انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
علم و دانش
  
صفحه  صفحه 5 از 22:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  22  پسین »

مسائلی در مورد فضا ...



 
مسير عجيب و غريب كاوشگر پايونير
اين داستان واقعى مربوط به دو سفينه فضايى است. كاوشگر اول يعنى پايونير ۱۰ در ۱۹۷۲ و ديگرى يعنى پايونير ۱۱ يك سال بعد از آن به فضا پرتاب شد. هر دوى اين كاوشگرها طى اين مدت (بيش از ۳۰ سال) در حال دور شدن از سياره ما و عبور از نواحى كاوش نشده منظومه شمسى بودند. اما مسئله عجيب در مورد آنها مسيرى است كه تاكنون در اعماق فضا پيموده اند.
اندازه گيرى ها نشان مى دهد كه نيرويى ناشناخته در اعماق فضا سبب شتاب گرفتن و افزايش سرعت اين كاوشگرها شده است. هرچند ميزان اين شتاب اندك است (حدود يك نانومتر بر مجذور ثانيه يا معادل يك ده ميليارديم شتاب گرانش زمين) اما همين شتاب اندك تاكنون موجب تغيير مسير پايونير ۱۰ به اندازه ۴۰۰ هزار كيلومتر نسبت به مسير پيش بينى شده گرديده است. در مورد پايونير ۱۱ هرچند كه ارتباط مركز كنترل ناسا با اين كاوشگر در سال ۱۹۹۵ قطع شد اما تا آن زمان، ميزان تغيير مسير آن از مسير پيش بينى شده دقيقاً مشابه پايونير ۱۰ بوده است. اما چه اتفاقى براى اين دو سفينه در اعماق فضا افتاده است؟
هيچ كس پاسخ اين پرسش را نمى داند. تاكنون چندين فرضيه نظير وجود خطاى نرم افزارى، تاثير باد خورشيدى و همچنين وجود نشتى در منبع سوخت اين كاوشگرها مطرح شده اند، اما بررسى هاى بيشتر تمامى اين فرضيه ها را رد كرده است. بنابراين ممكن است عامل اين نيرو، نوعى تاثير گرانشى باشد كه براى بشر كاملاً ناشناخته است. در واقع برخى از فيزيكدان ها كه از توضيح اين پديده اسرارآميز درمانده شده اند، آن را با برخى پديده هاى غيرقابل توضيح ديگر (نظير انرژى تاريك و يا متغير بودن ثابت هاى بنيادين فيزيك) مرتبط مى دانند.به هر حال دانشمندان براى بررسى دقيق تر اين مسئله نيازمند ارسال كاوشگر جديدى به مرزهاى منظومه شمسى هستند تا به طور ويژه به بررسى تاثيرهاى ناشناخته و غيرعادى گرانش در آن منطقه بپردازند. بنابر نظر برخى فيزيكدان ها، چنين بررسى هايى ممكن است به نگرشى كاملاً جديد در فيزيك منجر شود.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
     
  

 
همجوشى هسته اى سرد
به نظر مى رسد پس از گذشت ۱۶ سال از مطرح شدن اين پديده، موج همجوشى سرد (Cold Fusion) دوباره به آزمايشگاه هاى تحقيقاتى جهان بازگشته است. در واقع مسئله همجوشى سرد، هيچ گاه از آزمايشگاه ها كاملاً بيرون نرفت. به عنوان مثال، تنها در آزمايشگاه هاى نيروى دريايى آمريكا در فاصله زمانى ۱۹۸۹ تا ،۱۹۹۹ بيش از ۲۰۰ آزمايش بر روى همجوشى سرد انجام شد تا مشخص شود آيا امكان وقوع واكنش هاى هسته اى انرژى زا در دماى اتاق وجود دارد يا خير و اكنون بسيارى از محققان بر اين باورند كه وقوع چنين پديده شگفت انگيزى ممكن است (واكنشى كه تا پيش از آن تصور مى شد تنها در دماى چندين ميليون درجه اى قلب ستاره ها ممكن است).
اگر همجوشى سرد قابل كنترل شود، بسيارى از مسائل انرژى جهان حل خواهد شد و بنابراين جاى تعجب نيست كه وزارت انرژى آمريكا به نتيجه تحقيقات همجوشى سرد، علاقه مند باشد. وزارت انرژى آمريكا در دسامبر ۲۰۰۴ طى يك بررسى مشروح بر روى مجموعه آزمايش هاى انجام شده در ارتباط با همجوشى سرد اين مسئله را يك مسئله باز اعلام كرد و از تامين منابع مالى براى انجام آزمايش هاى بيشتر در مورد اين پديده ناشناخته خبر داد.
اين حركت وزارت انرژى آمريكا، چرخشى ۱۸۰ درجه اى در باورهاى قبلى محسوب مى شود. اولين گزارش رسمى اين وزارتخانه در مورد مسئله همجوشى سرد به ۱۵ سال پيش بازمى گردد. در آن گزارش آمده بود كه آزمايش هاى «مارتين فلشمن» (Martin Fleischmann) و «استنلى پونز» (Stanley Pons) از دانشگاه يوتا كه براى اولين بار در جهان، امكان وقوع همجوشى سرد را در ۱۹۸۹ مطرح كرده بودند، غير قابل تكرار و احتمالاً نادرست است. اين دو فيزيكدان طى آزمايشى به اين نتيجه رسيده بودند كه با فروبردن الكترودهايى از جنس پالاديم در آب سنگين مى توان مقدار فراوانى انرژى آزاد كرد. آنها معتقد بودند كه اِعمال ولتاژى بر روى الكترودهاى مزبور، منجر به نفوذ و حركت هسته هاى دوتريم در شبكه مولكولى پالاديم شده و با غلبه بر نيروى دافعه الكترواستاتيك، اين هسته ها به همديگر جوش خورده و انرژى آزاد مى كنند. اما مسئله اصلى در مورد پديده همجوشى سرد آن است كه براساس تمامى نظريه هاى پذيرفته شده علمى، وقوع همجوشى هسته اى در دماى اتاق، پديده اى غيرممكن است. «ديويد ناگل» (David Nagel) از دانشگاه جورج واشينگتن در اين باره معتقد است همان گونه كه ۴۰ سال طول كشيد تا پديده ابررسانايى توسط علم تبيين شد، نمى توان امكان وقوع همجوشى سرد را (حتى اگر علم فعلى بشر آن را غيرممكن بداند) ناديده گرفت.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
     
  

 
مسئله افق كيهانى
جهان ما در مقياس كيهانى به طرز شگفت انگيزى يكنواخت به نظر مى رسد. اگر از يك سوى جهان قابل مشاهده تا سوى ديگر آن نظر افكنيم، خواهيم ديد كه تابش ريزموج پس زمينه كيهانى (Cosmic Microwave Background Radiation) كه تمامى كيهان را پر كرده است، در سرتاسر جهان دمايى يكسان دارد. ممكن است اين مسئله در نگاه اول، چندان عجيب و غريب به نظر نرسد اما به ياد داشته باشيم كه دو سوى كيهان قابل مشاهده، ۲۸ ميليارد سال نورى با همديگر فاصله دارند و اين در حالى است كه از عمر جهان ما تنها ۱۴ ميليارد سال مى گذرد.
از آنجايى كه هيچ چيز نمى تواند سريع تر از نور حركت كند پس براى تابش گرمايى هيچ راهى وجود نداشته كه در اين مدت كوتاه، از يك افق كيهانى به افق ديگر رسيده و نقاط گرم تر و سردتر را متعادل كرده و تعادل گرمايى موجود در كيهان را كه امروزه مشاهده مى شود ايجاد نمايد.
اين «مسئله افق كيهانى» دردسر بزرگى براى كيهان شناسان محسوب مى شود، آنچنان دردسرى كه در بعضى موارد براى رهايى از آن، دست به دامان راه حل هاى نه چندان معقولى نظير مدل «تورم كيهانى» ((Inflationary Model شده اند (و اصطلاحاً خود را از چاله به چاه انداخته اند). در مدل تورمى چنين فرض مى شود كه كل جهان در اولين لحظات پس از پيدايش خود دچار يك انبساط ناگهانى فوق العاده عظيم شده است، به طورى كه تنها ظرف ۳۳-۱۰ ثانيه، 1050 برابر شده است! هرچند با چنين فرضى مى توان مسئله افق كيهانى را حل شده پنداشت، اما همان طور كه «مارتين ريس» (Martin Rees)، اخترفيزيكدان مشهور دانشگاه كمبريج مى گويد: «مشكل اصلى اينجاست كه هيچ كس نمى داند چه عاملى مى توانسته اين انبساط ناگهانى (تورمى) را ايجاد كرده باشد.»
بنابراين در عمل، نظريه تورمى يكى از مسائل جهان را حل مى كند اما مسئله ديگرى به جاى آن ايجاد مى كند. فرض ديگرى كه مى تواند مسئله افق كيهانى را حل كند، فرض متغير بودن سرعت نور است، اما باز هم چرايى اين تغيير، بى پاسخ مى ماند. خلاصه اينكه بايد گفت يكنواختى تابش ريز موج پس زمينه كيهانى، علتى ناشناخته دارد.

پرتوهاى كيهانى با انرژى فوق العاده زياد
بيش از يك دهه است كه فيزيكدان ها پرتوهاى كيهانى اى را مشاهده كرده اند كه براساس نظريه هاى موجود نبايد وجود داشته باشند! پرتوهاى كيهانى ذراتى زير اتمى هستند كه با سرعتى نزديك به سرعت نور در گستره كيهان در حركتند. اين ذرات عموماً پروتون هستند، هرچند كه هسته هاى اتمى سنگين نيز در ميان آنها به چشم مى خورد. دانشمندان بر اين باورند كه منبع برخى از اين پرتوها احتمالاً انفجار هاى عظيم ابر نواخترى است، اما چگونگى ايجاد پرانرژى ترين اين پرتوها - كه پرانرژى ترين ذراتى هستند كه در جهان مشاهده شده اند - هنوز براى بشر ناشناخته است. براساس نظريه هاى پذيرفته شده در فيزيك، اين پرتوهاى كيهانى تنها مى توانند از منبعى در درون كهكشان ما ايجاد شده باشند و نه خارج از آن. اما اخترشناسان هيچ منبعى را در درون كهكشان پيدا نكرده اند كه بتواند چنين ذرات پرانرژى اى ايجاد كند. پس اين ذرات پرانرژى از كجا آمده اند؟
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
     
  
زن

 
داستان کشف و فتح فضا به دست انسان سرشار از لحظات تلخ و شیرین بسیاری است. در این راه انسانهای فداکار بی‌شماری جانشان را فدای افزایش دانایی بشریت نموده‌اند. داستان حاضر یکی از نمونه‌های فراوان ناکامیهای فضایی بشر است. عبرتهای فراوانی در هر شکست نهفته است که راه آینده را روشن‌تر می‌کند.




کتاب‌های "نخستین‌های فضانوردی" و "حوادث فضایی" دو جلد از دانش‌نامه ۱۰ جلدی فضا است که برای اولین بار در ایران و در آستانه روز ملی فناوری فضایی به قلم سیروس برزو منتشر شده است. این کتاب‌ها که از سوی انتشارات ابراهیم منتشر شده، توسط سیروس برزو، خبرنگار و پژوهشگر علوم فضانوردی ساکن روسیه تألیف شده‌اند. ورود کشور عزیزمان ایران به باشگاه فضایی دنیا و دستاوردهای فضایی پیاپی مهندسان ایرانی در عرصه بی‌همتای دانش و فناوری فضایی، فرصتی است تا علاقه‌مندان به علوم فضانوردی در ایران با مطالعه این دانشنامه به اطلاعات تازه‌تری در علوم فضانوردی دست یابند.

داستان حاضر بخشی از کتاب "حوادث فضایی" است که به تشریح یک سفر نافرجام فضایی می‌پردازد. پیشاپیش جا دارد از سيروس برزو به خاطر اعطای اجازه انتشار این داستان به دانش فضایی تشکر نماییم.



پنجم آوریل ۱۹۷۵، بایکونور- قزاقستان

هوا گرم است . گویی همه جا را با غباری خاکستری پوشیده‌اند. اتوبوس در نزدیکی ساختمان مونتاژ و آزمایش ایستاد. واسیلی لازارف به کرونومتر خود نگاه کرد فقط سه ساعت مانده بود. در بلندگو گزارش دادند : ناو در حال سوختگیری است. واسیلی‏ لازارف بازوی مهندس پرواز، الگ ماکارف را احساس کرد. ماکارف خندید و سرش را به طرف رفیق همراهش چرخاند. فرمانده از چشمانش فهمید که او می‌خواهد بگوید راه برگشت نیست. فقط به پیش ! در جواب چشمک زد.

این بار دومی بود که آنها بعد از ماه‌ها تمرین و آموزش‌های نظری و عملی ‏مختلف و موفقیت در امتحان فضانوردی، با هم به سفر فضایی می‌رفتند. در نخستین مرتبه او و ماکارف سرنشینان سایوز-۱۲ بودند که پس از سفر فاجعهبار سایوز-۱۱ به مدار زمین پرتاب شد.در آن پرواز آنان تقریبا دو شبانه‌روز در فضا بودند؛ اما این بار قرار است ناو خود را به ایستگاه مداری سالیوت‏-4 متصل کنند و ۳۰ شبانه روز در مدار زمین اقامت نمایند.


موشک حامل ناو سایوز-۱۸ بر روی سکوی پرتاب آماده بود...

- آماده شوید.
بعد فرمان‌های دیگر صادر شدند:فرمان قبل از پرتاب ، فرمان پرتاب و بالاخره خداحافظ زمین.آنها راه فضا را در پیش دارند...

موتورها به کار افتادند و فضاپیمای سایوز-۱۸ سوار بر موشک حامل سایوز به طرف آسمان حرکت کرد. در ثانیه ۱۲۰ موشک های تقویتی و در ثانیه ۱۵۰ کلاهک آیرودینامیکی جدا شدند . نور شدید به پنجره ناو برخورد کرد. درثانیه ۱۸۰ مرکز هدایت پرواز تایید کرد: پرواز عادی است.

در ثانیه ۲۶۱ طبق برنامه طبقه دوم باید جدا شود. در آن لحظه واسیلی لرزش غیر عادی را در ناو احساس کرد و فکر کرد بیش از دفعه گذشته ناو تکان می‌خورد. مطلب را به زمین گزارش داد. در ثانیه ۲۸۹ پرواز، همزمان با خاموش شدن موتور طبقه دوم سامانه هدایت موشک فرمان باز کردن بخش انتهایی سومین طبقه را صادر کرد. سه قفل از شش قفل نیمه باز شدند. طی کار سومین طبقه، کلیدهای بعدی درست عمل نکرد بلکه در ثانیه ۲۹۱ اتصال کاملاً باز شد. ناو حرکت انحرافی پیدا کرد.

در آن لحظه آفتاب از پنجره راست محو گردید. صدای بلند آژیر خطر بلند شد و چراغ خطر چشمک زن را روشن کرد...

صدای موتورها خاموش شد. چرخش آغاز گردید ناگهان بی وزنی رسید ؛اما کوتاه بود. آژیر خطر ادامه داشت و مانع کار می‌شد. فرمانده خاموشش کرد. در بایکونور هنوز از این حادثه باخبر نبودند. رادیو همچنان گزارش می‌داد ثانیه ۲۸۵ ... پرواز عادی است ... ثانیه ۲۹۰ پرواز عادی است .... ثانیه ۳۰۰....

کیهان نوردان احساس ناراحتی کردند. می‌خواستند فریاد بزنند:
-شما دیوانه شده اید؟ اصلاً عادی نیست.

واسیلی به یاد جمله‌ای در دوران آموزشی افتاد: اضطراب نشانه عدم اطمینان است.
همه چیز در کسری از ثانیه روی می‌داد. او فهمید که مشکلی در سامانه موشک حامل به وجود آمده است؛ اما چه خرابی و کجا؟ دستگاه‌های خودکار طوری ساخته شده‌اند که دستورات لازم را در مسیر پرواز می‌دهند. کیهان‌نوردان منطق روشن و خاموش شدن چراغ‌ها و پیگیری جریان‌ها را می‌دانستند؛ اما اتفاقی که افتاده بود از حدود درک آنها خارج بود.

...اضطراب نشانه عدم اطمینان است!

فکر آنها مغشوش شده بود. چه اتفاقی افتاده بود؟ چه شده بود؟ بلاتکلیفی آزارشان می‌داد. انسان‌های کاملاً دلیر و بی‌ترس، تنها در افسانه‌ها وجود دارند. هرکسی از خطر هراس دارد. این چیزی قطعی است، یکی بیشتر و یکی کمتر.

احساس خطر ، بعضی‌ها را وادار به فکر کردن و تجزیه و تحلیل می‌کند. بعضی‌ها هم دستپاچه و سراسیمه می‌شوند و می‌ترسند. این گروه دیگر نمی‌توانند تصمیم درست بگیرند و کشته خواهند شد. "اضطراب نشانه عدم اطمینان است"، این جمله مرتباً در مغز فرمانده تکرار می‌شد. او به خود نهیب زد واسیلی فکر کن.

آنها باور داشتند که دستگاه‌های خودکار هدایت موشک فضاییسایوز در این شرایط کارشان را انجام خواهند داد و وظیفه آنها به عنوان خدمه پرواز این است که در اجرای امور مهمی که در این وضع لازم است انجام شود، اشتباه نکنند.

ناگهان تکان شدیدی احساس کردند. موشک‌ سیستم نجات فضانوردان روشن شده بود و این یعنی دستگاه خودکار هدایت موشک فضایی، از پیدا کردن راه برون‌رفت از مشکل پیش آمده، نا امید شده بود. حالا کیهان‌نوردان در قسمت فرودی بودند. دستگاه شروع به بازگشت کرد. بعد از یک یا دو ثانیه فرابار شروع شد و به زودی افزایش یافت. سرعت افزایش بیشتر از آن چه بود که آن ها منتظرش بودند.نیروی نامرئی شدیدی آنان را به صندلی میخکوب کرده بود. چشم‌هایشان تاریکی می‌رفت. تنفس برای آنها مشکل‌ و مشکل‌تر می‌شد. واسیلی به همکارش هشدار داد: الگ سعی کن فریاد بزنی، شاید این کمک کند. هرچه شدیدتر فریاد بزن.

در آموزش‌ها به آنان گفته شده بود برای جلوگیری از صدمه خوردن جوارح داخلی، در زمان افزایش شتاب جاذبه، باید با شدت تمام فریاد بزنند. فرابار زیاد امکان حرف زدن هم به آن ها نمی‌داد. فقط خورخور می‌کردند. کیهان‌نوردان سعی داشتند از صدمه‌های فرابار جلوگیری کنند. خوشبختانه سرانجام شتاب جاذبه شروع به کاهش کرد. فقط بعد از آن بود که توانستند نوشته‌های روی تابلوی هدایت را تجزیه و تحلیل کنند. در جریان این پرواز، کیهان‌نوردان فشاری معادل بیست و یک برابر نیروی جاذبه زمین را تحمل کردند.

واسیلی لازارف (Vasili Lazarev)، فرمانده ناو فضایی سایوز-18


اُلگ گریگوریویچ ماکاروف، مهندس پرواز ناو فضایی سایوز-18


لازارف در این سفر به دلیل همین فشار زیاد دچار مشکل گردید و دیگر نتوانست به فضا سفر کند. او بعداً با یادآوری آن لحظات، ماجرا را چنین بیان کرد: « پرتاب ناو عادی بود. منتظر روشن شدن طبقه سوم بودیم؛ اما یکباره موتور خاموش و چراغ خطری که نشانه نقص فنی موشک بود روشن شد.در لحظه اول ما نفهمیدیم چه اتفاقی افتاده. بعد از چند ثانیه مشخص شد که مشکل در موشک است. ناو به طور خودکار از موشک جدا شد. سعی کردیم با زمین ارتباط برقرار کنیم؛ اما ارتباط رادیویی یک طرفه بود. مرکز هدایت پرواز صدای ما را خوب می‌شنید؛ اما ما نمی‌توانستیم صدای آن‌ها را بشنویم.

ما خیلی ناراحت بودیم چون نمی‌دانستیم کجا فرود می‌آییم. اگر ما در سرزمین چین پایین می‌آمدیم وضعیت بغرنجی پیش می‌آمد زیرا در آن زمان رابطه چین و شوروی خراب بود. انتظاری طولانی آغاز گشت؛ اما به زودی بی وزنی تمام شد . ما فکر نمی کردیم جاذبه شدید را باید تحمل کنیم. وقتی جاذبه ۱۰ جی باشد انسان از حالت طبیعی خارج می‌شود و ما بیش از این را تحمل می‌کردیم. چشم‌هایمان در مرحله اول همه چیز را سیاه و سفید می‌دید و بعد اشیاء تغییر شکل پیدا کرد. ما بی حال و بی حس بودیم؛ اما بیهوش نشدیم و درکی از اطرافمان داشتیم. جاذبه بالا به ما فشار می‌آورد و ما با تمام قوا مقاومت می‌کردیم. »

چه اتفاقی افتاد؟ پاسخی برای این سوال نبود. همه چیز در هم و برهم شد و آن‌ها نتوانستند چیزی بفهمند. فقط می‌دانستند که ناو به شکل اضطراری در حال بازگشت به زمین است.فرمانده پرسید: من اورال هستم ناحیه فرود را مشخص کنید!
رادیو پاسخی نداد.
فرمانده با خود گفت : پس ساکت می‌مانیم.
به ساعت نگاه کرد و به آرامی از الگ پرسید:
-ما کجا فرود خواهیم آمد؟
الگ شروع به تخمین زدن کرد. در آن لحظه با بی‌صبری پرسید چرا چترها باز نمی‌شوند؟
فرمانده به ثانیه شمار نگاه کرد:
-هنوز زود است.
... اضطراب نشانه عدم اطمینان است، یک بار دیگر این جمله در ذهنش تکرار شد.


دریک لحظه کوتاه، صدای جدا شدن دریچه چتر نجات او را از فکر بیرون آورد. حالا نفسی به آرامی کشید و فکر کرد خوبه، همه چیز طبق برنامه است.
-تو به چی فکر می‌کنی؟
واسیلی جوابی نداد. در آن لحظه ناو تکانی خورد. چتر اولیه و سپس چتر اصلی باز شدند. واسیلی از او پرسید:
-تخمین بزن ما کجا فرود می آییم؟
الگ فوراً جوا ب داد: - در چین، اولین سفر خارجی‌مان را شروع می‌کنیم!
واسیلی پاسخ داد: من شوخی نمی‌کنم.
-چشم فرمانده.
الگ تقریباً درست می‌گفت. آن‌ها در نزدیکی مرز چین فرود آمدند.

آنان که مدتی طولانی برای این سفر آموزش دیده و تمرین کرده بودند این طور ناکام می‌ماندند. این حادثه دو کیهان‌نورد را به مرز مرگ و زندگی برد؛ اما هنوز ماجرا به پایان نرسیده بود. آن ها منتظر روشن شدن موتورهای فرود نرم بودند. تکانی کوچک، چیزی ناو را می کشاند. مثل این که در آب فرود آمده بودند. کیهان‌نوردان به فکر افتادند. مگر شگفتی دیگری در راه است؟ پنجره که از دود سیاه بود ناگهان روشن شد مثل این که به چیزی مالیده شده باشد. و فرمانده تنه درخت بزرگی را دید.

- نه در خشکی فرود آمده‌ایم. دکمه جدا شدن کابل های چتر را زد . ناو ثابت و سکوت برقرار شد.
-باید دریچه را باز کنیم.

کمربندهای مخصوصی که او را به صندلی می‌بست را باز کرد و به بیرون از ناو نگاهی انداخت. هوای خنک به صورتش زد. او نفسی عمیق کشید. اطراف را نگاهی کرد. این جا هوا اصلاً شباهتی به بایکونور ندارد. برف، ابرهای پراکنده و دمای زیر صفر. همه جا جنگل به چشم می‌خورد. چتر به درختان گیر کرده و ناو را نزدیک یک پرتگاه نگاه داشته بود!

ساعت چند است؟ او نمی توانست درک کند، ساعتش زمان مسکو را نشان می‌داد. در بایکونور دو ساعت بیشتر است و این جا؟


هوا گرگ و میش شد. مثل این که این جا زود و سریع تاریک می‌شود. او پایین جست و تا سینه در برف فرو رفت الگ پشت سر او از ناو و بیرون آمد. باد، برف را مثل سوزن به صورت آن‌ها می‌زد. صدایی بلند سکوت را بر هم زد. گنبد هزار متری چتر، مانند بادبانی طناب اتصال را می‌کشاند و درخت کاج را می‌شکست.

برف زیر ناو آب شده بود و ناو به طرف پرتگاه سر می‌خورد. دره‌ای به عمق پانصد تا ششصد متر دیده می‌شد. آن ها لباس کیهان‌نوردی‌شان را درآوردند. حالا خیلی سرد شده بود. به زودی صدای موتور هواپیما به گوششان رسید. هواپیما نزدیک می‌شد. بعد دور زدند. معلوم شد علامت را دیده‌اند. فرمانده دستگاه بیسیم را راه انداخت.


از آن ها پرسیدند: حال شما خوب است؟
کیهان‌نوردان با نیشخند جواب دادند: در وضعیتی که ما هستیم، به نظر شما چه جوابی باید بدهیم؟

رادیو پاسخ نداد. پسکیهان‌نوردان ادامه دادند: البته سالم هستیم.
مسئولان جستجو با این جمله آرام شدند.

هوا خیلی خراب بود و امید نمی‌رفت آن ها را زود نجات دهند. آن ها بر روی برف خزیده شاخه‌های خشک را جمع‌آوری کردند، آتشی درست کردند و کنار هم نشستند. شب هواپیما چند بار در آسمان پیدا شد. مثل این که می‌خواست یادآوری کند که آن‌ها را فراموش نکرده‌اند.

الگ گفت: فرمانده بهتر است که نخوابیم. چرا که گمان نکنم یک چنین شب زیبایی را یک بار دیگر ببینیم.
مدتی طولانی ساکت بودند. این حوادث را تجزیه و تحلیل می‌کردند. الگ با اشاره به تمرین‌های ماه‌های گذشته گفت: حالا ما از گروه خدمات امدادی در شرایط واقعی استفاده خواهیم کرد.
واسیلی حرفش را تایید نمود. ما اولین کسانی هستیم که در چنین وضعی گیر افتادیم و امیدوارم که آخرین باشیم.لازارف با خود فکر کرد ما زنده ماندیم و همین کافی است.

باد در لابلای درختان کاج صدا می‌کرد و برگ‌هایشان را پایین می‌ریخت، تاریکی بیشتر شد. واسیلی فکر کرد این فرابار بسیار زیاد می‌توانست تاثیر بسیار بدی بگذارد و موجب اخراج آنان از گروه کیهان‌نوردان شود. آن وقت راه سفر به فضا برای همیشه بسته می‌شد؛ اما با صدای بلند حرف دیگری گفت : باید آتش بیشتری درست کنیم. نباید سرد شود. کتاب دستورالعمل پرواز را بیاور دیگر به آن‌ها نیازی نداریم. آن را می‌سوزانیم.

لازارف کوه‌های جنگلی را می‌شناخت. این محل ناآشنا، به آلتای، سرزمین او شبیه بود. اگر این طور باشد، به زودی از این جا نجات خواهند یافت.به ساعت نگاه کرد.
-در حال حاضر مهم این است که ارتباط بیسیم را از دست ندهیم.
الگ جواب داد: من هم همین طور فکر میکنم. سعادت با ما یاری کرد.
-درست است. ما یک بار دیگر به دنیا آمدیم؛ اما این بار بر خلاف دفعه اول با لباس!

در آسمان سیاه نه ماه و نه ستاره‌ای دیده نمی‌شد. ابرهای تکه تکه از طرف شرق، از بالای درختان به طرف غرب می‌رفتند. باد آواز خود را می‌خواند. گاهی خیلی تند می‌وزید و برف سوزنده را به صورت آن‌ها می‌ریخت. صدایی به گوش کیهان‌نوردان رسید. واسیلی گوشش را تیز کرد. مثل این که بالگرد بود. ماکارف مثل این که فکر او را خوانده ، سرش را به طرف صدا چرخاند. صدا بلندتر و بلندتر می‌شد. الگ تقریباً با فریاد گفت:
-واسیلی صدای بالگرد است، می‌شنوی؟
چراغ چشمک زن را دیدند
- سرانجام ما را پیدا کردند.
-نه ما را پیدا نکردند .... دارند دور می‌شوند. اگر پیدایمان می‌کرد، نگه می‌داشت.

بالگرد شروع به دور شدن کرد؛ اما به زودی بازگشت.فرمانده، ذخیره امدادی خود را باز کرد. بیسکویت ، آبمیوه و قوطی کنسرو را بیرون آورد.الگ با رضایت گفت: بله الان وقت غذا است . تمام روز را گرسنه و تشنه بودیم.
- اصلاً اشتها ندارم. فقط می دانم که باید قدرتمان را بازیابیم.

آن ها نمی‌دانستند تا کی آن جا خواهند بود؛ اما برای بدترین وضع آماده می‌شدند.ساکت کنار هم نشسته بودند تا کمی گرم شوند. هر کدام درباره وضعیت خود فکر می‌کردند. یک یا دو ساعت گذشت. درختان کاج به نجوای خود ادامه می‌دادند. هر دو در کنار آتش نشسته بودند و صدای تنفس آرام آن‌ها سکوت را نمی‌شکست. در روحشان شادی و غم توأم بود، همجواری مشکوک دو احساس. اما چه کار می‌شود کرد.

بالگرد بار دیگر پیدا شد. اما این بار برای بازگشت عجله نداشت. بالای درختان کاج ایستاد و کابل را پایین انداخت.
فرمانده گفت: تو اول برو.
لازارف بعداً رفت.
قبل از آن که خود را به کابل ببندد. کیف و اسناد را برداشت، دریچه ناو را بست و آخرین نگاه خداحافظی را به سایوز-18 انداخت.
به اطراف نگاهی انداخت: نمی گویم به امید دیدار . امیدوارم بار دیگر به این جا نیایم و این محل را نبینم.


« ۵ آوریل ۱۹۷۵ موشک حامل با ناو سرنشین‌دار سایوز-۱۸ برای ادامه آزمایش‌های همزمان با ایستگاه سالیوت‏-۴، به فضا پرتاب شد. در عرشه ناو گروه کیهان‌نوردان مرکب از قهرمانان اتحادشوروی خلبان-کیهان‌نورد اتحاد شوروی سوسیالیستی لازارف واسیلی گریگورویچ و ماکارف الگ گریگوریویچ حضور داشتند.

در زمان کار مرحله سوم، انحراف پارامترهای حرکت موشک حامل از محاسبه قبلی روی داد و دستگاه خودکار، فرمان لغو ادامه پرواز و جدا شدن ناو کیهانی برای بازگشت به زمین را صادر کرد. دستگاه فرودی در جنوب غربی گورنوآلتالیسک فرود آمد.گروه جستجوی امدادی کیهان نوردان را به فرودگاه رساندند. حال لازارف و ماکارف خوب است.»


این گزارش کوتاه در هشتم ماه می در لابلای مطالب صفحات داخلی روزنامه‌ها پنهان شده بود. در آن گزارش، پیرامون دلیل واقعی حادثه و خرابی فناوری و وضع بسیار خطرناکی که پیش آمد، چیزی گفته نشده بود.


. سيروس برزو، روزنامه‌نگار علمی و پژوهشگر تاريخ فضانوردی .




در آن زمان، کشور اتحاد جماهیر شوروی سابق، از ذکر شکست برای یک مأموریت فضایی خود، اصلاً دل خوشی نداشت. به همین خاطر بود که مأموریت نافرجام سایوز-۱۸ به سایوز-۱۸-ای تغییر نام داد تا سلسله مأموریتهای فضایی آن کشور بعدها شماره ۱۸ را برای یک سفر موفقیت‌آمیز دیگر هزینه کند!

دانش فضایی خواندن ماجراهای واقعی زیر که بخشهای عبرت‌آموزی از کشف فضا به دست بشر است را نیز به شما توصیه می‌کند:
... فضانوردی که غرور، او را روتوش کرد!!
... يك داستان : اولين تصوير ارسالی از مريخ چگونه بازيابی شد
... به زمين بازگردید، مأموریت انجام نشدنی است!
... پاول وينگرادف و سفری كاملاً ايرانی به فضا
... پرواز از کنار سیاره سرخ
... يوری گاگارين، نخستين فضانورد جهان
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
مریخ نشین ققنوس(فونیکس)
--------------------------------------------------------------------------------





کاوشگر مریخ نشین فینیکس(فونیکس) باهدف پژوهش در مورد وجود آب و محیط قابل زیست برای میکروارگانیسم ها بر روی سیاره مریخ در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۳۸۶ (۴ اوت ۲۰۰۷) به فضا پرتاب شد، و بر طبق برنامه در روز ۵ خرداد ۱۳۸۷ (۲۵ مه ۲۰۰۸) بعد از ۶۷۵ میلیون کیلومتر مسافرتدر منطقه قطب شمال سیاره مریخ در ناحیه وستیتاس بوریلیس فرود آمد و پس از بکار انداختن بازوی روباتیک خود، به نمونه‌برداری و آزمایش‌های علمی پرداخت.

برنامه کاوشگر فینیکس توسط آزمایشگاه مطالعات ماه و سیارات در دانشگاه آریزونا پیشنهاد شده و مدیریت می‌شد. سازمان ناسا بر انجام عملیات نظارت داشت و کشورهای آلمان، بریتانیا، دانمارک، کانادا و سوئیس در این برنامه مشارکت نمودند. هزینه ماموریت اکتشافی فینیکس بالغ بر ۳۸۶ میلیون دلار بود.

فونیکس بر خلاف ماموریت های قبلی همچون روح و فرصت به جای حرکت در میان دشت ها یا دره ها ، در جای خود ثابت ماند . در این ماموریت ،فونیکس به عنوان نخستین کاوشگر سطح مریخ با حفاری به عمق چند سانتی متری سنگ ها و یخ های قطب شمال مریخ نفوذ کرد به طور مستقیم آنها را بررسی نمود . این بررسی به دانشمندان کمک خواهد کرد تا تاریخچه آب در این سیاره را بهتر بشناسند ،همچنین دانشمندان امیدوار بودند به کمک این ماموریت به آثاری از حیات میکروبی باقیمانده از گذشته دست پیدا کنند و یا احتمال ذوب شدن یخ ها در دوره های مشخص را بدست بیاورند .



گرچه ماموریت کاوشگر فینیکس برای ۹۰ روز مریخی (حدود ۹۲ روز زمینی) طراحی شده بود ولی پس از گذشت 5 ماه کارشناسان پایان کار آنرا اعلام کردند. برای فرود فینیکس در روز ۲۵ مه، سه کاوشگر فعلی در مدار مریخ یعنی مدارگرد شناسایی مریخ، مارس اکسپرس و ۲۰۰۱ مارس اودیسه، به گونه‌ای برنامه‌ریزی شده بودند که ورود فینیکس به اتمسفر مریخ و فرود آن را زیر نظر داشته باشند. اطلاعات ثبت شده از نحوه ورود و فرود فینیکس برای بهبود طراحی کاوشگرهای آینده بکار خواهد رفت.

فینیکس نخستین نمونه از مجموعه برنامه‌های اکتشافی کوچک ناسا برای کاوش سیاره سرخ است. طرح فینیکس متعلق به دانشگاه آریزونا است، و در اوت ۲۰۰۳ پس از دو سال رقابت بین گروه‌های مختلف و انجام بررسی‌های فنی توسط ناسا به عنوان طرح برتر برگزیده وجایزه 325 میلیون دلاری آن نصیب دانشگاه آریزونا شد.

بسیاری از سامانه‌ها و ابزارهای بکار رفته در فینیکس در حقیقت برای ماموریت‌های لغو شده و ناموفق پیشین طراحی و ساخته شده بودند.برای مثال سطح نشین این ماموریت نسخه اصلاح شده ماموریت سطح نشین نقشه بردار مریخ 2001 بود که در سال 2000 متوقف شد.تعدادی از ابزارها وتجهیزات علمی فونیکس نیز همانهایی بودند که در ماموریت ناموفق سطح نشین قطبی مریخ پیشین مورد استفاده قرار گرفته بودند.استفاده از چنین ابزارهایی در این کاوشگر هزینه و زمان مورد نیاز برای تکمیل برنامه را بطور قابل ملاحظه‌ای کاهش داد. نام فینیکس به معنای «ققنوس» هم به همین علت برای کاوشگر انتخاب شد: ققنوس پرنده‌ای افسانه‌ای است که از خاکستر خویش دوباره زاده شده است.اینکه ناسا در ماموریت اخیرش به مریخ ترجیه داد به جای مریخ نورد از یک فضاپیمای سطح نشین استفاده کند سه دلیل عمده دارد:

1-کاهش هزینه ها به دلیل استفاده از تجهیزات به جامانده از ماموریتهای سطح نشین قبلی

2-ناحیه ای از مریخ که فونیکس روی آن فرود آمده است به اعتقاد محققان نسبتا"یکنواخت است بنابراین قابلیت حرکت از اهمیت زیادی برخوردار نخواهد بود.

3-وزن تجهیزات مورد نیاز برای ایجاد قابلیت حرکت در فونیکس میتوانست به تجهیزات علمی وآزمایشگاهی بیشتر وبهتر اختصاص یابد.

پس از تایید نهایی ناسا در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۸۴ (۲ ژوئن ۲۰۰۵)، برنامه ساخت و آماده‌سازی فینیکس آغاز شد. پیشبرد و توسعه برنامه فینیکس با همکاری سه عامل زیر انجام می‌شود:

• ریاست برنامه: دانشگاه آریزونا

• مدیریت پروژه: آزمایشگاه پیشرانه جت (زیرمجموعه ناسا)

• مدیریت سامانه‌های پرواز فضایی: شرکت سامانه‌های فضایی لاکهید مارتین

• مشارکت در پروژه: سازمان‌ها و دانشگاه‌هایی از آلمان، بریتانیا، دانمارک، کانادا، و سوئیس

فینیکس به گونه‌ای طراحی شده بود که هنگام فرود از موتورهای موشکی برای ترمز و کاهش سرعت استفاده کند، و از این لحاظ به کاوشگرهای وایکینگ که در دهه ۱۹۷۰ به مریخ فرستاده شدند شباهت داشت.

هنگامی که فونیکس به سلامت بر روی مریخ فرود آمد 30 دقیق صبر کرد تا گرد و غبار بوجود آمده در اثر فرود محو شود سپس دو صفحه خورشیدی مدور خود را باز کرد و بعد از آن دیگر ابزار های خود نظیر بازوی روباتیک ،دوربین پانورامیک بسیار پیشرفته،آنالیزور حرارتی گاز،آنالیزور میکروسکوپی، دکل کوچک هواشناسی و دوربین خود را فعال کرد .

هنگامی که این مریخ نشین صفحات خورشیدی خود را باز کرد 5.5 متر پهنا و 1.5 متر طول داشت ، بازوی روباتیک آن 2.3 متر طول داشته و به مریخ نشین این امکان را می داد تا محیط اطرافش را به راحتی بررسی کند این بازو قادر بود یخ های مریخ را تا چند اینچ حفاری کند و از لایه سطحی یخ ها عبور کرده به یخ ها ی عمیق تر و مدفون شده در زیر سطح سیاره دست یابد و همچینن قادر بود مقداری از خاک سطح مریخ را به عنوان نمونه وارد آزمایشگاه کوچکی کند که در بدنه مریخ نشین طراحی شده بود . در این آزمایشگاه بوسیله حرارت به این نمونه ها می شد به مواردی مثل آب و همچنین کربن ها ی سازنده ی بلوک های حیات دست یافت . دکل کوچک هواشناسی آن به بررسی جو سیاره پرداخته و میزان آب و غبار موجود در اتمسفر محل فرود را مورد بررسی قرار داد.

این مریخ نشین با سرعت ۲۰ هزار کیلومتر در ساعت وارد جو سیاره شدودمای سپر حرارتی آن به ۱۴۲۵ درجه رسید.سرعت آن در ارتفاع 5/12 کیلومتری به ۱۶۰۰ کیلومتر در ساعت رسید بعد از مدتی چتر آن باز شد سپس در ارتفاع یک کیلومتری سرعت آن به ۲۰۰ کیلومتر در ساعت رسیده وبعد از این زمان بود که ۱۲موتور خلاف جهتی آن سرعت آنرا به ۹ کیلومتر در ساعت رساندند.

نتایج بدست آمده از این مریخ نشین:

این سفینه موفق به شناسایی کربنات کلسیم ( از ترکیبات تشکیل دهنده سنگ آهک) و نوعی خاک رس در سطح مریخ شد. اهمیت این دو کشف در این است که این ترکیبات معدنی تنها در حضور آب مایع شکل می گیرند و نشان دهنده وجود آب در سطح مریخ در زمان های گذشته است.

فینیکس همچنان در زمان کاوش سطح مریخ موفق به ثبت ریزش برف در سیاره شد و ۲۵ هزار عکس را از این سیاره به زمین مخابره کرد.

درون این مریخ نشین یک دی وی دی نیز قرار داده شده بود که محتویات آن توسط انجمن سیاره ای گرد آوری شده بود.این دیسک حاوی تصوراتی از مریخ بود که در قالب مجموعه ای چند رسانه ای از آثار ادبی وهنری درباره سیاره مریخ تهیه شده بود.در میان آثار ادبی گنجانده شده در این دیسک رمان جنگ دنیاها اثر اچ جی ولز وبرنامه رادیویی ساخته شده بر اساس آن توسط اورسن ولز مریخ به مثابه اقامتگاه حیات اثر پرسیوال لاول همراه با نقشه آبراههای پیشنهادی او گاه شمار مریخ اثر ری برادبری ومریخ سبز اثر کیم رابینسون به چشم می خورد.در این دی وی دی پیامهایی خطاب به مسافران ومهاجران آینده به مریخ از جانب برخی چهره های سرشناس مثل کارل ساگان وسر آرتور سی کلارک فقید نیز گنجانده شده بود.انجمن سیاره ای در پاییز سال 2006 اسامی 250 هزار نفر از ساکنان زمین که می خواستند در نخستین کتابخانه مریخ جلوی صف باشند را از طریق اینترنت جمع آوری کرد ودر این دیسک قرار داد.دی وی دی که باید صدها سال در انتظار نخستین کاشفان بماند از جنس شیشه سیلیسی خاصی ساخته شده که برای تاب آوردن در شرایط محیطی مریخ طراحی شده است.

کارشناسان ناسا وزش توفان شن را عامل مسدود شدن تابش نور ضغیف خورشید به باتری های خورشیدی فینیکس و از کارافتادگی آن در زمستان سرد و تاریک قطب شمال مریخ اعلام نمودند.




خبر جدید



ناسا:
«ققنوس» منجمد شد؟
ناسا در گزارش جديدي اعلام كرد هيچ صدايي از مريخ نشين «ققنوس» (فونيكس) به گوش نمي‌رسد.


دانشمندان ناسا تصور مي‌كنند كه اين ربات محقق در نزديكي قطب شمال مريخ منجمد شده باشد.

آژانس فضايي آمريكا اعلام كرد: فضاپيماي مريخي اديسه طي سه روز گذشته از كنار محل فرود ققنوس 30 مرتبه عبور كرده و هيچ صدايي از آن نشنيده است.

دانشمندان اظهار داشتند احتمال اينكه ققنوس بتواند از زمستان مريخي نجات پيدا كند خيلي كم است.

فضاپيماي «فونيکس» در 13 مرداد 1386 از مرکز فضايي ناسا (فلوريدا) به سمت مريخ پرتاب شد. اين فضاپيما پس از 9 ماه و قطنيم سفر فضايي پنجم خرداد ماه سال گذشته بر روي ب شمال مريخ فرود آمد و پنج ماه عمليات تحقيقاتي انجام داد.

ناسا ماه آينده بار ديگر براي شنيدن صداي ققنوس تلاش خواهد كرد
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
یک رتبه بندی عجیب فضایی
--------------------------------------------------------------------------------

ایران یازدهمین کشوری است که به باشگاه فضایی وارد شده است دهمین کشور این لیست کدام کشور است؟

۱- شوروی
چهار اکتبر ۱۹۵۷
ماهواره: اسپاتنیک ۱
موشک: شماره هفت قدیمی
محل پرتاب:مرکز فضایی بایکنور

۲- آمریکا
۳۱ ژانویه ۱۹۵۸
ماهواره: کاوشگر ۱
موشک: ژوپیتر-سی
محل پرتاب: کیپ کاناورال

۳- فرانسه
۲۶ نوامبر ۱۹۶۵
ماهواره: استریکس ۱
موشک: دیامانت
محل پرتاب: الجزایر

۴- ژاپن
۱۱ فوریه ۱۹۷۰
ماهواره: اوهسومی
موشک: لامبادا ۴S-5
محل پرتاب: کاگوشیما

۵- چین
۲۴ آوریل ۱۹۷۰
ماهواره: چین ۱
موشک: لانگ مارچ ۱
محل پرتاب: مغولستان

۶- انگلستان
۲۸ اکتبر ۱۹۷۱
ماهواره: X-3
موشک: بلک ارو
محل پرتاب: استرالیا

۷- اروپا
۲۴ دسامبر ۱۹۷۹
ماهواره: CAT
موشک: آریانا
محل پرتاب: گویانای فرانسه

۸- هند
۱۸ جولای ۱۹۸۰
ماهواره: روهینی ۱
موشک: پرتاب کننده ماهواره
محل پرتاب:جزیره سریهاریکوتا

۹- اسرائیل
۱۹ سپتامبر ۱۹۸۸
ماهواره: افک ۱
موشک: شاویت
محل پرتاب: بیابان نگو

۱۰- عراق
۵ دسامبر ۱۹۸۹
ماهواره: موشک مرحله سوم
موشک: موشک مرحله سوم
محل پرتاب: الانبار

۱۱- ایران
۴ فوریه ۲۰۰۸
موشک: کاوش
محل پرتاب: سمنان

---------------------------------------------------------
عراق دهمین کشوری است که به باشگاه فضایی وارد شده است و حالا ایران یازدهمین کشور است عراق در آستانه جنگ اول خلیج فارس و شروع اختلافاتش با امریکا به این کار مهم دست یافت
__________________
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
سرگذشت لباس فضایی
--------------------------------------------------------------------------------

مقدمه
پس از تصادف سفینه باربری پروگرس با مجتمع مداری میر ، بار دیگر نگاه مردم جهان به فعالیتهای فضایی معطوف شد. "پاول وینوگرادف" و "ولادیمیر سالاویف" چند بار به راهپیماییهای فضایی دست زدند که جریان این راهپیماییها از طریق شبکه‌های خبری بین المللی بطور مستقیم و غیر مستقیم به نمایش گذاشته شد. این عملیات بیش از پیش موجب علاقمندی مردم به خبرهای فضایی شد، در عین حال سؤالات زیادی را در مورد خطرهای موجود در راهپیماییها ، وضعیت تغییر ایستگاههای فضایی و بالاخره لباسی که کیهان نوردان را در جریان اینگونه فعالیتها از صدامات فضای آزاد مصون می‌دارد مطرح شده است. آنچه می‌خوانید گزارش گونه‌ای است از سرگذشت و چگونگی لباس فضایی (اورلان) که فضانورد روسی در جریان اینگونه راهپیماییها بر تن دارند.
سرگذشت لباس فضایی
تازه کردن چاپ
مهندسی و فن‌آوری > مهندسی > مهندسی هوا فضا
علوم طبیعت > فیزیک > نجوم و اختر فیزیک > فیزیک فضا
علوم طبیعت > فیزیک > تاریخچه فیزیک
علوم طبیعت > فیزیک > آزمایشات فیزیک
(cached)
مقدمه
پس از تصادف سفینه باربری پروگرس با مجتمع مداری میر ، بار دیگر نگاه مردم جهان به فعالیتهای فضایی معطوف شد. "پاول وینوگرادف" و "ولادیمیر سالاویف" چند بار به راهپیماییهای فضایی دست زدند که جریان این راهپیماییها از طریق شبکه‌های خبری بین المللی بطور مستقیم و غیر مستقیم به نمایش گذاشته شد. این عملیات بیش از پیش موجب علاقمندی مردم به خبرهای فضایی شد، در عین حال سؤالات زیادی را در مورد خطرهای موجود در راهپیماییها ، وضعیت تغییر ایستگاههای فضایی و بالاخره لباسی که کیهان نوردان را در جریان اینگونه فعالیتها از صدامات فضای آزاد مصون می‌دارد مطرح شده است. آنچه می‌خوانید گزارش گونه‌ای است از سرگذشت و چگونگی لباس فضایی (اورلان) که فضانورد روسی در جریان اینگونه راهپیماییها بر تن دارند.


راهپیمایی در فضا ؛ یک ضرورت
راهپیمایی در فضا و گام نهادن به فضای آزاد که در نخستین سالهای تسخیر فضا توسط "الکسی لئونف" برای اولین بار صورت گرفت، محل بسیاری دیگر از پدیده‌های فضایی آن سالها ، بیش از آنکه جنبه بهروری علمی ، فنی و آینده نگری داشته باشد، یک عمل سیاسی- تبلیغاتی بر روسها بود. در آن زمان هر دو کشور دارای قدرت فضایی می‌خواستند صاحب اولینهای بیشتری باشند. اما امروز نه تنها دانشمندان و کارشناسان فضایی ، بلکه مردم عادی علاقمند به فضانوردی و علوم می‌دانند که راهپیمایی در فضا یکی از ارکان اصلی تحقیقات فضایی است.

وقوع حوادثی چون تعمیر تلسکوپ هابل و یا مجتمع مداری میر و اتصال قطعات و دستگاههای عظیم فضایی در قرن آتی نشانه آن است که باید "راهپیمایی در فضا" را جدی گرفت. فراسوی جو آبی رنگ زمین ، شرایطی وجود دارد که می‌تواند به علل مختلف سبب مرگ انسان شود. در فضا نمی‌توان تنفس کرد. فشاری به بدن انسان وارد نمی‌شود و حتی در نزدیکی سیاره زمین ، که وطن انسانها تلقی می‌شود، درجه حرارت بین آفتاب و سایه ممکن است، بین 150 درجه سانتیگراد بالای صفر تا 185 درجه زیر صفر باشد.
نخستین راهپیمایی در فضا با "برکوت"
اولین لباس راهپیمایی فضایی را روسها در سال 64-1963 طراحی و ساختند. این لباس که "برکوت" نام داشت، توسط کارخانه سیستمهای فضایی "زوزدا" برای راهپمایی لئونف ساخته شد. لئونف در حالی که با یک طناب به سفینه وصل بود از آن خارج شد و در فضای آزاد کیهانی گام نهاد. عملیات او فقط 20 دقیقه طول کشید که 12 دقیقه آن در خارج از سفینه بود.
"یاسترب" جای برکوت را گرفت
روسها تا سالها بعد در فضا راهپیمایی نکردند، عملیات بعدی با لباسی به نام "یاسترب" باید در سال 1967 انجام می شد. سفینه "سایوز-1" با یک سرنشین به نام "ولادیمیر کمارف" به فضا پرتاب شد. این سفینه دچار اشکال و مجبور به فرود اضطراری به زمین شد. ولی در حین بازگشت، چترهای نجات خوب عمل نکردند و سفینه بر اثر سقوط متلاشی و سرنشین آن هم کشته شد. قرار بود پس از استقرار سایوز -1 در مدار ، دو سفینه در فضا به هم متصل شده سپس دو کیهان نورد در حالی که لباس "یاسترب" پوشیده‌اند از یک ناو خارج و به دیگری منتقل شوند. بعد از این تحویل و تحول ، دو ناو از هم جدا شوند و به زمین باز گردند. این عملیات بعدا در سال 1969 و در جریان پرواز سایوز 4 و 5 با موفقیت انجام شد.
"اورلان" و "کرچت" برای راهپیمایی در ماه
همانگونه که می‌دانید در آن سالها ، جدالی خستگی ناپذیر بر سر سفر به ماه بین آمریکاییها و روسها وجود داشت. از جمله تجهیزات مورد نیاز ، ‌یکی هم لباس فضایی برای خروج از سفینه مه نورد و قدم زدن در ماه بود. این مهم به کارخانه زوزدا محول شد. دو نمونه لباس در این سالها بوسیله طراحان و مهندسین کارخانه زوزدا ساخته شد. این لباسها که "اورلان" و "کرچت" نام داشتند می‌توانست در ماه توسط فضانوردان روس مورد استفاده قرار گیرد. روسها به علت مشکلاتی فنی در موشک بالا برنده سفینه مه نورد، بازنده سفر به ماه شدند. اما کارشناسان زوزدا ، کار بر روی لباس راهپیمایی فضایی را رها نکردند، زیرا در ادامه و توسعه طرح ایستگاههای مداری به آن ضرورت داشتند.


"اورلان - دی" ؛ در خدمت فضانوردان سالیوت
نمونه بعدی لباس فضایی با تغییرات تکامل به نام "اورلان - دی" طراحی شد که در جریان راهپیماییهای فضایی در ایستگاههای مداری سالیوت 6 و 7 بکار رفت. طی سالهای 1977تا 1984 سیزده بار اورلان - دی توسط 7 کیهان نورد برای انجام راهپیماییهای فضایی بکار گرفته شد، که جمعا حدود 80 ساعت در فضای آزاد کیهانی کار کردند.
"اورلان- دی. ام"؛ گامی به جلو در صنعت فضایی
کارشناسان کارخانه زوزدا در جریان 7 سال کار کیهان نوردان با اورلان - دی بتدریج دریافتند که این لباس به چه تغییراتی نیاز دارد و بر همین اساس از سال 1985، مدل جدید این لباس را که تمام اورلان- دی.ام بر آن نهاده بودند را به کیهان نوردان عرضه کردند. اولان - دی. ام می‌توانست راحت‌تر و در عین حال مطمئن‌تر باشد. این لباس توانایی بیشتری به کیهان نوردان می‌داد تاز زمان طولانی‌تری در خارج از ایستگاه فضایی بکار بپردازد. تغییراتی در دستکشهای فضایی داده شده که قدرت تحرک و دقت عمل بیشتری را برای دست فضانورد فراهم می‌آورد. اورلان- دی، ام 4 بار توسط 8 فضانورد در جریان ماموریت های خارج از سفینه طی سالهای 1985 تا 1988 بکار گرفته شد که جمعا مدت زمانی در حدود 65 ساعت در بر می گرفت.
"اورلان - دی. ام. آ" لباس فضانوردان ایستگاه میر
از سال 1988 مدل جدیدتر این لباس با نام "اورلان - دی. ام. آ" در ایستگاه مداری میر کاربرد یافت. این مدل توانایی هماهنگی با صندلی پرنده را داشت و فضانوردان می‌توانستند بطور مستقل و یا با صندلی پرنده از آن استفاده کننند. 18 تن از فضانوردان روس ، فرانسوی و آمریکایی مستقر در ایستگاه مداری میر تا کنون طی حدود 430 ساعت راهپیمایی در فضا از این لباس استفاده کرده‌اند.


"اولان - ام" ، مدل روز
از امسال نوع جدیدی از لباس به نام "اورلان - ام" در میر مورد استفاده قرار گرفت. در جریان راهپیماییهای پی در پی "آسالاویف" و "ونیوگرادف" ، کیهان نوردان فعلی مستقر در میر که منجر به تعمیرات اساسی و بی‌سابقه‌ای در این دستگاه مداری شد، اورلان - ام بکار رفت. مدلهای مختلف اولان بطور کلی یک شکل و ظاهرا یک نوع هستند. تفاوت این مدلها چندان زیاد نیست لذا آنچه در مورد چگونگی شکل و کار اورلان - ام در این مقاله می‌آید را می‌توان به بقیه مدلها تا حدود بسیار زیادی تعمیم داد.
اورلان چگونه لباسی است؟
اورلان دارای دو بخش اصلی است؛ شلوار و چکمه‌ها ، بالا تنه دارای دریچه‌ای در پشت است که راه ورودی لباس به حساب می‌آید. در جلو آن ابزارهای کنترل (روی سینه) و پشت آن سیستم ایمنی را نصب می‌کنند. فضانورد برای پوشیدن لباس یا بهتر است بگوییم ورود به آن ، چون در واقع فضانورد بجای آنکه لباس را بپوشد، به آن وارد می‌شود، دریچه پشتی را باز می‌کند پاهای خود را وارد شلوار می‌کند و سپس خود را به داخل لباس می‌کشد.

اورلان در عین حال قابل انعطاف هست، بطوری که فضانورد می‌تواند نرمش کافی برای استفاده از ابزارهایش داشته باشد. لایه بیروین لباس فضایی خود از چند لایه الیاف مصنوعی ساخته شده است که مانند لباس ضد گلوله عمل می‌کنند و مانع می‌شوند که غبارهای فضایی ، یعنی شهابهای ریز ، بدن فضانورد را سوراخ کنند. در داخل لباس ، فشاری مناسب بر بدن فضانوردان وارد می‌شود. اگر چنین فشاری نباشد، مایعان بدن فضانوردان (مثلا خون) جوش می‌آید.

لباس فضایی از قطعات مختلف ساخته شده که می‌توان هر قطعه را در صورت فرسودگی برداشت و قطعه‌ای نو را به جای آن گذاشت. در داخل کلاه ، جریان اکسیژن از روی صورت فضانورد عبور داده می‌شود که مانع جمع شدن بخار هوا در آنجا می‌گردد. در قسمت جلو کلاه یک نقاب شفاف پلاستیک مجهز به سایبانی قابل تنظیم (برای محافظت چشم فضانورد در مقابل نور خورشید) کار گذاشته شده است. این نقاب محکم طوری ساخته شده است که صورت فضانورد را در مقابل برخورد خرده ریزه‌های خطرناک فضایی محافظت می‌کند. لوله‌ای نیز برای نوشیدن آب ، متصل به مخزن آب کوله پشتی ، در داخل کلاه وجود دارد.


مشخصا لباس فضایی
لباس فضایی از چندین لایه تشکیل شده که بدن فضانورد را در مقابل خلا و بمباران شهابهای ریز محافظت می‌کند. لایه اول خود هفت لایه است که اولین آنها از الیاف ریز بافت پلاستیکی است که دیر سوراخ و پاره می‌شود. لایه بعدی خود از پنج لایه عایق آلومینیمی ساخته شده است، یکی از لایه‌ها که از جنس الیاف ریز بافت نایلونی است، به یک مخزن اکسیژن متصل است که کار آن ایجاد فشار جوی متناسب در داخل لباس است. درونی‌ترین لایه‌ها مخصوص عبور مایعات خنک کننده و تهویه هستند.

دستگاه نگهداری ادرار یک لیتر جا دارد. فضانوردان پیش از هر راهپیمایی فضایی رژیم غذایی مخصوصی را رعایت می‌کنند تا در زمان راهپیمایی احتیاج به عمل دفع نداشته باشند. قبل از داخل شدن به اورلان ، فضانورد لباس مخصوص دیگری را می‌پوشد. این لباس یک تکه ، که ظاهری شبیه به لباسی توری دارد. در واقع شبکه پیچیده‌ای است از لوله‌‌های موئین برای گردش مایعات ، اکسیژن و دی اکسید کربن.

سه حلقه تو در تو که در مفصل شانه کار گذاشته شده‌اند سبب می‌شوند که فضانورد دست خود را به آسانی حرکت دهد. نظیر این حلقه‌ها در محل کمر ، آرنج ، مچ ، باسن ، زانو و مچ پا هم هست تا فضانورد بتواند در خارج از سفینه به آسانی کار کند. مفصلهای شانه طوری ساخته شده است که فضانورد بتواند آزادی عمل برای حرکتهای عمودی و افقی داشته باشد؛ بطور افقی 150 درجه ، مایل تا 170 درجه و عمودی 180 درجه ، فضانورد قادر است آرنج خود را نیز تا 120 درجه تکان دهد.

سیستم ارتباطی خارج از سفینه ، یک رادیوی دو جانبه برای ارتباط است و همچنین یک دستگاه سنجش ضربان قلب دارد. دو الکترود به سینه و پشت فضانورد برای این منظور متصل شده که اطلاعات لازم را به زمین مخابره می‌کند. سیستم احتیاط و هشدار دستگاههای تولید فشار ، آب و اکسیژن را اندازه می‌گیرد و این اطلاعات را به زمین مخابره می‌کند. مثلا اگر میزان فشار به میزان خطرناکی پایین بیاید یا میزان دی اکسید کربن بالا برود، صدای آژیر بلند می‌شود.

دستگاههیا نمایش و کنترل که روی سینه لباس فضایی تعبیه شده ، وضع آب ، اکسیژن و سیستمهای برق و ارتباط را با فضانورد نشان می‌دهد. کلیدها و شیرهای مخصوصی وجود دارد که به سرنشینان سفینه‌ها کمک می‌کند تا در صورت لزوم تنظیمهای مناسب را انجام دهند. مثلا فضانورد با یکی از شیرها می‌تواند درجه حرارت داخلی لباس را ، با تنظیم جریان آب ، کم و زیاد کند. با شیر دیگری سرنشینان سفینه می‌توانند سیستم یدکی اکسیژن را در صورت بروز وضع اضطراری فعال کنند.

روی آستین لباس - در ناحیه مچ ، آینه‌ای وجود دارد که فضانورد توسط این آینه می‌تواند دستگاههای نمایش و کنترل را ببیند، زیرا نمی‌تواند همچون زمین گردن خود را خم کرده و روی سینه را تماشا کند. به همین جهت نوشته‌های این دستگاهها نیز به صورت واراونه (معکوس) نمایش داده می‌شود تا کیهان نورد آنها را به صورت واقعی ببیند. برای کار در ایستگاه بین المللی آلفا ، روسها مدل دیگری از لباس فضایی را ساخته‌اند که فعلا "لباس مشترک روسی - اروپایی قرن 2000" و بطور اختصار "سی. کاوک. د 2000" نامیده می‌شود. این لباس محصول مشترک دانشمندان روسیه و فرانسه است.

منبع:daneshnameh.roshd.ir
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
اولین فضانورد زن دنیا
--------------------------------------------------------------------------------

در ساعت 30 : 12 روز 16 ژوئن 1963، "مرغ نوروزی"، گزارش داد: «افق را میبینم. یک نوار زیبا به رنگ آبی روشن. این زمین است. چه زیباست! همه چیز خوب پیش میرود.». "مرغ نوروزی"، اسم رمز والنتینا ترشکووا، اولین زنی بود که به مدت سه روز در فضا بود و 48 بار دور مدار زمین گشت. این، در آن هنگام، بیش از مجموع زمان پرواز تمام فضانوردان مرکوری آمریکا در مدار زمین بود.

والنتینا ترشکووا در 6 مارس 1937، در یک خانواده دهقانی در منطقه یاروسلاو اتحاد جماهیر شوروی سابق به دنیا آمد. در سن 18 سالگی، کمی بعد از آغاز کار در یک کارخانه نساجی، به کلوب چتربازان آماتور پیوست. اولین پرش خود را در 22 سالگی انجام داد.



این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید

این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنید

اوایل سال 1961 برنامه فضایی شوروی در نظر داشت زنان را به فضا بفرستد. شرایط دادن تقاضا چنین بود: چترباز باشند، 170 سانتیمتر قد، کمتر از 70 کیلوگرم وزن، و زیر 30 سال. در سال 1962، از میان 400 زن متقاضی، 5 نفر انتخاب شدند، که والنتینای 24 ساله یکی از آنان بود.

در آن زمان، به علت فضای سیاسی بین المللی، این برنامه سری بود. به همین دلیل، زمانی که ترشکووا میخواست برای طی دوره آموزش برود، به مادرش گفت که به یک اردوگاه آموزشی برای پرش آزاد میرود. مادرش، پس از پرواز، از طریق رادیو مطلع شد که دخترش به فضا رفته است.

این پرواز قرار بود در اوایل ژوئن انجام شود و بنابراین فقط 15 ماه فرصت برای طی دوره آموزشی وجود داشت. از آن جایی که فرستادن اولین زن به فضا، بیشتر اهداف تبلیغاتی را دنبال میکرد، آموزشهای اولیه زنان همانند مردان نبود و شامل مطالعه تئوری موشک، پرش با چتر، و گذراندن زمان در جت آئروبیک، انجام تستهای ایزولاسیون، تستهای سانتریفوژ و پرواز با جتهای جنگنده بود.

مسافرت وستوک 6 به گونهای برنامهریزی شده بود که در فضا با وستوک 5،که دو روز قبل پرواز کرده بود، در دو مدار، در فاصله 5 کیلومتری ملاقات کند. تروشکووا قرار بود در وستوک 6، به فضا برود. برای پرواز وستوک 6، روز 16 ژوئن 1963 انتخاب شد.

تروشکووا پس از تقریباً سه روز مسافرت فضایی، در 19 ژوئن 1963 در فاصله 6000 متری زمین با چتر نجات از وستوک بیرون پرید و در نزدیکی کاراگاندا، قزاقستان، فرود آمد. چند روز پس از فرود، وی بالاترین مدال افتخار شوروی، "مدال لنین" را دریافت کرد.

در 3 نوامبر 1963 وی با همسفر فضانوردش، آندریان نیکولایف با حضور خروشچف و مقامات بلندپایه دولتی، ازدواج کرد. در آن زمان، شایع شده بود که این ازدواج مقاصد تبلیغاتی داشته است و به دستور خروشچف انجام شده است، گرچه این شایعه هیچ گاه ثابت نشد. حاصل این ازدواج، تولد دختری به نام النا آندریانوونا، در 8 ژوئن 1964 بود. او اولین نفری بود که مادر و پدرش، هر دو، سفری فضایی را انجام داده بودند. این زن و شوهر بعدها جدا شدند. در شایعه دیگری گفته میشد که محققان میخواستند درباره "سکس در فضا" تحقیق کنند.
یکی از اهداف فرستادن اولین زن به فضا، تحقیق درباره اثرات مسافرت فضایی بر زنان و مردان و مقایسه آنها بود. سفر ترشکووا نشان داد که زنان و مردان در برابر فشار روانی و جسمی فضا، مقاومت یکسانی از خود نشان میدهند.


پس از پرواز

والنیتنا پس از این پرواز در سال 1969، به تحصیل در رشته مهندسی فضایی پرداخت. در سال 1977 دکترای مهندسی گرفت. مشاغل سیاسی بعدی وی عبارت بودند از: عضویت در پارلمان شوروی، عضویت در پرزیدیوم پارلمان، عضویت در کمیته مرکزی حزب کمونیست، پرزیدنت کمیته زنان شوروی.

احتمال داده میشود که والنتینا برای وشخود، میسیونی که شامل پیادهروی در فضا بود، آموزش یافته باشد، اما این پرواز هرگز انجام نشد و در سال 1969 برنامه فضانوردی زنان منحل شد. تازه در سال 1982 بود که زن بعدی به فضا رفت.

او در سال 1997 از نیروی دریایی و هیئت فضانوردی بازنشسته شد. پس از فروپاشی شوروی، ترشکووا پستهای سیاسی خود را از دست داد، اما پرستیژ او همچنان پابرجا باقی ماند.
وی تاکنون مدالها و جوایز گوناگونی از کشورهای مختلف دریافت کرده است. یک دهانه آتشفشان در ماه به اسم او نامگذاری شده است و یک مجسمه نیمتنه اش، در مسکو در خیابان قهرمانان فضانورد نصب شده است. او همواره میخواست که زنان شوروی از حقوق برابر با مردان برخوردار باشند. با وجود این، معروف است که اعتقاد داشته که مهمترین کار زن، مادری و مراقبت از فرزندان است.

او که در سالهای اخیر زندگی آرامی را در مسکو میگذراند، به مناسب هفتادمین سال تولدش به محل اقامت رئیس جمهور روسیه دعوت شده بود. وی در آن جا گفت که مایل است به مارس سفر کند، گرچه سفری بیب ازگشت باشد
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
نخستین فضانوردان
--------------------------------------------------------------------------------

مقدمه
آرامگاه 5 کیهان نورد در دیوار کرملین قرار دارد که مهمترین محل دفن یک فرد در شوروی سابق بود و فقط به قهرمانان درجه اول تعلق داشت. فضانوردانی که در دیوار کرملین دفن شده‌اند عبارتند از : یوری گاگارین ، ولادیمیر کمارف ، ویکتور پاتسایف ، گئورگی دابروسکی و ولادیسلاو ولکف. در بین این گروه فقط یوری گاگارین در حین یک تمرین قبل از سفر فضایی ضمن پرواز هواپیما کشته شد و به لحاظ اهمیت جهانی و ملی ، خاکسترش در دیوار کرملین دفن گردید. چهار کیهان نورد دیگر ، حین بازگشت به زمین کشته شدند.



یوری گاگارین
متولد 1934. وی نخستین فضانورد جهان بود و در سال 1961 سفر تاریخی خود را به انجام رساند. پس از اولین پرواز ، گاگارین مدتی به سفرهای تبلیغاتی پرداخت و بعد به عنوان عضو علی البدل پرواز سایوز 1 برگزیده شد. وی در سال 1968 حین یک تمرین هوایی کشته شد. در مورد مرگ وی شایعات بسیاری وجود دارد که علیرغم گذشت سالها هنوز پایان نیافته است. عده زیادی معتقدند که او قربانی یک توطئه شده است. اطلاعاتی که به تازگی از دفتر خاطرات ژنرال کامانین (مسئول نظامی تحقیقات فضایی و گروه کیهان نوردان شوروی در آن زمان) منتشر شده نشان می‌دهد ، گاگارین روحیه ماجرا جویی و خطر آفرینی زیادی داشت و برخلاف تبلیغات سابق که وی را فردی آرام و نرم اعلام می‌کرد.



او از کارهای هیجان انگیز که دیگران را به وحشت بیندازد خوشش می‌آمد و بارها به وی در این مورد تذکر داده شده بود اما او توجهی به تذکرات نمی‌داد و احتمال اینکه حادثه مرگش به علت یکی از این بی احتیاطی‌ها باشد وجود دارد. به هر حال آنچه از مطالب منتشره جدید بدست آمده نشان می‌دهد که چیزی از گاگارین و همراهش پس از سقوط هواپیما باقی نماند و مراسم به خاکسپاری خاکستر وی در دیوار کرملین یک کار تشریفاتی بود و فقط مقداری از خاکستر بجا مانده از هواپیما که احتمالا محل صندلی گاگارین بوده در دیوار قرار داده شد. مرگ گاگارین در 27 مارس 1978 اتفاق افتاد.



ولادیمیر کمارف
وی در سال 1927 به دنیا آمد و در اولین گروه کیهان نوردان شوروی در سال 1960 پذیرفته شد. نخستین ماموریت وی ، شرکت در پرواز تاریخی وسخد-1 به عنوان فرمانده پرواز بود که به همراه دو کیهان نورد دیگر انجام گرفت و در زمان خود سر و صدای زیادی به پا کرد. طبق اطلاعات منتشره از سوی ناسا (سازمان فضانوردی آمریکا) ، این کشور قرار بود تا چندی بعد نخستین سفینه دو نفره خود به نام جمینی را به فضا بفرستد. مسئولین سیاسی شوروی به دانشمندان فشار آوردند تا قبل از آمریکاییها وارد عمل شوند. آنها توانستند با ایجاد تغییراتی در سفینه‌های یک نفره نوع وستک و حذف لباس فضایی کیهان نوردان ، ناو یک نفره را تبدیل به سفینه سه نفره کنند و کمارف به همراه دو تن دیگر با آن راهی مدار زمین شدند.

به این ترتیب شوروی توانست قبل از آمریکا یک سفینه چند نفره را به فضا بفرستند. اما کمارف در سفر دوم ناموفق بود و چتر نجات سفینه‌اش پس از ورود به جو باز نشد و سایوز-1 سقوط کرد، ضمن آنکه کاملا درهم شکسته شد آتش گرفت و تا زمانی که گروه‌های نجات به محل فرود رسیدند چیزی جز چند کیلو آهن پاره باقی نمانده بود. فیلمهایی که به تازگی و سالها پس از این حادثه منتشر شده نشان می‌دهد که حتی بخشی از آهن پاره‌ها در زمین فرو رفته است. به همین دلیل جسدی از کمارف بدست نیامد و مقداری از خاکستر باقیمانده در محل فرود ، به عنوان خاکستر وی برداشته و طی مراسم رسمی در دیوار کرملین جای گرفت. سقوط سایوز-1 و کشته شدن کمارف در 24 آوریل 1967 اتفاق افتاد.


ویکتور پاتسایف ، ولادیمیر ولکف و گئورگی دابرولسکی
این سه تن ، سرنشینان سایوز-11 بودند که سفینه شان به ایستگاه مداری سالیوت-1 متصل شد و در حقیقت نخستین افرادی هستند که در یک ایستگاه فضایی اقامت داشتند. آنها رکورد اقامت فضایی را از 18 به 24 شبانه روز ارتقاء دادند. پس از پایان مأموریت روز 30 ژوئن 1971 و ضمن بازگشت به زمین بروز یک نقص فنی در سیستم آب بندی سفینه باعث خروج هوای داخل و کشته شدن هرسه کیهان نورد شد. الکسی لئونف فضانورد با سابقه روسیه طی مصاحبه‌ای چندی پیش افشا کرد پس از آنکه فضانوردان متوجه قضیه شدند ویکتور پاتسایف سعی کرد روزنه را با انگشتش ببندد اما نتوانست.

از آنجایی که در جریان برخورد سفینه به اقشار فشرده جو ارتباط ناو کیهانی با زمین بطور طبیعی قطع می‌شود، هیچکدام از افراد گروه نجات و مرکز کنترل پرواز از این حادثه با خبر نبودند. وقتی سفینه به زمین بازگشت و گروه نجات مشتاقانه به دیدار کیهان نوردان رفتند با اجساد آنها روبرو شدند. الکسی لئونف می‌گوید بدن آنها هنوز گرم بود و ما خیلی سعی کردیم با تنفس مصنوعی و یا شوکهای قلبی جان را به آنها بازگرداینم اما موفق نشدیم.

گئورگی دابرولسکی متولد 1928 ، ویکتور پاتسایف و ولادیسلاو ولکف متولدین 1935 بودند. اجساد آنها طی مراسم رسمی تشییع شد و بخشی از خاکستر آنها در دیوار کرملین قرار گرفت. این افراد تنها فضانوردانی هستند که در کرملین به اصطلاح به خاک سپرده شده‌اند. البته در این دیوار ، آرامگاه سرگئی کارالیف پدر کیهان نوردی شوروی نیز به چشم می‌خورد.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
تاریخچه توسعه فضانوردی در روسیه

۴ اکتبر ۱۹۵۷ از فرودگاه فضایی بایکونور موشک حامل اسپوتنیک به فضا پرتاب شدکه اولین قمر مصنوعی کره زمین در جهان را به مدار نزدیک زمین منتقل کرد. این روز بعدها به عنوان اواین روز از هفته جهانی فضا انتخاب شد تا در قرن بیست و یکم دولت ها و ملت ها بیشتر متوجه اهمیت فضا و تکنولوژی فضایی و نقش آن در زندگی انسان باشند.

به مناسبت هفته جهانی فضا که البته به علت تلاقی با ماه مبارک رمضان در ایران و برخی کشورهای اسلامی با ۵ هفته تاخیر برگزار می شود، گزارش تصویری حاضر مروری دارد به وقایع مهم فضایی متعلق به روسیه (شوروی سابق).

اسپوتنیک ۱ (از روسی Cпутник به معنی ماهواره) اولین ماهواره ساخت انسان بود که در ۴ اکتبر ۱۹۵۷ در مدار قرار گرفت. کشور شوروی با پرتاب این ماهواره به فضا در دوران جنگ سرد باعث شگفتی کشورهای غرب و ایالات متحده امریکا شد. پرتاب اسپوتنیک ۱ که بخشی از برنامه اسپوتنیک شوروی بود به آغاز عصر فضا و مسابقه فضائی منجر گردید.

این ماهواره به اندازه توپ بسکتبال و وزن آن در حدود ۸۳ کیلوگرم بود. اسپوتنیک ۱ دارای ۲ فرستنده رادیویی در طول موج‌های ۲۰ و ۴۰ مگاهرتز بود و در مداری بیضوی در ارتفاع متوسط ۲۵۰ کیلومتر به مدت ۹۸ دقیقه به دور کره زمین چرخید.
11 نوامبر 1957 دومین قمر مصنوعی زمین، ساخت شوروی به فضا پرتاب شد که اولین قمر مصنوعی جهان به همراه موجود زنده بود.در عرشه آن سگی به نام « لایکا» وجود داشت وزن این قمر 508.3 کیلوگرم بود و 2570 بار به دورکره زمین چرخید.
در سال 1963 از فرودگاه فضایی بایکونور موشک حامل « واستوک» را به همراه« یوری گاگارین» اولین فضانورد جهان به مدار پیرامون زمین منتقل کرد

کلنل یوری الکسی یویچ گاگارین ، فضا نورد روسی ، متولد ۹ مارس سال ۱۹۳۴ اولین بشر در فضا و اولین انسانی است که مدار کره زمین را پیمود .در ۱۲ آوریل سال ۱۹۶۱ ، گاگارین با سفینه وستوک ۳KA-۲ (وستوک ۱) ، اولین انسانی بود که به فضا رفت .
سال 1963 پرواز اولین فضانورد زن دز جهان « وانتینا تریشکووا»، صورت گرفت.

"والنتینا ترشکووا" (Valentina Tereshkova) اولین فضانورد زن جهان و قهرمان اتحاد شوروی است.

اولین پرواز فضانورد زن روز 16 جولای سال 1963 میلادی از فرودگاه فضایی بایکانور توسط سفینه فضایی "واستوک-6" انجام شده و تقریباً سه روز بطول انجامید.

ترشکووا آکادمی مهندسی نظامی-هوایی ژوکوفسی را به پایان رساند و پروفسور و دکتر علوم فنی می باشد که بیش از 50 اثر علمی تالیف کرده است. علاوه بر این وی دارای عنوان ژنرال هوانوردیست. ترشکوا از سال 1962 تا 1997 در شمار گروهان فضانوردان قرار داشت.

در تاریخ 22 ژوئن 1963 هیئت رئیسه شورای عالی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بخاطر پرواز موفقیت آمیز و بروز شجاعت و مردانگی به والنتینا ترشکووا لقب "قهرمان اتحاد شوروی" را اعطا نمود.

ترشکووا در امور اجتماعی بطور فعالی شرکت دارد. از سال 1994 وی ریاست مرکز بین المللی همکاری های علمی و فرهنگی روسیه وابسته به دولت فدراسیون روسیه را بر عهده دارد.



الکسی لئونوف از شوروی برای اولین بار در جهان وارد فضای کیهانی شد

الکسی لئونوف نخستین انسانی بود که در فضا راهپیمایی کرد.او میگوید: "درپایان راهپیمایی من که حدود ۱۲ دقیقه طول کشید من ۶ کیلو وزن کم کردم و عرق از تمام بدنم سرازیر بود به طوری که مجبور بودم با دستکش مرتب چشمانم را پاک کنم. حرارت بدنم به ۲/۳۸ رسید و من برای راهپیمایی تنها ۶۰ لیتر اکسیژن داشتم در حالی که الان فضانوردان ۳۶۰ لیتر اکسیژن برای راهپیمایی با خود حمل می کنند. "
در سال 1970 ایستگاه خودکار بین سیاره ای «لونا-16» به آرامی روی کره ماه فرود آمد.

یک روز پس از آن نیز «لونا-16» به هنگام بازگشت استارت موفقی از سطح کره ماه داشت و از خاک ماه نیز نمونه برداری کرد.
در سال 1995 اولین اتصال دستگاههای سنگیت انجام شد:

ایستگاه مداری« میر» با وزن 105 تن با سفینه فضایی آمریکایی چند بار مصرف " شاتل" با وزن 104 تن متصل شد.برای اولین بار مجموعه مداری سرنشین دار "میر-شاتل" ایجاد شد که تعداد سرنشینان آن در کل 10 نفر بود.
در سال 1998 اولین واحد ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) به مدار زمین منتقل شد.در تاریخ 1/5/2001 سفینه فضایی سایوز به این ایستگاه پرواز کرد.این سفینه سه سرنشین داشت شامل:"طلعت موسابایوف"فرمانده، "یوری باتورین" مههندس عرشه و" دنیس تیتو" اولین توریست فضایی جهان.
من هم خدایی دارم
     
  
صفحه  صفحه 5 از 22:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  22  پسین » 
علم و دانش

مسائلی در مورد فضا ...

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA