انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
مناسبتها
  
صفحه  صفحه 9 از 15:  « پیشین  1  ...  8  9  10  ...  14  15  پسین »

22 مهر زادروز شهبانو فرح پهلوی


مرد

 
مهر زادروز شهربانو فرح پهلوی

زاد روز ملکه ی ایران و روز زن ایرانی بر همه ی ایرانیان و آریایی ها فرخنده و مبارک باد
***** PERSIAN GULF***** &خلیج پارس&
     
  
زن

 
زادروزت مبارک همجنس عزیزم زن ایرانی فرح دیبا بوس
یادمان باشد هرچه برسرکسی بیاوریم همان کار روزی بر سرما خواهد آمد آنکه آفریننده هست عادل است
     
  
مرد

 
ستاریه اهنگ درموردش خونده خیلی قشنگه حجمشو کم میکنم میزارم براتون
من که خیلی خوشم اومد
     
  
مرد

 
(بانوی من بانوی ما)

چقدر دلم می خواست و می خواهد که در این روز پیامی جداگانه به مناسبت 22 مهرماه سالروز تولد بانوی مهربان آریایی داشته باشم . بانویی بر خاسته از دل ملت با قلبی تپنده برای ملت .. قلبی سر شار از عشق و ایمان و پاکیها که با این همه جفا دیدنها همچنان از وفا می گوید . همان بانوی دوست داشتنی که شعارش شعورش بود وحجابش نجابتش . همان داغدیده ای که قلبش را شکستند اما اینک برای آن دل شکنندگان دل می سوزاند . بانوی آریایی من! بانوی آریایی ما ! توکیستی که می توان از تو و برای تو کتابها نوشت . شاه ماهی ما تو را بانوی شهر قصه ها می خواند . اما تو بانوی واقعی روز و روز گاران مایی . بیرون از قصه ها .. داغدیده , اندوهگین , اما صبور و استوار و امید وار . بانوی من می دانم که قلبت برای ایران و ایرانی می تپد می دانم که از جفاکاران اندکی بیش باقی نمانده اند می دانم که بخشندگی را از خدایت آموخته ای و گذشت را ..بانوی من می توانم تا فردا و فردا ها و تا آنجا که نهایتی هست همچنان از تو و برای تو بنویسم چون که جوهر قلم صداقت را هر گز پایانی نباشد چون که زندگی نیکان را نهایتی نیست ....عبادت به جز خدمت خلق نیست .. به لباده و جامه و دلق نیست ... افتادگی آموز اگر طالب فیضی .. هرگز نخورد آب زمینی که بلند است . و تو بانوی بزرگوار ما چه بزرگوارانه مصداق این ابیات گشته ای . بانوی من !درست است که می گویند چنین است رسم سرای درشت .. گهی پشت به زین و گهی زین به پشت .. اما آن که که چون تو دلش همیشه با خداست سوار بر مرکب مراددر راستای خورشید حقیقت می تازد تا به کوردلان و شیاطین و دشمنان این آب و خاک بفهماند که ایران و ایرانی همچنان پایدار است وسرانجام جلاد بالای دار . بانوی مهربان من تولدت مبارک تولدت مبارک .. خداوند بلند مرتبه توبه پذیراست و اشکهای توبه بندگانش را می پذیرد ..ومی دانم که بانوی من با گذشت خود توبه جفاکارانی را که اینک انگشت حسرت به دندان گزیده اند خواهد پذیرفت . بانوی خدایی من ! بانوی آریایی من! تولدت مبارک !تولدت مبارک !.......ایرانی
شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
وفا نكردي و كردم، خطا نديدي و ديدم شكستي و نشكستم، بُريدي و نبريدم

اگر ز خلق ملامت، و گر ز كرده ندامت كشيدم از تو كشيدم، شنيدم از تو شنيدم

كي ام، شكوفه اشكي كه در هواي تو هر شب ز چشم ناله شكفتم، به روي شكوه دويدم

مرا نصيب غم آمد، به شادي همه عالم چرا كه از همه عالم، محبت تو گزيدم

چو شمع خنده نكردي، مگر به روز سياهم چو بخت جلوه نكردي، مگر ز موي سپيدم

بجز وفا و عنايت، نماند در همه عالم ندامتي كه نبردم، ملامتي كه نديدم

نبود از تو گريزي چنين كه بار غم دل ز دست شكوه گرفتم، بدوش ناله كشيدم

جواني ام به سمند شتاب مي شد و از پي چو گرد در قدم او، دويدم و نرسيدم

به روي بخت ز ديده، ز چهر عمر به گردون گهي چو اشك نشستم، گهي چو رنگ پريدم

وفا نكردي و كردم، بسر نبردي و بردم ثبات عهد مرا ديدي اي فروغ اميدم؟


هروقت صحبت ازفرح دیبامیشه بی اختیاراین شعرمهرداداوستابرام تداعی میشه
برنده می گوید مشکل است، اما ممکن
و بازنده می گوید ممکن است، اما مشکل ...
     
  ویرایش شده توسط: hard   
مرد

 
من شهبانو فرح رو در حد اسمش میشناختم تا زمانیکه فیلم زندگینامه ایشون رو از بی بی سی دیدم فیلم رو دختری درست کرده که خودش زندانی سیاسیه زمان شاه و برادرش در زمان شاه اعدام شده بود و با این نیت که خانواده پهلوی رو به نقد بکشه برای تهیه فیلم میره اما در ظول فیلم با شهبانو رفت و امد کرد و گریه کرد و خندید و آشنا شد

شهبانو بهش گفت کاش مثل هزاران نفر دیگه یک نامه برام مینوشتی تا به مشکلات تو هم رسیدگی میکردم
وخیلی حرفهای دیگه و اونجا بود که وقتی خرماتش رو دیدم بهش علاقمند هم شده

زادروزتون مبارک اگه الان ایران بودین چی میشد و چه جشنی بود

کلی
Signature
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت
     
  ویرایش شده توسط: ametis   
زن

 
ميليونها جواني كه بعد از شورش انگليسيه ۵۷ به دنيا امدند اكنون به كوري چشم ملايان كثيف جمهوري اسلامي از طرفداران شهربانو هستند و سالروز تولد ايشان را به يكديگر شادباش مي گويند

طرفداران جمهوري اسلامي و مزدوران نوكر صفت ارتش سايبري هم كه طبق معمول در همه جاي نت ولو هستند و از پول نفت ايران استفاده كرده و زوزه مي كشند
     
  

 
تولدش مبارك من كه جدا دوستش دارم نميدونم هم چرا_**راستي اون موقع هم سفر هاي استاني داشتنا عجب **
L
     
  
زن

 
بگــــــــــــــــــــو کــــــــــــــــــــی مــــــــــــــــــــی آیــــــــــــــــــــی ؟

قلمم برای قلب تو خواهد زد اگر قلب تو همچنان برای دلشکستگان بزند . قلمم برای تو می نوازد اگر قلب تو برای ساز شکسته ها بنوازد .قلمم خواهد نوشت که تو بهترینی اگر بر گناه آنان که روز گاری تو را ناآگاهانه رانده اند قلم عفو کشی . بانوی من ! من از تو هیچ نمی خواهم تنها همین را می خواهم که چون همیشه مهربان باشی تا شرمنده قلم و فلبم نگردم تا بتوانم با غرور بگویم که محبت همچنان زنده است که نیکی نفس می کشد . انگار همین دیروز بود سال گذشته را می گویم وقتی که به جای بانوی شعر و قصه ها بانوی شهر قصه ها خوانده بودمت . هرچند که تو با نوی ایران زمین ما بانوی رویایی قصه های ما و حقیقت مایی . با نوی بی تکلف .. بانوی شاه و شاه بانوی ایران زمین آریایی ما . نمی خواهم آن چنان که از مریم پاک و فاطمه مقدس می خواهم از تو حاجت بخواهم می دانم که اگر بتوانی ملت خود را فراموش نخواهی کرد همان که روزگاری فراموشت کرده بوده است . همان که تو را با آرزوهای دور و درازت ازمرز جوانی به روزگار پیری رسانیده است . بانوی ایرانی بی کینه من ! می دانم که نمک نشناسان و ناسپاسان گناهکار را اگر هم دوستشان نداری خواهی بخشید . بگو کی می آیی ؟ اگر نیایی .. شاید که من هم به آن سوی سر زمین آرزوها رسم . بگو کی می آیی تا بر آن دستی که بر سر یتپمان دست نوازش می کشید بوسه زنم . بر آن دستی که به یاری جذامیان می شتافت .. بگو کی می آیی بانوی مردمی من ! بانوی مردمی ما ! هنوز هم هستند عده ای که از تو بد بگویند از تو بد بنویسند اما من آن چه را می گویم که می دانم آن چه را می گویم که از تو باز مانده است نه آن چه را که می گویند و به تو نسبت ناروا می دهند . بانویی که از دل مردم بر خا سته , خواسته مردم را می داند او اگر قدم خیری بر داشته از کیف و جیب خود نبخشیده همان کیف ها و جیبهای گشادی که سی و پنج سال است هنوزاز حق ملتی که آزادی می خواستند و خود با دستان خود بر سر خود خاک کفران نعمت ریختند (شهبانو پول ملت را برای ملت خرج می کرد ولی جانشینان گدا صفتش چنین نمی کنند )..پرنگردیده . بگو کی می آیی ؟ بگو کی می آیی تا به عشق بگویم بر درب خانه خود جارو بزند تا به آینه بگویم زنگار از رخ خویش بزداید تا به حلبی آباد بگویم که وقت آباد و آزاد کردن رسیده است . تا به آن کودک بیمار بگویم که دیگر اشک پدر ناتوانش را نخواهد دید . بگو کی می آیی تا دیده بر راهت دوزم . هنوز هم نمی دانم چرا دیده به آسمانی دوخته ام که تو را با خود برده است . تو با کودکی من رفته ای و من منتظر خواهم ماند شاید که روزی دیگر بیایی . سالها گذشته است . نمی گویم آن دیاری که تو ساخته ای مدینه ای فاضله بوده است نمی گویم نمی گویم که بسان آن مقنعه پوش چادر به سر بهشت فروشی . امروز شیران به روبهان وسیران به گرسنگان رحم نمی کنند . امروز اگر کسی برای پرنده ای دانه ای بپاشد شیران پوشالی بی رحم دانه و پرنده را می بلعند و من به یاد تو بانوی مهربان آریایی می افتم که خود را از مردم می دانستی و خود را از مردم می دانی . حتی اگر ذزه ای از پیاله عشق و محبتت پر باشد آن به دنیایی می ارزد که امروز کاسه های خشک سنگی را بر سر سنگدلان دیروز و نرم دلان امروز می زنند . بگو کی می آیی ای استاد عشق و صلح . کلام تو صدای تو چون جوی روانی در دل شب سکوت به من آرامش می بخشد . نمی دانم چرا دوستت می دارم شاید به این دلیل که دیده ام از تخت به زیر آمده ای تا همگام با پای تختیان و در کنار آنان باشی . و قتی که می آیی به خورشید خواهم گفت که نزدیک تر بیاید . بیاید و بر زمین خیس بتابد تا سیلاب اشک ندامت .. میلیونها ایرانی ایران زمین ما را به زیر آب نبرد . بگو کی می آیی تا بتوانم ناباوری ها را باور کنم . بگو کی می آیی تا به آن مادر داغدیده بگویم که داغدیده مادری دیگر می آید . بگو کی می آیی شهبانو ..بگو کی می آیی شهبانوی مهربان من . آنان که هنوز از سایه های آریا مهری تو در هراسند همچنان می خواهند که شخصیت تورا به زیر سوال ببرند . بانوی من نه من معصومم نه تو .. آن چنان نامردمی ها دیده ایم و آن چنان شاخدارها شنیده ایم که می گوییم یاد باد آن روز گاران یاد باد . .............بگو کی می آیی تا من همچنان بی تملق برای تو بنویسم . بگو کی می آیی تا نیکی ها جانی دوباره گیرند بگو کی می آیی تا سیلاب زدگان نگران سر پناهشان نباشند .. بگو کی می آیی تا در این مملکت خمس و زکات زده دیگر از فقر نشانی نباشد . شهبانوی من کجایی ؟/؟ در میخانه ها را بسته اند و در خانه ها , میخانه ها ساخته اند . هرزه خانه ها را از یک خیابان به هزاران هزار خیابان آورده اند . غنچه های سرقت دشمنان دوست نما که از صد ها تجاوز نمی کرد اینک در جای جای ایران گلستان اندر گلستان گردیده و به جای چند صد دزد که مردم برای آن یا علیه آن انقلاب کرده اند میلیونها دزد داریم . کسی صدایش در نمی آید . شهبانوی من ثروت های ملی به این صورت تقسیم می شود . 1-دادن باج به پنج شش ابر قدرت دنیا وکمک به اعراب بیگانه 2-پرکردن جیب و کیف خود ..پرکردن حسابهای بانکی درخارج از کشور و ساختن و خرید ویلا و خانه و کارخانه و..درایران و کشور های دیگر 3-هزینه هنگفت برای ساختن بمب اتم که در واقع این همان مانوری است که تا چند صباح دیگر وقتی که به همت امریکا و سایر باج بگیران صاحب بمب اتم شویم علنا این بند از بین می رود و در واقع هزینه های مصرفی در این بند وارد بند 2 می شود . ساختن بمب اتم یعنی تداوم حکومت و ادامه چپاول ثروت ملی . 4-اگر ته مانده ای باشد برای خالی نبودن عریضه وخواباندن اعتراضات خفیف .. درصدی از این ثروت را خرج ساختن چند مسجد و مدرسه و راه می کنند که نگویند کاری نکرده ایم . که این فقط به درد گول زدن عوام و ساده لوحانی می خورد که بگویند چه کسی می گوید جمهوری اسلامی کاری نکرده . در حالی که این فقط چند درصد از سر مایه و در آمد و ثروت ملی است که در جهت سازندگی هزینه می شود آن هم برای خود نمایی و این که نگویند کاری صورت نگرفته . اینک زمان حسرت خوردن به گذشته های دوراست . شهبانوی من امروز بیش از نود درصد ملت را آگاهان خاموش تشکیل می دهند . آگاهانی که به خیال خود از سر نوشت پدران نادان خود پند گرفته اند ودیگراز ترس تکرار تاریخ صدایشان در نمی آید . پدرانی که شاید در آغاز راه دانایی پیشه کرده از هول دموکراسی خود را به دیگ دیکتاتوری دینی انداخته اند . آن دیکتاتوری که از هزار و چهار صد سال پیش به این طرف هم سابقه نداشته در قرون وسطی نیز شاهدش نبوده ایم . کاش شاهنشاه فقید وقتی که از آسمان تهران تظاهرات دو میلیون معترض را دید و نا امیدانه و ندانسته پذیرای تو طئه امریکا گردید می دانست که نود درصد این دو میلیون سیاهی لشگری هستند که از سر سیری و بیکاری و تفریح شعار می دهند . و چه راحت در 22 بهمن 57 فریب ساواک و امریکا را خوردند . شهبانوی من ! می دانم که دلت برای وطنت می تپد . می دانم که پرنده قلبت بر فراز آسمان وطن پر می گشاید و جای جای این سر زمین مقدس ایران آریایی را در می نوردد . به من بگو کی می آیی تا بر سفره عشق سبزه محبت ببینم . تا خورشید را بر فراز دماوند خندان ببینم . به من بگو کی می آیی تا اسرافیل آن توبه کاران به خواب رفته در خاک خفته را بیدار سازد . آخر آنان عذاب می کشند . عرق شرم بر پیشانی مصیبت زدگانی که قدر عافیت را می دانند نشسته است . به من بگو کی می آیی تا لوت را گلستان سازیم و شمشیر ها را به در یا اندازیم . تخت جمشید همسر و مادر فرزندش را می خواهد ..تخت جمشید فرزندش را می خواهد تاج سرش را می خواهد . انقلابی را که ملخ ها نابودش نکرده اند موریانه ها خورده اند . پوکش کرده اند که از روز نخست پوک و پوشالی بود . بگو کی می آیی ؟ جایی که دوستان باشند نشاید که بر دشمن (امریکا ) اعتماد کرد . خسته ایم از دورنگی ها .. خسته ایم ازدروغ ها از بیگانه پرستی های مدعیان دروغین .. ایران تولدی دیگر می خواهد ..با نوی من ! بانوی شعر و قصه ها ! شاید بزرگترین گناه تو این بوده باشد که روسری بر سر وچادر بر شانه هایت نداشته ای تا بد اندیشان این گونه از تو بد نگویند . بانوی من ! غنچه های فسرده سالهاست که منتظر شکوفایی اند هنوز پیرزن روستایی از محبت های تو می گوید .. هنوز آن غرقه در سیلاب از دست محبتی می گوید که او را به خشکی رسانیده است . کوردلان یک شبه انتظار معجزه را داشتنه اند . با حلب حلبی آباد ها و با شعار حکومت مستضعفین بر مستکبرین آن چنان مستضعف پروری کرده اند که می توانیم با افتخار بگوییم که امروز اکثریت ایرانیان را مستضعفین خاموش تشکیل می دهند که این بزرگترین سوغاتی انقلاب پوشالی و پوسیده مذهبی امریکایی بوده است . آن روز آمده است که دمل های چرکین حسرت سر باز کرده و مردم دو دستی بر سر خود بکوبند . وقتی که بیایی خورشید و ماه و ستاره هم به این سر زمین می آید . قلب تو چون صورت زیبایت از مهربانی ها می گوید . من آن زمان در کنار شهبانویی خواهم بود که بخواهد چون گذشته ها نیک باشد با قلبی دور از کینه .. با قلبی سرشار از عشق به ملت .. با روحی والا و گذشتی که خصلت انسانهای والا مقام است . آن روز از جاده های زرین خواهی گذشت و به قلب تپنده و طلایی ایران آریایی خود باز خواهی گشت . و تاریخ بزرگترین گواه است براشتباه ملتی که نمی دانستند چه می خواهند و چگونه باید بخواهند . تولدت مبارک بانوی من ! امید وارم سالهای سال زنده بمانی ..وسالی فرا رسد که تولد تو بانوی بزرگوارمان را در ایران عزیزمان جشن بگیریم .بانوی من !کاش کبوتری سپید , پیام آریا مهری مرا به گوش جانت می رسانید تا بدانی که چقدر عاشقانه که چقدر خالصانه دوستت می دارم تا بدانی که در مرگ عاطفه ها از تو می خواهم و می خواهیم که با دم مسیحایی خود جانی دوباره به عشق و عاطفه ها بخشی که عشق هرگز نمی میرد . با درود به روح والای شاهنشاه فقید و ستایش شکیبایی آن بزرگ بانو ملکه ایران.. شهبانوی ایران زمین ..به امید آینده ای درخشان برای ایران و ایرانیان . پاینده ایران . بر افراشته باد پرچم سه رنگ سبز و سپید و سرخ آریایی بر بالا ترین نقطه این سرزمین .. بر دماوند همیشه استوار . بر قرار باشید . با احترام .. دوست و برادر همگی : ایرانی
     
  
مرد

 
تولدت مبارک فرح خانوم
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
صفحه  صفحه 9 از 15:  « پیشین  1  ...  8  9  10  ...  14  15  پسین » 
مناسبتها

22 مهر زادروز شهبانو فرح پهلوی


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA