انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
سیاست
  
صفحه  صفحه 5 از 27:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  27  پسین »

اخبار نقض حقوق بشر در ایران


زن

Princess
 
چه عكسی چه غمی توشه فقط با یك نگاه اشك آدم رو در میاره این عكس با این یكی عكس از عكسهایی بود كه منو خیلی تحت تاثیر قرار داد توی تمام عكسهایی كه توی نت دیدم
غم
غم
عشق من عاشقتم!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈
پرنسس
     
  
زن

 
شواهد حاکی از شکنجه های شدید و تجاوز جنسی در کهریزک است
عفو بین الملل، از سازمان های مدافع حقوق بشر، در گزارش سالانه خود وضعیت حقوق بشر در نقاط مختلف جهان از جمله ایران را مورد بررسی قرار داده است.

عفو بین الملل در گزارشی که روز پنجشنبه، 6 خرداد (27 مه)، منتشر کرده، با بررسی نحوه رعایت و موارد نقض حقوق بشر در یکصد و یازده کشور در طول یک سال گذشته، از آنچه که "سیاسی شدن مفهوم عدالت" در جهان نامیده انتقاد به عمل آورده و بسیاری از دولت های "قدرتمند" را متهم کرده که در روابط خارجی خود، منافع سیاسی را بر ملاحظات حقوق بشری مرجح می دانند.



انتخابات و نقض حقوق بشر در ایران

گزارش عفو بین الملل حاوی بخشی نیز در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران است که به خصوص به شرایط بعد از انتخابات بحث برانگیز دهمین دوره ریاست جمهوری در ژوئن (خردادماه) سال گذشته می پردازد.


به گزارش بی بی سی ، در ابتدای این بخش از گزارش، ادامه تنش بین المللی بر سر برنامه هسته ای جمهوری اسلامی یادآوری شده و همچنین آمده است که ایران همچنان میزبان بیش از یک میلیون پناهجوی خارجی، عمدتا شهروندان افغانستان، بوده که "دسترسی محدودی به خدمات اجتماعی و آموزشی" دارند.


در ادامه این گزارش به انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و "نقض فاحش" حقوق بشر در قبل و به خصوص بعد از انتخابات اشاره شده و آمده است که در این انتخابات، از میان 475 داوطلب نامزدی، تنها به سه نفر اجازه رقابت داده شد و در این مورد هم، اعلام نتیجه رای گیری از سوی دولت اعتراض گسترده و تظاهرات چند صد هزار نفری مردم نسبت به تقلب در رای گیری را در پی آورد.


به گفته عفو بین الملل، پس از دستور مستقیم رهبر جمهوری اسلامی برای خاتمه دادن به تظاهرات اعتراضی مردم، نیروهای امنیتی و در راس آنها، شبه نظامیان بسیجی، برای سرکوب تظاهرکنندگان به خیابان ها اعزام شدند اما این تظاهرات به طور پراکنده همچنان ادامه یافت که یکی از نمونه های قابل توجه آن، تظاهرات گسترده در جریان مراسم مذهبی عاشورا بود.


این گزارش یادآور می شود که دولت به منظور جلوگیری از انتشار اخبار تظاهرات، به قطع ارتباط تلفن همراه، ایجاد اختلال در شبکه های اینترنتی، جلوگیری و محدودیت فعالیت خبرنگاران خارجی، سانسور رسانه ها و اقدامات مشابهی مبادرت کرده و همزمان، با حمله به دانشگاه ها، به ضرب و جرح دانشجویان منتقد حکومت پرداخته است.


پس از اعلام پیروزی مجدد رئیس جمهوری، هر سه نامزد دیگر انتخابات بروز تقلب در انتخابات را تایید کردند و در حالیکه اعتراضات ادامه داشت، مقامات حکومتی کشورهای خارجی به خصوص بریتانیا و آمریکا را به سازماندهی تظاهرات در شهرهای ایران متهم کردند، اتهامی که این کشورها آن را رد کردند.


عفو بین الملل در تشریح نحوه برخورد ماموران امنیتی با تظاهرکنندگان، از "قتل غیرقانونی" معترضان سخن گفته و می نویسد که "ماموران بسیجی با حمله به تظاهرکنندگان، راندن موتور سیکلت به داخل صف آنان و اقدامات دیگر در صدد رساندن آسیب جدی به معترضان برآمدند و در حالی که مقامات دولتی از کشته شدن 43 نفر در جریان تظاهرات خبر داده اند، منابع دیگر گفته اند که احتمال می رود آمار اصلی از یکصد نفر هم بیشتر باشد در حالیکه صدها تن دیگر هم زخمی شده اند".

به گفته این سازمان، یکی از کشته شدگان این تظاهرات ندا آقا سلطان، دانشجوی بیست و هفت ساله، بود که در جریان تظاهرات روز 20 ژوئن در تهران به قتل رسید و قاتل او نیز که یکی از اعضای بسیج بود شناسایی شد اما مقامات دولتی گفتند که رسانه های آمریکایی و بریتانیایی قاتل ندا بوده اند و خانواده این زن و سایر قربانیان حوادث بعد از انتخابات را هم هدف آزار و ارعاب قرار دادند.


بازداشت، تجاوز، شکنجه و قتل

بر اساس گزارش این سازمان، در ارتباط با حوادث بعد از انتخابات، بیش از شش هزار نفر، از جمله رهبران سیاسی، روزنامه نگاران، دانشگاهیان، دانشجویان، حقوقدانان، فعالان حقوق بشر، و نظامیان بازداشت شدند و همچنین شهروندان ایرانی دارای تابعیت دوگانه آمریکایی و بریتانیایی هدف تهاجم قرار گرفتند.


ماموران امنیتی برخی از معترضان را در محل کار، بعضی را در محل اقامت و تعداد دیگری را هم که زخمی و بستری بودند، در داخل بیمارستان ها دستگیر کردند و به بازداشتگاه ها منتقل ساختند در حالیکه اکثر آنان، اگر نگوییم همگی، از امکانات معمولی بازداشت شدگان مانند مشاوره با وکیل مدافع و ملاقات با اعضای خانواده، محروم بودند و زخمی ها هم به تسهیلات درمانی دسترسی نداشتند.


به نوشته عفو بین الملل، اگرچه معمولا بسیاری از صدها بازداشتی این حوادث پس از مدتی از زندان آزاد شدند، اما برای شمار دیگری هم به اتهاماتی مبهم و نامشخص مانند تلاش برای به راه انداختن "انقلاب مخملی" یا "اقدام علیه امنیت ملی" دادگاه های نمایشی برگزار شد که از آن جمله می توان به مورد محمد علی ابطحی، محسن امین زاده و سعید حجاریان اشاره کرد.


انتشار اخبار شکنجه و تجاوز در کهریزک باعث تعطیلی این بازداشتگاه شد


در ادامه این گزارش آمده است که تعدادی از بازداشت شدگان به بازداشتگاه کهریزک در تهران انتقال یافتند و در آنجا هدف شکنجه و آزار شدید قرار گرفتند به نحوی که بدنامی و رسوایی این مکان باعث شد تا رهبر جمهوری اسلامی در ماه ژوئیه دستور تعطیلی آن راصادر کند.

عفو بین الملل می نویسد که براساس شواهدی قانع کننده، در بازداشتگاه کهریزک تعدادی از زندانیان، چه زن و چه مرد، هدف شکنجه های شدید و تجاوز جنسی قرار گرفتند اما حکومت، به جای رسیدگی به این تخلفات، بروز چنین وقایعی را تکذیب کرد، برای وادار کردن قربانیان به سکوت به ارعاب آنان دست زد و دفاتر کمیته ای را که مشغول رسیدگی به این وضعیت بود بست.


به عنوان مثال، مقامات امنیتی خانواده ابراهیم شریفی، دانشجوی 24 ساله را که در صدد شکایت به مقامات در مورد تجاوز و شکنجه جسمی و روحی خود در کهریزک بود، مورد ارعاب و تهدید قرار دادند و یک هیات قضایی نیز اتهامات او را مجعول و دارای انگیزه سیاسی توصیف کرد به نحوی که آقای شریفی ناگزیر شد به خارج از ایران بگریزد.


در ادامه گزارش عفو بین الملل، "محاکمات نمایشی و دستجمعی" بازداشت شدگان در ماه اوت هم مورد انتقاد قرار گرفته و به وضوح غیرعادلانه توصیف شده است.

براساس این گزارش، متهمان از خدمات وکیل مدافع برخوردار نبودند، اکثر آنان برای هفته ها قبل از محاکمه در سلول انفرادی به سر می بردند یا از حوادث خارج از زندان اطلاعی نداشتند و گزارش هایی از شکنجه و بدرفتاری و اعمال فشار روجی و جسمی بر آنان نیز انتشار یافت و روند رسیدگی در دادگاه هم عملا مخفیانه بود و تنها رسانه های دولتی بخش های مورد نظر، از جمله "اعترافات" اجباری متهمان را پخش کردند.

در این دادگاه ها، حدود هشتاد نفر به دوره های مختلف زندان تا پانزده سال و دست کم شش نفر دیگر به اعدام محکوم شدند و احکام برخی از آنان به اجرا درآمد.


سایر موارد نقض حقوق بشر

این گزارش برخی دیگر از موارد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی را نیز ذکر می کند و ادامه بازداشت خودسرانه، آزار و ارعاب، و محاکمه غیر عادلانه مدافعان حقوق بشر، از جمله حامیان حقوق زنان و اقلیت ها، حقوقدانان و فعالان اتحادیه های کارگری در طول سال گذشته را یادآور می شود و به عنوان نمونه، بازداشت اعضای اتحادیه کارگران نیشکر هفت تپه را به دلیل انتقاد از شرایط کار ذکر می کند که به "تبلیغ علیه نظام" متهم شدند.


همچنین، تعدادی از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر در ماه دسامبر بازداشت شدند و بقیه نیز تحت تعقیب امنیتی قرار دارند.

عفو بین الملل در توصیف جنبه های دیگر نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی به تبعیض علیه زنان و ارعاب، بازداشت، پیگرد، حبس و ممنوع الخروج شدن مدافعان حقوق بشر اشاره می کند.


در بخش دیگری از این گزارش، ممانعت از آزادی بیان و اجتماع در ایران توصیف شده و آمده است که حکومت به منظور سرکوب هر گونه انتقاد و مخالفتی به مسدود کردن سایت های اینترنتی، پارازیت اندازی بر شبکه های خبری خارجی، محدودیت و کنترل ارتباطات تلفن همراه و قطع مبادله پیامک مبادرت ورزید و در ماه ژانویه قانون جدید جرایم اینترنتی را به منظور تشدید محدودیت اطلاع رسانی تصویب کرد.


دولت ایران در خلال سال گذشته همچنین دهها نشریه را بست، مانع از فعالیت روزنامه نگاران مستقل و نهادهای مدنی فعال در زمینه اطلاع رسانی شد، و همزمان، هر نوع مخالفتی را از جمله از سوی دانشجویان به شدت سرکوب کرد.

گزارش سالانه عفو بین الملل در بخش دیگری از گزارش مربوط به ایران به موارد تبعیض علیه اقلیت های قومی و فرهنگی در این کشور می پردازد و نمونه هایی از اقدامات حکومت علیه مدافعان حقوق اقلیت ها و دست حامیان فرهنگی آنان را ذکر می کند.

در مورد اقلیت های دینی نیز، این گزارش فشارهایی را که بر پیروان ادیان و مذاهب دیگر وارد شده مورد بررسی قرار می دهد و نمونه هایی را از وضعیت روحانیون سنی، روحانیون شیعه دگراندیش و طرفدار جدایی دین از سیاست، درویشان و اهل حق، مسیحیان و بهائیان یادآور می شود.

عفو بین الملل بخشی را هم به ادامه استفاده از شکنجه و سایر موارد بدرفتاری با زندانیان قبل از محاکمه می پردازد و می نویسد که "در سال 2009، دست کم دوازده نفر در زندان های ایران به دلیل شکنجه جان خود را از دست دادند در حالیکه هیچ تحقیقاتی در این زمینه صورت نگرفت".

ایران از جمله معدود کشورهای جهان است که همچنان به صدور و اجرای احکام مجازات اعدام برای تعدادی از جرایم ادامه می دهد و این مجازات را در مورد مجرمان نوجوان نیز به اجرا می گذارد و در سال گذشته، به نسبت جمعیت دارای بیشترین موارد اجرای احکام اعدام در جهان بود.


در ماه های پس از انتخابات، بر تعداد موارد اجرای احکام اعدام بشدت افزوده شد.

در این گزارش جمهوری اسلامی همچنین به استفاده از مجازات های غیرانسانی، مانند سنگسار، قطع دست، شلاق متهم شده است.
در این جا چار زندان است
به هر زندان دو چندان نقب،
در هر نقب چندین حجره،
در هر حجره چندین مرد در زنجیر …
     
  
مرد

 
هرانا؛ انتشار اسناد / ویدئوی زندانی شکنجه شده در زندان رجایی شهر کرج

خبرگزاری هرانا - زندان رجایی شهر کرج بعنوان یکی از پر خطرترین زندان های ایران، بصورت تبعیدگاه محل نگهداری بیش از ۷۰ زندانی سیاسی است. این زندان در سایه ی خودسری مسولان و مدیریت آن همواره شاهد موارد متعددی از شکنجه، تجاوز، قتل و سایر موارد نقض حقوق بشر بوده است.

خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در سلسله انتشار اسناد خود با موضوع خودسری مسولان این زندان به انتشار ویدیویی دیگر اقدام نمود.

این ویدیو که در زندان رجایی شهر کرج ضبط و از طرقی که بنا به دلایل امنیتی از ذکر آن معذور هستیم به بیرون زندان منتقل شده است به شکنجه و ضرب و شتم چند زندانی توسط مسولان بند برخلاف تمامی اصول قانونی و انسانی می پردازد.

روز گذشته نیز این خبرگزاری ویدیویی از شهادت یک زندانی در خصوص شکنجه و تجاوز در این زندان منتشر کرده بود. این اسناد به خوبی بعنوان مشتی از خروار، گویای وضعیت وخیم زندانیان این زندان و بی توجهی مسولان سازمان زندان ها و قوه قضاییه نسبت به آنچه در زندان رجایی شهر کرج می گذرد است.

در رابطه با چینش مدیریتی این زندان نیز باید اشاره شود، ریاست سابق این زندان (م.ش) به دلیل قاچاق دختران ایرانی به کشورهای حاشیه خلیج فارس در سال ۸۲ بازداشت و محکوم شد (نامبرده هم اکنون بعنوان زندانی، مسول بسیج این زندان است)، همین طور مسول سابق حفاظت این زندان (ر.خادمی) نیز به دلیل ارتباط نامشرع با چند تن از زندانیان زن این زندان به محل دیگری تبعید شد. هم چنین باید اشاره کرد به پزشک و تنی از مسولان تعاون و مسولان بندها که به دلایلی چون روابط نامشروع و همینطور قاچاق مواد مخدر که در محدوده زمانی ۱۸ ماه اخیر بازداشت شده اند.

تعداد بسیاری از زندانیان محبوس در این زندان منجمله شاهدانی که در مقابل دوربین نشسته اند، برای حفظ امنیت و جان خود از تمامی سازمان های مدافع حقوق بشر استمداد طلبیده اند. آن ها امید دارند با افشاگری های خود علی رغم در خطر قرار گرفتن امنیت جانی، بتوانند بهبودی را در موضوع مدیریتی این زندان و رعایت حداقل حقوق خود شاهد شوند.



لینک مستقیم دانلود ویدیو: http://hra-news6.info/Video/002.mpg



منبع








با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است

ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
     
  
زن

 
نامه سرگشاده رضا رفیعی فروشان به رئیس قوه قضائیه
از گوانتاناموی رجائی شهر
افشای پشت پرده
اولین جلسه دادگاه کودتا 22 خرداد


در نیمروز 6 تیر ماه 1388 مامورین وزارت اطلاعات اینجانب را در منزل مادری دستگیر و به بازداشتگاه مخوف 209 وزارت اطلاعات واقع در زندان اوین منتقل نموده، در سلول انفرادی تنگ و کثیف 105 که ابعاد آن 5/1x2 متر می باشد. محبوس نمودند. 43 روز را در بدترین شرایط جسمی و روحی نگهداری، ضرب و شتم و فارغ از هر گونه حق و حقوق انسانی و مدنی، با چشم بند بازجوئی نمودند. این بازجوییها تحت فشارهای شدید روحی و روانی، تهدید و ارعاب آمیخته با فریب و ریاکاری انجام پذیرفت و در آن سعی بر آن بود تا علیه خود و دیگران اقدام به اعترافات کذب نمایم.


برای نمونه، درخواست مجدانه به اعتراف کذب علیه فرزندان یکی از رجال سیاسی که افتخار آشنائی با آنها را داشته و فشار در جهت اعتراف کذب به داشتن رابطه نامشروع با همسر مومنه و مکرمه یکی از نمایندگان سابق مجلس شورای اسلامی، داشتند. گرچه در مقابل این خواسته های نامشروع و غیر واقع آنها مقاومت نمودم، اما فشارهای روحی وارده موجب خونریزی معده در اینجانب گشت که مدتها همراه با من بود.

گرچه از نظر اینجانب و با توجه به اصل 38 قانون اساسی، کلیه اعترافات تحت شکنجه و اجبار فاقد ارزش و اعتبار می باشد. اما توضیح در مورد آنها شما را به نحوه بازجویی ها در حین بازداشت متهم آگاه نموده، و لذا به درج آنها اقدام می نمایم.


بازجوئی ها بر فعالیت های تبلیغاتی، انتخاباتی و تفتیش عقاید در مورد حمایت از کاندیدای ریاست جمهوری مورد نظر خود، که توسط شورای نگهبان تائید صلاحیت گردیده بود، و نحوه انجام این فعالیت ها در راستای جذب آرای ایرانیان مقیم خارج از کشور، تمرکز یافت. این بازجوئی ها بر خلاف اصل 23 قانون اساسی با تفتیش عقاید و تهمت های ناروا و ارقائیات کذب همراه بود و همراه آن، حقوق اساسی مندرج در اصل 27 قانون اساسی در راستای شرکت در راهپیمائی مسالمت آمیز و اعتراض آمیز 25 خرداد 88 که در اعتراض به روند برگزاری و نحوه شمارش آرای انتخابات 88 نحوه جهت گیری و عدم رعایت اصل به طرفی از سوی صدا و سیما حمایت غیر قانونی تعدادی از اعضای شورای نگهبان از یکی از نامزدها و ادبیات به کار رفته توسط کاندید پیروز در انتخابات شکل گرفت، را زیر سئوال می برد و سعی در پیوند آن با اغتشاشات خیابانی داشت.


سپس، سیاه نمائی بازجویان از گذشته پرافتخار اینجانب در دستور کار بازجوئی ها قرار گرفت که به نمونه هایی از آنها اشاره می کنم.


در وهله اول سالیان طولانی فعالیت مطبوعاتی و همکاری اینجانب با مجله معتبر تایم، با القای این پیش فرض غلطت و کذب، که مجله تایم در مالکیت پنتاگون می باشد و توسط عوامل سیا گردانده می شد و من تنها با این پیش فرض، متهم به همکاری با سازمان اطلاعاتی آمریکا شدم؛ غافل از این که این مجله معتبر بیش از 20 سال است که تحت مجوز وزارت ارشاد اسلامی دفتر فعال در ایران دارد و کلیه روسای جمهوری ایران، منجمله آقای احمدی نژاد، بارها با این مجله به مصاحبه نشسته اند. مجله تایم توسط شرکت نشر آوران متعلق به وزارت ارشاد در ایران پخش می شود.


پس از آن، فعالیت قانونی من به عنوان رئیس انجمن دوستی ایران و سوئیس که سازمان غیر دولتی است و تحت مجوز وارت کشور جمهوری اسلامی به ثبت رسیده و فعالیت آن در راستای نزدیکی دو ملت ایران و سوئیس می باشد، سیاه نمائی شده به جاسوسی برای سوئیس متهم گشتم و این فعالیت که جهت جذب بورسیه های تحصیلی برای فرزندان این مرز و بوم برگزاری گردهمائی ها و نمایشگاه های فرهنگی و علمی، و با هماهنگی های قانونی و مندرج در اساسنامه انجمن، با سفارت سوئیس در تهران انجام می پذیرفت تحت این عنوان که کارکنان سفارت سوئیس در تهران جاسوسان آمریکا می باشند، به اتهام پراکنی های بدون ادله علیه اینجانب ادامه دادند.


اصولا در دیدگاه بازجویان، اینجانب از بدو تولد جاسوس آمریکا بوده و هستم. آنها برای اثبات این اتهام نیاز به ارائه هیچ کدام ادله، اسناد و مدارک نداشتند و تحصیلات عالیه و اقامت طولانی در سوئیس و آمریکا تنها ادله فرضی و کذب آنها علیه اینجانب بود. اما به دلیل آن که من در کلیه بازجوئی ها با صداقت به سئوالات شفاهی و کتبی پاسخ گفته، و کلیه اتهامات واهی را با قاطعیت رد نموده، بازجویان بر فعالیت شرکت رسانه ای اینجانب در امارات متحده عربی متمرکز گردید.


شرکت تخصصی، رسانه ای اینجانب در دوبی از شش سال بیش فعالیت خود را در زمینه راه اندازی پخش و پشتیبانی فنی کانال های تلویزیونی بر روی ماهواره های عربی را آغاز نموده که بزرگ ترین افتخار آن تاسیس و راه اندازی کانال تلویزیونی کربلا، و وقف آن برای حرم مطهر امام حسین (ع) بوده است. این کانال به ترویج فرهنگ تشیع در میان کشورهای عربی مشغول و بحت نظارت مستقیم آیت الله سیستانی و مسئولین محترم حرم مطهر امام حسین (ع) اداره می گیرد.


پنج سال پیش، یکی از رجال سیاسی ایران، که سال ها مسئول بالا رتبه نظام بوده از اینجانب خواستار راه اندازی یک کانال تلویزیونی ماهواره ای خصوصی شد. این کانال راه اندازی شده اما به دلیل اعلام نظر صریح شورای امنیت ملی ایران مبتنی بر غیر قانونی بودن فعالیت این کانال، از بروری آنتن رفتن برنامه های آن خودداری نمودم و کلیه خسارات مالی ناشی از این اقدام را نیز بر عهده گرفتم. بازجویان وزارت اطلاعات بدون توجه به پایبندی اینجانب به قانون آن را نیز به عنوان اتهام دیگر وارد آوردند.

در آخر، ارتباطات وسیع کاری اینجانب با مسئولین دولتی و حکومتی کشورهای عراق و امارات متحده عربی، که در راستای راه اندازی کانال کربلا ایجاد گردیده بود و ارتباطی با ایران نداشت، نیز به عنوان جاسوسی مطرح نمودند، که در تمام بازجوئی ها ضمن پاسخگوئی صادقانه به سئوالات مطرح شده از قبول کلیه اتهامات وارده خود را مبرا دانسته و می دانم.

در تاریخ 12 مرداد 88 بازجویان نسخه ای از روزنامه کیهان را به سلول انفرادی 105 فرستاده، که در آن اعترافات برخی از مهره های سرشناس جناح اصلاح طلب در دادگاه علنی درج شده بود و متهم که از بدو دستگیری هیچ دسترسی به روزنامه یا هر گونه خبری از وقایع خارج از زندان نداشتم با واقع به مطالعه آن پرداختم در همان شب، بازجویان من را تهدید نمودند که به نظر آنها من هیچ گونه همکاری نکرده ام و لذا آنها حکم حد من را گرفته، و در صورت ادامه عدم همکاری، اینجانب را جهت «پذیرائی» و اجرای حد به زیر زمین بازداشتگاه 209 اعزام خواهند نمود.


این جلسه ساعت ها به طول انجامید و سرانجام هراس از حبس طولانی و غیر قانونی در قفسی که نام آن را سلول انفرادی نهاده و در آن برای کوچکترین نیازهای انسانی، همانند توالت رفتن نیز نیازمند لطف و کرم نگهبانان بودیم که آنها می توانستند ساعت ها متهم زندانی را تحت فشارهای معده، روده و مثانه منتظر و علل به گذارند و یا حتی با لجبازی کاری کند که متهم در مدفوع و ادرار خود بغلطد، اجبارا تن به خواسته آنها دادم.


اعتقاد راسخ داشتم که بالاخره روزی قانون گریزی و تبانی برای اجرای این طرح توطئه آمیز وزارت اطلاعات بر ملا خواهد شد. و لذا برای رهائی از اسارت خود آماده همکاری با آنها شدم آن چه که فکر نمی کردم پافشاری وزارت اطلاعات بر حبس دائم و بدون مرخصی اینجانب جهت جلوگیری از افشای این ضیافت بزرگ بود.


از فردای آن روز، جلسات بازجوئی تبدیل گشت به جلسات توجیهی و تمرین متن دفاعیات کذب و ساخته و پرداخته بازجویان وزارت اطلاعات در مدت کمتر از یک هفته سه بار در مقابل دوربین های فیلم برداری به قرائت متن تهیه شده پرداختم و بنا بر نظر بازجویان، و افرادی که اکنون به آنها ملحق شده اما به دلیل داشتن چشم بند هیچ گاه چهره آنها را ندیدم، کسر و اضافه نمودن مطالب به متن انجام پذیرفت سپس در روز جمعه 16 مرداد 88 که مصادف بود با نیمه شعبان و ولادت حضر امام زمان، من را به کاخ دادگستری منتقل نمودند. کاخ دادگستری تعطیل بود اما من و 9 زندانی دیگر که همه لباس های فرم بازداشتگاه 209 به تن داشتیم به همراه تعدا کثیری از مامورین عملیاتی وزارت اطلاعات وارد سالن دادگاه شده و در مقابل نمایندگان دادستان وقت و نمایندگان وزارت اطلاعات و در مقابل دوربین های صدا و سیما که توسط خبرگزاران سازمان آقای شمشادی، همراهی می شد به قرائت متن از پیش تعیین شده پرداختیم که صدا و سیما در یک اقدام ناشایست، غیر اسلامی و غیر قانونی، اقدام به پخش این تمرین نمایشی و اجباری در برنامه 30: 8 کانال دو خود نمود.


از میان ده نفر حاضر در جلسه تمرینی در کاخ دادگستری، پنج نفر جهت حضور در دادگاه نمایشی و فرمایشی روز شنبه 17 مرداد 88، معروف به دادگاه بیگانگان انتخاب شدیم. این دادگاه نمایشی بود، چون برای اجرای نقش در آن تمرین شده بود و فرمایشی از آن جهت که متون قرائت شده در آن دادگاه از پیش تعیین گردیده بود.


شنبه صبح من در جوار خانم ریس، متهم تبعه فرانسه، توسط یک اتومبیل شخصی و همراه نیروهای عملیاتی وزارت اطلاعات مجددا به کاخ دادگستری منتقل گشتم تا توسط قاضی صلواتی، قاضی شعبه 15 دادگاه انقلاب، در مقابل دوربین های صدا و سیما و حضور خبرنگاران و عکاسان جراید، به صورت علنی، اصطلاحا محاکمه شویم، که رسانه ای نمودن و پخش گسترده نام و بهره اینجانب از صدا و سیما و کلیه جراید مملکتی، آن هم قبل از اثبات جرم، خلاف شرع و نصب صریح قانون و اصل 39 قانون اساسی جمهوری اسلامی بوده و موجب هتک حرمت و حیثیت متهم شده لذا غیر قانونی است و قابل پیگرد قانونی خاطیان به خصوص، که در یک تبانی توطئه آمیز فیمابین نهادهای مختلف امنیتی، قضائی و صدا و سیما جمهوری اسلامی، در راستای گمراه نمودن افکار عمومی و دیدگاه مسئولین مملکتی بر یک واقعه، که تبعات وسیعی در امنیت کشور داشت انجام پذیرفته است، که این خود آشکارا اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی می باشد.


در این دادگاه نمایشی و فرمایشی قاضی صلواتی با دروغی محض دادگاه محاکمه را رسما آغاز نمود. وی در مقابل دوربین های صدا و سیما و خبرنگاران اعلام نمود که: «متهمان وکیل مدافع داشته، با وکلای خود ملاقات نموده و وکلا پرونده موکلین را بررسی نموده اند» این سخن قاضی حداقل در مورد من صحت نداشت، زیرا نه فقط از داشتن وکیل محروم مانده بودم، و با هیچ وکیلی ملاقات نکرده بودم، اصولا حتی بازپرسی نیز نشده (مگر آن که بازپرس با چشم بند انجام می پذیرد) و آیین دادرسی در مورد اینجانب رعایت نگشته بود. در آن دادگاه من فردی را که قرار بود با اجبار دادگاه به عنوان وکیل تسخیری داشته باشم برای اولین بار دیدم.


آیا این دادگاه، با این شرایط، نقش کلیه حقوق انسانی، و قانونی من نبوده است؟ آیا دلایل بیشتری برای درخواست اعاده دادرسی نیاز است؟ آیا قوه قضائیه جمهوری اسلامی از این تبانی آگاه نبوده است؟


در این دادگاه به قرائت متن از پیش تهیه شده پرداختم، که البته بخش هایی از آن را تحت بهانه فراموشی بیان نکردم، اما در کل به جای دفاع از خود به تائید اتهامات وارده در کیفرخواست علیه خود پرداختم و در اینجا اذعان دارم که طبق ماده 38 قانون اساسی، چون این اقاریر تحت فشار و اجبار بیان گردیده، فاقد هر گونه ارزش و اعتبار بوده و می باشد.


پس از دادگاه به همراه خانم ریس و مجزا از دیگران متهمان مجددا به گوانتاناموی ایران، یعنی بازداشتگاه 209 وزارت اطلاعات منتقل گشتیم و همان روز اینجانب، پس از 43 روز حبس از سلول انفرادی به سلول 52، که دو برابر سلول قبلی وسعت داشت ولی 3 متهم در آن محبوس بودند انتقال داده شدم.


چهل روز بعد، به شعبه 15 دادگاه انقلاب احضار شدم و در آنجا قاضی صلواتی در حضور وکیل تعیین شده توسط آن دادگاه، برگه وکالت وکیل تسخیری را جهت امضاء به من داد، که من با بیان این که وکیل مدافع دارم و میل دارم وکیل منتخب خودم وکالت من را به عهده گیرد از امضای آن امتناع ورزیدم. قاضی صلواتی اعلام نمود که هیچ وکیل دیگری را اجازه ورود در پرونده نخواهد داد و در صورت امتناع از قبول وکیل تسخیری، جلسه بعدی رسیدگی به پرونده من شش ماه به تعویق خواهد افتاد. لذا اجبارا و برای جلوگیری از تمدید زمان حبس، وکیل تعیین شده از سوی دادگاه را به وکالت خود قبول نمودم.


سپس تنها یک سئوال کتبی از من به عنوان آخرین دفاع شده و آن این بود شما متهم به جاسوسی می باشید. چه دفاعی دارید؟ لذا من به بیان دفاعیه و رد اتهام پرداختم که توسط وکیل تعیین شده از سوی دادگاه که هنوز پرونده اینجانب را مطالعه ننموده و نمی توانست کمکی به من نماید، در برگه دفاعیه درج گردید. آنگاه که به عدم توجه قاضی به آئین دادرسی و نحوه گرفتن اقاریر کذب اعتراض نمودم، از دفتر دادگاه اخراج شدم.

در آوایل آبان 88 مجددا به شعبه 15 دادگاه انقلاب احضار و حکم محکومیت به جرم جاسوسی به رویت من رسید و از حبس قطعی 7 ساله و ممنوع الخروج 5 سال پس از تحمل حبس در حکم ناعادلانه علیه خود آگاه شدم که بدان اعتراض نمودم.


ده روز پس از رویت رای آقای دادستان جعفری دولت آبادی به ملاقات من در بازداشتگاه 209 آمد و من اظهار داشتم که هنوز فرصت مطالعه دادنامه و آماده نمودن لایحه دفاعیه جهت تجدید نظر خواهی نداشته و از وی خواستم اقدامی مبذول دارد تا با وکیل منتخب خود ملاقات نموده و لایحه دفاعیه جهت تجدید نظر خواهی را آماده و قبل از پایان 20 روز مهلت قانونی ارائه نمایم.

این امر دو روز قبل از پایان مهلت قانونی امکانپذیر شد و وکیل تسخیری به جای وکیل منتخب اینجانب، با در دست داشتن یک یادداشت خطی از دادنامه، که از ارائه آن به من امتناع ورزید، اجازه ملاقات دو ساعته با من پیدا نمود. تا من ظرف دو ساعت در یک مورد یک پرونده حیاتی و حیثیتی با این وسعت اتهامات به اظهار و درج دفاعیات لایحه تجدید نظر خواهی به پردازم، که این امر عملا توسط خود من انجام پذیرفت.


پس از 150 روز حبس در بازداشتگاه 209 وزارت اطلاعات، در اوایل آذر ماه 88 به بند 350 زندان اوین منتقل و در سلول 5 محبوس گردیدم. حکم تجدید نظر در 12 بهمن 88 به رویت من رسید در این حکم جرم اینجانب از ماده 501، یعنی جاسوسی، به ماده 610، یعنی اقدام علیه امنیت ملی از طریق اجتماع و تبانی، و زمان حبس از 7 سال به 4 سال تغییر کرد، گرچه ممنوع الخروجی بر جای خود استوار ماند. برای من جای بسی مسرت بود که جرم جاسوسی از روی من برداشته شده بود. گرچه جرم جدید از سوی قاضی به من تفهیم نشده و امکان دفاع از این اتهام را نداشته ام اما با توجه به روند غیر قانونی پرونده اینجانب این نیز دیگر امر غریبی نبود.


اکنون که از حسینیه سالن 8 بند 3، زندان رجائی شهر کرج، که تبعیدگاه غیر قانونی اینجانب می باشد، برای شما این نامه را می نویسم، بیش از یک سال است که در زندان های جمهوری اسلامی محبوس می باشم. اکنون که سکوت را شکسته ام از شما انتظار دارم بگوئید که حق و حقوق من به عنوان یک شهروند چه بوده و چگونه پایمال شده است؟ چگونه یک شهروند معترض هتک حرمت می شود. حیثیت و آبروی وی زیر پا له می شود، جاسوسی بیگانه خوانده شده و در کلیه جراید و صدا و سیما با ذکر اتهام، نام و تصویر رسانه ای می شود، تبانی گر علیه امنیت ملی خوانده می شود. و هیچ دادرسی در این ملک کهن که مدعی اسلامگری می باشد، به ظلم واقع شده علیه وی رسیدگی نمی نماید.


تقاضای رسیدگی به شکایت اینجانب علیه وزارت اطلاعات، آمرین و عاملین اجرای این تبانی در راستای پایمال نمودن حقوق اینجانب، اجبار به اقرار کذب و استفاده از آن برای گمراه نمودن افکار عمومی و هتک حرمت و حیثیت ضمن درخواست جبران خسارات مالی و معنوی، درخواست مجازات خاطیان در دادگاه صالحه را دارم.

تقاضا رسیدگی به شکایت اینجانب علیه قاضی صلواتی که موجبات اجرای این تبانی، و رسانه ای نمودن اتهامات، نام و چهره اینجانب قبل از اثبات جرم که به هتک حرمت و حیثیت اینجانب منجر گردید و عدم توجه به اجرای دقیق آئین دادرسی، رفتار و عمل خلاف شئون و شرافت قضائی، جلوگیری متهم از داشتن وکیل مدافع منتخب خود، صدور رای غیر مستند و غیر مستدل به جبران خسارات مادی و معنوی وارده و مجازات خاطی را دارم.

تقاضای رسیدگی به شکایت اینجانب علیه صدا و سیمای جمهوری اسلامی، که با پخش بازجوئی ها و اعترافات کذب و تحت فشار و برخلاف رضایت اینجانب، و رسانه ای نمودن چهره، نام و اتهامات اینجانب قبل از اتهامات اینجانب قبل از اثبات جرم را فراهم آورده است، و جبران خسارات مالی و معنوی وارده و ایجاد امکان استفاده از زمانی مساوی جهت اعاده حیثیت، و مجازات خاطیان، در دادگاه صالحه، اقدام فرمائید.

رضا رفیعی فروشان

زندانی در بند 3 سالن 8- زندان رجائی شهر- کرج- استان البرز- ایران


     
  
زن

 
فیلمی تازه منتشرشده از حمله به منزل آيت الله بروجردي - 85
     
  
زن

 
Holy Crime جنایت مقدس

     
  
مرد

 
آخه چرا باید اینطور باشه وقتی آدم خودشو میزاره جای اونا میفهمه چی میكشن تو اون لحظه مو به تن آدم سیخ میشه
     
  
مرد

 
واقعا که بسیار بد و دردناکه که یه جوان ۱۹-۱۵ ساله را به این شکل به خاطر یه اشتباه زجرکش بشه و درنهایت اعدام
من درباره قوانین بین المللی در این مورد نمیدونم اونجام اینطوریه؟ اگه کسی میدونه بگه
تعقیب و آزار مردم فقط مختص به یک دین نیست.بلکه ماهیت همه ادیانی است که قدرت داشته اند و قانون را دردست داشته اند.(تامس پین)
/ با جسارت وجود خدا را به پرسش بگیر،چرا که اگر خدایی وجود داشته باشد باید خرد را بیشتر از تقلید کورکورانه ارج نهد./(توماس جفرسون)
     
  

 
بچه ها درسته اعدام کار خوبی نیستش و در آوره ولی برای یه لحظه خودتون رو بزارید جای خانواده مقتول . فکر کنید خدای ناکرده پدر شما رو این جوان ۱۵ ساله کشته بودش . حالا نظرتون راجب اعدامش چیه .....
من عاشق سینه بزرگم
     
  
مرد

 
محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر، روزنامه‌نگار و رییس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، در نامه‌ای که به رهبر ایران، آیت الله خامنه‌ای نوشته:

سازمان حقوق بشر کردستان از جنابعالی به عنوان عالی ترین مقام جمهوری اسلامی درخواست می نماید با اعلام آشتی ملی در کشور و صلح و آشتی با جامعه جهانی و ایجاد روابط دوستانه با مردمان و ملل جهان، مردم و جوامع ایرانی را از خطرهایی که امنیت، همبستگی و اساس زندگی جمعی آنها را تهدید می نماید، دور نموده تا ایران در میان کشورهای جهان در جایگاه واقعی خود قرار بگیرد.


به گزارش سحام‌نیوز، محمدصدیق کبودوند از دهم تیر ماه سال ۱۳۸۶ بازداشت و زندانی شده‌است. در دادگاه انقلاب تهران به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق تشکیل و اداره سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به ده سال حبس و از بابت تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ارتباط و مراوده با سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر و ارتباط و مکاتبه با شخص کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل متحد و گفتگو با رسانه‌های عمومی به یکسال حبس و جمعاً به یازده سال حبس محکوم شده است که در شعبه ۵۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ده سال حبس از بابت تاسیس سازمان، مورد تایید قرار گرفته و قطعی شده است.

متن کامل این نامه به گزارش سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان به شرح زیر است:

به عالی جناب آیت اله علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران

همانگونه که آشکار است حکومت جمهوری اسلامی به واسطه اتخاذ برخی سیاست های پرتنش و ناموجه از یک طرف با ایستادگی در برابر اراده جهانی و اکثریت ملل متحد، کشور را با انزوای سیاسی و انواعی از تحریم های کمرشکن اقتصادی و مالی و بانکی، و حتی تا مرز رویارویی نظامی و ورود به جنگی بنیان برافکن پیش برده، و از سویی دیگر با اعمال و اجرای سیاست های استبدادی و غیردموکراتیک در روابط با مردم و جوامع ملی، قومی، مذهبی و مدنی و اعمال و آزادی های مشروع، نادیده گرفتن خواسته ها و مطالبات اساسی و واقعی مردم، ناامنی های مدنی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، ایجاد جو امنیتی و رعب و وحشت در جامعه، بیدادگری ها و بی عدالتی های قضایی و غیرقضایی، گسترش فسادهای نجومی و سوءاستفاده های عظیم اقتصادی و مالی توسط وابستگان به مراکز قدرت و تشدید و تعمیق فقر و فرودستی و بی کاری بخش های عظیمی از جامعه، کشور را با بحرانی بزرگ و فرساینده و فروپاشنده مواجه ساخته است.

عالی جناب
اغلب مردم بر این نظراند که تمامی قدرت سیاسی حکومت جمهوری اسلامی در عمل، در قبضه جنابعالی قرار دارد و دستگاه های قانون گذاری، قضایی و اجرایی و نظامی و امنیتی مطابق اوامر شما عمل می کنند. مجلس شورای اسلامی بعنوان یکی از ارگان اصلی ناقض حقوق مردم، با سیاهه ای طولانی از تحدید، سلب و پایمالی آزادی ها و حقوق اساسی مردم، دستگاه قضایی با زیرپا نهادن اصول و معیارهای یک دادگستری مستقل و دادگستر، به مثابه دستگاهی کاملا سیاسی مدافع اعمال عمال حکومت و دادگاه های انقلابی بعنوان ابزاری برای سرکوب و حبس و اعدام منتقدان و مخالفان سیاست های حکومتی در دست وزارت امنیت و اطلاعات، و سرانجام دستگاه اجرایی که خود را تجلی و رای مردم می داند، با دادن وعده های غیرقابل اجرا و با ارائه آمارهای غیرواقعی و کاذب از رشد و پیشرفت و اقدامات پوپولیستی و فریب مردم، آزادی، حقوق بنیادی و امنیت انسانی را از جامعه ایرانی سلب کرده اند.

عالی جناب
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان با اعتقاد به اینکه مردم ایران را سزاوار تحریم و انزوا، و فشار ، رنج و آزار و محرومیت از امنیت انسانی، آزادی های اساسی، دموکراسی و حقوق بشر نمی داند و با باور به اینکه سلب آزادی و حیات انسانی، تحقیر حقوق بشر وسرکوب و اعمال غیرانسانی، می تواند روح بشریت را به عصیان و قیام وا بدارد، و از آنجایی که آمال و آرزوی همه ایرانیان برپایی سامانه ای است که در آن همه مردم در بیان و عقیده و وجدان آزاد و از ترس و فقر و احتیاج رها باشند و از آنجا که تنها با تنظیم قوانین مبتنی بر اراده مردم و آزادی و دموکراسی و حمایت از حقوق بشر می توان مردم را از قیام بر ضد ظلم و ستم باز داشت و از آنجایی که حفظ کرامت و ارزش های انسانی و احترام به شادی میان زنان و مردان و برابری میان همه انسان ها فارغ از داشتن هرگونه عقیده و مذهب، ملیت و قومیت، نژاد و جنسیت اساس مشترک صلح، برابری، برادری و همزیستی مسالمت آمیز در میان جوامع در داخل کشور و در میان جمیع افراد بشری و جمیع جوامع و ملت در جهان است، از این رو این سازمان از جنابعالی به عنوان عالی ترین مقام جمهوری اسلامی درخواست می نماید با اعلام آشتی ملی در کشور و صلح و آشتی با جامعه جهانی و ایجاد روابط دوستانه با مردمان و ملل جهان، مردم و جوامع ایرانی را از خطرهایی که امنیت، همبستگی و اساس زندگی جمعی آنها را تهدید می نماید، دور نموده تا ایران در میان کشورهای جهان در جایگاه واقعی خود فرا بگیرد.

عالی جناب
سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان براین نظر است که کشور نیازمند اصلاحات و تغییرات بنیادی و همسان سازی مجموعه قوانین، اعمال و رفتار حکومت با اصول و قواعد و ارزش های پذیرفته شده جهانی و حقوق بشر است. این سازمان بر این باور است که تنها با گشودن درهای صلح بر روی جهانیان و آشتی ملی در کشور و اجرای برنامه های اصلاح طلبانه، مشروطیت بخش به حاکمیت، تجدید قدرت هیات حاکمه، استقلال بخشی به قوای سه گانه، رسمیت بخشیدن به نظارت مردمی، آزادسازی فعالیت احزاب و مجامع سیاسی مستقل و مردمی، توجه به خواسته ها و احترام به اراده مردم، تضمین و تامین آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، احترام به برابری حقوق زنان یا مردان، احترام به حقوق جوامع تحت ستم ملی، قومی و مذهبی، تامین امنیت انسانی کارگران، اقشار آسیب پذیر و فرودست و همه مردم و سرانجام با همراهی و همکاری با جامعه جهانی و ملل متحد، می توان مردم و کشور را از انزوا و رنج و شورش و فروپاشی نجات داد و رهایی بخشید و این موارد در شرایط موجود از نظر سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، از خواسته های مردمی و ضرورت های جدی است که باید هرچه سریع تر بدان ها پرداخته شود.
     
  ویرایش شده توسط: abidar   
صفحه  صفحه 5 از 27:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  27  پسین » 
سیاست

اخبار نقض حقوق بشر در ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA