انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 70 از 130:  « پیشین  1  ...  69  70  71  ...  129  130  پسین »

The sad news from Iran | اخبار تاسف بار از ایران


مرد

 
دو متهم در دادگاه تعارف تکه‌پاره کردند : کی بود،‌ کی بود، من بودم

مرد جوان و برادرزنش که شاگرد کارگاه خیاطی همسرش را طبق نقشه از پیش‌طراحی شده به بیابان‌های رباط‌کریم کشاندند و با کشتن او، جنازه را در قبری که از قبل حفر کرده بودند، دفن کردند دیروز پای میز محاکمه ایستادند و هر کدام اصرار داشتند که خودشان قاتل هستند و دیگری بی‌گناه است.
در نشست رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه 84 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای متهمان خواستار حکم اشد مجازات شد.
سپس اولیای‌دم در جایگاه ویژه ایستادند و برای متهمان حکم قصاص خواستند. وقتی مهدی در جایگاه ویژه ایستاد قتل را گردن گرفت و گفت: «روح‌الله شاگرد کارگاه خیاطی همسرم بود. او با حرف‌هایش باعث شده بود من و همسرم با هم اختلاف پیدا کنیم. همسرم قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود که متوجه ارتباط تلفنی روح‌الله و همسرم شدم. چندین بار به او تذکر دادم تا دست از سر همسرم بردارد اما گوشش بدهکار نبود. وقتی ماجرا را با همسر روح‌الله هم در میان گذاشتم منکر این ارتباط شد. همسر روح‌الله می‌گفت که روح‌الله با همسر من صحبت می‌کند تا او را برای برگشتن به زندگی متقاعد کند و ارتباط پنهانی بین آنها وجود ندارد.»
مهدی در تشریح جزئیات قتل گفت: «آخرین بار ماجرا را با برادرزنم در میان گذاشتم و قرار شد روح‌الله را گوشمالی بدهیم. ما با نقشه از پیش طراحی شده او را سوار ماشین کردیم و به بهانه نشان دادن محل جدید کارگاه خیاطی به بیابان‌های رباط‌کریم کشاندیم. سپس من با چاقو به جانش افتادم. برادرزنم اما ضربه‌ای به او نزد. ما سپس جنازه را در قبری که از قبل کنار رودخانه شورآباد حفر کرده بودیم دفن کردیم.»
نوبت دفاع به امیر که رسید او نیز قتل را به تنهایی گردن گرفت و گفت: «چون قبلا به روح‌الله تذکر داده بودم دست از سر خواهرم بردارد، اما گوش نکرده بود پیشنهاد مهدی را قبول کردم و طبق نقشه، روح‌الله را به بیابان کشاندیم. من اولین ضربه را به او زدم و نمی‌دانم مهدی نیز ضربه‌ای به او زد یا نه. اما قصد ما کشتن او نبود. ما می‌خواستیم او را ادب کنیم.»
در پایان این نشست هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
خودکشی دانشجوی دانشگاه تهران با پریدن از پل مدیریت

تقاطع: مدیرکل روابط عمومی دانشگاه تهران خبر خودکشی یک دانشجوی این دانشگاه در روز دوشنبه (۱۴ اردیبهشت-۴ می‌) با پریدن از "پل مدیریت" را تایید کرد.
احمدرضا اخضری با بیان این‌که علت اقدام این دانشجو در دست بررسی قرار دارد، به خبرگزاری "مهر" گفت که «بررسی‌های فعلی نشان می‌دهد که او دارای مشکلات خانوادگی و روحی بوده است».
گفتنی است پیش‌تر در صبح روز دوشنبه، تصاویری از خودکشی مشابه یک زن جوان در شهر مشهد نیز در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود. به گفته‌ی شاهدان عینی، این زن خودش را از بالای پل "استقلال" مشهد به وسط خیابان "آزادی" پرت کرد و در دم جان باخت.
یک روز قبل از آن در ظهر روز یکشنبه (۱۳ اردیبهشت) نیز یک جوان ۲۸ ساله‌ در شهر یاسوج و در مقابل چشمان شهروندان این شهر دست به خودسوزی زد.
رییس مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد با اعلام این خبر به خبرگزاری "ایلنا" گفت که این خودسوزی در "پارک ساحلی" یاسوج رخ داده است و وقتی که نیرو‌های امدادی به محل حادثه رسیدند، آتش‌سوزی این فرد توسط عده‌ای از شهروندان خاموش شده بود.
جلال پوران‌فر با اشاره به انتقال این جوان به بیمارستان "بهشتی" یاسوج، افزود که درصد سوختگی او از سوی پزشکان، ۹۰ درصد اعلام شده است.
هرچند که ساعاتی بعدتر، خبر مرگ این جوان در رسانه‌های محلی منتشر شد.
وب‌سایت "بویرنیوز" در همین خصوص نوشت که او در زمان مرخصی از زندان، خودش را سوزانده است.
این چندمین مورد خودسوزی در هفته‌های گذشته است که خبر آن در رسانه‌های ایران منتشر می‌شود. یونس عساکره و حمید فرخی، دو دستفروش اهل شهرهای خرمشهر و تبریز، از جمله کسانی هستند که در سال جاری خورشیدی به دنبال خودسوزی اعتراضی جان خود را از دست داده‌اند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
فروش پوست سگ و گرگ به اسم پوست پلنگ و ببر در تهران

رادیو فردا : دو فروشنده دستفروش که پوست سگ و گرگ را تحت عنوان پوست «ببر» و «پلنگ» در جمعه بازاری در تهران می‌فروختند، دستگیر شدند. بررسی کارشناسی و میکروسکوپی موهای روی این پوست‌ها نشان می‌دهد بیشترشان سگ بوده‌اند و در میانشان گرگ هم بوده است.
این دو فروشنده روز جمعه ۱۱ اردیبهشت، در جمعه بازاری در تهران، با نام پاساژ پروانه، در مقابل ساختمان پلاسکو، بساط خود را پخش کرده و مشغول فروش بودند.
پاساژ پروانه در واقع یک پارکینگ است که روزهای جمعه آن را خالی می‌کنند تا دستفروش‌ها در آن کسب و کار کنند.
یک شاهد عینی که می‌بیند پوست حیوانات وحشی دارد به فروش می‌‌رسد، با یگان حفاظت محیط زیست استان تهران تماس می‌گیرد. نیروهای یگان در محل حاضر شده و سپس درخواست کارشناس می‌کنند که مشخص شود این پوست‌‌ها مربوط به حیوانات وحشی است یا مربوط به حیوانی از گونه یا نوع دیگر است.
ایمان معماریان، دامپزشک حیات وحش که به عنوان کارشناس به محل رفته، به رادیو فردا می‌گوید: «آزمایش مورفولوژی و بررسی میکروسکوپی موها نشان می‌دهد بیشترشان سگ بوده‌اند و گرگ هم در میانشان بوده است.»
یکی از شاهدان عینی این دستگیری هم که نخواست نامش فاش شود در گفت‌وگو با رادیو فردا تایید کرد که برخی از پوست‌ها کاملا مشخص است که مال سگ هستند و آن‌هایی هم که رنگ شده‌اند، به صورت آشکار مشخص است که با شابلون برای مثال نقش پوست پلنگ روی آنها نقاشی شده است.
یک کارشناس محیط زیست هم گفت که مشخص نیست افرادی که مرتکب این کار شده باشند تحت تعقیب قضایی قرار بگیرند یا نه. اگر حیوانات کشته شده اهلی باشند، سازمان محیط زیست نمی‌تواند علیه آن‌ها اقامه دعوا کرده و درخواست تعقیب قضایی کند.
اما ایمان معماریان می‌گوید که گرگ‌ها تحت حفاظت سازمان محیط زیست هستند و از گونه های حمایت شده در ایران به شمار می‌روند و بر این اساس، این افراد (متهم) را می‌توان تحت پیگرد قضایی قرار داد.
طبق قانون ۶۸۰ مجازات اسلامی، کشتن هر گرگ پنج میلیون تومان جریمه نقدی دارد و بسته به نظر قاضی ممکن است بین سه ماه تا سه سال حبس هم در پی داشته باشد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
اعتراف رئیس شورای شهر کلاچای به قتل اعضای خانواده‌اش

رئیس شورای شهر کلاچای استان گیلان جزئیات قتل اعضای خانواده‌اش را تشریح کرد.
به گزارش جام جم، ساعت 23 و 30 دقیقه شامگاه یکشنبه 13 اردیبهشت، مردی با آتش نشانی و اورژانس کلاچای تماس گرفت و از آتش سوزی در خیابان امام خمینی غربی، بن بست صابر این شهر خبر داد. دقایقی بعد با اعزام نخستین ماموران ایستگاه آتش نشانی به محل حادثه، آنها مشاهده کردند ساختمان دوطبقه ویلایی که زیر آن مغازه بود، آتش گرفته و مرد جوانی که دچار سوختگی شده بود در مقابل در ورودی ساختمان افتاده است. پس از خاموش شدن شعله های آتش، پیکر سوخته زن 35 ساله و دو پسر 6 و 8 ساله اش از خانه خارج شد.
با وجود تلاش پزشکان، زن جوان به نام سمیه و 2پسرش که عرشیا و علیرضا نام داشتند به علت دودگرفتگی و سوختگی جان خود را از دست دادند. پدر خانواده به نام مرتضی علی عسگری، رئیس شورای شهر کلاچای از مرگ نجات یافت.
در حالی که در ابتدا اعلام شده بود این آتش سوزی به علت نشت گاز انجام شده است، روز گذشته تیمی از ماموران پلیس آگاهی رودسر با حضور در محل حادثه به بازرسی آنجا پرداخته و متوجه عمدی بودن آتش سوزی شدند.
با کشف این سرنخ، ماموران راهی بیمارستان شده و به تحقیق از پدر خانواده پرداختند که او به جنایت خانوادگی اعتراف کرد و گفت: مدتی بود که با همسرم اختلاف داشتم. شب حادثه دوباره با هم درگیر شده و او قصد ترک خانه را داشت. برای این که سد راه او شوم، 4 لیتر بنزین تهیه کرده و روی فرش ریختم. با این کار فقط می خواستم او را بترسانم. ناگهان بخار بنزین به بخاری رسید و خانه شعله ور شد. همسر و 2 فرزندم در میان آتش گرفتار شدند و نتوانستم آنها را نجات دهم. در ادامه تحقیقات مشخص شد، متهم در تماس با آژانس خودرو از راننده ای درخواست کرده بود برای او 4 لیتر بنزین تهیه کند.
سرهنگ پایمرد، فرمانده انتظامی رودسر نیز با تایید این خبر به خبرگزاری صدا و سیما گفت: متهم مدعی است برای جلوگیری از خروج همسرش از خانه دست به این کار زده است که وی در حال حاضر بازداشت است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
تجمع معترضان در مهاباد به خشونت کشیده شد

گزارش ها و تصاویر منتشر شده حاکی است که شهر کردنشین مهاباد در استان آذربایجان غربی روز پنجشنبه شاهد ناآرامی بود و در جریان درگیری معترضان و پلیس ضد شورش، یک هتل به آتش کشیده شد.
پیش از این تعدادی از سایت‌های محلی و صفحات خبری در شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک، مدعی شده بودند که دختر جوانی به نام پریناز خسروانی، مهماندار هتل تارا، برای جلوگیری از تجاوز یک مامور امنیتی ایران به خود، از پنجره یکی از طبقات این هتل به بیرون پریده و درگذشته است.
در این اخبار گفته شده که مامور امنیتی از مدیر هتل تارا خواسته بود امکان چنین مسئله‌ای را برایش به وجود بیاورد تا در عوض، برای تبدیل این هتل به یک هتل پنج ستاره مساعدت کند.
رادیو فردا در حال حاضر امکان تایید این خبر را ندارد اما انتشار گسترده آن در شبکه‌های اجتماعی، خشم بسیاری از کاربران را به دنبال داشته و به شکل‌گیری تجمعاتی در مهاباد منجر شده است.
آزاد محمد، خبرنگار مقیم اربیل عراق، در زمینه اعتراض‌های روز پنجشنبه شهر مهاباد به رادیو فردا گفت که «امروز ساعت دو عصر به وقت محلی مردم معترض به مرگ خانم خسروانی مقابل هتل تارا آمدند و اعتراض خود را به نوع فوت وی اعلام کردند که این باعث درگیری با نیروهای یگان ویژه شد که از قبل مقابل هتل مستقر شده بودند».
وی افزود: «این درگیری‌ها ادامه داشت تا اینکه به سوختن کل هتل تارا انجامید و منجر به تیراندازی به سوی مردم شد».
آقای آزاد محمد می‌گوید که در تیراندازی به سوی مردم، «۱۰ نفر مجروح شدند و بر طبق اخبار تایید نشده، دو نفر هم در این تظاهرات کشته شدند».
در همین حال، خبرگزاری دولتی ایران ساعت‌ها پس اعتراض‌های شهر مهاباد گزارشی در این زمینه منتشر کرد و نوشت که «معترضان در این تجمع خواستار مجازات سریع عامل مرگ این دختر جوان شدند که دو روز پیش بر اثر یک حادثه مشکوک از یکی از طبقات این هتل خود را به پایین پرت کرده و کشته شده بود».
ایرنا می‌گوید که «مسوولان شهرستان مهاباد قبلا اعلام کرده بودند که فرد خاطی احتمالی دستگیر شده و در صورت اثبات جرم به شدت مجازات می‌شود».
با این حال، خبرگزاری یاد شده تاکید کرده که «تحقیقات پلیس هنوز به نتیجه نرسیده و علت این حادثه به طور رسمی اعلام نشده است».
شهر مهاباد از مراکز فرهنگی و سیاسی اقلیت کرد در ایران محسوب می‌شود و در طول تاریخ و طی سال‌های گذشته، شاهد اعتراضات متعدد سیاسی بوده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
معلمان معترض در شهرهای ایران 'تجمع سکوت' برگزار کردند

معلمان معترض در شهرهای مختلف ایران "تجمع سکوت" برگزار کردند.
معلمان در تهران در مقابل مجلس تجمع کرده‌اند و خبرگزاری ایلنا شمار آنها را ۳ هزار نفر گزارش کرده است. معلمان معترض همچنین در شهرهای اصفهان، تبریز، شیراز، سنندج، کرمانشاه، بندرعباس، رشت، زنجان، زاهدان و بوشهر در مقابل ادارات آموزش و پرورش شهرهای خود تجمع کردند.
این چندمین بار است که معلمان معترض در شهرهای مختلف ایران دست به اعتصاب و تجمع می‌زنند. مهمترین مساله مورد اعتراض آنها پایین بودن دستمزد و نابرابری حقوقی با دیگر کارکنان دولت است.
دیروز آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر ایران، در دیدار با تعدادی از معلمان درباره اعتراضات صنفی آنها هشدار داد که "اینهایی که با عنوان معیشت یک شعاری می‌دهند، چند شعار فتنه‌گرانه و سیاسی و خطی هم در پهلویش می‌گنجانند."
آقای خامنه‌ای گفت: "دشمن با رسانه‌ خود، در رادیوی خود، با عوامل خود، با آدم‌های بددل نسبت به نظام و نسبت به اسلام، با این ابزارها و وسایل دشمن سوءاستفاده خواهد کرد. البته معلمین ما، هم بیدارند، هم نجیبند، هم مومنند."
ایلنا می‌گوید دیروز شماری از معلمان توسط یک نهاد امنیتی احضار شده و به این شرط آزاد شده‌اند که در تجمع امروز شرکت نکنند. کمتر از یک ماه پیش علیرضا هاشمی، دبیر کل سازمان معلمان بازداشت شد.
رسول بداقی و محمود باقری نیز از معلمان فعال زندانی هستند.
آزادی معلمان زندانی از جمله شعارهایی است که در میان پلاکاردهای تجمع سکوت امروز دیده می‌شود. به گزارش ایلنا برخی نیز خواست استعفای وزیر آموزش و پرورش را بیان کرده‌اند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
نوزاد ۲۰ روزه پس از شکنجه در پارک رها شد

نوزاد 20 روزه که پس از شکنجه در بوستان قیطریه تهران رها شده بود، با کمک دو پسر جوان به بیمارستان انتقال و از مرگ نجات یافت.
در آخرین روزهای هفته گذشته هنگامی که بارش باران بهاری در تهران آغاز شده بود، کسی تصور نمی کرد در گوشه ای از این هیاهوی پایتخت و در بوستان قیطریه، فرشته کوچکی تلخی تنهایی را به آغوش گرفته است.
در آن شب دو پسر جوان که برای تفریح به این بوستان رفته بودند، هنگام خروج از آنجا متوجه عروسکی در میان شمشادها شده و با کنجکاوی به سمت آن رفتند، اما در کمال ناباوری با نوزاد پسری رو به رو شدند. نوزاد لباس کهنه ای به تن داشت و به خوابی عمیق فرو رفته بود.
آنها با مشاهده این نوزاد ترسیده و خواستند محل را ترک کنند اما دلشان به حال او سوخت. یکی از آنها نوزاد را در آغوش گرفت و متوجه شد او حرکتی ندارد و به نظر می رسد بی هوش است.
قنداق نوزاد را گشت تا شاید نام و نشانی از او و خانواده اش پیدا کند، اما بی نتیجه بود. آنها اطراف را جستجو کردند تا شاید ردی از والدین کودک پیدا کنند، اما تلاش هایشان به سرانجامی نرسید. تصمیم گرفتند نوزاد را به خانه شان ببرند و روز بعد دنبال خانواده اش بگردند که دریافتند ضربان قلب نوزاد کند می زند. این دو جوان بلافاصله در تماس با سامانه اورژانس، موضوع را گزارش دادند. دقایقی بعد آمبولانس آژیر کشان وارد محوطه شمالی بوستان قیطریه شد.
یکی از امدادگران به سمت دو جوانی که نوزاد را پیدا کرده بودند، رفت و او را تحویل گرفت. او پس از معاینه نوزاد متوجه شد وضع جسمانی او خوب نیست و جانش در خطر است. به همین دلیل نوزاد را به بیمارستان شهدای تجریش تهران منتقل کردند.
پزشکان بیمارستان با تحویل گرفتن نوزاد 20 روزه تلاش برای نجات او را آغاز کردند تا این که متوجه شدند این نوزاد شکنجه شده و ضربه ای سخت به سرش خورده است.
مسئولان بیمارستان موضوع را به پلیس گزارش داده و در ادامه آن دو جوان که نوزاد رها شده را پیدا کرده بودند، به کلانتری احضار شده و ماجرای یافتن نوزاد را باز گو کردند.
با ثبت اظهارات این دو جوان، پرونده ای تشکیل و تحقیقات برای یافتن هویت این نوزاد و شناسایی والدین وی آغاز شد. این نوزاد که از مرگ نجات یافته، در بخش مراقبت های ویژه کودکان بیمارستان شهدای تجریش تهران بستری و تحت درمان است.
به گزارش جام جم، ماموران ابتدا احتمال نوزاد ربایی را مطرح و موضوع را به کلانتری های سطح شهر گزارش کردند تا اگر خانواده نوزادی شکایتی را در این زمینه ارائه کرده اند، شناسایی شوند، اما با گذشت چند روز معلوم شد پرونده ای مبنی بر کودک ربایی ثبت نشده است بنابراین با توجه به این که نوزاد لباس کهنه ای به تن داشته، پلیس احتمال می دهد این نوزاد توسط والدینش سر راه گذاشته شده است. با این حال تلاش برای یافتن والدین وی ادامه دارد.
در صورت پیدا نشدن والدین این نوزاد، مسئولان بیمارستان او را پس از بهبود حالش تحویل بهزیستی می دهند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
راز کلاهبرداری‌های دختر جوان در دفترچه خاطرات

فهرست شماره تلفن‌های مالباختگان در دفترچه خاطرات دخترجوان، راز کلاهبرداری میلیونی او و نامزدش را فاش کرد.
ماجرای این پرونده به سال قبل برمی‌گردد. آبان‌ماه سال گذشته مردی که در دام کلاهبرداری یک زن جوان گرفتار شده بود راهی اداره پلیس شد تا از او شکایت کند. این مرد به مأموران گفت: چندروز پیش در خیابانی حوالی بازار تهران بودم که دختر جوانی را کنار خیابان دیدم. او برایم دست تکان داد و درحالی‌که یک ساک مشکی در دست داشت به سمت ماشین من آمد و خواست او را تا چند خیابان آن طرف‌تر برسانم.
وی ادامه داد: من قبول کردم و دختر جوان سوار ماشینم شد. او در بین راه سر صحبت را باز کرد و مدعی شد که در زمینه واردات لوازم آرایشی و تجهیزات پزشکی فعالیت دارد. او گفت که در این مدت توانسته از این طریق پول زیادی به‌دست آورد و حسابی مرا وسوسه کرد که در این زمینه با او همکاری کنم.
شاکی ادامه داد: دختر جوان می‌گفت که می‌توانیم تجهیزات پزشکی را به کشورهای همسایه صادر کنیم و پول زیادی به‌دست آوریم. من هم قبول کردم و آن روز شماره موبایلم را به او دادم. مدتی با هم تماس تلفنی داشتیم تا اینکه تصمیم گرفتم برای تجارت با او شریک شوم. در حدود 100میلیون تومان پول به‌حساب دختر جوان واریز کردم و چند روزی برای شروع کار همدیگر را ملاقات می‌کردیم اما یک‌دفعه او غیبش زد و دیگر خبری از وی نشد. این دختر حتی تلفن‌هایم را پاسخ نمی‌داد. آنجا بود که متوجه شدم در دام یک کلاهبردارحرفه‌ای گرفتار شده‌ام.


شکایت‌های سریالی
مرد بازاری تنها شاکی دختر کلاهبردار نبود. چرا که پس از او 5شکایت مشابه دیگر نیز در این زمینه مطرح شد. این شکایت‌ها نشان می‌داد که دختر جوان به‌صورت سریالی طعمه‌های خود را شناسایی کرده و دست به کلاهبرداری از آنها می‌زند. به دستور بازپرس دادسرای ناحیه12 تهران تحقیقات مأموران برای دستگیری این دختر جوان شروع شد. آنچه در همه شکایت‌ها مطرح شده بود این بود که دختر جوان با یک ساک مشکی بر سر راه خودروهای مدل بالا قرار می‌گرفت و پس از سوار شدن به ماشین، با راننده طرح دوستی می‌ریخت و در نهایت او را فریب می‌داد. این اما تنها اطلاعاتی بود که از دختر کلاهبردار به‌دست آمد و حتی در بررسی بانک اطلاعاتی پلیس هم هیچ رد و سابقه‌ای از او به‌دست نیامد.


خواستگاری در زندان
مدتی از ماجرا گذشته و تحقیقات برای شناسایی این دختر به جایی نرسیده بود. تا اینکه هفته گذشته مأموران پلیس در یکی از خیابان‌های جنوب پایتخت به‌یک خودروی اسپورتیج که کنار خیابان توقف کرده و دختر و پسری جوان داخل آن بودند مشکوک شدند. ساعت از نیمه‌شب گذشته بود و مأموران وقتی سراغ این دختر و پسر رفتند و مدارک خواستند، متوجه شدند که آنها هیچ مدرکی همراهشان نیست. از طرفی در بازرسی داخل خودرو یک قبضه چاقو کشف و همین باعث شد که ظن مأموران نسبت به دختر و پسر جوان بیشتر شود.
هردو آنها به کلانتری منتقل شدند و در آنجا مشخص شد که پسر جوان به نام علی سابقه دار است و به‌تازگی از زندان آزاد شده است. هرچند دختر و پسر جوان اصرار داشتند خودرو متعلق به‌خودشان است اما مأموران برای اطمینان به بازرسی وسایل همراه آنها پرداختند. دختر و پسرجوان ادعا می‌کردند که نامزد هستند و در ادامه از داخل کیف دختر جوان دفترچه خاطراتی پیدا شد که داخل آن فهرستی از شماره موبایل مردان مختلف به‌چشم می‌خورد.
نام و شغل هر کدام از این مردان کنار شماره تلفن نوشته شده بود و مأموران وقتی با این شماره‌ها تماس گرفتند متوجه شدند که آنها شاکیانی هستند که فریب دخترجوانی را خورده و به بهانه سرمایه‌گذاری در صادرات و واردات لوازم آرایشی و تجهیزات پزشکی، میلیون‌ها تومان به این دختر پرداخت کرده‌اند.وقتی این حقیقت فاش شد دختر جوان چاره‌ای جز اقرار به کلاهبرداری ندید و مدعی شد که این کلاهبرداری‌ها توسط او اما با نقشه نامزدش اجرا شده است.
نامزدش به نام علی هم حرف‌های این دختر را پذیرفت و گفت: من و این دختر در یک محل زندگی می‌کردیم و به هم علاقه داشتیم. وقتی به زندان افتادم با او تماس گرفتم و به وی پیشنهاد ازدواج دادم. او هم قبول کرد. من و فریبا اما پولی برای شروع زندگی نداشتیم برای همین در زندان نقشه کلاهبرداری کشیدم و قرار شد فریبا این نقشه را عملی کند. وی ادامه داد: چون فریبا سابقه‌دار نبود، با آموزش‌هایی که به او داده بودم توانست این نقشه‌ را به‌خوبی پیاده کند. از زمانی که آزاد شدم، کلاهبرداری‌ها را شروع کردیم و در این مدت توانستیم 6نفر را سرکیسه کنیم تا اینکه دستگیر شدیم.
به‌گزارش همشهری، این دختر و پسر جوان که در حدود 600میلیون تومان از این راه به جیب زده‌اند برای خود یک خودروی اسپورتیج خریده بودند که به دستور قاضی خودروی آنها توقیف شد. از سوی دیگر قرار قانونی برای آنها صادر شده و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
قتل دوست اینترنتی در نخستین ملاقات

فرهیختگان: مرد متاهل که در نخستین ملاقات با دوست اینترنتی‌اش دست به جنایت زده بود، بازداشت شد. این مرد گفت: «دختر جوان را کشتم، چون تهدیدم کرده بود ماجرای دوستی اینترنتی را به همسرم می‌گوید.» ساعت هفت صبح یکم فروردین ماه 94 خبر کشف جنازه یک دختر جوان در ابتدای شهرک صنعتی عباس‌آباد واقع در جاده امام رضا(ع) به کلانتری 174 قیام دشت اعلام شد. ماموران در محل حاضر شدند و با جنازه زن ناشناس روبه‌رو شدند. پلیس در نخستین گام از تحقیقات به بررسی بانک اطلاعات افرادی پرداخت که فقدان آنها از سوی خانواده‌شان به پلیس اعلام شده بود به این ترتیب موفق به شناسایی خانواده قربانی در خیابان آذربایجان شدند. پدر مقتوله به پلیس گفت: «دخترم آزاده که 24سال داشت، بیست و نهم اسفند برای ملاقات با یکی از دوستانش از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت.»
در ادامه تحقیقات، پلیس دریافت دختر جوان در شبکه‌های اینترنتی و مجازی فعالیت داشته و از این طریق با مردی به نام ناصر آشنا شده بود. به این ترتیب ناصر 30 ساله در خانه‌اش در منطقه مشیریه شناسایی و پانزدهم اردیبهشت ماه بازداشت شد.
این مرد که سعی داشت خود را بی‌گناه نشان دهد وقتی در بن‌بست اطلاعاتی گرفتار شد به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: «مدتی پیش، از طریق شبکه‌های مجازی با آزاده آشنا شدم و برای نخستین بار بیست و نهم فروردین 93 زیر پل امام خمینی در بزرگراه شهید نواب قرار ملاقات گذاشتیم. او را سوار ماشین کردم. به او گفته بودم مجرد هستم که یکباره تلفن همراهم زنگ خورد و همسرم با من تماس گرفت. وقتی آزاده متوجه شد که به او دروغ گفته‌ام و متاهل هستم عصبانی شد و گفت ماجرا را به همسرم می‌گوید.
به همین خاطر با هم درگیر شدیم و من سر او را به اتاق ماشین کوبیدم و سپس گردنش را آنقدر فشار دادم که خفه شد. جنازه را به داخل کارگاهم در منطقه مرتضی‌گرد بردم و به خانه رفتم و ماجرا را به برادر 22ساله‌ام مسعود گفتم. او هم به تنهایی، به کارگاه رفت و جنازه را با خود به محدوده شهرک صنعتی عباس‌آباد برد و آنجا رها کرد.» به دنبال اعتراف‌های این مرد برادرش نیز بازداشت شد و جرمش را گردن گرفت. دو برادر روانه بازداشتگاه شده‌اند و تحقیق از آنها ادامه دارد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
رییس‌کل دادگستری آذربایجان غربی:متهم ماجرای هتل مهاباد،حتی کارمند دولت هم نیست؛چه برسد به مامور امنیتی

خبر گزاری میزان نوشت:رییس کل دادگستری آذربایجان غربی با اشاره به حادثه هتل مهاباد گفت: تحقیقات دستگاه قضایی نشان میدهد متهمِ دستگیر شده این حادثه یک مهندس طراحی داخلی است و حتی هیچ سابقه همکاری با هیچ دستگاه دولتی را ندارد؛چه برسد به اینکه مامور امنیتی باشد.
یکشنبه هفته گذشته دختر 28 ساله‌ای از طبقه چهارم هتلی در شهرستان مهاباد که به عنوان مهماندار در آن فعالیت می کرده به پائین پرت می‌شود و در دم جان می بازد.
بلافاصله پس از این حادثه، تحقیقات برای مشخص شدن ابعاد مختلف آن از سوی دستگاه قضایی آغاز می شود اما هنوز چند ساعت از وقوع این حادثه نگذشته که خبرهای جهت‌دار و عجیبی از آن بر روی شبکه های اجتماعی و رسانه‌های معاند ظاهر می شود.
این روایتها سعی می کند موضوع را به گونه‌ای با نهادهای امنیتی مرتبط کند. این شبکه ها هنوز چند ساعت از بروز این حادثه نگذشته شروع به بیان جزئیات واقعه کرده، پرت شدن دختر جوان را اقدام به خودکشی او برای فرار از مورد تجاوز قرار گرفتن توسط یک مامور امنیتی عنوان کردند؛ موضوعی که آنقدر عجیب بنظر می رسید که حتی برخی رسانه های ضدانقلاب نظیر رادیو فردا که اخبار این واقعه را به شکلی جهت‌دار منتشر می کردند، تاکید داشتند که نمی توانند صحت اخبار را تائید کنند.
وی با تاکید بر بازداشت متهم و آغاز رسیدگی دقیق، مستقل و سریع این پرونده، شرح ماجرا را اینگونه بیان می‌کند: متهم مهندس و متخصص طراحی داخلی ساختمان است و فعالیت وی در زمینه ارتقاء استاندارد هتلداری بوده است. وی برای همین منظور در هتل تارا مهاباد حضور داشته و تحقیقات ما هرگونه وابستگی وی به دستگاههای دولتی را رد می‌کند؛ چه برسد به اینکه وی بازرس یا مامور امنیتی باشد.
رییس کل دادگستری آذربایجان غربی با بیان اینکه بررسی 25 پیامک رد و بدل شده بین متهم و متوفی نشان می‌دهد که متهم، متوفی را به اتاقش دعوت کرده است، تصریح کرد: متهم اعلام کرده که چند دقیقه پس از حضور متوفی در اتاق و گفت‌وگوی آن دو با یکدیگر، رییس هتل که متوجه عدم حضور متوفی شده، تلفنی ماجرا را به مادر متوفی اطلاع می‌دهد و مادر متوفی نیز به دخترش زنگ می‌زند که رییس هتل دنبال تو می گردد. پس از این تماس متوفی با یکی از همکارانش تماس میگیرد تا سر و گوشی آب دهد و ماجرا را به وی اطلاع دهد.
حیدری خاطرنشان کرد: بر اساس گفته های متهم، همکار متوفی پس از بررسی به وی اطلاع می دهد که رییس هتل مشغول کنترل دوربینهای مدار بسته است. متوفی دستپاچه شده و تصمیم می گیرد اتاق را ترک کند و این کار را از طریق بالکنها انجام دهد. وی چند بالکن کناری را که هر یک حدود 80 سانتیمتر با یکدیگر فاصله داشته‌اند، طی می کند و پس از آن تصمیم می گیرد که از طریق بالکن به طبقه پایین تر بپرد که پس از آویزان شدن از بالکن موفق به این کار نشده و به پایین پرت می شود.
رییس کل دادگستری استان آذربایجان غربی توضیح میدهد که معاینات پزشکی قانونی هرگونه شایعه در مورد تجاوز به متوفی را رد می کند و نشان می دهد که رابطه‌ای در این حد بین متوفی و متهم وجود نداشته است.
توکل حیدری توضیح اضافه کرد: دادگستری آذربایجان غربی ماجرای هتل تارا را از حیث ایمنی ساختمان و فقدان موانع لازم در بالکنها نیز مورد بررسی قرار خواهد داد.
رییس کل دادگستری آذربایجان غربی تصریح کرد: بدنبال دامن زدن رسانه‌های معاند به شایعات بی‌اساس در این مورد،این شایعات به سرعت در شبکه های اجتماعی گسترش پیدا می کند و در نهایت به اعتراضاتی منجر می شود.
گفتنی است انتشار فوری تصاویر و فیلم های مربوط به این اعتراضات در رسانه های ضدانقلاب مشکوک بنظر می رسید و حتی برخی رسانه‌های بیگانه اقدام به کشته سازی برای این تجمع هم کردند.
رییس کل دادگستری استان آذربایجان غربی در پایان این گفت‌وگو خواهان هوشیاری مردم و توجه نکردن به شایعات رسانه‌های معاند می شود و تصریح می کند که دستگاه قضایی همه ابعاد این حادثه را بدقت و بسرعت مورد بررسی قرار داده و نتایج را پس ار قطعیت، به اطلاع مردم خواهد رساند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
صفحه  صفحه 70 از 130:  « پیشین  1  ...  69  70  71  ...  129  130  پسین » 
گفتگوی آزاد

The sad news from Iran | اخبار تاسف بار از ایران

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA