  

 
تفاوتهای ریز آقایون و خانمهای ایرونی

سبیل:
بعضی از مردان مانند هركول پوآرو با سیبیل خوش تیپ میشوند. هیچ زنی وجود ندارد كه با سبیل زیبا بنظر برسد.

اسامی مستعار:
اگر سارا، نازنین، عسل و رویا با هم بیرون بروند، همدیگر را سارا، نازنین، عسل و رویا صدا خواهند زند. اگر بابك، سامان، آرش و مهرداد با هم بیرون بروند، همدیگر را گودزیلا، بادام زمینی، تانكر و لاك پشت صدا خواهند زد.

پرداخت صورتحساب میز:
وقتی صورتحساب را می آورند، با اینكه كلا 15هزار تومان شده، بابك، سامان، آرش و مهرداد هر كدام 10 هزار تومان روی میز میگذارند. وقتی دختران صورتحساب را دریافت میكنند، ماشین حسابهای جیبی خود را بیرون می آورند.

پول:
یك مرد 2000 هزار تومان برای یك جنس 1000 تومانی مورد نیازش می پردازد. یك زن 1000 تومان برای یك جنس 2000 تومانی كه نیازی به آن ندارد می پردازد.

بگو مگوها:
حرف آخر را در جر و بحث ها زنان میزنند. هر چیزی كه یك مرد بعد از آن بگوید، شروع یك بگو مگوی دیگر خواهد بود

آینده:
یـك زن تا زمانیكه ازدواج نكرده نگران آینده است. یك مرد تا زمانیكه ازدواج نـكرده هرگز نگران آینده نخواهد بود.

موفقیت:
یــك مرد موفق كسی است كه بیشتر از آنچه هـمــسرش خرج میكند درآمد داشته باشد. یك زن موفق كسی است كه بتواند چنین مردی را پیدا كند.

ازدواج:
یك زن به امید اینكه شوهرش تغییر كند با او ازدواج میكند،ولی تغییر نمیكند. یك مــرد به این امید با همسرش ازدواج میكند كه تغییر نكند، ولی تغییر میكند.

روابط:
اول از همه، یك مرد یك رابطه را یك رابطه بحساب نمی آورد. وقتی رابطه ای تمام میشود، زن شروع به گریه نموده و سفره دلش را برای دوستان دخترش میگشاید و نیز شعری با عنوان "همه مردها نادانند" می سراید. سپس به ادامه زندگیش میپردازد. مرد هنگام جدایی اندكی مشكلاتش بیشتر است. 6 ماه پس از جدایی ساعت 3 نیمه شب یك پنجشنبه، تلفن میزند و میگوید: "فقط میخواستم بدونی كه زندگیمو از بین بردی، هیچوت نمی بخشمت، ازت متنفرم، تو یه دیوانه ای، ولی میخوام بدونی باز هم یه فرصتی برامون باقی مونده." نام این كار تماس تلفنی "ازت متنفرم/عاشقتم" است كه 99 درصد مردان حداقل یك بار آنرا انجام میدهند. برخی كلاسهای مشاوره ای مخصوص مردان برای رها شدن از این نیاز تشكیل میشود كه معمولا تاثیری در بر ندارند.

بلوغ:
زنان بسیار سریعتر از مردان بالغ میشوند. اغلب دختران 17 ساله میتوانند مانند یك انسان بالغ رفتار كنند. اغلب پسران 17 ساله هنوز در عالم كودكانه بسر برده و رفتارهای ناپخته دارند. به همین دلیل است كه اكثر دوستی های دوران دبیرستان به ندرت سرانجام پیدا میكنند.

قهوه تلخ:
فرض كنید چند زن و مرد در اتاقی نشته اند و ناگهان سریال قهوه تلخ شروع به پخش می شود. مردها فورا هیجان زده شده و شروع به خنده و همهمه میكنند، و حتی ممكن است ادای جهانگیر شاه دو لو را نیز درآورند. زنان چشمانشان را برگردانده و با گله و شكایت منتظر تمام شدنش میشوند.

دست خط:
مردها زیاد به دكوراسیون دست خطشان اهمیت نمیدهند. آنها از روش "خرچنگ غورباقه" استفاده میكنند. زنان از قلم های خوشبو و رنگارنگ استفاده كرده و به "ی" ها و "ن" ها قوس زیبایی میدهند. خواندن متنی كه توسط یك زن نوشته شده، رنجی شاهانه است. حتی وقتی می خواهد تركتان كند، در انتهای یادداشت یك شكلك در انتها آن میكشد.

حمام:
یك مرد حداكثر 6 قلم جنس در حمام خود دارد - مسواك، خمیر دندان، خمیر اصلاح، خود تراش، یك قالب صابون و یك حوله. در حمام متعلق به یك زن معمولی بطور متوسط 437 قلم جنس وجود دارد. یك مرد قادر نخواهد بود اغلب این اقلام را شناسایی كند.


خواروبار:
یك زن لیستی از جنسهای مورد نیازش را تهیه نموده و برای خریدن آنها به فروشگاه میرود. یك مرد آنقدر صبر میكند تا محتویات یخچال ته بكشد و سیب زمینی ها جوانه بزنند. آنگاه بسراغ خرید میرود. او هر چیزی را كه خوب بنظر برسر می خرد.

بیرون رفتن:
وقتی مردی میگوید كه برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی برای بیرون رفتن حاضر است. وقتی زنی میگوید كه برای بیرون رفتن حاضر است، یعنی 4 ساعت بعد وقتی آرایشش تمام شد، آماده خواهد بود.

گربه:
زنان عاشق گربه هستند. مردان میگویند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بیرون پرتاب میكنند.

آینه:
مردها خودبین و مغرور هستند، آنها خودشان را در آینه چك میكنند. زنان بامزه اند، آنها تصویر خود را در هر سطح صیقلی بازدید میكنند -- آینه، قاشق، پنجره های فروشگاه، برشته كننده ها، سر طاس آقای زلفیان...

تلفن:
مردان تلفن را به عنوان یك وسیله ارتباطی برای ارسال پیامهای كوتاه و ضروری به دیگران در نظر میگیرند. یك زن و دوستش می توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسیدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت دیگر با هم شروع به صحبت كنند.

آدرس یابی:
وقتی یك زن در حال رانندگی احساس میكند كه راه را گم كرده، كنار یك فروشگاه توقف كرده و از كسی كه وارد است آدرس صحیح را میپرسد. مردان این را به نشانه ضعف میدانند. آنها هرگز برای پرسیدن آدرس نمی ایستند و به مدت دو ساعت به دور خودشان میچرخند و چیزهایی شبیه این میگویند: "فكر كنم یه راه بهتر پیدا كردم،" و "میدونم كه باید همین نزدیكی باشه، اون مغازه طلا فروشی رو میشناسم."

پذیرش اشتباه:
زنان بعضی اوقات قبول میكنند كه اشتباه كردند. آخرین مردی كه اشتباهش را پذیرفته 25 قرن پیش از دنیا رفته است.

فرزند:
یك زن همه چیز را در مورد فرزندش می داند: قرارهای دكتر، مسابقات فوتبال، دوستان نزدیك و صمیمی، قرارهای رمانتیك، غذاهای مورد علاقه، اسرار، آرزوها و رویاها. یك مرد بطور سربسته و مبهم فقط میداند برخی افراد كم سن و سال هم در خانه زندگی میكنند.

لباس شیك پوشیدن:
یك زن برای رفتن به خرید، آب دادن به گلهای باغچه، بیرون گذاشتن سطل زباله و گرفتن بسته پستی لباس شیك می پوشد. یك مرد فقط هنگام رفتن به عروسی و یا مراسم ترحیم لباس رسمی برتن میكند.

شستن لباسها:
زنان هر چند روز یك بار لباسهایشان را میشویند. مردها تك تك لباس های موجود در كمد، حتی روپوش و اونیفرم جراحی هشت سال پیش خود را می پوشند و هنگامیكه لباس تمیزی باقی نماند، یك لباس كثیف بر تن نموده و كوه ایجاد شده از لباسهای چرك خود را با آژانس به خشك شویی منتقل میكنند.

عروسی:
هنگام یاد كردن از عروسی ها، زنان در مورد "مراسم جشن" صحبت میكنند، مردان درباره "میهمانی های دوران مجردی."

اسباب بازی:
دختران كوچك عاشق عروسك بازی هستند و وقتی به سن 11 یا 12 سالگی میرسند علاقه شان را از دست میدهند. مردان هیچگاه از فكر اسباب بازی رها نمیشوند. با بالا رفتن سن آنها اسباب بازی هایشان نیز گران قیمت تر و پیچیده تر میشوند. نمونه های از اسباب بازیهای مردان: تلویزیون های مینیاتوری و كوچك، تلفنهای اتومبیل، مخلوط كن و آب میوه گیری، اكولایزرهای گرافیكی، آدم آهنی های كنترلی، گیمهای ویدئویی، هر چیزی كه روشن و خاموش شده، سر و صدا كند و حداقل برای كار كردن به شش باتری نیاز داشته باشد.

===============================================

لعنت به این مستراح

لعنت به مستراحی که برچسب قرمز و آبی شیرش برعکس خورده باشد
لعنت به مستراحی که سوسک ها بدون اطلاع و هماهنگی سرشان را از چاه بیرون بیاورند
لعنت به مستراحی که مرکز کانونی تحدّب کاسه اش روی صورت آدم باشد
لعنت به مستراحی که قبل از نشستن کسی درش را بزند
لعنت به مستراحی که آبش قطع باشد و آفتابه اش خالی
لعنت به مستراحی که صدا را 56 مرتبه اکو کند
لعنت به مستراحی که شیلنگش از هفت جا سوراخ شده باشد
لعنت به مستراحی که سر شیلنگش همیشه توی چاهش افتاده باشد
لعنت به مستراحی که فاصله کاسه اش از دیوار پشتی فقط یک سانت باشد
لعنت به مستراحی که فشار شیر آبش مثل شیر سماور است
لعنت به مستراحی که بدون آن، بنی بشر هیچ چی نیست

===============================================

‌من زوجم و تو فردي!

در این دیار ســـربی ، یک استکان، هـوا نیســــــت
درد و غم و مرض هست؛ یک جرعه ی دوا نیست

مــعشوقه هـــای این شهر بر چهره، مــاسک دارند
احــــــــوال عــــــــاشقان نیز، چندی است روبِه را نیست

فرهـــــــــاد آسم دارد ، خسرو ســـــــــــــیاه سرفه
هیچ آدمی به فـــــکرِ شــــیرین بینوا نیســـــت

"اطفــــــــال و ســــــالمندان" در خــــانه ها اسیرند
ویران شود هر آنجا ، غوغـــــای بچه ها نیســــت

تـــــاوان دیـــــــدن تو ، سنگینتر از جریمه است
من زوجم و تو فردی ، این شهر جــــای ما نیست
این كاربر به درخواست خودش بن شد.
مدیریت انجمن پرنس و پرنسس
     
  
مرد

 
سطل آشغال :
وسیله*** ای ا***ست موجود در خیابان***ها جهت ریختن زباله در اطراف آنها !
مدرک تحصیلی :
کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع ، قیمتش فرق می***کند !
اوراقچی :
تنها موجودی که زنها را بهترین رانندگان دنیا میداند !


حراج :
اصطلاحی*** است که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده
و با ماژیک قرمزروی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج می***کنند …!
رئیس :
فردی که وقتی شما دیر به سر کار می***روید خیلی زود می***آید
و زمانی که شما زود به اداره می***روید یا دیر می***آید و یا مرخصی است …!
بزرگراه :
نوعی پیست رالی به همراه یادگیری به روز ترین فحش***های ۲۰۱۰ !
شب امتحان :
شب التماس به درگاه خداوند !
شب توبه !
البته مجموعه برگه های کمک آموزشی (تقلب) هم بد نیست
تحقیق :
Copy & Pasteکردن مقالات اینترنتی !
بیرون هم که پروژه میفروشن … ۲۰ تا ۳۰ هزار تومن هلو !
گارانتی :
یک اسم صرفا زیبا و خوش تلفظ که تنها کابرد آن در هنگام خرید است !
وقتی هم میبری میگن : تعویض که نداریم روی اون جای انگشت دست خورده هست !
بعد از ۳۸۹۲۶۴۹۸۲۶۴۳۲ بار التماس میگن اوکی تعمیرش میکنیم !
این قطعه رو ۸۹۳۶۲۴۹۳۸۲۶۴۹۳۲۸۶۴ روز دیگه میتونید تحویل بگیرید !
بیمه*** عمر :
قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته
تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود !



قبولی در دانشگاه :
نتیجه***ای است در کمال عدالت و انصاف
که هیچ ربطی به رتبه*** کسب شده توسط شما و تلاشتان ندارد !
سریال :
فیلمی*** است چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین
شیوه***های دزدی را به شما آموزش می***دهد …!
تلفن همراه :
وسیله***ای ۴ ***کاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن ، عکس و فیلم گرفتن و نهایتا مخ زنی !
گرانی :
واژه ای است زاده*** توهم غربیان که در ایران تاکنون مشاهده نشده است !!!
مترو :
سونای بخار عمومی و متحرک با بوی زیبای عرق نعناع عرق گلاب !
عرق جوراب ، عرق گربه مرده ، عرق ماهی سفید ، عرق بوی دهن وزغ و …!!!
سر بر میگردونی میبینی یکی هم شبیه گودزیلا تو دهنت وایساده
و بر و بر داره نگات میکنه !!! بوی وزغ همچنان ادامه دارد …
عذرخواهی :
از مد افتاده است و بجای استفاده از کلمات معذرت میخوام ، ببخشید ، متاسفم
از کلمه های :حالا بی خیال شو ، خیلی خب بابا ،
ای بابا خب بابا ، خودتو لوس نکن ! و … استفاده می***شود!
خودپرداز :
دستگاهی*** است که همیشه*** خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد
و اگر صفی در کار نباشد ۹۷/۴۵ درصد اوقات خراب است !
اونجاهایی هم که ظاهرا سالمه و خلوت میری کارتت رو میذاری
یهو میبینی کارتت رو قورت داد !
شناسنامه یا کارت ملی :
دفترچه و کارتی که هرکدام از آنها بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتشان لازم هستند !
اگر کارت ملی بدی شناسنامه میخوان
شناسنامه بدی کارت ملی میخوان
جدیدا هر دو رو با هم بدی گواهینامه میخوان
گواهینامه بدی میگن پس کارت ملی کو؟
کارت ملی و گواهینامه باهم بدی میگن شناسنامه کو؟
هر سه تا رو باهم بدی میگن کارت پایان خدمت کو … !!!؟
ایرانسل :
خط تلفنی است جهت ایجاد مزاحمت و سر به سر دوست و آشنا گذاشتن !
برای کلاه برداران بسیار کاربرد دارد !
برای چخوس (Chokhos = زید) بازان بسیار بسیار کاربرد دارد !
از پذیرفتن خانم***های بد حجاب معذوریم ! :
تابلویی که در همه***جا نصب شده، جهت خنده و عوض کردن روحیه***ی مردم !
و در نهایت علامت تعجب (!) :
علامتی است که اگر اون رو از من بگیرید
من هیچی نمیتونم بنویسم !
lust
     
  
مرد

 
مدارک لازم جهت خريد بليط هواپيمايی ایران

1- امضای تاییدیه منطقه جغرافیایی برخورد با زمین 2- تلفن اضطراری جهت اعلام سقوط به ترتیب اولویت 3- کپی وصیت نامه به همراه رضایت نامه امضا شده 4- فیش بانکی مربوط به غسل میت با آب غیر یارانه ای 5- فیش بانکی هزینه امتحان شفاهی شهادتین 6- مبلغ 200 هزار تومان بابت قطع درختان محل سقوط به حساب شهرداری 7- فیش بانکی به مبلغ 50 هزار تومان عوارض خروج از جهان هستی 8- فیش بانکی به مبلغ 20 هزار تومان بابت تسلیت از رسانه ملی
بدرد نخور هم واژه ایست .....
     
  
مرد

 
موضوع انشاء:فایده گاو بودن را بنویسید.

با سلام خدمت معلم عزیزم و عرض تشکر از زحمات بی دریغ اولیاء و مربیان مدرسه که در تربیت ما بسیار زحمت میکشند و اگر آنها نبودند معلوم نبود ما الان کجا بودیم.
اکنون قلم به دست میگیرم و انشای خود را آغاز میکنم.
البته واضح و مبرهن است که اگر به اطراف خود بنگریم در میابیم که گاو بودن فواید زیادی دارد.من مقداری در این مورد فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که مهمترین فایده ی گاو بودن این است که آدم دیگر آدم نیست. بلکه گاو است.
هرچند که نتیجه گیری باید در آخر انشاء باشد.
بیایید یک لحظه فکر کنیم که ما گاویم..ببینیم چقدر گاو بودن فایده دارد. مثلا در مورد همین ازدواج که این همه الان دارند راجع به آن برنامه هزار راه رفته و نرفته و برگشته و... درست میکنند.هیچ گاو مادری نگران ترشیده شدن گوساله اش نیست. همچنین ناراحت نیست اگر فردا پسرش زن برد، عروسش پسرش را از چنگش در می آورد


وقتی گاوی که پدر خانواده است میخواهد دخترش را شوهر دهد ،نگران جهیزیه اش نیست ..
نگران نیست که بین فامیل و همسایه آبرو دارند.مجبور نیست به خاطر این که پول جهاز دخترش را تهیه نماید، برای صاحبش زمین
اضافه شخم بزند یا بدتر از آن پاچه خواری کند.گوساله های ماده مجبور نیستند که با هزار دوز و کلک دل گوساله های نر را
به دست بیاورندتا به خواستگاریشان بیایند، چون آنها آنقدر گاو هستند که به خواستگاری انها بروند، از طرفی هیچ گوساله
ماده ای نمیگوید که فعلا قصد ازدواج نداردو میخواهد ادامه تحصیل دهد.تازه وقتی هم که عروسی میکنند اینهمه بیا برو،
بعله برون،خواستگاری ، مهریه ، نامزدی، زیر لفظی،حنا بندان، عروسی ،پاتختی،روتختی، زیر تختی، ماه عسل ،ماه..زهر
، طلاق و طلاق کشی و... ندارند. گاوها حیوانات نجیب و سر به زیری هستند.
آنها چشمهای سیاه و درشت و خوشگلی دارند..
شاعر در این باره میگوید:
سیه چشمون چرا تو نگات دیگه اون همه صفا نیست
سیه چشمون بگو نکنه دلت دیگه پیش ما نیست
هیچ گاوی نگران کرایه خانه اش نیست.نگران نیست نکند از کار اخراجش کنند.گاوها آنقدر عاقلند که میدانند بهترین سالهای
عمرشان را نباید پشت کنکور بگذرانند ..
گاوها بخاطر چشم و همچشمی دماغشان را عمل نمی کنند.. شما تا حالا دیده اید گاوی دماغش را چسب بزند؟شما
تا حالا دیده اید گاوی خط چشم بکشد؟
گاوها حیوانات مفیدی هستندو انگل جامعه نیستند.شما تا کنون یک گاو معتاد دیده اید؟
گاوی دیده اید که سر کوچه بایستد و مزاحم ناموس مردم شود؟ آخر گاوها خودشان خواهر و مادر دارند.
ما از شیر،گوشت، پوست، حتی روده و معده ی گاو استفاده میکنیم. اقای طاعتی زاده معلم خوب حرفه و فن ما گفته که
از بعضی جاهای گاو در تهیه همین لوازم آرایش خانم ها_که البته زشت است_ استفاده میشود.
ما حتی از دستشویی بزرگ (پشگل) گاو هم استفاده میکنیم.

تا حالا شما گاو بیکار دیده اید؟ آیا دیده اید گاوی زیر آب گاو دیگری را پیش صاحبش بزند؟تا حالا دیده اید گاوی غیبت گاو دیگری
را بکند؟آیا تا بحال دیده اید گاوی زنش را کتک بزند یا گاو ماده ای شوهر خواهرش را به رخ شوهرش بکشد؟و مثلا بگوید
از آقای فلانی یاد بگیر.آخر توهم گاوی؟! فلانی گاو است بین گاوها.

تازه گاوها نیاز به ماشین ندارندتا بابت ماشین 12 میلیون پول بدهند و با هزار پارتی بازی ماشینشان را تحویل بگیرند و
آخرش هم وسط جاده یه هویی ماشینشان آتش بگیرد.هیچ گاوی آنقدر گاو نیست که قلب دیگری را بشکند.البته
شاعر باز هم در این مورد شعری فرموده است:

گمون کردی تو دستات یه اسیرم
دیگه قلبم رواز تو پس میگیرم

دیده اید گاو نری به خاطربه دست آوردن ثروت پدر گاو ماده به او بگوید:عاشقت هستم"!!سرت سر شیر است و دمت دم پلنگ !!
دیده اید گاو پدری دخترش را کتک بزند!؟
گاو ها در جامعه شان فقر ندارند ..گاوها اختلاف طبقاتی ندارند.دخترانشان به خاطر وضع بد خانواده خود فروشی نمیکنند.
آنها شرمنده زن و بچه شان نمیشوند.رویشان را با سیلی رخ نگه نمیدارند.هیچ گاوی غصه ی گاوهای دیگر را نمیخورد.

هیچ گاوی غمباد نمیگیرد.هیچ گاوی رشوه نمیگیرد.هیچ گاوی اختلاس نمیکند. هیچ گاوی آبروی دیگری را نمیریزد.
هیچ گاوی خیانت نمیکند. هیچ گاوی دل گاودیگر را نمیشکند.هیچ گاوی دروغ نمیگوید ..هیچ گاوی آنقدر علف نمیخورد که
از فرط پرخوری مجبور شود روی آن همه علف یک آفتابه عرق سگی بخورد و بعدش راه بیفتد توی کوچه خیابان در حالی که
گاو طویله کناریشان از گرسنگی شیر نداشته باشد تا به گوساله اش شیر بدهد.هیچ گاوی همجنس بازی نمیکند.
هیچ گاوی گاو دیگر را نمیکشد ..هیچ گاوی...

اگر بخواهم در مورد فواید گاو بودن بگویم، دیگر زنگ انشاء میخورد و نوبت بقیه نمی شود که انشایشان را بخوانند.
اما به نظر من مهمترین فایده گاو بودن این است که دیگر آدم نیستید...
لباس ما از گاو است ، غذایمان از گاو ، شیر و پنیر و کره و خامه ...همه از گاو..
ولی...هیچ گاوی نگفت: من گفت : ما....

===============================================

يه روز مسئول فروش ، منشي دفتر ، و مدير شرکت براي ناهار به سمت سلف قدم مي زدند?
يهو يه چراغ جادو روي زمين پيدا مي کنن و روي اون رو مالش ميدن و جن چراغ ظاهر ميشه?
جن ميگه: من براي هر کدوم از شما يک آرزو برآورده مي کنم?
منشي مي پره جلو و ميگه: اول من ، اول من!
من مي خوام که توي باهاماس باشم ، سوار يه قايق بادباني شيک باشم و هيچ نگراني و غمي از دنيا نداشته باشم !
پوووف! منشي ناپديد ميشه .......
! بعد مسوول فروش مي پره جلو و ميگه: حالا من ، حالا من
من مي خوام توي هاوايي کنار ساحل لم بدم ، يه ماساژور شخصي و يه منبع بي انتهاي نوشيدني ! داشته باشم و تمام عمرم حال کنم ....
پوووف! مسوول فروش هم ناپديد ميشه?
بعد جن به مدير ميگه: حالا نوبت توئه?
مدير ميگه: من مي خوام که اون دو تا هر دوشون بعد از ناهار توي شرکت باشن !!!
نتيجه : اخلاقي اينکه هميشه اجازه بده که رئيست اول صحبت کنه !
     
  
مرد

 
از يك استاد سخنور دعوت بعمل آمد كه درجمع مديران ارشد يك سازمان ايراد سخن نمايد.

محور سخنرانى درخصوص مسائل انگيزشى و چگونگى ارتقاء سطح روحيه كاركنان دورميزد.

استاد شروع به سخن نمود و پس از مدتى كه توجه حضار كاملا" به گفته هايش
جلب شده بود،

چنين گفت: "آرى دوستان، من بهترين سالهاى زندگى را درآغوش زنى گذراندم كه
همسرم نبود".

ناگهان سكوت شوك برانگيزى جمع حضار را فرا گرفت!

استاد وقتى تعجب آنان را ديد، پس از كمى مكث ادامه داد: "آن زن، مادرم بود".

حاضران شروع به خنديدن كردند و استاد سخنان خود را
ادامه داد...

-

-

تقريبا" يك هفته از آن قضيه سپرى گشت تا اينكه يكى از مديران ارشدهمان سازمان

به همراه همسرش به يك ميهمانى نيمه رسمى دعوت شد.

آن مدير از جمله افراد پركار و تلاشگر سازمان بود كه هميشه خدا سرش شلوغ بود.

او خواست كه خودى نشان داده و در جمع دوستان و آشنايان با بازگو كردن همان لطيفه،

محفل را بيشتر گرم كند. لذا با صداى بلند گفت:

"آرى، من بهترين سالهاى زندگى خود را درآغوش زنى گذرانده ام كه همسرم نبود!".

همانطورى كه انتظارميرفت سكوت توام با شك همه را فرا گرفت

و طبيعتا" همسرش نيز دراوج خشم
و حسادت بسر ميبرد.

مدير كه وقت را مناسب ميديد،‌ خواست لطيفه را ادامه دهد، اما از بد
حادثه، چيزى به خاطرش نيامد

وهرچه زمان گذشت، سوءظن ميهمانان نسبت به او بيشتر شد، تا اينكه بناچار گفت:

"راستش دوستان، هرچى فكر ميكنم، نميتونم بخاطر بيارم آن خانم كى بود!".

نتيجه اخلاقى:

Don't copy; if you can't paste

===============================================

فرهنگ لغت ایرانی - لری

گه نخور : اجازه بده من اول حرف بزنم .
گه بخور : لطفا اول شما صحبت کنید .
گه خوردی : با نظر شما مخالفم .
گه مفت : اظهار نظر نفرمایید .
گه : با شما هستم !
هیچ گهی نیستی : هنوز به کسب تجربه نیاز داری .
چه گهی هستی : ببخشید شما ؟!
هرگهی میخوری بخور : هر طور مایلید تصمیم بگیرید.
     
  
مرد

 
موضوع انشا : کشور خارج کجاست؟

خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند !
مملکت خارج جایی است که همه در آن با ناموس همدیگر کار دارند !
در حالی که در مملکت ما چند نفر با ناموس همه کار دارند !!!

کشور خارج جایی است که رییس جمهورشان بیشتر از یک دست لباس دارد بس که تشریفاتی و مرفه است !
تازه در خارج کراوات هم می زنند که همه میدانند یک جور فلش و علامت راهنمای رو به پایین است !

خارجی ها همه غرب زده هستند بی همه چیز ها !!!
مردم خارج ، همیشه مست هستند و دائم به هم میگویند: یو آر ... !!!
اما در اینجا ما همیشه در حال احوال پرسی از خانواده طرف مقابل هستیم بس که مودب و بافرهنگیم !

ما در ایران خیلی همه چیز داریم ! نان ، مسکن و حتی به روایتی آزادی !
اما فرق اصلی ما در این است که خودمان میگوییم این ها را نداریم ، ولی مقاماتمان میگویند دارید !
و ما از بس که نفهم هستیم ، اصرار میکنیم و میگوییم پس کو ؟!!!
آن وقت آنها مجبور میشوند گشت درست کنند و به زور به ما حالی کنند که ایناهاش !!!
در خارج اما اینطوری نیست بس که آنها بی منطق هستند !

خارج جای عقب افتاده ای است که گشت نسبت ندارد ! آن ها برای لاک زدن جریمه نمیشوند !
در خارج هنوز نفهمیده اند که رنگ سیاه مناسب تابستان است !
خارجی ها بس که دین و اعتقاد ضعیفی دارند ، با دیدن موی نامحرم ، هیچ چیزیشان نمی شود !!!
اما ما اگر یک تار مو ببینیم ، دچار لرزش می شویم ! بس که محکم است این اعتقاداتمان !

خارجی ها فکر میکنند ما در جنگ جهانی هستیم چون کوپن داریم و سهمیه بندی !
آنها وقتی جنگ جهانی میکردند همه چیزشان سهمیه بندی بود !
ما همیشه در حال جنگ جهانی هستیم ! بس که رییس جمهورها و رهبرمان منتخب ما هستند !

آنجا کشیش ها و پاپ حوزه علمیه ندارند بس که بی فرهنگ هستند !
خارجی ها بس که بی دین و کافر هستند ، نمی دانند ازدواج از نوع موقت چیست !
خارجی ها بس که سوسول هستند می گویند مرد با زن برابر است و
هیچ استاد پاک و مطهری نبوده که بهشان بگوید نخیر ! هر 4 تا زن میشود یک مرد !!!
ما استاد پاک و مطهری داشتیم که استاد اخلاق بود و پسرش هم برای
نشان دادن اصل و نسب پدرش ، در مجلس به یکی دیگر گفت : فیوز !!!
البته او قبل از فیوز یک ( پ ) هم گذاشت که ما نفهمیدیم چرا !

آن ها بس که بی فرهنگ هستند در کلیسا با کفش می روند و عود روشن میکنند، در حالی که همه می دانند لذت حرف زدن با خدا در بوی جوراب مخلوط با گلاب است !

آن ها تمام شعر های مذهبی خود را با آهنگ میخوانند، بس که الاغند،
در حالیکه وقتی آدم با خدا حرف میزند ، اجازه ندارد شاد باشد !
خدا خیلی ترسناک است و هیچکس جز ایرانی ها نمیداند این را !

ما قطب جهان اسلامیم در حالی که خارج در جهان اسلام هیچ چیز نیست !
ما میدان آزادی داریم ولی خارجی ها فقط مجسمه آزادی دارند !!!
و هر بچه ای میداند که اصلا مجسمه یعنی هیچ کاره ! پس ما آزادی داریم ولی خارجی ها ندارند !

آن ها خواننده هایی دارند که همش اعتراض میکنند بس که بی ادبند ،
در حالی که خواننده های ما میخوانند همه چی آرومه بس که هنرمندهای مودبی هستند !

آن ها بس که به بزرگترشان احترام نمیگذارند ، هیچ وقت آل پاچینو و جرج کلونی و آنجلینا جولی را ،
نمی فرستند دست بوس اسقف و پاپ تا بلکه عبرت بگیرند و کار بد نکنند در فیلم ها !

ما در ایران تعداد صندلی های دانشگاه هایمان از متقاضی ها بیشتر است بس که علم داریم !
فیلم های ما در ایران هیچ وقت پایان غمگین ندارد بس که ما شادیم ،
ولی خارجی ها همه افسرده هستند و همه اش در فیلم ها در حال خون ریزی و کارهای بد بد !
در حالی که همه میدانند لذت هر فیلمی به عروسی انتهای آن است !

آن ها بس که سوسول هستند هر 4 سال یک نفر میشود همه کاره مملکتشان ،
ولی ما همیشه گفته ایم که حرف مرد یکی است و هیچ کس عوض نمیشود !

ما در ایران خانواده خود را خیلی دوست داریم و هر وقت کاره ای شدیم ،
تمام فک و فامیل خود را میکنیم مدیر !
اما آن ها بس که بنیان خانواده قوی ندارند ، این کارها را بلد نیستند !

ما از این انشاء نتیجه میگیریم که خارج جای بدی است !
خارج جایی است که همه آدم ها در آن ایدز دارند !
     
  
مرد

 
شش پارادوکس در کشور ايران
:
1-هيچ کس کار نمی کند، اما تمام برنامه ها اجرا می شود.
2-تمام برنامه ها اجرا می شوند، اما بازار راکد است.
3-بازار راکد است، اما هيچ کس گرسنه نيست.
4- هيچ کس گرسنه نيست، اما همه نا خوشنودند.
5-همه ناخوشنودند، اما هيچ کس شکايتی ندارد.
6-هيچ کس شکايتی ندارد، اما زندان ها پر است.
     
  
زن

Princess
 
و اما ميشنويم حرفاي اقا گوسفنده رو( گوسفنده ماده هم ميتونه باشه)!!!!!

در ابتدا که خواستم افتخارات خودم رو به رشته ی قلم در بیارم یک الاغی گفت: «آخه گوسفند! یک گوسفند چه افتخاراتی می تونه در طول زندگی اش داشته باشه؟!» بهش گفتم: «خب الاغ! تو فکر کردی همه مثل تو خرن(!)، من کارهایی تو زندگی ام کردم که عمراً خرهایی مثل تو، توی خواب شبشون هم ببینن!» گفت: «مثلاً؟!» و گفتم: ...

(1) برخلاف این آدم ها که اینقدر ادعاشون میشه، من در هیچ سنی از پوشک استفاده نکردم و همیشه مثل یک گوسفند هر جا که دلم می خواسته کارم رو انجام دادم. لازمم نيس خودمو نگه دارمو از همين سوسول بازيا كه شما دارين


(2) چهار ماه پیش به عنوان اولین گوسفندی که در صندلی جلوی وانت نشست اسمم در کتاب رکوردهای گینس چاپ شد. یادش بخیر، بعد از اینکه همه ی گوسفندا رو مثل گوسفند انداختن پشت وانت، جایی واسه من پشت وانت نبود!

لحظه ی سوار شدنم در صندلی جلو چه لحظه ی باشکوهی بود ...اشك تو چشام جمع شده بود... مدت ها بود جامعه ی گوسفندان آرزو داشت یکی از اونها به این موقعیت دست پیدا کنه و بالاخره من اولین گوسفندی بودم که تونسته بودم روی صندلی جلوی وانت بشینم. فقط حیف آخراش یک افسر راهنمایی رانندگی زد توی حالمون! بعد از اینکه ماشین رو نگه داشت بهم گفت: «آخه گوسفند مگه جای تو روی صندلی جلوی ماشینه؟! بعدشم چرا کمربند ایمنی ات رو نبستی گوسفند؟!»


(3) یک روز برای کوتاه کردن چمن ورزشگاه ما رو به استادیوم بردند. هر چه گفتیم روی این چمن با کفش راه رفتن غیربهداشتیه فایده نداشت! می گفتن زود چمن ها رو بخورین که الآن دوربین 90 میاد می بینه چمن های ورزشگاه بلنده! ما هم که فهمیدیم قراره دوربین 90 بیاد اینقدر آروم آروم چمن خوردیم که بالاخره خبرنگارهای 90 رسیدن و از ما فیلم گرفتن. افتخار از این بزرگتر که تصویر ما رو توی برنامه ی 90 نشون دادن؛ بع؟!

(4) قیمتم این روزها کلی بالا رفته و گوشتم کلی خاطر خواه پیدا کرده! همه می خوان جیگرمو بخورن!كاش فقط جيگر بود همه جام خوردنيه... بعدشم در دوران شیردهی من قیمت شیر (اونم از نوع آبکی!) شده لیتری1000 تومن؛ اگه این بالا رفتن ارزشم افتخار نیست پس چیه؟! بع؟!
(5) و بزرگترین چیزی که بهش افتخار می کنم اینه که تا حالا آزارم به هیچکس نرسیده، حتی وقتی یکی بزنه توی سرم مثل گوسفند سرمو پایین می اندازم و جوابشو نمی دم؛عين خيلي از ادما عقده اي بار نيامدم... بع!

===============================================

فال روزانه!! (طنز)

فروردین : یا روز میمیرید یا شب.

اردیبهشت : نه تنها قادر به پرداخت اجاره خانه خود نمی شوید بلکه از صاحبخانه خود پول دستی هم می گیرید.

خرداد : کارت تلفن تقلبی نصیبتان میشود.

تیر : به دلیل سوراخ بودن جیبتان ۲۴۰ تومان از دست میدهید.

مرداد : دچار یک خود درگیری عجیب می شوید.

شهریور : کلید های خانه را گم می کنید.

مهر : به یک مسافرت خارجی می روید البته در خواب.

آبان : چک هایتان برگشت می خورد البته در بیداری.

آذر : لامپ تصویر تلویزیونتان می سوزد.

دی : در حالی که سوار اتوبوس هستید یکی از هم کلاسیهای خود را سوار بر ماکسیما می بینید.

بهمن : همه دنیا روز تولدت را فراموش می کنند.

اسفند : خودکارتان به پیراهنتان جوهر پس می دهد تا بیش تر از همیشه تابلو شوید.
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  

 
در واقع "مهندس" به کسی میگن که تو کاری تخصص داره و کاری رو به خوبی انجام می ده. همین کلمه ی "مهندس" با حفظ سِمت به کسایی که تو یه کاری گند میزنه هم گفته میشه. بعد در جای دیگه ممکنه "مهندس" در قالب یک اسم اشاره به کسی که اسمشو نمی دونیم هم استفاده بشه. همچنین اگه همین کلمه ی "مهندس" خوب ادا شه می تونه در حکم فحش هم باشه.همین دیگه. خواستم بگم خوبه طی مراسمی از کلمه ی"مهندس" تجلیل و قدردانی کنیم. خیلی زحمت میکشه خب.

===============================================

کلمه بله هنگام خطبه عقد بسته به نوع عروس خانم انواع مختلف دارد
عروس عادی : بله
عروس کمی لوس : بع... له
عروس با کلاس : اوکی
عروس خارج رفته : یس
عروس سنتی : آره
عروس خجالتی : اوهوم
عروس متکبر : فقط کله اش را تکان می دهد
عروس وحشت زده : ها
عروس بی حوصله : خوب
عروس دست پاچه : باشه ، باشه

===============================================

سلامی كه گرمای آن از مهیاگاز و كیفیت سینجرگاز و نوع آورینیك كالا با ضمانت 5 ساله امیدوارم صمیمانه بوسه مرا پذیراباشی و آنرا با چسب دوقلوی 5 دقیقه ای جلاسنج به لبانت بچسبانی. امشب با تمام غمهایم كنار مهیا گاز نشسته ام و با خودكار بل این نامه را می نویسم زیرا این نام نیك است كه می ماند، هنگامی كه از من جدا شدی و آن نگاه سرد را از من گذراندی این فقط ضد یخ كاسپین بود كه پیكر یخ زده ام را آب كرد و این بیمه آسیا و ایران بود كه آسایشم را فراهم كرد، همانطوركه نیاز امروز پشتوانه فردا است باید اعتراف كنم كه نگاهت اثر عجیبی بر كاست دنا و طه بر جا گذاشته. دلم می خواهد بر قله بینالود سفر كنیم و در لابلای كوه های سر به فلك كشیده بهانه نمكی بخوریم. بیا تا راه سخت و طاقت فرسای زندگی را با پژو پرشیای جدید كه افتخار ملی است آغاز كنیم و با روغن ترمزهای سپهر و فومن شیمی آسوده خاطر سفر كنیم. بیا تا پیچهای زندگی را با ابزار مهدی باز كنیم و عشقمان را با ساختمان از پیش ساخته شده ی بانك مسكن بهتر آغاز كنیم و سقفش را ایزوگام شرق كنیم. و آن را با كاغذ دیواری نائین زینت دهیم و مانند خانه سبز همه اش را سبز كنیم و اتاقهایش را با فرش محتشم كاشان و ستاره كویر یزد رنگین كمان كنیمبیا تا دلهای سوخته مان را با كرم ضد آفتاب ب ب ك مرهم بگذاریم، بیا روزهایمان را با خمیر دندان داروگر 2 كه حاوی فلوراید است آغاز كنیم و عشقمان را با صدای بلند از دل دوو پخش جدید پارس پخش كنیم و اشكمان را با دستمال كاذغی نرمه پاك كنیم.بیا تا دست در دست هم دهیم به مهر میهن خویش را كنیم آباد.

===============================================

در یك مهمانی مهماندار به مهمانان خود گفت:‌هر كس از زنش راضی نیست لطفاً بلند شود . تمام مهمانان به استثنای یك نفر بلند شدند. مهماندار رو به آن یك نفر كرد و گفت:‌به به شما چقدر خوشبخت هستید كه در زندگی زناشوئیاز خانمتان راضی هستید! مهمان گفت :‌اینطور نیست امروز خانم قلم پایم را با چوب شكسته است. و گر نه از همه زودتر بلند میشدم.
من عاشق سینه بزرگم
     
  
صفحه  صفحه 6 از 65:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  64  65  پسین » 
شوخی و سرگرمی

طنزک

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA