ارسالها: 12930
#1,041
Posted: 8 Dec 2014 23:14
۱۷ آذر: تولد الی ویتنی مخترع ماشین پنبه
249 سال پیش «الی ویتنی» مخترع سرشناس آمریکایی در شهر وستبورو ایالت ماساچوست متولد شد. شهرت الی ویتنی بخاطر اختراع ماشین پنبه پاک کن است، با وجود اینکه به نظر کوچک میآید ولی سهم بسیار بزرگی را در انقلاب صنعتی و جنگ داخلی آمریکا بازی کرده است.
الی ویتنی 8 دسامبر سال 1765 در یک خانواده کشاورز بهدنیا آمد. پدرش از جمله موفقترین کشاورزان ایالت ماساچوست بود. الی زمانی که تنها 11 سال سن داشت مادرش را از دست داد. در خلال جنگ انقلاب آمریکا در حالی که تنها 14 سال سن داشت مدیریت تولید میخ را در کارگاه پدرش به عهده گرفت و با موفقیت توانست از عهده کار مدیریت تولید بر آید.
الی روابط خوبی با مادرخواندهاش نداشت، زیرا وی مخالف رفتن الی به کالج بود و با نفوذی که بر پدر الی داشت الی را مجبور کرده بود تا همانند کارگران در مزرعه کار کند. الی با کار در مزرعه همچنین تدریس در مدرسه در مقطع ابتدایی تلاش کرد تا برای خود پولی پس انداز کند. سرانجام با تلاش بسیار توانست مخارج تحصیل خود را تامین کند و در سال 1789 وارد کالج ییل شد. او سال 1792 فارغ التحصیل شد.
الی ویتنی علاقه زیادی به ادامه تحصیل در رشته وکالت داشت، اما بدلیل مخارج بالا نتوانست وارد این رشته شود به همین دلیل تصمیم گرفت به عنوان معلم خصوصی به کارولینای جنوبی برود. هنگام سفر به کارولینای جنوبی از ویرجینیا دیدن کرد. اواخر قرن 18 میلادی ویرجینیا مورد توجه مهاجران انگلیسی قرار داشت و به سرعت در حال رشد بود.
الی در حال سفر به کارولینای جنوبی با گرین آشنا شد که همسر قهرمان فقید جنگ انقلاب آمریکا ناتالایی گرین بود. گرین مدیریت مزرعهای را در ویرجینیا به عهده داشت و از وی دعوت کرد تا از این مزرعه دیدن کند. الی ویتنی جوان این پیشنهاد را پذیرفت و تصمیم گرفت با کمی تاخیر به کارولینای جنوبی برود که البته این توقف مسیر زندگی وی را تغییر داد و از ادامه سفر منصرف شد. زمانی که وی مزرعههای پنبه را در ویرجینیا دید به فکر ساخت ماشینی افتاد تا بتواند به سرعت و آسانی، الیاف پنبه را از دانههای پنبه جدا کند. در گذشته و قبل از اختراع الی ویتنی این کار بسیار دشوار بود و نیاز به نیروی کار بسیاری داشت.
الی ویتنی سال ۱۷۹۳ ماشین پنبه پاک کنی را اختراع و آنرا در سال ۱۷۹۴ به ثبت رساند. ماشین وی قادر بود به راحتی در روز حدود 25 کیلوگرم الیاف پنبه را از دانههای آن جدا کند. این اختراع نقش کلیدی در انقلاب صنعتی و اوجگیری اقتصاد ایالتهای جنوبی پیش از جنگ داخلی آمریکا داشت. از طرفی دیگر این اختراع، بجای اینکه باعث کاهش برده داری شود بیشتر سبب افزایش گسترده بردهداری در ایالتهای جنوبی آمریکا شد که در ادامه به دو دستگی گسترده میان موافقان و مخالفان بردهداری و سرانجام، به ایجاد جنگ داخلی آمریکا منتهی شد.
الی ویتنی 8 ژانویه 1825 در سن 59 سالگی بدلیل سرطان پروستات دیده از جهان فروبست.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,042
Posted: 9 Dec 2014 13:02
۱۸ آذر: تولد فریتس هابر شیمیدان بزرگ آلمانی

http://postimage.cc/
146 سال پیش فریتس هابر شیمیدان برجسته آلمانی در خاک امپراتوری پروس متولد شد. شهرت این دانشمند بخاطر ارائه روشی برای تولید صنعتی آمونیاک است که باعث تحول بزرگی در کشاورزی شد و به همین سبب نیز در سال 1918 جایزه نوبل شیمی به وی تعلق گرفت.
فریتس هابر 9 دسامبر سال 1868 در خانوادهای یهودی در خاک کشور پروس متولد شد. پدرش یکی از تاجران موفق و سرشناس آن زمان بود ، مادر فریتس تنها سه هفته بعد از تولد وی بخاطر بیماری و ضعف شدید از دنیا رفت و فریتس هابر توسط عمههایش نگهداری و مراقبت میشد.
فریتس فقط ۶ سال داشت که پدرش مجددا ازدواج کرد؛ بدلیل اتفاقی که برای مادرش بعد از تولد وی افتاده بود پدرش همیشه او را مقصر میدانست و به همین سبب رابطه بسیار سردی با پسرش، داشت. فریتس بیشتر از اینکه با پدرش نزدیک باشد با نامادری و یکی از خواهران ناتنی خود رابطه گرمی داشت. در آن زمان شرایط برای یهودیان در امپراتوری پروس کمی نا مساعد بود ولی فریتس هابر احساسات ناسیونالیستی شدیدی داشت و بیشتر از آنکه خود را یهودی بداند، یک آلمانی میهن پرست بود. فریتس هابر سال 1886 توانست با موفقیت تحصیلاتش را در مقطع دبیرستان پشت سر بگذراد. پدش مایل بود بعد از پایان تحصیل در مقطع دبیرستان، پسرش به عنوان کارآموز در کارخانه رنگ سازی مشغول به کار شود. فریتس توانست پدرش را متقاعد کند تا به وی اجازه ادامه تحصیل در رشته شیمی را بدهد.
بدین ترتیب فریتس هابر وارد دانشگاه ویلهلم در برلین شد تا در رشته شیمی به تحصیل بپردازد. در خلال تحصیل تلاش زیادی کرد تا در کلاس درس اساتید آلمانی مشهور آن زمان، حضور پیدا کرده و از شیمیدانان برجسته کسب دانش کند. به واسطه همین تلاش با بسیاری از آنها آشنا شد و در آزمایشهای علمی شرکت میکرد که تجربه گرانبهایی برای وی به همراه داشت. فریتس هابر سرانجام سال 1891 از دانشگاه فریدریش ویلهلم در مقطع دکترا فارغالتحصیل شد، البته برای گرفتن تاییده دکترا مجبور شد پایان نامهاش را در دانشگاه برلین ارائه و از آن دفاع کند. بعد از پایان تحصیل در مقطع دکترا فریتس هابر به زادگاهش بازگشت تا در کار به پدر کمک کند اما آنها در کار نیز رابطه خوبی نداشتند. پدر فریتس از وی خواست برای کسب تجربه در شرکتهایی که در زمینه فراوردههای شیمیایی فعال هستند کار کند و بعد از مدتی مجددا به شرکت وی بازگردد. فریتس این پیشنهاد را قبول کرد.
چندی بعد فریتس هابر متوجه شد با اینکه وی دکترای شیمی دارد، اما آنچه در صنعت وجود دارد بسیار متفاوت از دنیای دانشگاهی است. لذا پدر را مجاب کرد تا اجازه دهد در دورههایی تخصصی دانشگاه زوریخ شرکت کند. پدر فریتس این درخواست فرزندش را پذیرفت. فریتس این دورهها را با موفقیت سپری کرد و پاییز سال 1892 مجددا به خانه بازگشت اما مشکلات آنها در کار و اختلاف سلیقههایشان حل نشد و سرانجام پدر پذیرفت که آنها نمیتوانند در کنار یکدیگر کار کنند.
بعد از این جریان فریتس هابر بدنبال کار در محیطهای آکادمیک گشت و شروع به ارسال درخواست به دانشگاههای سرشناس آن زمان کرد. اما در آغاز نتوانست به آنچه میخواست دست پیدا کند. سرانجام کار در محیط آکادمیک را در دانشگاه جنا به عنوان دستیار در سال 1892 آغاز کرد و تا سال 1894 در آنجا باقی ماند. سال 1894 فریتس هابر به استاد شیمی دکتر کارل انگلر در دانشگاه کارلسروهه معرفی شد تا به این ترتیب به عنوان دستیار در این دانشگاه مشغول به کار شود. فریتس جوان نبوغ خود را خیلی زود در محیط علمی دانشگاه کارلسروهه با انجام موفق آزمایشهای علمی نشان داد و مورد توجه اساتید این دانشگاه قرار گرفت. به همین واسطه دانشگاه از وی برای تدریس در خصوص فناوریهای رنگ دعوت به همکاری کرد.
سال 1896 دانشگاه کارلسروهه شرایطی را برای سفرهای علمی وی فراهم کرد تا به شهرهای صنعتی مختلف رفته و به بررسی و تحقیق در خصوص فناوریهای رنگ بپردازد. سال 1897 دانشگاه سفر علمی دیگری را برای فریتس هابر ترتیب داد تا وی در زمینه الکترو شیمی که بعدها به موضوع مورد علاقه وی تبدیل شد به تحقیق بپردازد. الکتروشیمی شاخهای از شیمیفیزیک و شیمیتجزیه است که به بررسی واکنشهای شیمیایی میپردازد و در اثر عبور جریان الکتریکی انجام میشوند یا انجام یافتن آنها سبب ایجاد جریان الکتریکی میشود.
بزرگترین دستاورد علمی فریتس هابر که بخاطر آن نیز جایزه نوبل شیمی را دریافت کرد، به ارائه روشی برای تولید صنعتی آمونیاک مربوط میشود. در خلال سالهای فعالیت در دانشگاه کارلسروهه و بین سالهای 1894 تا 1911 دکتر فریتس هابر به همراه دکتر کارل بوش تلاشهای زیادی در زمینه پیدا کردن راهی برای تولید آمونیاک انجام دادند تا اینکه توانستند به روش هابر-بوش دست پیدا کنند که به روش هابر نیز مشهور است . فریتس هابر در واقع روشی برای تولید صنعتی آمونیاک از طریق واکنش گاز نیتروژن و گاز هیدروژن و با استفاده از کاتالیزگرهای آهن و روتنیم ارائه کرد که تحول مهمی در صنعت کشاورزی بوجود آورد. برای درک اهمیت این کشف علمی تنها کافی است بدانید که نیمی از تمام مواد غذایی بشر در کره زمین به اکتشاف وی وابسته است و به واسطه دستاورد هابر و بکارگیری آن در صنعت کشاورزی بشر توانسته است این میزان مواد غذایی را در بخش کشاورزی تامین کند. در کنار این موضوع از دکتر فریتس هابر به عنوان پدر سلاحهای شیمیایی نیز بخاطر دستاوردهای علمیش در ساخت گازهای سمی کلر و سایر گازهای سمی که در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفت یاد میشود.
دکتر فریتس هابر 29 ژانویه سال 1934 در 65 سالگی از دنیا رفت.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,043
Posted: 9 Dec 2014 13:10
هوش مصنوعی و آینده ترسناک بشر
بیچاره آدمها! اگر حرف دانشمندان و مهندسان و هنرمندان نگرانی که روز به روز هم بیشتر میشوند درست باشد، کار آدمها تمام است.
حتی پروفسور استیون هاوکینگ، فیزیکدان سرشناس بریتانیایی، هم به جمع هشداردهندگان پیوسته. میگوید اگر بشر وسیلهای بسازد، یا نرمافزاری بنویسد، که واقعا هوشمند باشد، معلوم نیست چه اتفاقی بیافتد. نگران است آن روز آغاز پایان کار آدمیزاد باشد.
یکی دو ماه پیش الون ماسک، رئیس شرکت تسلا، هم حرفهای مشابهی زده بود. گفته بود هوش مصنوعی افسارگسیخته "بزرگترین تهدید" برای موجودیت بشر است. گفته بود نگران است عاقبت همه ما له شدن زیر پاشنه موجوداتی حسابگر و بیعاطفه باشد، موجوداتی با هوش مصنوعی.
یک مورد دیگر پروفسور نیک بوستروم، استاد دانشگاه آکسفورد، است. او هم گفته ممکن است در عرض یک قرن موجوداتی با هوش مصنوعی دنیای ما را به آخر برسانند.
یا نمونه دیگر، ری کورزوایل، مدیر مهندسی گوگل است. او هم نگران هوش مصنوعی است، هرچند به دلایلی پیچیدهتر. او میگوید: "نوشتن الگوریتمی بهعنوان الگوی اخلاقی که آنقدر محکم باشد که نرمافزارهای فوق-هوشمند را مقید و مهار کند، کار آسانی نیست."
این دغدغه در سالهای اخیر دستمایه فیلمهای بسیاری هم بوده. فیلمهایی مثل ترمیناتور، ماتریکس، یا بلید رانر که در همه آنها انسان ضعیف در برابر دشمنی هولناک با هوش مصنوعی قرار میگیرد.
از نمونههای جدیدتر میتوان فیلم "او" اثر اسپایک جونز را نام برد، که رابطه عاشقانه انسان و سیستم عامل را به تصویر میکشد. یا اثر در دست تهیه الکس گارلند به نام "اکس ماشینا"، که به وجه انسانی یک ربات یا آندروید میپردازد. یا فیلم جدید از سری "انتقامجویان"، که در آن قهرمانان داستان با "اولتران" میجنگند – موجودی با هوش مصنوعی فوقالعاده که میخواهد بشر را نابود کند و حتما این کار را میکرد اگر قهرمانهایی مثل "تور"، "مرد آهنی" و دیگران نبودند.
حتی در عالم واقع، همین امروز هم نشانههایی میتوان دید که هوش انسان در برابر کامپیوتری که همه توانش را روی یک مسئله مشخص می گذارد، چقدر حقیر است. برنامههای شطرنج کامپیوتری از بهترین شطرنجبازان جهان که بگذریم بقیه انسانها را به سادگی میبرند. حتی یک وسیله ابتدایی مثل موبایلی که در جیبتان است محاسبات پیچیده را در یک چشمبر همزدن انجام میدهد.
یک ابرکامپیوتر ساخت آی.بی.ام به نام "واتسون" با بهترینهای یک مسابقه تلویزیونی آمریکایی به نام "خطر" بازی کرد و همه را برد. مثالهایی از این دست بسیارند. مثالهایی که کامپیوترها برای مسئلههایی در حوزههای مختلف راهحلهای جدید و خلاقانه پیدا میکنند، راهحلهایی که هرگز به عقل ما آدمها نرسیده بودند.
شکی نیست که ماشینها آرامآرام هوشمندتر میشوند و کارهایی که آدمها در آن بهتر باشند روز به روز کمتر میشود.
مرگ با هواپیمای بیسرنشین
اما این خطر چقدر جدی است؟ روزی که بشر اولین برنامه کامپیوتری "حقیقتا" هوشمند را بنویسد، برنامهای که خودش بتواند نسخهای هوشمندتر از خودش تولید کند، آیا چنان روزی میتوان گفت کار انسان تمام است؟
نیل جیکوبستین، مدیر بخش هوش مصنوعی و رباتیک دانشگاه سینگولاریتی در کالیفرنیا، میگوید ممکن است. میگوید: "به نظرم رسیدن به دستاوردهای اخلاقی از هوش مصنوعی کار آسانی نیست."
به اعتقاد او اگر از همین حالا تلاش کنیم میتوانیم جلوی ظهور هوش مصنوعی افسارگسیخته را بگیریم. میگوید باید به پیامدهای کارمان وقتی چیز تازهای خلق میکنیم بیاندیشیم، و جوامع و نهادهایشان را برای تغییرات فراگیری که ممکن است پیش بیاید آماده کنیم.
به زبان خودش "بهتر است این کارها را پیش از آنکه این فنآوریها تکمیل شوند بکنیم. قدر مسلم نه هوش مصنوعی نه رباتیک هنوز به مرحله نهایی و تکمیل نرسیدهاند. در کل اگر به اینکه کار کجا ممکن است خراب شود فکر نکنیم، احتمال اینکه کار خراب شود بیشتر میشود. من معتقدم این امکان را داریم که با جدیت به این پیشآمدهای منفی احتمالی فکر کنیم و تا جایی که میتوانیم برایشان لایههای کنترلی بیشتر و فکرشدهتر طراحی کنیم."
آنطور که ماری شاناهان، استاد رباتیک ادراکی در امپریال کالج لندن، میگوید، کسانی که در زمینه هوش مصنوعی کار میکنند، هنوز به جایی نرسیدهاند که بخواهند برای جلوگیری از لگامگسیختگی ساختههایشان سیستمهای امنیتی تعبیه کنند.
او میگوید: "جامعه متخصصان هوش مصنوعی آنقدرها نگران نیست. به نظر میرسد مردم بیشتر نگرانند. شاید جای درست جایی وسط این دو باشد. در این لحظه قطعا جای نگرانی نیست. فکر نمیکنم در ۱۰-۲۰ سال آینده هم به هوش مصنوعی در سطح هوش انسان برسیم. با این حال شاید بد نباشد محققان حوزه هوش مصنوعی کمکم به مسائلی که استیون هاوکینگ و دیگران طرح کردهاند، فکر کنند."
پروفسور شاناهان معتقد است بزرگترین مانع برای ساختن ماشینهای حقیقتا هوشمند هنوز به قوت خود باقی است – اینکه هوش ماشینی را چطور ایجاد کنیم. میگوید: "هنوز واقعا نمیدانیم بهترین راه چیست. طبیعت را کپی کنیم، یا همهچیز را از اول شروع کنیم."
چارلز استراس، نویسنده داستانهای علمی-تخیلی، بر این باور است که در ذات سیستمهای با هوش مصنوعی خطری نهفته، اما این خطر صرفا به خاطر اینکه ماشین از ما بهتر فکر میکند، یا ناگهان میفهمد میتواند بهجای دستور گرفتن از انسان دنبال دل خودش برود، به حقیقت نمیپیوندد.
آقای استراس میگوید: "هیچکس ماشین هوشمندی که خودش هدفش را تعیین کند نمیخواهد، چون چنین ماشینی قاعدتا تصمیم میگیرد به جای اینکه کاری را که ما فکر میکنیم خوب است انجام دهد، مثل آدمها با یک ظرف چیپس و کنترل تلویزیون در دست روی مبل ولو بشود."
اگر به کارهایی که در حال حاضر در حوزه هوش مصنوعی انجام میشود نگاه کنیم، میبینیم بیشترش روی سیستمهایی متمرکز است که بهطور مشخص آن خودآگاهی و اختیاری را که میتواند برای ما آدمها مشکلآفرین شود، ندارند.
آقای استراس معتقد است هوش مصنوعی – چه امروز، چه در آینده – میتواند خطرناک باشد. اما بهخاطر آدمهایی که هدایتش میکنند.
اومیگوید: "از نگاه من بزرگترین خطر هوش مصنوعی برای ما از ناحیه آن (موجود) خودآگاهیست که اهدافش را تعیین میکند."
این نویسنده داستان های علمی تخلیی اضافه میکند: "هواپیمای بیسرنشین آدم نمیکشد. آن آدمی که فرمان میدهد به نقطه فلان برو و فلان موشک را شلیک کن آدم میکشد. قصد و نیت آدمها را باید به پرسش گرفت. همین حالا هم میشود گفت به دوران پسا-هوش مصنوعی قدم گذاشتهایم. با این حال هنوز نپذیرفتهایم که هوش مصنوعی در واقع جایگزینی برای خود ماست – ابزاری که تندتر و دقیقتر فکر میکند، اما نه ضرورتا خیرخواهانهتر."
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,044
Posted: 9 Dec 2014 13:12
کشف یک دروازه هخامنشی در سه کیلومتری تخت جمشید

http://postimage.cc/
یافتههای باستانشناسی بالاخره پرده از راز بنای مدفون در تُل آجری برداشت؛ بنایی که در ۳کیلومتری تختجمشید واقع شده و بخشهایی از یک دروازه دوره هخامنشیان است.
به گزارش روز یکشنبه خبرگزاری میراث فرهنگی، باستانشناسان یافتند که تُل آجری، دروازهای از دوره هخامنشیان است که در ساخت آن از هنر و فرهنگ بابلی هم استفاده شدهاست.
کشف آجرهای لعابدار با نقوش موشخشو و گاو از جمله مهمترین یافتههای باستانشناسان است.
آجرهایی که حضور دو حیوان افسانهای بینالنهرینی را در هنر آغازین روزهای هخامنشیان برملا کرد.
موشخوشو، حیوانی افسانهای و ترکیبی از مار و اژدها است که بیشتر به عنوان نماد و سمبل خدای مردوک، خدای بابلیان شناخته شدهاست. شواهدی از حضور این حیوان افسانهای، آنهم در نقطه تمدن هخامنشیان، پرسشهای بسیاری را برای باستانشناسان به وجود آورده است.
کاوشهای باستانشناسی از سوی هیاتی متشکل از باستانشناسان ایرانی و ایتالیایی در تُل آجری، محوطهای که در ۳ کیلومتری تختجمشید واقع شده، به پایان رسیدهاست.
در این کاوشهای باستانشناسی روشن شد که تُل آجری، بخشی از دروازهای هخامنشی است که پیش از تختجمشید ساخته شده و برای برپایی آن از هنری بابلی استفاده شدهاست.
باستان شناسان دریافته اند که تُل آجری دروازهای است که پیش از تختجمشید و برای کاخی به نام «فیروزی» که امروز به طور کامل تخریب شده ساخته شدهاست. میان دروازه و کاخ هم پردیسی بوده که مطالعات ژئوفیزیک آن را اثبات میکند.
اما آنچه بیش از همه مهم است، این یافتهها نشان میدهد تُل آجری و رابطهاش با «کاخ فیروزی»، شباهت زیادی به ساختارهای معماری در پاسارگاد دارد. از سوی دیگر، در ساخت تُل آجری از هنر و فرهنگ و معماری بابلیان استفاده شده که نشان از گرایش هخامنشیان به هنر بابلی دارد..
آجرهای لعابدار کشف شده از تُل آجری با نقوشی از گاو و موشخوشو، یکی از مهمترین یافتههای باستانشناسی هیات ایران و ایتالیا هستند. این آثار نفیس اکنون در محلی امن نگهداری میشوند تا به صورت پازلی، به هم متصل شده و شکلی از تزئینات دروازه هخامنشی را نشان دهند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,045
Posted: 10 Dec 2014 16:09
۱۹ آذر: تولد کارل گوستاو ژآکوب ژآکوبی ریاضیدان برجسته آلمانی

http://postimage.cc/
210 سال پیش «کارل گوستاو ژآکوب ژآکوبی» ریاضیدان سرشناس آلمانی در امپراتوری پروس متولد شد. وی یکی از سرشناسترین ریاضیدانان عصر خود که نظریه توابع بیضوی را طرح و اثبات کرد و در نظریه اعداد نیز، خدمات شایستهای ارائه کرده است. از دیگر تلاشهای او میتوان به پژوهش روی هندسه دیفرانسیلی و معادلات دیفرانسیل جزئی در ریاضی-فیزیک اشاره کرد.
کارل گوستاو ژآکوب ژآکوبی 10 دسامبر سال 1804 در یک خانواده یهودی متولد شد. پدرش بانکدار بود و ژآکوب تحصیلات خود را در خانه و زیر نظر عمویاش آغاز کرد تا سال 1816 زمانی که 12 سال داشت وارد مدرسه شد و به تحصیل در رشتههای ریاضیات، زبانهای کلاسیک و تاریخ آلمان پرداخت.
ژآکوبی بخاطر تدریس فوق العاده عمویاش و همچنین استعدادهای ذاتی خیلی زود و تنها در 6 ماه توانست تمامی دوره را با موفقیت به پایان برساند و در امتحان تمامی درسها نمره قبولی کسب کند و وارد دانشگاه شود. در آن زمان دانشگاههای آلمان محدودیت حداقل 16 سال را برای پذیرش دانشجو در نظر میگرفتند. برای همین اجازه ورود به دانشگاه را به وی ندادند و ژآکوب جوان حدود 4 سال منتظرماند تا سنش به 16 سالگی برسد و بتواند در کلاسهای دانشگاه حاضر شود. البته روحیه علم دوستی و علاقه شدید وی به علم باعث توقف وی نشد و ژآکوبی از این فرصت برای مطالعه زبانهای لاتین، یونانی، فلسفه، تاریخ و ریاضیات استفاده کرد. در همین دوران بود که ژآکوبی جوان تلاش کرد تا معادلات پنج مجهولی را با استفاده از روشهای جبری حل کند.
سال 1821 ژآکوبی در سن 16 سالگی وارد دانشگاه برلین شد. در آن دوران هم به ریاضیات و هم به تاریخ و فلسفه علاقه مند بود و انتخاب یک رشته از این دو برایش کمی دشوار بود، ژآکوبی تصمیم گرفت تا به تحصیل در خصوص تاریخ و فلسفه بپردازد و حتی تلاش زیادی نیز در دوران تحصیلش برای شرکت در کلاسهای ریاضیات نکرد چراکه سطح علمی این کلاسها بسیار پایینتر از سطح علمی وی در ریاضیات بود. ژاکوبی با سن بسیار کم در ریاضیات حتی بالاتر از اساتید ریاضی قرار میگرفت.
سال 1923 کارل گوستاو ژآکوب ژآکوبی میان فلسفه و تاریخ و ریاضیات، تصمیم گرفت ریاضیات را انتخاب کند. در همان سال به وی پیشنهاد شد که در مدرسه تدریس کند، اما نپذیرفت، زیرا قصد داشت به جای کار، تمرکز خود را روی تحصیل قرار دهد تا هرچه زودتر بتواند دکترا بگیرد. کارل گوستاو ژآکوب ژآکوبی سال 1825 در حالی که فقط 21 سال سن داشت توانست از دانشگاه برلین دکترای ریاضیات بگیرد و همزمان در همان دانشگاه به تدریس ریاضیات مشغول شود.
دو سال بعد در سال 1827 به عنوان استاد تمام ریاضیات دانشگاه برلین انتخاب شد و در دانشگاه کونینگزبرگ نیز شروع به تدریس کرد. تمام زندگی کارل گوستاو ژآکوب ژآکوبی با نبوغ بسیار بالا، وقف علم و ریاضیات شد؛ فشار کار تا حدی بر وی افزایش یافت که سال 1943 دچار فروپاشی روانی شد. بعد از این واقعه دکتر ژآکوبی نتوانست همانند قبل به کار مشغول شود و دچار ضعف شدید جسمی شد تا اینکه سرانجام 18 فوریه سال 1851 در سن 46 سالگی دار فانی را وداع گفت.
بدون شک دکتر کارل گوستاو ژآکوب ژآکوبی یکی از نوابغ تاریخ در ریاضیات بود. وی پدیدآورنده نظریه توابع بیضوی است که در آنالیز ترکیبی، یک تابع برخه ریخت (مرومورف) در دو مسیر تناوبی محسوب میشود. در یک تابع متناوب، تابع فقط در یک تناوب تعریف میشود (این تناوب پیوسته تکرار میشود)، اما تابع بیضوی در یک متوازی الاضلاع پایه تعریف میشود، که این متوازی الاضلاع به صورت شبکهای تکرار میشود. چون یک تابع متناوب دوقلو نمیتواند دارای دو انتهای متقارن باشد، بر اساس قضیهی لیویل باید ثابت باشد. یک تابع بیضوی باید حداقل دو قطب در متوازی الاضلاع پایه داشته باشد. از دیگر کارهای دکتر کارل گوستاو ژآکوب ژآکوبی میتوان، پژوهش روی هندسه دیفرانسیلی و معادلات دیفرانسیل جزئی در ریاضی-فیزیک نام برد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,046
Posted: 10 Dec 2014 16:18
ارزانترین نوشیدنی سمزدا
تقریبا همه ما از خواص نوشیدن آب فراوان به عنوان نوشیدنی سالم و بدون کالری باخبر هستیم اما اضافه کردن کمی لیموترش به آن خواص معجزه آسای این نوشیدنی را چند برابر میکند.
به گزارش ایسنا، آب لیموترش بسیار سالم و مفید است. هرچه قدر هم که از خواص نوشیدن آب فراوان مطلع باشید و هر روز آب فراوان بنوشید اما بالاخره این کار برایتان تکراری و خسته کننده میشود. اما با اضافه کردن آب چند برش لیموترش به آب آشامیدنی علاوه بر اینکه خاصیت بدون کالری بودن آب را تقریبا حفظ کردهاید در عین حال خواص بسیاری را نیز به آب آشامیدنی خود افزودهاید که بدن شما از آن سود خواهد برد. یک لیموی کامل کمتر از 20 کالری انرژی دارد.
در این گزارش به نقل از پایگاه اینترنتی «اکوواچ» به شما پیشنهاد میکنیم به چند دلیل آشکار و موجه به آب آشامیدنی خود لیموترش اضافه کنید و از فواید بینظیر آن بهرهمند شوید:
- لیموترش نیز مانند سایر مرکبات سرشار از ویتامین C است. این ویتامین یک آنتیاکسیدان است که آسیبهای سلولی را ترمیم میکند و روند بروز بیماریهای مرتبط با کهولت سن نظیر بیماریهای قلبی و عروقی و سرطان را کند کرده و سلامت چشمان شما را نیز تضمین میکند.
- لیموترش به بدن شما کمک میکند تا با اثرات منفی افزایش سن روی پوست مقابله کند. این میوه با خاصیت آبرسانی بالا، چشمه جوانی شما را خروشانتر میکند. شاید هیچوقت با اطمینان نشود مواد غذایی و مکملهایی را مصرف کرد که پاکسازی بدن از تمام سموم را تضمین کند اما قطعا لیموترش بهترین خوراکی است که میتواند به دفع سموم از بدن کمک کند.
- خوردن لیموترش به تسکین معده و بهبود هضم غذا کمک میکند به ویژه وقتی که آن را همراه با کمی آب گرم و نعناع مصرف کنید. نوشیدن این مایع حالت تهوع را کاهش داده و دل آشوبه را از بین میبرد.
- لیمو محتوی ترکیبات ضدالتهابی و دارای خواص ضدباکتری است که این ترکیبات به تقویت سیستم ایمنی شما در مبارزه با سرماخوردگی و آنفلوآنزا کمک میکنند. خوردن لیموترش همچنین خارش گلو و گلودرد را از بین میبرد.
- لیموترش بوی بد دهان را از بین برده و نفس را تازه و خوشبو میکند. اصلا به تبلیغات منفی مبنی بر خطر آب لیموترش برای مینای دندان توجه نکنید زیرا مخلوط کردن میزان اندک آب لیموترش با آب کاملا بیضرر است.
این نکته را فراموش نکنید که ما فقط از اضافه کردن چند قاچ لیموی تازه یا افزودن کمی آب لیموی تازه به آب و خواص آن به شما گفتیم نه یک بطری آب لیمو که محتوی مواد نگهدارنده و سایر افزودنیها است زیرا روی آوردن به این محصولات نه تنها تمام این فواید را از بین میبرد بلکه تبعات سوء برای سلامتی و محیط زیست به همراه دارد. پس همین حالا مشغول شوید و آب لیموی تازه بگیرید و آن را در فریزر نگه دارید تا همیشه به آب لیموی تازه دسترسی داشته باشید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,047
Posted: 11 Dec 2014 15:38
نیترات و نیتریت در آب آشامیدنی، چه باید بدانیم و چه باید بکنیم؟
مدتی است بحث آلودگی آب آشامیدنی در ایران به نیترات و نیتریت مرتب مطرح می شود و بدون آنکه دقیقا روشن باشد میزان این مواد در آب آشامیدنی چقدر است، فقط در شهروندان ایجاد نگرانی میکند. اما ما چه باید راجع به این مواد بدانیم.
۱- مهمترین منبع طبیعی نیترات (NO۳) و نیتریت(NO۲−) سبزیجات است. متابولیسم طبیعی پروتئین در بدن هم نیترات تولید می کند. با این حال نیترات موجود در مواد غذایی به حدی نیست که سبب بیماری شود.
۲- نیتریت(NO۲−) چندان در طبیعت زیاد نیست و چون نیترات شکل پایدارتری است. نیترات با احیا به نیتریت تبدیل میشود بنابراین باکتریها و همچنین دستگاه گوارش ما نیترات را به نیتریت تبدیل می کند.
۳- ضدعفونی آب با کلر باعث تبدیل نیترات به نیتریت می شود، بنابراین اگر نیترات در آب لوله کشی زیاد باشد، در صورت اضافه کردن کلر، نیتریت زیاد می شود.
۳- کودهای شیمیایی و فاضلاب های شهری مهمترین عامل آلودگی خاک و آب به نیترات هستند.
استاندارد سازمان بهداشت جهانی برای نیترات و نیتریت در آب آشامیدنی
یون نیترات: ۵۰ میلیگرم در لیتر
ترکیب نیترات-نیتروژن: ۱۱ میلیگرم در لیتر
یون نیتریت: ۳ میلیگرم در لیتر
ترکیب یون نیتریت-نیتروژن: ۰.۰۹ میلیگرم در لیتر
۴- مهمترین جمعیت در معرض خطر در صورت بالا بودن نیترات آب، شیرخواران زیر سه ماهی هستند که شیر خشک میخورند. آبی که برای تهیه شیر خشک استفاده می شود آنها را در معرض این مواد قرار می دهد.
نیتریت، آهن دو ظرفیتی هموگلوبین را به آهن سه ظرفیتی تبدیل می کند و این هموگلوبین که متهموگلوبین نامیده می شود توانایی لازم را برای حمل اکسیژن در خون ندارد.
در بدن کودکان بزرگتر و بزرگسالان آنزیمی وجود دارد که دوباره متهموگلوبین را به هموگلوبین تبدیل می کند اما در شیرخواران این آنزیم کم است بنابراین اگر میزان متهموگلوبین بیش از ده درصد شود، ممکن است به عارضهای به نام "متهموگلوبینمیا" یا "سندروم کودک کبود" تبدیل شوند که به دلیل کمبود اکسیژن در جریان خون است.
این بیماری بیشتر در شیرخواران زیر سه ماه که از شیرخشک تغذیه می کنند دیده می شود، بویژه اگر به عفونت دستگاه گوارشی مبتلا شوند.
اگر میزان نیترات آب بیش از ۱۰۰ میلیگرم در لیتر باشد، نباید از آن برای شیرخوارانی که شیرخشک میخورند استفاده کرد.
۵- نیتراتی که از راه تغذیه وارد بدن می شود بسرعت و به میزان زیاد جذب می شود (بیش از نود درصد). دفع نیترات از راه ادرار است. ۲۵ درصد نیترات وارد بزاق می شود که بیست درصد آن را میکروبهای دهان به نیتریت تبدیل می کنند، بنابراین مسواک زدن و دهانشویه های ضد میکروب باعث کاهش ورود نیتریت به بدن می شود.
۶- نیترات و نیتریت اسیدی در محافظت دستگاه گوارش در مقابل شماری از میکروب ها نقش دارد چون خاصیت میکروب کش دارند. از طرف دیگر، عفونتها بویژه عفونتهای گوارشی باعث افزایش نیترات و نیتریت در بدن می شوند. در کسانی که میزان اسید معده کم است یا داروهای آنتی اسید مصرف می کنند تبدیل نیترات به نیتریت در معده افزایش پیدا می کند.
۷- بالا بودن نیترات باعث ایجاد ترکیباتی در بدن می شود که نیتروز (N-nitroso) نامیده می شوند. برخی از این ترکیبات سرطان زا هستند و برخی نیستند. مطالعات در مورد اینکه آیا بالا بودن نیترات آب آشامیدنی احتمال سرطان، بویژه سرطان را دستگاه گوارشی بالا می برد به شواهد محکمی نرسیده است. با این حال مصرف آنتی اکسیدانها مثل ویتامین ث (بویژه از منابع طبیعی) و چای سبز باعث کاهش این ترکیبات میشوند.
۸- بالا بودن نیترات در اب ممکن است باعث کاهش جذب ید شود، بنابراین مصرف نمک ید دار می تواند از اختلال کار تیروئید جلوگیری کند.
۹- تحقیقات در مورد ارتباط دیابت کودکان با بالا بودن نیترات آب به شواهد روشنی در این باره نرسیده است.
۱۰- یکی از مهمترین منابع نیتریت گوشتهای فرآوری شده است، کاهش مصرف سوسیس و کالباس و امثال آن، نیتریتی را که وارد بدن میشود کاهش میدهد.
۱۱- آب مقطر حاوی نیترات نیست. آب مقطر یعنی آبی که حرارت دیده و بخار شده و بعد دوباره سرد و مایع شده است (بنابراین با آب معدنی فرق دارد). در صورت نگرانی از آلودگی آب به نیترات، میتوان از آب مقطر استفاده کرد.
۱۲- استفاده از صافیهای خانگی آب برای کاهش نیترات مفید نیست اما در تصفیه خانه با روشهای مختلف می توان میزان نیترات آب را به زیر حد مجاز کاهش داد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,048
Posted: 11 Dec 2014 15:46
بخور و نخورهای سردمزاجها
بهتر است گوشت گوساله، ماهی، عدس، خیار، کاهو، موز و کیوی کمتر بخورند و به جای آن گوشت گوسفند، نبات، نعنا، روغن کنجد، سبزی، مغزها و چای دارچین بخورند.
در طب سنتی بدن انسان از چهار ماده اصلی آب (سرد و تر)، باد (گرم و تر)، آتش (گرم و خشک) و خاک (سرد و خشک) تشکیل شده است که هر یک مزاج و رژیم غذایی ویژه ای دارند.
افرادی که مزاج سرد و خشک دارند و به آن سودا گفته می شود اغلب لاغر هستند و کف دست و پایشان عرق می کند.
افراد سردمزاج از نظر روحی وسواس دارند و اغلب حافظه ضعیفی دارند و معمولاً بسیار تغییر عقیده می دهند.
مصرف فست فود سودا را زیاد می کند و همین امر باعث افزایش پرخاشگری و ناهنجاری رفتاری می شود بنابراین بهتر است این افراد خاکشیر زیادی مصرف کنند و توت، گوشت گوسفند، ماهی، شربت سکنجبین را در رژیم خود بگنجانند و گوشت گاو و گوساله کمتر مصرف کنند.
خوراکی و غذاهای مفید برای سردمزاجها عبارت است از: گوشت گوسفند، خروس، شتر، نمک دریا، نبات سفید، نعنا، روغن کنجد، مصرف سبزی بیش از سالاد، کلم، جوانه گندم، ماش، پسته، بادام، گردو و چای دارچین. به طور کلی خوراکی های گرم برای افراد با مزاج سرد مفید است.
خوراکی و غذاهای مضر برای افراد با مزاج سرد: مصرف گوشت گوساله، ماهی، عدس، گشنیز، لوبیا، بادمجان و سبزیجاتی مثل خیار، کاهو، گوجه فرنگی و میوههایی مثل موز و کیوی کمتر مصرف شود. خوردن غذاهای سرخ کردنی، نان باگت و فانتزی، سوسیس و کالباس و هر چیزی که سرد و مرطوب باشد برای این گروه باید کم شود.
سردمزاجها؛ زنجبیل را روزانه مصرف کنند
افراد سوداوی (سرد مزاج) باید از خوراکیها و گوشتهای سرد بپرهیزند و با خوراکیهای گرم مانند عسل، دارچین و زنجبیل مزاج سرد خود را درمان کنند. افراد سرد مزاج اگر به زنجبیل حساسیت ندارند میتوانند روزانه یک چهارم قاشق غذاخوری از زنجبیل استفاده کنند. مصرف زعفران و چای زعفران برای افراد سرد مزاج و سوداوی موثر واقع میشود و سردی بدن افراد سرد مزاج را خنثی میکند.
گوشت بلدرچین برای سردمزاج ها
در طب سنتی میگویند طبع گوشت بلدرچین گرم و خشک است و ارزش تغذیهای آن بالاست و در طب سنتی، جزو گوشتهای کثیرالغذا (دارای ارزش تغذیهای بالا) محسوب میشود. بلدرچین خاصیت چاقکنندگی دارد. استفاده از این گوشت میتواند به افرادی که در شروع و تداوم جریان ادرار دچار مشکل هستند، کمک کند زیرا یکی از خاصیتهای آن جاریکنندگی ادرار است. گوشت بلدرچین، سنگشکن است و دردهای ناشی از سردی را بهبود میبخشد. از گوشت بلدرچین بهعنوان یکی از منابع غذایی تقویتکننده و مهیج قوای جنسی در خانمها نام برده شده است، بنابراین خانمهایی که از سردمزاجی جنسی رنج میبرند، میتوانند مصرف حجم متعادلی از بلدرچین را در برنامه غذایی خود داشته باشند.
افراد سوداوی (سرد مزاج) باید از خوراکیها و گوشتهای سرد بپرهیزند و با خوراکیهای گرم مانند عسل، دارچین و زنجبیل مزاج سرد خود را درمان کنند
بهتر است بدانید که مصرف این گوشت بهصورت پخته، بیشتر از کبابی آن توصیه میشود. با تمام خاصیتهایی که برای گوشت بلدرچین در طب سنتی مطرح است، زیادهروی در مصرف آن مانند سایر خوراکیها توصیه نمیشود. خوردن بیش از حد این گوشت، میتواند مشکلاتی مانند سردرد و گرفتگیها و کشیدگیهای عضلانی را در پی داشته باشد.
بهتر است این گوشت را در آب شیرین شده، روغن کنجد و بادام بجوشانید تا عوارض ناشی از مصرف آن مانند سردرد از بین برود. آب انار ترش که با کمی شکر مخلوط شده است، روغن زیتون، رب انار شیرین یا ترش و شیرین هم میتوانند سس و مصلحی مناسب برای گوشت بلدرچین باشند. اگر از خوردن بلدرچین پخته لذت زیادی نمیبرید، میتوانید آن را بعد از پختن در کمی روغن کنجد یا زیتون، تفت بدهید تا طعم مطلوبتری پیدا کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,049
Posted: 12 Dec 2014 22:22
۲۱ آذر: تولد آلفرد وارنر شیمیدان معدنی برجسته سویسی

http://postimage.cc/
148 سال پیش در چنین روزی یعنی 12 دسامبر سال 1866 آلفرد وارنر شیمیدان آلی سویسی در شهر مولهاس متولد شد. این دانشمند بزرگ اولین کسی است که ساختار صحیح هشتوجهی را برای کوردیناسیون فلزات واسطه پیشنهاد داد.
آلفرد وارنر اولین کسی است که ساختار صحیح هشتوجهی را برای کوردیناسیون فلزات واسطه پیشنهاد داد که در آن فلز به صورت مرکزی و لیگاندها در اطراف فلز قرار میگیرند. به همین خاطر نیز جایزه نوبل شیمی سال 1913 را به خود اختصاص داد. وی اولین شیمیدان معدنی بود که این جایزه را دریافت کرد و تا 70 سال تنها شیمیدان معدنی برنده جایزه نوبل باقی ماند.
آلفرد وارنر در سویس تحصیل کرد و از دانشگاه زوریخ در سال 1890 با مدرک دکترا فارغ التحصیل شد؛ سپس به فرانسه رفت تا فوق دکترای خود را در آنجا سپری کند و سرانجام درسال 1892 به سویس بازگشت و در دانشگاه زوریخ مشغول به کار شد. وی در سال 1895 موفق به تدریس در این دانشگاه شد و به عنوان استاد شیمی معدنی شروع به کار کرد.
دکتر آلفرد ورنر در سال 1893 بزرگترین دستاورد علمی خود را به جامعه علمی جهان ارائه کرد. در آن زمان وی یک ساختار هشتوجهی را برای کوردیناسیون فلزات واسطه پیشنهاد داد که در آن فلز به صورت مرکزی و لیگاندها در اطراف فلز قرار میگرفتند. عناصر واسطه که دکتر وارنر ساختار پیشنهادی خود را در خصوص آنها ارائه کرد همگی خصلت فلزی دارند.
به غیر از عناصری چون روی، کادمیم، جیوه، سایر عناصر واسطه دماهای ذوب و جوش، گرمای نهان تبخیر، چگالی، سختی، انرژی بستگی نسبتا بالایی دارند (در بین آنها تنها جیوه در دمای معمولی مایع است). فلزهای واسطه عموما انعطاف پذیر هستند، قابلیت تغییر شکل دارند، خاصیت چکش خوری، صیقل پذیری، تورق و مفتول شدن آنها خیلی زیاد است.در مقابل ضربه، فشار و کشش، مقاومت دارند البته از این گروه جیوه مایع است و روی کروم خاصیت شکنندگی دارند. مدلی که دکتر آلفرد وارنر پیشنهاد داد در واقع کمک بسیار زیادی به بررسی و تحلیل رفتار بسیاری از عناصر واسطه در جدول تناوبی کرد و باعث شد تا دانشمندان توضیح مناسبی از بسیاری از رفتارهایی که تا آن زمان بصورت راز باقی مانده بود پیدا کنند. برای مثال میتوان به کلرید هگزامین کبالت با فرمول شیمیایی H18N6Cl3Co اشاره کرد که دانشمندان از طریق مدل دکتر وارنر توانستند توضیح مناسبی برای رفتار شیمیایی آن پیدا کنند.
دکتر آلفرد یکی از بزرگترین شیمیدانان معدنی در قرن 19 و 20 میلادی بود که بسیاری از پیشرفتهای علمی در خصوص شیمی معدنی مدیون وی است. دکتر آلفرد وارنر در تاریخ 15 نووامبر سال 1919 و در 52 سالگی از دنیا رفت.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,050
Posted: 13 Dec 2014 16:32
۲۲ آذر: تولد یوهان ولفگانگ دوبراینر شیمیدان بزرگ آلمانی

http://postimage.cc/
234 سال پیش در چنین روزی یعنی 13 دسامبر سال 1780 میلادی یوهان ولفگانگ دوبراینر شیمیدان بزرگ آلمانی متولد شد. شهرت این دانشمند بیشتر بخاطر جدول تناوبی پیشنهادی او است.
یوهان ولفگانگ دوبراینر در یک خانواده متوسط رو به پایین بدنیا آمد، پدرش دُرشکهچی بود و درآمد کمی داشت لذا یوهان جوان فرصت حضور در مدرسه را پیدا نکرد و از سنین کم کار را آغاز کرد. یوهان به عنوان دستیار داروساز در کودکی شروع به کار کرد و همزمان خواندن و نوشتن را فرا گرفت. همچنین بخاطر ماهیت کاری که در گیر آن بود، کتابهای علمی زیادی را دسترسی داشت، لذا از این فرصت استفاده کرد و به مطالعه تمامی کتابهای علمی در خصوص داروسازی پرداخت که برای سن کم او بسیار سنگین بودند، اما به مرور دانش فراوانی کسب کرد.
زمانی که سنش کمی افزایش یافت در سخنرانیهای علمی شرکت میکرد و به مرور حتی به مناظره با دانشمندان نیز میپرداخت و بعد از مدتی خود وی به عنوان سخنران دعوت میشد. یوهان ولفگانگ دوبراینر برای تحصیلات تکمیلی وارد دانشگاه استراستبورگ شد و در این دانشگاه به تحصیل در رشته شیمی پرداخت. در کنار تحصیل در دانشگاه یوهان به مطالعات وسیع خود و شرکت در سخنرانیهای علمی که از کودکی به آن علاقه داشت، ادامه داد.
در سال 1810 در حالی که یوهان ولفگانگ دوبراینر حدود 30 سال سن داشت به عنوان استاد دانشگاه ینا انتخاب شد. در سال 1829 یوهان ولفگانگ دوبراینر در خلال آزمایشات علمی خود توانست ردپای بعضی از عناصر را شناسایی کند. برای مثال میتوان به جرم اتمی لیتیم و پتاسیم اشاره کرد که بسیار نزدیک عدد اتمی سودیم بود. دوبراینر توانست الگوی مشابهی را نیز برای کلسیم، استرونتیم و باریوم کشف کرد. که به مرور این الگوها تبدیل به جدول تناوبی دوبراینر شد که جزو اولین تلاشهای دانشمندان برای دسته بندی عناصر شیمیایی بر اساس خصوصیات فیزیکی آنها به شمار میرود.
از دیگر دستاوردهای این شیمیدان بزرگ میتوان به کشف یک ترکیب آلی به نام فورفورال اشاره کرد که در بسیاری از محصولات کشاورزی نظیر ذرت، جو، سبوس گندم و ... وجود دارد. امروزه فورفورال اهمیت بسیار بالایی فرایندهای شیمیایی تجدیدپذیر غیر پایهی نفتی ایفا میکند و از الکل آن به وفور برای تولید رزین که مادهای چسب ناک است استفاده میشود. از دیگر دستاودرهای دوبراینر میتوان به چراغ دوبراینر اشاره کرد که در سال 1823 اختراع شد و تا سال 1880 بصورت گستردهای مورد استفاده قرار میگرفت؛ در این چراغ از واکنش فلز روی و اسید سولفوریک برای تولید گاز هیدروژن استفاده میشد و زمانی که شیر چراغ باز میشد گاز هیدروژن خارج شده و شعله ور میشد.
یوهان ولفگانگ فون گوته شاعر، ادیب، نویسنده، نقاش، فیلسوف و انسان شناس بزرگ آلمانی از دوستان نزدیک یوهان ولفگانگ دوبراینر بود که بصورت هفتگی در کلاسهای علمی و سخنرانیهای دوبراینر شرکت میکرد و تئوری پیوستگی شیمیایی دوبراینر الهام بخش وی در نوشتن داستان معروف Elective Affinities بوده است.
یوهان ولفگانگ دوبراینر در تاریخ 24 مارچ سال 1849 و در 68 سالگی دیده از جهان فروبست.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟