انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 3 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین »

سرنوشت یک پسر هیز



 
عالیه هر چی جلوتر میری جذاب تر میشه
Saeedcuckold
     
  
مرد

 
قسمت شانزدهم

تو عمرم انقد از سکس لذت نبرده بودم بخش زیادش به خاطر همین توجهات امیر به من بعد سکس بود برعکس شوهرم که ارضا میشد ولم می‌کرد امیر تازه بعد ارضا شدن نوازش کردناش بیشتر می‌شد تو بغلش بودم داشت با ممه هام بازی می‌کرد بهش گفتم،: امیر


امیر، : جانم
ن: فردا باز جعفر میاد چکار کنیم
ا: ناهید جون بخدا نمیخواستم اینجوری بشه سکس من و تو اشتباهه
ن: منم اول عذاب وجدان داشتم ولی من عاشقت شدم سکس رو فقط با تو میخوام
ا: ببین ناهید تو زن عمومی من نمیتونم بگم عاشقت نیستم چون واقعا از بودن با تو لذت میبرم ولی نمیخوام وابسته بشی من و تو فقط تا زمانی میتونیم با هم باشیم که تو زن عموم باشی
ن: از بودن با جعفر متنفرم فکر اینکه فردا بیاد باز ازم سکس بخواد دیوونم میکنه


امیر یه آهی کشید و گفت فک میکنی برا من آسونه؟ منم دوس ندارم ولی راضی بودن و وجود عمو برا ما لازمه من یه نظامیم چهارسال دیگه باید برم همدان نمیتونم تو رو با خودم ببرم بهت حق میدم از سکس با عمو لذت نبری ولی دوس ندارم وابسته من بشی تو خوشگلی خیلیا آرزوشونه جای من باشن خودمم آرزومه همیشه داشته باشمت ولی نزار این عشق تو رو وابسته کنه تو اختیار تن خودتو داری میتونی با هرکسی باشی من از این لحاظ بهت خورده نمیگیرم چون فهمیدم عموم چقد بی محبته، ازت نمیخوام فقط با من باشی ولی ازت خواهش میکنم عمو رو رام کن ما به وجود اون نیاز داریم اگه این کارو بکنی حتی اگه با کس دیگه ای هم باشی بهت گیر نمیدم تو به خاطر من سکس با عمو رو تحمل کن منم بخاطر تو با هرکسی که سکس کنی تحمل میکنم فقط برام مهمه که تو لذت ببری


یکم دیگه با امیر حرف زدیم شرایطمون خیلی پیچیده بود با اینکه بهم برخورد وقتی که بهم گفت با غریبه سکس کنی ولی به روی خودم نیاوردم تو دلم گفتم من فقط تجربه سکس با جعفرو داشتم شاید بقیه هم مثل امیر باشن، یکم ذهنم مشغول بود و از اینکه وجود امیر فقط در گرو وجود جعفر بود عصبی بودم قرارمون این شد من سعی کنم جعفرو رام کنم امیر هم راهنماییم کنه که یه مرد مثل جعفر چطور رام میشه بهم گفت دیروز لباس زیراتو دیدم خیلی قدیمی بودن بعد از ظهر با هم بریم خرید کن و از این به بعد به خودت برس دوس دارم همیشه شیک پوش باشی اینجوری جعفر هم فکر میکنه تو برا جلب توجه اون خودتو خوشگل میکنی و گیر دادنش کمتر میشه فقط باید همزمان با این تغییرات تو سکس براش سنگ تموم بزاری اون مغزش تو کیرشه بعد گفت یه خونه این اطراف میگیرم چون خونه سازمانیا پرن هر وقت خواستی میای پیشم من نباید زیاد اینجا باشم که عمو مشکوک نشه یه لحظه ذهنم جرقه زد گفتم چرا واحد بالای خودمونو نمیگیری مستاجرش این ماه میره یه خونه ساخته قراره بره خونه خودش جعفر هم از خداشه کی از تو بهتر دیگه راحت هم پیش همیم هر وقت جعفر نیست کافیه بیام بالا


امیر گفت البته با بلایی که جعفر سرت میاره تو نمیتونی بیای بالا من باید بیام پایین😂 نیشگونش گرفتم و گفتم زهر مار
هنوز لخت تو بغل هم بودیم که گفتم من عصر چجوری بیام بریم خرید هنوز بدنم درد میکنه گفت نگران نباش با ماساژ و دارو و یه دوش آب گرم بهتر میشی گفتم من دیروز رفتم دوش بگیرم از هوش رفتم دیگه جرات ندارم تنهایی برم حموم دستمو گرفت و بلندم کرد گفت پس با هم بریم رفتیم حموم اونجا زیر دوش حسابی ماساژم داد زیر دوش همو بغل کرده بودیم و مشغول بوسيدن بودیم که دستمو به کیرش زدم خیلی خوشگل بود خواستم ساک بزنم که منو نشوند رو سکوی تو حموم و یه ژیلت برداشت رفت وسط پاهام شروع کرد برق انداختن کصم خوب که کصمو برق انداخت بعدش شروع کرد به ور رفتن با کصم تو حموم هم یبار دیگه سکس کردیم خیلی سرحال شدم دیگه بعدش لباس پوشیدیم و عصر با امیر و پسرم رفتیم خرید چندتا لباس خواب سکسی و لباس زیر خریدم برناممون این بود من سعی کنم شوهرمو رام کنم و این لباسا رو هم مثلا برا اون خریدم در صورتی که در اصل همشون به سلیقه امیر و برای امیر بودن شب که اومدیم خونه موقع خواب لباس خواب رو پوشیدم و قرار شد بعد اینکه علی خوابید امیر بیاد تو اتاق


راوی علی:
مامان فک می‌کرد من قراره بخوابم نمی‌دونست پسرش تو جریان تموم این اتفاقاته وقتی امیر رفت داخل مامان با یه لباس توری مشکی رو تخت لم داده بود زیر لباسش هم یه شرت و سوتین فانتزی بود، امیر هم رفت بغلش کرد و یکم عشق بازی کردن مامان خیلی با روحیه بود واقعا اومدن امیر برا مامان معجزه کرده بود بعد عشق بازی کردن و مالیدن همدیگه امیر لباس مانو از تنش در اورد و شروع به مالیدن ممه های مامان کرد یکم که ممه هاشو از رو سوتین مالوند مامان هم شلوار امیرو کشید پایین و رفت سراغ کیرش خوب با دست مالیدش و براش ساک زد نمیتونست حتی نصف اون کیرو تو دهنش جا بده بعد اینکه حسابی ساک زد مامان رو به بالا دراز شد و امیر رفت رو شکمش و کیرشو از پایین سوتین گذاشت بین پستوناش یه مدت که این کار رو کرد یهو آبش پاچید رو گردن و صورت مامان حس کردم چندشش میشه ولی داشت لبخند میزد و خوشش میومد آب امیرو با انگشت جمع کرد و خورد این بار علی رفت سراغ کص مامان و شروع کرد به خوردن کصش دیدم صدای آه مامان داره میاد امیر که کیرش شق شده بود کیرشو گذاشت رو کصش و شروع به تلمبه زدن کرد مامان قبلا حتی کون هم میداد یا اون سکسای خشن بابا بازم حواسش جمع بود صداش درنیاد که یه وقت من نشنوم ولی الان صدای آه و نالش اتاقو گرفته بود بعد تلمبه زدنای امیر، مامان ارضا شد امیر هم مامانو دمر کرد یکم با سوراخ کونش بازی کرد که مامان گفت عزیزم کرم بزن کیرت گندس دردم میگیره، امیر گفت نترس کونتو نمیکنم یکم میخوام لاش تلمبه بزنم به روش assjob کیرشو گذاشت لای کون مامان و شروع کرد تلمبه زدن تا آبش اومد آبشو ریخت رو سوراخ کونش و با کیرش ابشو به سوراخش می‌مالید بعد اینکه سکسشون تموم شد پتو رو کشیدن رو خودشون و یکم لب گرفتن و لخت تو بغل هم خوابیدن فرداش عصر بود که بابا اومد خونه مامان که تا قبل اینکه بابا بیاد جلو ما تو خونه تاپ و دامن بدون شلوار تنش می‌کرد رفت یه شلوار زیر دامنش پوشید و یه تیشرت هم تنش کرد و یه شال هم انداخته بود رو سرش، قبلش یه آرایش خوشگل هم کرده بود که البته برا امیر بود فکر کنم 😂


Ramblingtoto
     
  
مرد

 
قسمت هفدهم
راوی امیر:
قبل رسیدن عموم ناهیدو فرستادم بره خوب کونشو خالی کنه و داخلش رو تمیز کنه بردمش تو اتاقشون و اونجا شروع کردم سوراخ کونشو مالیدن میدونستم عموم به محض رسیدن دنبال اینه کونش بزاره خوب که سوراخش رو ماساژ دادم با کرم چربش کردم و یه بلت پلاگ هم گذاشتم تو کونش گفتم تا لحظه ای که میری حموم بزار تو کونت باشه که سوراخت باز بمونه یه کم هم با مالوندن سینه ها و کصش حشریش کردم و تا یه ربع قبل اومدن عمو تو بغلم بود داشتم میمالیدمش بعدش یه لباس محجبه به پیشنهاد من پوشید چون میخواستم جوری بشه که عمو بهش بی اعتماد نشه بلاخره عمو اومد و بعد احوالپرسی کردن رفت حموم علی رو که خودم فرستاده بودم اتاق ناهید اومد تو حال یکم دیگه لب بازی کردیم و با عشق بازی حشریش کردم، باتپلاگو درآوردم و کرم زدم براش و راهیش کردم سمت حموم خودمم رفتم از اون سوراخ که علی گفته بود تماشا کردم ناهید رفت داخل اول عمو رو بغل کرد و روبوسی کرد و بهش گفت آبو ببنده باهاش بعد سریع شلوارشو در آورد ولی تاپش تنش بود رفت سراغ کیر عمو طبق قرارمون خیلی خودش رو مشتاق و مطیع نشون میداد با اینکه عمو پشماشو نزده بود شروع کرد به ساک زدن و تا آخر کیر کوتاه عمو رو جا داد تو دهنش عمو داشت احساس غرور می‌کرد که آخرش اون برنده شده، بعد ساک زدن یکم اسپری به کیر عمو زد و دولا شد و با دستش سوراخش رو باز کرد و عمو هم تو اون حالت کردش یکم بعد عمو ناهید رو از حالت دولا در آورد و ایستاده از پشت داشت می‌کرد میدونستم اینجوری درد بیشتری داره طفلک ناهید خلاصه یه نیم ساعتی با چند پوزیشن مختلف ناهید رو کرد و آبش رو ریخت تو کونش بعد هم ناهید جلوش زانو زد پشماشو براش زد تاپشو در آورد و سوتین جدیدش رو نشون داد داشت حسابی عمو رو خر می‌کرد سکسشون تموم شد و اومدن بیرون شام خوردیم و درمورد خونه حرف زدیم عمو گفت اشکال نداره تا سرماه که خونه خالی میشه اینجا بمون بعدش ساکن شو موقع خواب شد عمو رفت اتاق ناهید اول اومد سمت من یه لب گرفت و رفت پیش شوهرش، منم با علی رفتیم پشت پنجره عمو دراز شده بود که ناهید لباساشو در آورد با یه ست دیگه شرت و سوتین رفت رو تخت شلوار عمو رو داد پایین و یه ساک خوب براش زد و دولا شد گفت میدونم بازم دلت کون میخواد از کون بکن عمو هم به صورت داگ استایل کردش خیلی تو سکس کردن توان بدنی خوبی داشت ولی احساس نداشت وقتی ارضا شد هم ریخت تو کونش و گرفت بخوابه ناهید بهش شب بخیر گفت و به من اس داد که علی خوابید؟ گفتم آره چطور مگه گفت الان میام اونجا، سریع با علی هماهنگ کردم خودشو به خواب بزنه علی رو تخت بود منم پایین تخت یه تشک انداخته بودم جوری که علی به ما مشرف بود پدر سگ، یکی دو دقیقه گذشت دیدم ناهید لخت اومد تو اتاق یه هیس نشون من داد و اومد زیر پتو به پهلو خوابوندمش و از پشت بغلش کردم شلوار خودمو هم دادم پایین و کیرمو گذاشتم لاپاش با دستام هم با سینه هاش بازی می‌کردم آروم در گوشش گفتم آبش هنوز تو کونته گفت ببخشید اگه بدت میاد برم خالی کنم من فک کردم اینجوری راحت تر میتونی از کون بکنیم رسما مجوز کونشو بهم داد منم همزمان با خوردن گردنش شروع کردم به فشار دادن کیرم به سوراخش سرش که رفت تو هیچی نگفت گفتم کیر عمو حداقل یه خوبی داره سوراختو باز میکنه که بتونی مال منو تحمل کنی، ناهید گفت میخوام تا آخر کیرتو جا بدی منم شروع کردم آروم آروم جا دادن و کیرم که به انتها رسید صورتشو نگا کردم فهمیدم درد داره یکم گردنشو بوسیدم و آروم عقب جلو میکردم دیدم یهو علی از رو تخت پاشد جوری که مثلا متوجه ما نیست رفت دسشویی ناهید پشت سر علی گفت بد بخت شدم زود آبتو بیار تا برنگشته برم منم شروع کردم تلمبه زدن داشت جر میخورد ولی تحمل می‌کرد یه‌ک علی برگشت بی حرکت شدیم تا علی رفت رو تخت کیرم تا آخر تو کونش بود واسه اینکه حشری تر بشه با دستم شروع کردم مالوندن کصش به آرومی مالوندم دیدم خودش با کشیدن دستش رو رونم علامت داد تلمبه بزنم خیلی هیجان داشت کار علی خیلی حشریترش کرده بود ابمو که ریختم تو کونش بهم علامت داد بریم حموم پاشدم ناهید که لخت بود منم شلوارمو کشیدم بالا تو حموم لامپو روشن نکردیم که عمو نورو نبینه ناهید گفت نزدیک بود بدبخت بشیم گفتم نترس علی چیزی نفهمید یکم لب گرفتیم و از کص هم کردمش این بار آبم رو خورد و لخت از حموم رفت تو اتاقشون که بخوابه
Ramblingtoto
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
خیلی داستانت رو دوست دارم
سپاس از زحمتی که میکشی
     
  
مرد

 
خیلی عالی واقعا همه داستان رو میشه تصور کرد
سکس بدون محدودیت
     
  

 
عالی بود فقط علی تو داستان گم نشه یه سری ماجراها از دید علی گفته بشه قشنگ تره
Saeedcuckold
     
  
مرد

 
عالی فقط امیدوارم خود علی هم وارد داستان بشه
احترام و ادب و اخلاق
     
  
مرد

 
Eng_hamed
مخلصم دوست عزیز
Ramblingtoto
     
  
مرد

 
Pedivasahar
از اینکه از اول نوشتن داستان باهام بودی سپاسگزارم کامنتات بهم انگیزه میده
Ramblingtoto
     
  
مرد

 
saeedcuckold
hosenzad
علی قرار نیست حذف بشه
Ramblingtoto
     
  
صفحه  صفحه 3 از 8:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  7  8  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

سرنوشت یک پسر هیز


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti.net Forum is not responsible for the content of external sites

RTA