بیوگرافی خلاصه منوچهر محمدی 
ورود به آمریکا و طرح شکایت از خامنه ایی و سران جمهوری اسلامی در دادگاه بین المللی لاهه
۱- دانشجوی سابق در دو دانشگاه ایران در رشتههای اقتصاد دانشگاه دولتی تهران و حقوق دانشگاه پیام نور (۱۳۷۲-۱۳۷۸ خورشیدی).
۲- مؤسس و دبیر کلّ اولین تشکل مستقل سیاسی دانشجویی بعد از انقلاب فرهنگی در ایران به نامهای سازمان دانشجویان روشنفکر ایران (۱۳۷۳-۱۳۷۷ خورشیدی)، سازمان دانشجویان روشنفکر مسلمان (۱۳۷۷-۱۳۷۸ خورشیدی) و اتحادیه ملی دانشجویان و فارغالتحصیلان ایران (۱۳۷۸-۱۳۸۴ خورشیدی).
ناگفته نماند انقلاب فرهنگی یعنی تعطیلی دانشگاهها و نیز اخراج تمامی اساتید و دانشجو یان دگراندیش از سال ۱۳۵۹-۱۳۶۱ خورشیدی (دو سال پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷) از دانشگاهها ی ایران از سوی رژیم ولی فقیه.
۳- مؤسس و دبیر اولین تشکل مستقل حقوق بشری دانشجویی بعد از انقلاب فرهنگی در ایران به نام کمیتهٔ دفاع دانشجویان از زندانیان سیاسی (۱۳۷۷-۱۳۸۳ خورشیدی).
ناگفته نماند کمیتهٔ دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی که ماهها بعد از تاسیس کمیتهٔ دفاع دانشجو یان از زندانیان سیاسی و از سوی چند نفر از اعضای سابق این کمیتهٔ بنیان گذاشته شد هیچ ارتباطی با این کمیته ندارد . این کمیته (کمیتهٔ دفاع دانشجویان از زندانیان سیاسی) در سال ۱۳۸۴ خورشیدی منحل اعلام شد .
۴- یکی از موسسین طرح ائتلاف میان گروههای دانشجویی غیر حکومتی به نامه جبهه متحد دانشجویی (۱۳۷۶-۱۳۸۴) و نیز یکی از اعضای شورای مرکزی جبهه دمکراتیک ایران.
۵- قرار گرفتن در لیست ترور ۵۰ نفره و ۱۶۹ نفره دگراندیشان در دورهٔ تصدی قربانعلی دری نجف آبادی در وزارت اطلاعات به عنوان وزیر.
خوشبختانه عوامل متعددی از جمله مسافرت ۴ ماهه منوچهر به آمریکا و اروپا جهت سخنرانی در سال۱۳۸۶ خورشیدی وهمزمان افشای قتلهای زنجیرهای از سوی وزارت اطلاعات دولت اصلاحات به علت دو دستگی در آن وزارت درسال ۱۳۷۸ خورشیدی مانع اجرای قتل او گردید.
۶- هدایت بزرگترین اعتراضات صنفی دانشجویی در خوابگاههای دانشجویی کوی دانشگاه تهران و کوی دانشگاه بهشتی (ملی سابق) در سال۱۳۷۶ خورشیدی همراه با برادرش اکبر محمدی و در نتیجه آن به پیروزی رساندن آن اعتراضات صنفی در جهت تشکیل شوراهای صنفی بدوا در آن دو دانشگاه و به دنبال آن به پیروی از آن در تمامی دانشگاههای ایران.
۷- شناخته شدن متهم ردیف اول بزرگترین قیام دانشجویی در کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ خورشیدی در کنار برادرش اکبر محمدی به عنوان متهم ردیف دوم آن قیام از سوی دادگاه انقلاب تهران و به دنبال آن تحمل ۷ سالو ۲ ماه حبس دو برادر از جمله جمعاً ۳۷ ماه حبس انفرادی آن دو در زندانهای مخوف رژیم از جمله زندانهای اوین، ساری و قائمشهر وابسته به سازمان کل زندانهای کشور، توحید و ۲۰۹ وابسته به وزارت اطلاعات و نیز ۵۰۰ وابسته به دو نهاد قوه قضائیه و سپاه پاسداران.
این حبسها همراه بوده است با اعمال شدیدترین شکنجههای جسمی و روانی، که از جملهٔ شکنجههای جسمی عبارت بود از، شلاق با کابلهای سیمی به کفّ پا و اعضای بدن، شکستن دندانها و دندههای بدن با ضربات مشت و لگد آن هم زمانی که دو دست و پای آنان کاملا بسته شده بود و یا اعمال شکنجههای مهلک و دردناکی چون آویزان کردن به صورت قپانی و یا ایجاد صدای گوش خراش موتور قوی در اتاق انفرادی بسته که تحریک کننده مغز و اعصاب بود ه است و ... و اما شکنجههای روحی و روانی عبارت بود ه است از اجرای اعدام وحشت از طریق انداختن طناب دار به گردن منوچهر و اکبر در ۳ مرحله و یا تقلید صدای ناله پدر، مادر و خواهر در شکنجه گاه به هنگام شکنجه بر روی منوچهر و اکبر به منظور تضعیف روحیه دو برادر و یا ماه ها شکنجه آنان در شکنجه گاه در کنار یکدیگر.
شدت شکنجههای وحشیانه رژیم بر روی منوچهر به حدی بود که بر اثر آن منوچهر را مجبور ساختند تا به عنوان متهم ردیف اول جنبش کوی دانشگاه، به اصطلاح علیه خود به اعترافات تلویزیونی دست بزند، متن اعترافات توسط سه روحانی از جمله آیتالله حسینیان تهیه شده بود و منوچهر مجبور به بازگویی نوشتههای این سه روحانی تحت عنوان اعترافات میگردد. محور اول به اصطلاح اعترافات چیزی نبود بجز فعالیتهای سیاسی و حقوق بشری از جمله سفر به ایالات متحده آمریکا و اروپا در سال ۱۳۷۸ خورشیدی به دعوت مجامع سیاسی، حقوق بشری، فرهنگی و دانش گاهی به منظور تشریح دیدگاههای جنبش سکولار و مستقل دانشجویی.
محور دوم اعترافات تلویزیونی این بود که اعلام کند که هدف عوامل غرب از دعوت او برای سخنرانی در آمریکا و اروپا دعوتی بود صرفاً برای آموزش ایشان در جهت سر نگونی رژیم ولی فقیه از طریق ایجاد زمینه برای قیام دانشجویی در کوی دانشگاه تهران .
اتهام ویژه دیگر از مجموعه دهها اتهام که رژیم تا هفتهها در تلویزیون های انحصاری خود علیه منوچهر مطرح کرده بود استناد به حمایت و پشتیبانی رسانههای فارسی زبان برون مرزی از او و افکار او بود، رژیم مرتب تا هفتهها اعلام مینمود حمایت این رسانهها از او و اندیشههای او چه قبل و چه بعد و چه به هنگام سفر خارجی او نشان از بزرگ نمایی ایشان به منظور اجرای توطئههای خارجی در جهت سر نگونی رژیم ولی فقیه توسط شخص مستعدی مثل او داشته است. در حقیقت رژیم با پخش مکرر این اعترافات دو هدف عمده را دنبال میکرد، نخست آنکه قیام ۱۸ تیر را ساخته و پرداخته عوامل خارجی جلوه دهد و دوم آنکه زمینه صدور احکام سنگین علیه منوچهر و اکبر را فراهم سازد تا به زعم خود بعد از این، شکل گیری احتمالی جنبش مستقل دانشجویی را در نطفه خفه سازد. بخش هائی از این به اصطلاح اعترافات در گوگل و یو تیوب قابل دسترسی میباشد.
۸ - هدایت بسیاری از دیگر میتینگ ها، اعتراضات و فراخوانهای بزرگ دانشجویی در دانشگاهها.
۹- به قتل رسیدن برادرش اکبر محمدی در سال ۱۳۸۶ خورشیدی در زندان اوین، اکبر پس از هفت سال تحمل شکنجههای وحشیانه در راه دفاع از آزادی و خصوصا مقاومت شجاعانه به هنگام اعتصاب غذا همراه با فجیع ترین و شدیدترین شکنجهها در زندان اوین به قتل رسید. به همین جهت دانشجویان و مردم ایران نام سمبل مقاومت را بر او نهادند. به دنبال قتل اکبر، منوچهر از فرصت مرخصی جهت شرکت در مراسم خاک سپاری برادرش استفاده کرد و در یک فرصت مناسب با همکاری انسان دوستانه حزب دمکرات کردستان ایران، ابتدأ از ایران به عراق گریخت و سپس از آنجا با کمک انسان دوستانه نیروی زمینی و هوأیی ایالات متحده، به آمریکا انتقال یافت. او از رفتار حقوق بشری دولت، نیروی زمینی و هوأیی آمریکا که باعث نجات جان او شدند سپاسگزاری میکند اما معتقد است که حفظ استقلال مبارزات برای او اصل است. لذا او با این ایده همچنان در این کشور به مبارزات مدنی و فعالیت های حقوق بشری برای رهأیی ایران مشغول میباشد.
۱۰- بازداشت پدر و مادر او به نامهای محمد محمدی و گلجهان اشرفپور در چندین مرحله، آن هم همراه با ضرب و شتم وحشیانه بطوری که آثار ناشی از ضرب و شتم بر بدن مادرش مشهود بوده و همچنان تحت درمان پزشک قرار دارد.
۱۱- بازداشت خواهرش خدیجه (سیمین) محمدی بطوری که بازجویان بازداشتگاه ۲۰۹ وزارت اطلاعات مستقر در زندان اوین بارها خواهرش را تهدید به تجاوز کرده بودند و آثار روحی ناشی از این تهدید با گذشت سالیان بعد از آزادی همچنان در او به قوت خود باقیست. هم اکنون سیمین دانشجو، پناهنده سیاسی و فعال حقوق بشری در آمریکا میباشد.
۱۲- بازداشت برادر کوچکترش رضا محمدی و نیز اخراج وی از کار صرفاً به خاطر ارتباط نسبی با منوچهر و اکبر و نیز ناکام ماندن طرح ربایش وی برای اجرای قتل از سوی رژیم در دو مرحله. هم اکنون رضا در کنار همسرش آزیتا و پسر یازده ساله اش فرحان (اکبر) به عنوان پناهنده سیاسی، زندگی تبعیدی خود را در آمریکا سپری میکند.
۱۳- نا کام ماندن سؤقصد به جان دیگر خواهرش نسرین محمدی در خارج از ایران صرفاً به علت فعالیتهای حقوق بشری و نیز مصاحبه با رسانههای فارسی زبان در جهت دفاع از برادران زندانی خود و دیگر زندانیان سیاسی در ایران. هم اکنون نسرین علاوه بر فعالیتهای حقوق بشری با دریافت کارت هنرپیشگی و عضویت سگ در هالیوود به کار هنری مشغول میباشد.
۱۴- به آتش کشیدن خانه پدر و مادر او در تاریکی شب از سوی رژیم با اهدافی چون ایجاد رعب و وحشت در دل اعضای خانواده و در نهایت به زعم آنان وادار نمودن تمامی اعضای خانواده به عقب نشینی از اصول مبارزاتی خود، آن هم به هنگامیکه منوچهر در زندان بود و اکبر نیز بعد از مرخصی از زندان و پس از سه عمل جراحی دوران نقاهت را در منزل بسر میبرد.
۱۵- اهدای جایزه سال ۲۰۰۷ از سوی موسسه مسا یکی از بزرگترین و مهمترین موسسات مطالعاتی- تحقیقاتی آمریکا در امور خاور میانه، مشترکأ به منوچهر و اکبر به منظور قدردانی از کوششهای دو برادر که زندگی خود را تقدیم در راه آزادی کردند. این جایزه در حضور بیش از هزار استاد فرهیخته و محقق دانشگاهها ی آمریکا، کانادا و خاور میانه به مدت کوتاهی بعد از تبعید منوچهر به آمریکا در مراسم رسمی سالانه به او و برادر شهیدش اکبر اهدأ گردید. جهت اطلاعات بیشتر در مورد این موسسه، میتوانید به آدرس این سایت مراجعه نمأیید.
www.mwsa.arizona.edu/excellence/academic.htm ۱۶- اعطای بورس شش ماهه از سوی موسسه ان ای دی یکی از بزرگترین و مهمترین موسسات مطالعاتی تحقیقاتی در واشنگتن دی سی به منوچهر کمی بعد از تبعید او به آمریکا جهت اطلاعات بیشتر در مورد این موسسه میتوانید به آدرس این سایت مراجعه نمائید.
www.ned.org ۱۷- دبیر اجرأیی موسسه غیر انتفأعی و غیر دولتی ثبت شده در آمریکا به نام بنیاد مدنی و حقوق بشری اکبر محمدی (شروع فعالیت تیر ماه ۱۳۸۹ خورشیدی).