انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
Sexology - سکسولوژی
  
صفحه  صفحه 4 از 19:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  16  17  18  19  پسین »

دانستنیهای مهیج سكسی


مرد

 
مراحل هيجان جنسي
مراحل هيجان جنسي :

ايجاد هيجان جنسي در زن و مرد طبق پژوهش هاي Masters و Johnson به ۴ بخش تقسيم ميشود :

۱ـ مرحله تحريک

۲ـ مرحله اوج

۳ـ مرحله ارضاء

۴ـ مرحله بازگشت

فاز تحريک بر اثر تحريک رواني نيز به وجود مي آيد. مثلا رنگ چشم، مدل مو، کل شکل ظاهــري، بوسه، نوازش و يا دست زدن مستقيم به دستگاه تناسلي، يک صدا، يک حرکت لطيف و رمانتيک تصويري يا جسمي.

در آمريکا پژوهشي صورت گرفته که طبق آن ۵۸ درصد از زنان بر اثــر نگاه مرد تحريک ميشوند. اين رقم براي مردان ۷۲ درصد است. ۱۲ درصد زنان و ۵۴ درصــد مردان بر اثر نگاه کردن به تصـوير لخت جنس مخالف تحريک ميشوند. به همين دليل در تبليغات از زنان برهنه استفاده ميشود.يک چهارم زنان و يک سوم مردان بر اثر ديدن عمل جنسي تحريک ميشوند. اما زنان و مردان به يک اندازه بـه وسيله ديدن فيلم و کتاب تحريک ميشوند. نتيجه اين که عکس العمل زن آهسته، آهستــه است. ديدن يک عکس سکسي، زن را شـوکه ميکند تا تحريک. اما کتاب يا فيلـــم او را آهسته، آهستــه تحريک ميکند.

همان طور که روياهاي جنسي در مورد مردان منجـر به ميل جنسي ميشود در مورد زنان نيز ميل جنســي ايجاد ميکنـد. ميل جنسي احتمالا به همان اندازه تحريک فيزيولوژي به سابقه آموزشي شخص وابستگي دارد.ميل جنسي متناسب باميزان ترشح هورمونهاي جنسي افزايش مي يابد. ميل جنسي در جريان دوره عادت ماهانه تغيير ميکند و در نزديکي زمان تخمک گذاري به حداکثــر خود ميرسد. اين امــر احتمالا ناشـي از زياد بــودن ترشــح استــروژن در جـريان مرحلــــه قبــل از تخمک گذاري است. تحـريک جنســي موضعــي در اندام هاي جنسي و مجراي ادرار موجب بـروز احساس هاي جنسي ميشود. اين علايم از طريق عصب به نخاع و از آن جا به مغزانتقال مي يابد.

وقتي زن از نظر جنسي تحريک ميشود، جريان گردش خون درپوست شدت مي يابد،قسمت هاي مشخصي از پوست قرمز ميشود، پستان ها بزرگ و نوک آنها برجسته ميشوند، غددي که در زيــر لبهاي کوچک آلت تناسلي هستنــد موجـب ترشـح مايـع لزجــي به نام «موکوس» در مدخـل واژن ميگردند. موکوس عامل اصلي عمل لغزنده سازي در جريان عمل جنسي است. اين لغزنده سازي به نوبه خود براي برقراري يک احساس مالش دهنده لذتبخش به جاي يک احساس ناراحت کننده که ممکن است براثر يک واژن خشک به وجود آيد،ضروري است.يک احساس مالش دهنده بهترين احساس را براي توليد رفلکس هاي مناسب که منجر به اوج لذت جنسي ميشوند، ايجاد ميکند. ۱۰ تا ۳۰ ثانيه پس از تحريک، مـاده لزجــي در واژن ترشح ميشود و بر اثــر ترشــح ماده لـزج، واژن مرطوب ميگردد. به اين عمل Lubrication ميگويند.دستگاه تناسلي قرمز و واژن بزرگ ميشود.

در مرحله تحريک:

۱) انقباض عضلات شدت ميگيرد. ماهيچه هاي دستگاه تناسلي و لگن خاصره بدون اراده منقبض ميشوند.

2) باعث جمع شدن مقدار زياد خون در لگن خاصره و دستگاه تناسلي ميگردد. فشار خون افزايش مي يابد، ضربان قلب شدت ميگيرد و حرکت تنفسي بالا ميرود. در واقع در تحريک جنسي کل بدن دخالت ميکند.

۲ـ مرحله اوج :

تغييرات فوق باقي ميماند. اعصاب پاراسمپاتيک، شريان هاي بافت واژن را گشاد و وريدهاي آن را تنگ ميکند و موجب تجمع سريع خون ميشود به طوري که مدخــل واژن تنگ ميگردد. واژن بـر اثــر ازدياد خون به نصف تقليل مي يابد و به دور پنیس حلقه ميزند. اين امر به برقراري تحريک جنسـي کافي در مرد کمک ميکند و تحريک را افزايش ميدهد.کليتوريس براي ايجاد احساس هاي جنسي حساسيت دارد. کليتوريس بزرگ نميشود بلکه به اطراف استخوان شـرم گاه کشيــده و به عقـب رانـده ميشود، به طوري که لمس مستقيم آن مشکل ميگردد.

اين فاز بسته به تحريک رواني و يا فيزيکي ميتوان کم و بيش طول بکشد و يا به مرحله بالاتــر که ارضاء جنسي است برسد، يا آرام آرام پايين آمده و پايان يابد.

۳ـ مرحله ارضاء :

اين مرحله در مقايسه با مراحل ۱ و ۲ بسيار کوتاه است و در چند ثانيه انجام ميگيرد. در يک ارضاء ساده ۳ تا ۵ و در يک ارضاء شديدتر ۸ تا ۱۲ انقباض عضلات ميتواند انجام گيرد. ارضاء تشکيل شده است از انقباض ريتميـک عضلانــي خارج واژن در مقابل بافت هاي وريـدي به دور واژن و بافت هاي جلويي لب هاي کوچک.درواقع انقباض موزوني عضلات مختلف بايکديگرارگاسم رابه وجودمي آورد. به عبارت ديگردرجريان ارگاسم عضلات پرينه زن به طورهماهنگ منقبض ميشود.هماهنگي کشش عضلات باعث فشار و جاري شدن خون در رگ ها و باعث ارضاء ميشود.

در کتاب پزشکي منتشره در ايران چنين آمده است:«هنگامـي که تحريک جنسي موضعـي به اوج شدت ميرسد و بويژه هنگامي که احساس هاي موضعي به وسيله سيگنال هاي شرطي ـ رواني مناسب از مغز تقويت ميشوند، رفلکس هايي بروز ميکننـد که موجب اوج لذت جنسي يا ارگاســم ميشوند.»

زنان در تحريک کامل ميتوانند چند بار پشت سر هم ارضاء شوند. از طريق مقاربت واژني اين عمل ميتواند ۶ بار يا بيشتر باشد. اگر کليتوريس به صورت مستقيم تحريک شود و زن آن را هدايت کند، در مدت يک ساعت زنان ميتوانند تا چند بار ارضاء شوند.

تفاوتي بين ارضاء جنسي از طريق واژن و ارضاء از طريق کليتوريس وجود ندارد. به نظر Masters و Johnson وجود ارضاء جنسي بدون وابستگي به محل تحريک که باعث آن شده باقي ميماند.

فرويد معتقد بود اگر تحريک کليتوريس به روي واژن منتقل شود، زن به تکامل زنانگي خود رسيده است. امروز اين تئوري ها رد شده است، ما امروز از ارضاء واژني، ارضاء از طريق کليتوريس، و يا از طريق رويا صحبت ميکنيم. از نظر فيزيولوژي همه اين ها به هم شبيه هستند.

۴ـ مرحله بازگشت :

در مرحله بازگشت، کل تحريک به حالت اوليه برميگردد. فشار خون، ضربان قلب و تنفس به حالت اوليه برميگـردد، عضلات دوبـــاره منبسط ميشــود. کليتـــوريس به حالت قبل باز ميگــردد. سرعت بازگشت بستگــي به ارضاء شدن دارد. اگر زن ارضـاء شود در عرض چند دقيقه همه چيز به حالت اول برميگردد. در غير اين صورت خون مدت طولاني در واژن ميماند و ميتواند احساس نامطبوعـــي ايجاد کند که تا يک ساعت به طول بيانجامد. البته اين حالت،به شکلــي که فرد به طورآگاهانــه در ايجاد آن تلاش کند، نيست.

کل سيستم دريافت در مرحله بازگشت محدود ميشود. زن در برخي دقايق بي حال و بي هوش ميشود.دو دانشمند مذکور در سال ۱۹۶۶ ثابت کردند که جمع شدن خون پس از اوج جنسي در عرض چند دقيقه به حالت اول برميگردد وگرنه ساعت ها طول ميکشد تا به حالت اول برگردد. يک سوم زنان دست به خودارضائي ميزنند تا اين گرفتگي جنسي را که نتيجه عشق بازي است به حالت اول برگردانند.

مرد در مجموع قدري زودتر به ارضاء ميرسد. ارضاء جنسي زن طولاني تر از مرد است. زن بلافاصله پس از ارضاء ميتواند به يک نقطه اوج ديگر برسد، در حالي که مردان در مجموع پس از سپري شدن مدت زماني، به تحريک تازه پاسخ ميدهند.

توانايي عکس العمل جنسي زن نه به طور کمي و نه کيفي ضعيف تر از مرد نيست. اين که زن در رفتار جنسي خجالتي و کم روست به مسئله فيزيولوژي وي برنميگردد. اين نظر که زن در توانايي، حساسيت جنسي پايين تر از مرد دارد، در واقع به پيشداوري جامعه مردسالار برميگردد.Masters و Johnson به اين نتيجه رسيدند که در مدت حاملگي و پس از زايمان بعد از بهبود زخم ها دليلي براي عدم روابط جنسي وجود ندارد.

حتي بين ۳ تا ۶ ماهگي بسياري از زنان خواست تمايل جنسي شان افزايش مي يابد و ارضــاء جنسي شديدتري را تجربه ميکننــد. در سه ماه آخــر حاملگي تمايل جنســي کم ميشود. اگــر احتمال سقط جنين وجود نداشته باشد،زن تاچندهفته قبل ازوضع حمل هم ميتواندروابط جنسي داشته باشد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
خوراک آلت


حتما خیلی از شما غذای چینی خورده اید ولی مطمئنم که این نوع رستوران چینی را تابحال ندیده اید. گزارش زیر به قلم اندرو هاردینگ خبرنگار بی بی سی در مورد این رستوران عجیب در چین تهیه شده است. قبلا از خوانندگان بخاطر استفاده از کلمات جنسی عذرخواهی می کنیم:

ظرف جلوی من خاکستری رنگ و براق است. پیشخدمت رستوران که خودش را نانسی معرفی می کند می گوید: "سگ روسی است." جواب می دهم: "احتمالا سگ بزرگی بوده." می گوید: "سگ با کیر بزرگ!"

ما در یک رستوران گران قیمت در خیابانی کم نوردر پایتخت چین هستیم و من کاملا اشتهایم را از دست داده ام. نانسی یک سینی بزرگ غذا جلوی من گذاشته که وسط آن با هویجی به شکل تمساح تزئین شده. کنار کیر سگ روسی بیضه های آن را گذاشته اند و کمی آن طرف تر یک شیئ سوسیس مانند خیلی بزرگ قرار دارد. نانسی می گوید: "کیر خر است. برای پوست خاصیت دارد." بعد با دقت غذاهای دیگر را معرفی می کند: "آلت مار ... خیلی خاصیت دارد. هر مار دو تا آلت دارد. اون یکی آلت گوسفنده ... و اسب ... گاو ... فوک که برای گردش خون خوب است... و گوزن شمالی از منچوری."

رستوران گو- لی- ژوآنگ به اینکه تنها رستوران تخصصی کیر در چین است افتخار می کند. نانسی هم خودش را متخصص تغذیه می داند نه پیشخدمت: "ما اینجا پیشخدمت نداریم. در ضمن فروش الکل هم زیاد نداریم. این فقط آدمهای بی کلاس هستند که مست می کنند و بلند بلند می خندند." در عین حال نانسی برایم یک نوع ودکا آورد که با خون آهو مخلوط شده بود که البته من به آن لب نزدم.

منوی رستوران را سالها قبل صاحب آن آقای گو تهیه کرده که اکنون 81 ساله و بازنشسته است. آقای گو زمان جنگهای داخلی چین (1949) چین را ترک کرد و مدتی در تایوان و آتلانتا (در آمریکا) به سر برد. در آن زمان به مطالعه طب سنتی چینی در زمینه خواص آلت تناسلی حیوانات پرداخت و به این نتیجه رسید که آلت تناسلی علاوه بر اینکه کم کالری است و قوه مردانگی را تقویت می کند، برای درمان یک رشته از بیماریها هم به کار می آید.

ناگهان با صدای قهقهه به خود می آیم. نانسی می گوید: "دو تا کارمند دولت هستند که طبقه بالا دارند آش کیر می خورند."

اکثر مشتریان رستوران تجار ثروتمند هستند و گاهی هم کارمندان دولت که به قول نانسی به دعوت تجاری که کارشان زیر دست این کارمندها افتاده به رستوران آورده می شوند. برای راحت بودن اینگونه میهمانان، رستوران اتاقکهای خصوصی دارد. در گرانترین اتاقک، غذا در ظروف طلا صرف می شود. نانسی اضافه می کند: "بعضی ها دوست دارند غذا را مثل سوشی خام بخورند، ولی هر جور هم که بخواهید برایتان می پزیم. مشتریهای ما اکثرا مرد هستند. غذاهای ما برای زنها زیاد خوب نیست. مخصوصا بیضه اصلا برای زنها خوب نیست. چند وقت پیش چند تاجراملاک میلیونر قرار بود به رستوران بیایند. غذایی که سفارش داده بودند (کیر ببر) نایاب است و از چند هفته قبل سفارش دادیم و خرجش هم تقریبا 5700 دلارشد."

بخاطر محبوبیت ببر در طب سنتی چین، نسل چند گونه از این حیوان در چین به خطر افتاده است. این مساله را که به نانسی گفتم پاسخ داد: "اوه ، ما کیر ببرهای پیر و در حال مردن را می خریم. تازه فقط سالی یکی دو سفارش ببر بیشتر نداریم. مزه آن هم با بقیه فرق زیادی ندارد. خاصیتش هم آنقدر که می گویند زیاد نیست. مردم فقط برای این سفارش می دهند که ثروتشان را به رخ همدیگر بکشند. راستی، آنهایی که کیر ببر سفارش داده بودند، جنین سقط شده گوزن هم سفارش دادند. آن را موجود داریم. برایتان بیاورم؟"

من قبلا هم چیزهای عجیب مثل چشم گوسفند و سوسک سرخ شده خورده بودم ولی این بار دیگر داشت حالم به هم می خورد. با این حال دیدم برای رعایت ادب هم که شده باید چیزی بخورم. یک ظرف کیر تکه تکه شده گاو که با ترشی مخلوط شده بود روی میز بود. یک تکه برداشتم و خوردم. کاملا بی مزه و لاستیک مانند بود.

نانسی لبخندی مادرانه زد و گفت: "این یکی خیلی پر خاصیت است. باید هر روز بخورید."
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
انحراف جنسي يعني چه؟
«پارافيلي» مشکلات کنترل تکانه جنسي است که با تخيلات، اميال و رفتارهاي مکرر جنسي متمرکز بر اشياء، فعاليت‌ها يا موقعيت‌هاي غيرمعمولي مشخص مي‌شود که براي ديگران از لحاظ جنسي محرک نيست. در اغلب موارد اين اشياء، فعاليت‌ها يا موقعيت‌ها براي اينكه افراد کارکرد جنسي داشته باشند، ضروري‌اند...

اميال و رفتارهاي فرد مبتلا به پارافيلي ممکن است باعث ناراحتي قابل توجه يا اختلال کارکرد شخصي، اجتماعي يا شغلي شود. فرد دچار پارافيلي را ممکن است «منحرف» بخوانند و اين رفتارها ممکن است پيامدهاي اجتماعي و قانوني وخيمي براي او داشته باشد.


پارافيلي يا انحراف جنسي انواع متعددي دارد و با رفتارهاي متعددي ممکن است بروز کند؛ از جمله:

1 نمايشگري: نمايشگري با تخيلات، اميال يا رفتارهاي شديد و برانگيزاننده جنسي مشخص مي‌شود و شامل نشان دادن دستگاه تناسلي به يک فرد غريبه و بي‌خبر است. افراد دچار اين مشکل، نياز به غافلگيري، تکان دادن يا تاثيرگذاري بر طعمه‌هاي خود دارند. اين عارضه معمولا محدود به نشان دادن است و فرد بيش از اين حد، آسيب‌رساني انجام نمي‌دهد ولي در معرض مشکلات قانوني قرار خواهد گرفت. تماس واقعي جنسي با قرباني نادر است اما ممکن است فرد حين نمايشگري يا تخيل درباره آن به خودارضايي بپردازد.

2 يادگارپرستي (فتيشيسم): اميال جنسي فرد مبتلا به اين مشکل بر اشياي غيرزنده متمرکز است. اين فرد با پوشيدن يا لمس يك شيء به تحريک جنسي مي‌رسد؛ براي مثال لباس، کفش زنانه، لباس زير زنانه و مانند آنها. فرد يادگارپرست ممکن است روابط با همسر را کنار بگذارد يا فعاليت‌هاي جنسي‌اش را با اين تمايلات ترکيب کند. وقتي شيء يادگار به کانون منفرد ميل جنسي تبديل مي‌شود، فرد آميزش جنسي با همسر را ترك مي‌كند.

3 مالشگري: در فرد دچار اين مشکل، کانون اميال جنسي، لمس يا مالش دستگاه تناسلي به بدن يک فرد ناآشنا و بي‌خبر است. در اغلب موارد، اين رفتار را مردان در محيط‌هاي شلوغ با زنان انجام مي‌‌دهند. اين عارضه نيز ممکن است براي فرد مبتلا مشکلات قانوني به دنبال داشته باشد.

4 پدوفيلي: افراد مبتلا به اين عارضه تخيلات، اميال يا رفتارهايي شامل فعاليت جنسي غيرقانوني با بچه‌هاي بالغ‌نشده (عموما 13 سال يا کمتر) دارند. اين رفتارها ممکن است شامل طيفي از رفتار (از برهنه‌کردن تا تماس جنسي اجباري) باشد. برخي از پدوفيل?ها عمل جنسي را فقط با کودکان انجام مي‌دهند (پدوفيل انحصاري) و به بزرگسالان تمايل ندارند. برخي ديگر فقط با خانواده و بستگان نزديک اين كار را انجام مي‌دهند (زناي با محارم). گاهي هم بچه‌هاي ديگر قرباني مي‌شوند. پدوفيل?هاي شکارچي ممکن است از زورگويي يا تهديد به افشا براي تداوم سوء‌استفاده خود استفاده کنند. پزشکان و ساير کارکنان بهداشتي از لحاظ قانوني موظفند که چنين سوءاستفاده‌‌هايي از افراد صغير را گزارش کنند. اين فعاليت نوعي تجاوز هم محسوب مي‌شود و محکوميت‌هاي سنگيني به دنبال دارد.

5 خودآزاري جنسي (مازوخيسم): افراد مبتلا به اين عارضه بر تخيلات، اميال و رفتارهايي متمرکزند که شامل عمل (واقعي نه، شبيه‌سازي شده) مورد توهين قرار گرفتن و کتک خوردن است يا هر چيز ديگري که باعث رنج بردن آنها شود تا به ارضاي جنسي برسند. اين اعمال خودآزارانه ممکن است به توهين شفاهي محدود يا شامل کتک خوردن، بستن دست و پا و ديگر موارد سوءاستفاده باشد.

افراد خودآزار ممکن است تخيلاتشان را روي خودشان پياده کنند، مثلا پوستشان را سوراخ کنند يا ببرند يا خودشان را بسوزانند، يا به دنبال همسراني باشند که از توهين و آزار ديگران لذت ببرد (ديگرآزار يا ساديست). گاهي در ميان افراد عادي هم تخيلات يا رفتاري شبيه ديگرآزاري يا خودآزاري وجود دارد اما در اغلب موارد اين برون‌ريزي به صورتي توافق‌شده به شکل فانتزي انجام مي‌شود. افراد مي‌دانند که اين رفتار يک «بازي» است و از ايجاد درد يا جراحت واقعي اجتناب مي‌شود.

6 ديگرآزاري (ساديسم): افراد مبتلا به اين عارضه تخيلات مداومي دارند که در آن تحريک جنسي با رنج رواني يا جسمي (از جمله توهين و وحشت ايجاد کردن) در شريک جنسي ايجاد مي‌شود. در شديدترين شکل، ديگرآزاري جنسي ممکن است با اعمال غيرقانوني مانند تجاوز، شکنجه وحتي قتل همراه شود. البته بايد توجه داشت که گرچه تجاوز ممکن است تظاهري از ديگرآزاري جنسي باشد، اما اغلب موارد تجاوز به اين عارضه مربوط نمي‌شود و درد قرباني، تحريک جنسي متجاوز را بيشتر نمي‌کند. در عوض تجاوز شامل ترکيبي از ارضاي جنسي و اعمال قدرت بر قرباني است. افراد دچار ديگرآزاري جنسي به درمان شديد روان‌پزشکي نياز دارند و ممکن است به دليل اعمالشان مورد پيگرد قانوني قرار گيرند.

7 ديگرپوشي (ترانسوستيسم): در اين عارضه که به آن «فتيشيسم ديگرپوشانه» هم مي‌گويند، پوشيدن لباس زنانه باعث تحريک جنسي يا تشديد تحريک جنسي مردان مي‌شود. معمولا برانگيختگي جنسي شامل شريک جنسي واقعي نمي‌شود اما ممکن است فرد در تخيل خودش را در قالب شريک جنسي زن هم تصور کند. برخي از اين مردان فقط به لباس‌هاي زنانه خاصي مثل لباس‌ زير علاقه دارند و برخي ديگر لباس کامل زنانه را به همراه آرايش مو مي‌پسندند. ديگرپوشي به خودي خودي اشکالي ايجاد نمي‌کند، به جز اينکه فرد براي برانگيختگي يا تجربه لذت جنسي به آن نيازمند است.

8 چشم‌چراني: اين اختلال شامل رسيدن به تحريک جنسي از طريق مشاهده شخص بي‌خبر و ناراضي در حال برهنه شدن يا در حال انجام فعاليت جنسي است. فرد چشم‌چران ممکن است به خودارضايي هم دست بزند و به دنبال تماس جنسي با فردي که مشاهده مي‌کند، نيست.

شيوع :

اغلب پارافيلي‌ها نادر هستند و در ميان مردان بيش از زنان شيوع دارند (حدود 20 به 1) اما دليل اين تفاوت ميان زنان و مردان مشخص نيست. با اينکه در بسياري از اين اختلالات، رفتارهاي پرخاشگرانه و تهاجمي ديده مي‌شود، در مواردي هم تهاجمي يا آسيب‌رسان به ديگران نيستند. در ميان اين اختلالات، پدوفيلي، نمايشگري، چشم چراني، ديگرآزاري و مالشگري جرم محسوب مي‌شوند. اما داشتن تخيلات يا رفتارهاي پارافيليايي هميشه به معناي مبتلا بودن به بيماري رواني نيست. اين تخيلات يا رفتارها ممکن است در اشکال بسيار خفيفي وجود داشته باشند و باعث اختلال کارکرد فرد و مانع ايجاد روابط سالم فرد با ديگران نشوند و به فرد يا ديگران آسيب نرسانند و به پيگرد قانوني نينجامند. ممکن است اين تمايلات در حد تخيلات در هنگام فعاليت جنسي باقي بمانند.

علت :

دقيقا معلوم نيست که چه عواملي پارافيلي ايجاد مي‌کنند. برخي کارشناسان ضربه‌هاي عاطفي در دوران کودکي مانند مورد سوءاستفاده جنسي قرار گرفتن را مقصر مي‌دانند. برخي ديگر معتقدند اين اشياء يا موقعيت‌ها هنگامي به صورت عامل تحريک جنسي اين افراد درمي‌آيد که به صورت مکرر و متوالي باعث فعاليت جنسي خوشايندي شده باشند. در اغلب موارد افراد مبتلا به پارافيلي در ايجاد رابطه شخصي و جنسي با ديگران مشكل دارند. بسياري از پارافيلي‌ها در دوران نوجواني آغاز مي‌شود و تا بزرگسالي ادامه پيدا مي‌کند. شدت و بروز تخيلات مربوط به پارافيلي در هر فردي متفاوت است و ممکن است با افزايش سن کاهش يابد.

درمان :

اغلب موارد پارافيلي با مشاوره و روان‌درماني درمان مي‌شود تا به فرد کمک شود رفتارهايش را تغيير دهد. داروها ممکن است به کاهش احساس اجباري که فرد مبتلا پارافيلي براي انجام آن رفتارها تجربه مي‌کند، کمک کنند و ميزان تخيلات و رفتارهاي انحرافي را کاهش دهند. در افرادي که بروزهاي مکرر رفتارهاي خطرناک يا نابهنجار جنسي را تجربه مي‌کنند، ممکن است درمان هورموني تجويز شود. بسياري از اين داروها باعث کاهش ميل جنسي فرد مي‌شوند. درمان پارافيلي وقتي بيشترين تاثير را دارد که به صورت درازمدت انجام شود. عدم تمايل به پذيرش درمان ممکن است مانع موفقيت آن شود. ضروري است که افرادي که پارافيلي‌هاي آنها ماهيتي مجرمانه دارد، پيش از آسيب‌ر‌ساندن به ديگران و ايجاد مشکلات قانوني براي خودشان به افراد متخصص مراجعه كنند.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
چند حقیقتی که تابحال در باره مقاربت جنسی نمی دانستید
با خواندن این مقاله متوجه می شوید که چقدر تابحال در اشتباه بوده اید

تابحال در باره اینکه چه غذاهائی بخورید که مقاربت بهتری داشته باشید مطالبی شنیده اید. تا بحال در باره اینکه چه تناسب اندامی داشته باشید تا لذت بیشتری از سکس ببرید نیز مطالبی شنیده اید. ولی وقتی در رختخواب و با شریک جنسیتان هستید با حقایقی مواجه می شوید که ما به بعضی از آنها اشاره می کنیم

اندازه آلت مهم است :

اندازه آلت تناسلی شما کوچک و یا متوسط است ؟ .واقعا اهمیتی ندارد مرد .واژن خیلی حساسه و شبکه عصبی زیادی داره و اون نقطه حساس زنا که به G SPOT معروف است فقط در 5 - 2.5 سا نت اول واژن هست.ولی چرا کلیتوریس را فراموش کرده اید که حساسیت اون حتی بیشتر از نقطه G SPOT است. نگران نباش بخوبی از پسش بر میای.

اندازه آلت مهم نیست :

فکر نکنید کسانی که آلت بزرگ دارند همه چیز وفق مراد اونهاست.اندازه آلت برای کسب رضایت جنسی یک فاکتور هست ولی الزاما نمی تواند رضایت از روابط جنسی را تضمین کند... بیشتر این قضیه به مسائل روانشناسی ارتباط دارد.یکی از خوانندگان زن ما نظرش را در باره اندازه آلت مردان اینطور گفته است که برای من اندازه آلت برای رابطه جنسی زیاد مهم نیست...ولی احساس میکنم شریک من مردانه تر هست.

حالتی که زن خوابیده و مرد روی زن هست و بنام Missionary Position گفته می شود کسل کننده است. شکل نقاشی شده ازاین حالت

این مسئله به غلط جا افتاده که این حالت لذت بخش نیست.شاید یک دلیلش این هست که در خیلی از صحنه های فیلم های پورنو از حالت های Doggy Style یا Cow Girl یا دهانی استفاده می شود.علت این هست که امکان فیلم تهیه کردن به روش Missionary Position بخوبی فراهم نمیشه. ولی در اصل روش لذت بخشی برای اکثر زوجهاست.این روش ساده ترین موقعیت برای تداوم بیش از چند دقیقه است ( و یا چند ساعت در شرایط خاص ).لذت پایدار روشی برای تحریک متقابل است.

زنها از رو قرار گرفتن لذت می برند :

ممکنه اینطور بنظر برسه که اگر زنان در روی مردان باشند احساس تسلط بیشتری به زن دست میده و راحت و آزاد هستند و هر کاری که دوست دارن انجام میدن...ولی در اصل بهترین حالت برای آنکه زن بهتر به ارگاسم برسه این هست که زن به پشت خوابیده باشد پس اگر احساس کردید از حالت روی مرد بودن لذت نمی برید دیگه به این روش ادامه ندهید.

تقصیر مرد هست که زن ارگاسم نمیشه :

فقط 30% زنها اظهار کرده اند که ارگاسم واژنی داشته اند. اینطور نیست که اگر زن به ارگاسم نمیرسد تقصیر مرد است.زنها شرایط روحی و فیزیکی متفاوتی دارند چه از نظر آناتومی کلیتوریس و گسترش شبکه عصبی که از کلیتوریس به قسمتهای دیگر رفته است و چه از نظر میل جنسی.بهتره زوجین این مطالب را بدانند و به جای بحث و جدل کردن در این مورد دنبال این باشند که طرف مقابل را بهتر کشف کنند که چطور بهتر لذت میبرد.

شما مقاربت دهانی خوبی دارید :

شاید بعضی مردا تمایلی به اینکار نداشته باشند بعضی ها را هم شنیده باشید که ادعا می کنند از این نظر قوی هستند و بخوبی برای شریک جنسی شان انجام می دهند.ولی این مسئله برای شریک جنسی شما اهمیت زیادی ندارد و به اصطلاح کسی برای این چیزا تره خورد نمی کند...

g-spot مردا :

این مسئله حقیقت داره نقاطی درمقعد مردا هست که شبکه عصبی زیادی داره و ممکنه تحریک اونها باعث احساس هیجان جنسی مردا بشود ولی مردا نیازی ندارند که انگشت زن وارد مقعد بشه برای تحریک این نقطه.خود مراحل جنسی به اندازه کافی برای مردا تحریک کننده هست.

شریک جنسی زن خودش می دونه که چی می خواد :

یک مانع بزرگ داشتن مقاربت خوب نداشتن ارتباط خوب بین زوجین است.مشکل این هست که زنها بدن خودشان را بخوبی مردان نمی شناسند.اونها مثل مردا نمی تونن روش رسیدن به لذت خوب را پیدا کنند ولی وقتی رسیدند فقط می تونن بگن که خوبه. به همین دلیل شاید این وظیفه مردا هست که کشف کنند که شریک اونها از چه روشی بهتر می تواند زن را به اون حالت خوب رساند.

زنها در خفا خودشان ستاره های پورن هستند :

منظور این هست که هر زنی وقتی وقت تماس جنسی با شریک اش برسد به اندازه ستاره های پورن توانائی جنسی بالائی دارند و خوب بلدند که چه کنند...ولی این طور نیست.اگه آخرین صحنه ای که در فیلم پورنو دیدی رو انتظار داشته باشی که شریک جنسی ات ادامه بده و تکرار کنه... در اشتباه هستی.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
الگوی جنسی جدید ویژه آقایان
فکر می کنم اشتباه نباشد اگر بگوییم که تعداد کمی از ما در زمینه جنسی آموزش رسمی دیده ایم. واقعیت این است که موضوع سکس چیزی است که اکثریت مردم از آن آگاهی کافی ندارند. میل جنسی معمولاً توسط افراد ناآگاه و آنها که افکار بیمار دارند، سوء تعبیر می شود. اگر کمی به آن فکر کنید، می بینید که بیشتر آن چیزهایی که ما درمورد سکس یاد گرفته ایم، ز والدین، معلمین، دوستان و افراد فامیل است. و متاسفانه هنوز خیلی از ما آن مطالبی که یادگرفته ایم را باور داریم.

این افکار و فرضیه های غلط درمورد رفتارهای جنسی به طور ویژه متوجه آقایون است. شاید مخرب ترین باور نادرست این باشد که انزال مردها بالاترین نمود قدرت و توانایی جنسی مردانه است. اما این اصلاً حقیقت ندارد. در دنیای تمایلات جنسی، این مسئله کاملاً ثابت شده است که مردها، برخلاف زنها، وقتی انزال می کنند، انرژی حیاتی خود را از دست می دهند. براساس گفته های حکیمان چین قدیم که اطلاعات و آگاهی زیادی درمورد سیستم انرژی بدن انسان داشتند، مردها با هدر دادن انرژی جنسی خود، عمر خود را کوتاه می کنند. گفته می شود که به خاطر همین الگوی رفتاری مخرب است که عمر زنها بالاتر از مردها می باشد. از اینها گذشته، اکثر مردهای آموزش ندیده با انزال های بیشمار در طول زندگی از نظر جنسی خود را تخلیه میکنند. چینی ها در گذشته مشاهده کرده بودند که وقتی ذخیره انرژی حیاتی یک مرد خالی شود، او احساس خواهد کرد که قسمتی از وجود خود را از دست داده است.

متخصصین مطالعات جنسی چین قدیم، به مایع منی بعنوان مایع زندگی بخش و حافظ زندگی نگاه می کردند. یک قطره از مایع منی از نظر قدرت برابر با صد قطره خون بوده است. اگر این صحیح باشد، هر بار که یک مرد انزال می کند، با از دست رفتن انرژی روبه رو می شود که مثل این می ماند که خون اهداء کرده باشد. اگر این اتفاق هر از چند گاهی بیفتد، مشکل بزرگی نیست اما طبق بررسی ها یک مرد امریکایی به طور متوسط 5000 بار در طول عمر خود انزال دارد و این برابر با تقریباً 4 گالن مایع منی می باشد. پیام این اخبار کاملاً واضح است: رفتارهای جنسی هوشمندانه موجب یک برنامه عاقلانه و فردی برای حفظ و ذخیره مایع منی می شود.

بعضی از مردها اولین باری که درمورد سکس بدون انزال می شنوند، وحشت می کنند. از این گذشته، این کاملاً مخالف با آمادگی آنهاست. این ترس به این دلیل است که مجبور خواهند بود لذت جنسی خود را قربانی یک فایده سلامتی انتزاعی کنند. بسیاری از این مردها به سختی سکس پویا بدون اوج ارضاء را قبول می کنند. از نظر آنها سکس کردن بدون انزال مثل کار کردن بدون مزد است. اما این کاملاً خلاف واقعیت است. حفظ مایع منی و خارج نکردن آن به هیچ عنوان مترادف عدم تخلیه لذت نیست. این روش حتی لذت را چندین برابر خواهد کرد.

برای اینکه علت آن را بفهمیم باید اول فرق بین انزال مردان و ارگاسم را بدانیم چون اکثر مردها آنها را یکسان می بینند. از این گذشته، از اولین تجربه های جنسی آنها، انزال و ارگاسم همیشه در یک زمان اتفاق افتاده بوده است. برای خیلی از مردها، شنیدن اینکه می توانند در زمانی غیر از زمان انزال، ارگاسم را تجربه کنند، غیر قابل باور است. بااین وجود، واقعیت این است که انزال و ارگاسم دو پروسه فیزیکی کاملاً متفاوت هستند و برای مردها خیلی مفید است که بفهمند چطور باید این دو را از هم تشخیص دهند. موفقیت چیزی جز استفاده بموقع از انقباضات درونی قوی درست مثل انقباضات بیرون کردن آخرین قطره ادرار نیست.

حفظ و ذخیره کردن مایع منی فواید بسیار زیادی دارد. برای افراد مبتدی، با حفظ بدنی جوان، نیرومند، و سالم با سطح انرژی بسیار بالا، شفافیت ذهن، و بالا رفتن نیروی جنسی همراه خواهد بود. نگه داشتن مایع منی باعث رابطه های نسی طولانی تر که لذت هر دو طرف را افزایش می دهد نخواهد شد، بلکه با این کار مرد از کاهش انرژی خود جلوگیری خواهد کرد. زوج ها اگر همراه هم برای به تاخیر انداختن و جلوگیری از انزال مرد تلاش کنند تا زمانیکه بهترین و مطلوبترین زمان برای آن فرا برسد، باعث می شود که لذت جنسی هر دو طرف به اوج خود برسد. آن حس تشدید لذت و صمیمیت بین دو نفر بسیار فراتر از چیزی خواهد بود که قبلاً تجربه کرده اید.

مهم نیست که انزال مردانه چقدر با لذت همراه باشد، چون بسیار کم دوام است و عمر آن فقط چند لحظه است. این فقط یک آزادسازی موضعی در قسمت آلت مردانه و عضلات لگن است. این آزادسازی یک پدیده منفی است چون از طریق آن فقط انرژی از دست می دهید. ارگاسم پدیده ای کاملاً متفاوت است. ارگاسم جوان کننده و بالابرنده انرژی است. روی کل جسم، ذهن و روح تاثیر می گذارد. برخلاف انزال، ارگاسم می تواند بارها و بارها برای یک ساعت یا بیشتر تکرار شود بدون اینکه انرژی از شما از دست برود. وقتی مردی یاد بگیرد که چطور از انزال خود جلوگیری کند، هوشیاری بیشتر در عمل جنسی خواهد داشت و خواهد توانست ارگاسم را جایگزین انزال خود کند. وقتی فرد در این کار مهارت پیدا کرد، عادت جنسی انزال در هر ارگاسم در نظر او دیوانگی محض خواهد بود.

انزال مردانه آن اوج لذتی که تصور می کردیم نیست. اوج لذت فقط یک عادت بد است که از قدیم در روابط جنسی باقی مانده است. ما بعنوان یک مرد فقط در انزال بوده که لذت جنسی را تجربه کرده ایم. به این ترتیب، زمانی خواهد رسید که این قدرت جنسی آنقدر در ما پایین می آید که دیگر به محرک های قبلی واکنش نمی دهد. احساس خواب آلودگی که اکثر مردها پس از انزال تجربه می کنند نشانه بسیار آشکاری از کاهش انرژی است. اما این علائم در خیلی ازمردها حتی از این هم فراتر می رود. از دست رفتن میل جنسی، آسیبپذیری، بدخلقی و افسردگی، بی تفاوتی، گوشه گیری از علائم بسیار متداول آن است. خیلی از مردها حتی پس از انزال از رختخواب بلند شده، لباس می پوشند و شریک جنسیشان را ترک می کنند. آیا تابه حال شنیده اید که زنی اینکار را بکند؟

بااینکه اکثر مردها انزال را لازمه رابطه جنسی می دانند، اما خیلی ها هم یاد گرفته اند که چطور انزال خود را نگه دارند تا لذت جنسی خود را بالاتر ببرند. یادتان باشد، متوقف کردن آزادسازی آلت تناسلی را نباید با متوقف کردن ارگاسم اشتباه بگیرید. مردهایی که در این زمینه آموزش دیده اند عملکرد واقعی ارگاسم را دانسته و می دانند که فرای لذت، ارگاسم وسیله ای است که فرد را به سمت هوشیاری بیشتر سوق می دهد.

الان دیگر وقتش رسیده که مردهای ما بازنگری روی رفتارهای جنسی خود داشته و از دیدگاهی نو به آن نگاه کنند. با کمی تغییر در هوشیاری، هر مردی با آموزش های مناسب می تواند به حفظ و نگه داشتن انرژی خود کمک کند. و این راهی خواهد بود به سمت اعتماد به نفس، هوشیاری و تکامل روحی بیشتر.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
زنان دارای تمایلات جنسی، ولی محروم از لذت جنسی
مردان همیشه خواستار رابطه جنسی هستند. این پیامی است که از دوستان خود ، از کارشناسان برنامه talk-show ، از نشستهای تلویزیونی می شنوید. به جز زمانی که نمی خواهند.

اگر چه احساس می کنید که مایلید یک ارتباط عمیق تر جنسی داشته باشید، اما بسادگی اغلب اوقات او رابطه جنسی نمی خواهد -- و یا همیشه؟ چگونه می توانید زندگی جنسی خود را نجات دهید؟

شاید ازدواج شما خارج از تب و تاب عشقی آغاز شده باشد -- نباید دست روی دست بگذارید. اما در جائی از مسیر زندگی، ممکن است که شوهر شما علاقه ای به رابطه جنسی نداشته باشد. یا شاید نشانه هایی از تنبلی جنسی در مسیر از خود نشان دهد ؛ فقط از چیزهائی دلخور شوید که ارزش دارد، اما اگر هر چیزی باشد ، وضع بدتر میشود.

شما از یکنواختی خسته شده اید، یکنواختی از اینکه کسی به شما توجه نمی کند. دعواها شدید شده اند. تنهایی شما را از پا درآورده است. و او درست آن را نمی فهمد. و یا حتی بدتر ، در شگفت هستید که، آیا او میفهمد؟ آیا این کار را برای عذاب دادن من انجام میدهد؟ از خودتان می پرسید که چه چیز در مورد من اشتباه بوده است؟ آیا من جذاب نیستم؟ آیا در دنیا مردی را دیده اید که هر کاری را ترجیح می دهد بجز رابطه عاشقانه با همسرش؟

حقیقت این است که شوهر شما به اندازه ای که فکر میکنید غیر عادی نیست. در واقع ، پس از گذشت حدود سه دهه از کارم به عنوان یک درمانگر در امور زن و شوهرها و یادگیری در این مورد که واقعا در پشت درهای بسته چه میگذرد، معتقد هستم که میل کم جنسی در مردان، بهترین راز مخفی آمریکائی هاست.

چیزی را در اینجا باید بدانید و آن اینکه : بی تفاوتی شوهر شما در روابط جنسی، احتمالا مرتبط است به اینکه چگونه جذابیت ایجاد میکنید و یا او چقدر شما را دوست دارد. ممکن است او یک مسئله شخصی مانند افسردگی و یا تنش داشته باشد که میل جنسی اش را ضعیف میکند. یا می تواند مشکل فیزیکی داشته باشد -- مانند بیماری ، چاقی ، مشکل حفظ نعوظ (فقط به چند مورد اکتفاء شده است). در نهایت ، خیلی از مردان علاقه به روابط جنسی را از دست میدهند، به دلیل بسیاری از این اقدامات زنان مانند : احساسات حل نشده از خشم ، رنجش و صدماتی که موجب میشود عشق بازی خیلی خوشایند نباشد.

اگر مظنون هستید که مسائل زیست شناسی و یا شخصی ممکن است باعث بخشی از فقدان علاقه جنسی همسر شما باشد، باید با مراجعه به یک دکتر و یا یک درمانگر شروع کنید. اما حتی اگر او از کمک گرفتن امتناع کند ، در روابط پویای شما چیزهای زیادی وجود دارد که می توانید تغییر ایجاد کنید " من پر حرارت هستم، او نیست".

در تمام روش های جهانی برای تقویت میل جنسی، هیچ روش کاملا متناسب و مخصوصی برای یک نفر وجود ندارد. پس برای یافتن زمانی مناسب برای شروع، خیلی تلاش نکنید که مانند تلاش کردن در باطلاق است. فقط از جایی شروع کنید.

محرک سکس : تمرکز روی استثنائات

همیشه از زن و شوهرها می پرسم : " تفاوت زمانهائیکه هردوی شما رابطه بهتری دارید چیست؟ تفاوت آنچه که هر یک انجام میدهید چیست؟ افراد معمولا مانع میشوند. به سادگی توجه زیادی به مسائل اوقات فراغت ندارند -- یا اگر داشته باشند به خوشگذرانی دارند ، سرگرمی آنها برای خوشگذرانی مانع تراشیدن است. اما خوشگذرانی بدرستی انجام نمی شود. وقتی وضعیت بهتر میشود که حداقل یکی از شرکای زندگی، کار متفاوتی انجام دهد.

علاقه جف به رابطه جنسی کمتر و کمتر شده بود. زمانی که از همسرش زوی ، پرسیدم چه چیزعوض شده است، به من گفت، قبل از اینکه بچه داشته باشند، رابطه جنسی آنها بیشتر خود جوش بود. اکنون آنها برای رابطه جنسی، مجبور به برنامه ریزی هستند. و این موضوع برای جف تمام شده بود. سپس او گفت : "تنها چیز دیگری که می توانم به آن فکر کنم، گذشته است، زمانی که با هم رابطه جنسی داشتیم چیزهای زشت به او میگفتم. برای او با پست الکترونیکی پیام های عشقی و شهوانی ارسال میکردم. ادامه کار را متوقف کردم چون از عدم علاقه جنسی او به من، دیوانه دیوانه شده بودم. اکنون که در مورد آن فکر می کنم، واقعا زمانی که من صحبتهای زشت میکردم باید شهوانی میشد. "

با انجام دو کار ساده، مشخص شد، زوی دوباره میتواند به حرارت زندگی جنسی خود کمک کند. اول، او می تواند راههائی را برای عشق ورزی خود جوش تعیین کند. بدون گفتن جف، او بچه ها را برای خواب شبانه به خانه دوستان میبرد'. وقتی به خانه برمیگشت ، جف را با لباس زیر زنانه و فیلم مورد علاقه اش تحریک میکرد. زوی همچنین از روش مطمئن ایجاد شهوت در گذشته یعنی صحبتهای زشت استفاده کرد. یکبار او متوجه شد که چگونه فوت و فن های قدیمی کار میکنند ، مشخص بود که به خاطر رضایت جنسی، خشم او کنار گذاشته شود.

محرک سکس : انجام چند کار را متوقف کنید

هنگامی که یک مشکل در زندگی وجود دارد ، معمولا سعی میکنیم که آن را حل کنیم. و اگر تلاش ما کار ساز نباشد، بجای اینکه به خودمان بگوئیم که " این کار موثر نبود -- زمان انجام هر کاری متفاوت است،" معمولا فکر می کنیم که کار موثر نبوده است؛ چون آن را با اراده کافی انجام نداده ایم و یا بر روی آن اصرار کافی نداشته ایم. نیاز است که دوباره تلاش کنید. و حدس بزنید چه اتفاقی می افتد زمانی که بیشتر از آنچه که باید تلاش میکردید، تلاش نکرده باشید؟ اگر فکر میکنید همه چیز سر جای خود باقی است، در اشتباه هستید. نباید همه چیز همانگونه مانند سابق باشد؛ همه چیز بدتر میشود.

وقتی شروع کردید به اظهار اینکه که شوهر شما از نظر مسائل جنسی کنار کشیده است، احتمالا کاری را خواهید کرد که هر زن منطقی آن را انجام میدهد -- یعنی در مورد آن با او صحبت میکنید. شاید حتی او در ابتدا درخواست گفتگو کند. وقتی که درخواست او موجب جذب بیشتر او نشود، احتمالا به این نتیجه خواهید رسید که بیشتر باید صحبت کرد. این بار متوجه میشوید که او کمتر بیمار و حرف نشنو بنظر می رسد. در حقیقت ، اذیت شده به نظر نمی رسد. آنچه که با ارتباط قلبی گفته شود به استدلال منجر میشود.

همانطور که مکرر سعی میکنید، ممکن است فکر کنید که روی چیز جدیدی تلاش میکنید -- در زمان های مختلفی از شبانه روز موضوع را مطرح کنید، به عنوان مثال ، با یافتن راهی جدید برای آن ، با شوخ طبعی و درخواست این کار را کنید. بنابراین حتی ممکن است متوجه نشوید که بیشتر کارها انجام شده است. چگونه می توانید بگویید؟ ساده است یعنی استیصال را بارها از بین ببرید. سخت تر تلاش کنید و مشاهده خواهید کرد که چیزهای بد از بین رفته اند.

صحبت کردن یک رفتار کلاسیک است که بیشتر زنان انجام میدهند، اما اقدامات شما می تواند بیشتر نیز باشد. ممکن است آنچه را انجام دهید که به نظر می رسد رویکردی منطقی تر است – به عنوان مثال برای جلب مرد، لباس زیر زنانه بپوشید -- اما هنگامی که این روش کار نکرد علت آنرا پیدا کنید. بنابراین اگر پوشیدن یک لباس شب دل فریب، باعث میشود که میل جنسی کم همسر شما تحت فشار احساسات قرار بگیرد، تکرار پوشیدن آن، فقط باعث احساس اضطراب بیشتر در او میشود.

هنوز هم در شناخت جهت گیری استراتژی خود دچار مشکل هستید؟ از خود این سئوال را بپرسید (و سعی کنید که دفاعی نباشید!) : شوهر شما چه خواهد گفت اگر عامل این مشکل، عملکرد بیضه های او باشد؟

محرک سکس : کاری متفاوت انجام بدهید

در روابط ، اغلب ما مانند خلبان خودکار هستیم. تعامل ما آنقدر عادی است که به سختی باید در مورد آنچه که انجام میدهیم یا می گوییم فکر کنیم. هنگامی که ، آشکارا ، چیز کاملا متفاوتی رخ می دهد، توجه ما جلب میشود. مشکوک شده و متوجه میشویم که باید به شیوه ای جدید عمل کنیم.

Brenda و Ed ، دو زن و شوهر با برنامه های پر مشغله، به طور کلی در تعطیلات آخر هفته روابط جنسی داشتند. این کار به خوبی به پایان میرسید -- تا زمانی که هر شب جمعه بخاطر پول شروع به دعوا کردند. از آنجا که تعطیلات آخر هفته خود را با مشاجره آغاز کرده بودند، دو روز تعطیل آنها همواره با بدبختی بود و بدون رابطه جنسی. این موضوع تا دو ماه طول میکشید.

سپس یک جمعه شب ، هنگامی که Ed گفتگوی همیشگی را در مورد پول شروع کرد، Brenda به جای مخالفتها شدید طبق شیوه معمول خود، صبورانه به نقطه نظرات او گوش داد و گفت ، "من واقعا نقطه نظرات شما را شنیدم، اما کمی خسته شدم و ترجیح می دهم تا یکشنبه برای صحبت در مورد این موضوع منتظر بمانم. به نظرشما این کار درست است؟ " Ed که از پاسخ اوغافلگیر شده بود، به سادگی پاسخ داد "خیلی خوب ، هرچی شما بخواهید".

Ed و Brenda در آن شب برای صرف شام بیرون رفتند و اوقات خوبی داشتند. شنبه نیز برای تماشای یک فیلم بیرون رفتند و دوباره با هم اوقات سرگرم کننده ای داشتند. از آنجا که همه چیز بخوبی انجام میشد، Brenda حرکات جنسی نشان میداد، و Ed پاسخ میداد. این برای اولین بار بود که برای بیش از دو ماه، عشق بین آنها بوجود آمده بود. تا یکشنبه، هر یک از آنها نسبت به دیگری برای مدتی طولانی احساس بهتری داشت. یک تغییر در رفتار Brenda ، الگویی را که آنها را از هم جدا میکرد، تغییر داد.

رفتار کردن بشکل متفاوت، به میزانی که از شما انتظار میرود، دشوار نیست. فقط رفتار و وعده های خود را برای انجام کاری متفاوت، بیشتر بخاطر بسپارید و مهم نیست که ممکن است چقدر عجیب و یا دیوانگی به نظر برسد. ممکن است نتایج آنرا بلافاصله نبینید و ممکن است یک یا دو روز ، یا بیشتر منتظر بمانید. صبور باشید ، چشمان خود را باز نگه دارید ، و به دنبال نشانه های کوچک تغییر باشید.

محرک سکس : از تاثیرات الله کلنگی استفاده کنید (جابجائی)

این یک حقیقت است یعنی بیشتر کار یا روش خاصی را که انجام میدهید، شوهر شما کمتر آنرا انتظار دارد، و بالعکس. اثر این نابجائی شامل تمام حوزه های روابط میشود. برای مثال ، اگر همسر شما هر یک از جنبه های مالی خانواده را به عهده بگیرد، این شانس وجود دارد که شما به ندرت در مورد پول فکر کنید. اگر شما یکی فرد عاطفی در روابط خود باشید، این احتمال وجود دارد که شوهر شما احساسات خود را درون خود نگه دارد. ما تمایل داریم که با دیگری خنثی باشیم. این فقط طبیعت انسان است.

اجازه بدهید این قیاس جابجائی را در مرحله ای جلوتر ادامه بدهیم. در بسیاری از روابط ، زوج ها زمانی که میل جنسی دارند، قدمهای مساوی بر میدارند. سپس یک نفر خسته می شود ، درهم شکسته میشود، گرفتار میشود، یا سرش شلوغ میشود. این رفتار جدید با شریک زندگی خود موجب دو برابر شدن تلاش ها برای نگه داشتن زندگی جنسی در مسیر خود میشود. هنگامی که این تلاش ها با مخالفت مواجه میشوند، تمام روابط جنسی، ناگهان عاملی میشود برای محرومیت از لذت جنسی. و در ادامه محرومیت شریک جنسی، نشانه ای را در روابط زناشوئی پدیدار میکند، رابطه جنسی کمتر، موجب تمایل جنسی کمتری می شود.

اگر شما تنها انرژی دهنده برای آغاز دوباره زندگی جنسی خود هستید، همسر شما باید این انتظار را داشته باشد. او می داند که شما هدایتگر این مسئله هستید. اگر می خواهید که او بیشتر درگیر رابطه جنسی باشد، نیاز است که عقب نشینی کنید و به او اجازه دهید که متوجه شود او را تعقیب نمی کنید. این تکنیک به شما کمک می کند تا به او فرصت داده شود تا او شما را تعقیب کند و در این حرکت رد پائی از خود بجا نگذارید.

برای سال ها، آنی و همسرش ، بیل ، با یک الگوی قابل پیش بینی رفتار میکردند. آنی برای رابطه جنسی به بیل مراجعه میکرد، او امتناع میکرد، آنی عصبانی میشد ، و سپس چند روز بعد ، او به آنی مراجعه میکرد. مشکل ادامه داشت، آنی احساس میکرد که تنها آغازگر رابطه جنسی است که خارج از تعهد او بود -- و هنگامی که آنها عاشق شدند، قلب بیل واقعا با این عشق نبود. به هرحال چون آنی اعتقاد داشت به این دلیل که "من به او مراجعه میکنم ، او مرا رد می کند، من عصبانی میشوم ، او به من مراجعه میکند و ما رابطه جنسی برقرار میکنیم" این الگو تنها روشی بود برای روابط جنسی آنها، او به آنچه که همواره می انجامید، ادامه میداد، حتی اگر این رابطه جنسی واقعا رضایت بخش نبود.

پس از یادگیری در مورد اثر الله کلنگ ، آنی تصمیم گرفت که چیز جدیدی را امتحان کند. به طور معمول ، رابطه جنسی او با بیل آغاز میشد، و بیل خودداری میکرد. همانطور که او پیش بینی کرده بود، دو روز گذشت. سپس یک شب که بیل در کنار او روی مبل نشسته بود، بیل شروع به مالیدن ران او کرد. به جای پاسخ جنسی ، او به بیل گفت که حوصله ندارد. بیل فکرد که او شوخی میکند و به مالش خود ادامه داد. سرانجام آنی از او خواست که ادامه ندهد و گفت ، " نگاه کن، من واقعا حوصله ندارم. نمیدونم چرا ، اما شاید یه وقت دیگه بتونم." بیل بهت زده متوقف شد. از او پرسید که آیا همه چیز درست است ، و او گفت ، "بله ، کاملا. من فقط در حال حاضر احساس جنسی زیادی ندارم ."

روز بعد ، بیل یک ایمیل کمرنگ جنسی به آنی فرستاد -- چیزی که در اوایل ازدواج خود انجام داده بود اما نه برای چندین سال. آنی وسوسه شد که پاسخی مشابه آن بدهد، اما منصرف شد. پس از رد چندین پیشنهاد جنسی بیل، در نهایت آنی "کوتاه آمد،" آنها رابطه جنسی برقرار کردند. این انتظار واقعا موجب افزایش اشتیاق رابطه جنسی در بیل شده بود. آنی میگفت "او نسبت به آن خیلی بیشتر تمایل نشان میداد،" . به جای اینکه به سادگی از میان این احساسات عبور کند، او احساس وصل میکرد و به دلیل افزایش اشتیاق بیل، او قافل گیر شده بود. آنی کاملا مطمئن نبود که چرا عقب نشینی او تفاوتی در بیل ایجاد کرده بود، اما این اتفاق افتاده بود. این مسئله برای او ساده نبود؛ نگران بود که اگر در برابر او مقاومت کند روابط جنسی او حتی پایین تر بیاید، ولی واقعا مخالفت کرده بود.

مانند آنی ، شما باید بسیار نگران باشید که ممکن است یک رویکرد جدید، موجب نتیجه معکوس شود. گریختن از الگوهای قدیمی ترسناک است، اما شما واقعا چیزی برای از دست دادن ندارید و همه چیز به دست خواهید آورد. بنابراین ترس ها را کنار بگذارید و به خودتان اجازه بدهید که خلاق باشید. و این را بدانید که با همکاری در ایجاد عشق بیشتر ، رابطه ، تمایلات جنسی ، شهوانیت ، و محبت ، به خود ثابت میکنید زنی هستید که برای آنچه در زندگی و عشق مهم است، میجنگید.

پشت درهای بسته :

REDBOOK و Michele Weiner Davis تیمی را تشکیل داده اند تا از زنان در مورد میل جنسی شوهرانشان سئوال کنند'. در اینجا چیزهایی وجود دارد که آموخته ایم :

  • 60 درصد بیش از 1،000 زن در این نظر سنجی اعلام کردند که مانند همسران خود از رابطه جنسی لذت میبرند و شاید بیشتر.
  • تعداد دفعات رابطه جنسی شما را میزان پائین بودن میل جنسی شریک شما، تعیین میکند -- چه مرد باشد یا زن.
  • اگر چه 95 درصد از زنان با تمایل جنسی بالا، تا حدودی با ایجاد شکاف در تمایلات خود آزرده میشوند و یا تصور آن، یک مشکل جدی است ولی 56 درصد معتقدند که شوهر آنها بطور کلی توسط این شکاف آزرده نمیشوند.
  • با توجه به همسران آنها ، تمایل کم جنسی مردان که ناشی از اختلالات نعوظ است تنها توسط 11 درصد ایجاد می شود که شایعترین علل، فردی هستند.

منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
چرا برخی آقایون به فاحشه ها روی می آورند
دلیل اینکه چرا بعضی از مردها برای سکس پول می دهند در مصاحبه هایی که در یک تحقیق جدید انجام گرفت مشخص شد.

رامین، یک مرد سی و خورده ای ساله از طبقه متوسط می گوید، "از سکس با فاحشه ها هیچ چیز نصیب من نمی شود جز یک حس خیلی بد. امیدوارم حرف زدن درمورد آن کمک کند بفهمم که چرا سراغ آن می روم."

من هم امیدوار بودم که با دلایل او بهتر آشنا شوم. رامین یکی از 700 مردی بود که در این پروژه تحقیقی مصاحبه شده بود که هدف آن کشف علت واقعی روی آوردن مردها به سکس با فاحشه ها بود. این پروژه بین المللی در شش کشور انجام گرفت و از 103 مردی که در لندن مصاحبه شدند و من که یکی از محققان آنجا بودم، اکثراً بدشان نمی آمد که درمورد تجاربشان بحث کنند.

این مردها جزو دسته مردهای کلیشه ای جامعه نبودند. سنشان بین 18 تا 70 سال بوده و از نژادهای مختلف سفید، سیاه پوست، آسیایی و اروپای شرقی انتخاب شدند. اکثر آنها شاغل بودند و بسیاری از آنها تحصیلات دانشگاهی داشتند. غالب آنها افرادی مودب و متشخص با مهارت های اجتماعی متوسط تا خوب بودند. خیلی از آنها ازدواج کرده یا نامزد داشتند؛ یعنی تقریباً بیش از نیمی از آنها با یک زن ازدواج کرده یا رابطه جدی داشتند.

این تحقیق که در سال 2005 به چاپ رسید، مشخص کرد که در کشورهای غربی تعداد مردانی که برای سکس پول پرداخت می کنند در دهه گذشته دوبرابر شده است. محققان تحقیق این افزایش را با پذیرش بیشتر ارتباطات جنسی تجاری مربوط دانشتند اما بااینحال بسیاری از مصاحبه ها نشان داد که این افراد از پول دادن برای سکس احساس خجالت و شرمساری زیادی می کنند. یکی از آنها احساس خود را اینطور توصیف می کند، "از نظر ذهنی ارضاء نمی شدم". چند نفر دیگر می گویند، "واقعاً پشیمانم، پول هدر دادن است"، "هنوز تنهایم"، "در مورد رابطه ام با همسرم احساس گناه می کنم". درواقع بسیاری از این مردها جمع تناقضات بودند و باوجود اینکه تجاربشان "پوچ، بی ثمر و افتضاح" بوده اما به روی آوردن به فاحشه ها ادامه داده اند.

من با 12 نفر از این مردها مصاحبه کردم و به نظرم تجربه ای عالی بود. یکی از آنها درمورد تجربه کودکی پر از خشونت و بی تفاوتی خود صحبت کرد و آن را با ناتوانی خود در ایجاد روابط نزدیک با دیگران مخصوصاً زن ها مربوط دانست. الکس اقرار کرد که سکس با فاحشه ها به او احساس پوچی می دهد اما گفت که نمی داند چطور باید با زن ها آشنا شود. وقتی از او درمورد احساسش نسبت به فاحشه هایی که با آنها سکس می کند پرسیدم گفت که از یک طرف دوست دارد با او آشنا شوند و دوستش بدارند و از طرف دیگر می داند که این آشنایی ها به هیچ وجه شباهتی با یک رابطه واقعی ندارند.

او می گوید، "من دلم می خواهد فاحشه ای که اجاره می کنم مثل یک دوست دختر واقعی با من رفتار کند نه طوری که انگار کارش را انجام می دهد. طوری که یک نفر سوم تصور کند که ما واقعاً عاشق و معشوقیم."

دلم برای الکس سوخت. هیچکس به او یاد نداده است که چطور می تواند با یک انسان دیگر رابطه برقرار کند و دنبال چیزی بود که این سکس های خیابانی به هیچ وجه برای او فراهم نمی کرد.

اما یکی دیگر از این مصاحبه ها واقعاً توجهم را جلب کرد. دارن جوان خوش قیافه و خوش تیپ بود. از او پرسیدم چند وقت یکبار فکر می کند فاحشه ای که با او سکس می کند از آن سکس لذت می برد. گفت، "من اصلاً نمی خواهم آنها لذتی ببرند. من دارم پولش را می دهم و این کار اوست که به من لذت بدهد. اگر او هم لذت ببرد احساس می کنم که سرم کلاه رفته است." از او پرسیدم که آیا فکر می کند که فاحشه ها با زن های دیگر فرق دارند. او گفت، "اینکه آنها می توانند کاری را انجام دهند که بقیه زن ها حاضر به انجامش نیستند نشان می دهد که توانایی در آنهاست که به آنها اجازه می دهد بدون احساس شرم و تنفر این کار را بکنند."

وقتی در مصاحبه ها پرسیدم چه چیز به فاحشگی پایان می دهد، یکی از مردها خندید و کفت، "همه آنها را بکشید". یکی دیگر گفت، "باید همه مردهایی که مبادرت به این کار میکنند را در خانه زندانی کنید". اما اکثراً اعتقاد داشتند که اگر قانونی برای این مسئله تصویب شود آنها دیگر سراغ فاحشه ها نمی روند. جریمه، خبر دادن به خانواده یا کارفرما یا احتمال سابقه جنایی باعث می شود که مردها دیگر سراغ آن نروند. تقریباً نیمی از مردها اعتقاد داشتند که زنانی که به خودفروشی روی آورده اند قربانیان مردان هوسرانی هستند که آنها را به این کار وا می دارند اما همچنان به ملاقات با آنها ادامه می دهند.

قانون پرداخت پول برای سکس با زنانی که توسط چنین مردانی استثمار می شوند را غیرقانونی اعلام می کند اما منتقدان این را ناعادلانه می خوانند چون ممکن است مردی نداند که آیا آن زن تحت استثمار یکی از این دسته مردهاست یا نه. مصاحبه های ما این موضوع را به چالش کشید. مردها تا حدودی درمورد سوءاستفاده و اجبار در فاحشگی می دانستند و به هیچ وجه تصور نمی کردند که این زنان به خاطر عشقی که به سکس دارند وارد این کار می شوند. بیش از نیمی از آنها باور داشتند که این زنان تطمیع شده و خرید و فروش شده اند.

بیش از یک سوم آنها گفتند که تصور می کردند این فاحشه ها از یک کشو خارجی به لندن داد و ستد شده اند و تعداد کمی از آنها گفتند که با یکی از این قربانیان روبه رو شده اند چون زن مورد نظرشان قادر نبوده به زبان محلی صحبت کند.

یکی از مردها می گفت که فاحشه ای را دیده که آثار کبودی و ضرب و جرح روی بدنش بوده و لهجه اروپای شرقی داشته است. مرد دیگر ادعا می کرد زن افریقایی که با او رابطه داشت حتماً قربانی خرید و فروش زنان بوده چون مضطرب و وحشت زده به نظر می رسیده است. به او گفته بوده که او را گول زده اند، با او سکس کرده و مشکلی با آن سکس نداشته و بعد از او خواسته که کمکش کند اما مرد گفته که کاری برای او نمی تواند بکند چون فکر می کرده که احتمالاً به او دروغ می گفته است.

یکی از جالب ترین یافته های این تحقیق این بود که بسیاری از مردها باور داشتند که اگر آقایون نتوانند برای سکس پول بدهند، حتماً به تجاوز روی می آورند. یکی از این مردها گفت، "بعضی وقت ها ممکن است به زنی تجاوز کنید. به خاطر همین سمت یک فاحشه می روید." یکی دیگر این موضوع را اینطور بیان می کند، "یک مرد ناامید که شدیداً به سکس نیاز دارد، ممکن است به کسی تجاوز کند." نتیجه گیری من از این گفته این بود که اینکه می گویندمردها تجاوزگر هستند تقصیر فمینیست ها نیست. گاهی اوقات خود مردها مقصرند.

نیمی از مصاحبه شونده ها در خارج از انگلستان، اکثراً در آمستردام، که فاحشگی قانونی است و آزادانه برای آن تبلیغ می شود، سکس پولی داشته اند. تقریباً نیمی از آنها گفتند که اولین بار قبل از 21 سالگی برای سکس پول داده اند. دیوید می گفت، "پدرم من و برادر بزرگترم را به یکی از این خانه ها برد. احتمالاً می خواست مطمئن شود که ما همجنس باز نیستیم. البته پدرم خودش اینکار را نکرد و فکر هم نمی کنم که در این مورد به مادرم چیزی گفته باشد."

مرد دیگری طی سفری که به اتفاق هشت نفر از دوستانش به تایلند داشت، به سمت فاحشه ها رفته بود. کاملاً از آن تجربه ناامید بود. می گفت، "یک دختر روسی بود. اصلاً تجربه خوشایندی نبود چون دختر اصلاً حرف نمی زد، فقط روی تخت دراز کشید و می خواست که فقط سکس انجام شود."

خیلی از مردها می خواستند که یک رابطه واقعی با یک زن برقرار کنند و وقتی اتفاق نمی افتاد ناامید می شدند. بقیه مردها برایشان روشن بود که برای سکس پول داده اند تا بتوانند خیلی راحت رابطه را کنترل کنند، مثل باب که در این زمینه می گوید، "ببینید، مردها برای این زن ها پول می دهند چون می توانند با اون هرکاری که می خواهند بکنند. خیلی از مردها سراغ فاحشه ها می روند چون آنها زیربار کارهایی در سکس می روند که زن های عادی نمی روند."

بااینکه بعضی از مردها گفتند که فکر می کردند زن هایی که به آنها برای سکس پول دادند خودشان هم از آن سکس لذت برده اند اما خیلی دیگر از مصاحبه شونده ها قبول کردند که این زن ها ممکن است احساس تنفر و بیچارگی کنند. احمد یکی از این مردها می گوید که فکر می کرده آن زن احساس تسکین و راحتی کند، "راحتی از اینکه نمی خواهم بکشمش".

فقط 6 درصد از این مردها به جرم رابطه با فاحشه ها دستگیر شده بودند. احتمالاً این قانون جدید باعث می شود مردهایی مثل آلبرت برای رفتن سراغ همچنین زن هایی بیشتر فکر کنند. او می گوید، "اگر برای انجام اینکار توی دردسر بیفتم، دیگر سراغ آن نمی روم. در این کشور پلیس مشکلی با مردهایی که سراغ فاحشه ها می روند ندارد".

چرا برخی مردها سکس را خریداری میکنند؟

"فاحشه ها زن هایی هستند که به طور نامناسبی برای لذت بخشیدن آرایش می شوند. آنها زن هایی با درد و غم و افسوس و پشیمانی همیشگی هستند"

این نقل قول رنج و عذاب زن هایی که خودفروشی می کنند را توصیف می کند. اما مردهایی که برای سکس پول می دهند چه؟

بعنوان مثال، چرا باید یک مرد متاهل سراغ یک زن فاحشه برود و برای سکس پول بدهد درحالیکه زنش در خانه حاضر و آماده است؟ چرا باید یک مرد مجرد سکس را بخرد وقتی می تواند یک همسر برای خود داشته باشد که با لذت و رغبت با او سکس کند؟

در دسامبر تا ژانویه 2009-2008ف یک مجله امریکایی مقاله ای چاپ کرد که سعی می کرد این سوال را پاسخ دهد. نویسندگان این مقاله عنوان کرده بودند که متخصصین شدیداً به دنبال علت این مشکل هستند اما نتوانسته اند به توافق عمومی برسند. احتمالاً دلیل اینکه نتوانسته اند درمورد این مسئله توافق کنند به خاطر این واقعیت است که عوامل محرک روی آوردن به فاحشه ها کاملاً در افراد مختلف متفاوت بوده و پیچیده است. به عبارت دیگر، هیچ دلیل مشخصی برای این رفتار وجود ندارد که برای همه صدق کند. اجازه بدهید نگاهی به این مسئله بیندازیم و بعضی از عوامل دخیل را بررسی کنیم.

تحقیقات مختلف در این مقاله برآورد کرده بودند که درصد مردانی که سراغ فاحشه ها می روند د کشورهای مختلف متفاوت است مثلاً در ایالات متحده 16% است و در کشورهایی مثل تایلند به 90% هم می رسد. به طور متوسط 16 تا 39 درصد از مردان در سراسر جهان سراغ فاحشه ها می روند.

این مردها از نژادها، طبقات اجتماعی و محدوده سنی متفاوت هستند. یک نمونه از آن استاندار قبلی ایالت نیویورک است که متاهل بود و بچه داشت. به عبارت دیگر، از راننده های تریلی گرفته تا معلم ها، سیاست مداران، پزشکان، وکلاء و حتی خود قانونگذاران در کشورهای غربی سراغ فاحشه ها می روند.

اجازه بدهید به برخی از علل این مسئله بپردازیم. البته متذکر می شویم که هیچ علت مشخصی برای این مشکل وجود ندارد :

1. افرادی هستند که میل غیرطبیعی به سکس دارند. این مسئله ممکن است برای یک مرد یا یک زن اتفاق بیفتد. مردهایی که دچار این اختلال هستند هیچوقت نمی توانند سکس کافی با همسر خود داشته باشند به همین خاطر برای اینکه تا حدی که می خواهند رابطه جنسی داشته باشند معمولاً سراغ فاحشه ها می روند.

2. این علت هم که باز به علت شماره یک مرتبط است، این است که مردهایی هستند نیازشان به لذت جنسی ارضاء شدنی نیست و بدون سکس دچار خستگی و ناکامی همیشگی خواهند بود.

3. مردهایی هستند روابط واقعی را به علل مختلف مثلاً ترس از صمیمیت، خطرناک می دانند. این افراد معمولاً همیشه سراغ یک فاحشه خاص می روند و خیالپردازی می کنند که با آن زن یک رابطه واقعی دارند. یک جنبه از این رابطه خیالی این است که آن فاحشه، برخلاف یک همسر، هیچ انتظار و توقع احساسی ندارد و فقط روان آن مرد را تسکین می دهد.

4. زن ستیزی یا تنفر از زنان یکی دیگر از این عوامل است و متخصصین این حیطه باور دارند که مردهایی که معمولاً زیاد سراغ فاحشه ها می روند یک تنفر واقعی از زنان دارند. آنها زنان را بسیار سطح پایین و قابل خریداری می انگارند.

تاثیر بر زنان :

بااینکه درمورد عوامل محرک برای مردهایی که سراغ فاحشه ها می روند هیچ اتفاق نظری بین کارشناسان وجود ندارد اما یک توافق عمومی بین آنها وجود دارد که فاحشگی خسارت سنگینی بر سلامت جسمی و احساسی زن ها ایجاد می کند.

این زنها مجبورند که برای ادامه کارشان احساساتشان را مسدود کنند. همچنین تحت سوء استفاده جنسی توسط مردان فاسدی که بدن های آنها را می فروشند قرار می گیرند.

اما چرا زن ها وارد این کار می شوند؟ کارشناسان بر این عقیده هستند که ندرتاً این کار انتخاب خود فرد بوده است. نیروهایی مثل فقر، اعتیاد به موادمخدر، و ترس از آزار و اذیت مردانی که آنها را خرید و فروش می کنند باعث می شود که به این کار روی بیاورند.

و آخر اینکه :

افراد زیادی متقاعد شده اند که این نیاز مردان است که موجب پدید آمدن فاحشگی و تمام مشکلات و رنج های توام با آن می شود. درنتیجه، باور بر این است که کارهایی مثل آموزش دادن به مردها و کاهش نیاز جنسی آنها راه حل اصلی این مشکل است.

این موضوع، موضوعی بسیار پیچیده و جدی است که نیاز به تحقیق و درک بسیار دارد. اما همیشه یادتان باشد که این موضوع مسئله ای مذهبی یا اخلاقی نیست بلکه پدیده ای اجتماعی و جزائی است و باید از این دیدگاه مورد بررسی قرار گیرد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
چگونه با جنس مخالف رابطه ای سالم داشته باشیم
راههای متعددی برای نیل به یک رابطه ی هدفمند و سالم وجود دارد که برخی از آنها متأسفانه در فرهنگ ملل ما هنوز جا نیفتاده است، در اینجا به این راهکارها اشاره می کنیم:

1- هیچ کس غیر از خودتان مسئول شادی شما نیست! بهتر است اوّل از خودتان بپرسید که چرا هیچ وقت شاد نیستید؟ یکی از دلایل اختلاف در رابطه ها این است که فرد دائماً شاکیست و با روحیه ای ضعیف طرف مقابل را مورد سرزنش قرار می دهد. تنها کسی که کنترل زندگی شما را بر عهده دارد، خود شما هستید، دقیقاً خودتان هستید که با رویه خود در رابطه ها می توانید روند بد یا خوب بودن آن رابطه را تعیین و ادامه دهید.

2- انعطاف پذیر باشید، به عقاید دیگران احترام بگذارید، هیچگاه دو انسان، عقاید و رفتار یکسان ندارند، بنابراین انتظار نداشته باشید که هر چیزی که می گویید، نفر مقابل آن را براحتی قبول کنید. رابطه ای دو طرفه و سودمند داشته باشید. در قرارهای خود سروقت حاضر شوید، اگر تعهد خاصّی بین خود گذاشته اید مثل ازدواج و ... به تعهدات خود پای بند باشید تا همواره امنیت و اعتماد بین شما برقرار باشد.

3- به دنبال نقاط مشترک رفتاری خود و نفر مقابل باشید تا در این بین، اختلافات و نقطه نظرهای متفاوت یکدیگر را راحت تر قبول کنید، به این ترتیب هر دو از این رابطه ی دو طرفه لذّت خواهید برد. حقیقت این است که نمی شود در یک رابطه همواره به سود خود روند را پیش ببرید و در ادامه انتظار داشته باشید در این رابطه موفق و پیروز باشید. "اگر می خواهی تو را دوست داشته باشم باید این کار را .... بکنی"، چرا که این توقعات دائماً باعث بحث و جدل می شود، شاید هم وقتی خیالتان راحت شود که با این اختلافات، نهایتاً وی شرط شما را بپذیرید، ولی خوب، این رابطه پابرجا نخواهد بود. به نظرات وتجربیات یکدیگر گوش فرا دهید و آنها را در زندگی خود سهیم کنید. اگر فکر می کنید که نمی توانید این سهیم بودن و دو طرفه بودن رابطه را تحمّل یا ایجاد کنید، این بدان معنیست که هیچ گاه قادر نیستید یک رابطه ی سالم و با پرجا را داشته باشید.

4- همواره به رابطه خود به عنوان یک پدیده و تجربه ی جدید در زندگی بنگرید. مطمئناً طرف مقابل شما نیز تجربیات و ناشناخته هایی سودمند را برای شما دارد و به این ترتیب ناخودگاه هر دوی شما به خودسازی و تکامل نفر مقابل می پردازید و در نهایت با این دید، هر دو طرف از رابطه ی خود راضی و خرسند هستند.

5- شجاع باشید، حسّ خود را بیان و حقایق را قبول کنید. اگر واقعاً او را دوست دارید با طرف خود روراست باشید و احساس درونی خود را بیان کنید. متأسفانه برخی با پنهان کردن علاقه و گذشته یا وقایع کنونی زندگی خود، مجبور به دروغ گفتن های پی در پی و در نتیجه سبب بروز اختلافات و عدم اطمینان در رابطه می شوند.

6- یکدیگر را ببخشید. بخشش یعنی گذشته را فراموش کردن و به فکر حال بودن. در این صورت قادرید بر زندگی کنونی خود مسّلط باشید. در مورد مسائل آینده صحبت کنید و سعی کنید به قول ها و تعهدات اخلاقی بین خود، پای بند باشد. اگر نتوانید گذشته را فراموش کنید، این خود زنگ خطری برای تباهی رابطه ی شماست. هم شما و هم نفر مقابل باید ضمن گذشت از خطاهای یکدیگر، سعی کنید با عدم تکرار آنها، روند جدیدی را شروع کنید. از ناامید شدن، کینه و خشم خودداری کنید. در صورت بروز اختلاف اگر وی از شما خواست او را برای مدّتی تنها بگذارید، به خواسته وی احترام بگذارید، به او وقت دهید و نیازش را در آن لحظه درک کنید.

7- توقعات خود را بازنگری کنید. با خود رو راست باشید و برخی توقعات و انتظارات نابجای خود را به خصوص در موردمسائل مالی، اصلاح کنید. بدانید که هر انسانی در روابط خود همواره به دنبال عشق، مهربانی و آرامش است.

8- مسئولیت پذیر باشید. مسئولیت یعنی: توانایی حل و برطرف کردن مشکلات نفر مقابل، نه سرزنش وی. سعی کنید از همه ی خلّاقیت و قدرت خود برای حل مشکل او استفاده کنید، نه اینکه با سرزنش یا گفتن جمله ی"متأسفم، این مشکل توست!" خود را راحت کنید.

9- همواره از وی و همچنین خود تقدیر کنید. البته که در حین بحث و جدل و اختلاف، تقدیر و تحسین کاری بس مشکل است. بهتر است زمانی که در حالت آرامش هستید، از وی تقدیر کنید و مزایای او را یاد کنید، در نتیجه از آن پس قادرید، در ابتدای شروع بحث و جدل، با شجاعت تعریف و تمجید از نفر خود، آتش اختلاف را در ابتدا خاموش و عشق و حسن نیّت خود را نشان دهید.

10-اشتباهات خود را قبول کنید و معذرت خواهی کنید. در صورت بروز اختلاف یا بحث و جدل، بهتر است از یکدیگر فرصت بررسی را در مورد اشتباهاتی که شما یا او مرتکب شده است، بخواهید. بعد از 5 یا 10 دقیقه آرامش، اگر از قصور از شما بوده است، علّت عصبانیت و ناراحتی خود را صادقانه به وی بگویید، از اینکه او کاری را بر خلاف میل شما یا تعهداتتان انجام داده است یا ... صحبت کنید. از او نیز بخواهید که ضمن بررسی رفتار خود، منصفانه به شما توضیح دهد، در واقع با این کار ضمن کمک به ثبات و تقویت رابطه ی خود، به نوعی الگویی برای او می شوید تا در صورت وقوع تقصیر از طرف شما، او نیز همچین برخورد مناسبی را داشته باشد.

11-برای یکدیگر وقت بگذارید. خیلی مهم نیست که این وقت کجا و به چه کاری مشغول باشید، این زمان می تواند با ورزش، سینما، دیدن فیلم در منزل و یا هرچیزی که علائق مشترکتان هست بگذرد، مهم این است که وقت باارزش خود را در اختیار یکدیگر قرار دهید، با این کار بطور فوق العاده ایی عشق و علاقه ی بین یکدیگر را افزایش می دهید.

12- لبخند را فراموش نکنید. خنده خود دوای هر درد است، ضمن اینکه در هر رابطه ای لبخند صادقانه و روی خوش، ثبات رابطه ی شما را دو چندان خواهد کرد. با چهره ای عبوس و گذراندن زمانی کسل کننده و خسته کننده، تمامی ارزشهای رابطه ی شما زیر سوال می رود و به تدریج دیگر علاقه ای به با هم بودن ندارید.

گامهایی موثر در شیرینی روابط :

یک اصل ثابت شده می گوید:"ابتدا خود و ارزشهای خود را دوست داشته باش تا بتوانی دیگران را دوست داشته باشی و آنها را ستایش کنی"،همواره مراقب خود و رفتارتان باشید. برای خود و علاقه تان احترام بگذارید. اصالت و جایگاه خود را هیچ گاه فراموش نکنید و دست کم نگیرید. با احترام به خود است که به نوعی یاد می گیرید به نفر مقابل خود نیز احترام گذاشته و با رفتار خود مرزهای حرمت بین خود را نگاه داشته و ناخودآگاه، به این ترتیب با بنای احترامی دو طرفه، رابطه ای مستحکم تر را بنا کرده اید. البته به شرطی که این احترام دو طرفه و کاملاً صادقانه باشد نه ظاهری!

هر دو طرف در سیر رابطه ی خود سوالاتی در مورد یکدیگر و احساساتشان نسبت به یکدیگر در ذهنشان پدیدار می شود، به قول قدیمی ها بهتر است اوّل روی کلام یا سوالی که از دهانتان خارج می شود، در حین آرامش فکر کنید و سپس بطور شفاف از نفر مقابل بپرسید، نه اینکه با عصبانیت و بدون هیچ تأملّی پرسشی کنید که بعد از آن از بیان آن پشیمان شوید. بطور مثال، برخی با کوچکترین اختلافی سریعاً و بدون هیچ فکری می گویند:"اصلاً تو مرا دوست نداری و هر گز هم دوست نداشتی!!" و با ادامه ی بحث در حین عصبانیت و استرس کار به جدایی ختم می شود و بعد هم پشیمانی و ...!!

با وی طوری رفتار کنید که دوست دارید دیگران با شما برخورد کنند! مهربان و باگذشت باشید. اگر وی را آزرده اید، معذرت بخواهید، عذرخواهی نه تنها کسی را کوچک نمی کند، بلکه به این ترتیب به او می فهمانید که وی برای شما ارزشمند است. همواره موقع خشم و عصبانیّت، ممکن است هر کلام یا حرف غیر منطقی و نابجایی از دهانتان خارج شود، بهتر است خونسردی خود را حفظ کنید و با اندکی تأمل و کسب آرامش مجدد، حرف خود را شروع کنید. شاید در این مواقع، وی از شما بخواهد او را برای مدّتی تنها بگذارید، این کار را انجام دهید امّا هرگز اجازه ندهید بطور طولانی مشکلی در دل شما و وی حل نشده باقی بماند.

بهتر است شروع کننده صحبت شما باشید، چه پاسخ منفی باشد یا منفی، اگر می خواهید وی به شما اطمینان کند، اوّلین و بهترین راه این است که ابتدا شما به وی اطمینان کنید. بگذارید در ذهن خود با بازی با افکار و حدسهایش، یک سری مسائل ناشناخته در مورد شما را شناسایی و کشف کند. امّا این کار را با سیاست انجام دهید و وی را در عمل انجام شده قرار ندهید.

وقت شناس باشید و بدانید کی و کجا باید انعطاف پذیر باشید و کی حدود خود را در احترام حفظ کنید. در غیر اینصورت، بی خردانه کاری یا حرفی می زنید و در نتیجه می شود، نوشدارو پس از مرگ سهراب! همواره با رفت و آمد و گفت و گو، در پی استحکام روابط خود باشید، چرا که رابطه ی بدون دیدن و شنیدن، اساساً رابطه ایست تهی! برای مثال، حتّی برای سلام و احوال پرسی یا گفتن جمله ی "دوستت دارم" به او زنگ بزنید، در مکالمات خود از بکار بردن یا حالاتی که در وی زمینه ی شکّ و بدگمانی را ایجاد کند، بپرهیزید بلکه کاری کنید که حرفهای شما همراه صداقت، احترام و روراستی بیان شود. اگر هم طوری حرف زده یا رفتار کردید که وی به صداقت و روراستی شما شک کرده است، اگر با حسّی واقعی و از ته دل بگویید که بی گناه هستید، مطمئناً او نیز در اعماق قلب خود شما را باور می کند. اعمال و خاطرات گذشته، همواره الگوییست که در ذهن دو طرف حکّ شده است. بنای بی اعتمادی، روابط شما را به سردی می گراید. البته که در این بین ممکن است دو طرف مجبور به رعایت تعهدات و یک سری محدودیتهایی باشند، امّا به یاد داشته باشید رابطه ی شما ارزشش بیشتر است. اگر اعتماد دو طرفه از صمیم قلب حکفرما باشد، ناخودآگاه هر دوی شما بدون ناراحتی و شک کردن می توانید آزادانه تر به امور دیگر خود نیز بپردازید. هرچند که از سر علاقه شدید بین دو طرف، حسادت امریست عادی!

از او تعریف کنید و عشق خود را نشان دهید، از هر فرصتی برای تعریف، تمجید و ابراز عشق دریغ نکنید. در حین حال در مورد انتقاد ها یا سوال وی در مورد چیزی با ملایمت و کلماتی زیبا، نظر وی را رد یا قبول کنید، نه اینکه تنها با پاسخی رسمی "خیر" یا "بله"، قضیه را فیصله بدهید. برای مثال، اگر وی شلواری را می خرد و می پوشد یا با هم به خرید رفته اید و دارد آن را امتحان می کند و واقعاً آن شلوار به او نمی آید، می توانید اینطور بگویید:"فکر کنم اگر یکی دیگر را امتحان کنی بهتراست" نه اینکه بگویید:"اصلاً خوشم نیامد و تو را چاق نشان می دهد!"

قبل از انجام کاری بهتر است در مورد آن فکر کنید، سعی نکنید که مشکل خود را همگانی کنید، به خصوص با دوست دختر/پسر قبلی خود یا همکارانتان. شاید این کار شما سبب برانگیخته شدن احساس قبلی آنها به شما بشود یا باعث ایجاد رابطه ای احساسی با همکارتان شود. در حالی که شما واقعاً قصد این کار را نداشته اید!

در مورد روابط گذشته خود با وی روراست باشید و دروغ نگویید، در صورت روراست بودن نهایتاً شاید او از شما بپرسد که "آیا هنوز نفر قبلی را دوست داری یا بهش فکر می کنی؟"، در این صورت این طور پاسخ دهید: "عزیزم فقط خاطرات است که به هر حال در ذهن هر آدمی می ماند، ولی مطمئنم با بودن و عشق به تو، خاطرات خوشمان جایگزین آنها می شود، در رابطه ی جدید خود از مقایسه وی با نفر قبلی جداً خوددرای کنید، فراموش نکنید او نفری جدید با خلق و خو و جسمی متفاوت از نفر قبلیست. تمام سعی خود را بکنید که از نفر قبلی و خاطرات خود حرفی نزنید و دست از مقایسه بردارید. با تعریف و یادآوری لحظات خوش خود با نفر جدیدتان لحظات خود را شیرین کنید.

با یادگیری نکات فوق می توانید در شروع یا وقوع حالات ذکر شده، دیگر می دانید که چه عکس العملی باید نشان دهید دهید. در واقع با مرور این نکات، یاد می گیرید که هر انسانی جایزالخطاست و می توانید با واکنشی منطقی و در عین حال ملایم، مشکلات را حل و روابط خود را تقویت کنید.

دقّت کنید :

توقعات منطقی و واقعی داشته باشید. برای مثال ازدواج مسئله ای نیست که تنها پس از یک هفته آشنایی از او بخواهید! آنقدر هم مطمئن نباشید که با شروع یک رابطه قادرید تمام اختلافات را حل و این رابطه جدانشدنی باشد. درست است که با رعایت نکات فوق می توانید برخی مشکلات را حل کنید ولی حقیقت گرایی چیز خوبیست، چرا که گاهی اوقات دو نفر واقعاً برای هم ساخته نشده ند و اختلافات فاحشی در زمینه فکری و رفتاری دارند که در آخر با تمام نکات فوق بازهم لاینحل است. شاید همیشه از جدایی و تنها ماندن می ترسید ولی مهم این است که رابطه ای که دارید، آرامشگری برای روز و شب شما و تشویقی برای ادامه ی زندگی باشد نه اینکه با گفتن جملات استرس زا مثل "همش تقصیر توست" و ... خود و او را آنقدر آزار دهیم که دیگر نه تنها آرامش عادی زندگی خود را از دست می دهیم، بلکه با اعصابی ضعیف و استرس دائمی روزگار خود را سپری کنیم!

اگر می بینید که در رابطه ای تحت هر عنوانی از شما سوءاستفاده می شود، آن رابطه را فسخ کنید و دیگر ادامه ندهید. هیچ عذری برای سوء استفاده قابل قبول و جبران نیست. در ابتدا سعی به اصلاح روابط بکنید امّا با ادامه ی سوء استفاده، حتّی اگر این قطع رابطه ناگهانی باشد، از ادامه ی آن صرف نظر کنید.

همواره بدانید که هیچ رابطه ای بدون ایراد و کامل نیست. حتماً شنیده اید که دعوا شیرینی زندگیست و در هر تعاملی بین دو نفر، احتمال عدم توافقات و در نتیجه وقوع اختلافاتی غیر قابل اجتناب است. با رعایت نکات فوق، می توانید این اختلافات و کش مکش ها را حل و فصل نمایید. باز هم تأکید می کنیم در این وضعیت با کنترل خشم خود و با خونسردی، ضمن برقراری صلح، از پشیمانی و حسرتهای آینده به دور می مانید. امّا به یادداشته باشید رابطه ای که ضمن رعایت نکات فوق، بازهم دائماً مملو از بحث و جدل، ردّ و بدل کلمات رکیک و قهر و آشتی های پی در پی باشد، هیچ فایده ای ندارد، این جنگ و دعواها پایه های روابط را در نهایت رو به نابودی می کشاند.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
ذهن ضد جنسي منشاء انحراف جنسي است
آيا واقعاً مي‌توان با غرقه ساختن خويش در آميزش جنسي، يكباره از آن دست شست؟ ظاهراً ذهن و جسم من هيچ‌وقت از آن دست بردار نيستند.اما چرا براي كنار گذاشتن آن آن قدر عجله داري؟ اگر عجولانه عمل كني، هرگز از دستش خلاص نخواهي شد. خود تعجيل و خود ميل به ترك آن، اجازه نخواهد داد كه آن را تمام و كمال درك كني. تو چه طور مي‌تواني چيزي را كه از قبل نادرست مي‌داني و درصدد ترك آن هستي، درك كني؟ تو گوش نداده حكم را صادر كرده‌‌اي! به تمايلات جنسي خودت اجازه بده حرفش را بزند.

شنيده‌ام كه ملانصرالدين را به سمت قاضي دادگاه انتخاب كرده بودند. در رسيدگي به اولين پرونده، او سخنان يكي از طرفين دعوا را شنيد و گفت: «كافي است، اكنون راي محكمه را بشنويد!»

منشي دادگاه پاك گيج شده بود، چون هنوز سخنان طرف ديگر دعوا را نشنيده بود. او خم شد و يواشكي دم گوش ملانصرالدين گفت: «چه كار مي‌كنيد قربان؟ قضاوت؟ شما كه هنوز صحبت‌هاي طرف مقابل را نشنيده‌ايد!»

ملانصرالدين گفت: منظورت چيه، طرف مقابل؟ مي‌خواهي گيج شوم؟ الان همه چيز روشن است! و اگر صحبت‌هاي طرف ديگر دعوا را بشنوم، «همه چيز را با هم قاطي مي‌كنم و آن وقت قضاوت بسيار دشوار خواهد بود!»

اما آيا اين قضاوت است؟ تو كه حرف طرف مقابل را نشنيده‌‌أي. تو سال‌هاست حرف اربابان كليسا را شنيده‌‌اي _ آن‌ها خيلي پرگو و صريح‌اللهجه‌اند. همه‌ي انرژي جنسي آن‌ها شده لاطائلات‌گويي بر عليه مسائل جنسي _ خودت پاي صحبت‌هايشان بوده‌‌اي. آن‌ها هرگز به غريزه‌ي جنسي تو فرصت نداده‌اند تا حرفش را بزند. نه، اين درست نيست. تعصب چشمانت را بسته است. چرا؟ كسي چه مي‌داند! چه بسا اين همان كاري است كه نبايد آن را كنار گذاشت. يك طرفه قضاوت نكن. تعصب را كنار بگذار. پذيرا باش. تنها چيزي كه مي‌توانم بگويم اين است كه گشوده و پذيرا باش. عميقاً به مراقبه بپرداز. هنگام معاشقه بگذار كه مراقبه زمام امور را به دست بگيرد. مراقب باش! همه‌ي تعصب‌ها و پيشداوري‌هايي كه با آن بزرگ شده‌‌اي، فراموش كن _ همه‌ي آن شرطي شدن‌ها بر عليه مسائل جنسي فقط تو را هوايي‌تر مي‌كند و بعد تو خيال مي‌كني كه مشكل تو اميال جنسي است. انرژي جنسي به خودي خود اشكال نيست. اين ذهن ضد جنسي است كه انحراف جنسي را تا به اين جا كشانده است.

بسياري از طرفداران متعصب و ناآگاه و افراطي با نام مذهب، منبع انحراف جنسي بوده‌اند. واقعاً چه اتفاقي روي داده است؟ آن‌ها بودا را از بيرون زير نظر داشته‌اند و بعد ديدند كه از اميال جنسي خبري نيست، اين بود كه رسماً اعلام كردند كه ميل جنسي بايد از ميان برداشته شود. تو فقط هنگامي مي‌تواني بودا شوي كه اين ميل را در خود كشته باشي‌_ آن‌ها از اين برداشت خود حرف و حديث ساختند و آن را قانون كردند و اين همانا سرنا زدن از دهانه‌ي گشاد آن بود. ميل جنسي بودا ناپديد شد، چون او به منبع دروني خود دست يافته بود، نه بر عكس! اين طور نبود كه او از اميال جنسي دست بردارد و بودا شود _ اول بودا شد و بعد آن اميال خود به خود محو شدند. اما مردم از بيرون مي‌ديدند كه اين ميل در بودا مرده _ پس پيش خود چنين قضاوت كردند كه اگر مي‌خواهي بودا شوي، ميل جنسي را در خود خفه كن. بودا به پول علاقه‌‌اي نداشت و آن‌ها فكر كردند «اگر مي‌خواهي بودا شوي، نسبت به پول بي‌اعتنا باش.»

اما همه‌ي اين رويكردها سرتاپا اشتباه‌اند! اين سوء تعبير ناشي از عوضي گرفتن معلول به جاي علت است. علت در درون بيداري است. او از وجود معنوي آگاه شد. وقتي اين بيداري به شخص دست داد، او چنان در سعادت غوطه مي‌خورد كه ديگر هيجانات و اميال جنسي براي او معنايي ندارد. در اين حالت كيست كه لحظات كوتاه لذت‌جويي را از ديگران گدايي كند؟ كيست كه كاسه‌ي گدايي به دست بگيرد؟ كاسه‌ي گدايي پيش اين و آن دراز كني، كه چند لحظه‌يي را با كسي خوش باشي؟ و تو خوب مي‌داني كه هم تو گدايي و هم او، و هر دو دست گدايي پيش هم دراز كرده‌ايد: «تو به من چند لحظه‌يي لذت ببخش و من هم به تو چند لحظه‌يي لذت مي‌بخشم.» هر دو سائليد! و سائل را چه به بخشش؟ اما من نمي‌گويم كه اشكالي در آن هست. تا زماني كه بيداري به سراغت نيامده و همه چيز به منوال سابق ادامه دارد، اشكالي وجود ندارد. فعلاً قضاوت نكن. قضاوت كردن اشكال كار است. فقط بيشتر گوش به زنگ باش، پذيرا باش، با انرژي‌هايت راحت‌تر تا كن. و گرنه به همان مشكلي كه سال‌هاست قديسان مسيحي به آن گرفتار بوده‌اند، گرفتار مي‌شوي.

شنيده‌ام كه جروم، قديس بسيار مشهور مسيحي، چنان مخالف جسم بود كه هر روز بدنش را تازيانه مي‌زد، به طوري كه خون از بدنش جاري بود، و هزاران نفر از مردم از دور و نزديك مي‌‌آمدند تا اين رياضت او را از نزديك شاهد باشند. اما هر دو طرف بيمارند. جروم يك مازوخيست (خودآزار) است و مردمي كه به دورش جمع مي‌شوند تا اين پديده را ببينند، ساديست (ديگر آزار) هستند. آن تماشاچي‌ها مي‌خواهند ديگران را شكنجه كنند، آن‌ها ميل شديدي به شكنجه كردن دارند ولي خودشان از اين كار عاجزند! و اين مرد دارد اين كار را به جاي آن‌ها انجام مي‌دهد؛ پس به تماشاي اين صحنه اكتفا كرده و از آن لذت مي‌برند؛ اين‌ها هر دو بيمارند.

جروم جسم را «جسم دني» و انبار نجاست مي‌خواند و به اين طريق انزجارش را نسبت به جسم ابراز مي‌كرد. مناظر دختران زيبا در غارش او را عذاب مي‌دادند. او ازدواج را مجاز اعلام كرد، اما از روي ناچاري و با كراهت تمام‌_ چون تنها راه توليد دختران بكر و دست نخورده همين بود. دليل ازدواج، توليد دختران باكره _ اين بي‌عيب‌ترين موجودات روي زمين. بنابراين آميزش جنسي بلايي واجب است، و گرنه چيزي جز گناه نيست.

مرد ديگري به نام كلمنت الكساندريا نوشته است كه: «بايد تا آن جا كه ممكن است هر زني را از زن بودنش شرمسار ساخت، چون زن دري به سوي جهنم است.»

هميشه اين جور آدم‌ها مايه‌ي حيرت من هستند. اگر زن دروازه‌ي جهنم است، پس هيچ زني نمي‌تواند به جهنم وارد شود. در نمي‌تواند كه وارد خودش شود! مرد مي‌تواند از طريق زن به جهنم وارد شود. بسيار خوب، پس زن‌ها چي؟ حتماً جاي آن‌ها در بهشت است! و تكليف مردها چيست؟ اگر زن دروازه‌ي جهنم است، پس مردها چه گناهي دارند؟ چون همه‌ي اين كتاب‌هاي مقدس را كه مردها نوشته‌اند و همه‌ي قديسين مرد بوده‌اند.

در حقيقت زن‌ها هرگز به اندازه‌ي مردها عصبي و روان‌‌نژند نبوده‌اند: به همين دليل هم كمتر به زنان قديس برمي‌خوريد. زن‌ها طبيعي‌تر بوده‌اند، خاكي‌تر بوده‌اند. آن‌ها به آن اندازه كه مردها حماقت خود را در طول تاريخ ثابت كرده‌اند، احمق نبوده‌اند. آن‌ها از ظرافت و وقار بيشتري برخوردارند، با موجوديت خودشان راحت‌تر كنار مي‌آيند، بيشتر در زمين ريشه دارند و متمركزترند. از اين رو، شما نمي‌توانيد لنگه‌ي كلمنت الكساندريا را در ميان زن‌ها پيدا كنيد كه گفته باشد مردها دروازه جهنم‌اند!

البته چنين نيست كه زن عارف نداشته باشيم. نه، ميرا، رابيا و لالا در كشمير نمونه‌هايي از اين دست زنان هستند.اما هرگز چنين حرف‌هايي بر زبان نرانده‌اند. بر عكس، ميرا گفته است كه عشق دري به سوي خداست.و قديس ديگري به نام ارجن خود را اخته كرد. ‌اي جاني، ‌اي خودكش خود شكنجه‌گر! همه‌ي اين سركوب‌ها بود كه مرض هولناكي را به جان دنياي مسيحيت انداخت. راهبه‌يي به نام ماتيلده ماگدبورگي احساس كرد دست‌هاي خداوند پستان‌هايش را نوازش مي‌كنند. حالا چرا خدا تو را به دردسر بيندازد؟! مسلم است كه وقتي از مردها دوري مي‌كني، مجبوري به خيالبافي روي بياوري و به روياهايت رنگ و لعاب بدهي!

راهبه‌يي ديگر به نام كريستين‌ابنر امر به او مشتبه شده بود كه از عيسي مسيح باردار است. راهبان بسياري هم بودند كه در رويا با مريم باكره آميزش داشتند و به خاطر همين سركوب دهشتناك، ديرها و صومعه‌ها مقر آمد و شد ارواح شيطاني شد. اين شياطين خبيث يا در قالب ساكوبي _ دختران زيبارويي كه به روي رختخواب «قديس بعد از اين‌ها» شيرجه مي‌رفتند _ و يا در قالب اينكوبي _ مردان جذاب و دلربايي كه خواب را از چشم راهبه‌ها ربوده و يا مزاحم مراقبه‌ي آنان بودند _ در مي‌آمدند. بيماري برخاسته در عالم مسيحيت باعث شد كه مردم به همه جور خيالبافي و روياپردازي روي آورند و بسياري از راهبه‌ها در دادگاه اقرار كنند كه شيطان در شب به سراغشان آمده و با آن‌‌ها عشق‌بازي كرده است. آن‌ها حتي به وضوح آلت جنسي او را نيز تشريح مي‌كردند: آلتي دو شاخه! كه حتماً هر دو سوراخ را در آن واحد جواب‌گو باشد!

آسيب‌شناسي مشتي آدم بيمار، كه به نهايت روان‌نژندي رسيده‌اند! و آن راهبه‌ها، در دادگاه اعتراف كردند كه يكبار كه با اهريمن معاشقه كنيد، ديگر هيچ مردي قادر نيست تو را ارضاء كند. از هم خوابي با او چنان انزالي به تو دست مي‌دهد كه در آن كسي را ياراي رقابت با او نيست. اين چرنديات نه تنها در مسيحيت اتفاق افتاد، بلكه عالم‌گير شد. اما مسيحيت تا حد نبوغ در آن پيش رفت.

خواهش مي‌كنم با اميال جنسي به شكل بيمارگون مخالفت نكن، و گرنه به دام اميال جنسي بيشتر و شديدتري كشيده مي‌شوي. اگر بخواهي از دستش خلاص شوي، هيچ وقت از دست آن نفس راحت نخواهي كشيد. بله، درجه‌يي از تعالي هست كه در آن ميل جنسي ناپديد مي‌شود، اما چنين نيست كه تو مخالف آن باشي. اين كشش فقط هنگامي از بين مي‌رود كه تو در وجودت مايه‌ي سرمستي و نشاط بهتري بيابي. اما پيش از آن هرگز. ابتدا بايد سروكله‌ي جنس مرغوب‌تر پيدا شود تا جنس بنجل‌تر خود به خود از صحنه خارج گردد.

بگذار اين قاعده‌ي اصلي زندگي تو باشد: هرگز مخالف پست‌تر نباش. هميشه به دنبال برتر باش. و لحظه‌يي كه برتر بر تو آشكار شد، ناگهان خواهي ديد كه گرايش به پست‌تر خود به خود از ميان خواهد رفت.

مي‌پرسي: آيا واقعاً ممكن است با غرق شدن در اميال جنسي، آن را به كلي كنار گذاشت؟

من اين را نمي‌گويم. حرف من اين است كه اگر خود را در آن غرق كني، مي‌تواني آن را بفهمي، درك، آزادي است. درك، رهايي بخش است. من مخالف اميال جنسي نيستم، بنابراين براي كنار گذاشتن آن عجله نكن. اگر مي‌خواهي آن را از خودت براني، چه طور مي‌تواني آن را بفهمي؟ و اگر آن را درك نكني، هرگز ناپديد نخواهد شد! و وقتي ناپديد شود، اين طور نيست كه اين ميل به كلي از وجودت پاك شود. چنين نيست كه تو موجودي غير جنسي شوي. وقتي ميل جنسي از بين رفت، در حقيقت تو نسبت به هميشه حساس‌تر مي‌شوي، زيرا وجود تو همه‌ي انرژي را به خود جذب خواهد كرد.

يك بودا بسيار حساس‌تر از توست. وقتي او مي‌بويد، با شدت و قوت بيشتري نسبت به تو مي‌بويد. وقتي لمس مي‌كند با تماميت بيشتري لمس مي‌كند. وقتي به گل‌ها مي‌نگرد، آن‌ها را زيباتر از آن چه تو مي‌تواني ببيني، مي‌بيند _ زيرا كل انرژي جنسي او متمركز نيست؛ بلكه به سراسر بدنش انتشار يافته است. به همين دليل هم بودا اين قدر زيباست. آن وقار _ آن شكوه اسرارآميز و فوق طبيعي _ از كجا مي‌آيد؟ اين همان نيروي جنسي است كه تغيير شكل و حالت داده است. اين نيلوفر همان لجني است كه از آن بد مي‌گفتي و آن را به باد نكوهش مي‌گرفتي.

بنابراين هرگز بر ضد اميال جنسي به شكل بيمارگون نباش، كه مي‌تواند به نيلوفر آبي تو بدل شود. و وقتي نيروي جنسي واقعاً تغيير شكل داد، آن گاه درمي‌يابي كه اين نيرو چه عطيه‌ي گران‌بهايي بود كه خداوند به تو ارزاني كرده بود. اين همه‌ي زندگي توست، همه‌ي انرژي توست. چه در سطوح پايين‌تر، چه در سطوح بالاتر، اين تنها انرژي‌يي است كه در اختيار داري. پس ضديت را كنار بگذار، و گرنه سركوب‌گر خواهي شد و سركوبگر از درك كردن عاجز است. و كسي كه نتوانست درك كند، هرگز تغيير شكل نداده و دگرگون نخواهد شد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
بررسي شخصيت افراد افراطي در مبارزه با سكس
افراد برحسب نحوه ارضاء غرايزشان ، شخصيت هاي مختلفي دارند .ارضاء بعضي غرايز بسادگي امكان پذير است .مثل خوردن غذا به هنگام گرسنگي . ولي در رابطه با ارضاء بعضي غرايز با مشكلات بيشتري روبرو هستيم مثل شهوت و پرخاشگري ، البته در فرهنگ ها و جوامع مختلف حساسيت ها تفاوت داشته و شخصيت هاي مختلفي شكل مي گيرد .در حاليكه ريشه و انگيزه بيشتر اين نوع شخصيت ها شبيه هسند ولي نوع تظاهر آن در افراد ، متفاوت است.

اگر ارضاء غريزه افراد در جوامعي سركوب شود و از نظر اجتماعي با موانع عمده اي روبرو شود ، افراد مكانيسم هاي مختلف دفاعي در برابر آن اتخاذ مي كنند. يكي از اين مكانيسم ها واکنش وارونه ( Reaction Formation ) نام دارد.كه بيشتر د رمورد غرايز جنسي و پرخاشگري اعمال مي شود . به اين معنا كه فرد بر عكس آرزوي قلبي خود رفتار مي كند (و البته اين مسئله نا خودآگاه هست و ممكن است خود فرد از آن آگاهي نداشته باشد) .

مثلا تمايل شديدش به سكس و مسائل شهواني منجر مي شود كه او به عكس رفتار كرده و به مبارزه با مسائل جنسي بپردازد و به مشاغل و كارهايي بپردازد كه به نحوي سروكار با شهوت او داشته باشد. مثلا مسئول سانسور مسائل جنسي فيلمها ، مجلات و ... شود.

متصدي مبازره با مفاسد اجتماعي و مسائل جنسي يا نهي و امر ها شود يا به مبارزه با روسپيگري بپردازد ، يا در برنامه هاي سازمان دهي شده عليه سكس شركت كند ، يا به سخنراني عليه مسائل سكي و روابط دختر و پسر بپردازد ، يا بيشترين شكايتش در مورد زياد شدن بي بند و باري جنسي ، تهاجم فرهنگي ، بي حجابي و .... باشد .

همينطور در جامعه كه افراد پرخاشگر مقبوليت ندارند ، افرادي كه از مكانيزم واكنش وارونه استفاده مي كنند ، به مشاغلي مي پردازند كه از نظر جامعه قابل قبول بوده و به نوعي با پرخاشگري سروكار داشته باشد مثل : زندانبان ، بازجو ، قاضي ، جراح ، پليس و .... به هر حال از ديدگاه مكتب روانكاوي در روانشناسي ممكن است اين افراد ، خودشان نيز از انگيزه اشان و واكنش وارونه در خود بي خبر باشند.

شايد شما 2 سئوال برايتان پيش آمده باشد :


1 - آيا همه افرادي كه در چنين مشاغلي خدمت مي كنند از واكنش وارونه استفاده مي كنند ؟ و اگر اينگونه نيست ، چگونه بايد افراد با انگيزه صحيح را از افراد نادرست بازشناسيم؟
2 - مسائل بالا چه ربطي به شخصيت افراد افراطي دارد؟


پاسخ دو سئوال بالا به اين ترتيب است: چگونگي شناخت كساني كه از واكنش وارونه استفاده مي كنند ( يعني در دل تمايل به سكس و پرخاشگري دارند): اين افراد 2 ويژگي عمده دارند كه به سادگي از افراد صالح و با انگيزه درست باز شناخته مي شوند:

1 - افرادي كه از واكنش وارونه استفاده مي كنند در كارشان افراط و زياده روي مي كنند و خارج از ضوابط و چارچوب تعيين شده رفتار مي كنند.

انرژي بيش از انتظاري را صرف مبارزه با مسائل سكس و پرخاشگري مي كنند. هر كجا مي نيشنند فقط در رابطه با سكس صحبت مي كنند . هميشه نگراني اشان فقط مسائل سكسي است. گويي در جامعه هيچ معضل ديگري وجود ندارد . روز ، شب ، تعطيل ، ميهماني ، تفريح و همه چيزشان را روي اين مبارزه اشان مي گذارند . ديگران آنها را فقط به همين صفت مي شناسند. اگر بگويي تذكر بده ، آنها ميروند كتك مي زنند ، اگر بگويي كتك بزن آنها مي روند و فرد را مي كشند و ...

2 - چون اين افراد در باطن و خودآگاهشان تمايل به مسائل سكس و شهورت دارند.لذا بعضي مواقع سرنخ هايي بروز مي دهند كه نشان دهنده باطنشان هست:

الف / اعمال سهوي ، اشتباهات لفظي و جملات مثبت در مورد سكس و پرخاشگري كه نشان دهنده علاقمندي و انگيزه آنهاست. مثلا اينگونه صحبت مي كنند: ( رفتم جلو به آن پسر و دختر گفتم درست نيست در انظار عمومي چنين ظاهر شويد ، شما چه نسبتي با هم داريد ، راستي پيش خودمان باشد عجب دختر قشنگي هم بود ، دختر به اين با نمكي نديده بودم )

ب / شوخي ها : شوخي هاي اين افراد غالبا مضامين سكسي و پرخاشگري دارد. مثال : ( مثل اينكه همه مردم دوست دختر يا دوست پسر دارند ، ما هم كه شش انگشتي نيستيم بهتره براي خودمان دست و پا كنيم )

ج / روياها : در تعريف خوابها و روياهايشان اين مضامين شهواني و پرخاشگري به چشم مي خورد همچنين اكثر صحبت ها ، خاطرات ، مطالعات و .... در رابطه با عشق ، دختر ، سكس ، رابطه جنسي و مبارزه با آنهاست.

د / در خلوتشان نوع ديگرند. و شايد اين بيت شعر در مورد اين افراد سروده شده است كه : واعظان كين گونه جلوه در محراب و منبر مي كنند چون به خلوت مي رسند آن كار ديگر مي كننـــــــد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
صفحه  صفحه 4 از 19:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  16  17  18  19  پسین » 
Sexology - سکسولوژی

دانستنیهای مهیج سكسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA