انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 4 از 45:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  42  43  44  45  پسین »

Interesting News | اخبار جالب


مرد

 
بدل اوباما آمد





به گزارش سرویس بین الملل برنا به نقل از پایگاه خبری نیویورک دیلی نیوز، رگی براون در این مراسم مانند اوباما لباس پوشید و با انجام حرکاتی، اعمال و رفتار باراک اوباما را تقلید کرد.

در پایان این مراسم که در نیواورلئان برگزار شد، براون همانند رییس جمهور که پس از پایان سخنرانی بدرقه می شود، توسط برخی افراد حاضر در آنجا بدرقه شد.

گفتنی است در این مراسم نامزدهای جمهوری خواهان از جمله میت رومنی، نیوت گینگریچ، میشل باخمان و تیم پاولنتی حضور داشتند.
     
  
مرد

 
وحشتناک‌ترین قاتل دنیا یک زن بود!




وحشتناکترین قاتل در تاریخ بشریت زنی به نام الیزابت باتوری بود که در اوایل سال‌های ۱۶۰۰ میلادی می‌زیسته. او به قتل ۶۰۰ دختر و زن جوان محکوم شد.

الیزابت باتوری به طریق وحشتناکی قربانیان خود را می‌کشت و سپس خون قربانیان خود را می‌نوشید و با آنها حمّام می‌کرد تا به این طریق جوانی خود را تا ابد حفظ کند.

الیزابت باتوری که از خانواده شاهنشاهی مجارستان بود، بعد از آشکار شدن جنایت‌هایش در سال ۱۶۱۰ میلادی در قصرش زندانی و بعد از۴ سال به مرگ طبیعی در گذشت.پ
     
  
مرد

 
مردی که با گوش هایش می‌بیند!




دانیل کیش Daniel Kish، در شیرخوارگی بینایی خود را از دست داد، او در نتیجه ابتلا به یک تومور مغزی به نام رتینوبلاستوما در سه ماهگی از دید یک چشم و در ۱۳ ماهگی از دید چشم دیگر محروم شد و به گفته خودش هیچ حافظه بینایی ندارد. اما او بیشتر اوقات بدون نیاز به عصای ویژه نابینایان، حرکت می‌کند و کارهایش را انجام می‌دهد. او حتی می‌تواند با دوچرخه‌اش به تنهایی و بدون راهنمایی، حرکت کند و به تنهایی در کوهستان اردو بزند.


دانیل همه اینها را به یاری توانایی و استعدادی ویژه‌ای به نام موقعیت‌یابی از طریق بازتاب صدا یا اکولوکیشن انجام می‌دهد. اکولوکیشن استعداد ویژه‌ای است که برخی از نابیناها دارند.

دانیل می‌تواند با دهانش صدای کلیک خاصی تولید کند و مثل دولفین‌ها بازتاب این صدا را بشنود و ردیابی کند. دانیل زمانی که دو ساله بود، شروع به این کار کرد. البته خیلی از کودکان نابینای دیگر هم این کار را می‌کنند، اما به خاطر منع شدن و تصور اینکه ممکن است از آنها جلوه بدی در اجتماع به عنوان یک آدم ناتوان ایجاد شود، توسط اطرافیان از این کار منع می‌شوند.

کیش برای درآوردن صدای کلیک، زبانش را سریع و محکم به سقف دهانش می‌زند، با این کار یک خلأ موقتی ایجاد می‌کند و همین خلأ صدای کلیک ویژه را تولید می‌کند. انسان‌ها به خاطر داشتن دو گوش، توانایی ردیابی محل صدا را دارند. از آنجا که امواج صوتی به یکی از گوش‌های زودتر از گوش دیگر می‌رسد، مغز از روی همین تفاوت زمانی متوجه جهت زمانی می‌شود. در حقیقت همان طور که ما به یاری دو چشم خود، دید سه بعدی داریم، یک شنوایی سه‌بعدی هم داریم.

کیش، البته، به صورت مؤثر و به جا و بر حسب نیاز از کلیک‌هایش استفاده می‌کند. وقتی او بیرون است، صدای کلیک‌های بلندتری درمی‌آورد. به این ترتیب می‌تواند یک ساختمان را از ۳۰۰ متری، یک درخت را از ده متری و یک آدم را از از دو متری تشخیص بدهد. او می‌تواند اشیایی با اندازه ۱۴ سانتیمتر را تمیز بدهد و حتی بین وسایل نقلیه مختلف، تفاوت قائل شود.
یک پژوهشگر با MRI تحقیقاتی روی مغز دانیل انجام داده است و متوجه شده است که هنگامی که مغز او مشغول موقعیت‌یابی از طریق بازتاب صدا است، قشر پس پسری مغز او فعال می‌شود. جالب است که همین قسمت مغز، وظیفه پردازش داده‌های بینایی را دارد. مغز عملکرد عجیبی دارد، وقتی این قسمت مغز از داده‌هایش محروم شود، یک عملکرد ثانویه پیدا می‌کند و می‌تواند داده‌های شنوایی را پردازش کند و یک تصویر ذهنی از موقعیت اشیای اطراف ایجاد کند.
     
  
مرد

 
خدا به خیر بگذراند؛ چین هواپیما ساخت!!







چین درچهل و نهمین نمایشگاه بین المللی هوا- فضای فرانسه از اولین هواپیمای مسافربری در دست ساخت و تکمیل خود پرده برداری کرد.
چین برای اولین بار در نمایشگاه هوا – فضای بین المللی بورژه در شمال پاریس شرکت کرده است.
این نمایشگاه تا روز یکشنبه آینده برای بازدید عموم دایرخواهد بود.
کوماک

ماکت هواپیمای مسافربری دردست ساخت چین که ‘ کوماک ۹۱۹ -C ‘ نام دارد ، برای اولین بار و همزمان با برگزاری نمایشگاه بورژه درمعرض دید عموم قرار گرفته است.
قرار است ، این هواپیمای مسافربری چینی که از ظرفیت حمل ۲۰۰ مسافر برخوردار است از سال ۲۰۱۶ میلادی به صورت رقیبی جدی برای محصولات ایرباس آ- ۳۲۰ نئو’ و بوئینگ ۷۳۷- ب ، به بازارهای جهانی عرضه شود.
کوماک

شرکت هواپیمایی ‘ رایان ایر’ هلند از هم اکنون اعلام کرده است که قصد دارد شماری از این هواپیمای چینی را برای بکارگیری درناوگان حمل ونقل هوایی خود خریداری کند.

نمایشگاه بورژه پاریس که هر دوسال یکبار دایر می شود یکی از نمایشگاههای هوا- فضای مهم جهان به حساب می آید.
ائیل اولری رییس شرکت هواپیمای رایان ایر با اشاره به هواپیمای دردست ساخت چینی افزود: از وجود رقیب و جایگزینی جدی برای محصولات ایرباس و بوئینگ بسیارخوشحال است .

وی افزود: ما به شدت علاقمند هستیم تا این شرکت توسعه پیدا کند.

وی خاطرنشان کرد: این شرکت درنظر دارد همزمان با سه شرکت چینی ، ایرباس و بوئینگ مذاکراتی را برای خرید ۲۰۰ فروند هواپیمای مورد نیاز آغاز کند.

اولری خاطر نشان کرد: درنظر دارد تا ناوگان هوایی این شرکت را تا سال۲۰۱۳ میلادی به تعداد ۳۰۰ فروند هواپیما افزایش دهد.
     
  
مرد

 
قد بلندترین زوج جهان را با فرزندانشان کنار هم ببینید




ویلکو ون کلیف با داشتن ۲ متر و ۱۳ سانت قد و همسرش کیشا با یک متر و ۹۸ سانتیمتر بلند ترین زوج جهان محسوب می شوند.

ویلکو اصلا هلندی بوده و بلوند است، در حالی که کیشا سیاه پوست است.آنها دو بچه دارند: لوکاس ۴ ساله که مانند ۷ ساله ها می ماند و اوای ۲ ساله که مانند سه ساله ها قد کشیده است.

قبلا تصور می شد این زوج بلند قدترین زوج اهل ساسکس انگلیس هستند اما اینک با ثبت نامشان در گینس بعنوان بلند قد ترین زوج جهان شناخته می شوند. البته آنها رقبای سرسختی هم دارند. مانند زوج هندی بنام شاراد و سانجوت کولکارنی که ادعا کرده اند به ترتیب ۲ متر و ۱۹ سانتیمتر و ۱ متر و ۹۵ سانتیمتر قد دارند.

اما گینس با آگهی اینترنتی از همگان خواست تا اگر زوج قد بلندی را می شناسند، معرفی نمایند که رسما ویلکو و کیشا بلندقد ترین شناخته شدند. آندو جمیعا ۴ متر و ۱۱ سانت قد دارند که از همه بیشتر است.
     
  
مرد

 
ویکتور لوستیگ (Victor Lustig)

سلطان کلاهبرداران تاریخ، مردی که برج ایفل را فروخت، مسلط به پنج زبان زنده‌ دنیا، صاحب ۴۵ اسم مستعار با سابقه بیش از ۵۰ بار بازداشت آن هم فقط در کشور آمریکا، مردی که می‌توانست زیرک‌ترین قربانیانش را نیز گول بزند، در سال ۱۸۹۰ در بوهمیا (کشور کنونی چک) در یک خانواده متوسط به دنیا آمد و در سال ۱۹۶۰ به آمریکا رفت.
سالی که بازار سهام به شدت رشد می‌کرد و به نظر می‌رسید که همه روز ‌به ‌روز پولدار‌تر می‌شوند و لوستیگ آنجا بود که از این موضوع سود برد.
در سال ۱۹۲۵ و پس از انجام چندین فقره کلاهبرداری بی‌عیب ونقص و پرسود، ویکتور به فرانسه و شهر پاریس رفت و در آنجا شاهکار خود را اجرا کرد. فروختن برج ایفل!


ایده این کلاهبرداری بعد از خواندن یک مقاله کوچک در روزنامه به ذهن ویکتور رسید. در این مقاله آمده بود که برج ایفل نیاز به تعمیر اساسی دارد و هزینه این کار برای دولت کمرشکن خواهد بود.
دینگ! زنگی در سر ویکتور صدا کرد و بلافاصله دست به کار شد. ابتدا اسناد و مدارکی تهیه کرد که در آنها خود را به عنوان معاون ریاست وزارت پست و تلگراف وقت جا زد و در نامه‌هایی با سربرگ‌های جعلی، شش تاجر آهن معروف را به جلسه‌ای دولتی و محـرمانه در هتل کــرئون (Creon) که محلی شناخته شده برای قرار‌های دیپلماتیک و مهم بود، دعوت کرد.
شش تاجر سر وقت در سوئیت مجلل ویکتور حاضر بودند. ویکتور برای آنها توضیح داد که دولت در شرایط بد مالی قرارگرفته است و تأمین هزینه‌های نگه‌داری برج ایفل عملاً از توان دولت خارج است. بنابراین او از طرف دولت مأموریت دارد که در عین تألم و تأسف، برج ایفل را به فروش برساند و بهترین مشتریان به نظر دولت، تجار امین و درستکار فرانسوی هستند و از میان این تجار، شش نفر دعوت شده به جلسه مطمئن‌ترین افرادند. ویکتور تأکید کرد به دلیل احتمال مخالفت عمومی، این مسئله تا زمان قطعی شدن معامله مخفی نگه داشته خواهد شد.

چهار روز بعد خریداران پیشنهاد خود را به مأمور دولت ارائه کردند. ویکتور به دنبال بالاترین رقم نبود، ‌او از قبل قربانی خود را انتخاب کرده بود؛ مردی که نامش در کنار ویکتور در تاریخ جاودانه شد! بله: آندره پواسون؛ در بین آن شش نفر، آندره کم‌سابقه‌ترین بود و امیدوار بود که با برنده شدن در این مناقصه، یک‌شبه ره صدساله را طی کند و کلاهبردار باهوش به خوبی متوجه این موضوع شده بود. ویکتور به آندره اطلاع داد که در مناقصه برنده شده است و اسناد جهت امضا و تحویل برج در هتل آماده امضاست.

اما همان‌طور که تاجر عزیز می‌داند، زندگی مخارج بالایی دارد و او یک کارمند ساده بیش نیست و در این معامله پر سود با اعمال نفوذ خود توانسته است ایشان را برنده کند و… آندره به خوبی منظور ویکتور را فهمید! پس از پرداخت رشوه، اسناد معامله امضا شد و آندره پواسون پس از پرداخت وجه معامله، صاحب برج ایفل شد! فردای آن روز وقتی آندره و کارگرانش به جرم تخریب برج ایفل توسط پلیس بازداشت شدند، ویکتور لوسینگ کیلومترها از پاریس دور شده بود. در حالی که در یک جیبش پول فروش برج بود و در جیب دیگرش رشوه!
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
     
  
مرد

 
هان ون میگه‌رن (Han Van Meegeren)

نقاش و کپی‌کننده آثار هنری، باهوش‌ترین و زبردست‌ترین جاعل تابلوهای نقاشی، مردی که سر نازی‌های آلمانی کلاه گذاشت، مردی که اگر کلاهبردار نمی‌شد، بی‌شک یکی از مهم‌ترین نقاشان قرن بیستم بود، در سال 1889 در هلند به دنیا آمد.
از کودکی عاشق رنگ‌ها بود و در جوانی با تأثیر از نقاشی‌های دوره طلایی هلند، تابلوهای زیادی خلق کرد. اما منتقدان، آثار او را بی‌روح و تقلیدی و تکراری نامیدند و میگه‌رن سرخورده از این برخورد و برای اثبات توانایی‌هایش به منتقدان تصمیم گرفت که آثار بزرگان دوره طلایی همچون فرانس هالس (Frans Hals) و ورمیه را کپی کند. میگه‌رن با پشتکار زیاد فرمول رنگ‌های قدیمی و نحوه ساخت بوم‌های آن زمان را پیدا کرد. او کار را شروع کرد و آن‌قدر ماهرانه این کار را انجام داد که تیزبین‌ترین کارشناسان نیز از تشخیص بدلی بودن آثار ناتوان بودند و میگه‌رن با اطمینان کامل، در نقش یک دلال، تابلوهایش را به‌عنوان آثار کشف‌شده دوره طلایی به مجموعه‌داران و گالری‌ها ‌فروخت. در همین دوران بود که اروپا درگیر جنگ جهانی دوم شد.

یکی از مشتریان پر و پا قرص او، مارشال گورینگ از سران درجه اول حزب نازی آلمان بود که علاقه فراوانی به آثار نقاشان هلندی داشت و تعداد زیادی از کارهای میگه‌رن را به مجموعه خود اضافه کرد. اما زمانه بازی دیگری را در سر داشت. آلمان‌ها در جنگ شکست خوردند و میگه‌رن به جرم فروش میراث فرهنگی هلند به نازی‌ها بازداشت و در دادگاه متهم به خیانت به وطن شد که مجازاتش اعدام بود. میگه‌رن در دادگاه واقعیت را ابراز کرد، اما هیچ‌کس حرف‌هایش را باور نکرد. تابلوهای جعلی در دادگاه توسط کارشناسان مورد بازبینی قرار گرفت و همگی بر اصل بودن آنها صحه گذاشتند. هیچ‌کس باور نمی‌کرد کسی بتواند با چنین دقت و ظرافتی این آثار را جعل کند. میگه‌رن از دادگاه درخواست کرد که وسایل مورد نیازش را در اختیارش بگذارند تا در حضور همه یکی از آثار دوره طلایی جعل کند!

میگه‌رن از اتهام خیانت تبرئه شد، اما به جرم جعل آثار هنری به زندان محکوم شد و چند سال بعد درگذشت. میگه‌رن به‌عنوان یک کلاهبردار در کار خود موفق بود، اما مشتری اصلی او گورینگ از او زیرک‌تر بود. اسکناس‌هایی که گورینگ در ازای تابلوها به میگه‌رن می‌داد همگی تقلبی بودند!
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
     
  
مرد

 
فرانک ویلیام آباگ ‌نیل (Frank William Abagnale)

صاحب کلکسیونی از انواع کلاهبرداری‌ها، قاضی، خلبان، جراح و استاد دانشگاه! و کسی که زندگی‌اش دستمایه ساخت فیلم «اگه می‌تونی منو بگیر» شد، در سال ۱۹۴۸ در آمریکا به دنیا آمد. وقتی او چهارده ساله بود پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند و این ضربه روحی بزرگی برای فرانک بود. دو سال بعد از خانه فرار کرد و به نیویورک رفت و در آنجا بود که فهمید برای امرار معاش چاره‌ای به‌جز کلاهبرداری ندارد.

پس از مدت کوتاهی او به یکی از حرفه‌ای‌ترین جاعلان چک بدل شد و چنان در کار خود مهارت پیدا کرد که هیچ بانکی قادر به تشخیص جعلی بودن چک‌های او نبود. فرانک برای آن‌که بتواند بدون پرداخت پول بلیت با هواپیما سفر کند، ‌با جعل کارت‌های شناسایی و مدرک خلبانی، ‌خود را به عنوان خلبان خط هوایی پان‌امریکن جا زد و از امتیاز خلبان‌ها برای مسافرت مجانی استفاده کرد. این موضوع لو رفت، اما قبل از آن‌که دست پلیس به او برسد، به شهر جورجیا فرار کرد و با هویت جعلی تازه‌ای، به عنوان یک دکتر در یک آپارتمان ساکن شد. از قضا در همسایگی فرانک یک دکتر واقعی زندگی می‌کرد و به فرانک پیشنهاد داد تا در بیمارستان شهر، مشغول به کار شود و فرانک این پیشنهاد را پذیرفت و ۱۱ ماه به عنوان متخصص جراحی اطفال در آن بیمارستان به درمان بیماران پرداخت!

پس از آن به شهر لوئیزیانا رفت و با جعل مدرک حقوق از دانشگاه هاروارد به عنوان دادستان در دادگاه محلی لوئیزیانا استخدام شد. او پس از چندماه توسط یکی از فارغ‌التحصیلان واقعی هاروارد شناخته شد، اما قبل از آن‌که دستگیر شود، از آنجا به ایالت یوتا گریخت و با جعل مدرک دانشگاه کلمبیا، در دانشگاه بریگام در رشته جامعه‌شناسی شروع به تدریس کرد!
او سرانجام در سال ۱۹۶۹ در فرانسه دستگیر شد و زمانی که پلیس فرانسه این موضوع را اعلام کرد، ۲۶ کشور خواستار محاکمه او در کشورشان شدند! فرانک به آمریکا منتقل شد و در آنجا به ۱۲ سال زندان محکوم شد، ولی پس از گذراندن پنج سال آزاد شد.
فرانک آباگ نیل هم اکنون به‌عنوان کارشناس خبره جعل اسناد و چک با پلیس آمریکا همکاری می‌کند و با تأسیس شرکت آباگ‌نیل و شرکا به بانک‌ها نیز مشاوره می‌دهد!
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
     
  
مرد

 
حسین ک.( Hoseyn.k)

کلاهبردار وطنی، مردی که کاخ دادگستری را فروخت، حدود 70 سال پیش در شهریار متولد شد. ح.ک مردی بی‌سواد ولی باهوش بود و بی‌تردید اگر تحصیلات مناسبی داشت، به یکی از بزرگان ادب و علم کشور بدل می‌شد. اما او از جوانی به راهی غیر از آن کشیده شد. حسین.ک با کلاهبرداری‌های کوچک روزگار می‌گذراند، اما این کارها برای مردی با هوش او کارهایی کوچک محسوب می‌شدند. تا این‌که یک روز طعمه بزرگ‌ترین کلاهبرداری خود را در جلوی در سفارت انگلیس شکار کرد؛ دو توریست آمریکایی که به دنبال خرید یک هتل در ایران بودند.

ح.ک آنها را به دفترش که در خیابان گیشا بود دعوت کرد و در آنجا به آنها پیشنهاد خرید یک ساختمان بزرگ و مجلل را به قیمت بسیار مناسب داد. این ساختمان، کاخ دادگستری بود که در خیابان خیام قرار داشت و هنوز هم به عنوان ساختمان دادگستری از آن استفاده می‌شود. قرار بازدید از کاخ برای فردای آن روز گذاشته شد و ح.ک همان روز عصر به آنجا رفت و با تطمیع اتاقدار وزیر وقت دادگستری، دفتر کار وزیر را برای مدت یک‌ساعت اجاره کرد.

فردای آن روز قبل از آمدن مشتری‌ها، 200 جفت دمپایی پلاستیکی تهیه کرد و جلوی در اتاق‌های کاخ که یک ساختمان اداری محسوب می‌شد و در آن ساعت خالی بود، گذاشت. به اتاق وزیر رفت و منتظر شکارهایش شد. آمریکایی‌ها سروقت آمدند و ح.ک به عنوان صاحب آن عمارت، تمام ساختمان را به آنها نشان داد و وقتی مشتری‌ها درخواست دیدن داخل اتاق‌ها را داشتند،‌ به بهانه بودن مسافران و با نشان دادن دمپایی‌ها، آنها را منصرف می‌کرد.
مشتریان ساختمان را پسندیدند و به پول رایج آن زمان 500 هزار تومان به ح.ک پرداخت کردند و خوشحال از این معامله پرسود، برای تحویل ساختمان 10 روز دیگر مراجعه کردند.

اما همانجا بود که فهمیدند چه کلاه بزرگی بر سرشان رفته است. ح.ک همان روز معامله، به مصر فرار کرد و بعد از چند ماه زندگی در آنجا، به ایران بازگشت. اما در ایران بازداشت و به زندان محکوم شد و چند سال بعد از وقوع انقلاب اسلامی فوت کرد. ح.ک یک کلاهبردار ذاتی بود،‌حتی در زندان! او تلویزیون زندان را به یکی از زندانیان به قیمت 100 تومان فروخت و وقتی آن زندانی بعد از آزادی تلویزیون را زیر بغل زد و می‌خواست آن را با خود ببرد، فهمیده بود که چه کلاهی بر سرش رفته و مضحکه بقیه شده است!

--------------------------------------------------------------------------------
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
     
  

 
با پيگيري بزرگ‌ترين پرونده كلاهبرداري تاريخ قضايي ايران ، تلاش پليس آگاهي ناجا و پليس بين‌الملل براي بازگرداندن سركرده اين باند بزرگ از كشور يونان آغاز شده است. بار ديگر پس از 3 سال پيگيري و تحقيق از سوي پليس آگاهي، وزارت اطلاعات، پليس بين‌الملل و مسوولان وزارت امور خارجه كشورمان، تلاش‌هاي گسترده‌اي براي بازگرداندن يك مجرم سابقه‌دار كه با همدستي 15 نفراز اعضاي اصلي و نزديك به 400 نفر ديگر از كساني كه با وي در ارتكاب اعمال مجرمانه مشاركت مي‌كردند، آغاز شد.
سرهنگ اميدي، معاون مبارزه با جرايم خاص و رايانه‌اي پليس آگاهي كشور با اشاره به اين موضوع به «‌جام‌جم» گفت: پرونده مربوط به اعضاي باند بزرگ كلاهبرداري كشور كه در تاريخ قضايي ايران بي‌سابقه است از ابتداي سال 84 و به دنبال شكايت‌هاي مردمي در اهواز به پليس آگاهي ارجاع و مشخص شد عده‌اي باتبليغات گسترده و با وعده‌هاي دروغين پرداخت سود 40 تا 60 درصد در قالب پول نقد، لوازم خانگي و... اقدام به جذب پول‌هاي مردم كرده و سپس به يكباره با تعطيلي محل كار خود متواري شده‌اند.آغاز تحقيقات‌معاون مبارزه با جرايم خاص و رايانه‌اي پليس آگاهي تصريح كرد: به دنبال اين شكايت‌ها موضوع به صورت ويژه در دستور كار ماموران قرار گرفت و در مرحله‌ ابتدايي از تحقيقات معلوم شد، سركرده اين باند بزرگ كلاهبرداري فردي به نام علي عياشي است كه پس از تبليغات گسترده اقدام به فريب مردم كرده و با جذب پول‌هاي مردم، ابتدا با سرمايه اوليه‌اي كه در اختيار داشتند، سودهاي قابل توجهي را به عده‌اي از افراد به صورت محدود پرداخت كرده‌اند كه اين موضوع موجب شده است تا افراد زيادي در دام آنها گرفتار شده و در زمان كوتاهي بر تعداد سپرده‌گذاران و سپرده‌بگيران اضافه شود به طوري كه دامنه فعاليت آنها گسترش پيدا كرده و شبكه وسيعي از افراد به عنوان نفرات اصلي و نمايندگان آنها در شهرهاي مختلف استان خوزستان سپرده‌هاي مردم را بدون هيچ‌گونه تضمين و تنها در مقابل يك رسيد بي‌ارزش تحويل مي‌گرفتند تا در آينده به آنان سود پرداخت كنند.170 هزار شاكي‌سرهنگ اميدي افزود: ادامه تحقيقات مشخص كرد پس از گذشت چند ماه كه پرداخت سودها به تعويق افتاد، مردم با مراجعه به محل اين شركت متوجه شدند محل تعطيل و كاركنان آن به نقطه نامعلومي متواري شده‌اند.اميدي اضافه كرد: با بررسي نحوه فعاليت شركت نيز مشخص شد در پشت‌پرده هيچ نوع فعاليت اقتصادي وجود ندارد و پول‌هاي پرداخت شده در قالب سود به برخي از سرمايه‌گذارها، در اصل پول‌هاي متعلق به افراد جديد است كه به عنوان سود به افراد قديمي پرداخت مي‌شود.معاون مبارزه با جرايم جنايي بيان كرد: به فاصله كمي از ارسال پرونده به پليس آگاهي، بيش از 170 هزار نفر از مالباختگان كه قرباني فريب و شيادي اعضاي اين باند شده بودند، شكايت‌هاي خود را مطرح كردند.
من عاشق سینه بزرگم
     
  
صفحه  صفحه 4 از 45:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  42  43  44  45  پسین » 
گفتگوی آزاد

Interesting News | اخبار جالب

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA