انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
Homosexuals - همجنسگرایان
  
صفحه  صفحه 2 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین »

bisexuality & pansexualiy | دوجنس‌گرایی و همه جنس گرایی



 
آشکارسازی به عنوان یک دوجنسگرا


واقعیت اینست که ممکن است آشکارسازی به عنوان دوجنسگرا یک گام بزرگ به نظر برسد، اما باید دانست این کار می تواند باعث شود که بسیاری از افراد با شما احساس راحتی بکنند و احساس نکنند که دارید چیزی را پنهان می کنید. پیشنهاد می‌کنیم قبل از هرچیز به پیش‌داوری‌ها و سوالات رایجی که در مورد دوجنس‌گرایی وجود دارد کاملاً تسلط داشته باشید تا بتوانید در هر موقعیتی از دوجنس‌گرایی به عنوان گرایش جنسی مستقل دفاع کنید. اگر خود را همه‌جنس‌گرا می‌دانید، یادتان باشد باید در مورد طیف جنس و جنسیت‌ها و حتی سیالیت گرایش جنسی به مخاطبان خود توضیح دقیق بدهید تا گیج نشوند.

  • اما اصلاً آیا باید آشکارسازی کنید؟
  • اگر تصمیم گرفتید که این کار را بکنید برای چه کسانی باید آشکارسازی کنید و چگونه؟

اولین و شاید تنها فردی که شما مجبورید برایش آشکارسازی کنید، خودتان هستید.

آیا دوجنسگرا هستید؟ آشکارسازی برای خودتان می توانند بسیار روشنگرانه باشد – صادق بودن و پنهان نکردن این‌که چه کسی هستید و به چه افرادی گرایش جنسی دارید، می تواند مثل این باشد که باری از روی دوشتان برداشته شده است. به خودتان وقت کافی بدهید تا بفهمید چه احساسی دارید و چه چیزی برایتان مناسب است. عجله ای نیست!


روایت تجربه زیسته یک دوجنسگرا را بخوانید :

"وقتی که نوجوان بودم برای والدین و خواهر بزرگترم آشکارسازی کردم، آنها به من گفتند که پیش از این‌که من به آنها بگویم، می‌دانستند که من دوجنسگرا هستم. فرآیند آشکارسازی برای من یک دوره بود. افراد دورتر و آشنایانی که مرا می شناختند فکر می کردند من دگرجنسگرا هستم چرا که به تازگی از همسرم جدا شده بودم. با این وجود کسی زیاد هم از دوجنسگرا بودن من تعجب نکرد"


اگر احساس می کنید می‌خواهید آشکارسازی کنید، باید به این فرآیند زمان کافی بدهید. مجبور نیستید که بلافاصله آشکارسازی کنید! زمان و مکان آشکارسازی‌تان و حتی لزوم آنرا خود شما تعیین می‌کنید. آشکارسازی نکردن، دروغگویی نیست، شما تنها در مورد بخشی از وجودتان که از نظر علمی و اخلاقی ایرادی ندارد، آشکارا صحبت نمی‌کنید. برخی افراد بعد از شنیدن تجربیات دوجنسگرایان دیگر، و دست‌یافتن به نوعی احساس همذات‌پنداری، راحت تر می توانند آشکارسازی کنند.

نحوه مطرح کردن هم اهمیت دارد. مثلاً آغاز گفتگو با "موضوع مهمی هست که می خواهم به شما بگویم! بهتر است بنشینید" ممکن است باعث شود که دوجنسگرا بودن شما موضوعی نگران کننده تلقی شود و ذهن شنوند‌گان را به سمت نادرستی هدایت کند. توصیه ما این است که طوری رفتار نکنید که گرایش جنسی تان به صورت نوعی افشاگری یا اعتراف در مورد یک موضوع ناگوار و ناخوشایند جلوه کند. در عوض وقتی طرف مقابل‌تان سرحال است و آرامش دارد با حالتی غیرجدی به این موضوع اشاره کنید یا سر صحبت را با شوخی باز کنید.

برخی از افراد درک نمی کنند که دلیل این‌که می خواهید این موضوع را به آن ها توضیح بدهید، چیست یا ممکن است ترجیح بدهند که به صورت مستقیم درباره سکسوالیته صحبت نکنند یا آن‌را نشنوند. شاید بهتر باشد به جای اینکه یک نفس عمیق بکشید و بلافاصله بگویید دوجنسگرا هستید، تعریف کنید که مطلبی درباره دوجنسگرایی خوانده اید یا فیلمی در اینباره دیده اید یا درباره دوجنسگرا بودن یک شخصیت معروف صحبت کنید.

یادتان باشد باید برای سئوالات عجیب و غریب آماده باشید و سعی کنید این سئوالات را ساده و کوتاه پاسخ دهید. خودتان را جای آن ها بگذارید! ممکن است در ابتدا غافلگیر شوند و به خاطر اینکه شوکه شده اند، زیاد هم حامی شما به نظر نرسند. ممکن است تفاوت همجنسگرایی و دوجنسگرایی را نداند یا مثلاً "بپرسند بالاخره نمی خواهی یک روز ازدواج کنی؟" ناراحت نشوید ولی این سئوالات را جدی بگیرید. پرسیدن این سئوالات ناشی از این است که با شما احساس صمیمت کرده اند و می‌خواهند شما را همان‌گونه که هستید بشناسند.

به یاد داشته باشید که به آن ها اطمینان دهید که درباره این موضوع مطمئن هستید و این تغییری نیست که تصمیم گرفته باشید یکباره در زندگی تان ایجاد کنید. شما هنوز همان کسی هستید که همیشه می شناسند، فقط درباره بخشی از زندگی تان با آن ها راحت تر شده‌اید. وقتی برای کسی آشکارسازی می کنید در واقع دارید به او می گویید که به او اطمینان دارید و می خواهید با او صادق تر باشید.


تجربه زیسته یک دوجنسگرا :

"من در طول یک ماه مجبور شدم چندین بار آشکارسازی کنم. برخی فکر می کنند که دوجنسگرایان در دسته رنگین‌کمانی‌ها یا دگرباشان جنسی نیستند. برخی دیگر فکر می کنند که من باید به لطیفه های همجنسگرا/دوجنسگرا/تراجنسی هراس شان بخندم، یا حتی بدتر باید با رفتار نادرست و تبعیض‌آمیزشان نسبت به دگرباشان جنسی همراهی کنم".


احتمالاً مجبور نیستید که برای همه آشکارسازی کنید. بسیاری از دوجنسگرایان به همه افراد فامیل یا همکارانشان درباره گرایش جنسی شان اطلاع نمی دهند. این که برای چه کسی آشکارسازی می کنید، به خودتان مربوط است. اگر می خواهید برای کسی آشکارسازی کنید که به او وابستگی مالی دارید، مثلاً والدین یا رئیس تان و فکر می کنید که ممکن است دگرباش‌ستیز باشد، شاید لازم باشد درباره اینکه چگونه می خواهید آشکارسازی کنید و آیا اصلاً لازم است که این کار را بکنید یا نه خیلی خوب فکر کنید.

تجربه زیسته یک دوجنسگرا :

"من هنوز مدرسه می‌رفتم که درباره دوجنسگرا بودنم صحبت کردم. به من گفتند وقتی درباره شریک جنسی هم جنسم صحبت می‌کنم دارم درباره سکسوالیته ام صحبت می‌کنم و اصلاً نباید در این باره حرف بزنم. بعد از آن، درباره شریک جنسی ام بدون اشاره به جنسیت او صحبت کردم. برخی متوجه می شوند که شریک جنسی ام هم‌جنس ام است و برخی دیگر نه، اما من دیگر مستقیم درباره دوجنسگرایی و جنسیت پارتنرم صحبت نمی کنم".


بعضی‌ها زمان بیشتری برای آشکارسازی نیاز دارند اما این صبوری و پیگیری ممکن است باعث شود که نتیجه بهتری بگیرند. سعی کنید از آشکارسازی برای دوستان و افراد خانواده ای شروع کنید که فکر می کنید ممکن است واکنش همدلانه تری نشان بدهند.

آیا آشکارسازی به عنوان یک دوجنسگرا با آشکارسازی به عنوان یک هم‌جنسگرا متفاوت است؟

ممکن است برخی افراد این پیش فرض را داشته باشند که شما همجنسگرا هستید. پس بهتر است خودتان را آماده کنید که تفاوت هم‌جنسگرایی و دوجنس‌گرایی را توضیح دهید. برخی از دوجنسگرایان ممکن است ابتدا به عنوان همجنسگرا آشکارسازی کنند اما پس از مدتی احساس کنند که در واقع به هر دوجنس گرایش دارند و این بار به عنوان دوجنسگرا آشکارسازی کنند.

بهتر است بگوییم اگر با گرایش جنسی تان راحت باشید و آن را به عنوان یک مشکل و دردسر نبینید، نیازی هم نخواهید داشت که برای برخی از افراد آشکارسازی کنید، آن ها خودشان از این طرف و آن طرف درباره سکسوالیته شما می‌شنوند. ممکن است شما آن کسی باشید که دیگران برایش آشکارسازی می کنند چون احساس می کنند شما از آن ها حمایت می کنید.


تجربه زیسته یک دوجنسگرا :

"وقتی دانشجو بودم در بین دوستانم یک نفر بود که از بقیه کم سن و سال تر بود و فقط ۱۸ سال داشت. یک بار وقتی در یک مهمانی بودیم به من گفت که دوجنسگراست و در مدرسه مورد آزار قرار گرفته و از اینکه درباره این موضوع با دیگران صحبت کند، وحشت دارد اما تصمیم گرفته بود که با من صحبت کند چون می دانسته که من هم دوجنسگرا هستم. خیلی حس خوبی بود که او توانسته بود به من اعتماد کند".


در واقع تنها کسی که می تواند تصمیم بگیرد که برایتان مناسب که آشکارسازی کنید یا نه و به چه صورتی باید این کار را بکنید خودتان هستید.

موفق باشید!


سوده راد (فعال برابری جنسیتی)
     
  

 
اقلیت در اقلیت


رنگین کمان شش‌رنگ را حالا خیلی‌ها می‌شناسند. این همنشینی شش رنگ سال‌ها است که به عنوان نماد «دگرباشان جنسی» استفاده می‌شود و نشانه‌ای از احترام به تنوع و تکثر گرایش‌های جنسی است. به همین دلیل، خیلی‌ها این جامعه را «رنگین‌کمانی‌ها» می‌خوانند. این پرچم مبارزه با تبعیض علیه آن‌هایی است که «دگرجنس‌گرا» نیستند، یا خود را «زن» یا «مرد» تلقی نمی‌کنند، یا جنسیت خود را خلاف تلقی از ظاهر خود معرفی می‎کنند. با این حال، تبعیض بر اساس گرایش جنسی نه تنها از سوی دگرجنس‌گرایان نسبت به افراد غیردگرجنس‌گرا (همجنس‌گرایان، دوجنس‌گرایان، تراجنسی‌ها، تراجنسیتی‌ها، دوجنسی‌ها، کوئیرها و ...) اعمال می‌شود، بلکه حتا در بین خود رنگین‌کمانی‌ها هم نیز رواج دارد.

در سال‌های اخیر، گروه‌های زیادی در دفاع از حقوق اعضای جامعه‌ی رنگین‌کمانی‌ها در کشورهای مختلف فعال شده‌اند و نشریات زیادی نیز در این زمینه منتشر شده‌اند. بسیاری از این گروه‌ها و نشریات اعلام می‌کنند که، به طور کلی مدافع حقوق همه‌ی رنگین‌کمانی‌ها یا «ال‌جی‌بی‌تی» (لزبین‎‌‎‌ها، گی‌ها، بای‌سکشوال‌ها، و ترنس‌سکشوال‌ها) هستند، اما در عمل بسیاری از این گروه‌ها و رسانه‌ها بیشتر به مسائل همجنس‌گرایان و در بسیاری از موارد همجنس‌گرایان مرد می‌پردازند. در رسانه‌ها، به طور مداوم دوگانه‌های مختلف بازتولید می‌شود؛ مثلاً این که همه‌ی افراد، اعم از مرد و زن، دگرجنس‌گرا یا همجنس‌گرا و در رابطه‌ی جنسی فاعل و یا مفعول هستند، در حالی که جنس، جنسیت، گرایش جنسی، و هویت جنسی افراد بسیار پیچیده‌تر از این‌ها است. در عمل، طیف گسترده‌ای از جنس‌ها، جنسیت‌ها، گرایش‌های جنسی، و هویت‌های جنسی و جنسیتی وجود دارد و ممکن است تعریف یک فرد از خودش در طول زندگی تغییر کند. در حالی که جنس به جنبه‌های فیزیولوژیکی مربوط می‌شود که بر مبنای آن زن و مرد از یک‌دیگر متمایز می‌شوند (مانند آلت جنسی زنانه و آلت جنسی مردانه)، جنسیت خصوصیات اجتماعی است که جامعه به زن و مرد نسبت می‌دهد (مثلاً زنان احساساتی و مردان خشن تلقی می‌شوند)، و بنابراین در جوامع مختلف و همچنین در دوره‌های زمانی مختلف متفاوت است.

دوجنسی‌ها یا میان‌جنسی‌ها، از ابتدای تولد، به لحاظ فیزیولوژیک در تقسیم‌بندی دوگانه‌ی زن و مرد نمی‌گنجند. تا چند سال پیش، آن‌ها بیمار تلقی و جراحی می‌شدند. امروزه در برخی کشورها حقوق این افراد به عنوان جنس سوم یا جنس دیگر به رسمیت شناخته می‌شود و این افراد ناچار به جراحی نیستند. تراجنسی‌ها در درون خودشان را متفاوت از برچسب جنسی یا جنسیتی که جامعه به عنوان زن یا مرد به آن‌ها می‌زند احساس می‌کنند؛ یعنی اگرچه با اندام جنسی زنانه متولد شده‌اند خودشان را مرد می‌دانند، و برعکس. برخی از تراجنسی‌ها با عمل جراحی و هورمون‌درمانی بدن‌شان را با هویت جنسی درونی‌شان هماهنگ می‌کنند.

تراجنسیتی‌ها و کوئیرها دوگانه‌ی زن / مرد را به چالش می‌کشند و خودشان را در هیچ‌یک از این دو هویت تعریف نمی‌کنند. برای نمونه،
در زبان‌هایی که ضمیر جداگانه برای زن و مرد استفاده می‌شود، مثل انگلیسی، برخی از تراجنسیتی‌ها و کوئیرها ضمیرهای جنسی خنثا پیشنهاد کرده‌اند و از افراد می‌خواهند که با این ضمیرهای خنثا با آن‌ها یا درباره‌ی آن‌ها صحبت کنند. دوجنس‌گراها در دوره‌های مختلف زندگی یا همزمان علاقه به برقراری رابطه‌ی جنسی با افرادی از هردو جنس دارند٬ و برای همه‌جنس‌گراها اصلاً جنس طرف مقابل اهمیتی ندارد.

برخی از همجنس‌گرایان دوجنس‌گرایی را به عنوان یک گرایش مستقل نمی‌پذیرند، و تلاش می‌کنند خودشان را از دو‌جنس‌گرایان، همه‌جنس‌گرایان، و کوئیرها متمایز کنند. آن‌ها ادعا می‌کنند که، افرادی که هم با جنس مخالف و هم با همجنس‌شان رابطه دارند هوس‎ران و به دنبال سوءاستفاده از همجنس‎گرایان هستند، نمی‌توانند به شریک جنسی‌شان وفادار بمانند، و غیرقابل‎اعتماد اند. گروهی نیز معتقد اند، افرادی که ادعا می‌کنند به هردو جنس علاقه دارند در واقع همجنس‎گرا هستند، اما شجاعت پذیرش گرایش جنسی‌شان و فشارهای اجتماعی جامعه را ندارند. برخی هم این گرایش جنسی را یک مرحله‎ی انتقالی می‌دانند که در آن فرد سردرگم است، و در نهایت راه خودش را پیدا خواهد کرد و تنها به یکی از دو جنس گرایش خواهد یافت. برخی همجنس‌گرایان ادعا می‌کنند، افرادی که به هردو جنس گرایش جنسی دارند در جامعه زیر فشار کمتری قرار دارند، راحت‌تر می‌توانند گرایش جنسی‌شان را مخفی کنند، و بر اساس معیارهای مسلط جامعه‌ی دگرجنس‌گرا زندگی کنند، و به همین دلیل نمی‌توانند مشکلات همجنس‌گرایان را درک کنند.

این در حالی است که، برخی تحقیقات که دیدگاه دگرجنس‌گرایان به همجنس‌گرایان و دوجنس‌گرایان را بررسی کرده اند٬ به این نتیجه رسیده‌اند که نگاه دگرجنس‌گرایان به دوجنس‌گرایان منفی‌تر از نگاه آن‌ها به همجنس‌گرایان است. در این تحقیقات از روش‌های معمول برای سنجش نگرش منفی‌ افراد نسبت به دگرباشان و دگرباشی جنسی استفاده می‌شود. مثلاً پرسیده شده: آیا فرد حاضر است در همسایگی کسانی که این گرایش‌های جنسی را دارند زندگی کند؟ یا آیا افرادی با این گرایش‌های جنسی باید اجازه داشته باشند در مشاغل مرتبط با کودکان کار کنند؟

پاسخ‌دهندگان به این تحقیقات منفی‌ترین نگرش را به دوجنس‌گرایان مرد و بعد از آن به همجنس‌گرایان مرد داشته‌اند. این نگرش منفی در بین مردان پاسخ‌گو رواج بیشتری داشته است. علت این امر می‌تواند نگاه جنسی لذت‌جویانه مردان به رابطه‌ی دو زن باشد.




در برخی کشورهای غربی، همجنس‌گرایان تا سال‌ها دوجنس‌گرایان و تراجنسی‌ها و تراجنسیتی‌ها را در راه‌پیمایی سالیانه‌ی «پراید» در جمع خود نمی‌پذیرفتند و نام این گروه‌ها به صورت رسمی در برنامه‌ها اعلام نمی‌شد. در این دوره، گروه‌های دوجنس‌گرا و تراجنسی‌ و تراجنسیتی‌ به عنوان گروه‌های به حاشیه رانده با هم متحد شده بودند. با وجود این، برخی معتقد اند دوجنس‌گرایی به عنوان یک گرایش جنسی، برخلاف همه‌جنس‌گرایی و کوئیر، دوگانه‌ی مرد / زن را بازتولید می‌کند و بنابراین تراجنسیتی‌ستیز است.

گروهی از تراجنسی‌ها، در تلاش برای اثبات حق تغییر جنسیت خود، کلیشه‌های جنسیتی جامعه درباره‌ی رفتار مقبول زنانه و مردانه را می‌پذیرند و بازتولید می‌کنند. برای نمونه، آن‌ها ادعا می‌کنند که علاقه‌شان به بازی با اسباب‌بازی‌های خاص یا مدل و رنگ خاصی از مو و لباس از دوران کودکی، نشان‌دهنده‌ی آن است که جسم‌شان با جنسیت درونی‌شان سازگار نیست و باید با جراحی تغییر جنسیت این سازگاری را ایجاد کنند. این استدلال در واقع بازتولید کلیشه‌هایی از این دست است که پسرها ذاتاً به رنگ صورتی علاقه ندارند، یا دختران به طور طبیعی از بازی با ماشین خوش‌شان نمی‌آید. گاهی این تبعیضات تنها فرهنگی نیست بلکه منشأ قانونی هم دارد. مثلاً در ایران امکان تغییر جنسیت قانونی وجود دارد، اما رابطه با همجنس جرم تلقی می‌شود. این امر انگیزه بیشتری به تراجنسی‌ها می‌دهد که از افرادی که با همجنس‌شان رابطه دارند، به خصوص در فضاهای دولتی و قضایی مانند مدرسه، پاسگاه پلیس، یا دادگاه اعلام برائت کنند.

تبعیض در میان رنگین‌کمانی‌ها می‌تواند بر مبنای معیارهای مسلط جامعه مانند وضعیت رابطه‌ی جنسی فرد هم اعمال شود٬ مثلاً تبعیض علیه افرادی که چند شریک جنسی دارند، رابطه آزاد یا رابطه‌های یک‌شبه دارند، زوج‌های همجنسی که با وجود امکان ازدواج قانونی در کشور خودشان یا کشورهای دیگر ازدواج نکرده‌اند، زوج‌هایی که نمی‌خواهند بچه‌دار شوند یا فرزندخوانده داشته باشند. گاهی نحوه‌ی لباس پوشیدن فرد نیز می‌تواند موجب ارزیابی منفی دیگران شود. مثلاً فرد دگرباشی که پوشش و آرایشی دارد که با معیارهای مسلط جامعه هماهنگ نیست، وقتی مورد خشونت جامعه‌ی دگرجنس‌گرا قرار می‌گیرد، از سوی دگرباشان جنسی‌ای که پوشش محافظه‌کارانه‌تری دارد متهم می‌شود که مقصر خودش بوده است و نباید به نحوی لباس بپوشد که دیگران از لباس پوشیدن او متوجه دگرجنس‌گرا نبودن‌اش شوند.


رابطه قدرت همیشه چندگانه و پیچیده است و نمی‌توان تنها با تأکید بر یک جنبه از نابرابری اجتماعی آن را ساده سازی کرد. همیشه در داخل هر قشر و گروه اجتماعی رابطه‌ی قدرت وجود دارد. مثلاْ با وجود آن که هنوز بسیاری از فعالان زن مشکلات همه‌ی زنان را یکسان می‌دانند و از خواهری صحبت می‌کنند، رابطه‌ی قدرت تنها میان مردان و زنان وجود ندارد و زنان نیز می‌توانند عامل سرکوب سیستماتیک علیه یک‌دیگر باشند. همان طور که بسیاری از زنان علاوه بر ستم جنسی، ستم طبقاتی، نژادی و قومی، گرایش‌ جنسی، سنی، مهاجرت، وضعیت سلامت را هم تجربه می‌کنند، و بنابراین تجربه‌شان از زنان مرکزنشین طبقه‌ی متوسط متفاوت است، وضعیت دگرباشان جنسی نیز با یک‌دیگر متفاوت است. علاوه بر آن که افراد جامعه‌ی دگرباشان جنسی ممکن است، چنان که گفته شد، یک‌دیگر را به دلیل جنس، جنسیت، گرایش جنسی، و هویت جنسی مورد تبعیض قرار دهند، این تبعیض می‌تواند ناشی از سایر نابرابری‌های اجتماعی مثل طبقه، نژاد و قومیت، سن، مهاجرت، یا وضعیت سلامت باشد. همان تبعیضاتی که در بین دگرجنس‌گرایان رواج دارد، می‌تواند در بین دگرباشان جنسی نیز تکرار شود و اقلیتی در اقلیت دیگر بسازد.


بازنشر از ویژه‌نامه تابلوی رنگین‌کمانی __ زینب پیغمبرزاده
     
  

 
آیا تنها دو جنس زن و مرد داریم؟
زن٬ مرد، و دیگر جنسیت‌ها! گزینه‌ی سوم هنوز به گوش بسیاری از مردم دنیا ناآشنا است. برای اغلب افراد٬ اندام‌های جنسی بدن تنها می‌توانند نمایان‌گر دو جنس زن و مرد باشند، و اگر چنین تشخیصی امکان‌پذیر نباشد٬ یا رفتار فرد با هنجارهای منسوب به جنسیت‌اش هماهنگی نداشته باشد (از جهت گرایش جنسی و هنجارهای اجتماعی رفتاری)٬ فرد دچار نقص و مشکل محسوب می‌شود و باید به شیوه‌های مختلف خود را وارد یکی از این دو دسته کند. گزینه‌هایی که پیش روی چنین فردی گذاشته می‌شود شامل عمل جراحی و هورمون‌درمانی٬ تغییر نحوه‌ی پوشش و آرایش مو و چهره٬ تغییر رفتار و گفتار و تعاملات اجتماعی٬ تغییر علایق و سلایق شخصی٬ و انتخاب شریک جنسی متناسب با هنجارهای دگرجنس‌گرایی است.

هرقدر در جامعه‌ای مدارا و پذیرش سبک‌های مختلف زندگی و سکسوالیته‌ی افراد کمتر باشد و مرزهای دو اقلیم زن و مرد از هم مجزاتر باشند٬ تنوع و گونه‌گونی کمتری در افراد آن جامعه دیده می‌شود، و افراد هر اقلیم به هم شبیه‌تر شده و از دیگری دورتر می‌شوند؛ هرگونه تشابه و تناظری با دیده‌ی تحقیر و تمسخر نگریسته شده و نیازمند اصلاح و برگشت به حالت «نرمال» محسوب می‌شود.




اما در واقع٬ چه جنسیت و چه گرایش جنسی٬ و در مجموع سکسوالیته‌ی افراد، طیف گسترده‌ای را شامل می‌شود؛ یعنی ابعاد مختلف هویت جنسی و جنسیتی یک فرد لزوماً و تماماً با هنجارهای دگرجنس‌گرامحور (که تمام مناسبات جنسیت‌ها را مبتنی بر دوگانگی محض زن و مرد٬ و نرمال دانستن رابطه‌ی دگرجنس‌گرایانه‌ی زن و مرد می‌داند و جز آن را مردود اعلام می کند) و دوگانه‌محور (دوگانه‌ی زن / مرد و عدم اعتقاد به وجود جنسیت‌های دیگر) مطابقت ندارد.یک فرد می‌تواند دارای اندام مردانه ولی هویت جنسیتی زنانه باشد، یک زن ممکن است در عین داشتن تمام ویژگی‌های بیولوژیکی به اصطلاح «زنانه» علاقه به پوشش یا رفتار به اصطلاح «مردانه» داشته باشد٬ زنی ممکن است به جنس زن گرایش جنسی داشته باشد یا به جنس مرد٬ مردی ممکن است اندام مردانه داشته باشد و به جنس مخالف گرایش جنسی داشته باشد اما تمایل به پوشیدن لباس جنس مخالف خود داشته باشد، و ده‎ها و صدها ترکیب دیگر که از فردی به فرد دیگر متفاوت است و در دسته‎بندی دوگانه نمی‌گنجد.
افراد تراجنسی گاه اذعان می‌کنند که در بدنی اشتباهی اسیر اند و تلقی‌ای که از خودشان دارند با آن‌چه اصطلاحاً «در آینه» می‎بینند همخوانی ندارد.

افراد تراجنسی گاه اذعان می‌کنند که در بدنی اشتباهی اسیر اند و تلقی‌ای که از خودشان دارند با آن‌چه اصطلاحاً «در آینه» می‎بینند همخوانی ندارد. این افراد گاه تمایل پیدا می‎کنند با دست‎کاری‎های هورمونی و جراحی٬ تا جایی که مقدور است به تصویر بدن دل‌خواه خود نزدیک شوند. باید دقت داشت که، در مورد تراجنسی‌ها، این گرایش جنسی نیست که آن‌ها را به سوی تغییر فیزیک بدن خود سوق می‌دهد بلکه احساس تضادی درونی است که با تغییر ظاهر بیرونی قرار است برطرف شود. در واقع، همجنس‌گرا بودن یک فرد دلیلی برای تغییر جنسیت او نیست٬ چرا که جنسیت و گرایش جنسی دو مقوله‌ی متفاوت هستند. افراد پس از تغییر جنسیت نیز می‌توانند همجنس‌گرا باشند٬ گرچه این امر ممکن است با توجه به هنجارهای دگرجنس‌گرامحور جامعه عجیب و غیر قابل پذیرش به نظر برسد.

گرایش جنسی نیز انواع گوناگونی را در بر می‎گیرد٬ از دگرجنس‎گرایی صددرصدی تا همجنس‎گرایی صددرصدی٬ دوجنس‎گرایی٬ همه‎جنس‎گرایی، و غیره.

جامعه‎پذیری دگرجنس‎گرامحور٬ شدت و درجه‎ی این دگرجنس‎گرامحوری٬ تأثیر مستقیمی روی زمان و نحوه‌ی آشکارسازی گرایش جنسی افراد دارد؛ یعنی هرچه تابوی همجنس‌گرایی شدیدتر باشد و تبعات خروج از جعبه‌ی دگرجنس‌گرایی و ورود به جعبه‌ی همجنس‌گرایی سنگین‌تر و پرخطرتر باشد٬ افراد کمتر و دیرتر گرایش جنسی خود را آشکار می‌کنند. بسیاری از همجنس‌گرایان و افراد مایل به دیگر گرایش‌های جنسی هرگز آشکارسازی نمی‌کنند و حتا مطابق با هنجارهای جامعه‌ی دگرجنس‌گرا زندگی٬ ازدواج، و رفتار می‌کنند.




یک فرد می‌تواند در بخشی از زندگی خود دگرجنس‌گرا بوده باشد و با آشکارسازی همجنس‌گرا شود٬ و این با دوجنس‌گرایی و همه‌جنس‌گرایی متفاوت است. دوجنس‌گرایی و همه‌جنس‌گرایی یعنی که فرد به جنسیت‌های مختلف گرایش جنسی دارد، نه به این دلیل که که تحت تأثیر هنجارهای دگرجنس‌گرایی قرار گرفته٬ بلکه به انتخاب خود. فرد چندجنس‌گرا در دوره‌های مختلف زندگی به جنس‌های مختلف گرایش و با آن‌ها رابطه‌ی جنسی دارد.

با این که اکثریت آماری افراد در جایی میان طیف جنسیت و یا طیف گرایش جنسی می‌ایستند٬ افراد زیادی هم هستند که در طول زندگی خود بین همجنس‌گرایی و دگرجنس‌گرایی و چندجنس‌گرایی در نوسان اند٬ یا بین هویت جنسیتی زن و مرد.


اما سکسوالیته‌ی انسان‌ها از این هم می‌تواند پیچیده‌تر باشد. جنسیت و گرایش جنسی نه تنها طیف وسیعی را شامل می‌شود٬ بلکه افراد می‌توانند روی این طیف حرکت کنند و از سویی به سوی دیگر بروند و برگردند و اصطلاحاً سیال باشند. با این که اکثریت آماری افراد در جایی میان طیف جنسیت و یا طیف گرایش جنسی می‌ایستند٬ افراد زیادی هم هستند که در طول زندگی خود بین همجنس‌گرایی و دگرجنس‌گرایی و چندجنس‌گرایی در نوسان اند٬ یا بین هویت جنسیتی زن و مرد. این بدان معنا نیست که آن‌ها در «گذار» اند یا هنوز درباره‌ی گرایش جنسی یا هویت جنسیتی خود به قطعیت نرسیده‌اند٬ بلکه این سیالیت ویژگیِ سکسوالیته‌ی آن‌ها است و نه نشانی از سرگشتگی یا ناشی از فشارهای اجتماعی دگرجنس‌گرایانه و دوگانه‌محور. آن‌ها معمولاً در هر مرحله‌ای از زندگی جنسی و جنسیتی خود با اطمینان از گرایش جنسی یا هویت جنسیتی خود حرف می‎زنند و شکی درباره‌ی آن ندارند٬ نه به عمل جراحی می‌اندیشند نه به آشکارسازی به عنوان همجنس‌گرا یا چندجنس‌گرا، چون از فردا خبر ندارند!

افرادی نیز هستند که گاه تا پایان عمر نمی‌توانند با اطمینان و قطعیت اعلام کنند که جنسیت یا گرایش جنسی‌شان چیست. بحث‌های اخیر در حوزه‌ی دگرباشی جنسی به این سو رفته است که، شاید لزومی هم نداشته باشد که افراد خود را در دسته‌بندی و قالب خاصی جای دهند، حتا اگر طیف وسیعی از انتخاب‎ها پیش روی آن‎ها باشد. تنها کافی است فشارهای اجتماعی و قواعد دست‎وپاگیر اداری برداشته شود تا این دغدغه‌ی ذهنی و عینی برطرف شود و افراد، بدون نیاز به در نظر گرفتن جنسیت و گرایش جنسی خود، سبک و شیوه‌ی زندگی خود را برگزینند.

در بسیاری از نقاط جهان، تغییرات قانونی و اصلاحات حقوقی فراوانی در حوزه‌ی سکسوالیته صورت گرفته و یا در حال انجام است که در آینده‌ای نزدیک زندگی انسان‌ها را ساده‌تر و خوش‌آیندتر می‌کند. افزوده شدن گرینه‌های جنسیتی بیشتر در فیسبوک٬ امکان گرفتن شناسنامه با جنسیت سوم٬ امکان ازدواج٬ بچه‌دار شدن، و فرزندخوانده داشتن برای زوج‌های دگرباش، و تغییراتی از این دست که نتیجه‌ی پیشرفت تکنولوژی و نیز پذیرش سکسوالیته‌های مختلف است، نویدبخش آینده‌ای روشن‌تر برای جامعه‌ی بشری است.


نسرین افضلی
     
  
↓ Advertisement ↓

 
رشد باور به سیالیت گرایش جنسی و رد تک‌جنس‌گرایی در میان جوانان
نظرسنجی های جدید نشان می دهند که جوانان در انگلستان و آمریکا بیش از نسل‌های قبل گرایش جنسی خود را سیال می دانند و بسیاری از آن‌ها به بیش از یک جنس گرایش دارند.

در یکی از آخرین نظرسنجی‌ها و گزارش‌های مؤسسه YouGov که درباره جایگیری خودآگاه بزرگسالان آمریکایی و بریتانیایی در طیف مقیاس کینزی (Kinsey Scale) درباره گرایش جنسی آنهاست و در ماه آگوست ۲۰۱۵ منتشر شده است، نتایج قابل توجهی درباره درک این افراد از تمایل‌شان به جنس مخالف و موافق به دست می‌دهد.

با توجه به نتایج این دو نظرسنجی به نظر می‌رسد مفهوم سیالیت جنسی و جنسیتی در ذهن نسل‌های جوان‌تر جای بیشتری نسبت به نسل‌های قدیمی‌تر باز کرده است و در عین حال افراد بیش از پیش با مفهوم دوجنسگرایی آشنایی دارند.

این پاسخ‌ها بدان معناست که افراد بسیاری در برهه‌های زمانی متفاوت در زندگی، گرایش‌های جنسی متفاوتی را تجربه نموده‌اند. شناخت از گرایش به همجنس، غیر همجنس و هر دو جنس در نسل جوان و نوجوان بسیار بیشتر از نسل پیشین بوده و به طول کلی افراد کمتری خود را مطلقاً دگرجنسگرا یا همجنسگرا می‌دانند.

در نظرسنجی که میان بزرگسالان بریتانیایی انجام شده است، تقریباً از هر دو جوان بین ۱۸ تا ۲۴ سال، یک نفر می‌گوید که صد در صد دگرجنسگرا نیست.

در این گزارش، ۲۳% از مردم بریتانیا خود را چیز دیگری غیر از ۱۰۰% دگرجنسگرا معرفی می‌کنند و این نرخ در میان افراد بین ۱۸ تا ۲۴ سال، تا ۴۹% نیز افزایش می‌یابد. به طور کلی این گزارش نشان می‌دهد که ۷۲% بریتانیایی‌ها خود را کاملاً دگرجنسگرا می‌دانند در حالی که ۴% آنها خود را کاملا همجنسگرا و ۱۹٪ خود را نه کاملاً همجنسگرا و نه کاملاً دگرجنسگرا هویت‌یابی می‌کنند.



از هر جوان بریتانیایی، یکی خود را صددرصد دگرجنسگرا نمی‌داند

در نظرسنجی مشابه در آمریکا، نزدیک به یک سوم جوانان آمریکایی یعنی ۳۱% آنها میگویند که ۱۰۰٪ دگرجنسگرا نیستند. مطابق نتایج این نظرسنجی ۷۸% آمریکایی‌‌ها گفته‌اند که کاملاً دگرجنسگرایند، در حالی که تنها ۴% آنها خود را کاملاً همجنسگرا می‌دانند. ۱۶% نیز گرایش جنسی خود را جایی میان این دو قرار می‌دهند.


از هر سه جوان امریکایی، یکی خود را صددرصد دگرجنسگرا نمی داند

نتایج به دست آمده از جوانان بین ۱۸ تا ۲۴ ساله بریتانیایی نشان می‌دهد در حالی که ۴۳% از آنان خود را در مقیاس کینزی جایی میان ۱تا ۵ ، ۵۲% از آنها خود را در نقطه ۰ یعنی دگرجنسگرایی مطلق یا نقطه‌ ۶ و همجنسگرایی مطلق قرار می‌دهند. از این میزان، ۴۶% خود را کاملاً دگرجنسگرا و تنها ۶% خود را کاملاً همجنسگرا می‌دانند.

اما نظرسنجی مشابه میان آمریکایی‌ها نشان می‌دهد که جوانان آمریکایی کمتر از بزرگترهای خود مایلند خود را کاملاً همجنسگرا یا کاملاً دگرجنسگرا بدانند. در حالی که ۸۰% آمریکایی‌ها می‌گویند که همجنسگرا یا دگرجنسگرای مطلق‌اند، تنها ۶۶% از آنهایی که زیر ۳۰ سال سن دارند، چنین نظری درباره خود دارند. ۲۹% آنان نیز خود را در طیفی میان اعداد ۱ تا ۵ قرار می‌دهند و تجربیات مختلفی در چارچوب گرایش‌‌های جنسی داشته‌اند.



پاسخ امریکایی‌هایی که خود را دگرجنس‌گرا می‌دانند به این سوال که آیا تجربه رابطه با هم‌جنس خود داشته‌اید؟
۸۷درصد پاسخ‌ها منفی بوده است.


این نتایج را اما بیش از هر چیزی می‌توان نشانه‌ای از افزایش آگاهی درباره گرایش جنسی دانست. همچنین تعداد زیادی از آمریکایی‌هایی که خود را دگرجنسگرا می‌دانند، گفته‌اند که تجربیات همجنس‌خواهانه نیز داشته‌اند. ۱۲% از آنان به داشتن رابطه جنسی با جنس موافق اذعان داشته اند که در این میان تعداد زنان دگرجنسگرا (۱۵%) با این تجربیات، دو برابر مردان دگرجنسگرا (۸%) بوده است.

باید دانست که جایگیری بین نقاط ۱ تا ۵ در طیف به معنای این نیست که فرد خودش را دوجنسگرا می داند بلکه به معنای داشتن تجربیاتی از گرایش به بیش از یک جنس است. به همین دلیل هم در نمودارهای تولید شده سخن از طیفی از دوجنسگرایی به میان آمده است. در نمودار زیر درجات مختلفی از دوجنسگرایی در گروه‌های سنی مختلف در امریکا و بریتانیا ارائه شده است:‌



دوجنسگرایی و دگرجنسگرایی به تفکیک گروه‌های سنی در امریکا


درجات دوجنس‌گرایی و دگرجنسگرایی به تفکیک سنی در بریتانیا

هردوی این نمودارها نشان می‌دهد هرچه سن افراد کمتر بوده، جایگیری بیشتری در طیف ۱ تا ۵ – که به عنوان دوجنسگرایی تلقی می‌شود – وجود دارد.

به نظر می‌رسد که افزایش آزادی‌های اجتماعی درباره گرایش جنسی و همچنین آگاهی عمومی در این باره در این دو کشور موجب شده است تا افراد بسیاری تمایل داشته باشند تا از مطلق‌نگری به این موضوع به سمت نسبی‌نگری حرکت کرده و همچنین از تشریح سوابق همجنس‌خواهانه خود اِبای کمتری داشته باشند.

در بررسی و تحلیل این آمار البته باید این نکته را در نظر داشت که جامعه امریکایی نسبت به جامعه بریتانیا، مذهبی‌تر و محافظه‌کارتر و حقوق رنگین‌کمانی‌ها و دگرباشان در بریتانیا به مراتب پیشروتر از امریکا است.


---------------------------------

پا نوشت :

مقیاس کینزی که در دهه‌ ۱۹۴۰ توسط آلفرد کینزی ابداع شد، گرایش جنسی هر فرد را در طیفی بین اعداد ۰ تا ۶ دسته‌بندی می‌کند. در این مقیاس عدد ۰ نشان‌دهنده‌ آن است که فرد در طول زندگی تنها به جنس مخالف تمایل داشته و عدد ۶ نشان دهنده‌ می دهد که فرد تنها تجربه گرایش به هم‌جنس را داشته است. آلفرد کینزی که خود به هر دو جنس گرایش داشت،‌ از مهمترین پژوهشگران و تئوریسین‌های علوم جنسیت و گرایش جنسی است.

کینزی در تحقیق خود از واژه دوجنسگرا استفاده نکرد و افراد را به این صورت طبقه بندی کرد :


  • ۰- کاملاً دگرجنسگرا
  • ۱- بیشتر دگرجنسگرا فقط گاهی همجنسگرا
  • ۲- بیشتر دگرجنسگرا اما بیش از گاهی همجنسگرا
  • ۳- به یک اندازه دگرجنسگرا و همجنسگرا
  • ۴-بیشتر همجنسگرا اما بیش از گاهی دگرجنسگرا
  • ۵-بیشتر همجنسگرا فقط گاهی دگرجنسگرا
  • ۶- کاملاً همجنسگرا

با این وجود تحقیقات او در درک رواج گرایش به بیش از یک جنس نقش مهمی داشت. بسیاری از محققین بعدی او را برای بازتولید دوگانه همجنسگرا/دگرجنسگرا مورد انتقاد قرار دادند.

مؤسسه YouGov، با برگزاری نظرسنجی های علمی و آماری و اندازه گیری کمی و کیفی نتایج، گزارش های متنوعی را درباره مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مختلف به خصوص در کشورهای ایالات متحده آمریکا و بریتانیا منتشر مینماید. این گزارش‌ها، به موضوعات بسیاری درباره دیدگاه مردم به سیاستمداران (رؤسای جمهور، نخست وزیران، کابینه و غیره)، سیستم مالیات، مهاجرت دیگر ملت‌ها به کشور، قوانین مرتبط با مصرف دخانیات و الکل در جامعه، وضعیت مسکن و موضوعاتی از این قبیل می‌پردازد.
     
  

 
روابط چندمهری یا پلی‌امری‌ >> لایه برداری از برچسب‌ها

  • بای‌سکشوال هستی؟ پس همزمان در چند رابطه‌ای.
  • همزمان با چند نفر رابطه داری؟ پس هرزه هستی
  • دنبال رابطه جنسی گروهی هستی.
  • به رابطه جنسی اعتیاد داری.
  • نمی توانی در یک رابطه عاشقانه طولانی بمانی.





این ها بعضی از پیش فرض‌های نادرستی هستند که درباره «چندمهری» یا «پُلی‌اَمُری» (Polyamory) وجود دارد و البته جزو آن دسته از پیش‌داوری‌های‌است که درباره دوجنس‌گراها و همه‌جنس‌گراها نیز وجود دارد. واژه چندهمسری یا پُلی‌گامیPolygamy برای ما آشناست ولی ممکن است پُلی‌اَمُری واژه‌ای جدید به نظر برسد. این کلمه ترکیبی از «پُلی‌» به معنی چندگانه و «امُر» برای اشاره به عشق‌ورزی است. بدین ترتیب پلی‌امری یا چندمهری به نوعی از شکل‌های رابطه گفته می‌شود که فرد یا افراد در آن تنها با یک نفر در رابطه به سر نمی‌برند. این نوع رابطه در بسیاری موارد مورد بدفهمی قرار گرفته است. آیا موضوع اصلی چند مهری یا پلی‌آمری فقط رابطه جنسی است؟ یعنی پُلی‌آمُر به کسی گفته می‌شود که همزمان با چند نفر – فقط – رابطه جنسی برقرار می‌کند؟ اگر این مفهوم فراتر از رابطه جنسی است، شامل چه چیزهای دیگری می‌شود؟

کوین هوگان (Kevin Hogan) که نویسنده و فعال حقوق دگرباش‌ها و رنگین کمانی‌هاست به تازگی در هافینگتن پست گزارشی در این باره نوشته است. او برای نوشتن این مقاله با پنج دوجنسگرای آمریکایی که در رابطه‌های چندمهری یا پلی‌آمری هستند، مصاحبه کرده است. او در ابتدای گزارش تأکید می‌کند که این گزارش تنها منعکس کننده نظرات این پنج مصاحبه شونده است و قابل تعمیم به همه دوجنسگراها یا همه افرادی که در رابطه چندمهری یا پلی‌آمری هستند، نیست. موضوع همزمانی روابط در میان دوجنسگراها با توجه به پیش‌داوری‌های غلطی که موجب بروز تبعیض‌های آشکار و پنهان می‌شوند و هم با توجه به تابو تلقی شدن «چندمهری» در شرایط فرهنگی کنونی موجب شده صحبت درباره پُلی‌آمُری به موضوعی حساس بدل شود. بدین ترتیب افراد مصاحبه‌شونده خود را با اسامی مستعار معرفی کرده اند.



کوین هوگان که خود یکی از اعضای هیأت مدیره مرکز منابع دوجنسگرایی است، در این گفتگوها تلاش کرده به این پرسش پاسخ دهد که آیا تنها محور چند مهری یا پلی‌آمری رابطه جنسی است یا این که شامل چیزهای دیگری هم می‌شود؟ او می‌نویسد:

«این پرسشی است که در ذهن همه ماست. برای همه افرادی که با آن‌ها مصاحبه کردم، کاملاً روشن بود که چندمهری یا پلی‌آمری چیزی فراتر از برقرار کردن رابطه جنسی است یا حداقل این قابلیت را دارد که چیزی فراتر از رابطه جنسی باشد.»

برای کیت (Kate) که استاد زبان انگلیسی است و در سال‌های اولیه دهه سوم زندگی‌اش است، چندمهری یا پُلی‌امُری، جدا از اینکه آیا در این روابط سلسله مراتبی وجود دارد – از نظر اینکه روابط اولیه، دوم یا سوم و بیشتر هستند – به معنی توانایی بودن همزمان در یک رابطه جدی عاشقانه با بیش از یک نفر است.

آن (Anne) هم در سال‌های اولیه دهه سوم زندگی‌اش به سر می‌برد و اهل سامرویل Somerville در ایالت ماساچوست آمریکاست. او معتقد است آن چیزی که درباره چندمهری یا پلی‌آمری فوق العاده است این است که می تواند هر طوری که شرکای جنسی آن رابطه می‌خواهند، تعریف شود. او می‌گوید:‌ «چندمهری یا پلی‌آمری برای شما می‌تواند به این معنا باشد که شما و شریک جنسی اصلی‌تان نسبت به داشتن رابطه‌های دوم باز هستید، یا به این معنا باشد که وقتی بیرون می‌روید ممکن است از نظر عاطفی یا جسمی با دیگران هم وارد رابطه شوید.» برای کیت چندمهری یا پلی‌آمری به معنای عشق، ارتباط، گفتگو، خلاقیت، صمیمیت، آزادی و سیالیت است: «چندمهری یا پلی‌آمری سیاه و سفید نیست، طیف‌های مختلف رنگ خاکستری مخلوط با رنگین کمان و زیبا است.»


آیا چندمهری یا پلی‌آمری یک گرایش جنسی است؟ یک انتخاب است یا چیز دیگری است؟

هر پنج مصاحبه شونده معتقدند که چندمهری یا پلی‌آمری به صورت طبیعی در زمان درستی که آمادگی‌اش را داشته‌اند، برایشان پیش آمده است. جی‌سی (JC) مردی مشاور و اهل ساحل شرقی آمریکاست. او که سی سال با غیر همجنس‌اش در رابطه بوده است، به سادگی می‌گوید که چندهمسری یا پلی‌گامی برای او عجیب نیست. او و شریک جنسی‌اش مدت‌ها قبل تصمیم گرفتند که یک رابطه باز داشته باشند، بیشتر به این دلیل که او آزادی رابطه با مردان را داشته باشد. در طول زمان، بر اساس نیازهایشان و فشارهای خارجی رابطه‌شان تغییر و تحول پیدا کرده است. در حال حاضر باز بودن رابطه‌شان بیشتر به معنای باز بودن نسبت به رابطه‌های ثانویه‌ای است که ممکن است پیش آید.

کالین (Colleen) زنی است که در زمینه توسعه نرم افزارهای کامپیوتری کار می کند و اهل اونتاریوی آمریکاست، پس از آنکه بعد از ۳۲ سال ازدواج متعهدانه‌اش پایان یافت و احساساتش عمیقاً جریجه‌دار شده بود، چندمهری یا پلی‌آمری را انتخاب کرد. او از تکرار تجربه تک‌مهری یا تک‌همسری می‌ترسید و فکر می‌کرد که نمی‌تواند تنها به یک نفر متعهد باشد. این تصمیم خیلی سریع دو شریک جنسی پنهانی را به زندگی‌اش وارد کرد، مردی که سه سال و نیم بود با هم در یک خانه زندگی می‌کردند و زن دوجنسگرایی که او هم در یک رابطه دیگر بود.

زنی با نام مستعار آتنتیک پینت (Authentic Paint) که یک پرستار بچه در کالیفرنیاست، درکش را درباره اینکه چرا چندمهری یا پلی‌آمری به صورت طبیعی برای بعضی‌‌ها پیش می‌آید، این طور بیان می‌کند: « به این فکر کنید که چقدر والدین، خواهر و برادرها یا بچه‌هایتان را دوست دارید. آیا قادر هستید که تنها یکی از آن‌ها را انتخاب کنید؟ اگر ما می‌توانیم عشق یکسانی را در این روابط تجربه کنیم، پس چرا که نتوانیم عشق رمانتیک را به بیش از یک نفر تجربه کنیم؟»


تصورات منفی درباره چندمهری یا پلی‌امری :

در گزارش هافینگتن پست به قلم کوین هوگان، همه پنج مصاحبه شونده تائید کرده اند که تصورات بسیاری منفی‌ای درباره در رابطه چندمهری یا پلی‌امری بودن وجود دارد. هوگان می‌نویسد: «جی‌سی اشاره می‌کند که به صورت کلی در آمریکا درباره هر نوع رابطه‌ای به جز رابطه متعهدانه طولانی مدت با یک نفر، تصورات منفی وجود دارد. چند نفر از مصاحبه شوندگان هم نظر هستند که بسیاری از مردم به اشتباه تصور می‌کنند که چندمهری یا پلی‌آمری و چندهمسری یا پلی‌گامی یکی هستند. برخی از مردم نمی‌توانند بپذیرند که چندمهری یا پلی‌آمری با خیانت تفاوت دارد، در حالیکه برخی دیگر تصور می‌کنند که چندمهری یا پلی‌آمری یک وسواس بیمارگونه برای برقراری رابطه جنسی یا طغیان علیه خانه و زندگی تشکیل دادن است.»

به دلیل پیش بینی عکس‌العمل‌هایی بر اساس همین تصورات منفی، بیشتر مصاحبه شوندگان تنها برای گروه محدودی از مردم، که البته معمولاً نزدیک‌ترین افراد به آنها هستند، آشکارسازی می‌کنند و برای مثال در محیط‌های کاری‌شان سخنی از این موضوع به میان نمی‌آورند. کیت برای جمع دوستانش که بیشتر آن‌ها دگرباش و چندمهری یا پلی‌آمری هستند، آشکارسازی کرده است. آتنتیک پینت به عنوان دگرباش آشکارسازی کرده است و برای به چالش کشیدن تصورات منفی هم درباره چندمهری یا پلی‌آمری و هم درباره دوجنسگرایی فعال است. او در توییر فعال است و ۹۰ درصد فعالیت توییتری‌اش بر ترویج پذیرش دوجنسگرایان و درک فرهنگ دگرباش متمرکز شده است.


زیباترین جنبه رابطه چندمهری یا پلی‌آمری :

هر کدام از مصاحبه شوندگان پاسخ خاص خودشان را به این سئوال داشتند. کالین به میزان عشقی که می‌تواند رد و بدل کند، اشاره می‌کند. جی‌سی از توانایی کاملاً باز بودن نسبت به تجربه رابطه با افرادی که خارج از رابطه اولیه‌اش هستند، لذت می‌برد. کیت این واقعیت را که دامنه افرادی که به آ‌ن‌ها نزدیک است به «شرکای جنسیِ شرکای جنسی‌اش» گسترش یافته‌، دوست دارد. این به این معنا است که او به افراد بیشتری اهمیت می‌دهد و از آن‌ها حمایت می‌کند و در عوض افراد بیشتری هم برای او اهمیت قایل‌اند و او را مورد حمایت قرار می‌دهند. آتنتیک پینت معتقد است که چندمهری یا پلی‌آمری بودن تنها راهی است که ‌می‌تواند عشق حقیقی و بی‌قید و شرط را ابراز کند، بر خلاف رابطه‌های تک‌مهری یا مونوگَمِس که با طبیعت محدود یک به یک‌شان می‌توانند به یک عشق پیش‌فرض شده تبدیل شوند.

پاسخ آن شاید محرک‌ترین و صریح‌تربن پاسخ باشد: «چندمهری یا پلی‌آمری می‌تواند خیلی سیال باشد.» او ادامه می‌دهد: «چندمهری یا پلی‌آمری می‌تواند خیلی رهایی بخش و خام باشد و در همزمان خیلی زیبا و خیلی غمگین. این رابطه شکل بسیاری زیبایی شناسانه‌ای از عشق حقیقی و طبیعی‌ است. این رابطه مرزها و قابلیت‌های من برای عشق، روابط و خانواده را گسترش می‌دهد. در این رابطه من نسبت به احساسات خودم آگاه‌ترم و با دیگران هم صادق‌ترم.»

در انتها، نتیجه‌ای که هوگان از این پنج مصاحبه می‌گیرد این است که
« زمانی که چندمهری یا پلی‌آمری به صورت طبیعی پیش می‌آید و همه شرکای جنسی که در یک رابطه دخیل‌اند و بر سر آن توافق دارند، می‌تواند عاشقانه، رهایی بخش و رضایت بخش باشد.»
     
  
مرد

 
من یه دوحنسگرام. از خودمم راضی ام
من دوجنسگرام. همین
     
  
مرد

 
من فقط دختر میکنم ولی عاشق کون دادن به مردای سن بالا هستم
بارها و بارها به مردای سن بالا کون دادم و واقعا لذتبخشه حتی از سکس با دختر برام جذابتره
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
     
  
زن

 
سالها پيش درون خودم به اين حس رسيده بودم كه دوجنس گرا يا حتي همه جنس گرا هستم ولي اين حس رو در خودم سركوب ميكردم ولي بعدها شنيدم ليدي گاگا تو مصاحباتش گفته من دو جنس گرا هستم و من فهميدم خب پس يه بيماريه رواني ندارم و كساي ديگه ايي هم مثل من هستن وحالا اين تاپيك رو كه خوندم خيلي خيالم راحت شد گرچه خيلي چيزا هست كه مانع ميشه بخوام اونو علناً ابراز كنم اما همينكه ميدونم حداقل يه بيماري رواني ندارم يا ذهنم هرزه نيست خوبه اين مطلب چند مهري هم عالي بود چون من هميشه خيلي دوست داشتم چنتا همسر داشته باشم منظورم بي بندو باري روابط نيست يعني متعهد بودن به چند نفر...
     
  
مرد

 
البته این عقیده شخصی خودمه هات.اما کلا با دوجنس گرایی و همه جنس گرایی مخالفم.خودمم همجنس گرام اما فکر میکنم ادم باید تکلیف خودشو بدونه،این که باهمه حال کنی به نظرم یه نوع شهوت رانیه.البته جسارت نمیکنم و عاشق همه ی گرایشاتم اما این عقیده شخصیمه.موفق و سر بلند باشیباشی:up2:
     
  
مرد

 
فلسفه هرجنسیی (پانسکشوالیته)
جِی. بوم

نظریه هرجنسیتی (شامل بروز دایم یا گهگاه تمام نمودهای جنسی موجود در بشریت)، از مشاهده جهان طبیعی منشاء گرفته و عبارتی است که در میان جنسی شناسان به صورت بین المللی شناخته شده است. این نظریه قصد دارد تعصبات موجودی را که می تواند علت تبعیض، منزوی سازی و اختلالات جدی درون جامعه باشد را به چالش کشد.
افراد ممکن است با تمایلات جنسی ویژه ای متولد شده یا آنها را کسب کنند، که اگر از نظر اجتماعی مخرب نباشد، نباید سرکوب شود.
جنسیت ما، همچون احساساتمان، می تواند در مقادیر مختلف و شکل های گوناگون، به سوی افراد با هر اعتقادات جنسی، سنین، ظاهر، به سوی حیوانات، اشیای نامتحرک یا خودمان؛ حتی به سوی زندگان، مردگان و موجودات خیالی، معطوف باشد.
در جایی که آمیزش گناه¬ آلود در نظر گرفته می شود، ممکن است این تعارض درونی و هراس های جنسی ایجاد کند. از آنجایی که تمام تمایلات از طبیعت سرچشمه می گیرند، ما نمی توانیم از مشارکت در آن بپرهیزیم. اگر یک تمایل جنسی تظاهر کند، مسلماً کشش¬ها و پاسخ¬های حاصل از آن فرایندی طبیعی و ناخودآگاه هستند.
تاریخ و مردم شناسی به ما اطلاع می دهند که طرق بسیاری برای هستی جنسی وجود دارد و انتخاب های غنی همایند که با چنین هرجنسیگری حاصل می شود، می تواند بسیاری روان¬ رنجوری ها را ریشه کن کند. عقده های گناه یا پاسخ های شرم بیهوده با افزایش گشودگی ذهنی ناپدید خواهد شد. ضمن اینکه، ریشه کن کردن اضطراب ناشی از ارتکاب گناه، زندگی را تحمل پذیر و راحت تر خواهد نمود.
نتیجه اینکه، نظریه هرجنسیتی ما را در فهمیدن بسیاری امکان های جنسی موجود درون خودمان یاری می دهد، تا اینکه همزمان با استفاده از خرد، مسئولیت و شعف طبیعی، آنها را پذیرفته و با آنها زندگی کنیم.

برگرفته از مجله علمی:
Sexologies, Volume 17, Supplement 1, April 2008, Page s73
خواستم شاعر چشمان تو باشم
باد حواسم را برد
     
  
صفحه  صفحه 2 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین » 
Homosexuals - همجنسگرایان

bisexuality & pansexualiy | دوجنس‌گرایی و همه جنس گرایی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA